به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 18 , از مجموع 18
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 92 [ 08:57]
    تاریخ عضویت
    1388-8-17
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    3,236
    سطح
    35
    Points: 3,236, Level: 35
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 114
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    1

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسي بيخيال جون
    اميدوارم قبل سال همه چيز حل بشه امسال سال خوبي براي ما نبود از اول سال مشكلات و ناراحتي .... اين رسم روزگاره مادر بزرگ من مادرم را خيلي اذيت كرد همه ميدونستند آخرش هم كه ميخواست بره اون دنيا همه گفتن حلالش كن دار زجر ميكشه خوب يه دختر جون رواينهمه اذيت كني زوزهاو شبهاشو خراب كني بعد با يه كلمه ميخواد اون دنيا براش آباد بشه نميشه كه ..............حالا اينم آخرش همين ميشه حلا ل كن رو براي اين وقتها گذاشتن ديگه وقتي جاده بسته باشه اين جمله ميشه يه جمله جادويي براي باز شدن درهاي بهشت ولي من منتظر شنيدن اين جملات نيستم خودم هم دلم نمي خواد اين جمله را به كسي بگم فقط دلم ميخواد هر كسي بفهمه داره چيكار ميكنه و دست از آزار ديگران بردارن ..........................

  2. کاربر روبرو از پست مفید دايانا تشکرکرده است .

    khaleghezey (سه شنبه 24 دی 92)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array
    دایانا جان خوبه همسر تو پشتته. قدرشو بدون. دیروز هم مادر شوهر من خونه امون یه آشوبی به پا کرد که نگو. خداروشکر این

    دفعه همسرم متوجه کار مادرش شد و کلی ازش شاکی شد و کلی با من حرف زد و از دلم درآورد.

    وقتی دیدم حق رو به حق دار داده کلی خوشحال شدم. آخه همیشه طرف مادرش رو میگرفت حتی

    اگه حق با من بود. ولی این دفعه فرق میکرد.

    منم دیگه سپرده بودمش به خدا که خدا خودش پته اش رو بریزه رو آب که پسرش هم بدونه که همه کاراش با منظوره و میخواد منو اذیت کنه.

    آخه ما فامیلیم و همسرم بعد 7 سال منو گرفت و حتی روز بله برون که ما رسم داریم قند بشکونیم مادرشوهرم نمی ذاشت قند شکسته شه.

    - - - Updated - - -

    عزیزم فقط بسپرش به خدا. خدا خودش میدونه کی رو کجا بنشونه. از خدا که مهربونتر نیستیم.

    در دلم باز شده ببخشید. عید امسال مادر شوهرم کاری کرد یه هفته خونه زندگیمو ول کردم و قهر کردم ورفتم خونه بابام. یه ماه

    اون ماجرا نگذشته بود که مادرشوهرم الکی الکی یهو مریض شد. هر دکتری هم بردن معلوم نشد چشه. فشارش رفته بود بالا

    ولی نمیدونم چرا یه هفته تو بیمارستان مغز و اعصاب خوابید. هنوز هم نمیدونم چش بود. فقط میدونم خدا آه مظلوم رو زمین نمیذاره.

    این مادرشوهر چه بلاها که به سر من نیاورده. دایانا جان عزیزم تو تنها نیستی. هر کی یه جوری یه مدلی داره میکشه از این مارشوهرا.

    پس زیاد خودتو ناراحت نکن و به خدا توکل کن.

  4. #13
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دايانا نمایش پست ها
    مرسي بيخيال جون
    اميدوارم قبل سال همه چيز حل بشه امسال سال خوبي براي ما نبود از اول سال مشكلات و ناراحتي .... اين رسم روزگاره مادر بزرگ من مادرم را خيلي اذيت كرد همه ميدونستند آخرش هم كه ميخواست بره اون دنيا همه گفتن حلالش كن دار زجر ميكشه خوب يه دختر جون رواينهمه اذيت كني زوزهاو شبهاشو خراب كني بعد با يه كلمه ميخواد اون دنيا براش آباد بشه نميشه كه ..............حالا اينم آخرش همين ميشه حلا ل كن رو براي اين وقتها گذاشتن ديگه وقتي جاده بسته باشه اين جمله ميشه يه جمله جادويي براي باز شدن درهاي بهشت ولي من منتظر شنيدن اين جملات نيستم خودم هم دلم نمي خواد اين جمله را به كسي بگم فقط دلم ميخواد هر كسي بفهمه داره چيكار ميكنه و دست از آزار ديگران بردارن ..........................

