به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 30
  1. #21
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 16 شهریور 97 [ 17:30]
    تاریخ عضویت
    1392-9-22
    نوشته ها
    65
    امتیاز
    4,299
    سطح
    41
    Points: 4,299, Level: 41
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    62

    تشکرشده 46 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عشق چون اید برد هوش دل فرزانه را --- دزد دانا می کشد اول چراغ خانه را.....
    عزیزم روزی خواهد رسید که به اشتباه بودن تصمیمت اگاه می شی... الان عشق چشم و گوش و عقلت رو از کار انداخته.... امیدوارم برای تصمیم نهایی به عقلت رجوع کنی نه به دلت....

    - - - Updated - - -

    عشق چون اید برد هوش دل فرزانه را --- دزد دانا می کشد اول چراغ خانه را.....
    عزیزم روزی خواهد رسید که به اشتباه بودن تصمیمت اگاه می شی... الان عشق چشم و گوش و عقلت رو از کار انداخته.... امیدوارم برای تصمیم نهایی به عقلت رجوع کنی نه به دلت....

  2. کاربر روبرو از پست مفید اسیر سرنوشت تشکرکرده است .

    kamr (شنبه 07 دی 92)

  3. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 آبان 95 [ 01:43]
    تاریخ عضویت
    1392-1-31
    نوشته ها
    326
    امتیاز
    4,077
    سطح
    40
    Points: 4,077, Level: 40
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,507

    تشکرشده 858 در 268 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    45
    Array
    14 سال؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    بیخیال برادر من،اینهمه مثال نزن ،منم میشناسم طرف 4 ماه اختلاف سنی داشت زندگیشون میدون جنگ بود
    من در عجبم اون خانم 37 ساله اصلا چطوری میتونه کسی که 14 سال از خودش کوچیکتره رو به چشم عشق ببینه؟؟ این خانم اگه ازدواج میکرد الان پسرش همسن شما بود.
    کاری نکن دعای خیر پدر و مادرت از زندگیت بره اونم با یه تصمیم اشتباه و یه هیجان که دوست داری عشق درست و حسابی جلوه اش بدی.
    امیدوارم عاقب به خیر بشی

  4. #23
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط محمد... نمایش پست ها
    تو اگه از فردا که جمعست از دختره دست نکشی میرم با اون دعوا میکنم و ابروشو میبرم. اخه اون بیچاره په گناهی داره؟؟
    به نظر من که همه این کارا زیر سر همین دختر خانوم هست. راستی شما که اینقدر پیامبر شناسین و با دلایلتون کارتون رو توجیح میکنین نمیدونین همین پیامبر خدا گفتن که در هر کاری دقیقا هر کاری به پدر و مادر خود احترام بگذارید مگر در یه چیز و آن اینست که شما را از اطاعت خدا بازدارند.

    و در قرآن خدا آمده:

    مهم ترين و رفيع ترين عمل اسلامي بعد از توحيد و اصل مقدس يکتاپرستي احسان به پدر و مادراست.چنانچه در چهار سوره قرآن مجيد، به نيكى به والدين بلافاصله بعد از مسئله توحيد قرار گرفته است. اين همرديف بودن، بيانگر اين است كه اسلام تا چه حد براى پدر و مادر احترام میگذارد.

    1. ( .....لا تعبدون الا الله و بالوالدين احساناً»1

    .... بجز خدا را نپرستيد و به پدر و مادر نيكى كنيد.


    2. (واعبدوا الله و لا تشركوا به شيئاً و بالوالدين احساناً»

    و خدا را بپرستيد و چيزى را با او شريك نكنيد و به پدر و مادر نيكى كنيد.


    اهميت اين موضوع تا آن پايه است كه هم قرآن و هم روايات، صريحاً توصيه می‏كنند كه حتى اگر پدر و مادر كافر باشند، رعايت احترامشان لازم است.


    3. ( وقضى ربك الا تعبدوا الا اياه و بالوالدين احساناً»

    و پروردگارت حكم كرد كه جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيكى كنيد.


    4. (الا تشركوا به شيئاً و بالوالدين احساناً»

    چيزى را با او شريك نكنيد و به پدر و مادر نيكى كنيد.



