به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 36
  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 اسفند 92 [ 02:36]
    تاریخ عضویت
    1392-11-29
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    67
    سطح
    1
    Points: 67, Level: 1
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 9 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلان دوستای عزیزم از این همه لطفی که دارین و جواب دادین ممنونم
    راستش من دختری نیستم که قیافه واسم مهم نباشه و شلخته باشم اتفاقا میون بچه هامون و دوستام آدم شیک پوشی هستم و آرایش هم می کنم گاهی اوقات کم و گاهی اوقات هم بیشتر... راستش چیزی ک منو همیشه ناراحت میکنه اینه که متوجه نگاهای آقایون به خودم میشم و حتی در مورد چند نفر احساس کردم که این نگاهای مداوم شاید نشون ه ی علاقه یا چیزی مثه این باشه ولی بعد ه اونا چیزی نگفتن با خودم گفتم حتما من زشتم یا اینکه رفتارم یه جوریه که بدشون میاد... من کلا آدم خجالتی هستم یعنی حتی میخام که زنگ بزنم نوبت دکتر هم بگیرم خجالت میکشم یعنی در حد اینکه کوچکترین چیزا واسم مشکل میشه...چند بار دوستام بهم گفتن که تو خیلی خجالتی هستی و مثلا گفتن وقتی یکی بهت نخ میده و نگات میکنه و توهم ازش خوشت میاد سرتو بالا بگیر یا حداقل نگاش کن ولی من اینجوری نیستم تو این مواقع ایقد اعتماد به نفسم پایینه همش احساس میکنم صورتم زشته و یارو نباید صورتمو ببینه همیشه از اینکه طرف مستقیم تو صورتم نگاه کنه خجالت میکشم

  2. کاربر روبرو از پست مفید dokhtare tanha تشکرکرده است .

    خیال (جمعه 02 اسفند 92)

  3. #22
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 تیر 93 [ 19:01]
    تاریخ عضویت
    1392-7-17
    محل سکونت
    البرز کرج
    نوشته ها
    105
    امتیاز
    833
    سطح
    15
    Points: 833, Level: 15
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    92

    تشکرشده 184 در 65 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    21
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط dokhtare tanha نمایش پست ها
    سلان دوستای عزیزم از این همه لطفی که دارین و جواب دادین ممنونم
    راستش من دختری نیستم که قیافه واسم مهم نباشه و شلخته باشم اتفاقا میون بچه هامون و دوستام آدم شیک پوشی هستم و آرایش هم می کنم گاهی اوقات کم و گاهی اوقات هم بیشتر... راستش چیزی ک منو همیشه ناراحت میکنه اینه که متوجه نگاهای آقایون به خودم میشم و حتی در مورد چند نفر احساس کردم که این نگاهای مداوم شاید نشون ه ی علاقه یا چیزی مثه این باشه ولی بعد ه اونا چیزی نگفتن با خودم گفتم حتما من زشتم یا اینکه رفتارم یه جوریه که بدشون میاد... من کلا آدم خجالتی هستم یعنی حتی میخام که زنگ بزنم نوبت دکتر هم بگیرم خجالت میکشم یعنی در حد اینکه کوچکترین چیزا واسم مشکل میشه...چند بار دوستام بهم گفتن که تو خیلی خجالتی هستی و مثلا گفتن وقتی یکی بهت نخ میده و نگات میکنه و توهم ازش خوشت میاد سرتو بالا بگیر یا حداقل نگاش کن ولی من اینجوری نیستم تو این مواقع ایقد اعتماد به نفسم پایینه همش احساس میکنم صورتم زشته و یارو نباید صورتمو ببینه همیشه از اینکه طرف مستقیم تو صورتم نگاه کنه خجالت میکشم
    والله با این تفسیری که دکتر میفرمایید به این نتیجه میرسم که به BDD مبتلا هستید، از این ناراحت هستم که کسایی که دور و برتون هستند و همکار هستند بهتون راهنمایی های مفتضحانه ای میکنند ! بنده تخصصی در رشته روان پزشکی ندارم ولی اگر هم خواستید مشورت بگیرید حتما در مورد اون دکتر یه تحقیقی بکنید چون خیلی ها با اینکه تخصص دارند ولی سواد کافی برای درمان بیمار هاشون ندارند
    Body dysmorphic disorder - Wikipedia, the free encyclopedia
    این هم میتونه بهت کمک کنه
    Imagined ugliness treatment (body Dysmorphic disorder) | 2KnowMySelf
    -
    این خجالت کشیدنتون بر میگرده به حیا و تربیت خانواده تون، که از این بابت خوب هستش ، به نظرم بهتره که یکم تو آینه با خودتون صحبت کنید و به این شیوه تمرین کنید این رو به این خاطر میگم که واسه آینده که میخواید دفاع کنید مثل همه بچه ها مشکل فن بیان نداشته باشند و هول کنند! (حالا واسه ازدواج بماند) فعلا چاله روبروتون رو ببینید کافیه.

