به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 49 , از مجموع 49
  1. #41
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array
    شادی عزیز من اصلا هیچ اطلاعی از شخصیت اون اقا ندارم و بنابر این هیچ فرضی و قضاوتی برای ایشون نمی کنم اما یک نکته خیلی مهم در شما می بینم که اگر بهش توجه کنی مطمئنم می تونی تصمیم درست رو بگیری.

    شما هنوز تکلیفت با خودت مشخص نیست و هنوز نمی دونی در زندگی مشترک دنبال چی هستی و چه معیارهایی داری. یعنی هنوز زمان لازم برای شناخت ضعف ها ، نقاط قوت ، عواطف واقعی، عواطف جریجه دار شده، انتظارات، و ... رو به خودت ندادی. این موضوع باعث میشه اگرچه به خاطر یک شکست در گذشته در ظاهر سعی داری محافظه کار تر باشی اما منطقی رفتار نمی کنی. یعنی در مواحعه با افرادی که برای ازدواج به شما نزدیک می شوند فقط نکته های که احساساتت رو زیاد جریحه دار کردن اول شما رو جذب می کنه و بر اساس احساست جلو میری. و این موضوع باعث میشه نکاتی که باید در اولویت باشه کمرنگ بشه و در نظرت نیاد و اوناییی که اولویت نداره پر رنگ بشه.

    شما نیاز هست اول خودت و معیارهایت رو خوب بشناسی و برای اینکار به زمان و مشاوره به تنهایی نیاز داری. در این مدت هم من توصیه می کنم ارتباطاتت رو قطع کنی. بعد از شناخت کامل خودت و معیار هات برای شریک زندگیت شما می تونی به شناخت مورد های ازدواجت از جمله این آقا بپردازی.

    این توصیه من رو جدی بگیر، هر وقت بتونی خودت رو بشناسی و بدونی دنبال چی هستی اونوقت می تونی جراتمند تصمیم بگیری. موفق باشی.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  2. 3 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 15 بهمن 92), shadi93 (چهارشنبه 23 بهمن 92), شیدا. (جمعه 18 بهمن 92)

  3. #42
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 تیر 93 [ 19:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-26
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    939
    سطح
    16
    Points: 939, Level: 16
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    212

    تشکرشده 188 در 57 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من هم نظر سایر آقایون رو به عنوان یک مرد تایید می کنم که فردی که از سمت شخص مورد علاقه اش کنار گذاشته شده و رد شده و بعدش اون خانم راحت زندگی خود رو ادامه داده و ازدواج کرده و بعد طلاق گرفته، باید خیلی ضعیف و بدون اعتماد به نفس باشه که بخواد باز به سوی اون خانم برگرده. هیچ اشکالی متوجه خانم شادی نیست در اینکه کسی رو انتخاب کنه یا کسی رو برای ازدواج رد کنه. همه یکبار انتخاب می کنند و به هر دلیلی ممکنه افرادی رو رد کنند اما اون آقا چرا باید خودش رو انقدر کم و ضعیف و بی ارزش بدونه که مثل یک لاستیک زاپاس همیشه در اختیار باشه. بله حتماً از روی علاقه ی شدید هست اما انسان و کمی مشخص تر یک مرد همیشه تحت هر شرایطی به حرف دلش گوش نمی ده چه بسا که خواسته های دل متعدده و انسان رو می تونه ذلیل بکنه. پس خواستم بگم این که این آقا چنین شخصیتی دارند به خودی خود نقطه ی ضعف محسوب می شه.

