به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 50
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 01 مرداد 98 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1391-9-30
    نوشته ها
    143
    امتیاز
    6,685
    سطح
    53
    Points: 6,685, Level: 53
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 251 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام دوست عزیز
    حرف دل منو زدی. شرایط منم دقیقا شبیه شرایط شما بود با تولد فرزندم یک سری تغییراتی در من بوجود اومد و کمتر فرصت تفکر به این چیزا رو پیدا کردم . مهمتر اینکه همکارام که همه آقا هستن تغییر نگرش 180 درجه ای بهم پیدا کردن. دیگه زیاد بهم توجه نمی کنن و صحبتی هم داشته باشیم حول و حوش بچه هامونه. حتی همه می دونن که همسرم زیاد مسافرت میره.
    پس سعی کن کمتر به این موضوع فکر کنی و روی بچه دارشدنتون برنامه ریزی کن. ضمنا مرخصی و تو خونه نشستن فقط باعث میشه افکار مزاحم و منفی زیادی بهت فشار بیاره.
    دقیقا من و همسرم هم هرگز تصور خیانت همدیگه رو نداریم و همسرم میگه بعد از یه مدت زن و شوهر اونقدر باهم صمیمی میشن که مثل خواهر برادر میشن.

  2. 2 کاربر از پست مفید suzana تشکرکرده اند .

    کاغذ بی خط (دوشنبه 23 دی 92), یک دختر (یکشنبه 22 دی 92)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 تیر 97 [ 11:22]
    تاریخ عضویت
    1392-5-06
    محل سکونت
    زیر اسمان خدا
    نوشته ها
    203
    امتیاز
    5,485
    سطح
    47
    Points: 5,485, Level: 47
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 294 در 130 پست

    Rep Power
    33
    Array
    بعد از یه مدت زن و شوهر اونقدر باهم صمیمی میشن که مثل خواهر برادر میشن
    سلام
    از استارتر تاپیک بی‌ نهایت عذر خواهی‌ می‌کنم که وسط این تاپیک سوالم رو مطرح کردم ; اما الان یه لحظه ترسیدم و با خوندن این جمله کلی‌ سوال اومد به ذهنم...

    suzana عزیز
    می‌شه بیشتر برام توضیح بدید؟ یعنی‌ صمیمیت اون‌ها مثل صمیمیت یک خواهر و برادر می‌شه؟بدونه اون حس اولیه و کشش و جاذبه؟
    با هیچکس بر سر باورش نمى جنگم؛

    خداى هر کس همان است که؛

    درون او با وی سخن مى گوید ...

  4. کاربر روبرو از پست مفید yektaye tanha تشکرکرده است .

    یک دختر (یکشنبه 22 دی 92)

  5. #13
    Banned
    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 اردیبهشت 93 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1392-10-22
    نوشته ها
    333
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience PointsOverdriveSocial3 months registered
    تشکرها
    518

    تشکرشده 726 در 247 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    شوهر شما از وقتی که مسافرت میره دیگه به شما نمیرسه و شما هم بهش اعتماد کامل دارین
    اکثر مردها اگر در شرایط شوهر شما قرار بگیرند و به مسافرت به کشور های خارجی مثل تایلند و دبی یا ترکیه برند احتمال اینکه رابطه های خارج از ازدواج داشته باشند زیاد هستش در خیلی از این کشور ها مراکزی برای این کارها هست و حتی هتل ها هم محل سالمی نیست
    بنظر من کنترل خودتونو روی شوهرتون بیشتر کنید (کنترل نه بد بینی)مثلا حتما کاغذ هایی که تو جیبشه رو چک کنید و لب تاب و موبایل و آدرس ها و .....
    بهتره کاملا مخفیانه این کار رو بکنید
    در ضمن بصورت غیر مستقیم ریز هزینه ها یی که خرج کرده و آدرس هایی که رفته و کارهایی که انجام داده و ... رو بدست بیارید
    مهم نیست مسافرت همسرتون به خارج از کشور بوده یا داخل کشور (بعضی مواقع ممکنه مسافرتی رخ بده که صرفا جنبه تفریحی و به اسم کار هستش)
    اما نکته مهم اینه که نباید بد بین باشید و خوش بین هم نباشید