    مراقب پدر و مادرت باش و بدون برای کی و چی داری اونا رو له میکنی و کمرشون رو میشکنی.اگه پدر و مادر به آب خوردن آدم هم راضی نباشه نباید انجام داد چه برسه به اینکه بخوای با کسی که اونا صلاح نمی بینن ازدواج کنی.

    فقط میتونم بهت بگم نذار عاق والدین بشی و نان همیشه سواره باشه و تو پیاده.
    ویرایش توسط kamr : شنبه 07 دی 92 در ساعت 10:32

  5. کاربر روبرو از پست مفید kamr تشکرکرده است .

    دختر بیخیال (دوشنبه 19 اسفند 92)

  6. #24
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    برادر گلم مطمئن باش هیچ کس بهتر از پدر و مادرت صلاح و خوشبختی تو رو نمی خواد ولی چون عشق چشم شما رو کور کرده واقعیتها رو نمیبینید مطمئنید این دختر باهاتون صادقه ؟ چطور شده که این دختر خانم تا 37 سالگی موقعیت ازدواج براش پیش نیومده ولی حالا هی خواستگار 20 ساله میاد ؟ البته این خانم هم حق داره ازدواج کنه حق داره عاشق بشه ولی متوجه نیست که اونی که ضرر میکنه و ضربه میخوره اونه بیشتر از شما . فرض کنید شما الان ازدواج کردید خیلی هم زندگیتون خوب بود شما مطمئنید بعد ده سال که عشق از سرتون پرید و تازه همسنهای شما دارن با دختر های 20 -25 ساله ازدواج میکنن شما فکر دیگه ای به سرتون نمی زنه ؟ الان میگید نه ولی میزنه . تازه شما پیامبر (ص) رو مثال زدید من میگم شما اگه تونستیددر همه موارد و اخلاق مثل ایشون باشید و اون خانم هم تونست مثل حضرت خدیجه باشه اونوقت ازدواج کنید . شما قبل از اینکه باهم محرم بشید معاشقه داشتید میدونید این حرومه ؟

  7. کاربر روبرو از پست مفید واحد تشکرکرده است .

    kamr (شنبه 07 دی 92)

  8. #25
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 دی 92 [ 05:49]
    تاریخ عضویت
    1392-9-29
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    69
    سطح
    1
    Points: 69, Level: 1
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خدمت دوستان که وقتشونو میزارن و حرفهای منو گوش میدن و نظراتشونو میگن. منم اگه جای شما بودم و این مورد برای کسی دیگر اتفاق میافتاد همین حرف های شمارو میزدم.
    نمیدونم از کی بگم از چی بگم از کجا شروع کنم فقظ یه چیزی که هست دلم خونه خون خون خون. فقظ میخوام بمیرم میخوام از زندگی بدون خانواده و خانوم عزیزم راحت شم. نمیخوام فقط یکیش انتخاب کنم. نمیدونم چجوری حرفامو بزنم انگار همه چی بر علیه من شده. وقتی میگم عشق همه میگن زودگذره. بخدا نیست اگه بود 4 سال بیشتر و بیشتر نمیشد.