    نکته ی بعدی اینه که خیلی از بانوان ما متاسفانه ازدواج رو یه معامله ی بازاری می دونن و خودشون رو به عنوان یک کالا در قبال رفاه یا ثروت بیشتر در اختیار فرد خواستگار می ذارند. یعنی اساس نگاهشون به ازدواج رو سودگرایی مادی تشکیل می ده که در این نگاه نقش جدی برای زن در ساختن و تلاش و بهبود بخشیدن به وضعیت زندگی در نظر گرفته نمی شه. این که می گن برای خانوم ها عشق مهم تر از هر چیزیه در ازدواج تا حدی صحت داره اما نه همیشه و شاید از نگاه اونها در رقابت بین رفاه و عافیت بالا و عشق ،خیلی وقتها این عشق نباشه که برنده میشه. من در نگاه خانم شادی منفعت طلبی زیادی رو می بینم. قصد سرزنش ایشون رو ندارم اما می خوام بگم فلسفه ی ازدواج این نیست که شما به عنوان یک زن فقط جسم خود رو وارد یک زندگی کنید و بعد توقع خدمات داشته باشید. فلسفه ی ازدواج یعنی اینکه دو فرد کماکان اهداف زندگی مجردی خود رو در درس یا شغل و پیشرفت دنبال می کنند و برای زندگیشون تلاش می کنند ولی برای داشتن آرامش بیشتر و لذت بردن از زندگی و وارد کردن فرزند و ادامه ی نسل ترجیح می دهند این راه رو با فردی از جنس مخالف طی بکنند. ازدواج در ذات و جوهر خود قرار نیست یک معامله باشه اگرچه خیلی وقتها به غلط در دید هم آقایان و هم خانومها اینطور هست.

    در پایان هم چند جمله به شما در مورد رابطه تون با این آقا. بهتره که ارتباطتتون رو با این آقا قطع کنید. توضیح بدین به علت مسائل روحی ناشی از طلاق ترجیح می دین مدتی با کسی رابطه نداشته باشید. حداقل 6 ماه با خودتون معیارهاتون رو سبک و سنگین کنید. و به یک ثبات قابل قبول در معیار ها و وضعیت روحیتون برسید. این آقا هم دورادور بدونه که شما هستید و مجردید. بهشون قبلش خبر بدید بعد از 6 ماه اگر همچنان شما رو می خواد مثل یک خواستگار رسمی با خانواده اقدام کنه. بگید که هیچ جوابی الان ندارید بدید و جوابتون فقط بعد از مراحل خواستگاری معلوم خواهد شد. این آقا اگر همچنان شما رو بخواد 6 ماه رو صبر خواهد کرد و بعد اقدام می کنه ولی بدونید اون مسئله ی کنارگذاشته شدن همیشه در ذهنش اذیتش خواهد کرد که اگر روزی روزگاری قسمت شد و شما با هم ازدواج کردید باید با محبت زیاد و اطمینان دادن از عشقتون ایشون رو آروم کنید تا اون مسئله ذهنش رو مشغول نکنه و کم کم از ذهنش پاک بشه.
    ویرایش توسط تهمتن : سه شنبه 15 بهمن 92 در ساعت 07:54

  4. 8 کاربر از پست مفید تهمتن تشکرکرده اند .

    amirmahmood (سه شنبه 15 بهمن 92), capitan (سه شنبه 15 بهمن 92), khaleghezey (سه شنبه 15 بهمن 92), noamooz (شنبه 02 فروردین 93), shabnam z (سه شنبه 15 بهمن 92), shadi93 (چهارشنبه 23 بهمن 92), دختر بیخیال (سه شنبه 15 بهمن 92), شیدا. (جمعه 18 بهمن 92)

  5. #43
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 آذر 93 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-13
    نوشته ها
    165
    امتیاز
    1,059
    سطح
    17
    Points: 1,059, Level: 17
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    131

    تشکرشده 275 در 125 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط تهمتن نمایش پست ها
    من هم نظر سایر آقایون رو به عنوان یک مرد تایید می کنم که فردی که از سمت شخص مورد علاقه اش کنار گذاشته شده و رد شده و بعدش اون خانم راحت زندگی خود رو ادامه داده و ازدواج کرده و بعد طلاق گرفته، باید خیلی ضعیف و بدون اعتماد به نفس باشه که بخواد باز به سوی اون خانم برگرده. هیچ اشکالی متوجه خانم شادی نیست در اینکه کسی رو انتخاب کنه یا کسی رو برای ازدواج رد کنه. همه یکبار انتخاب می کنند و به هر دلیلی ممکنه افرادی رو رد کنند اما اون آقا چرا باید خودش رو انقدر کم و ضعیف و بی ارزش بدونه که مثل یک لاستیک زاپاس همیشه در اختیار باشه. بله حتماً از روی علاقه ی شدید هست اما انسان و کمی مشخص تر یک مرد همیشه تحت هر شرایطی به حرف دلش گوش نمی ده چه بسا که خواسته های دل متعدده و انسان رو می تونه ذلیل بکنه. پس خواستم بگم این که این آقا چنین شخصیتی دارند به خودی خود نقطه ی ضعف محسوب می شه.