    در مورد خودتون باید بگم خیانت گناه بزرگیه
    در همسایگی ما پره از زنای بالای 30 سال متاهل که با پوشیدن البسه تنگ و آرایش فراوان دنبال دوستی با پسر های کم سن و خوشتیپ هستند
    بدون اینکه شوهرشون آدم بدی باشه یا در رفع نیاز های اونا کم کاری کرده باشه
    نمیدونید چه گناه بزرگی مرتکب میشید با این کارتون
    از یک طرف شیطان اینطوری فشار میاره که خونت خالیه و از طرف دیگه هم شوهرت نیست و نگاه های مردم رو برات زیبا میکنه و داشتن رابطه رو حق تو میدونه
    باور کن بعد از برقراری اولین رابطه تازه چشمات باز میشه و میفهمی چه کار زشتی انجام دادی

    رابطه ی تو یکبار شکل میگیره و نهایتا 15 دقیقه لذت توش هست اما هزاران بار توی ذهنت مرور میشه و احساس گناه تا آخر عمر باهات هست
    شوهرت که نیست اما خدا که هست جلوی چه کسی اینکارو کردی ؟

    من مطمئنم که تا چند سال آینده به شیطان میبازی و وارد گناه میشی چون فشار شیطان بیشتر و بیشتر میشه با عباراتی مثل اینکه تو سنت داره میره بالا و نباید یک رابطه ساده داشته باشی؟
    با دیدن دختر های مجرد یا زنان متاهلی که هر شب با یک نفر هستند حس میکنی که چیت از اونا کمتره چرا تو نباید این کارو بکنی

    متاسفانه مشابه حالت شما در دو نفر از زنان همسایه ما هست و دیدم که با پوشیدن لباس هایی که هر کسی رو تحریک میکنه به بهانه جارو کردن یا پهن کردن لباس ذهن پسرهای کم سن و سال رو هدف قرار میدن

    پسرها بدلیل سختی های ازدواج و هزار قانون مزخرفی که داریم مثل انبار باروتی هستند که فقط یک جرقه میخواد

    خیلی از دوستان من سنشون بالاست و بدلیل مشکلات اقتصادی نتونستن ازدواج کنن یا در رابطه شکست خوردن
    خوب معلومه که اگه یه زن یه ذره رفتار تحریک پذیر از خودش نشون بده کلی پسر جذبش میشن

    من خودمو جای زنهایی که اینطور هستند میذارم و اگه جای اونا بودم اول از همسرم طلاق میگرفتم بعد به دنبال معاشرت با پسر ها بودم
    با اینکار زندگیم خراب میشد ولی گناهی که میکردم خیلی کمتر بود

    بعد از معاشرت با چند پسر که فقط طالب رابطه جنسی اونم زودگذر هستند مطمئنم احساس خیلی بدی زن رو فرا میگیره تازه اون موقع هستش که زنها به ارزش شوهرشون پی میبرن اما زمانی که یا از همسرشون جدا شدن یا گناهی در حق همسرشون انجام دادن که باید در محضر خدا جوابگو باشن

    من 26 سالمه و یه پسر مجرد هستم که تا حالا با کسی رابطه نداشتم اما چند بار ممکن بود به دام روابطی که با خیانت همراه آلوده بشم که به خواست خدا نشدم
    ببخشید اگه خیلی رک گفتم چون متوجه شدم که شما زن پاکی هستی خواستم خیلی رک تمام حقایق رو بگم

  6. 5 کاربر از پست مفید 1234567 تشکرکرده اند .

    فرشته اردیبهشت (جمعه 11 بهمن 92), کامران (دوشنبه 23 دی 92), یک دختر (یکشنبه 22 دی 92), خانوم مجرد (دوشنبه 23 دی 92), رنگین (سه شنبه 15 بهمن 92)

  7. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 08 خرداد 99 [ 15:45]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    399
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 833 در 318 پست

    Rep Power
    58
    Array
    خانم سوال کننده کاملا با حرفهای اقای 1234567 موافقم،توصیه میکنم حرفهاشونو چند بار بخونید،ایشون راست میگند،شیطون یواش یواش رخنه میکنه تو ادم(براتون عذر و بهونه میتراشه و برای اینکه شما عمل بدی رو مرتکب شید کارتونو توجیه میکنه)اما کافیه فقط یک بار این کار رو کنید،عذاب وجدانی سراغتون میاد که تا اخر عمرتون سایش بالا سر ماست،به شخصه هر شخص متاهلی رو که این کار رو کرده دیدم بدبخت شده،برید وبلاگ زیر رو بخونید تا بفمید چی میگم :(( خیانت زن و مرد متاهل به همدیگر)) برید قسمت نظرات رو بخونید تا ببینید کسایی که این کار رو کردن و الان چه بر سرشون اومده،شده در مرحله اخر طلاق بگیرید خیانت نکنید.