    در مورد اینکه فردی به اصطلاح نخ میده بهتره که اون کار رو نکنید و کسی که این راهنمایی کرده این گونه ارتباط برای آشنایی رو برای دوستی مد نظر میگیره نه ازدواج ، قبلا هم گفتم از اونجایی که شما خجالتی هستید فرد مورد شما اگر آدم با فهمی باشه بهترین حالت آشنایی با شما رو در این میبینه که از شخص بزرگتر خودش درخواست کنه که میانجی گری کنه و درخواست خودش رو با شما مطرح کنه و به صورت رسمی با هم دیدار کنید.
    من سنتی فکر نمیکنم ولی افرادی مثل شما برای اینکه دچار anxiety هستند باید خیلی رعایت کرد که طرف مقابل رو تحت فشار نذارند، حتی بچه های خودمون با اینکه بهشون تذکر دادم جلو طرف سبز نشید و یکی از خانواده ها رو بفرستید جلو خودسرانه رفته صحبت کرده طرف هم شخصیت بنده خدا رو له کرده.

    اون شیوه ای که خود شخص من مد نظر دارم خیلی ها مخالف هستند و همین طور هم افرادی که اون رو هم قبول دارند کم هستند و در این سایت من مساله رو باز نمیکنم به دلیلی هم که نیاز به بستر و فرهنگ مناسبش هست و با توجه به طرز فکر اشتباه، از طرف جامعه/خانواده ها مورد قبول نیست.

    در مورد سفیدی و سبزه بودن هم، بیشتر ایرانی ها به دختر های سفید کشش دارند و هستند آدم هایی که به سمت brunette در ایران کشش دارند کمی دارند و سلیقه ای هستش، از طرفی هم ممکن هستش که شما رو دارند با خواهرتون متاسفانه مقایسه می کنند که بهتره همچین افرادی سمت شما نیان.
    ویرایش توسط Less Than Nothing : پنجشنبه 01 اسفند 92 در ساعت 09:35

  4. 2 کاربر از پست مفید Less Than Nothing تشکرکرده اند .

    dokhtare kordestan (جمعه 16 اسفند 92), مصباح الهدی (پنجشنبه 01 اسفند 92)

  5. #23
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 اسفند 92 [ 02:36]
    تاریخ عضویت
    1392-11-29
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    67
    سطح
    1
    Points: 67, Level: 1
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 9 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    less than nothing عزیز پاسختون رو خوندم....متاسفانه یا خوشبختانه باید بگم حق باشماست...در مورد bdd باید بگم که یکبار به روانشناس مراجعه کردم و گفتم موضوع رو و ایشون هیچ راهنمایی مفیدی در این زمینه نکردن و فقط گفتن من تعجب می کنم شما ظاهر خوبی دارین چرا این حرفو میزنین گ بیشتر تمرکزش رو روی از بین بردن خجالت من گذاشت... به یه روانپزشکم مراجعه کردم که داروی ضد افسردگی بهم داد که احساس کردم با اینکه دوزش یک چهارم در روز بود ولی اذیتم می کرد واسه همین دیگه مصرف نکردم و از طرفی باید بگم من به ibs مبتلا هستم و این هم خودبخود به کاهش سطح روابط اجتماعی من کمک میکنه.... در زمینه مقایسه هم باید بگم که کاملا حق با شماست و من اینو احساس می کنم ولی از اونجایی که خواهرمو خیلی دوس دارم نمیخوام ذهنمو رو این موضوع متمرکز کنم حتی بعد از اینکه فهمیدم پسری که من خیلی دوسش داشتم به خواهرم علاقه داره... من خیلی تو گفتن این حرفا تنهام وحتی تو خونواده هم اعضای خونوادم حتی مادرم به وضوح علاقه بیشتری به خواهرم دارند و من از اونجایی که نمی تونم این موضوعو با دوستام مطرح کنم واقعا احساس تنهایی می کنم و واقعا نیاز دارم که یکی باشه که از ناراحتی من ناراحت بشه. دیگه واقعا از زندگی خسته شدم میلیونها بار به فکر خودکشی افتادم حتی چند دفعه تا مرحله اقدام هم رفتم ولی اقدام نکردم به خاطر خانوادم و اینکه شاید ی روز خوب بیاد!

