موضوع: آیا راهی برای اعتماد به کسی که در دوره آشنایی، با خانم دیگری ارتباط جنسی برقرار کرده وجود داره؟

سلام
مشکل خيلي پيچيده ست ازطرفي ما بخشي ازقضايا رو ميدونيم وبخش عمده اي رو نميدونيم وازطرفي هم نبايد ونميتونيم به اين راحتي قضاوتي درمورد ديگران بکنيم چه بسا هرکدام از ما خطاهايي رو انجام داده باشيم که برحسب تقدير تا بحال رو نشده وما آسوده ميتونيم درمورد خطاياي ديگران حرف بزنيم .............. اولا هيچ کس معصوم نيست وهر انساني به فراخور پيشامدهاي زندگي مرتکب خطاهاي فراوانن شده حالا جنس وقيافه اش فرق ميکنه دوما همه خطاکاران هم ميتونن راه وروش درست درپيش بگبرند سوما شما نميدونين که ايشون راه خطا رفته يا خير چون ممکنه طرف سيقه اش باشه وايشون کاملا شرعي مبادرت به اين کار کرده باشه ومتوسل به راههاي حرام نشده باشه ..........!
ولي اين ميتونه سايه سنگيني بر زندگي شما بندازه وهمچي رو تحت تاثير قراربده ؛ تصوراينکه ايشون رابطه جنسي ديگه اي با ديگري داشته به شدت عذابت ميده وممکنه اين رابطه عميق تر ازاوني باشه که فکرميکني پس بهتره اگردنبال آرامش ودوري جستن از تنش هستي چنين ريسکي نکني ولي نا به دليل متهم کردن ديگران بلکه بخاطر شرايط روحي وآرزوهاي خودت واينکه نميدوني چه تبعاتي ممکنه بعدها بر زندگي ات بذاره وتو نتوني باهاشون مقابله بکني ! موفق باشي

ممنونم دوست عزیز.
من ادعا نمیکنم که ماها بی گناهیم و چون دستمون رو نشده پس بنده ی خاص خدا هستیم،من میگم چه لزومی داشته خدا این خطا رو برای من برملا بکنه؟؟؟ چرا وقتی همه چیز داشت عاااالی پیش میرفت یهو همچین چیزی معلوم بشه؟ آیا به این معنیه که خدا از اتفاقاتی در آینده داره خبر میده ؟ یا اگر قرار بود یه خطای کوچیک کرده باشه و قرار بر ترکش بوده چرا باید رو میشد؟؟؟؟ چرا باید خدا اعتماد من رو از این فرد بگیره؟ این سؤال به شدت شده خوره ی روحم،تا میخوام قدمی برای بهبود رابطه بردارم یه ندایی بهم میگه پس یعنی خدا بیخودی یه نشونه فرستاد واسه ت!! و همین باعث میشه دوباره پام رو پس بکشم که باعث درگیری خیلی شدید لفظی بینمون شد و شاید قطع ارتباط از طرف ایشون...
راجع به اینکه فرمودین ممکنه صیغه بوده باشه پرسیدم،گفت نه....

- - - Updated - - -

ممنونم دوست عزیز.
من ادعا نمیکنم که ماها بی گناهیم و چون دستمون رو نشده پس بنده ی خاص خدا هستیم،من میگم چه لزومی داشته خدا این خطا رو برای من برملا بکنه؟؟؟ چرا وقتی همه چیز داشت عاااالی پیش میرفت یهو همچین چیزی معلوم بشه؟ آیا به این معنیه که خدا از اتفاقاتی در آینده داره خبر میده ؟ یا اگر قرار بود یه خطای کوچیک کرده باشه و قرار بر ترکش بوده چرا باید رو میشد؟؟؟؟ چرا باید خدا اعتماد من رو از این فرد بگیره؟ این سؤال به شدت شده خوره ی روحم،تا میخوام قدمی برای بهبود رابطه بردارم یه ندایی بهم میگه پس یعنی خدا بیخودی یه نشونه فرستاد واسه ت!! و همین باعث میشه دوباره پام رو پس بکشم که باعث درگیری خیلی شدید لفظی بینمون شد و شاید قطع ارتباط از طرف ایشون...
راجع به اینکه فرمودین ممکنه صیغه بوده باشه پرسیدم،گفت نه....