  8. 2 کاربر از پست مفید samanft تشکرکرده اند .

    فرشته اردیبهشت (جمعه 11 بهمن 92), یک دختر (یکشنبه 22 دی 92)

  9. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 12 اردیبهشت 93 [ 15:23]
    تاریخ عضویت
    1389-6-08
    نوشته ها
    231
    امتیاز
    2,981
    سطح
    33
    Points: 2,981, Level: 33
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    227

    تشکرشده 409 در 163 پست

    Rep Power
    37
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط 1234567 نمایش پست ها
    سلام

    اکثر مردها اگر در شرایط شوهر شما قرار بگیرند و به مسافرت به کشور های خارجی مثل تایلند و دبی یا ترکیه برند احتمال اینکه رابطه های خارج از ازدواج داشته باشند زیاد هستش در خیلی از این کشور ها مراکزی برای این کارها هست و حتی هتل ها هم محل سالمی نیست


    در همسایگی ما پره از زنای بالای 30 سال متاهل که با پوشیدن البسه تنگ و آرایش فراوان دنبال دوستی با پسر های کم سن و خوشتیپ هستند

    با دیدن دختر های مجرد یا زنان متاهلی که هر شب با یک نفر هستند حس میکنی که چیت از اونا کمتره چرا تو نباید این کارو بکنی

    متاسفانه مشابه حالت شما در دو نفر از زنان همسایه ما هست و دیدم که با پوشیدن لباس هایی که هر کسی رو تحریک میکنه به بهانه جارو کردن یا پهن کردن لباس ذهن پسرهای کم سن و سال رو هدف قرار میدن

    پسرها بدلیل سختی های ازدواج و هزار قانون مزخرفی که داریم مثل انبار باروتی هستند که فقط یک جرقه میخواد

    خیلی از دوستان من سنشون بالاست و بدلیل مشکلات اقتصادی نتونستن ازدواج کنن یا در رابطه شکست خوردن
    خوب معلومه که اگه یه زن یه ذره رفتار تحریک پذیر از خودش نشون بده کلی پسر جذبش میشن

    من خودمو جای زنهایی که اینطور هستند میذارم و اگه جای اونا بودم اول از همسرم طلاق میگرفتم بعد به دنبال معاشرت با پسر ها بودم
    با اینکار زندگیم خراب میشد ولی گناهی که میکردم خیلی کمتر بود
    بزرگوار چهار خط مطلب نوشتی به چند نفر توهین کردی و تهمت زدی؟ تو از کجا از نیت پنهان بقیه مردم آگاهی؟ شما پلیس و داروغه ذهن مردمی؟

    - - - Updated - - -

    لطفا در این مورد با روانپزشناس خانم صحبت کنین ، ممکنه ریشه صحبتها یا احساس شما جای دیگه ای باشه که خودتون هم بیخبر باشید. روانشناس در جند جلسه براتون مشخص میکنه که ریشه این حس کجاست و چطور میتونین از این احساس عذاب و ناراحتی دور بشین.

  10. 5 کاربر از پست مفید samanis تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (یکشنبه 22 دی 92), کامران (دوشنبه 23 دی 92), کاغذ بی خط (سه شنبه 15 بهمن 92), یک دختر (یکشنبه 22 دی 92), روژان20 (یکشنبه 22 دی 92)

  11. #16
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,082 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    لطفا به مثالهایم توجه ویزه کنید.
    بعضی مسائل در روانشناسی مثل شروع یک سرماخوردگی هست.
    بعضی مسائل هم مثل شروع یک دیابت
    بعضی مسائل هم مثل شروع سرطان
    بعضی مسائل هم مثلا در معرض ایداز قرار گرفتن هست.