    نکته ی بعدی اینه که خیلی از بانوان ما متاسفانه ازدواج رو یه معامله ی بازاری می دونن و خودشون رو به عنوان یک کالا در قبال رفاه یا ثروت بیشتر در اختیار فرد خواستگار می ذارند. یعنی اساس نگاهشون به ازدواج رو سودگرایی مادی تشکیل می ده که در این نگاه نقش جدی برای زن در ساختن و تلاش و بهبود بخشیدن به وضعیت زندگی در نظر گرفته نمی شه. این که می گن برای خانوم ها عشق مهم تر از هر چیزیه در ازدواج تا حدی صحت داره اما نه همیشه و شاید از نگاه اونها در رقابت بین رفاه و عافیت بالا و عشق ،خیلی وقتها این عشق نباشه که برنده میشه. من در نگاه خانم شادی منفعت طلبی زیادی رو می بینم. قصد سرزنش ایشون رو ندارم اما می خوام بگم فلسفه ی ازدواج این نیست که شما به عنوان یک زن فقط جسم خود رو وارد یک زندگی کنید و بعد توقع خدمات داشته باشید. فلسفه ی ازدواج یعنی اینکه دو فرد کماکان اهداف زندگی مجردی خود رو در درس یا شغل و پیشرفت دنبال می کنند و برای زندگیشون تلاش می کنند ولی برای داشتن آرامش بیشتر و لذت بردن از زندگی و وارد کردن فرزند و ادامه ی نسل ترجیح می دهند این راه رو با فردی از جنس مخالف طی بکنند. ازدواج در ذات و جوهر خود قرار نیست یک معامله باشه اگرچه خیلی وقتها به غلط در دید هم آقایان و هم خانومها اینطور هست.

    در پایان هم چند جمله به شما در مورد رابطه تون با این آقا. بهتره که ارتباطتتون رو با این آقا قطع کنید. توضیح بدین به علت مسائل روحی ناشی از طلاق ترجیح می دین مدتی با کسی رابطه نداشته باشید. حداقل 6 ماه با خودتون معیارهاتون رو سبک و سنگین کنید. و به یک ثبات قابل قبول در معیار ها و وضعیت روحیتون برسید. این آقا هم دورادور بدونه که شما هستید و مجردید. بهشون قبلش خبر بدید بعد از 6 ماه اگر همچنان شما رو می خواد مثل یک خواستگار رسمی با خانواده اقدام کنه. بگید که هیچ جوابی الان ندارید بدید و جوابتون فقط بعد از مراحل خواستگاری معلوم خواهد شد. این آقا اگر همچنان شما رو بخواد 6 ماه رو صبر خواهد کرد و بعد اقدام می کنه ولی بدونید اون مسئله ی کنارگذاشته شدن همیشه در ذهنش اذیتش خواهد کرد که اگر روزی روزگاری قسمت شد و شما با هم ازدواج کردید باید با محبت زیاد و اطمینان دادن از عشقتون ایشون رو آروم کنید تا اون مسئله ذهنش رو مشغول نکنه و کم کم از ذهنش پاک بشه.