  6. #24
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 بهمن 93 [ 16:12]
    تاریخ عضویت
    1392-2-18
    نوشته ها
    209
    امتیاز
    2,399
    سطح
    29
    Points: 2,399, Level: 29
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    536

    تشکرشده 560 در 192 پست

    Rep Power
    33
    Array
    دختر تنها بابا من تا الان داشتم پیش خودم میگفتم چه دختر خوبی، اصلا از نوشته هات حس خوبی داشتم نسبت بهت تا اینجا """دیگه واقعا از زندگی خسته شدم میلیونها بار به فکر خودکشی افتادم حتی چند دفعه تا مرحله اقدام هم رفتم ولی اقدام نکردم به خاطر خانوادم و اینکه شاید ی روز خوب بیاد!"""

    منم خودم وقتی واحد روانشناسیو روانپزشکیو پاس میکردم صد تا عیب تو دوروبریام پیدا میکردم، الانم میترسم برم یه تستی چیزی بدم میترسم یه چند نوع فوبیا و هفت هشتا شخصیت پیدا کنم!!! نکن این کارو خواهر من، الکی رو خودت بیماری نزن. ما هممون یه جور بیماری روانی داریم به رو خودمون نمیاریم!!!! میدونم ما مجبوریم تا حدی همراه چشمو هم چشمیه اطرافیانمون حرکت کنیم ولی میشه کنترلش کرد.

    بعنوان یه پسر بهت میگم چیزی که بیشتر از همه یه پسرو جذب میکنه رفتار یه دختره، من میزارم به حساب نجابتت چون جوری که خودت میگی دوروبریات خودشون دنبال جلب توجهن انگار، ولی شما نیستی

  7. 3 کاربر از پست مفید capitan تشکرکرده اند .

    meinoush (پنجشنبه 01 اسفند 92), فرهنگ 27 (پنجشنبه 01 اسفند 92), مصباح الهدی (پنجشنبه 01 اسفند 92)

  8. #25
    Banned
    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 اردیبهشت 93 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1392-10-22
    نوشته ها
    333
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience PointsOverdriveSocial3 months registered
    تشکرها
    518

    تشکرشده 726 در 247 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من میخوام یه مسئله رو بگم
    اگر کسی شما رو نگاه میکنه لزومی به چراغ سبز نشون دادن و عشوه و ادا در آوردن نیست
    اما خجالتی بودن و سرتو پایین انداختن هم کار خوبی نیست
    نمیدونم با چه حالتی اینکارو میکنی سرتو برمیگردونی قیافت تغییر میکنه ، اخم میکنی ویا ...
    پسر اگه ببینه داری واکنش بدی نشون میدی فکر میکنه ازش بدت میاد
    و بعضی از واکنش ها هم باعث میشه پسرا فکر کنن اعتماد به نفس نداری

    خیلی از پسرا با نگاه کردنشون طرف مقابل رو محک میزنن
    که طرف مقابل گزینه خوبی برای دوستیه یا برای ازدواج یا اصلا از اون پسر بدش میاد

    به نظر من واکنش خاصی نباید به نگاه کردن یه پسر انجام بدی و بذار اون پسر نگاهت کنه سرتو ننداز پاینن و قیافتو عوض نکن اگه میخوای ببینی که طرف بازم دارم نگاهت میکنه یا نه میتونی هر از چند گاهی نگاهتو بندازی روش و سریع نگاهتو عوض کنی ولی هیچ وقت ارتباط چشم به چشم با طرف مقابل برقرار نکن و ناز کردن و عشوه کردن کار اشتباهیه درست به همون اندازه که خجالتی بودن بده

    نگاه یه پسر تفسیر نداره و نمیتونی بگی دنبال دوستیه یا ازدواج (هر چند در خصوص بعضی پسر ها که از ظاهرشون مشخصه اکثرا هدف دوستیه) ولی تا وقتی پسر مورد نظر هدفشو خودش به زبون نیاورده نباید قضاوت کنی

    تا جایی که میتونی لبخند روی لب داشته باش و پر انرژی باش و توی دانشگاه با سایر همکلاسی های دخترت روابط دوستانه محکمی برقرار کن

    پسرا در کنار ظاهر به شادی و انرژی و مهمتر از همه نجابت و محبت دختر نگاه میکنن و مهمترین عاملی که باعث میشه پا پیش بذارن اینه که حس کنن طرف مقابل با دیدن اونا احساس بدی بهش دست نمیده

  9. 7 کاربر از پست مفید 1234567 تشکرکرده اند .

    capitan (جمعه 02 اسفند 92), dokhtare kordestan (جمعه 16 اسفند 92), fariba s (شنبه 17 اسفند 92), meinoush (پنجشنبه 01 اسفند 92), فرهنگ 27 (پنجشنبه 01 اسفند 92), مصباح الهدی (پنجشنبه 01 اسفند 92), خیال (جمعه 02 اسفند 92)

  10. #26
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    وای دختر تنهای عزیز


    می دونی چقدر ناشکری می کنی؟!!!


