به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 81
  1. #11
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من خودم خانواده همسرم رو خیلی دوسشون دارم خوبن خداوکیلی.

    حالا که فکرشو میکنم میبینم واقعا همینجوری هستن خیلی از مردا اتفاقا دیروز همین مشکل رو یکی از بچه ها داشت مدیر همدردی هم براش نوشته بودش وایسا ببین میتونم برات پیداش کنم؟

    http://www.hamdardi.net/thread32208-2.html

    ولی در هر صورت یه صفحه جدا براش باز کن نزار توی این صفحه بزنیم حس خوبت خراب بشه کلی من یکی از این نوشته و تیترت احساس شادی و خوشی کردم

    ولی در کل برخوردت خیلی خوب بود و مناسب.سعی کن اولا کل کل نکنی اصلا دوما بعضی وقتا به شوخی چیزی میگه اعصابت خورد شد جای کل کل شما هم به شوخی و خنده بگو وقتی خیلی عصبانی هستی.فقط تحقیرش نکن که خودش بیشتر داره درد میکشه شما دیگه قوز بالا قوز نباش.

    تو خوبی و بزرگ چون توی ذاتته و باید باشی راستی یه لطفی کن به تاپیک بانو الهام یه سر بزن.فکر کنم الان شدی سردسته بانوان محترمه تالار.شاید خودت میدونی شایدم نمیدونی ولی واسه خیلی ها توی این تالار شما و ایسادگیت شده الگو من یکی خیلی مطلب ازت یاد گرفتم مخصوصا اینکه روحیه بالایی داری و همیهش امیدواری و کم نمیاری

    http://www.hamdardi.net/thread31522-5.html#post318611

    دختر خوبیه فقط یکم کم آورده

  2. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    paiize (یکشنبه 04 اسفند 92), she (یکشنبه 04 اسفند 92), الهام20 (یکشنبه 04 اسفند 92)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 بهمن 95 [ 05:25]
    تاریخ عضویت
    1392-2-15
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    4,356
    سطح
    42
    Points: 4,356, Level: 42
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    321

    تشکرشده 247 در 117 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    33
    Array
    سلام دوستان و مخصوصا she عزیز خوشحالم که خوشحالی.ببخشید که توی تاپیکت پست مربوط به خودت رو نمی زارم اما واقعا درمونده ام .میشه از شما و همه دوستان بخوام به تاپیک منم سر بزنن ممنون می شم.
    نمی دونم شاید توی بیان احساساتم ضعیفم که همه ازش می گذرنو عمق فاجعه زندگی منو درک نمی کنن.نمی دونم.
    http://www.hamdardi.net/thread-32125.html

  4. 2 کاربر از پست مفید heaven65 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 04 اسفند 92), she (سه شنبه 06 اسفند 92)

  5. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 93 [ 20:17]
    تاریخ عضویت
    1391-5-08
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,224
    سطح
    19
    Points: 1,224, Level: 19
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ey baba motaheli enghad pichidas?

  6. 2 کاربر از پست مفید روشنک تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 05 اسفند 92), she (سه شنبه 06 اسفند 92)

  7. #14
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بانو روشنک اولا فارسی بنویسین جزو قوانینه

    رسیدن به خوشبختی تلاش و کوشش بسیار میخواد.پفک نمکی و چیپس نیست در هر بغالی بفروشن
    بانو she واقعا کارش درسته و امیدوار و الگو

  8. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    paiize (سه شنبه 06 اسفند 92), she (سه شنبه 06 اسفند 92), zendegiye movafagh (دوشنبه 05 اسفند 92)

  9. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 تیر 94 [ 05:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    284
    امتیاز
    3,610
    سطح
    37
    Points: 3,610, Level: 37
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    517

    تشکرشده 294 در 168 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام من فکر کنم اگه شما خونواده اونو مثل خونواده خودت بدونی و باهاشون صمیمی باشی و ازشون ایراد نگیری اونم به تدریج و خیلی آروم به خونوادت نزدیک میشه

    - - - Updated - - -

    سلام من فکر کنم اگه شما خونواده اونو مثل خونواده خودت بدونی و باهاشون صمیمی باشی و ازشون ایراد نگیری اونم به تدریج و خیلی آروم به خونوادت نزدیک میشه

  10. 3 کاربر از پست مفید ساحل75 تشکرکرده اند .

    paiize (سه شنبه 06 اسفند 92), she (سه شنبه 06 اسفند 92), واحد (یکشنبه 24 فروردین 93)

  11. #16
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام عزیزم،

    نقل قول نوشته اصلی توسط she نمایش پست ها
    ولی راهی هم هست که اون خانواده منو مث خانواده ی خودش بدونه. این باید شدنی باشه. مگه نه؟
    نه راهی نیست. هرگز کسی قابل مقایسه با مادر آدم نیست، حتی پدر!

    هرگز کسی برای ما مثل پدر نمیشه، یا مثل خواهر و برادر. حتی نزدیک ترین دوست ها.