    آقای تهمتن از خوندن متن شما لذت بردم مخصوصا از اون قسمت که نوشتین در حال حاظر ازدواج یک جور معامله شده .
    در مورد حفظ شخصیت و در کل "نام" یک مرد یا انسان ، نظر شما کاملا درسته اما برای وقتی که پای مسایل "ملی " در میان باشه ، در این موارد انسان تمام غرور و شخصیتش رو باید حفظ کنه چون شخصیتش با شخصیت هم وطنش گره خورده. به عنوان مثال یک الگو از شاهنامه ".. در جایی که اسفندیار – البته این ماجرا خیلی بحث مفصلی داره- به عنوان نماینده از طرف دولت و قدرت ، دستور داشته ، رستم " قهرمان ملی ایرانی ها" را بزور و دست بسته به حضور شاه ببره تا مومن و بهدین بشه و رستم قبول نمیکنه به رستم پیشنهاد میده که به صورت فرمالیته در حالت دست بسته به حضور شاه برن اما رستم – که در این جا در دوران کهولت سن بوده- در جواب میگه " نام و شخصیت من از جانم مهمتره " و فقط در صورتی قبول میکنه که با حفظ شخصیتش و به عنوان یک مرد آزاد به حضور شاه برن و ایشون خطر مبارزه با اسفندیار و خطر کشته شدن رو قبول میکنه اما ذلت اسیر شدن و بی شخصیتی رو قبول نمیکنه به این دلیل که نام و شخصیت رستم دیگه فقط متعلق خود رستم نبوده که در موردش بتونه تصمیم بگیره بلکه متعلق به تمام ایرانی ها بوده .
    اما در اینجا ، چون یک مساله شخصی هست ، تا این حد سختگیرانه نباید نگاه کرد ، آیا یک مرد به دلیل این که یک بار رد شده باید از عشقش صرف نظر کنه ؟ و یک عمر با حسرت زندگی کنه ؟ فرد خودش رو سرکوب کنه چون میخواد خودش رو قوی نشون بده اگر عشقی وجود نداشته باشه ایرادی نداره اما اگه واقعا دوستش داشته باشه چی؟؟ باز هم کنارش بزاره ؟ باز هم خودش رو و احساساتش رو سرکوب کنه در باطن یک فکری داشته باشه و در ظاهر یک جور دیگه رفتار کنه؟
    زندگی و عشق مهمتره یا غرور ؟ مناسب بودن یا نامناسب بودن " آقا پسر ماجرا " را نمیشه از راه دور تعیین کرد ، این رو فقط خود خانم شادی میتونه تشخیص بده اما فقط به این دلیل که ایشون به طرف دختری که یک بار ردش کرده برگشته ، دلیل بر بی شخصیت اش نیست.
    در مورد اینکه خانم شادی منفعت طلب هستند ، این اشکالی زیادی نداره به شرطی این اخلاق رو باشه ، یعنی ایشون ظاهر و باطنشون یکی باشه ایرادی نداره چون هر کسی که از ایشون خوشش بیاد با در نظر گرفتن این اخلاق خوشش امده و کلک نخورده. کسی ایراد داره که در ظاهر خوبه اما در باطن یک چیز دیگه هست و دیگران رو گول میزنه.
    این عدد شش ماه هم نمیدونم رو چه معیاری هست ؟؟ این صبر کردن شش ماه من رو یاد عشق های افسانه ای میندازه .یعنی شش ماه یک آقا پسری رو هوا نگه داریم ، او بنده خدا هم آدمه یک انسان معمولی .
    خیلی ممنون که وقت صرف کردید و این متن رو خوندید.

  6. 2 کاربر از پست مفید alireza35 تشکرکرده اند .

    sanjab (جمعه 18 بهمن 92), shadi93 (چهارشنبه 23 بهمن 92)

  7. #44
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array


    با سلام

    لطفاً از بحث های نظری و بین فردی پرهیز کنید که تاپیک را از اصل مسئله دور می سازد

    مراجع گرامی هم توجه داشته باشند که تاپیک دارد فول ظرفیت می شود . بهتر هست که از راه کارهای داده شده یک جمع بندی نموده و در پست بعدی ارسال کنند و تاپیک را برای قفل شدن آماده سازند و در صورت نیاز به ادامه راهنمایی ، تاپیک جدیدی ایجاد شود که خلاصه مسئله و جمع بندی راهکارهای این تاپیک را در پست اولش داشته باشد


    با تشکر





  8. 2 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 19 بهمن 92), shadi93 (چهارشنبه 23 بهمن 92)

  9. #45
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 خرداد 94 [ 11:27]
    تاریخ عضویت
    1392-11-11
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,122
    سطح
    18
    Points: 1,122, Level: 18
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    42