    بدیهی هست هر کدام ترس خودش را دارد و هر کدام راهکار خودش را دارد و هر کدام هم هزینه خاص خودش.

    مسائل شما مانند مثالی هست که کسی در معرض ایدز قرار بگیرد. شما بسیار توانا هستید که ایدز نگیرید. اما اگر گرفتید. دیگر شما برده آن می شوید.
    یا باید ما جلوی اشتباهاتمان را بگیریم. یا بالاخره اشتباهاتمان جلوی ما را می گیرد.

    شما به خاطر ضعفی که در این مورد در خودتان احساس می کنید. سریعا باید کار خود را ترک کنید. و تا اطلاع ثانوی به شغل شریف خانه داری روی بیاورید.
    از طرفی دنبال راهکارهایی بگردید که ارتباط عاطفی و جنسی خود را با شوهرتان را گسترده و عمیق کنید.
    باید ابتکاراتی در این مورد به کار گیرید.

    پس یک دافعه
    یک جاذبه

    شاید بگویید ترک کار هزینه سنگینی هست. اما به شما بگویم کمترین هزینه ای هست که می تواند از مشتعل شدن جنگل زندگیتان جلوگیری کند.

    شما الان در موقعیت برنده هستید. و فاعل انجام کار هستید و قدرتمند.
    اما اگر بلغزید موقعیت شما سریعا به موقعیت بازنده تبدیل می شود. در آن زمان هم کارت را از دست می دهی، هم زندگیت را هم ابرویت را.

    اینکه شجاعت کردی و قبل از لغزیدن مسئله ات را مطرح کردی واقعا عالی است و به شما به خاطر این قدرتت تبریک می گویم.
    یک گام دیگر هم بردار ، و توصیه ام را جدی بگیر و به کار بگیر.
    چون هیچ مشاوره گرفتنی ، بدون اجرای مشورت به نتیجه نخواهد رسید و طرح خام این مسئله بدون اینکه تغییر روش دهید ، مشکل شما را حل نخواهد کرد.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  12. 10 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (دوشنبه 14 تیر 95), فرهنگ 27 (یکشنبه 22 دی 92), فرشته مهربان (دوشنبه 23 دی 92), کامران (دوشنبه 23 دی 92), کاغذ بی خط (دوشنبه 23 دی 92), یک دختر (یکشنبه 22 دی 92), روژان20 (یکشنبه 22 دی 92), رنگین (سه شنبه 15 بهمن 92), شیدا. (دوشنبه 23 دی 92), عشق آفرین (جمعه 11 تیر 95)

  13. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 26 شهریور 95 [ 14:54]
    تاریخ عضویت
    1391-6-24
    نوشته ها
    215
    امتیاز
    4,122
    سطح
    40
    Points: 4,122, Level: 40
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    566

    تشکرشده 594 در 190 پست

    Rep Power
    33
    Array
    من کاملا درکت میکنم و برای خودم هم همین موضوع یه کم کمرنگ تر پیش اومد. اصلا کس خاصی نبود فقط حس اینکه مثل قبل به رفتارها و توجهات آقایون اطرافم بی توجه نبودم و دست خودم هم نبود.اینم بگم همش ذهنی بود و رفتارم اصلا تغییر نکرده بود.
    اما بعد که چهره معصوم همسرم تو ذهنم میومد و اینکه اون الان تو محل کارش و داره برای زندگیمون تلاش میکنه و اینکه وقتی میاد چقدر خسته است. یاد حرفاش ...یاد پاکیش و..... بغضم میگرفت و ازین فکرام متنفر میشدم. و سعی کردم جلوی رشد این ذهنیتها و افکار مسموم رو بگیرم.خدا روشکر موفق شدم
    شما هم دوست گلم مطمئنا بخاطر مشغله همسرت و بی توجهی اجباری ایشون نسبت به مسایل عاطفیت نگاهت تغییر کرده و متوجه آقایون اطرافت شدی وگرنه همیشه این آدمای بی اخلاق و بی وجدان که حتی به زن متاهل هم چشم دارن دور و برمون هست. همونطور که تا قبل ازین خودتو حفظ کردی حالا هم میتونی. وقتی توجهات اینجور آدما رو دیدی یادت بیفته که همسرت الان کجاست و اینکه تو دوست داری اون تو همچین شرایطی چیکار کنه. اینکه همین آدمای چشم ناپاک هم اگه توجه تو رو ببینن برای شوهرت دلشون میسوزه که چرا همسری داره که حتی نگاها و یا حرفا بهش خیانت میکنه. گفتم خیانت چون اسمش همینه. خیلی سنگین و تلخو وحشتناک.
    مطمئنم شما میتونی خودتو کنترل کنی و به اینجا نمیکشه فقط خواستم بگم خونه آخرش چیه.
    اگه همسرت ازت دوره سعی کن باهمون ارتباطاتی که داری باهاش خلاش رو پر کنی و دیگه اینکه رک بهش بگو که وقتی نیست بهش خیلی نیاز داری و تحملش سختته بذار بدونه که چقدر مهمه کنارت باشه.

