موضوع: صندلی داغ... سری یازدهم

باسمه تعالی

سلام مجید

چه خبر درچه حالی ؟اتیش بازی خوش میگذره؟
سوالای کی داغتر بود؟
دوست داری تلافی کنی؟
مهمترین شخصیتی که دوسش داری؟
با کدوم امام رابطه صمیمی داری؟
توی جمع شیطونی یا اروم؟
شعر میگی؟ یه بیت بنویس اگه داری؟
وقتی با خدا حرف میزنی کجا رو نگا میکنی؟
بلند حرف میزنی یا تو دلت؟
روزی چند بار اسمونو نگا میکنی ؟
چی گوش میدی؟ ا زکیا گوش میدی؟
اهل هنری؟ چی؟
وقتتو باچی پر میکنی؟
به نظرت چه مهارتیی رو ادم باید بلد باشه ؟
شخصیت کیو تو همدرد دوس داری و یه جورایی برات جذابه؟
شعر از کی میخونی؟ چرا؟
نظرت درباره شعرای سهراب چیه؟
به نظرت ایران برا اینکه وضعش قابل تحمل تر بشه باید چیکار کنه؟از نظر اقتصادی؟
دوس داری ایران بمونی یا جای دیگه زندگی کنی؟ کدوم کشور چرا؟
توی تاپیک حال و هوا همه رو خوب توصیف کرده بودی من چی ؟چه شکلی ام؟
یه جک بگو که بلند بلند بخندم ؟ بیمزه نباشه ها.
یه جک بگو نخندم .
جمله ای بگو که جز سرمشقات بوده
چقدر قران میخونی؟ بنظرت جمله هایی که میگه "قل....." مخاطب خدا کیه؟
فلسفه ایرانی اسلامی رو قبول داری یا فلسفه غربی؟کی ؟ چرا؟
یه کلمه روبروشون بنویس:
ساعت
عشق
نماز
سماور
ایوان
اپارتمان
بسازبفروش
مرگ بر امریکا
تلفن
تنهایی
خواب
اس ام اس
سیبیل
جوراب
کلبه
خواب
وام
تنبلی
مجید
کا

زیباترین سریال ایرانی که دیدی؟بازیگر؟
ویزگی بارز برا هرکدم بنویس

میشل
جوانه
کیوان
شیدا
بال های صداقت
روزنه
فرهنگ
مسافر زمان
فرشته اردیبهشت
امین
مجید
کامروا
لردحامد

دوست داشتی با کی از اعضای همدردی دوست بودی؟
چند وقت یبار میری رستوران؟
چایی دوست داری؟
عقل کارش درسته یا دل؟
کدوم برنامه شبکه 4 رو دوس داری؟ اصلا میبینی؟
شب گرا هستی یا روز؟ شبا رو میخابی یا برنامه داری؟ چی؟
اگه نامزد کنی اولین بار چه گلی برا همسرت میبری؟ چه کادویی؟
خسته شدی؟
افرینمیدونستم
چی نشدی ؟!باشه باز میپرسم
بدترین سوتی که دادی؟
اخرین باری که ازت تعریف کردن؟
کی به خودت افتخار کردی؟
اون وقتایی که میخای تنها باشی و هیچکی نبیندت کجا میری؟ چند ساعت؟
دوس داری چقدر زنده بمونی؟

برا هرکدوم اسم یکی از دوستانمون رو بنویس لطفا

شادترین
زیباترین
قدبلندترین
مهربون
افسرده
گوشه گیر
بساز
معترض
ادیب
اخمو
خوشرو
خیرخواه
باکلاس
ماجراجو
مذهبی
روشنفکر
خوش تیپ
دختر ناز نازی
سختی کشیده
ساده
با معلومات
معنوی
انرزی مثبت
انرزی منفی ام داریم؟

اخرین سوالم که خیلی مهمه
چرا ادمای نادون و ساده اینجورین؟ چی باعث شده نادون بمونن؟از اول بودن؟خدا چطوری بحسابشون میرسه چون ندونسته اینهمه به ادم ضربه میزنن اخه عرضه ضربه زدن هم ندارن
بزرگترین و سخت ترین جبر برا انسان ؟

حیف که خابم میاد بازم سوال داشتم
باشه بعدا میام

خوش بگذره

سلام خدمت آقا مجید گل منم یه خورده سوال میپرسم
سلام آقای روزنه عزیز. خوشحالم اینجا حضور داری.
1. تا حالا عشق واقعی رو تجربه کردی؟ شاید اشتباه کردم. مطمئن نیستم.اما یک نفر رو خیلی دوست داشتم.به اندازه ای که آسایش و خوشحالی اونو بیش از خواسته قلبی خودم در نظر میگرفتم.

2. به نظر شما دوست داشتن برتر از عشقه یا بلعکس؟ هر کدوم جای خود داره. اگر بخواهیم مثل فلاسفه فکر کنیم دوستی اما شعرا عشقو مقدم میدونند. اما من برای دوستی خیلی احترام قائلم. به حدی که بارها دیدم دوستانم در مواقع خطر جونشون رو برای هم به خطر انداختن.

3. دوست داشتی رئیس جمهور بشی؟ به هیچ وجه. از تمام سیاستمداران متنفرم. ضمنا اونا هر روز هزاران هزار فوحش میشنوند. آدم عاقل اینکاره نمیشه.

4. به نظرت مهمترین ویژگی یک دختر برای اینکه بتونه همسر خوبی باشه چیه ؟ اخلاق. پاکدامنی. محبت. هوش و درایت. قناعت پیشه بودن .صبوری . بشاش بودن. زیبایی و جذاب بودن در حد معقول.

5. از بین معیارهای تحصیلات، قد و وزن و زیبایی، اصالت خانوادگی، اخلاق، تمکن مالی، فقط یک گزینه و مهمترین گزینه که باید همسر شما داشته باشه رو انتخاب کن ؟ اخلاق

6. به نظرت شغل آزاد داشتن و یک درآمد متغیر بهتره یا کارمند بودن و 6 صبح پا شدن و سر کار رفتن و یک درآمد ثابت؟ شغل آزاد به صورت پروژه ای. بخاطر اینکه درآمد خوبی داشته باشید و زمان برای لذت بردن از پولی که بدست میارید. البته هستند کارمندانی که بخاطر خاص بودن شغلشون پول خوبی بدست میارند و چون زمان تعطیلاتشون تعریف شده هست با برنامه ربزی دقیق حالشو میبرند.

7. وقتی ازدواج کردی دوست داری چند تا بچه داشته باشی؟ هیچی . یکی از مشکلات فعلی من با خانمها همینه.

8. عاشق دختر داشتنی یا پسر؟ فرق نداره. اما دختر خیلی نازه.

9. بزرگترین آرزوی زندگیت چی بوده؟ کاش هرگز به دنیا نیامده بودم. و ای کاش زودتر تموم بشه.