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بعداز چندپست از آقایون محترم وشنیدن نظرهای شخصیشون خواستم جواب هایی رو بنویسم اما منصرف شدم.
    ترجیح دادم تاپیک روندی داشته باشه که بتونم استفاده ی بهینه تری بکنم . به زمان نیازدارم برای تجزیه وتحلیل شرایط موجود و تمرکز روی نوشته ها و راهنمایی ها و خودم

    باخوشحالی اومدم ببینم فرشته ی مهربان چی گذاشته اما متاسفانه ایشون فقط گفتند تاپیک رو قفل می کنندو....دوست داشتم حالاکه وقت گذاشتید فرشته ی مهربان عزیز نظر و راهنمایی تونو هم برام میذاشتید...خیلی ممنون میشم که این کارو بکنید.درپست 25 یک جمع بندی داشتم که فکرمی کنم کماکان همین نظریه هامطرح شده و کماکان به راهنمایی نیازدارم .
    هم چنان سردرگیم رو درخودم می بینم و اینکه فکرمی کنم خیلی مسائل هست که باید درموردشون آگاه بشم و به کارببرم بازهم از فرشته مهربان و دوستان می خوام کمکم کنند

    ممنون


    نقل قول نوشته اصلی توسط shadi93 نمایش پست ها
    باسلام
    صمیمانه وازته دلم ازتک تک دوستان ممنوم که منّت میگذارید وبانظراتتون منو آگاه تر می کنید


    راستش درجمع بندی نظرات تاکنون به این مواردرسیدم که :

    1. قطع ارتباط کامل
    2.اومدن خانواده شون به خاستگاری
    3.بررسی و دسته بندی معیارهای خودم و اولویت هام
    4.احساساتی بودن من وایشون
    5.رفتن پیش مشاور

    6.آقا به دلیل بخشیدن من و ازدواج بازن مطلقه ای که یکبار جواب رد داده بهشون بسیار ضعیف و بی شخصیت هستند به نظر خیلی آقایون و منفعت طلب به نظر میام .(این موردی بودکه اضافه شد)

    1. قطع ارتباط کامل که چی بشه آخه؟ ؟چرا؟ ما این همه مدت حدود چندسال دورازهم بودیم و قطع ارتباط کامل .اگرایشون می خواست بره سراغ موردهای دیگه که تاالان رفته بود حتی ارتباط دیگه ای هم تاجایی که می دونم برقرارنکرده .تازه حضور من برای اون الان شده مایه ی امیدش .اتفاقا من می خوام این فرصتی باشه بیشتر باایشون رابطه داشته باشم البته رابطه ی هدفمندبه منظور شناخت و بررسی تناسب نه رابطه ی فقط الکی خوشگذرونی و احساسی

    2. اصلادوست ندارم اول خانواده شون بیان خواستگاری قبل اینکه خودمون دوتابه نتیجه برسیم که می تونیم باهم یانه .آخه چه لزومی داره ؟خانواده هابیان وسط کنترل اوضاع ازدستم درمیره وباید اون وقت و اون آرامشی رو که باید صرف شناخت هم کنیم صرف سوء تفاهمات و این واون چی گفتن و ...میشه مخصوصاکه من احساسی و حساس و زودرنجم .تازه خانواده هازود دوست دارن همه چی جدی بشه و به نتیجه برسه و فرصت رو ازآدم میگیرن تازه ممکنه بانشدنش هم کلی حرف دربیادولی اینجوری مامثل دوتاآدم بالغ سنگ هامون رو وامی کنیم و تصمیم می گیریم و بعدخانواده ها رو درجریان میزاریم و اگرراضی بودن که ادامه میدیدم واگردیدیم که نه و غیرقابل حله که خب تموم می کنیم (مخصوصاکه درازدواج قبلی شتابزده خانوادهازوداومدن وسط و من خیلی ازانرژیم صرف خانواده شدو....اصلانمی خوام یادش بیفتم خیلی دوران بدی بود)

    3.بله حتماازمقالات سایت باید بیشتراستفاده کنم خودشناسی بیشتر و نقاط ضعفی که خودم داشتم البته خیلی دراین مورد دارم فکرمی کنم ولی میدونم کافی نیست و بایدپیش مشاورهم برم