    احساس میکنم مشاور هم با من دورو شده نمیدونم چرا ؟شاید دارم زود قضاوت میکنم. چون به من یه چیزی میگه به اون خانوم یه چیز دیگه ای میگه و به پدر مادر عزیزم یه چیز دیگه میگه. کلافه شدم روانی شدم. من خانوادمو خیلی دوست دارم خیلی خیلی خیلی . ولی چرا باید به خاطر اونا از عشقم دست بکشم؟ چون صلاحمو میخوان؟ از کجا میتونیم نظر قطعی بدیم که ازدواج ما فردا خوب باشه یا بد؟ میگن تجربه اینو میگه ولی در مورد هیچ چیز نمیتونیم قطعی نظر بدیم. مشاور به دختره گفته این پسر بعد ازدواجتون بعد دوسال ازت جدا میشه. بخدا من اصلا اینجور ادمی نیستم به کسی بخوام خیانت کنم. مشاور به خانوادم گفته محمد منو کلافه کرده از بس بهم زنگ میزنه از اون طرف هم دختره داره به من زنگ میزنه و اس میده.
    به دختره این حرفو زدم و اون جون مادر و ارواح پدرش و جون من قسم خورد که هیچ ارتباطی با مشاور نداشته.
    دختره هم از ترس ابروش که اینا باهاش دعوا نکنن ب من میگه بیا ول کنیم . ولی میدونم که دوتامون عذاب وجدان میگیریم مخصوصا من. جسمم از کار افتاده نمیدونم چی بنویسم و حرف دلم خالی کنم. زندگی من شده جنگ 4 جانبه. وقتی میام باخانوادم یک کلمه صحبت میکنم اخرش به گریه جنگ و دعوا ختم میشه. محاله که اخرش به بگریه نکشه. چیزی که واقعا منو عذاب میده اینه که واسه اون خانوم اصلا ارزشی قایل نیستن و اونو خیلی پایین میبینن. من و اون چه فکرایی واسه زندگیمون کردیم ولی ......
    من تو سایت ها خیلی مطالب مختلفی خوندم و تنها دلیل مخالفتش عرف نبودن تو جامعه و تعصبات بیخودی میبینم. من احتمال خیلی خیلی زیادی میدم که تا کمتر از 10 سال یا حتی تا 5 سال اینده این موضوع تو جامعه جا میوفته و بعنوان ازدواج عادی پذیرفته میشه. دیگه اون موقعست که اگه خدایی نکرده ما بهم نرسیم من از عذاب میمیرم. واقعا خسته شدم بیمار شدم . من نمیخوام ار عشقم جدا شم حتی تصور اینکه کسی بخواد به اون نگاه کنه منو عصبانی میکنه.
    الان رفتم بالای سر مادرم نیمه خواب بود و اونو بوسیدم و گریم گرفت. جالبه بدونین تو این چند روز هر شب دارم با گریه میخوابم. الانم داره صدای اذان صبح میاد . منم واستون دعا میکنم سالم و سلامت باشین و میخوام واسم دعا کنین که هم خونوادم سالم و سلامت باشن و هم به عشقم برسم و زندگی خوبی داشته باشیم. بخدا منم فکر همه جا و اینده و ...... رو کردم درسته دارم تصمیم بزرگی میگیرم ولی با توکل به خدا و کمک خونواده میخوایم یه زندگی شیرینی با عشقم داشته باشم. دلم میخواد یکی حرف قلب من و روح منو بفهمه . بابا این روح ادمه که همه چیو میسازه. دارم اشک میریزم اخه چرا..... من وقتی که عاشقش شده بودم شناسنامشو که ندیده بودم.
    همه میگن ترک کردنش چند روز اول سخته بابا اعتیاد که نیست . زندگیمه جونمه عزیزمه. خدایا یا منو هر چی زودتر بکش یا منو به عشقم برسون.
    ویرایش توسط محمد... : دوشنبه 09 دی 92 در ساعت 05:47