    درود بانو دایانای گرامی

    نمیدونم خداوکیلی چی بگم ولی خوشحالم که هموطنی مثل شما دارم درسته بهتون بدی کرده ولی دوسش دارین شوهرت خیلی خوبه بخدا حق دارین منم اگه جای شوهرتون بودم شاید همین کارو میکردم کم می آوردم و نمیرفتم ولی تورو خدا شماها خاوهشا اینکارو نکنین حق دارین بخدا میدونم اذیت شدین از بس حرص خورد گلپسرت توی بیمارستان بستری شد بخدا همه رو میدونم تک تک کلماتی رو که خوندم از نوشته هاتون رو زجری رو که کشیدین حس کردم ولی میدونم دوس دارین برین بهش سر بزنین دختر احساساتی هستین اگه اون بده شما بد نباش شما خوب باش و خوبی کن نه فقط بخاطر اینکه مادرشوهرتون و سنش بالاست نه بزار به حساب اینکه خدا خیلی دوس داره آدمایی که به پدر مادراشون خوبی میکنن گرچه اونا قدرشونو نمیدونن ولی شما بازم اگه امکانش هستش خواهشا بهشون سر بزنین میدونی یاد چی میوفتم شاید منظورم رو با این داستان بهتر بتونم بیان کنم.

    فرمایش امام صادق(ع) اگه اشتباه نکنم میگن اگه یه سید در خونتون رو زد حتی دهنش بوی مشروب هم میداد به احترام ما بهش احترام بزارین من خودم سیدم نه اهل بی اخلاقی دروغ و غیبت و درویی و دزدی و پدرسوختگی و دوبهم زنی هستم نه بداخلاق و بی ادب خیلی خوب نیستم ولی بدم نیستم عید غدیرا خونمون نزدیک 700 تا 800 نفر میان خداروشکری نه بخاطر اینکه اخلاق بابام خوبه و یا ماها بخاطر اینکه سید هستیم بهمون احترام میزارن و دوسمون دارن بچه زن پیرزن و مرد و پیرمرد کلی پله رو میان بالا بخدا اینقدی خجالت میکشم میکشم

    بزار بگه هرچی دوس داره به هرکی دلش میخواد شماهم دلیلی نداره واسه همه توضیح بدین مهم اینه اونی که بالا سرتونه همه چی رو میبینه و خودتون ته دلتون راضی هستین نمیشه تغییرش بدین همینیه که هست درضمن کسی از خواهر برادراش ایمیل داد بهتون فحاشی کرد بلاکش کنین قرار نیست بهشون جواب پس بدین ناراحت هستن میتونن خودشون بیان تهران نزدیک ایشون ازشون نگهداری کنن همین رو بهشون محکم بگین کسی حق بی احترامی نه به شما نه به شوهرتون رو نداره مادر و پدر فرق داره به گردنتون حق دارن گرچه اخلاقشون اگرم خوب نباشه ولی بازم بهتره بهشون احترام بزاریم.اونا هم بهتره یکمقدار مراعات دیگران رو بکنن که خیلی خوب میشه.

    ولی شما خواهشا دست از خوبی نکش بسه هشت ماه به یه بهونه ای یه سر بهشون بزنین هرچی هم گفتن از این گوش بشنو و از اون یکی در کن.