10. اگه توی موقعیتی قرار بگیری که ببینی 4 یا 5 نفر دارن یک نفر رو کتک میزنن و اون دور و برم غیر شما کسی نیست و اگه جلو بری ممکنه با تیزی یا چیزی مجروحت کنن و اگر هم به اون بنده خدا کمک نکنی میکشنش چه خواهی کرد؟ شده چند بار رفتم جلو و کتک هم خوردم. اما دو بار نرفتم عذاب وجدانش هنوز گلومو میفشره. بار اول یک مرد جوون که دست زنش رو گرفته بود و با یک بچه در بغل به سمت خونه میکشید. زنه از دهان و دماغش خون می آمد. و کمک میخواست. و من تنها نگاه کردم.
بار دوم کودتای دولتی سال 88 چند تا مامور یک پیرمرد بی گناهو با باتوم به شدت مجروح کردن و باز هم من بهت زده نگاه کردم.

11. زندگی در محیط گرمسیر رو ترجیح میدی یا جاهاییکه بیشتر سال سرد و برفیه؟ سرما رو بیشتر طاقت میارم. گرما زیاد منو مریض میکنه.

12. آیا درآمد و تمکن مالی خوبی داری؟ خدارو شکر. تمام عمرم در تنگنا بودم. اما با تغییراتی که در مسیر زندگیم دادم. خیلی بهتر شده. به صورتی که با درآمد 3 ماه گذشته ام میتونم یه ماشین صفر بخرم.

13. زود عصبانی میشی و از کوره در میری یا آدم خونسردی هستی؟ بستگی داره. گاهی از مواقع هیچ چیز نمیتونه جلومو بگیره. اما در کل فرد خونسردی هستم.

14. تا حالا دعوا کردی؟ دوران کودکی تا دلت بخواد. با بالا رفتن سنم کمتر شده. العان 15 سالی هست که دعوا نکردم. البته بگو مگو پیش آمده. اما نه تا جایی که به مشاجره ناجور بکشه.

15. تا حالا سرت یا جاییت توی دعوا شکسته؟ یک بار با مشت زدم تو دهن همکلاسیم. 4 تا دندون جلو اون و انگشت کوچک دست خودم شکست.

16. رفیق بازی؟ دوستان زیادی دارم. اما اهل رفیق بازی نیستم. برای اینکه دوستی پابرجا بمونه باید در یک مسیر مشخص و چارچوب نگهش داری. خوشبختانه کمتر شده دوستی رو از دست بدم.

17. قلیون می کشی؟ سیگار چی؟ متاسفانه دوران نوجوانی و جوانیم رو سیگار میکشیدم. اما از سال 76 به بعد لب نزدم. کاش هرگز تجربه نمیکردم.

18. نظرت راجع به این جمله که انسان باید برای جسم و روحش ارزش قائل باشه چیه؟ گفته خیلی متین و صحیحیه. در 3 سال گذشته بخاطر بدهی خرید خونه کمتر ورزش کردم و جسم و سلامتیم به شدت تحلیل رفته. احساس میکنم ذهن و فکرم هم فرسوده شده. چه زیبا گفتن : عقل سالم در بدن سالم.

19. اگه موقعیت مهاجرت جور شه حاضری بری؟ کدوم کشور؟ قبلا پیش آمده و نرفتم. خیلی ها آرزوی داشتن تخصص منو دارند. چون کشورهایی مانند کانادا و استرالیا به راحتی امثال منو می پذیرند. اما کانادا و امریکا یا افریقا جنوبی رو دوست دارم. البته بخاطر طبیعتشون.

20. یک تعریف از انسان.جانور دوپایی که ادعا میکنه از حیوانات بهتر میفهمه. اما بسیاری از مواقع از هر حیوانی پست تر میشه.

موفق باشی ممنونم دوست گرامی.


- - - Updated - - -

سلام، سلام میشل خانم.

آقامجید یعنی حتی یه تفت هم نخوردید؟ ای بابا! چه عایق بندی ای دارید! فعلا نه. تنها زمانی که داشتم از خاطر کتک خوردن او خانم و پیرمرد مینوشتم. احساس بزدلی داشتم.

با این حساب فکر نکنم سوالای منم افاقه کنن، ولی امیدوارم حداقل یه ذره گرمتون بشه... ببینیم و تعریف کنیم.

(1)

اگه بهتر می شناختیمتون، چه تیپ سوالایی مطرح می کردیم که براتون داغ به حساب بیان؟ چیزی که شخصیتمو به چالش بکشه. سوالی که باعث بشه با چیزهایی که ادعای داشتنشون رو میکنم مغایرت دارم.

(2) با وجود اینکه تعداد پست های مدیرهمدردی از فرشته مهربان بیشترن، و مهمتر اینکه مدیرهمدردی تخصصشون روانشناسی و مشاوره خانواده هست و پست هاشون حقیقتا تخصصی و راهگشا (طوریکه خیلی وقتا رویکردهای منحصربه فرد ازشون میبینیم)، اما تشکرهای فرشته مهربان (که باوجود تجربه ای که دارن، و شخصیت قابل اعتمادشون، متخصص نیستن) حدود 3000 تا از مدیرهمدردی بیشتره.

چه تحلیلی برای این قضیه دارید؟ چه ویژگی هایی در ما هست که باعث شدن از فرشته بیشتر متشکر باشیم؟
ای کلک ، به در میگی تا دیوار بشنوه؟ اینو خوب آمدی. برای خود من هم سوال بود. وقتی نوشته های ایشونو میخوندم بارها دیدم که خودشون پای نوشته های خودشون رو لایک زدن. برام سوال پیش آمد بود که این چه جور عملیه ؟ آیا داشتن لایک و صوت و کف بیشتر در سایت همدردی امتیاز محسوب میشه؟ البته نمیگم که تمام اون 3000 تا رو خودشون لایک زدن. من تنها 10_ 15 تاشو با چشم خودم دیدم .

(3) یه جایی گفته بودید بعضی از بچه های همدردی مدنظرتون هستند که اگه قوانین اجازه میداد، دوست داشتید باهاشون در ارتباط باشید (یا گفته بودید دوست باشید، دقیقا یادم نیست). اون اعضا رو نام ببرید. فقط خدا . فرهنگ27. مهرااد. پوو . یوسف گمگشته. نوپو . مصباح الهدی. شیدا. خود شما ( میشل ) . مدیر همدردی . روزنه. کیوان . و خیلی از انسانهای شریف این سایت.

(4) چرا پروفایلتون رو طوری تنظیم کردید که نشه بهتون پیام خصوصی داد؟ اگر لطف کنی بهم یاد بدی تغییرش میدم. قبلا پیام داشتم. حتما اشتباهی تغییرش دادم و متوجه نشدم.

(5) با توجه به دلایل بالا، چرا امکان ارسال ایمیل رو هم مسدود نکردید؟ من چیزی رو از کسی مخفی نمیکنم. حتی دوستانی دارم که به این محیط میان و نوشته های منو میخونند. چیزی که اینجا مینویسم همونه که در دنیای حقیقی بیان میکنم. مجیدی که شما می بینید همونه که باقی دوستانم در باشگاه می بینند. ایمیل و هویت من هم چیزی پنهان و سکرت نیست. علنی نکردنش لزومی نداشته.

