جناب خاله قزی گفتن موضوع مزاحمتهای برادرش را در همان گذشته باید به مادرش می گفت . در هر حال شما که دختر دارید باید در خصوص نحوه تربیت او و آموختن خط قرمزها و بالا بردن میزان اعتماد او به شما و احساس امنیتش نزد شما خیلی باید مطالعه کنید و یاد بگیرید و به کار ببندید .
هانیه عزیز
به نظر می رسد در سیستم زندگی خانوادگی شما خط قرمزها گم هست ، مراقبت به درستی صورت نمی گیرد و نظارت پدر و مادر ضعیف هست یا اینکه نسبت به مسئولیت خود بی تفاوت بوده یا کوتاهی دارند که شواهدش وضعیتی هست که به مدت چندین سال شما و برادرتان گرفتارش بوده اید و همچنین بعد از ازدواج شما خواهرتان با همسر شما گرفتارش شده . حریمها در زندگی شما تعریف مشخصی ندارد و .... اینها همه آسیب رسان هست چون این روند طبیعی و مبتنی بر فطرت برای انشان نیست و لذا خلاف بهداشت روانی هست ، به همین دلیل هست که شما گرفتار آثار روانی آن هستید که هر از گاهی با افسردگی و تمایل به خود کشی بروز می کند ، با اینکه منطقاً می دانید زندگی خوبی داردی اما آرامش و رضایت درونی ندارید نسبت به خودتون . شمادروناً خود را نیز مقصر می دانید و این در شما مانده و حل نشده لذا حتماض نیاز به دوره ای مشاوره و لزوماً هم نزد یک مشاور خانم دارید تا با استفاده از روانکاوی عواطف و لایه های درونی شخصیت شما که آسیب دیده بازسازی شود . لطفاً از موقعیتی که همسرتان پیش آورده یعنی مشاوره رفتن نهایت استفاده را ببرید و به کمک مشاور برای زندگیتان برنامه ای مشخص ، هدفمندی ای پایا ، و محتوایی عمیق پایه ریزی کنید که در آن نقش ها و مسئولیتهای هرکدام دقیق مشخص شود و همچنین خط قرمزهای زندگیتان . اینگونه شما زندگیتان را طوری طراحی می کنید که ضعف هایی که در زندگی شما و خانواده پری تان بوده که منجر به این آسیب ها شده پیش نیاید و فرزندان شما گرفتار این نوع آسیب ها نشوند
موفق باشید
علاقه مندی ها (Bookmarks)