    یادته چه حسی نسبت به داشتن یه بچه داشتی؟ وقتی اون بچه به دنیا بیاد، متوجه میشی که رابطه شما منحصر به فرده. هر قدرم که تو براش بد باشی، حتی اگه کتکش بزنی، یا هر ظلمی بهش بکنی، اون فقط یک "مادر" میشناسه، و اون تویی.

    بعضی حس ها جایگزین ندارن.

    تو خونواده همسرت رو با چشم های عادی نگاه می کنی، اما اون با حسش با خونوادش ارتباط برقرار می کنه.

    اگه بتونی حسش رو بپذیری، دیدت عوض میشه.

    ==================================================
    ==================================================

    یه نکته کلی:

    از چشم های من (و احتمالا خیلی از اعضای همدردی) در رابطه ی تو و همسرت، تو خیـــــــــلی قابل درک هستی (تلاش هات، نقص ها و کم آوردن هات قابل درک هستند). و همسرت غیر قابل درک و گاهی خیلی عجیب غریب.

    این یه نشونه ست از اینکه تو خونه شما یه زن هست که شوهرش رو درک نمیکنه... و درنتیجه یه مرد هست که تنهاست، به لحاظ عاطفی تامین نیست... بنابراین قدرت حمایت از همسرش رو نداره، توان مرد بودنش کم شده... و مردی که حس کنه به اندازه کافی مرد نیست، اعصابش بدجور به هم میریزه و شروع می کنه به خالی کردن خشمش روی هرچیزی که بتونه... بد میشه، بد...

    مردها به لحاظ احساسی آسیب پذیر ترن و بیشتر به مراقبت احساسی نیاز دارن... به همین خاطر وقتی احساس طرد شدگی می کنن، معمولا رفتارهای آن نرمال زیادی از خودشون نشون میدن...

    اگه می تونستی به جای تلاش برای ارتباط با این رفتارهای ناپسند، سرچشمشون رو خشک کنی، عالی بود...

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...


    ویرایش توسط میشل : سه شنبه 06 اسفند 92 در ساعت 02:09

  12. 6 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 06 اسفند 92), paiize (سه شنبه 06 اسفند 92), she (سه شنبه 06 اسفند 92), الهام20 (چهارشنبه 07 اسفند 92), ساحل75 (چهارشنبه 07 اسفند 92), شیدا. (سه شنبه 06 اسفند 92)

  13. #17
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بانو she

    ببخشید بخدا عذاب وجدان گرفتم احساس میکنم واسه اینکه روحیتون خراب نشه خیلی تایپیک های مشکل دیگران رو نمیخونین میخواستم ننویسما ولی از دستم در رفت واسه بانو الهام 20 رو میگم نظر دادین

    ولی در هر صورت دقت کرده باشی بعد این موفقیت چشمگیر شما خیلی های دیگه امیدوارتر شد و اونایی که ناامید بودن هم امیدشون رو دوباره بدست آوردن پس حواست به زندگیت باشه خواهشا

  14. 4 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    she (سه شنبه 06 اسفند 92), واحد (یکشنبه 24 فروردین 93), الهام20 (چهارشنبه 07 اسفند 92), شیدا. (پنجشنبه 08 اسفند 92)

  15. #18
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 اردیبهشت 99 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1391-11-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    719
    امتیاز
    12,958
    سطح
    74
    Points: 12,958, Level: 74
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 292
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,329

    تشکرشده 1,605 در 532 پست

    Rep Power
    90
    Array
    مرسی دوستان از توجهتون. خانواده ها، خانواده ها، خانواده ها. چطور اون ها توی همه ی دعوا ها و مشکلات ما حضور دارند؟ چون اون ها بارزترین دلیل اختلاف فرهنگی من و همسرم هستند. اون ها سفت و محکم سر جای خودشون ایستادند و نمیذارن ما به هم نزدیک تر بشیم. نه در واقعیت بلکه در ذهن من و همسرم اینطوریه.
    .
    من واقعن احتیاج دارم اولویت های شخصی و مرزهای خودم رو داشته باشم. نه تحت تاثیر خانواده ام و نه تحت تاثیر همسرم و نه تحت تاثیر شرایط بدون ترس و انفعال.
    .
    مثلا در مورد تولد خواهرم. چرا می ترسیدم و محکم حرف نزدم؟
    .
    در مورد تماس خاله ی همسرم برای تشکر از مهمونی. چرا حرفم رو درست نگفتم؟ چرا می ترسم؟
    .
    چون منفعل هستم و تکلیفم با خوب و بد چیزها معلو م نیست. تکلیف همسرم رو هم با خودم معلوم نکردم.
    .

    حالا که روحیه ی خوبی دارم و سرحالم و امیدوارم و رابطمون هم شکل مناسبی داره، وقت خوبیه که تکلیف خودم رو با خودم معلوم کنم!

    1. همسرم رو درک می کنم.
    2. زندگیم رو دوست دارم.
    3. این زندگی من و حقه من و انتخاب منه و من خوشحالم به خاطرش و اجازه نمی دم کسی برام دلسوزی کنه.
    4. زندگیم رو به سمت اعتماد و شفافیت می برم.
    5. به همسرم و موفقیت هاش افتخار می کنم.
    6. حساسیت هام رو کمتر می کنم.
    7. تعادل رو رعایت می کنم.