(6) گفته بودید از پرسیدن سوالات غیرضروری اجتناب کنیم. فرض کنید من مهمان صندلی داغ باشم، 3 تا سوال ضروری ازم بپرسید. نگید منظورم این نبود و اشتباه چاپی بود و این حرفا. فقط 3 تا سوال ضروری ازم بپرسید. تا حالا شده دل مادرتو بشکنی و حاضر نباشی بخاطر غرور بیجا عذر خواهی کنی؟ چرا؟
چه زمانهایی از خودت بدت میاد؟
به شخصیت و انسان بودنت از یک تا 20 چه نمره ای میدی؟ دلایل مردودی و یا قبول شدنت بر چه ملاکهایی هست؟

(7) کدوم آواتار رو بیشتر دوست دارید؟ و چرا؟ تو نخشون نرفتم . همگی جالبن. اما اولین آواتار خودم رو که یکی از دوستام از خودم انداخته بود رو خیلی دوست داشتم. یادتون باشه از سقف یک کلاهک سنگی آویزون شده بودم.

(8) در مورد یکی از بچه های همدردی، سه تا جمله بگید. مایلم راجب دوست عزیزمون مهرااد بنویسم. اینکه چقدر جای خالی افکار مثبتش در همدردی خالیه. اینکه دلم برای شوخی های زیباش تنگ شده. و اینکه مطمئنم هر جاهست اطرافیانش از بودنش خوشحالن.
(9) دلتون میخواد کدوم یکی از بچه ها روی صندلی داغ بشینه تا به حسابش برسید؟قبلا دوست داشتم فرشته مهربون بشینه تا بمب بارونش کنم. اما العان دوست دارم لرد حامد بشینه .

(10) تصویرذهنی ای که از شخصیت هرکدوم از بچه های زیر دارید رو در قالب یک عکس بذارید. (عکس شخصیت هایی که برامون آشنا باشن، چه شخصیت های تاریخی، چه فیلم و سریال و برنامه کودک) اسم شخصیتو براتون مینویسم. البته از شخصیت دوستان چندان مطلع نیستم. چیزی که برای خودم متصورم بیان میکنم.

میشل دوست دختر و همکار سوپر من در تحریریه روزنامه. خوشت آمد جان من؟
فرشته مهربان کوکب خانم کتاب فارسی دبستان
شیدا. چیزی به ذهنم نمیرسه
نازنین آریایی چون با یکی از دوستان قدیمم اشتباه گرفته بودمشون تصویر اون دوستم همیشه در ذهنم مجسم میشه. اما این خانومو با موی شرابی کوتاه تصور کنید تا و قد بلند.
pooh
فرشته اردیبهشت چیزی به ذهنم نمیرسه.
she تا حالا نوشته های ایشونو نخوندم.

بازم داغ نبودن، درسته؟ دقیقا خوب متوجه شده. شبیه سوار شدن به سرسره بود.

از میشل به محمدابراهیمی: رئیس میدونم مسئولیت های کاریتون زیادن، اما اگه فرصت شد بیشتر همدردی بیاید، صندلی داغ بدون محمدابراهیمی یه چیزی کم داره.

از مجید به میشل: کم آوردی رفتی بزرگترت رو آوردی ؟ هه هه ، غش غش.

نوشته اصلی توسط majid_k

ای کلک ، به در میگی تا دیوار بشنوه؟ اینو خوب آمدی. برای خود من هم سوال بود. وقتی نوشته های ایشونو میخوندم بارها دیدم که خودشون پای نوشته های خودشون رو لایک زدن. برام سوال پیش آمد بود که این چه جور عملیه ؟ آیا داشتن لایک و صوت و کف بیشتر در سایت همدردی امتیاز محسوب میشه؟ البته نمیگم که تمام اون 3000 تا رو خودشون لایک زدن. من تنها 10_ 15 تاشو با چشم خودم دیدم .

الهی بگردمش آخه چرا باید چنین کاری بکنه!

پس خوب شد من این سوالو پرسیدم که این سوء تفاهم برطرف بشه.

اینجا رو نگاه کنید:

http://www.hamdardi.net/thread-5323.html

به نظر میرسه مدیرهمدردی از پست های خودشون تشکر کردن! اما این بخاطر تغییرات سایت هست که تشکرهای قدیمی پک شدن و به اسم خود فرد خوردن.

خب، حالا با توجه به اینکه تشکرها واقعی هستند، دوباره به سوالم جواب بدید...

نوشته اصلی توسط majid_k

چیزی که شخصیتمو به چالش بکشه. سوالی که باعث بشه با چیزهایی که ادعای داشتنشون رو میکنم مغایرت دارم.

پس از اون سوالا دوست دارید که بپرسیدنشون برای من لطفی نداره، ولی خب یه چندتا می پرسم، خوبیت نداره کسی نسوخته از رو صندلی پاشه! البته گویا شما ضدحریقید، اما به هرحال یه ذره گرمتون بشه حداقل...

(1) بعنوان یه مسیحی که به مرگ خیلی نزدیکه، میتونید هفت تا از رازهای زندگیتون رو به کشیش بگید تا بابتشون بخشیده بشید... اعتراف کن فرزند، میشنویم...

(2) تا حالا شده به یه دوست خیانت کنید؟ هرنوع خیانتی. شرح بدید!

(3) گفتید دیدید که دوست هاتون بخاطر همدیگه جونشون رو به خطر انداختند. موقعیتی پیش اومده که شما بخاطر رودروایسی بقیه، به یه همگروهی که در خطر بوده، کمک کنید؟

(4) چه ویژگی های شخصیتی منفی ای دارید که سعی می کنید دیده نشن؟

(5) شده یه دوست یا فامیل یا آشنا، بهتون از موفقیتش یا خوشبختیش بگه، و شما ته دلتون احساس غم کنید؟ (حتی خفیف) ولی به روی خودتون نیارید و حفظ ظاهر کنید؟

(6) شده حس کنید مادرتون مانع آسایشتون شده؟

(7) شده آرزوی مرگ مادر اون دختری که دوستش داشتید رو بکنید؟

(8) شده غرورتون رو به علاقه اولویت بدید؟ در مورد کی بوده؟

(9) نظرتون در مورد شخصیت خودتون چیه؟

خب دیگه بقیه اعترافات باشه برای باقی کشیش های سایت...

راستی

نوشته اصلی توسط majid_k

میشل دوست دختر و همکار سوپر من در تحریریه روزنامه. خوشت آمد جان من؟

من این فیلم رو ندیدم، نمیدونم چه نوع شخصیتی داشته که ببینم شخصیت من بهش نزدیک هست یا نه. اما تصوری که ازم تو تاپیک حال و احوال نوشتید اشتباه بود، من نه قدبلندم و نه جذاب. یه دختر ساده ام.

با سلام مجدد خدمت تمام دوستان. در پاسخ گویی به خانم میشل در مورد تعداد لایک مربوط به راهنمایی های فرشته مهربون من پیش داوری کردم که لازم میدونم در اینجا و در حضور همه دوستان مراتب عذر خواهی خودم رو اعلام کنم. این مورد به علت نقص فنی موجود در گذشته بوده. امیدوارم خواهر مهربونمون اشتباه منو ندیده بگیرند.