    ولی به دیگران حق بی احترامی به خودتون رو نده توضیح نده فقط بگو ما همینقدر از دستمون بر میاد ناراحتین خودتون بیاین همین نه بیشتر

  5. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 92 [ 08:57]
    تاریخ عضویت
    1388-8-17
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    3,236
    سطح
    35
    Points: 3,236, Level: 35
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 114
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    1

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    - - Updated - - -

    مرسي kamr و khalegezy عزيز

    آره واقعا همسرم مادرشو خوب ميشناسه اوايل سعي ميكرد كه يه جورايي همه چيز را بپوشونه تا من متوجه شخصيت واقعي مادرش نشم ولي به مرور زمان ديگه خودش هم به زبون مياورد و هميشه به من ميگه تو خيلي خوبي با اينكه اينقدر بدي ميبيني بازم دلت پاكه چون من هر چند روز يكبار بهش ميگم برو پيش مادرت ولي طفلكي همسرم سر اين ناراحتي ها كلي مريضي كشيد

    گاهي برام سوال ميشه كه عاطفه مادري يعني چي ؟؟؟؟
    ميدوني هميشه به من مي گفتن كه اگه همسرت خوب باشه و كنارت باشه ديگه برات بقيه مهم نباشن ولي من هيچوقت دلم نمي خواد روابط اينقدر بهم ريخته باشه درسته خدارو شكر همسرم كنارمه ولي تو چشماش ميخونم كه نگران مادرش هم هست گاهي وقتها كه تو فكره بهش ميگم راستشو بگو به چي فكر ميكني ميگه به مادرم الان نگرانشم امروز هوا خيلي سرده ولي باورتون نميشه پامون جلو نمي ره واقعا جلو نمي ره راستش آدم خوبي نيست ميترسيم بريم يك دفعه خودشو بزن به غش بعد به همه بگه اينا اومدن اينجا منو ناراحت كردن چون اين يه نمونه از كاراشه اونوقت ديگه نمي شه كاريش كرد


    يكبار هم همسرم بهم همينو گفت .... نظرش اين بود كه ما با نيت خير ميريم جلو از نيت خودمون هم آگاهيم ولي از نيت اون هم آگاهيم اون ميخواد كاري كنه كه همه به خاطرش با ما دعوا كنند ولي هيچوقت نتونستيم بفهميم كه چرا باورتون نمي شه واقعا چرا
    شايد باورتون نشه الان كه دارم مينويسم با اينكه اينقدر بدي كرده تو دلم هيچي نيست ولي اين آدم روح خوبي نداره من تو زندگيم مثل اين شخصيت نديدم



    دلم ميخواد بريم يه جايي كه هيچوقت دستش به ما نرسه ،،،عمر دست خداست شايد عمر ما از اون كوتاهتر باشه ولي دلم ميخواد اينقدر ازش دور بشيم كه تا آخر عمر نتونه مارو ببينه

    اوايل بهش زنگ ميزدم با لحن بد بهم بي احترامي ميكرد حتي اجازه نمي داد حالشو بپرسم بعد همسر گفت زنگ نزن بعدش به مناسبتهاي مختلف كه پيش ميومد ايميل دادم كه هيچوقت جواب نمي داد حالا فكر ميكنم ديگه ايميل هم ندم پس اون خودش داره به ما مسير ميده كه چطور باهاش برخورد كنيم با اين روش ميخواد بگه ما مقصريم ميدونم الان به همه گفته اينا پشيمون شدن هي ايميل ميدن من جواب نمي دم ولي باعث ميشه كه ديگه ايميل هم نديم شايد واقعا دوست داره ما تو زندگيش نباشيم ما فكر مون اشتباست

    ضمن اينكه ايشون آدم تحصيلكرده ست بيسواد و ساده نيست كه از روي ناداني دست به اين كارها بزنه اگه بيسواد بود و بسته فكر ميكرد كلا جريان فرق ميكرد



  6. 2 کاربر از پست مفید دايانا تشکرکرده اند .

    kamr (چهارشنبه 25 دی 92), khaleghezey (چهارشنبه 25 دی 92)