    تعادل. تعادل زمان خوبی و دوستی کار سختریه برام... همه چیز در حد و اندازه ی خودش.

    کاری رو امروز بکن که همیشه می تونی انجام بدی. نه بیشتر و نه کمتر. درست و به اندازه.

    خواهش می کنم ازت هر چیزی ازت می پرسن همون موقع جواب نده. اول فکر کن! بعد بگو!

    زبان، این شگفتی بزرگ خلقت رو فراموش نکن!

    لابد خدا فکر کرده ما انسانیم و بلدیم حرف بزنیم که بهمون زبون داده دیگه!

    - - - Updated - - -

    مرسی میشل جان از تحلیلت.
    همسر من اولش بسیار بی تجربه بود. زن ها رو نمی شناخت و تحت تاثیر مادرش رفتار می کرد. رفتارهایی که از ته دلش نبود و خودش هم نمی فهمید داره چه کار می کنه.
    زندگی مون بی ثبات شد و هر واکنش مادرش زندگی مون رو بهم ریخت.

    حساسیت های من اوضاع رو بدتر کرد. نتونست به من اعتماد کنه. منو در مقابل خودش و خانواده اش دید.

    بعدش کم کم دعواهای بی اهمیت و احمقانه مون تبدیل به کینه شد و کینه توی قلبش موند. هر حرکت ساده ای رو بد تعبیر کرد و شروع کرد به تلافی.

    پول نداشت، کار نداشت، اطلاعات عمومی بالایی نداشت، مردسالار بود، بی تجربه بود، وابسته به مادرش بود و من رو حمایت نمی کرد.

    می خواست من رو سر جای خودم بشونه. می گفت من مغرورم و فکر می کنم خیلی می فهمم.

    من هم احساس می کردم زندگی به پایان رسیده و من بدبخت شدم. غر میزدم، گیر میدادم، خسته می شدم، ...

    این شد که دلمون یکی نشد.

    حالا....

    هیچ کاری نکردم. فقط نگاهم رو عوض کردم. یه لنز دیگه گذاشتم و به قول تو دارم سعی می کنم این مرد رو درک کنم. مردی که اتفاقن اگر اعتماد کنه به کسی ازش تاثیر میگیره و اتفاقن می تونه خیلی هم مهربون باشه.

    برای کار و زندگیش در حد خودش تلاش کرده و نمی تونم موفقیت هاش رو نادیده بگیرم.

    اون از پس مدیریت خرج خونه برمیاد. فقط من باید کمکش کنم...
    ویرایش توسط she : سه شنبه 06 اسفند 92 در ساعت 14:11

  16. 10 کاربر از پست مفید she تشکرکرده اند .

    alireza35 (پنجشنبه 08 اسفند 92), heaven65 (سه شنبه 06 اسفند 92), khaleghezey (سه شنبه 06 اسفند 92), maryam1363 (سه شنبه 06 اسفند 92), paiize (سه شنبه 06 اسفند 92), واحد (یکشنبه 24 فروردین 93), میشل (چهارشنبه 07 اسفند 92), الهام20 (چهارشنبه 07 اسفند 92), ساحل75 (چهارشنبه 07 اسفند 92), شیدا. (پنجشنبه 08 اسفند 92)

  17. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 دی 94 [ 10:58]
    تاریخ عضویت
    1392-7-02
    نوشته ها
    186
    امتیاز
    3,023
    سطح
    33
    Points: 3,023, Level: 33
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    499

    تشکرشده 142 در 78 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سلام.
    نقل قول نوشته اصلی توسط she نمایش پست ها

    .
    مثلا در مورد تولد خواهرم. چرا می ترسیدم و محکم حرف نزدم؟
    .
    در مورد تماس خاله ی همسرم برای تشکر از مهمونی. چرا حرفم رو درست نگفتم؟ چرا می ترسم؟
    فوضولیه ها میدونم.ولی چی میخواستین بگین که نگفتین؟؟
    میخوام بدونم یعنی چقد سخت بوده که قورتش دادین!!!

  18. 3 کاربر از پست مفید الهام20 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 08 اسفند 92), she (شنبه 10 اسفند 92), شیدا. (پنجشنبه 08 اسفند 92)

  19. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 آذر 93 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-13
    نوشته ها
    165
    امتیاز
    1,059
    سطح
    17
    Points: 1,059, Level: 17
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    131

    تشکرشده 275 در 125 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خانم she ' خوشحالم شرایط شما بهتر شده ، روحیه شما بهتر شده ، امیدوارم با مدیریت و کنترل درستی که روی موقعیت ها انجام میدید این شرایط خوب را پایدار نگهدارید.

  20. 4 کاربر از پست مفید alireza35 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 08 اسفند 92), she (شنبه 10 اسفند 92), میشل (پنجشنبه 08 اسفند 92), شیدا. (پنجشنبه 08 اسفند 92)


 
صفحه 2 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:04 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.