سلام جناب مجید ک حال واحوالتون چطوره؟سلام امین جان. العان حال چندان خوبی ندارم.ظرف چند ساعت یه قضاوت نا عادلانه . یک تصادف اتومبیل. و سردرد و کسالت چندان حال خوبی برام نگذاشته. اما از محبتت ممنونم که جویای حالم بودی.

خاطره آدمها زیباتره یاخودشون ؟ خود آدما

_به نظرت پوست مجردی روکندی یانه؟ مجردی پوست منو کنده. واقعا ازش خسته شدم.

_اگه توی جمع نه چندان خودمانی یه جوک تعریف کنی هیشکی نخنده چه واکنشی نشون میدی؟ خجالت میکشم که حرف نا مناسبی به زبون آوردم.

_فرض کن یه نفر توی خیابون یکی دیگه روبسختی داره کتک میزنه،بقیه وایسادن نگاه میکنن،عده ای هم زنگ زدن پلیس،کسانی هم که از راه میرسن مث بقیه نگاه میکنن،او همچنان داره کتک میزنه ،شما چکارمیکنی؟ سعی میکنم اطرافیانو متوجه کنم که چند نفری برای جلوگیری اقدام کنیم. در صورتی که همراهی نکنند. با صحبت کردن و دعوت به آرامش ذهن شخص مهاجم رو به نوعی مشغول میکنم تا فرد ضعیف کمتر کتک بخوره.

_این روزوشبهاآسمان کویر روبیشتر دوس داری یا جنگل؟ شب کویر معرکه هست. شب جنگل هراسناک. تجربه هر دو رو زیاد دارم.

_کسی که بخاد بشه شریک زندگیت دوس داری اولین خصلتش چی باشه؟ دوستم داشته باشه و مهربون باشه.

همیشه دوس داشتی به کی توی تالار نصیحت یانکته یاپیشنهادی روبگی ولی موقعیتش پیش نیومده؟ این مورد پیش نیامده.

_آخرین باری که رفتی مسافرت کی وکجابوده؟ هفته قبل یه مسافرت 4 روزه کاری به رشت داشتم. شهر خوبیه. دوستش داشتم.

_اگه بچه یکی ازفامیلاتون بیاد خونه تون بعدش بره دستشویی دادبزنه یکی بیاد.... مادرش وبقیه یا اونجانباشن یادستشون بند باشه واین مهم بیفته گردن تو چکارمیکنی۱

_1پشت در براش نحوه کار روتوضیح میدی ولی میدونی موفق نمیشه_
_2میگی صبرکن آخرش یکی میاد ولی او همچنان داد میزنه
۳ _باروی بازمیری کمک (الکی این گزینه روانتخاب نکن که باورنمیکنم)
۴:_میری کمک ولی به خودت غرمیزنی،اون غرها چیه؟
اگر دستشون بند باشه صبر میکنم.اگر کسی نباشه اگر بچه پسر باشه شاید برم کمکش. اگر دختر باشه بهش میگم لباسشو بپوشه بیاد بیرون. بعد میرم سنگ توالت رو میشورم.

اگه بری تو خیابون ببینی همه مردم دارن فرارمیکنن ولی نمیدونی ازچی،کسی هم جوابتو نمیده چون همه عجله دارن،چکارمیکنی؟ کنجکاو میشم از چی فرار میکنن.صبر میکنم علت ترس جمعیت رو بدونم. بهد اگر دیدم واقعا حق با اونا بوده. فرار میکنم.
ا۱_کفشاتو میگیری دستت میزنی جلو جمعیت
۲_کفشاتو کیفتو جامیذاری چشاتو میبندی باسرعت فرارمیکنی
۳_همه ی وسایلت جامیذاری کفشاتم درمیاری و باحالت دادزدن فرارمیکنی
۴_میری بالای درخت


_ وقتی توی مترومیرسی به ایستگاه های مرکزی مث امام خمینی،از روی تابلوها مسیرت روعوض میکنی یاذهنی ؟ تابلو

اگه مجبوربودی بین این دوشخصیت یکی روانتخاب کنی کدوم انتخاب میکردی
۱_راننده تریلرباسبیل کلفت وسط سرش طاس،شکم گنده که کمربندش میفته زیرشکم،اکثراهم توی دیزی فروشی ها درحال خردکردن پیازبامشت، رؤیت شده
۲_تعمیرکاروپنچرگیرفرغون های فرسوده ساختمانی که عینک دودی میزنه ،دستمال گردن هم داره وبقیه حتما بایدبهش بگن اوستا وگرنه کارشون رو راه نمیندازهدومی


_اگه یه دختر ازت خواستگاری کنه اولین فکری باخودت میکنی ،چیه؟_۱_خوشگلی۲_دختره کم عقله۳_میخادسرتوشیره بماله۴_دخترشجاعیه سایرفکرای که میکنی چیه؟ با خودم فکر میکنم چه ویژگی در من دیده که خواستشو به زبون آورده؟ بعد روی شخصیتش فکر میکنم. جالبه بدونی 2 ماه قبل این اتفاق افتاد.


این روزادوس داری بری کجا زیارت؟ اهل زیارت نیستم. اما خیلی دوست دارم به عنوان توریست از مکه و مدینه دیدن کنم.

_تالارهمدری تا چند درصد درتغییرنگرش شماموثربوده؟تاچه میزان برتعمیق نگرشت موثربوده؟ خیلی مفیده.باعث شده در تصمیم گیری عجله کمتری به خرج بدم. و متوجه بشم نباید دیدگاهم رو بر دیدگاه دیگرون مقدم بدونم. و برای پیدا کردن بهترین راه حل از مشورت و تفکر انسانهای اطرافم کمک بگیرم.


_برنامه ت برای عیدنوروزامسال چیه؟ خیلی دوست دارم با دوستانم به جزایر خلیج فارس یا چابهار سفر کنم. اما تصور میکنم مجبور باشم از 2 فروردین برم سر کار.

فرض کن کت وشلوارشیک وگل وشیرنی دستت باخانواده داری میری خونه ی دختر واسه خواستگاری یه حوزبزرگ پرازآب وسط حیاته یه دفه پات میخوره به چیزی باشیرجه میری تو حوز آب خب حالا

۱_این اتفاق روحکمتی حساب میکنی که باید برگردی(واقعامیخای این کارو کنی؟؟) حکمت نمیدونمش میزارم به حساب حواس پرتی خودم. سعی میکنم برگردم لباسم رو تعویض کنم.

۲_به اصرار دوخانواده خودتو خشک میکنی، زیرشلواری که مال پدر دخترهست و دووجب ازپایین پاهات کوتاست ،کمرش هم گشاده مجبوری کمرشوبادست بگیری رومیپوشی ومیشینی جلسه خواستگاری در طول عمرم زیرشلواری نپوشیدم. حتی جلو خواهر و برادرم لباس رسمی میپوشم.



_ نظرت در رابطه بامفاهیم زیرچیه؛ با این چیزا آشنا نیستم.
قانون جذب، هر چیز دلنشینی میتونه دلی رو جذب کنه. خواه سخن خواه صورت زیبا و خواه منطقی درست.
همزمانی، درک نمیکنم.
توکل چیزی که باعث میشه انسان قوت و انرژی بیشتری برای روبرو شدن با مشکلات بدست بیاره.به نوعی دادن اعتماد به نفس اشخاص به خودشونه.

