به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 8 از 10 نخستنخست 12345678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 71 تا 80 , از مجموع 95
  1. #71
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    268
    Array
    سلام دوستان
    از اینکه برام وقت می ذارین ممنونم.
    اما خواهش می کنم این قدر زود قضاوت نکنید.
    من یک کلمه تعصبی گفتم این قدر تعبیر و تفسیر کردین.
    بابا بنده خدا دفعه اولش بود اصلا خیلی خوب نمی تونست منظورش را منتقل کنه.این قدر ها هم حالا فکر نکنید چاق و ریشو و... بوده.اضافه وزن زیادی داشت ولی از من خیلی درشت تر بود.تازه شاید همین برای خیلی دخترا نکته مثبت محسوب بشه.
    البته من این دیدی که در جامعه راجع به انسان های به ظاهر مذهبی مثلا روحانیون وحافظین و.... وجود داره را درک می کنم.خودم هم از شما مستثنی نیستم.این قدر بعضی مسائل به صورت تعصبی و غیر منطقی بازگو میشه که آدم را دفع می کنند و آدم به بعضی تیپ ها آلرژی پیدا می کنه.منم گاهی این طوری میشم.و تو دیدگاهم تاثیر می ذاره.که اشتباهه.
    اما این دلیل نمی شه که قضاوت کنیم و بگیم مثلا این قشر دو گروه اند یا اینکه مال حلال و...
    من خودم آدمی هستم که با تمام آدم ها با هرنظری می تونم کنار بیام.مثلا من با اینکه مذهبی هستم ولی اگه حتی با یک آدم نهلیست هم باشم،اصلا دعوام نمیشه و احترام به عقیده اش می ذارم.شاید باهاش بحث کنم ولی اصلا کسی را تخطئه نمی کنم.یا اینکه خیلی به حجاب معتقدم اما با خانم بی حجاب هم می تونم کنار بیام .با عقاید مختلف خودم هم خیلی بودم و اصلا برای همینه که تو بحث نظری و اعتقادی و... قوی شدم.
    اینکه یک نشانه می بینیم دلیل نمیشه بگیم حتما اون آدم مثل آدمی هست که من دیدم و...
    خوبه که ما قاضی نشدیم.
    البته من هم احتمالا در اول کار زود قضاوت کردم و ایشان را با یکی از خواستگارام مقایسه کردم که هیچ سوالی نمی پرسید و خواستگاری را هم پی گیری نکرد.من هم دیدم ایشون دقیقا مثل اون خواستگار هیچ سوالی نمی پرسه،فکر می کردم حتما در پی اینه که فقط این جلسه تموم بشه و دوست نداره ادامه بده و حتما نظرش با من متفاوته که هیچ سوالی نداره و....(نه که من وقتی صحبت می کنم برام مدام سوال ایجاد میشه...)
    ولی الان می بینم شاید بنده خدا جلسه اول اصلا راحت نبوده و شاید خیلی دوست نداشته که بحث کنیم.شاید چون دیروقت شده بود و خونشون دور بود...
    خلاصه هزار تا شاید این وسط هست.من تا وقتی که مستقیم نظرش را نپرسم و باهاش بحث نکنم که نمی تونم قضاوت کنم....
    ببخشید من خیلی بد منظورم را رسوندم.و سر یکی دو جمله خودم زود قضاوت کردم و نتیجه گیری کلی ....
    این را هم بگم خواستگار قبلی را هم پدرم فقط به دلیل قیافه که رد نکرد.فقط وقتی دلایلش را به من می گفت و نگرانی اش از آینده که خیلی سخته که یک مرد مادر و خواهران خودش را مدیر باشه و بخواد مدیر تو هم بشه.و بعد هم چون تو عاطفی هستی ممکنه نتونه خیلی به تو از این جهات برسه و...
    بعد برای اینکه من را کاملا مجاب کنه و تو دلم کامل این مساله بسته بشه بهم گفت دخترم تازه قیافه هم که نداشت.مو که اصلا نداشت و خیلی هم لاغر بود.چیزی از دست نمی دی که...
    آقای ناآشنا جمله خوبی گفتن: شما هنوز مردا را خوب نمی شناسی.
    خودم واقعا به این نتیجه رسیدم.حتما پدرم بهتر از من مردها را می شناسن.و حتما اون چیزهایی که در مورد خواستگار قبلی گفتن درست بوده.
    (حتی خودم هم الان که فکر می کنم اون آقای قبلی می خواست برای اینکه نظر منو جلب کنه با نظراتم خیلی همگرایی نشون بده.اول هم که او سوال می کرد،بعد من جواب می دادم.خب از کجا مطمئن باشم مطابق من جواب نمی ده.یا مطابق من سوال نمی پرسه؟
    اون که همونجا فهمید من چقدر به ادامه تحصیل علاقه دارم.فهمید که ما خانوادمون مذهبیه.و همین جوری مدام داشت حول این محورها مانور می داد.
    بعد هم یک جا من اول خودم سوال کردم و یک جوابی داد.ولی بعد من گفتم من اصلا این طور نیستم و... (داشتم امتحانش می کردم)بعد کل صحبتش را یک جوری جلو برد که انگار این مساله مهم نیست و حالا خیلی هم خودش این طوریا نیست و... .من اینو اینجا نگفتم.چون که من نمی تونستم سر همین یک سوال و همین یک جلسه قضاوت کنم.دلم هم نمی خواست دیگه بهش بپردازم و بحث کش پیدا کنه.اما احتمالش زیاد بود که بعدا اگه من ایشون را می خواستم با سوالاتم بپیچونم بتونم خیلی تفاوت ها در بیارم.اما پدرم لازم نیست همچین کاری بکنه.یک نگاه که به پسر بندازه می فهمه که این داره تظاهر می کنه یا اینکه خود واقعیش اینجوریه.
    پدرم می گفتند خواستگار قبلیت تو رفتارش تظاهر بوده(او هم ادعای مذهبی بودن می کرد).ولی این خواستگار اصلا درش تظاهر نیست و....
    من هم اصلا در ایشون تظاهر ندیدم.خانوادشون هم کاملا معرف می شناسه و خود آقا پسر را هم کاملا معرف میشناسه.و از نظر اخلاقی و ایمانی واقعا در سطح بالاییه و متظاهر نیست.(به خاطر حفظ قرآن هم نمی گم.واقعا اینطوریه!خیالتون راحت من ظاهربین نیستم)
    حالا از دوستان خواهش می کنم فعلا تا من جلسه دیگه با ایشون نداشتم در این مورد صحبت نکنند.چون فایده ای نداره.
    ما نمی تونیم سر یک جلسه قضاوت کنیم.
    ممنون می شم فعلا این تاپیک معلق بمونه.
    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  2. 4 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    mehdi1392 (چهارشنبه 21 اسفند 92), reihane_b (چهارشنبه 21 اسفند 92), فدایی یار (دوشنبه 28 اردیبهشت 94), میشل (چهارشنبه 21 اسفند 92)