  14. 5 کاربر از پست مفید روژان20 تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (دوشنبه 14 تیر 95), کامران (دوشنبه 23 دی 92), کاغذ بی خط (دوشنبه 23 دی 92), یک دختر (یکشنبه 22 دی 92), شیدا. (یکشنبه 22 دی 92)

  15. #18
    Banned
    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 اردیبهشت 93 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1392-10-22
    نوشته ها
    333
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience PointsOverdriveSocial3 months registered
    تشکرها
    518

    تشکرشده 726 در 247 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط samanis نمایش پست ها
    بزرگوار چهار خط مطلب نوشتی به چند نفر توهین کردی و تهمت زدی؟ تو از کجا از نیت پنهان بقیه مردم آگاهی؟ شما پلیس و داروغه ذهن مردمی؟
    به چه کسی توهین کردم ؟؟؟ لطفا فرد مورد نظر و توهین من رو بیان کنید خودم بدونم ؟؟؟؟

  16. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 92 [ 23:49]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    234
    سطح
    4
    Points: 234, Level: 4
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    43

    تشکرشده 27 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها
    با سلام و احترام
    لطفا به مثالهایم توجه ویزه کنید.
    بعضی مسائل در روانشناسی مثل شروع یک سرماخوردگی هست.
    بعضی مسائل هم مثل شروع یک دیابت
    بعضی مسائل هم مثل شروع سرطان
    بعضی مسائل هم مثلا در معرض ایداز قرار گرفتن هست.

    بدیهی هست هر کدام ترس خودش را دارد و هر کدام راهکار خودش را دارد و هر کدام هم هزینه خاص خودش.

    مسائل شما مانند مثالی هست که کسی در معرض ایدز قرار بگیرد. شما بسیار توانا هستید که ایدز نگیرید. اما اگر گرفتید. دیگر شما برده آن می شوید.
    یا باید ما جلوی اشتباهاتمان را بگیریم. یا بالاخره اشتباهاتمان جلوی ما را می گیرد.

    شما به خاطر ضعفی که در این مورد در خودتان احساس می کنید. سریعا باید کار خود را ترک کنید. و تا اطلاع ثانوی به شغل شریف خانه داری روی بیاورید.
    از طرفی دنبال راهکارهایی بگردید که ارتباط عاطفی و جنسی خود را با شوهرتان را گسترده و عمیق کنید.
    باید ابتکاراتی در این مورد به کار گیرید.

    پس یک دافعه
    یک جاذبه

    شاید بگویید ترک کار هزینه سنگینی هست. اما به شما بگویم کمترین هزینه ای هست که می تواند از مشتعل شدن جنگل زندگیتان جلوگیری کند.

    شما الان در موقعیت برنده هستید. و فاعل انجام کار هستید و قدرتمند.
    اما اگر بلغزید موقعیت شما سریعا به موقعیت بازنده تبدیل می شود. در آن زمان هم کارت را از دست می دهی، هم زندگیت را هم ابرویت را.

    اینکه شجاعت کردی و قبل از لغزیدن مسئله ات را مطرح کردی واقعا عالی است و به شما به خاطر این قدرتت تبریک می گویم.
    یک گام دیگر هم بردار ، و توصیه ام را جدی بگیر و به کار بگیر.
    چون هیچ مشاوره گرفتنی ، بدون اجرای مشورت به نتیجه نخواهد رسید و طرح خام این مسئله بدون اینکه تغییر روش دهید ، مشکل شما را حل نخواهد کرد.
    از همه ی دوستانی که لطف کردن و راهنماییم کردن واقعا سپاسگذارم، همین که توی این شرایط نظراتتون رو در اختیارم می گذارید خیلی بهم دلگرمی میده و کمکم می کنه...