    خیلی از دختران آرزوی داشتن جایگاه تو را دارن!!!دوست دارن پزشکی بخونن!دوست دارن خانواده تحصیل کرده داشته باشن!حتی دوست دارن خواهرشون دکتر باشه!


    عزیزم می دونی مشکل تو کجاست؟


    اینکه مدام به نداشته هایت فکر می کنی و بد تر از اون روشون تمرکز می کنی!


    تو نباید کسی را با خودت مقایسه کنی!


    شیطان چرا طرد شد؟ چون خودش را با آدم مقایسه کرد و گفت من از آتشم و او از خاک.در صورتی که اصلا ربطی نداشت.


    خواهر خوبم تو به داشته هایت فکر کن.به اینکه چقدر آدم هست که دوست دارن تو جایگاه تو باشن.تو مترو به دخترای اطرافت نگاه کن ببین خدایی از چند نفر زیباتری!!! ببین از چند نفر خوش هیکل تری!(خواهش می کنم این بار که رفتی بیرون نگاه کن و فکر کن!)



    همین که سالم هستی .همین که باهوش هستی .همین که زیبا هستی و تناسب اندام داری(ببین چند نفر مدام پی این هستن که لاغر بشن!!!) باید خدا را شکر کنی!


    اصلا همین که می تونی به راحتی نفس بکشی باید خدا را شکر کنی.


    همیشه یادت باشه شکر نعمت نعمتت افزون کند.کفر نعمت از کفت بیرون کند.


    اگر به داشته هایت فکر نکنی و همیشه به بالاتر از خودت نگاه کنی(سر به هوا باشی)چاله های زیر پاتو نمی بینی و یک وقت به خودت میای که از نعمت جوونیت استفاده نکردی و در چاه افتادی!


    همیشه به پایین تر از خودت هم نگاه کن.به دستاوردهایی که کسب کردی و دیگران آرزوشون بوده نگاه کن.حتی بشین حتما روی یک کاغذ آنها را بنویس و خدا را شکر کن.


    جلوی آینه بایست و به خودت نگاه کن.بگو خدایا چه چشمان زیبایی به من دادی!رنگش چقدر قشنگه.مژه هام چقدر زیباست.


    بگو خدا یا از اینکه قد و وزنم متناسبه شکرت می کنم.چقدر افراد چاق هستن که آرزو دارن هم هیکل من باشن.


    دونه دونه از چیزایی که خدا بهت داده شکر کن.اون وقت می بینی که چقدر احساست نسبت به خودت خوب شده و چقدر خودت را دوست داری!
    عزیزم قدر خودت را بدون! تو خیلی با ارزش تر از آن چیزی هستی که فکرش را بکنی!


    تو نماینده خدا بر روی زمینی!خدا در وجود تو چیزی قرار داده که تو را شایستگی خلیفگی خودش بر روی زمین قرار داده! از آن سرسری نگذر!با افکار بیهوده هدرش نده!


    دوست من ازت خواهش می کنم این کارها را انجام بده!باشه؟


    بعد لطفا بیا نتیجه احساست را اینجا بگو! خب؟

    ممنون.موفق باشی مثل همیشه





    - - - Updated - - -




    ویرایش توسط مصباح الهدی : پنجشنبه 01 اسفند 92 در ساعت 13:04

  11. 3 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    capitan (جمعه 02 اسفند 92), meinoush (پنجشنبه 01 اسفند 92), mohammad6599 (پنجشنبه 01 اسفند 92)

  12. #27
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 تیر 93 [ 19:01]
    تاریخ عضویت
    1392-7-17
    محل سکونت
    البرز کرج
    نوشته ها
    105
    امتیاز
    833
    سطح
    15
    Points: 833, Level: 15
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    92