  3. #72
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    341
    Array
    مصباح،این تاپیک مربوط به معیارهای ازداوجت هست.به نظرم برای این خاستگار

    تاپیک جدا باز کن تا اینجا از موضوع اصلی خارج نشه.


  4. 2 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    toojih (چهارشنبه 21 اسفند 92), مصباح الهدی (چهارشنبه 21 اسفند 92)

  5. #73
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود

    اتفاقا من هم میخواستم به دوستان بگم خوب بنده خدا دفعه اولش بوده که اومده خواستگار یو اینجور تیپ افراد مخصوصا تپل ها(خجالتی احساساتی و مهربان) هستند از لحاظ شخصیتی.و اینکه سوال نپرسیده بخاطر این موضوع هستش و داشته عرق میریخته از صورتش و با دستمال پاک میکرده(آِ یادش بخیر جلسات خواستگاری)

    من خودم اصلا این قشر از نظر دید اجتماعی قبولشون ندارم ولی برای این قشر ارزش و احترام قائل هستم مثل بقیه افراد جامعه ولی نظراتشون رو نقد میکنم.احترام گذاشتن همراه با نقد منصفانه.

    یه ایاردی که به شما وارده بانو مصباح الهدی این اخلاقتون مثل اخلاق منه یکم هول هستید بزار حداقل جلسه دوم خواستگاری برسید بعد بیاید بگید چه طرز فکری داره چه خصوصیات اخلاقی داره خانوادش و تحصیلاتش و... هنوز جلسه اول تموم نشده میشینید پشت سیستم و شروع به تایپ کردن میکنید

    البته این مشکل خودمم دارم و اصلا خوب نیست خیلی باید روش کار بشه تا بهتر بشیم و بتونیم کنترلش کنیم.

