این راهنمایی قشنگ هست. اما فقط به صورت تئوری و نظری.
در عمل اینگونه عملکردها نتیجه نمی دهد.
می دانید چرا؟
چون در ارتباط دختر و پسر علاوه بر این مفاهیم. یک قسمت مهم و تقریبا غیر قابل کنترل هست. و آن احساسات و هیجاناتی که از سوی دو طرف بر رابطه سوار می شود.
و به مرور ، رابطه دختر و پسر را این هیجانات کنترل می کنند نه مفاهیم منطقی و عقلانی.
اینکه ما به جای گپ زنی های غیر رسمی. اصرار بر شروع فرایند رسمی و آشکار خواستگاری با هدف مشخص داریم برای اینست که کنترل از دست دختر و پسر خارج نشود و وابستگی احساسی جای شناخت منطقی را بگیرد.
در شناخت برای ازدواج ، روش بسیار مهم هست. حتی از هدف هم مهمتر هست.
چون معمولا هدف مقدس و درست هست. حداقل از سوی یکی از طرفین رابطه. اما به مرور به خاطر روش اشتباه، احساسات همه کنترل را در دست می گیرد. و فرد در تعارض قرار می گیرد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)