_ بنظرت داروی درمان جامعه بشری محبت محض هست؟ نه
معنویته؟ نه به تنهایی
عقلانیت جمعیه؟ جمع همیشه صحیح عمل نمیکنه.مثل زمان انتخابات که همه جو گیر میشن میرن رای میدن.
عدالته؟یاترک گناه؟ با عدالت موافقم. و ترک گناه درسته خوبه اما یک شعار بیشتر نیست.

آخرین باری که زیارت عاشوراخوندی یاگوش کردی کی بوده؟ هرگز نخوندم و هرگز گوش نکردم ببخشید باید توضیح بدم نگرش من به دین با چیزی که عامه مردم باور دارند و میپذیرند کمی متفاوته. در عین اینکه برای عقاید مردم احترام قائلم و به ائمه و پیامبران احترام میذارم تنها و تنها به خدا پناه میبرم. فقط خدا
. کدوم سوال داغ بود؟ پوست مجردی رو کندی یا نه؟ باعث شد کمی به فکر فرو برم.
ممنونم امین جان.

فرشته اردیبهشت باسمه تعالی

سلام مجید سلام . بخاطر گل متشکرم.

چه خبر درچه حالی ؟اتیش بازی خوش میگذره؟ فعلا . خوبم. کدوم آتیش؟ شوخی میفرمائید؟
سوالای کی داغتر بود؟ هنوز زوده نظر بدم. اجازه بدین در انتها عرض میکنم.
دوست داری تلافی کنی؟ نه.
مهمترین شخصیتی که دوسش داری؟ مادر و خواهرم. اما اگه شخصیت قهرمانهای فیلم و داستانیه. از سزیف خوشم میاد. ( سمبل کار بیهوده )
با کدوم امام رابطه صمیمی داری؟ در حد رابطه چیزی نیست. اما علی علیه السلام رو خیلی دوست دارم.
توی جمع شیطونی یا اروم؟ معمولا شیطون و بشاش
شعر میگی؟ یه بیت بنویس اگه داری؟ نه . اما این بیت تقدیم شما: تو در آب اگر ببینی حرکات خویشتن را. به زبان خود بگویی که به حسن بی نظیرم.
وقتی با خدا حرف میزنی کجا رو نگا میکنی؟ سرم رو به زیر میاندازم. یا به یک نقطه نا معلوم در فظای اطرافم خیره میشم.
بلند حرف میزنی یا تو دلت؟ ته دلم.
روزی چند بار اسمونو نگا میکنی ؟ هر وقت از محل کارم خارج میشم. ( بارها و بارها. )
چی گوش میدی؟ ا زکیا گوش میدی؟ عاشق موسیقی خوبم. از هر نوع بجز رپ. معمولا پاپ و راک. لاو سانگ. کانتری. و سنتی. البته خیلی سختگیرم. داریوش. فرهاد فریدون فروغی. گوگوش. ویگن. ستار. ابی. شادمهر. خواجه نصیری.
اهل هنری؟ چی؟ متاسفانه خیر. هرچند به عقیده همه کار من خودش هنره.
وقتتو باچی پر میکنی؟ فعلا با کار. دیدار از دوستان. مطالعه. اینترنت.
به نظرت چه مهارتیی رو ادم باید بلد باشه ؟ در کل باید دست به آچار باشه. اما شنا. رانندگی. دفاع شخصی. خیلی ضرورت داره.
شخصیت کیو تو همدرد دوس داری و یه جورایی برات جذابه؟ فرهنگ. روحیه مغرورش شبه یکی از دوستامه.
شعر از کی میخونی؟ چرا؟ بیشتر حافظ. همیشه دیوان غزلیاتش کنار تختمه.
نظرت درباره شعرای سهراب چیه؟ خیلی دل صاف و روح سبزی داشته. شعرش مثل پرواز یک قاصدک در آسمان خیاله.
به نظرت ایران برا اینکه وضعش قابل تحمل تر بشه باید چیکار کنه؟ به خواست اکثریت مرم احترام بیشتری گذاشته بشه. بخش هایی از قانون اساسی تغییر کنه. اولویت نظر فرد بر جمع برچیده بشه.. از نظر اقتصادی؟ امنیت شغلی و سرمایه گذاری ایجاد بشه. جلو راند خواری و باند بازی گرفته بشه. جلو خروج و درز اطلاعات اقتصادی قبل از اطلاع عامه گرفته بشه. افراد لایق و متخصص جای افراد متعهد به نظام رو بگیرند.
دوس داری ایران بمونی یا جای دیگه زندگی کنی؟ کدوم کشور چرا؟ ایران. اینجا کشورمه. من میتونم دینم رو عوض کنم . اسمم رو عوض کنم.اخلاقم رو هم تغییر میدم . اما ملیتم تغییر ناپذیره. در ثانی. عاشق طبیعت کشورم هستم. البته اگر مجبور بشم برم. احتمالا کانادا رو بیشتر میپسندم.
توی تاپیک حال و هوا همه رو خوب توصیف کرده بودی من چی ؟چه شکلی ام؟ برای شما چیزی به ذهنم نمیرسه. شاید در آینده بتونم نظر بدم.
یه جک بگو که بلند بلند بخندم ؟ بیمزه نباشه ها.
یه آذریه رفت دکتر گفت: آقای دکتر منم یه بیماری عجیب گریب دوچار شدم. دکتره گفت چه بیماری؟ گفت بیماری بی تفاوتیییییییی. دکتره گفت ببخشید متوجه نمیشم. مگر مرض بی تفاوتی هم وجود داره. میشه یه مثال بزنی؟ آذریه میگه: ببین آقای دکتر شما یه آدم تحصیل کرده و متشخص دیگه نه؟ آدم قابل احترام.؟ درسته؟ دکتره میگه خوب طبیعتا بله. آذریه میگه از نظر من شما "پشم"
این توضیح رو بدم در قدیم لباسهای پشمی بخاطر جنس خشن و زبرشون ارزش چندانی نداشتن و چیز بی ارزش و ارزانی محسوب میشدن. و چیز های بی قیمت رو پشم مثال میزدن.
یه جک بگو نخندم . یادت باشه رفتی حمام با خودت نعلبکی ببری. شاید آب زیادی داغ باشه.
جمله ای بگو که جز سرمشقات بوده. دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ. ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ.
چقدر قران میخونی؟ فعلا خیلی کم. گاهی برخی آیات رو که از حفظم به یاد میارم و به معنی اونا فکر میکنم.بنظرت جمله هایی که میگه "قل....." مخاطب خدا کیه؟ من و شما
فلسفه ایرانی اسلامی رو قبول داری یا فلسفه غربی؟کی ؟ چرا؟ هیچ کدوم. و هر دو تا با هم. باید بیاموزیم که در کنار هم و با احترام به تفکر هم گام برداریم. نه برای محکوم کردن افکار طرف مقابل.
یه کلمه روبروشون بنویس:
ساعت. انتظار
عشق فراموشی.
نماز حس عدم ارتباط با خدا توسط یک زبان بیگانه.( البته برای من.)
سماور شتاب برای رفتن به مدرسه
ایوان بیداری شبهای تابستان کودکی
اپارتمان زندانی که به نام خودمون سند میزنیم.
بسازبفروش تجمع ثروت از راه تورم
مرگ بر امریکا یه شعار رنگ باخته برای نماز جمعه چرا مرگ؟ . زنده باد صلح . زنده باد امنیت. زنده باد زندگی. شادی . عشق. تفریح. زنده باد جشن. مرگ بر بی عدالتی. مرگ بر ظلم. مرگ بر جنایت. مرگ بر تبعیض. مرگ بر فقر.
تلفن بیداری 5:30 هر روز صبح
تنهایی . آرامش
خواب زندگی متعهلی
اس ام اس جوک بی مزه.
سیبیل یادمون باشه که مثلا مردیم.
جوراب زنونه ساق بلند شیشه ایش زیباست. مردونش به دلت عق میشینه.
کلبه . اینجا یک ربع استراحت میکنیم.
خواب بهش نیاز دارم.
وام خیلی خوبه. باعث شد من خونه بخرم.
تنبلی خصلت برخی اعضا همدردی
مجید ترسو
کاف