    فکر کنم با تمام این موارد پسر خوبیه و پسر بدی نباشه.خیلی روی مسائل مذهبی و تفکرات سیاسی تمرکز نکن گرچه اگه دیدی که تعصباتش بیش از اندازه ست میتونی نظر خودت رو بیان کنی و اینکه دوست نداری کسی که میخوای در آینده باهاش زندگی کنی دارای تفکرات متحجرانه باشه.
    خود من طبق تذکری که در جلسه خواستگاری دریافت کردم تونستم افکارم رو به تعادل برسونم.شاید موثر واقع بشه البته باید دید ایشون انعطاف لازم رو دارن یا خیر

    خواهشا دفعات بعدی بزار جلسه دوم بکشه بعد بیاید توضیح بدید.
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط khaleghezey : چهارشنبه 21 اسفند 92 در ساعت 13:33

  6. 4 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    mehdi1392 (چهارشنبه 21 اسفند 92), toojih (چهارشنبه 21 اسفند 92), مصباح الهدی (چهارشنبه 21 اسفند 92), ستیلا (چهارشنبه 21 اسفند 92)

  7. #74
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 27 اردیبهشت 04 [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,634
    امتیاز
    43,486
    سطح
    100
    Points: 43,486, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,209 در 1,575 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    368
    Array
    شاید جای پستم اینجا نباشه اما چون بحث داغ خواستگاری و ازدواج دیدم بد نیست منم نظرم رو بدم.

    اینکه ازدواجه موفق و یک انتخاب درست وابسته به پارامترهای بسیاری هست وهیچ گاه نمی تونیم با اطمینان خاطر بگیم خوب این انتخاب درسته چون این پارامترها با هم می خونه.

    می دونید به شخصه این نظر رو دارم ما ها حتی خودمون و خواسته هامون رو به طور کامل نشناختیم که حالا بخوایم یکی رو مناسب خودمون انتخاب کنیم.

    انتخابت خیلی شسته رفته هم باشه و ازدواج خوبی هم داشته باشی باید بدونید که زندگی با اون ایده آل هایی که هممون قبل ازدواج متصور میشیم زمین تا آسمان فرق داره.

  8. 5 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 21 اسفند 92), sara 65 (شنبه 02 فروردین 93), toojih (چهارشنبه 21 اسفند 92), فرهنگ 27 (چهارشنبه 21 اسفند 92), مصباح الهدی (چهارشنبه 21 اسفند 92)

  9. #75
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 اسفند 94 [ 22:55]
    تاریخ عضویت
    1392-10-24
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    2,081
    سطح
    27
    Points: 2,081, Level: 27
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    120

    تشکرشده 214 در 50 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ببخشید پست جدید می زارم
    ببین خواهرم

    با توجه به اینکه گفتید خودتون به اصلاح طلبا رای میدید ، برداشت من از شخص تعصبی قشر خاصی است که تو جامعه ما انگشت نما هستند و همه میدونیم چه کسانی هستند .

    اتفاقا اون دسته اولی که گفتم آدم های خوبی هستند ، با چندتاشون دوست هستم ولی مشکلشون اینه که تحت تاثیر تبلیغات هستند .
    بیشتر از این نمی خوام به این مساله بپردازم و می دونم که خودتون این چیزارو خوب می دونید .هر کسی عقیده ای داره ، اصلا شاید اونا می فهمند و ما در جهل سیر می کنیم .


    متاسفانه فکر می کنم نحوه نظر دادن من و بعضی از دوستان باعث شده شما بیشتر به این آقا حق بدید و قضاوت عجولانه ما ( که بخاطر نوشته های خودتون بود ) باعث جبهه گیری شما شده و شما حس بهتری به ایشون پیدا کردید و من نگرانم این در تصمیم گیری شما تاثیر بزاره .

    امیدوارم فارغ از احساسات تصمیم عاقلانه ای بگیرید .
    براتون آرزوی خوشبختی دارم .

  10. 5 کاربر از پست مفید mehdi1392 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 21 اسفند 92), sara 65 (شنبه 02 فروردین 93), shabnam z (چهارشنبه 21 اسفند 92), فرهنگ 27 (چهارشنبه 21 اسفند 92), مصباح الهدی (چهارشنبه 21 اسفند 92)

  11. #76
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 دی 95 [ 21:29]
    تاریخ عضویت
    1392-12-14
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    2,748
    سطح
    31
    Points: 2,748, Level: 31
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    80

    تشکرشده 97 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز من میتونم یه سوالی از شما بپرسم قصد فضولی ندارم فقط کنجکاو شدم اخه تو تالار درمورد شما وخواستگاراتون خیلی حرف پیش میاد
    اگر دوس داشتی میتونی جواب منو بدی
    شما چه جوری این همه خواستگار داری
    ؟؟معرفات زیادن یا نه خودتو میبینن میپسندن یا نه خونوادتو یا کلا چیزای دیگه فقط کنچکاو شدم

  12. کاربر روبرو از پست مفید دختر تنهاا تشکرکرده است .