  7. #15
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    عزیزم وقتی ادما پیر میشن کم کم تواناییهاشونو از دست میدن و یه جورایی انگار دارن برمیگردن به زمان بچگیهاشون . یعنی کاراشون و افکار هاشون عین بچه ها میشه و انتظار دارن بچه هاشون هم مثل پدر مادر اینا باشن یعنی جای بچه ها و پدر مادرا عوض میشه به خاطر همین انتظاراتشون خیلی بالاست حافظه شون کم میشه . خیلی از کارا رو از روی بد جنسی نمی کنن بلکه اقتضای سنشونه مثل بچه ها که بعضیا خیلی شیطونن و لجباز ولی خوب بعضیا م ارومن . پس شما در هر حال مجبورین بهشون محبت کنید حالا عکس العمل ایشون هر چقدر هم بد باشه مهم نیست شما اول به خاطر خدا بعد هم به خاطر شوهرتون اینکارو بکنین مطمئن باشین نه خدا بی پاسخ میذاره و نه شوهرتون این خوبی تونو فراموش میکنه مواظب باشید به خاطر این کارتون هیچ وقت منت سزش نذارید وغر نزنید میدونم خیلی سخته ولی همسرتون خودش درک میکنه پس رسیدگیتونو از سر بگیرید و بدون بحث و دعوا فقط محبت کنید فکر کنید غیره شما هیچ کسو نداره دستشو بگیرید تا خدا دستتونو بگیره . خوشحال باشید که خداوند این فرصتو در اختیارتون قرار داده . انشاالله که از این آزمون سخت سربلند بیرون میایید و عاقبت به خیر میشید

  8. کاربر روبرو از پست مفید واحد تشکرکرده است .

    khaleghezey (چهارشنبه 25 دی 92)

  9. #16
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دايانا نمایش پست ها
    - - Updated - - -

    مرسي kamr و khalegezy عزيز

    آره واقعا همسرم مادرشو خوب ميشناسه اوايل سعي ميكرد كه يه جورايي همه چيز را بپوشونه تا من متوجه شخصيت واقعي مادرش نشم ولي به مرور زمان ديگه خودش هم به زبون مياورد و هميشه به من ميگه تو خيلي خوبي با اينكه اينقدر بدي ميبيني بازم دلت پاكه چون من هر چند روز يكبار بهش ميگم برو پيش مادرت ولي طفلكي همسرم سر اين ناراحتي ها كلي مريضي كشيد

    گاهي برام سوال ميشه كه عاطفه مادري يعني چي ؟؟؟؟
    ميدوني هميشه به من مي گفتن كه اگه همسرت خوب باشه و كنارت باشه ديگه برات بقيه مهم نباشن ولي من هيچوقت دلم نمي خواد روابط اينقدر بهم ريخته باشه درسته خدارو شكر همسرم كنارمه ولي تو چشماش ميخونم كه نگران مادرش هم هست گاهي وقتها كه تو فكره بهش ميگم راستشو بگو به چي فكر ميكني ميگه به مادرم الان نگرانشم امروز هوا خيلي سرده ولي باورتون نميشه پامون جلو نمي ره واقعا جلو نمي ره راستش آدم خوبي نيست ميترسيم بريم يك دفعه خودشو بزن به غش بعد به همه بگه اينا اومدن اينجا منو ناراحت كردن چون اين يه نمونه از كاراشه اونوقت ديگه نمي شه كاريش كرد


    يكبار هم همسرم بهم همينو گفت .... نظرش اين بود كه ما با نيت خير ميريم جلو از نيت خودمون هم آگاهيم ولي از نيت اون هم آگاهيم اون ميخواد كاري كنه كه همه به خاطرش با ما دعوا كنند ولي هيچوقت نتونستيم بفهميم كه چرا باورتون نمي شه واقعا چرا
    شايد باورتون نشه الان كه دارم مينويسم با اينكه اينقدر بدي كرده تو دلم هيچي نيست ولي اين آدم روح خوبي نداره من تو زندگيم مثل اين شخصيت نديدم



    دلم ميخواد بريم يه جايي كه هيچوقت دستش به ما نرسه ،،،عمر دست خداست شايد عمر ما از اون كوتاهتر باشه ولي دلم ميخواد اينقدر ازش دور بشيم كه تا آخر عمر نتونه مارو ببينه