    4.چرانمیشه اینطوری به قضیه نگاه کرد که ایشون واقعایک عشق و محبت واقعی به من دارن که حالاتواین دوره زمونه خیلی کمه ؟
    راستش این تودلم بودکه بگم به دوستان درسته که باید عاقلانه رفت جلو ولی دیگه خیلی هم نمیشه سنگ بود چرا این احساسات ایشون رو دوستان خیلی بی ارزش و گذری می دونن؟؟اگه بی ارزش بو د و بی اهمیت چراباوجوداین همه اتفاق و این همه سال این احساسات ازبین نرفته ؟؟ وحالاکه ازبین نرفته چرادوستان تحقیرش می کنن چون من فقط یکبارازدواج کردم ؟یعنی ویژگی های شخصیتی وانسانیم به خاطریک ازدواج اشتباه انقدرزیرسایه میتونه بره ؟اصلااین عشق و محبت خودش یک نقطه ی قوت و اطمینان بخش برای من نمی تونه باشه ؟؟

    5.پیش مشاور ازهمون اول بریم ؟ هردوباهم بریم یاتنهابرم ؟حتمالازمه ایشون رو هم ببرم ؟

    6.آیا اگرایشون واقعا علاقه قلبی داشته باشن و حاضرباشن حتی من رو به خاطراون جواب رد ببخشن نشان از ضعف و بی شخصیتیشونه ؟
    باتوجه به اینکه چندباراشاره کردم که خودشون هم کاستی هایی داشتن که واقف هستن و بیان کردن.

    پیشاپیش ازوقتی که برام میگذارید ممنونم.

  10. کاربر روبرو از پست مفید shadi93 تشکرکرده است .

    alireza35 (جمعه 25 بهمن 92)

  11. #46
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 19 مرداد 98 [ 22:19]
    تاریخ عضویت
    1389-12-03
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    6,710
    سطح
    53
    Points: 6,710, Level: 53
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 187 در 78 پست

    Rep Power
    24
    Array
    با احترامی که به خانم shadi93 قائل هستم ، برای خواستگار سابق تون خیلی متاسفم!
    اون اقا یا واقعا خیلی ساده هستش و نمی دونه یا برعکس اگاه هستش و اصرار به کار اشتباهش داره.

    علاقه ی اون اقا به شما در حال حاضر غیر عقلانی و از روی احساسات هستش.

    اولا دوست داشتن و علاقه منطقی حاصل شناخت نسبتا کامل دو طرف از همدیگر هستش.

    دوما اون اقا همین الانش هم از شما شناخت زیادی نداره و بدتر از اون با وجود اینکه شما به ایشون به راحتی پشت کردین دوباره ابراز علاقه می کنند.

    پشت کردن یعنی عدم تعهد و این خودش علاقه رو تبدیل به تنفر می کنه.

    بر فرض اینکه شما و اون اقا در اینده با هم ازدواج کنید ، فکر نمی کنم اون اقای محترم از زندگی مشترک کاملا راضی باشه ، به دلیل اینکه مدام در فکرش ازدواج قبلی شما هستش و این سوهان روح برای جفت تون میشه.

    ------------------------------------------------
    خانم های محترم بهتر هستش در همین تالار جستجو کنند ، متوجه تاپیک هایی با موضوعاتی مانند پیدا کردن دختر پاک یا چگونگی ازدواج با دختری که قبلا ازدواج کرده یا رابطه جنسی داشته.

    پذیرش ارتباط قبلی خانم ها خصوصا اگر ازدواج یا رابطه جنسی در میان باشه برای اقایان بسیار سخت هستش. مخصوصا مردانی که می خواهند برای بار اول ازدواج کنند.
    میشه گفت این مسئله ذاتی هستش و طبیعت مردان اینطوری هستش. ممکن هستش هم در ظاهر بگن که ما می تونیم گذشته را قبول کنیم اما در درون خودشون پیوسته برای حل کردن این موضوع درگیر هستند.