    1234567 (جمعه 01 فروردین 93)

  13. #77
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    268
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر تنهاا نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز من میتونم یه سوالی از شما بپرسم قصد فضولی ندارم فقط کنجکاو شدم اخه تو تالار درمورد شما وخواستگاراتون خیلی حرف پیش میاد
    اگر دوس داشتی میتونی جواب منو بدی
    شما چه جوری این همه خواستگار داری
    ؟؟معرفات زیادن یا نه خودتو میبینن میپسندن یا نه خونوادتو یا کلا چیزای دیگه فقط کنچکاو شدم
    سلام خواهر خوبم دختر تنهای عزیز
    عیدت مبارک
    من تو پست 52 در صفحه 6 همین تاپیکاین موضوع را توضیح دادم.اگه دوست داشتی می تونی بخونی.
    راستش من به دعا هم خیلی اعتقاد دارم.البته نه دعایی که لق لقه زبان باشه.دعایی که واقعا از دلمون با خدا صحبت کنیم.
    تو پست 9 تاپیک شروع چهل شب دعا به نيت رفع مشكلات دوستان همدردي. دعاهایی که می خوندم هست.به خصوص به نظرم دعای 7 صحیفه سجادیه به مدت 40 شب بسیار مفید بوده.
    اما یک نکته ای را خواهرانه بهت بگم:
    اصلا مهم نیست چند تا خواستگار داشته باشی؛چون بالاخره فقط می خوای با یک نفر ازدواج کنی!
    از خدا بخواه همون یک نفر زود بیاد.یا بهتر بگم در بهترین زمان بیاد.
    خواستگار زیاد خوب که نیست هیچ؛ بد هم هست.اگه آدم خیلی قدرت مدیرت فکر نداشته باشه و اهل مشورت نباشه،احتمال اینکه اشتباه انتخاب کنه،بیشتر هم میشه.تازه بعد ازدواج ممکنه حالت مقایسه براش پیش بیاد.
    البته من خودمو متقاعد کردم که بعد از ازدواج فکر کنم تنها همسرم خواستگار من بوده و خدا او را برای من انتخاب کرده.و چیزی که خدا انتخاب کنه برای من بهترینه حتی اگه کلی اشکال داشته باشه.و این من و همسرم هستیم که باید با سیاست زندگی را مدیریت کنیم.
    خب من این همه دعا کردم و تا حالا هم که قسمت نشده؛باور کن خیلی رنج کشیدم.
    حتی شاید خیلی ها ندونن و فکر کنند من چقدر سنگ دل هستم و راحت جواب منفی می دم ولی من بعد از خیلی از خواستگاری ها گریه کردم.
    خیلی دلم شکسته.خیلی کش مکش داشتم.خیلی با پدر و مادرم سر پذیرش خواستگار بحث داشتم.یا اونا موافق بودن و من مخالف.یا برعکس...
    خیلی به درسم لطمه خورده.خیلی در دو دلی و عذاب وجدان قرار داشتم.
    خیلی از اینکه گاهی جوابم دل کسی را می شکوند دل من چند برابر بد تر شکست.
    باور کن الان هم داره گریه ام می گیره که این ها را می نویسم.
    فکر نکن که من خیلی هم خوش به حالم بوده و از اینکه خیلی ها پی گیر من بودن داشتم کیف می کردم.
    حتی الان هم در وضعیت خوبی نیستم.سر سفره هفت سین هم دلم شکسته بود و اشک تو چشمانم.خواستگار آخریم واقعا پسر خوبی است اما من نمی توانم بعضی از تفاوت هامون را که به نظرم مهم است را هضم کنم.نمی تونم.
    (از من نخواهید این ها را بازگو کنم که منجر به یک بحث در این تالار خواهد شد و من تحمل بی احترامی به هیچ کس را ندارم)
    هر جلسه که گل و شیرینی آورده عذاب وجدان منو زیاد می کنه.آخه من که هنوز حتی اشاره به جواب مثبت هم نکردم که...
    باور کن گیر کردم.بین پدرم بین نظر خودم.نکنه اشتباه کنم.نکنه پدرم راست می گه و...
    همش باید حواسم باشه که دل کسی را نشکنم.حواسم باشه که دل پدر و مادرم نشکنه و احترامشون حفظ شه و...


    آره خواهر خوبم؛آدم یک خواستگار داشته باشه ولی اونی باشه که بتونی واقعا دوستش داشته باشی!از ته دلت!