- - - Updated - - -

ممنونم دوست عزیز.
من ادعا نمیکنم که ماها بی گناهیم و چون دستمون رو نشده پس بنده ی خاص خدا هستیم،من میگم چه لزومی داشته خدا این خطا رو برای من برملا بکنه؟؟؟ چرا وقتی همه چیز داشت عاااالی پیش میرفت یهو همچین چیزی معلوم بشه؟ آیا به این معنیه که خدا از اتفاقاتی در آینده داره خبر میده ؟ یا اگر قرار بود یه خطای کوچیک کرده باشه و قرار بر ترکش بوده چرا باید رو میشد؟؟؟؟ چرا باید خدا اعتماد من رو از این فرد بگیره؟ این سؤال به شدت شده خوره ی روحم،تا میخوام قدمی برای بهبود رابطه بردارم یه ندایی بهم میگه پس یعنی خدا بیخودی یه نشونه فرستاد واسه ت!! و همین باعث میشه دوباره پام رو پس بکشم که باعث درگیری خیلی شدید لفظی بینمون شد و شاید قطع ارتباط از طرف ایشون...
راجع به اینکه فرمودین ممکنه صیغه بوده باشه پرسیدم،گفت نه....

پس اگه صیغه نبوده معلومه اهل رابطه های ازاده و فقط ظاهرش موجه بوده! به نظرم بیخیالش بشین مردی که همزمان خودشو درگیر چند نفر میکنه قابل اعتماد نیست !
درسته میگن گاهی باید گذشته فرد رو بخشید البته گذشته ای که دیگه تکرار نشه و توبه کرده باشه نه اینکه با شما بوده همزمان با فرد دیگه ای هم در ارتباط هست!
پسری که تا این سن ازدواج نکرده خوب معلومه از راههای دیگه نیازهاشون برطرف کرده!
به نظرم قدر خودتون بیشتر بدونید لیاقت دخترهای موفق و پاکی مثل شما بیشتر از این ادمهایی که هر لحظه باید مراقب باشی بهت خیانت نکنن!

آقا ammin ازدواج سیاسی و مصلحتی!!!! چه نوع ازدواجی است که این مورد را براش بلا مشکل دونستید؟!!!!

سلام عزیزم
به نظرم بیا تا اینجا از نظر دوستان یه جمع بندی بکنیم:
1. هر پسری توی این سن نیاز جنسی داره پس این عمل ایشون تا حدودی منطقیه و منفی نیست (مثبت)
2. اگر قصدش فقط برآورده کردن نیازش بوده بهتر بود تا قبل از ارتباط با شما صورت میگرفت نه همزمان با دوران آشنایی با شما ادامه دار باشه (منفی)
3. نحوه برآورده کردن اون نیاز هم برای یه همچین آدم مومن- موجه و موقری باید مهم باشه... استفاده از روشهای غیر اخلاقی و منافی با اخلاق دینی خودش نشانه یه پوئن منفی در ایشونه (منفی)
4. ایشون از اشتباه خودش در مقابل شما پشیمون نیست و حق رو به خودش میده... در حالی که شرم و حیای اولیه حداقل هر فردی رو وادار میکنه که در وهله نخست از مکانیسم دفاعی انکار یا سرکوب یا نهایتا تسلیم استفاده کنه و حق رو همه جانبه به شما بده و برای ساماندهی موقت موقعیت هم که شده از شما بابت اشتباهش عذرخواهی کنه (منفی)
5. عادت فرایندیه که ترک کردنش توی سن بالا تا حدودی ناممکنه به نظر شما ایشون میتونه با شرایط تعهلش هماهنگ بشه و در آینده همچنان دنبال تنوع طلبی نباشه؟؟؟ (منفی)
6. موقعیت های مناسب دیگه برای دختری با شرایط شما مطمئنا کم نخواهد بود پس نیازی نیست به حداقل قانع بشید و بهتره همیشه بهترینها رو برای خودتون بخواید... اعتماد به نفس بالا داشتن همیشه عامل موفقیت آدمهاست (البته این جمله از خودمه و خدایی من همیشه ازش نتیجه گرفتم) (منفی)
7. از طرفی ایشون داری حسن رفتار- حسن اخلاق- زیبایی نسبی- خانواده نجیب- شغل و موقعیت اجتماعی مناسبی و... برخوردارند که توی این دوره کمتر پسری ازین شرایط برخورداره (مثبت)