  12. کاربر روبرو از پست مفید amirmahmood تشکرکرده است .

    shadi93 (شنبه 03 اسفند 92)

  13. #47
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 آذر 93 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-13
    نوشته ها
    165
    امتیاز
    1,059
    سطح
    17
    Points: 1,059, Level: 17
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    131

    تشکرشده 275 در 125 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خانم شادی
    در پست شماره 25 ، در مورد بعضی از سوالاتی که پرسیده بودم ، هنوز جواب برای خودتون نا مشخص بوده ، در مورد اون سوال ها پیشرفتی کردید؟

  14. کاربر روبرو از پست مفید alireza35 تشکرکرده است .

    shadi93 (شنبه 03 اسفند 92)

  15. #48
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 خرداد 94 [ 11:27]
    تاریخ عضویت
    1392-11-11
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,122
    سطح
    18
    Points: 1,122, Level: 18
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    42

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام باتشکرازهمه ی دوستان عزیز
    آقای alireza35ممنون ازپیگیری تون درجواب پرسش شما باید بگم متاسفانه خیر ،خیلی مسیر برام روشن و واضح نیست و ودرمورد سوال های شما که فکرمی کنم نمی دونم چرادرمورد بعضی هاش به جواب های متناقض و دوگانه ای می رسم واقعا شناختم زیاد کامل نیست و فکرمی کنم بیشتربه این برمیگرده که هنوز درونیات و معیارهای خودم کامل نشده و البته مواردی پیش اومده که ایشون هم ازمن می خوان تو زندگی باهاشون گذشتم رو نشون بدم به نوعی من هم بهشون نشون بدم و ثابت کنم بهشون علاقه مندم و حتما درادامه ازمن اینو می خوان حالا به شکل های مختلفی که ممکنه مطرح کنند واین مساله هم ذهنم رو مشغول کرده


    (خیلی ممنون میشم از همه می خوام برام دعاکنید
    موضوعی درزندگیم به شدت عذابم میده
    التماس دعا
    )
    ویرایش توسط shadi93 : شنبه 03 اسفند 92 در ساعت 03:35

  16. 2 کاربر از پست مفید shadi93 تشکرکرده اند .

    alireza35 (شنبه 03 اسفند 92), khaleghezey (شنبه 03 اسفند 92)

  17. #49
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 آذر 93 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-13
    نوشته ها
    165
    امتیاز
    1,059
    سطح
    17
    Points: 1,059, Level: 17
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    131

    تشکرشده 275 در 125 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خانم ، در مورد انتظار ایشون که مطمین بشه شما علاقه دارید ، به ایشون حق بدید .
    اما در مورد کل این ارتباط من بیشتر از بابت شما نگرانم ، خانم حتما تا وقتی احساس علاقه عمیق به ایشون نداشتید و جواب واضح و شفاف به اون سوالاتی که بحثش شده بود را پیدا نکردید ، به ایشون جواب قطعی ندید ، شما میتونید تا هر وقت صلاح دونستید فکر کنید بررسی کنید تحقیق کنید ، اما برای بار دوم اجازه ندید احساساتش ضربه بخوره .

    در مورد پست های بعضی از دوستان که متاسفانه بدونه لحاظ مسایل علمی روانشناسی هست و بیشتر صرفا توصیه سبک شخصی زندگی هست ، سرخورده نشید که باعث بشه مثلا از این سایت قهر کنید و در نتیجه موضوعات تجربه شده را دوباره با صرف وقت و انرژی خودتون ، شخصا دوباره تجربه کنید و درجا بزنید امیدوارم به تبادل نظر در اینجا ادامه بدید


    اگر از اصول پیروی کنید احساس رضایت خواهید داشت .
    ویرایش توسط alireza35 : شنبه 03 اسفند 92 در ساعت 10:41


 
صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: سه شنبه 27 تیر 96, 17:51
  2. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 آبان 94, 19:18
  3. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 تیر 93, 10:16
  4. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: دوشنبه 14 آذر 90, 03:39
  5. دلبسته یا وابسته ؟ آیا این انتخاب صحیح است یا غلط .... ؟؟!!
    توسط reza_ss در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: جمعه 07 مرداد 90, 16:59

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.