    تشکرشده 184 در 65 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    21
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط dokhtare tanha نمایش پست ها
    less than nothing عزیز پاسختون رو خوندم....متاسفانه یا خوشبختانه باید بگم حق باشماست...در مورد bdd باید بگم که یکبار به روانشناس مراجعه کردم و گفتم موضوع رو و ایشون هیچ راهنمایی مفیدی در این زمینه نکردن و فقط گفتن من تعجب می کنم شما ظاهر خوبی دارین چرا این حرفو میزنین گ بیشتر تمرکزش رو روی از بین بردن خجالت من گذاشت... به یه روانپزشکم مراجعه کردم که داروی ضد افسردگی بهم داد که احساس کردم با اینکه دوزش یک چهارم در روز بود ولی اذیتم می کرد واسه همین دیگه مصرف نکردم و از طرفی باید بگم من به ibs مبتلا هستم و این هم خودبخود به کاهش سطح روابط اجتماعی من کمک میکنه.... در زمینه مقایسه هم باید بگم که کاملا حق با شماست و من اینو احساس می کنم ولی از اونجایی که خواهرمو خیلی دوس دارم نمیخوام ذهنمو رو این موضوع متمرکز کنم حتی بعد از اینکه فهمیدم پسری که من خیلی دوسش داشتم به خواهرم علاقه داره... من خیلی تو گفتن این حرفا تنهام وحتی تو خونواده هم اعضای خونوادم حتی مادرم به وضوح علاقه بیشتری به خواهرم دارند و من از اونجایی که نمی تونم این موضوعو با دوستام مطرح کنم واقعا احساس تنهایی می کنم و واقعا نیاز دارم که یکی باشه که از ناراحتی من ناراحت بشه. دیگه واقعا از زندگی خسته شدم میلیونها بار به فکر خودکشی افتادم حتی چند دفعه تا مرحله اقدام هم رفتم ولی اقدام نکردم به خاطر خانوادم و اینکه شاید ی روز خوب بیاد!
    ای خدا...
    من والله بچه های روانپزشک رو که میبینم سریع دست به دارو میرند و چپ و راست قرص هایی میدند به مریض که اکثرشون interaction داره، خودم به این نوع تراپی ها اعتقاد ندارم. اون پزشک خبر داشت شما IBS دارید و قرص تجویز کرده ؟ اون وقت به ایشون عینا همین جریان ها رو فرمودید!؟ این موضوع رو خیلی با احتیاط در نظر باید گرفت درسته در بعضی از اوقات دارو هم تجویز میشه ولی برای مرحله CBT شما رو باید به روان شناس خوبی معرفی میکرد، دلیل اینکه نتونستند مفید واقع بشند به این خاطر هستش که از عهده هر کسی بر نمیاد و کل صحبت من برای روان پزشک و روان شناس بیشتر برای REBT هستش تا دارو ! دارو فقط صورت مساله رو حذف میکنه و درمان قطعی نیست. (الان ممکنه حمله ام بهم بشه، والله خوبی روان پزشک های خوبمون رو هم میخوام)

    در مورد احساس خودکشی هم این چه حرف میزنی! من نمیدونم مادر و پدرتون چقدر براتون زحمت کشیده ولی به هر حال کشیدند کم یا زیاد فرقی نمیکنه، اونها قبول نمیکنند که فرزندشون از دست بره، میزارند؟ فکر میکنی برای بقیه این قضیه آسونه؟
    من خودم حزب اللهی نیستم ولی از کانال این بچه ها یه چیز هایی یاد گرفتم، از نظر شرع حرامه ، فکر کردن بهش هم حرامه، خواهرم اصلا طرفش نرو !

    یکی از دلایلی که شما تحت فشار هستید نداشتن ارتباط مناسب با خانواده است خودم هم زجر کشیده ام زمانی که خودم هم بچه بودم یه مسائلی رو روم نمیشد به مادر خودم بگم و به دوستای نزدیک یا بدتر به اولیا مدرسه میگفتم و اتفاق های بدتری برام میوفتاد (خدایا زیر آب زن ها را از ما نگیر) ! جدا از اینکه ترس از دمپایی بود هنوز هم گاه و بی گاه سر صحبت هایی یه چیزی تو هوا سمت مون حرکت میکنه.(سر ideology یم، اینجا هم پست هامون ویرایش میشه)

    بهتره که سطح ارتباطتون رو با مادرتون بیشتر کنید و اگر تراپی رو شروع کردید حتما باید یکی از افراد خانواده ترجیحا مادر در این مرحله همراهیتون بکنه ( یعنی این صورت مساله فقط منتهی به شما نمیشه و کمک اونها رو هم شامل میشه )
    ممکنه بعضی از افراد / خانواده رفتن به روانپزشک و غیره بد بدونند و تصور کنند ملت هزار چیز پشت سر آدم میگند یا مثلا فردا پس فردا شناساییمون میکنند (بعضی ها با اسم جعلی میان مطب) و غیره اصلا ربطی نداره این هم مثل سرما خوردگی که میرید دکتر، این هم جزیی درمان هست. ( شناخت از خانواده شما ندارم واسه همین کلی گفتم )

    در مورد مقایسه خدا رو شکر کن که الان این جرکت رو از طرف دیدی ! هم همون بهتر که طرف نیاد ! چون اگر هم کسی بیاد جلو و بعد با خواهرتون آشنا بشه و بخواد از شما بزنه بره سمت خواهر شما، نه برای شما خوبه نه برای خواهر شما.