    همینطور از شما جناب مدیر محترم، که لطف کردین و راهنمایی فرمودین.چیزی که شما می فرمائید درسته، اما من یه سوال مهم دارم، من چی کار کنم که رابطه ام با همسرم یا بهتره بگم حسم به همسرم مثل قبل بشه؟
    کارمم ترک کردم.. میدونم اگه حسم نسبت به همسرم برگرده همه چی درست میشه ....

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط suzana نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز
    حرف دل منو زدی. شرایط منم دقیقا شبیه شرایط شما بود با تولد فرزندم یک سری تغییراتی در من بوجود اومد و کمتر فرصت تفکر به این چیزا رو پیدا کردم . مهمتر اینکه همکارام که همه آقا هستن تغییر نگرش 180 درجه ای بهم پیدا کردن. دیگه زیاد بهم توجه نمی کنن و صحبتی هم داشته باشیم حول و حوش بچه هامونه. حتی همه می دونن که همسرم زیاد مسافرت میره.
    پس سعی کن کمتر به این موضوع فکر کنی و روی بچه دارشدنتون برنامه ریزی کن. ضمنا مرخصی و تو خونه نشستن فقط باعث میشه افکار مزاحم و منفی زیادی بهت فشار بیاره.
    دقیقا من و همسرم هم هرگز تصور خیانت همدیگه رو نداریم و همسرم میگه بعد از یه مدت زن و شوهر اونقدر باهم صمیمی میشن که مثل خواهر برادر میشن.
    ممنونم عزیزم از راهنماییت. من متاسفانه دوبار بچه دار شدم و هر دوبار نتونستم مادر بشم :(
    من همین مشکلو دارم، خواهر برادر شدن... این حالت رو دوست ندارم..
    من کلا با همکارام صحبت نمی کردم، ولی چون فقط با همسرم تلفنی محل کار صحبت می کردم همه می دونستن که من همسرم رو خیلی دوست دارم و حتی نمی دونستن که همسر من مسافرت زیاد میره.. ولی به هر حال من باهاشون به مشکل برخوردم ...

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط 1234567 نمایش پست ها
    سلام
    ممنون از راهنماییتون.. من به شوهرم صددرصد اطمینان دارم و راستش اصلا از چک کردن خوشم نمیاد، البته همسرم سفرهاش تایلند و ترکیه و این جور کشورها نیست، ولی حتی اگه هم بود باز من بهش اطمینان داشتم.
    همونطور که گفتم من خیلی ساده می گردم، بدون هیچ آرایشی و محل کارمم که همیشه با مغنعه هستم. لباس تنگ هم هیچ وقت نپوشیدم و نمی پوشم..
    من فقط همیشه روی تنها موندن حساس بودم، از بچگی این مشکل رو داشتم، و حالا با این شرایط .. همه چیز برام سخت تر و سخت تر شد و باعث شد که احساس کنم خیلی از همسرم فاصله گرفتم.. و مسائل دیگه ای که گفتم و برام ایجاد مشکل کرده

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط samanft نمایش پست ها
    خانم سوال کننده کاملا با حرفهای اقای 1234567 موافقم،توصیه میکنم حرفهاشونو چند بار بخونید،ایشون راست میگند،شیطون یواش یواش رخنه میکنه تو ادم(براتون عذر و بهونه میتراشه و برای اینکه شما عمل بدی رو مرتکب شید کارتونو توجیه میکنه)اما کافیه فقط یک بار این کار رو کنید،عذاب وجدانی سراغتون میاد که تا اخر عمرتون سایش بالا سر ماست،به شخصه هر شخص متاهلی رو که این کار رو کرده دیدم بدبخت شده،برید وبلاگ زیر رو بخونید تا بفمید چی میگم :(( خیانت زن و مرد متاهل به همدیگر)) برید قسمت نظرات رو بخونید تا ببینید کسایی که این کار رو کردن و الان چه بر سرشون اومده،شده در مرحله اخر طلاق بگیرید خیانت نکنید.
    من به هیچ وجه نمیخوام خیانت کنم، به هیچ وجه، فقط می خوام از این حس خلاص بشم و به زندگی عادیم برگردم ..