زیباترین سریال ایرانی که دیدی؟بازیگر؟ 80 درصد اول سریال روزی روزگاری رو دوست داشتم. ایرانی استاد انتظامی و خارجی مارلون براندو .
ویزگی بارز برا هرکدم بنویس واقعیتش من دوستان همدردی رو به خوبی نمیشناسم. ممکنه خیلی اشتباه کنم. اجازه بدید بعد از مطالعه راجب دوستان خدمتتون عرض میکنم. این سوال طلب شما.

میشل
جوانه
کیوان
شیدا
بال های صداقت
روزنه
فرهنگ
مسافر زمان
فرشته اردیبهشت
امین
مجید معجونی سرشار از تکرار غرور . تعهد. محتاط. سخت کوش. ترسو . مهربون. ادب. جسارت. اشتباهات.
کامروا
لردحامد

دوست داشتی با کی از اعضای همدردی دوست بودی؟ نوع تجزیه تحلیل کردن نوپو و میشلو میپسندم. ضمن اینکه العان هم با همه دوست هستم. اما اگر به رفاقت بیرون از سایته. شخص مدیر همدردی رو دوست دارم ببرم کوه یه صفایی به روحیه و ذهنش بده. یه کوه مشتی اون ور رودبار فصران نه دربند و درکه.
چند وقت یبار میری رستوران؟ به خودم باشه هیچ وقت. من نون تافتون و انگور و پنیرو به صد تا غذای رستوران ترجیح میدم. اما متاسفانه بخاطر شغلم اغلب مجبور میشم برم. امسال حدود 20 - 25 بار رفتم.
چایی دوست داری؟ پر رنگ و بدون عطر چایی.
عقل کارش درسته یا دل؟ متاسفانه عقل
کدوم برنامه شبکه 4 رو دوس داری؟ اصلا میبینی؟ سالهاست تلویزیون تماشا نمیکنم. اما بنا به دعوت یکی از دوستام که خودش سازنده برنامه هست. دو سه بار برنامه رادیو 7 رو نگاه کردم. خوش ساخت بود. و مشخصه برای ساختش فکر بکار رفته. من برنامه های مستند و علمی رو دوست دارم. ( برای دوستم تبلیغ هم کردم.) جالبه بدونید موضوع یکی از تاپیک های سایتو به ایشون پیشنهاد دادم که راجبش صحبت کنند.( زندگی مجردی موفق.) گفت متاسفانه نمیشه. چون حکومت داره تبلیغ ازدواج و بچه دار شدن رو میکنه. و با مجردی مشکل دارن.
شب گرا هستی یا روز؟ شبا رو میخابی یا برنامه داری؟ چی؟ تا زمانی که سرم به کی بورد بخوره بیدارم. روز هم که وقته کاره. امشبمو که همدردی به کل قبضه کرد.
اگه نامزد کنی اولین بار چه گلی برا همسرت میبری؟ چه کادویی؟ حتما رز تیره. یه قطعه طلا. شاید زنجیر.
خسته شدی؟ از تعداد زیاد سوالا آره. اما از نوعشون نه. اصلا.
افرینمیدونستم
چی نشدی ؟!باشه باز میپرسم
بدترین سوتی که دادی؟ زمان نوجوانی ادعا کردم کسی رو میشناسم و چند لحظه بعد اون شخص در جمع حاضر شد.
اخرین باری که ازت تعریف کردن؟ امروز صبح زمان اتمام کار.
کی به خودت افتخار کردی؟ هر وقت کار مفیدی انجام میدم و احساس میکنم وجودم به درد کسی خورده.
اون وقتایی که میخای تنها باشی و هیچکی نبیندت کجا میری؟ چند ساعت؟ تو اطاقم برای یک روز. تو خیابونا برای 3 - 4 ساعت.
دوس داری چقدر زنده بمونی؟ تا زمانی که احساس پیری نکنم. تا زمانی که جوونها منو به عنوان دوست قبول داشته باشن.

برا هرکدوم اسم یکی از دوستانمون رو بنویس لطفا : اینا تنها حدسه

شادترین. ویدا
زیباترین
قدبلندترین لرد حامد
مهربون مصباح الهدی
افسرده پووه
گوشه گیر یوسف گمگشته
بساز
معترض مهرااد
ادیب
اخمو
خوشرو
خیرخواه
باکلاس فرهنگ
ماجراجو مجید کاف
مذهبی مسافر زمان
روشنفکر
خوش تیپ یکی از خانومای سایت که اسمشو نمیبرم .
دختر ناز نازی
سختی کشیده همتا تنها
ساده دختر مجرد
با معلومات کیوان
معنوی
انرزی مثبت فقط خدا
انرزی منفی ام داریم؟ به صورت مشخص نه. چند بار افراد متفرقه راهنمایی هایی در مورد خودکشی میدادن که خود من گذارش کردم.

اخرین سوالم که خیلی مهمه
چرا ادمای نادون و ساده اینجورین؟ چه جوری؟ چی باعث شده نادون بمونن؟ حتما فقر فرهنگی. از اول بودن؟ احتمالا خدا چطوری بحسابشون میرسه چون ندونسته اینهمه به ادم ضربه میزنن اخه عرضه ضربه زدن هم ندارن. من از کار خدا سر در نمیارم آخه کاراش به آدمیزاد که نمیخوره . کار خدا تنها مثل کار خودشه.
بزرگترین و سخت ترین جبر برا انسان ؟ جبر ذهن انسان. جبری که خود ما بر خودمون تحمیل میکنیم. جبر شخصیتمون.

حیف که خابم میاد بازم سوال داشتم خدارو شکر رفت خوابید.
باشه بعدا میام . نه ترو خدا

خوش بگذره
اگر شما بذارید .


خوب بخوابی.

- - - Updated - - -
پاسخ سوالات خانم میشل:
سلام. الهی بگردمش آخه چرا باید چنین کاری بکنه!

سلام. پس خوب شد من این سوالو پرسیدم که این سوء تفاهم برطرف بشه.