    شاید این امتحان را هم خدا برای من گذاشته تا وقتی که همسر آیندم را انتخاب کردم قدرش را واقعا بدونم و تمام تلاشم را برای زندگیم بکنم.
    شاید اگه همون اول شوهرم را انتخاب می کردم نمی تونستم ارزش یک زندگی مشترک را به خوبی درک کنم.
    شاید لازم نمی دونستم که بیام و این همه مطالعه کنم.شاید مردهای مختلف را به خوبی الانم نمی شناختم.
    از این امتحان خدا راضی هستم.حتما مصلحتی بوده.و خدا را هم واقعا شکر می کنم
    اما اینو بدون که این هم به همون اندازه خواستگار نداشتن سخته.بلکه هم مشکلاتش در صورتی که دختر عاقل و با سیاست نباشه بیشتره!
    ممکنه من و تو هر دومون تو یک سن ازدواج کنیم.ولی من با کلی کش مکش و تو با آسانی!
    کدوم وضعیت مدیریتش راحت تره؟
    مهم اینه که عاقبتمون بخیر بشه.وگرنه اول و وسطش حتی اگه به بهترین شکل باشه و عاقبت خوشی نداشته باشه که فایده ای نداره!
    امیدوارم همه بچه های تالار عاقبت بخیر بشن!
    راستی تو دعاهام توی اون تاپیک چهل شب تو خیلی یادم هستی ها! تو هم منو دعا کن
    امیدوارم تو این سال جدید بیای و نام کاربریت را عوض کنی و دیگه تنها نباشی
    امیدوارم بهترین انتخاب را داشته باشی
    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  14. 8 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    1234567 (جمعه 01 فروردین 93), sara124 (جمعه 01 فروردین 93), فدایی یار (دوشنبه 28 اردیبهشت 94), میشل (جمعه 01 فروردین 93), تهمتن (جمعه 01 فروردین 93), دختر تنهاا (شنبه 02 فروردین 93), ستیلا (شنبه 02 فروردین 93), شیدا. (شنبه 02 فروردین 93)

  15. #78
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    202
    Array
    می خواستم به نظرت احترام بذارم و در تاپیکت فعلا چیزی ننویسم اما ترسیدم دیر بشه . میشه به من بگی معنای تعصب چیست؟ آیا تعصب کلا یک خصوصیت با معنای منفی است ؟
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  16. کاربر روبرو از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده است .

    مصباح الهدی (شنبه 02 فروردین 93)

  17. #79
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 دی 95 [ 21:29]
    تاریخ عضویت
    1392-12-14
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    2,748
    سطح
    31
    Points: 2,748, Level: 31
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    80