    شکر خدا شما حس خانمان سوز حسادت رو که در بیشتر دختر ها هست رو ندارید (تو همه انسانها هست کم و زیاد داره) فکر نکنید که کسی پیدا نمیشه که نخواد با شما ازدواج کنه ، چون دور رو بری های شما یا ازدواج کردند و یا رفیق دارند یا در شرف ازدواج هستند و فامیل هم حرف بار آدم میکنند چرا ازدواج نمیکنه (100 بار به خوده من گفتند)... شما هم دوست دارید مثل اونها باشید و این رو یک کمبود در زندگی میبینید که میخواید هر چه سریعتر بهش برسید (اشتباه هستش) چرا؟
    چون زود تصمیم گرفتن دردسر های زیادی داره، رفاقت خارج از چارچوب رفتار اجتماعی وابستگی میاره و حتی ممکنه این دوستی به نا کجا آباد بره و طرف هم تو زرد دربیاد
    مثلا
    من به رفقای خودم میگم شما اگر رفتید سمت دختری نگید شغل من اینه یه چیز پرتی بگید که باز توش تخصص دارید (دروغ نگید ولی تابلو هم نکنید که چی کاره اید) چون اگر بفهمند دکتری دیگه دندون تیز کردن ها شروع میشه و فکر ها مادی میشه و از اصل ماجرا دور میشید، حالا شما هم جنس ما نیستید ولی کم و بیش شبیه به هم تله برامون میزارند.
    حالا کیس شما فرق میکنه، شما اول باید به خودت خوب برسی بعد (افسردگی نیست ، اضطرابه) باید یکم راحت با قضیه ها برخورد کنی .


    یک چیز رو بدونید تحصیلات و پول و غیره همش کشکه ما یکی از همکلاسی داشتیم اخلاق نداشت، خود درگیر، از موجوداتی که اسمش رو انسان نمیشه گذاشت الان هم رفته مثلا زن اختیار کردند، زنش چپ و راست با گریه میبینیمش - خواستی ازدواج کنی درست ازدواج کن یا اصلا ازدواج نکن که مشکلاتت چند برابر قبل میشه !


    قبلا جایی خوندم که اسطوخودس واسه IBS میتونه خوب باشه من خودم هم از دم نوش های مه گیاه استفاده میکنم ولی مطمئن نیستم میتونه به شما کمک بکنه یا نه ولی حداقل بهتر از استفاده از دارو هستش اگر خواستید استفاده کنید و اذیت کرد کلا قطعش کنید.

  13. کاربر روبرو از پست مفید Less Than Nothing تشکرکرده است .

    مصباح الهدی (پنجشنبه 01 اسفند 92)

  14. #28
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 اسفند 92 [ 02:36]
    تاریخ عضویت
    1392-11-29
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    67
    سطح
    1
    Points: 67, Level: 1
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 9 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستای گلم بازم ممنون از این همه لطف و همدردی.خب راستش من وقتی یه پسری نگام میکنه از اونجایی که کلن خیلی آدم استرسی هستم دستپاچه میشم که حتی دوستام گاهی اوقات این موضوع و واکنش های منو سوژه می کنن و می خندیم مثلا تو این شرایط من اخم می زنم سرمو هبه طرفی برمیگردونم که طرف صورتمو نبینه یا اینکه شروع میکنم حرف زدن با دوستام که ذهنمو منحرف کنم!در صورتی که بیچاره فقط داره نگاه می کنه همین! واسه همین تا شروع می کنم با یه پسری یه حرفی بزنم حتی حرف معمولی طرف دستش می لرزه یا صورتش قرمز میشه,... یعنی این اتفاق واقعا واسم افتاد یه موردش همین دیروز. بعد یه موضوع دیگه هم اینه که من تو شرایط خودم هستم شما که می فرمایین بشین تو مترو خودتو با بقیه دخترا مقایسه کن انسان که نمی تونه خودشو با همه مقایسه کنه باید با امثال و اطرافیان خودش مقایسه کنه و من وقتی این مقایسه رو انجام می دم به نتایجی که گفتم میرسم.اخه من چطور خودمو با یه دختری تو خیابون مقایسه کنم ک هیچی در موردش نمی دونم...

  15. کاربر روبرو از پست مفید dokhtare tanha تشکرکرده است .

    1234567 (پنجشنبه 01 اسفند 92)

  16. #29
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    عزیزم منظور من را از مقایسه اشتباه متوجه شدی.منظورم خود مقایسه کردن نبود!!!منظورم نفس مترو نبود!