اینجا رو نگاه کنید:

http://www.hamdardi.net/thread-5323.html

به نظر میرسه مدیرهمدردی از پست های خودشون تشکر کردن! اما این بخاطر تغییرات سایت هست که تشکرهای قدیمی پک شدن و به اسم خود فرد خوردن.

سلام خب، حالا با توجه به اینکه تشکرها واقعی هستند، دوباره به سوالم جواب بدید... اول شما بفرمائید سلام منو پذیرفتید؟ بگذریم. پارتیش کلفته. تعداد کاربرای خانم سایت بیشتر از آقایونه. شما گاو بندی کردین به نفع ایشون لایک زدین. امیدوارم کانتر لایکش برای مدت یک سال خراب بشه تا لایکای عمو همدردی بزنه بالا.



پس از اون سوالا دوست دارید که بپرسیدنشون برای من لطفی نداره، ولی خب یه چندتا می پرسم، خوبیت نداره کسی نسوخته از رو صندلی پاشه! البته گویا شما ضدحریقید، اما به هرحال یه ذره گرمتون بشه حداقل... دوست ندارم. شما سوال کردی چی بپرسم که داغ بشی من هم صادقانه جواب دادم. اسم این کارتون رو میزارن فرصت طلبی.

(1) بعنوان یه مسیحی که به مرگ خیلی نزدیکه، میتونید هفت تا از رازهای زندگیتون رو به کشیش بگید تا بابتشون بخشیده بشید... اعتراف کن فرزند، میشنویم...من یه خلبانو کشتم.
یه باغو آتیش زدم.
سیمکشی برق یه اردوگاهو سوزوندم.
زمان کودکی به همراه چند تا بچه دیگه مدت دو روز از یه بی ام دبلیو 2002 تصادفی با سنگ و پاره آجر چیزایی مثل بوق . کیلومتر . باطری و اینجور چیزا باز میکردیم.
زمان نوجونی یه بار با دوستم رفتیم رو پشت بوم حمام زنانه.
خدایا منو بخاطر آزار حیوانات ببخش.
امیدوارم دخترای محله قدیمی ما منو بخاطر اذیتهایی که کردمشون ببخشن. تعدادشون یادم نیست. فکر کنم بالای 30 - 40 تا بودن.
این که خودش شد 50 تا. بسه؟ تازه برا کودکی و نوجوانی بود.

(2) تا حالا شده به یه دوست خیانت کنید؟ هرنوع خیانتی. شرح بدید! آره. صحبت یکی رو به یکی دیگه گفتم. بینشون دعوا شد. میشل این شد سوال. داری راه میافتی.

(3) گفتید دیدید که دوست هاتون بخاطر همدیگه جونشون رو به خطر انداختند. موقعیتی پیش اومده که شما بخاطر رودروایسی بقیه، به یه همگروهی که در خطر بوده، کمک کنید؟ برای رو در بایسی نه. اما بخاطر احساس مسئولیت چرا. چندین بار در عملیات امداد نجات شرکت کردم و به صورت کاملا مشخص جون یک خانم رو از مرگ حتمی نجات دادم..

(4) چه ویژگی های شخصیتی منفی ای دارید که سعی می کنید دیده نشن؟ گاهی میترسم. از اینکه دیگران در موردم بی عدالتی کنن. گاهی برای حفظ آبرو حقیقت رو پنهون میکنم.

(5) شده یه دوست یا فامیل یا آشنا، بهتون از موفقیتش یا خوشبختیش بگه، و شما ته دلتون احساس غم کنید؟ (حتی خفیف) ولی به روی خودتون نیارید و حفظ ظاهر کنید؟ نه نشده. اما شده که اون موفقیت برام بی ارزش بوده و ته دلم به حماقتش خندیدم. به اینکه چیز با ارزشی بدست نیاورده.

(6) شده حس کنید مادرتون مانع آسایشتون شده؟ همیشه با محبت بیش از اندازه منو خسته میکنه. هر چیزی حدی داره.

(7) شده آرزوی مرگ مادر اون دختری که دوستش داشتید رو بکنید؟ به خدا نه. العان حالش خوب نیست هفته قبل تو خونه خورده زمین حدود 20 دقیقه تنها افتاده بوده کف زمین. ایکاش فکر اشتباه نمیکرد و میتونستم کمکشون کنم. ضمن اینکه اون دختر خانم حالا برای من تنها یک دوست خوب به حساب میاد. با لطف دوستان همدردی و کمکها و راهنمایی های خوب فرشته مهربون به خوبی تونستم با مشکلم کنار بیام.

(8) شده غرورتون رو به علاقه اولویت بدید؟ در مورد کی بوده؟ اره. زمانهایی که از دختری خوشم آمده ولی بخاطر اینکه مطمئن بودم جواب رد میده هرگز حرفی نزدم.

(9) نظرتون در مورد شخصیت خودتون چیه؟ تکراری شده. قبلا تو باقی یاسخها اشاره کردم.

خب دیگه بقیه اعترافات باشه برای باقی کشیش های سایت...

راستی



من این فیلم رو ندیدم، نمیدونم چه نوع شخصیتی داشته که ببینم شخصیت من بهش نزدیک هست یا نه. اما تصوری که ازم تو تاپیک حال و احوال نوشتید اشتباه بود، من نه قدبلندم و نه جذاب. یه دختر ساده ام. شخصیت نه منظورم تیپ و قیافه بود خوب من اینجوری تصورت کردم اشکالی داره؟ بزار دلمون به جذابیت شما خوش باشه.




راستی تو سوالات پیشرفت کردی. تبریک میگم. البته خودم بهت رسوندم.

سلام به همه گلهای همدردی

چرا صندلی تعطیله؟

چرا سرو صدا نیست ؟

اقا مجید دارم فک میکنم سلیقه ها چقد متفاوتن. واقعا شما به این جکی که نوشتی میخندی؟ اونم بلند بلند؟
ربطش رو به آذری بودن هم بفرمایید لطفا .فک کردم ربط داره ولی خوندم و ربطی نداشت .

مجید:یه آذریه رفت دکتر گفت: آقای دکتر منم یه بیماری عجیب گریب دوچار شدم. دکتره گفت چه بیماری؟ گفت بیماری بی تفاوتیییییییی. دکتره گفت ببخشید متوجه نمیشم. مگر مرض بی تفاوتی هم وجود داره. میشه یه مثال بزنی؟ آذریه میگه: ببین آقای دکتر شما یه آدم تحصیل کرده و متشخص دیگه نه؟ آدم قابل احترام.؟ درسته؟ دکتره میگه خوب طبیعتا بله. آذریه میگه از نظر من شما "پشم"
این توضیح رو بدم در قدیم لباسهای پشمی بخاطر جنس خشن و زبرشون ارزش چندانی نداشتن و چیز بی ارزش و ارزانی محسوب میشدن. و چیز های بی قیمت رو پشم مثال میزدن.

راستی من خواننده ای به اسم "خواجه نصیری" نمیشناسم از فامیلای خواجه امیری نیست ایا؟



از فرشته به میشل: سلام میشلی برام سواله چرا تاریخایی که گذاشتی یه روز ما بین دوره ی کسایی که قراره بیان رو صندلی فرجه انداختی و خالین؟

سلام. سلام خانم اردیبهشت.