  9. #26
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    برادر گلم شما خیلی جوان هستید و هنوز پختگی لازم رو برای ازدواج ندارید عشقی که شما تصورش رو تو ذهنتون دارین فقط تو قصه هاس زندگی واقعی یه چیز دیگه است . به خاطر همین بیشتر ازدواجهایی که با عشق آتشین شروع میشه بعد از چند سال از بین میره . این جور عشق ها که میشه گفت هوسه و عشق نیست چشم آدمو رو واقعیتهای زندگی میبنده و ادم فقط خوبی های طرف رو یبینه در حالی که چیزهای دیگه ای هم هست . فامیلی داریم که خواستگار 3 سال بزرگتر از خودش داشت ولی اصلا قبول نکرد چون میگفت میدونم چند سال بعد ولم میکنه و اگر هم نکنه با نارضایتی زندگیشو ادامه میده و خوشحال نیست . البته اختلاف 3 سال رو میشه قبول کرد ولی 14 سالو دیگه هیچی توجیه نمیکنه . چون خانوما زود پیر میشن و لی اقایون دیرتر . این دختر خانم اگه دختر منطقی بود از اول به شما جواب رد میداد و شما رو اینقدر وابسته خودش نمی کرد شما سن ایشونو نمی دونستید ولی ایشون که سن خودشو میدونست . پس اگاهانه اینکارو کرده و گذشته از سنش ایشون از نظر اخلاقی هم فرد مورد اعتمادی نیست و داره از شما سو استفاده میکنه در زنگ نزدنش به مشاور هم دروغ میگه میتونید از مشاور بخواهید که شماره شو بهتون نشون بده تا مطمئن بشید خیلی سیاست داره میگه بیا تموم کنیم واینجوری بیشتر شما رو جذب خودش میکنه . ولی کسی که بیشتر ضرر میکنه خودشه . اگه الان تمومش کنید ضربه کمتری میخورین تا اینکه چند سال بعد از ازدواجتون این اتفاق بیفته که حتما میافته . هیچ مردی نمیتونه زن همسن مادرشو تا اخر عمر تحمل کنه . ببخشید که خیلی تند حرف زدم ولی واقعیت اینه چه قبول کنی چه نکنی.

  10. کاربر روبرو از پست مفید واحد تشکرکرده است .

    keyvan (دوشنبه 09 دی 92)

  11. #27
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 اردیبهشت 99 [ 12:38]
    تاریخ عضویت
    1391-4-13
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    11,898
    سطح
    71
    Points: 11,898, Level: 71
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 152
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    387

    تشکرشده 325 در 143 پست

    Rep Power
    47
    Array
    سلام آقا محمد
    گفتنی ها رو گفتن دوستان
    من یک مثال میزنم.شما که میگین تو 4 سال روز به روز عشقتون بیشتر شده.از خودم بگم که 7 سال عاشقه یه آقایی بودم و باهاش رابطه داشتم و فقط و فقط میخاستم بااون ازدواج کنم.اما فقط در عرض 5 ماه از هم متنفر شدیم و جدا شدیم و من با کس دیگه ازدواج کردم بخاطر لجبازی با اون و الانم خودم دارم عذاب میکشم چون سر لجبازی با اون یک انتخاب اشتباه کردم.
    در دوران دوستی اختلافات خودش رو نشون نمیده
    معلومه که همه چی خوب و آرومه چون وارد زندگی نشدین
    شما هنوز خیلی خیلی زوده برات و از من که یک دختر هم سن و سال خودتم اینو بشنو که خانوم حتما حتما حتما باید ازآقا کوچیکتر باشه چون دنیای ما خانوما با آقایون خیلی متفاوته(من 4 سال از شوهرم کوچیکترم اما بازم خیلی کارهای اون در نظر من بچه گانه و از روی بی تجربگیه).این همونیه که خانوما 9 سالگی مکلف میشن و آقایون چندسال بعد
    مطمئن باش که یکروز به حرف همه ما میرسی
    اما خداکنه اون روز دیر نشده باشه واسه برگشت و جبران
    مطمئن باش شما در حالت عادی هم با اون خانوم به جایی نمیرسی چه برسه به الان که خانوادت مخالفن
    اگه واقعا اون خانوم رو دوست داری ازش جداشو چون هم خودت و هم اونو داغون میکنی

    - - - Updated - - -

    در ضمن منو اون آقا هم جونمون به جون هم وصل بود و تصوراینکه از هم جداشیم باعثمیشد ساعتها اشک بریزیم.ما یک زوج رویایی بودیمو همه مطمئنبودن ما بهم میرسیم و شدیداخوشبخت میشیم
    اماالان دو سال میگذره که جداشدیم و حتی یاد زمانی که باهاش بودم هم نمیفتم
    و از خدا ممنونم که جدامون کرد چون داشتیم رو به نابودی میرفتیم و خودمون متوجه نبودم
    از احساسات بیا بیرون و خوب چشماتو باز کن

  12. 3 کاربر از پست مفید شارلوت تشکرکرده اند .

    keyvan (دوشنبه 09 دی 92), فرهنگ 27 (سه شنبه 10 دی 92), دختر بیخیال (دوشنبه 19 اسفند 92)