    منظورم این بود که تو که فکر می کنی از نظر ظاهری خوب نیستی ببین همین آدمای اطرافت؛همین جامعه ای که توش زندگی می کنی ،همین مردم عادی چقدر آدم هست که آرزوشون جایگاه تو است.

    حالا من یک مثال مورد خودم برات بزنم:

    من پریروز تو مترو یک خانمی را دیدم.(اتفاقا یکم ته دلم از وضعیتی که داشتم ناراحت بودم.به حرفای بچه های تالار در مورد کار کردن زن فکر می کردم و اینکه بعضی خواستگارای من چرا با کار من مخالفت دارن)

    وقتی از مترو پیاده شدیم دیدم سرش گیج رفت.رفتم کمکش.گفت با دوستاش تو محیط کار دعواش شده و بهم گفت که داره محیط کارش را عوض می کنه.گفت: دعام کن این دفعه محیط خوبی گیرم بیاد.مجبورم کار کنم.

    گفتم کار شما چی هست.گفت ظرف شور هستم.یکمی از وضعش برام تعریف کرد.گفت پدرش فوت کرده و شوهرش طلاقش داده.

    تو دلم گفتم اگه این خانم مثل من شرایط درس خوندن داشت و می تونست یک کاری در شان یک خانم پیدا کنه؛الان که شوهرش ولش کرده و پدرش هم فوت کرده لازم نبود بره بین این کارگرهای بی تربیت کار کنه و دستش را جلوی هر کسی دراز کنه.

    (اتفاقا خودش هم گفت که خانواده اش اصلا از تحصیل دختر و کار دختر حمایت نمی کردن و حالا وضعیتش این شده.حالا که دیگه نمی تونه بره دانشگاه.حالا که دیگه نمی تونه بره یک کار خوب یاد بگیره و تجربه کسب کنه)

    بعد از مدتی بهم گفت:قدر پدر و مادرت را بدون!سعی کن همیشه ازت راضی باشن.من که به این روز افتادم؛یک دفعه از وضعیت بدی که تو خونه داشتیم سر بابام داد زدم و پدرم منو نفرین کرد.از اون به بعد یک روز خوش ندیدم.(تازه پدرش خیلی هم عصبی بوده و دست بزن داشته؛این قدر دعاش گرفته)
    وقتی اون خانم را دیدم خدا را خیلی شکر کردم که پدر من آدم روشنی است.با تحصیل و کار زن (در شان یک زن)مشکلی ندارد.برای آینده هر احتمالی می دهد که اگر الان دخترم دنبال تحصیل و کار نباشه نکند(حتی به احتمال یک ذره) پس فردا ممکنه دختر من مجبور بشه بره دنبال یک کاری که صرفا درامد بخور نمیری داشته باشه.بالاخره برای یک زن تو این جامعه ممکنه هر اتفاقی بیفته.

    شرایطی که این خانم درگیرش شده بود ؛دست خودش نبود.برای هر کسی ممکن بود اتفاق بیفته.برای هر زنی ممکنه این اتفاق بیفته که سرپرست نداشته باشه.شوهرش یا پدرش بمیره.یا طلاق بگیره.

    اما چقدر خوبه که تو خانواده ای مذهبی و روشن بزرگ شدم که فکر احتمالات آینده هست و دخترش را مستقل بار میاره.
    اون روز خیلی از خودم بدم اومد.چون فهمیدم چقدر ناشکری می کردم.

    حتی تا اون روز به فکرم زده بود که دیگه دکتری نخونم و سر کار نرم و بشم یک خانم خانه دار ساده.(روز قبلش یک خواستگار داشتم که با کار زن مخالف بود).

    وقتی شرایط این خانم را دیدم ؛فهمیدم چقدر دارم ناشکری می کنم منی که این قدر شرایط برام مهیاست ازش درست استفاده نمی کنم.و حاصل زحمات پدر و مادرم را می خوام هدر بدم!


    تو جامعه اگه نگاه کنی می بینی چقدر آدما هستن که مشکلاتی دارن که من و تو حتی تجربشون نکردیم.

    تو همین تالار اگه مشکلات بچه ها را بخونی می فهمی که مشکل تو درواقع مشکل نیست.

    و یکم فقط به راهنمایی احتیاج داری.
    اون وقت ببین چقدر خدا را شکر می کنی ! چقدر خودت و شرایطت را دوست داری!

    منظورم این بود که به پایین تر از خودت هم نگاه کن.(همش به بالاتر از خودت نگاه نکن)

    موفق باش ی دوست خوبم



    - - - Updated - - -

    دختر تنهای عزیز لطفا تاپیک زیر را حتما بخون:


    اگه خواستی
    نظرت را در مورد صاحب این تاپیک بگو.