    تشکرشده 97 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مصباح الهدی نمایش پست ها
    سلام خواهر خوبم دختر تنهای عزیز
    عیدت مبارک
    من تو پست 52 در صفحه 6 همین تاپیکاین موضوع را توضیح دادم.اگه دوست داشتی می تونی بخونی.
    راستش من به دعا هم خیلی اعتقاد دارم.البته نه دعایی که لق لقه زبان باشه.دعایی که واقعا از دلمون با خدا صحبت کنیم.
    تو پست 9 تاپیک شروع چهل شب دعا به نيت رفع مشكلات دوستان همدردي. دعاهایی که می خوندم هست.به خصوص به نظرم دعای 7 صحیفه سجادیه به مدت 40 شب بسیار مفید بوده.
    اما یک نکته ای را خواهرانه بهت بگم:
    اصلا مهم نیست چند تا خواستگار داشته باشی؛چون بالاخره فقط می خوای با یک نفر ازدواج کنی!
    از خدا بخواه همون یک نفر زود بیاد.یا بهتر بگم در بهترین زمان بیاد.
    خواستگار زیاد خوب که نیست هیچ؛ بد هم هست.اگه آدم خیلی قدرت مدیرت فکر نداشته باشه و اهل مشورت نباشه،احتمال اینکه اشتباه انتخاب کنه،بیشتر هم میشه.تازه بعد ازدواج ممکنه حالت مقایسه براش پیش بیاد.
    البته من خودمو متقاعد کردم که بعد از ازدواج فکر کنم تنها همسرم خواستگار من بوده و خدا او را برای من انتخاب کرده.و چیزی که خدا انتخاب کنه برای من بهترینه حتی اگه کلی اشکال داشته باشه.و این من و همسرم هستیم که باید با سیاست زندگی را مدیریت کنیم.
    خب من این همه دعا کردم و تا حالا هم که قسمت نشده؛باور کن خیلی رنج کشیدم.
    حتی شاید خیلی ها ندونن و فکر کنند من چقدر سنگ دل هستم و راحت جواب منفی می دم ولی من بعد از خیلی از خواستگاری ها گریه کردم.
    خیلی دلم شکسته.خیلی کش مکش داشتم.خیلی با پدر و مادرم سر پذیرش خواستگار بحث داشتم.یا اونا موافق بودن و من مخالف.یا برعکس...
    خیلی به درسم لطمه خورده.خیلی در دو دلی و عذاب وجدان قرار داشتم.
    خیلی از اینکه گاهی جوابم دل کسی را می شکوند دل من چند برابر بد تر شکست.
    باور کن الان هم داره گریه ام می گیره که این ها را می نویسم.
    فکر نکن که من خیلی هم خوش به حالم بوده و از اینکه خیلی ها پی گیر من بودن داشتم کیف می کردم.
    حتی الان هم در وضعیت خوبی نیستم.سر سفره هفت سین هم دلم شکسته بود و اشک تو چشمانم.خواستگار آخریم واقعا پسر خوبی است اما من نمی توانم بعضی از تفاوت هامون را که به نظرم مهم است را هضم کنم.نمی تونم.
    (از من نخواهید این ها را بازگو کنم که منجر به یک بحث در این تالار خواهد شد و من تحمل بی احترامی به هیچ کس را ندارم)
    هر جلسه که گل و شیرینی آورده عذاب وجدان منو زیاد می کنه.آخه من که هنوز حتی اشاره به جواب مثبت هم نکردم که...
    باور کن گیر کردم.بین پدرم بین نظر خودم.نکنه اشتباه کنم.نکنه پدرم راست می گه و...
    همش باید حواسم باشه که دل کسی را نشکنم.حواسم باشه که دل پدر و مادرم نشکنه و احترامشون حفظ شه و...
    آره خواهر خوبم؛آدم یک خواستگار داشته باشه ولی اونی باشه که بتونی واقعا دوستش داشته باشی!از ته دلت!
    شاید این امتحان را هم خدا برای من گذاشته تا وقتی که همسر آیندم را انتخاب کردم قدرش را واقعا بدونم و تمام تلاشم را برای زندگیم بکنم.
    شاید اگه همون اول شوهرم را انتخاب می کردم نمی تونستم ارزش یک زندگی مشترک را به خوبی درک کنم.
    شاید لازم نمی دونستم که بیام و این همه مطالعه کنم.شاید مردهای مختلف را به خوبی الانم نمی شناختم.
    از این امتحان خدا راضی هستم.حتما مصلحتی بوده.و خدا را هم واقعا شکر می کنم
    اما اینو بدون که این هم به همون اندازه خواستگار نداشتن سخته.بلکه هم مشکلاتش در صورتی که دختر عاقل و با سیاست نباشه بیشتره!
    ممکنه من و تو هر دومون تو یک سن ازدواج کنیم.ولی من با کلی کش مکش و تو با آسانی!
    کدوم وضعیت مدیریتش راحت تره؟
    مهم اینه که عاقبتمون بخیر بشه.وگرنه اول و وسطش حتی اگه به بهترین شکل باشه و عاقبت خوشی نداشته باشه که فایده ای نداره!
    امیدوارم همه بچه های تالار عاقبت بخیر بشن!
    راستی تو دعاهام توی اون تاپیک چهل شب تو خیلی یادم هستی ها! تو هم منو دعا کن
    امیدوارم تو این سال جدید بیای و نام کاربریت را عوض کنی و دیگه تنها نباشی
    امیدوارم بهترین انتخاب را داشته باشی
    سلام دوست عزیز ممنون از اینکه جوابمو دادیسال جدید رو بهت تبریک میگم امیدوارم امسال بهترین سال زندگیت باشه ویه همسر عالی همون چیزی که صلاحته وخودتتم دوست داری قسمتت بشههمه حرفات درست بود اگر تایپیکای منو خونده باشی باید متوجه شده باشی که مشکل من اینه معرفی زیاد میشم ولی هیچ کدوم خواستگاری نمیان نمیدونم چرا خسته شدم از طعنه وکنایه دیگران خسته شدم از جواب دادن الکی ازاینکه فکر میکنن توقعم خیلی بالا بوده که تاحالا ازدواج نکردم هیچ کی نمیدونه من هنوز خواستگار رسمی ندارم که بخوام راجبش فکر کنم همش در حد حرفه تو هم راست میگی هم داشتن خواستگار زیاد خوب نیست هم نداشتنش هر کدوم یه جور مشکل دارهممنون از اینکه تو دعات یادم میکنی مطمئن باش منم خیلی دعات میکنم اگه لایق باشم که بهترین قسمت هرچه زودتر نصیبت بشه من خیلی از دعاهارو خوندم ومیخونم ولی خب هنوز چوابی نگرفتم حتما فعلا قسمتم نیست یا حکمتی هست ولی خب سخته تحمل کردن این وضعیت تحمل کردن زخم زبونا تیکه پرونی هادعا کن خدا هر چه زودتر اونی که قسمتمه بفرست سمتم که منم درکنارش اروم بشم وخوشبختاامیدوارم عاقبت بخیر وخوشبخت باشی

  18. 3 کاربر از پست مفید دختر تنهاا تشکرکرده اند .