  13. #28
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 19 مرداد 98 [ 22:19]
    تاریخ عضویت
    1389-12-03
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    6,710
    سطح
    53
    Points: 6,710, Level: 53
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 187 در 78 پست

    Rep Power
    24
    Array
    محمد جان شما هنوز 23 سالت هستش و هنوز کلی فرصت داری و می تونی یک زندگی خیلی خوبی برای خودت بسازی.
    از فاز احساسات بیا بیرون و منطقی به این قضیه نگاه کن.
    سن فقط یک عدد نیست! سن تعیین کننده خیلی چیز ها هستش. بدیهی هستش که هر چی سن بالاتر بره معمولا تجربه بیشتر و برعکس جسم ضعیف تر و پیر تر میشه.
    اختلاف سن شما با اون خانم 14 سال هستش. محمد جان 14 سال شوخی نیست!! حالا اگر اون خانم 1-2 سال بزرگتر بود قابل قبول بود.
    یک لحظه فکر کن وقتی چند ماهت بوده اون خانم تازه 14 سالش بوده.
    بعدا تو زندگی این 14 سال اختلاف سن خیلی خودش رو نشون میده و روی همه ابعاد زندگی اینده تون تاثیر خواهد داشت. بطوریکه احتمال دعوا و جدایی خیلی زیاد میشه

    شما فقط داری جلو پات ( زمان حال) رو می بینی، درصورتی که شما باید اینده رو نگاه کنی.

    یک لحظه روی این مسائل فکر کن:

    1- به این فکر کن که اون خانم 37 سالشه و کم کم داره از سن بچه دار شدن فاصله می گیره.

    2- به این فکر کن که وقتی 30 سالت شد(یعنی اوج جوانی) ، دیگه اون خانم نمی تونه به نیاز های جنسی شما پاسخ بده.طبیعی هستش یک خانم 44 ساله (میان سال) نمی تونه نیاز های یک مرد جوان 30 ساله رو پاسخ بده.

    3- طبیعی هستش که در زندگی هر زوجی اختلافاتی پیش میاد ، تا بیای از حرف منطقیت دفاع کنی بلافاصله اون خانم می گه ما 14 سال اختلاف سن داریم و من بهتر از تو می فهمم. (از خانم ها معدرت می خوام! محمد جان هر مردی در زندگی مشترک باید بتونه تا حدودی حرفش رو به کرسی بشونه و کمی اقتدار داشته باشه و زمانی می تونه که نسبت به همسرش امتیازات بیشتری داشته باشه.)

    4- به نظر من به حرف دیگران نباید اهمیت داد ولی چه بخوای و نخوای وفتی دوستان و اشنایان بفهمن که همسرت از خودت 14 سال بزرگتر هستش ممکن هستش حرف های ناراحت کننده بزنن و روی زندگیت اثر منفی می ذازه و اعصابت رو خورد می کنه. همین الان قبل از ازدواج با خانواده است کلی کشمکش داری و بعد از ازدواج هم خواهی داشت و این ارامش رو ازت می گیره.

    5- چجوری یک خانم متولد 1355 می تونه یک پسر متولد 1370 رو درک کنه؟ شوخی نیست محمد! یک لحظه به تاریخ تولد جفت تون نگاه کن. چطوری شما این خانم رو "عشقت" می دونی؟؟

    ------------------
    محمد جان هنوز خیلی فرصت داری، عجله نکن.
    اگر اون خانم بهت ابزار علاقه کرده دلیلش اینکه اون خانم الان 37 سالش شده و دیگه فرصت های خوب برای ازدواج نداره. خواستگار هاش مردای 40 سال به بالا هستن که دیگه جوان نیستن و هر کدوم زندگی شون داستان طولانی داره.
    احتمالا اون خانم اینطوری فکر کرده که یک بخشی از زندگیش رو حالا با یک پسر جوان و خوشتیپ مثل شما بگذرونه و بالاخره یک شوهر داشته باشه.
    تو این مورد اگر بعد از سالها از هم جدا بشین ، محمد جان شما بیشترین ضرر رو می کنی نه اون خانم. به دلیل اینکه خانمی که سنش بیشتر از 40 بشه هم نیاز جنسیش خیلی کم میشه و تمایلی هم به ازدواج دوباره نخواهد داشت. ولی بر عکس شما هنوز جوان هستی و یک ازدواج شکست خورده تو کارنامه ات خواهی داشت(اگر جدا بشین)