    اوايل بهش زنگ ميزدم با لحن بد بهم بي احترامي ميكرد حتي اجازه نمي داد حالشو بپرسم بعد همسر گفت زنگ نزن بعدش به مناسبتهاي مختلف كه پيش ميومد ايميل دادم كه هيچوقت جواب نمي داد حالا فكر ميكنم ديگه ايميل هم ندم پس اون خودش داره به ما مسير ميده كه چطور باهاش برخورد كنيم با اين روش ميخواد بگه ما مقصريم ميدونم الان به همه گفته اينا پشيمون شدن هي ايميل ميدن من جواب نمي دم ولي باعث ميشه كه ديگه ايميل هم نديم شايد واقعا دوست داره ما تو زندگيش نباشيم ما فكر مون اشتباست

    ضمن اينكه ايشون آدم تحصيلكرده ست بيسواد و ساده نيست كه از روي ناداني دست به اين كارها بزنه اگه بيسواد بود و بسته فكر ميكرد كلا جريان فرق ميكرد



    درود دگربار بر شما بنوی محترم

    اینجا حتی یه نفرم فکر نکنم پیدا بشه بهتون بگه کارتون اشتباه و حق ندارین نرین بخدا همه دوستان درکتون میکنن ما هم انسانیم و حس میکنیم چقدر زجر کشیدین

    ولی خواهشا ازمون نخواین که بهتون نگیم یه سر بهشون بزنین واقعا نمیتونیم اینو نگین اون بد شما خوب و خانوم شما لطف کنین بهشون سر بزنین بزار هرچی میخواد بگه هیچکدوم از بابا بزرگ و مادربزرگام رو ندیدم قسمت نشد.خدا شاهده طاقت شما رو هم ندارم شما خیلی خوب و مهربونین خیلی اخلاقاش زشته ولی واسه رضای خدا یه سر بهشون بزنین مادر هرچی هم بد باشه مادره خواشها برین روی بچه های سایت رو زمین نزین

  10. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 92 [ 08:57]
    تاریخ عضویت
    1388-8-17
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    3,236
    سطح
    35
    Points: 3,236, Level: 35
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 114
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    1

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان خوبم واقعا تحت تاثير حرفهاتو ن قرار گرفتم

    نمي دونم چيكار كنم ميخواستم تلفن رو بردارم اول بهش زنگ بزنم ولي بايداول يه صحبت با همسرم بكنم ببينم چي ميگه امشب باها ش صحبت ميكنم شما همگي خوبيد فكر ميكنم متوجه شديد كه من خيلي از كارهاشو براتون نگفتم و بطور كلي حرف زدم ولي تورو خدا از خدا بخواهيد اين مشكل قبل عيد حل بشه نمي خوام تو عيد يه مشكل بزرگ پيش بياد ولي بازم از حرفهاي خوبتون احساس آرامش دارم

    اينكه تو پيري اخلاقيات آدم عوض ميشه واقعا قبول دارم شايدم درسته كارهاش بدون برنامه ريزي باشه شايد اقتضاي سنه الان نسبت به كارهاش هم دچار شك شدم نمي دونم اميدوارم اگه قراره قدمي بردارم نتيجه بد نداشته باشه كه بعد ديگه باز خودم را سرزنش ميكنم



  11. کاربر روبرو از پست مفید دايانا تشکرکرده است .

    khaleghezey (چهارشنبه 25 دی 92)

  12. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array
    عزیزم حالا که میخوای قدم خیر برداری پس هر دو جنبه اش رو در نظر بگیر . هم جنبه خوبشو که دیگه تو این مدت شاید فکر کرده و دیگه کاری به

    کارتون نداره وجنبه دومش که به خاطر این مدت که بهش سر نزدید بدتر و بداخلاقتر از قبل بشه و ناراحتی ایجاد کنه.

    میخواستم بگم اگه هدفت فقط انجام کار خیره و فقط برای رضای خدا و آرامش دل خودته اگر هم کاری کرد و ناراحتی ایجاد کرد خودتو آماده کن که

    برات مهم نباشه.


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.