    1234567 (شنبه 02 فروردین 93), مصباح الهدی (شنبه 02 فروردین 93), شیدا. (شنبه 02 فروردین 93)

  19. #80
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 30 آبان 93 [ 11:17]
    تاریخ عضویت
    1393-1-10
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    539
    سطح
    10
    Points: 539, Level: 10
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 114 در 51 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    گفتید کسی پست نده ولی بنده از اول تاپیک رو تا اینجا خوندم که نکاتی رو بگم
    خوب خدا رو شکر خیلی از نکات من رو جناب خاله قزی به صورت روان تری توی اولین پستشون در این تاپیک گفتن
    اما چند تا نکته باقی موند که به نظرم لازمه توجه کنید

    1- شما به گفته خودتون فردی مذهبی هستید پس یک مشاوره و نظردهی عادی که چندان ملاک های دینی رو در نظر نمی گیره، برای این چنین افرادی چندان مناسب نیست. به همین خاطر بسیاری در ابتدای تاپیک به شما لقب سختگیری رو می دادن

    2- شما انسان منطقی و آرامی به نظر می رسید، پس این نکته بنده شما را از روی احساس نگران نخواهد کرد. البته این نکته بنده چیزی نیست که شما ندونید. بالاخره کسی که فوق لیسانس رو تمام کرده حداقل تنظیم خانواده رو گذرونده.
    بعضی دوستان گفتند که عجله نکنید چرا که سن شما از لحاظ عرف جامعه -مخصوصا تهران- هنوز جا برای صبر کردن و ریزبینی های بسیار دارد و به عبارتی دیگر سن شما اینقدر خوب هست که تا مدتهای دیگر خواستگاران خوبی داشته باشید.
    اما بنده می خوام از جهت دیگر و جدای از عرف جامعه به موضوع سن شما نگاه کنم.
    ببینید هرچند از لحاظ عرف جامعه سن شما حتی تا 28 سالگی، سن بدی برای ازدواج به حساب نیاد اما باید واقعیت های دیگه ای رو هم در نظر گرفت.
    سن مناسب برای فرزندآوری خانمها برعکس آقایون که تقریبا تا آخر عمر باقیه، دارای محدوده ای حدود 15 ساله که برای شما حدود 6 سال از اون گذشته و اگر بخواید بیشتر از این صبر کنید یعنی شانس های خودتون رو در این زمینه هم کمتر کردید و هم پرخطرتر
    نکته دیگه در همین مورد اینه که هر چه فاصله سنی والدین با فرزندان خود مخصوصا اولین فرزند کمتر باشه، اختلاف نسل هم کمتر میشه و به عبارتی فرزندان و والدین احساس نزدیکی و تفاهم بیشتری میکنن
    از سوی دیگه در جامعه قدیم نرم سن ازدواج پایین تر بوده و اتفاقا هرچند امید به زندگی پایین تر بوده اما مرگ های ناگهانی نیز کمتر بوده، اما امروزه سن ازدواج بالاتر رفته و امید به زندگی بیشتر شده اما مرگ های ناگهانی بیشتر شده؛ با این توضیحات اگر شما اولین فرزند خودتون رو در 28 سالگی هم به دنیا بیارید، با احتساب شرایط موجود، در سن ازدواج ایشون شما کمتر از 56 سال نخواهی داشت که با توجه به این شرایط که خانواده های جدید باید تا مدتی از حمایت مادی و معنوی خانواده های 2 طرف برخوردار باشن و اینکه با توجه به بیماری ها و... امروزه بسیاری در این سنین وارد کهولت میشن و نمی تونن خوب این حمایت ها رو بکنن و نیز رشد جمعیتی که دهه شصت تجربه شده، فرزندان شما از حمایت خوبی در اون برهه برخودار نمیشن البته اینا احتمالاته

    از نگاه تربیت فرزند که وارد بشم، شما فرمودید که می خواهید در آینده کار کنید و حتما هم به گونه ای کار می کنید که زندگی شما تحت شعاع قرار نگیرد. اما بنده سوالی دارم.
    اگر دوره های تربیتی که اسلام می گوید را بپذیریم، در 7 سال اول بیشترین نقش تربیتی را مادر داره، حال اگر در این بازه زمانی از سن فرزند شما، مسائل و اتفاقاتی پیش بیاد که در اون لحظه نیاز به حضور شما، محبت شما و نقش مادری شما داشته باشه و شما در اون لحظه برای هر هدفی که می خواید داشته باشید، سر کار باشید، می تونید بگید چه کسی میتونه جای شما رو برای او پر کنه؟ اگر این اتفاقات زیاد بیفته میتونین مطمئن باشید که دچار عقده ها و مشکلاتی نمیشه؟ به مشکلات تربیتی مهدکودک ها واقف هستید؟