    تازه همه این مواردی که گفتم فرض گرفته شده بچه ای تو کار نباشه! اگر بچه هم به وجود بیاد که مشکلاتت دو چندان میشه.
    ویرایش توسط amirmahmood : دوشنبه 09 دی 92 در ساعت 12:41

  14. 3 کاربر از پست مفید amirmahmood تشکرکرده اند .

    keyvan (دوشنبه 09 دی 92), فرهنگ 27 (سه شنبه 10 دی 92), zendegiye movafagh (دوشنبه 19 اسفند 92)

  15. #29
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 آذر 93 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-13
    نوشته ها
    165
    امتیاز
    1,059
    سطح
    17
    Points: 1,059, Level: 17
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    131

    تشکرشده 275 در 125 پست

    Rep Power
    0
    Array
    محمد آقا ، تو درگیر عشق شدی ، و عشق هیچ محدودیتی نداره و از همه چیز هم قوی تره ، از عرف و سنت هم قوی تره ، از عقل و منطق قوی تره .
    عشق سن و سال نمیشناسه ، حتی شده که یک پسر 15 ساله عاشق یک زن 40 ساله شده ، عمیق هم عاشق شده . و از طرفی هم دیدم که یک آقای 70 ساله عاشق یک دختر خانم 21 ساله شده . عشق دیگه ، هیچ مرزی نداره ، مثل عشق شما که مرز سنت و عرف رو شکسته .
    این عاشق شدن بود ، اما ازدواج با عشق فرق داره . ازدواج یک کار تقریبا منطقی یک کار تقریبا عقلیه شما مجبوری سالها در جامعه به عنوان یک زوج حضور داشته باشید در مهمونی ها در مسافرت بین دوستان و آشنایان و ...
    یک مورد مشابه شما ، ازدواج با 11 سال اختلاف سنی معکوس ( دختر بزرگتر هست ) رو سراغ دارم که البته همه چیز زندگی رو دختر خانم آورده . چند ماهی هست دارن زندگی میکنن . ( آقا پسر 28 سال و دختر خانم 39 سال)

    این که حالا ازدواج شما با این خانم درست هست یا نه ، این رو هیچ کدام از ما در اینترنت نمیتونیم بگیم ، چون فقط شما با ایشون از نزدیک ارتباط داری ، شما ایشون رو از نزدیک میبینی . یک خانمی هستند که 45 سالشون هست و از نظر انرژی و روحیه و شادابی از یک دختر 30 ساله یا حتی بعضی دختر های 20 ساله ، با انرژی تر و با روحیه تره ، ملاک سن و سال همیشه درست نیست میتونه استثنا وجود داشته باشه اما یک ملاک منطقی هست ، دوستانی که به شما میگن این کار اشتباه بر اساس ملاک های منطقی و عرفی نظر میدن و استثنا ها رو در نظر نمی گیرن .
    دیگه حالا اینکه " آیا ایشون یک استثنا هست یا نه ؟" این رو شما باید تشخیص بدید.
    امیدوارم انتخاب درستی انجام بدید.

  16. #30
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 دی 97 [ 13:04]
    تاریخ عضویت
    1392-10-07
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    4,404
    سطح
    42
    Points: 4,404, Level: 42
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    75

    تشکرشده 32 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عجب!…………این ازدواج به هیچ وجه عاقلانه نیست.حتما حرف پدر و ما درت را گوش کن پسر خوب....واقعا تعجب کردم

    - - - Updated - - -

    عجب!…………این ازدواج به هیچ وجه عاقلانه نیست.حتما حرف پدر و ما درت را گوش کن پسر خوب....واقعا تعجب کردم

  17. کاربر روبرو از پست مفید نیکمرام تشکرکرده است .

    zendegiye movafagh (دوشنبه 19 اسفند 92)


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:19 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.