نتیجه گیری با شماست مریم جان....

انشالا خوشبخت و سعادتمند باشی عزیزم

- - - Updated - - -

سلام به همگی....خوب مسئله از این هم پیچیده تر شد...ایشون طی ایمیلی بسیار رسمی خواستار قطع ارتباط شدن! به چه علت؟ خوب در ادامه میگم: 1- یکی از مسائلی که من در 2 ماه اول این ارتباط هر روز تکرارش میکردم مسئله انتقالی بود که اننننقدر ایشون اصرار کرد که من هرطور شده خودم انتقالیت رو میگیرم،به شکلی که خودش گفت میتونم به راحتی از تهران خارج بشم و هردومون برای یه شهر دیگه ای غیر از تهران درخواست انتقالی بدیم،پس یعنی این مشکل از نظر ایشون کاملاً حل شده بود حالا بند اول این ایمیل اینه که نکنه به تو یا به من انتقالی ندن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
2- عنوان کرده که خونواده م اصرار دارن که از شهر خودمون زن بگیر که یه عمر مجبور نشی تو جاده بیای و بری!!!! جالب اینجاست که این هم مسئله جدیدی نیست که بخواد تازه بعد 5 ماه مطرح بشه،از روز اول هم همین مسائل بوده چرا الان یادشون افتاده؟؟؟؟؟؟؟؟؟
3- گفته که من توی یکی از دانشگاه های نظامی درس خوندم وبه تو راستش رو نگفتم!!!!!!!!! و از پاین نامه ارشدم هم هنوز دفاع نکردم ولی به تو گفتم فارغ التحصیل شدم!!!!! (حالا من موندم که خوب اینارو واسه چی دروغ گفته؟ مگه واسه من فرقی میکرد که این کجا خونده؟) خودش اینطور توجیهش کرده که لزومی نمیدیدم به کسی که هنوز نمیشناسمش راستش رو بگم و بعدها هم جرأت نکردم برگردم و واقعیت رو بگم!!!!!!
4- گفته که مسئله ی بعد مسئله ی اعتماده، تو دیگه اون اعتماد سابق رو به من نداری و همیشه گوشه ی ذهنت درگیر این جریان خواهد بود و من فکر میکنم با ورود به زندگیت در حقت ظلم کردم!!!!!!!!!!!
خوب راستش رو بخواین فقط مونده دو تا شاخ گنده روی سرم در بیارم، اگه واقعاً به قول خودش اون ارتباط رو قطع کرده چرا پس تلاشی برای راضی کردن من انجام نداد و به راحتی حرف تموم کردن رو پیش کشیده؟؟؟ تازه میگه نفرینم نکن چون من صادقانه همه چیز رو گفتم و نفرینهات به خودت برمیگرده!!

عزیزم این فرد اصلا قابل اعتماد نیست و دست پیش گرفته که پس نیفته من بودم کلا بیخیال میشدم .