اقا مجید دارم فک میکنم سلیقه ها چقد متفاوتن. واقعا شما به این جکی که نوشتی میخندی؟ اونم بلند بلند؟ توقع داشتم شما بخندید. برای هر کس تعریف کردم کلی خندید.
ربطش رو به آذری بودن هم بفرمایید لطفا .فک کردم ربط داره ولی خوندم و ربطی نداشت . نه خیر. تنها دلیل این مسئله استفاده از گویش و لحجه شیرین مردم آذری زبانه. گاهی لطافت و زیبایی خیلی از لطیفه ها به طریقه بیان کلماته. اینجا هم صحبت های پیرمرد مورد ذکر. به لحجه ترکی و طریقه بیان بی تفاوتییییی خودش 80 درصد لطف جوکه. ضمن اینکه اگر دقت کرده باشید متوجه میشید که استفاده از لحجه ترکی در این جوک به هیچ وجه حکایت از توهین به عزیزان آذری زبان نبوده.




راستی من خواننده ای به اسم "خواجه نصیری" نمیشناسم از فامیلای خواجه امیری نیست ایا؟ حق باشماس با اسم یکی از دوستام اشتباه شده. منظورم استاد حسین خواجه امیری و پسرشون احسان بود.

مسافر دنیاسلام سلام. خوشحالم در خدمت شما هستم.
اجازه ! منم سوال بپرسم؟ بفرمائید
پیشاپیش اگراحیانا سوالی در خور شخصیت شما نیست مطرح کردم پوزش میطلبم(سوالام براساس جواباتون به دوستان وپروفایلتونه) نگران نباشید .

_با دیدن تصویر صندلی آتشینی که میشل عزیز براتون گذاشته یاد چی میافتی؟ چهار شنبه سوری دوران کودکیم.

_اگر پزشک اجازه کوهنوردی بهتون نده حرفش گوش میدین یا بی خیال به کوهنوردی ادامه میدی؟ اوایل دهه هشتاد بخاطر رگ سیاتیک کمرم به پزشک مراجعه کرده بودم. به من هشدار داد که ممکنه به دیسک کمر دچار بشی. حتی توصیه کرد کارم رو تغییر بدم. اما دقیقا 2 روز بعدش رفتم آموزش دوره سنگنوردی پیشرفته.

_یادتونهچندی پیش سه کوهنورد ایرانی در جریان صعود گم شدن خودتو جای اونها تصور کردی؟از تصورش چه حسی داشتی؟
بله پویا از عزیز ترین دوستانم بود. با آیدین و مجتبی هم سلام و علیک داشتم. جای بچه ها بودیم شرایطمون بهتر از حالی بود که من و دوستانشون اون روزها اینجا داشتیم. خودتون رو جای کسی بگذارید که بخواد خبر اون فاجعه رو به خانواده اونا بده. بگه دیگه امیدی نداشته باشید.می تونید تصور کنید؟

_

به ائمه و پیامبران احترام میذارم تنها و تنها به خدا پناه میبرم. فقط خدا

،داستان طناب خوندی؟(داستان کوهنوردی که در شب از کوه سقوط میکنه واز خدا کمک میخواهد خدا بهش میگه طنابی که محکم چسبیدی ول کن و...)
اگر چنین اتفاقی برات بیفته چه کار میکنی؟ احتمالا طنابو میچسبم.اما اجازه بدین کمی توضیح بدم. تصور نکنید من هیچ گونه اعتقاد دینی ندارم. من مخالف جایگزین کردن موارد حاشیه ای بجای اصولم. خدارو فراموش میکنیم و به رسولش متوسل میشیم. بعد رسول رو از یاد میبریم و به جانشینش متوسل میشیم. همینطور ذره ذره کوتاه میایم تا می بینید به یک پنجره فولادی یا یک درخت . یک چشمه. یک درب. یک گنبد طلا و ضریح یا بیرق که خودمون ساختیم پناه میبریم. و حتی از این هم پایین تر به غذای پخته شده توسط خودمون در روز عآشورا چنان امید میبندیم که هیچ دکتر و حکیمی توان درمان دردمون رو تا اون اندازه نداره. تصور نمیکنم هیچ یک از این گونه مثالها مورد تائید حضرت محمد و علی علیه السلام قرار میگرفته. نظر شما اینطور نیست؟

_در جواب سوالی گفتی :(تنها باهم دوست پسر ودوست دختر بودیم)(این یکی رو دوست داشتم) اگر خودت دختر داشته باشی اجازه میدی مثل خودت تجربه دوستی داشته باشه؟ویا اینکه غیرتی میشی ومیگی این پسرا میخان ازت سواستفاده کنن واجازه دوستی بهش نمیدی؟ در ابتدا تلاشم رو میکنم از مشکلات و خطرات آگاهش کنم. تا زمانی که یک دختر و پسر از بلوغ فکری کاملی برخوردار نشده باشن طبیعتا باید توسط خانواده در مسیر درست هدایت بشن. اما زمانی که به مرحله ای رسید که قدرت تشخیص خوب و بد را از هم داشته باشه بهتره این آزادی رو داشته باشه که راه درست زندگیشو خودش انتخاب کنه. در غیر این صورت تن به نافرمانی و مقاومت میده. مثال بارزش حجاب اجباری در کشور خودمون. که نه تنها نتیجه مفیدی نداشته بلکه اکثر دختر خانمها از حجاب گریزان هستن.

_آیا شده راه یا کار اشتباهی رفته وانجام داده باشی ودر نیمه آن خدا بوسیله گفتار یا عملی بهت تلنگر زده باشه که آهای بنده خوب من حواست جمع کن داری چی کار میکنی؟اگه شخصی نیست برامون تعریفش میکنی؟ متاسفانه سالها قبل دوستان خوبی نداشتم. به واسطه ارتباط با این دوستان تجربه های بد و ناسالمی بدست آوردم. یکی از این تجربه های تلخ استفاده از مواد مخدر بود. اما خوشبختانه سریع متوجه شدم و دقیقا گویا خدا هشدار و تلنگری به من وارد کرد که:" مجید حواست کجاس؟ دیر بجنبی فنا میشی." از همون لحظه دوستیم رو با اون افراد قطع کردم و خدارو شکر روز به روز فاصله بیشتری با این اتفاقات گرفتم.

_مرگ حقیقت انکار ناپذیر زندگیست ،به قسمت مرگ این انجمن سر زدی؟ چرا اعضای بسیار کمی به این قسمت سر زدن؟ اطلاع نداشتم. قطعا یه سر میزنم. اما نگاه من به مرگ و اینکه نوشته بودم دوست دارم زندگیم زودتر تموم بشه. نوعی کنجکاوی و علاقه برای اطلاع از جهان دیگه هست.

_اگر الان بمیری فکر میکنی جایگاهت در اون جهان کجاست؟ لنگ در هوا. نه جهنم نه بهشت. البته شاید کنار پست ایست بازرسی جهنم.

_با خوندن سوالام تو دلت بهم چی گفتی؟ تحسینت کردم.

تشکر بابت وقتی که برای جواب سوالام گذاشتی. من هم متشکرم که برای من وقت گذاشتید. ضمنا اسم کاربری زیبایی دارید.

-