    این نکته و این همه بدبینی صرفا به این دلیل بود که شما هم مانند بسیاری از جوانان جامعه نباشید که در معیارهاشون خودشون و خواسته هاشون رو خوب در نظر دارن اما در مورد فرزندان و آینده اونها فکری ندارن یا خوب بررسی نمی کنن. به عبارتی تلنگری بود که تا به مسائل فرزند آوری و تربیت اونها هم توجه کنید و در معیارها و انتخابتون بهش توجه بیشتری داشته باشید.

    - - - Updated - - -



    3- شما ملاک های خوبی دارید اما شاید تناقضاتی در آنها باشه که به نظر میرسه از روی برداشت ناصحیح از اونهاست. مثلا در مورد ملاک های ادامه تحصیل و کار کردن خودتون بیشتر فکر کنید. از زوایای دیگری نیز به اونها فکر کنید.
    هدف شما از ادامه تحصیل چیه؟ یعنی می خواید چی رو تحصیل کنید؟ تحصیل علم یا تحصیل مدرک؟
    علم و مدرک مقوله های متفاوتی هستند. اگر به دنبال علم هستید که چندان مسئله دکتری و مدرک نباید برای شما مهم باشد چرا که دانشگاه صرفا یک بستر و زمینه است برای تحصیل علم آن هم با جهت دهی های خاص و محدود و اگر بیشتر فکر کنید شاید بتونید به این نتیجه برسید که برای رسیدن به علم راه های بهتری به جز وارد شدن در این مسیر ها و بسترهای معمول هست.
    اما اگر به هر دلیلی می خواید مدرک دکتری داشته باشید که کسب وجاهتی بکنید یا غیره، قضیه فرق می کنه.

    و اما در مورد کار کردن، شخصی مثل شما چرا میخواد کار بکنه؟
    اشخاصی مثل شما - نه اینکه حتما شما اینگونه باشین- عموما هدفشون از ادامه تحصیل و کار کردن داشتن روابط اجتماعی به نحو مطلوب و استقلال هست.
    چرا یک خانم روستایی یا اهل شهر کوچک چندان مثل شما فکر نمیکنه؟
    چرا که افرادی که در روستا یا شهر کوچک زندگی می کنند عموما روابط اجتماعی بالایی در حیطه محیط خودشون دارن که اتفاقا حس استقلال رو هم به اونها منتقل میکنه اما در شهرهای بزرگی مثل تهران چون اینگونه روابط خیلی کمتر دیده میشه و باید نیاز خانمها برطرف بشه و از سویی عرف کلان شهر نشینی این راه حل رو پیش رو گذاشته به این سمت میرن
    آیا شما تا حالا به راه های دیگری برای رفع این نیازهاتون فکر کردین؟ راهی که پاسخ گوی نیاز کمال طلبی(رشد)، داشتن روابط اجتماعی و استقلال طلبی شما باشه؟
    اگر فکر نکردین، فکر کنید؛ حتما هست و ادامه تحصیل و کار تنها راه های شما نیست.


    4- در آخر هم به این نکته توجه کنید که ممکنه بالاخره روزی شما تمام مراحل خواستگاری رو با موفقیت پشت سر بگذارید اما از جای دیگری با مشکل مواجه بشید، مثلا برای آزمایش بروید ولی جواب منفی باشد.


    یا فاطمة الزهرا
    ویرایش توسط احمدعلی : دوشنبه 11 فروردین 93 در ساعت 00:48

  20. 3 کاربر از پست مفید احمدعلی تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (دوشنبه 11 فروردین 93), مصباح الهدی (دوشنبه 11 فروردین 93), شمیم الزهرا (دوشنبه 11 فروردین 93)


 
صفحه 8 از 10 نخستنخست 12345678910 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 آذر 93, 11:34
  2. کبوتر با کبوتر، باز با باز
    توسط lord.hamed در انجمن سایر مقالات ازدواج
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 فروردین 92, 16:06
  3. دارم کوتاه میام؟
    توسط ch_1383615 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: شنبه 21 آبان 90, 21:05
  4. کبوتر با کبوتر، باز با باز
    توسط lord.hamed در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد ازدواج
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 آبان 90, 00:28
  5. مهربون بیا تو عیدی بگیر و عیدی بده
    توسط estar7 در انجمن معارف و مناسبت ها
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 03 فروردین 88, 11:29

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:44 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.