    بیشتر منظورم از معرفی این تاپیک به تو اعتماد به نفس این خانم و رضایتش از شرایطش بود.شما که شرایطت به مراتب خیلی عالی تر هم هست و زیبا هم هستی؛حتما می تونی به درجات اعتماد به نفس بالاتری برسی!



  17. 4 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (پنجشنبه 01 اسفند 92), capitan (جمعه 02 اسفند 92), fariba s (شنبه 17 اسفند 92), فرهنگ 27 (پنجشنبه 01 اسفند 92)

  18. #30
    Banned
    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 اردیبهشت 93 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1392-10-22
    نوشته ها
    333
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience PointsOverdriveSocial3 months registered
    تشکرها
    518

    تشکرشده 726 در 247 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Lightbulb

    نقل قول نوشته اصلی توسط dokhtare tanha نمایش پست ها
    سلام دوستای گلم بازم ممنون از این همه لطف و همدردی.خب راستش من وقتی یه پسری نگام میکنه از اونجایی که کلن خیلی آدم استرسی هستم دستپاچه میشم که حتی دوستام گاهی اوقات این موضوع و واکنش های منو سوژه می کنن و می خندیم مثلا تو این شرایط من اخم می زنم سرمو هبه طرفی برمیگردونم که طرف صورتمو نبینه یا اینکه شروع میکنم حرف زدن با دوستام که ذهنمو منحرف کنم!در صورتی که بیچاره فقط داره نگاه می کنه همین! واسه همین تا شروع می کنم با یه پسری یه حرفی بزنم حتی حرف معمولی طرف دستش می لرزه یا صورتش قرمز میشه,... یعنی این اتفاق واقعا واسم افتاد یه موردش همین دیروز. بعد یه موضوع دیگه هم اینه که من تو شرایط خودم هستم شما که می فرمایین بشین تو مترو خودتو با بقیه دخترا مقایسه کن انسان که نمی تونه خودشو با همه مقایسه کنه باید با امثال و اطرافیان خودش مقایسه کنه و من وقتی این مقایسه رو انجام می دم به نتایجی که گفتم میرسم.اخه من چطور خودمو با یه دختری تو خیابون مقایسه کنم ک هیچی در موردش نمی دونم...
    دختر تنها
    میدونستم که اخم میکنی و صورتتو برمیگردونی یا واکنش هایی انجام میدی که روی طرف مقابل تاثیر میذاره
    بعضی وقتها یه پسر همینطوری داره نگاه شما میکنه نه دنبال دوستیه نه ازدواج

    بهترین وسیله ای که خدا برای شناخت اولیه به ما داده (چه دختر چه پسر) چشم هامون هستش
    شما یک کیف رو از پشت ویترین مغازه از بین صد ها کیف دیگه انتخاب میکنید و فقط با نگاهتون جنسش، رنگش و حتی وزنش و خیلی چیزای دیگه رو حدس میزنید بعد میرید از مغازه دار میخواهید اون کیف رو بده دستتون تا کیف رو امتحان کنید که ببینید خوبه و از فروشنده چند تا سوال میرسید

    ممکنه یه کیف خیلی عالی توی مغازه باشه که جای بدی گذاشته باشنش و با اینکه بهترین کیفه ولی هیچکس طرفش نره
    عکسش هم صادقه ممکنه یه کیف بدرد نخور رو جوری زیر نور بزارن و بهش مارک دروغی بزنن و طراحی شبیه جنس های عالی انجام بدن که خریدار اشتباه کنه

    پس دختر خوب شما که مثل همون کیف مرغوب و زیبا هستی لازم نیست که زیر نور بذارنت یا مارک تفلبی بهت بزنن (یعنی لزومی نداره که رو به آرایش بیاری یا خودتو سبک کنی)

    اما این رفتارت موقعی که نگاهت میکنن (اخم و سرتو برگردوندن و ...) باعث میشه پسرا در موردت قضاوت اشتباه کنن
    یا فکر میکنن بد اخلاقی یا فکر میکنن بی اعتماد بنفسی و یا فکر میکنن که تو از اونا بدت میاد

    پس یه تجدید نظری روی خودت انجام بده
    موفق باشی

  19. 5 کاربر از پست مفید 1234567 تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (پنجشنبه 01 اسفند 92), capitan (جمعه 02 اسفند 92), fariba s (شنبه 17 اسفند 92), فرهنگ 27 (پنجشنبه 01 اسفند 92), مصباح الهدی (پنجشنبه 01 اسفند 92)


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:38 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.