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط روژان20 نمایش پست ها
    من کاملا درکت میکنم و برای خودم هم همین موضوع یه کم کمرنگ تر پیش اومد. اصلا کس خاصی نبود فقط حس اینکه مثل قبل به رفتارها و توجهات آقایون اطرافم بی توجه نبودم و دست خودم هم نبود.اینم بگم همش ذهنی بود و رفتارم اصلا تغییر نکرده بود.
    اما بعد که چهره معصوم همسرم تو ذهنم میومد و اینکه اون الان تو محل کارش و داره برای زندگیمون تلاش میکنه و اینکه وقتی میاد چقدر خسته است. یاد حرفاش ...یاد پاکیش و..... بغضم میگرفت و ازین فکرام متنفر میشدم. و سعی کردم جلوی رشد این ذهنیتها و افکار مسموم رو بگیرم.خدا روشکر موفق شدم
    شما هم دوست گلم مطمئنا بخاطر مشغله همسرت و بی توجهی اجباری ایشون نسبت به مسایل عاطفیت نگاهت تغییر کرده و متوجه آقایون اطرافت شدی وگرنه همیشه این آدمای بی اخلاق و بی وجدان که حتی به زن متاهل هم چشم دارن دور و برمون هست. همونطور که تا قبل ازین خودتو حفظ کردی حالا هم میتونی. وقتی توجهات اینجور آدما رو دیدی یادت بیفته که همسرت الان کجاست و اینکه تو دوست داری اون تو همچین شرایطی چیکار کنه. اینکه همین آدمای چشم ناپاک هم اگه توجه تو رو ببینن برای شوهرت دلشون میسوزه که چرا همسری داره که حتی نگاها و یا حرفا بهش خیانت میکنه. گفتم خیانت چون اسمش همینه. خیلی سنگین و تلخو وحشتناک.
    مطمئنم شما میتونی خودتو کنترل کنی و به اینجا نمیکشه فقط خواستم بگم خونه آخرش چیه.
    اگه همسرت ازت دوره سعی کن باهمون ارتباطاتی که داری باهاش خلاش رو پر کنی و دیگه اینکه رک بهش بگو که وقتی نیست بهش خیلی نیاز داری و تحملش سختته بذار بدونه که چقدر مهمه کنارت باشه.
    ممنونم عزیزم که وقت گذاشتی ... من به هیچ وجه به خیانت فکر نمیکنم. دنبال یه راه حل دیگه هستم، یه راه حل که باعث بشه حداقل اون احساس سابقم به همسرم برگرده ..
    یک بار که سفرش خیلی طولانی شد خودش ازم پرسید که تحت فشار بودی یا نه و من گفتم که خیلی زیاد تحت فشار بودم، و اون چیزی نگفت.. همونطور که شما گفتین من اصلا نمی تونم حتی به خیانت فکر کنم چون همه اش چهره ی همسرم جلوی چشمم هست و احساس می کنم اگه این کار رو بکنم خودم نابود میشم..
    ولی از طرفی هم.. چطور می تونم این حسم رو کنترل کنم .. وقتی هیچ احساسی دیگه به همسرم ندارم (منظورم حس جنسی هست) .. من همسرمو واقعا دوست دارم اما هیچ کششی بهش ندارم ... :(

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    دوست عزیز،

    این دو لینک را درمورد سندرم سی سالگی ببینید. شاید کمکتون کنه.

    لینک اول
    لینک دوم
    خیلی ممنون از راهنماییتون، خوندمشون ...امیدوارم بتونم کنترلش کنم ..

  17. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 تیر 94 [ 05:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    284
    امتیاز
    3,610
    سطح
    37
    Points: 3,610, Level: 37
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    517

    تشکرشده 294 در 168 پست

    Rep Power
    40
    Array
    عزیزم نمیتونی از همسرت بخوای توی این سفرها همراهش باشی؟

    اگه اون نمیتونه کارش رو رها کنه شاید بشه شما همراهش باشی

  18. کاربر روبرو از پست مفید ساحل75 تشکرکرده است .

    یک دختر (دوشنبه 23 دی 92)


 
صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.