به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 28 , از مجموع 28
  1. #21
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط farshidnaji نمایش پست ها
    نوشتتون در عین سادگی خیلی سنگینه

    این که یه وسیله بود برای تعالی - خوب خدا خیلی ها رو با اهل بیت از گناه دورشون می کنه و به خودش نزدیک می کنه - چرا من یکی باید با یه دختر به تعالی برسم -

    یه جورایی فکر می کنم با حکمت الهی مغایرت داره - خدا برای درست شدن رابطه بندش با خودش نمیزنه آینده بندش رو خراب کنه - تازه همین آدم مثل من نه تنها خودش بلکه همسر آیندش رو هم بدبخت می کنه - چون دیگه نمی تونه عاشق کس دیگه ای بشه - یعنی خدا رابطه خودش رو با بندش درست کرد ولی زد از اون طرف 2 نفر رو بدبخت کرد !
    آقا فرشید اولا دیگه دنبال عشق نباش! شما عشقو تجربه کردی! خیلیا توی زندگیشون عاشق نمیشن اما دیگرانو خیلی ساده دوس دارن و خوشبختن! سعی کن فقط دوست داشته باشی همین!
    دوما از شما که به قول خودت کلی وقت صرف ارتباطت با خدا کردی بعیده که اینجوری حکمت خدا رو زیر سوال ببری!!!! خدا هر طوری که بخواد به بندش کمک میکنه و این رو ما تعیین نمیکنیم! در ضمن در مورد آینده خودت پیش بینی کردیو به استناد به اون پیش بینی میگی با حکمت خدا مغایرت داره؟؟؟ ما از دو دقیقه ی بعدمون خبر نداریم اونوقت میگی من و همسر آیندم بدبخت شدیم؟؟ همین الان آیا نسبت به 7 سال قبل زندگیت متحول نشده؟
    یاد یکی از دوستام افتادم که از عشق چندین و چند سالش جدا شد و چند شبانه روز داشت گریه میکردو میگفت دیگه هیچوقت ازدواج نمیکنم خدایا چرا اینکارو با ما کردی؟؟؟؟؟ هنوز به یه هفته نرسیده بود که با یه آقایی آشنا شد و الانم ازدواج کرده و داره به اون روزاش میخنده!

  2. کاربر روبرو از پست مفید sara 65 تشکرکرده است .

    farshidnaji (یکشنبه 24 آذر 92)

  3. #22
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array

    مطلب ديگرى كه توصيه ميكنم حتمابيداكنيدوبخوانيد ،ماجراى اعتكاف علامه طباطبايي وحورى بهشتى كه دراعتكاف براش آب آورد وواكنش علامه .

    پستى هم مديرهمدردى براى مراجعى بنام ستاره خاموش(باحروف لاتين) داره كه آنراهم بيداكنيدوبخوانيد،اگردرست يادم باشه عنوان تابيكش بود ،كاش به دنيا نيامده بودم .





  4. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    farshidnaji (یکشنبه 24 آذر 92)

  5. #23
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 اسفند 97 [ 18:25]
    تاریخ عضویت
    1392-3-30
    نوشته ها
    167
    امتیاز
    5,346
    سطح
    46
    Points: 5,346, Level: 46
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    172

    تشکرشده 194 در 95 پست

    Rep Power
    27
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sara 65 نمایش پست ها
    آقا فرشید اولا دیگه دنبال عشق نباش! شما عشقو تجربه کردی! خیلیا توی زندگیشون عاشق نمیشن اما دیگرانو خیلی ساده دوس دارن و خوشبختن! سعی کن فقط دوست داشته باشی همین!
    دوما از شما که به قول خودت کلی وقت صرف ارتباطت با خدا کردی بعیده که اینجوری حکمت خدا رو زیر سوال ببری!!!! خدا هر طوری که بخواد به بندش کمک میکنه و این رو ما تعیین نمیکنیم! در ضمن در مورد آینده خودت پیش بینی کردیو به استناد به اون پیش بینی میگی با حکمت خدا مغایرت داره؟؟؟ ما از دو دقیقه ی بعدمون خبر نداریم اونوقت میگی من و همسر آیندم بدبخت شدیم؟؟ همین الان آیا نسبت به 7 سال قبل زندگیت متحول نشده؟
    یاد یکی از دوستام افتادم که از عشق چندین و چند سالش جدا شد و چند شبانه روز داشت گریه میکردو میگفت دیگه هیچوقت ازدواج نمیکنم خدایا چرا اینکارو با ما کردی؟؟؟؟؟ هنوز به یه هفته نرسیده بود که با یه آقایی آشنا شد و الانم ازدواج کرده و داره به اون روزاش میخنده!

    بله دیگه قطعا این حرف شما شدنیه

    چاره ای نباشه مجبورم

    چون واقعا این نیاز جنسی امونم رو بریده

    اگر ازدواج نکنم هدفی هم برای زندگیم ندارم

    الان بی هدف میخوام شروع به سر کار رفتن بکنم اونم یه کار سنگین 14 ساعته

    در صورتیکه به پولش هیچ احتیاجی ندارم

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها
    مطلب ديكرى كه توصيه ميكنم حتمابيداكنيدوبخوانيد؛ماجر اى اعتكاف علامه طباطبايي وحورى بهشتى كه دراعتكاف براش آب آورد وواكنش علامه ؛

    بستى هم مديرهمدردى براى مراجعى بنام ستاره خاموش(باحروف لاتين) داره كه آنراهم بيداكنيدوبخوانيد؛اكردرست يادم باشه عنوان تابيكش بود؛كاش به دنيانيامده بودم؛

    اي كاش هيچ وقت به دنيا نميومدم...


    سلام.(من همه اين مطلب رو از طرف دوستم مي نويسم.از زبان اون.كمكش كنيد)


    نميدونم گفتن اين حرف ها به شما چه كمكي بهم ميكنه.اما ميگم كه بعدا شرمنده خودم نباشم كه كوتاهي كردم.مدت ها اينها غصه دل من بود و رازدار و شنوندشم فقط خدا.خدايي كه شاهد همه چيز بود و هميشه كمكم كررد.حتما ايندفعه هم درست ايني بود كه اتفاق افتاد.من خودم هيچ وقت مسايل عشقي و ناراحتي هاي اون رو قبول نداشتم و ميگفتم آدم باهاش بايد كنار بياد.اما الان خودم دچارش شدم و موندم كه چي كنم.البته واسم ديگه مهم نيست.اما از خودم و زندگيم شاكيم.من 1 دختري هستم كه تو زندگيم همه چي دارم.دست رو هر چي بزارم يا ميزاشتم واسم فراهم بود.تو عمرم نه نشنيده بودم.تك دختر بابا همه فاميل مي دونستن كه بابام عاشق من هست و زندگيش منم.مي گفتن بابايي هستي.همه چي داشتم.از لب تاپ و كامپيوتر معمولي و تلفن مستقل و انواع خط و تلفن همراه گرفته تا ماشين و خلاصه هرچي كه فكر كنين آرزوي خيلي ها داشتن 1 دونه از اين امكاناته.اما من هيچكدوم رو نمي خواستم.به مرور واسم اومد.يا با 1 اشاره خريده شد.تو زندگيم از ته دلم 1 چيز رو خواستم كه به خاطر داشتن همين چيزهاي بي ارزشي كه دوروبرم هست و حرف هاي بيخودي مثل سطح سواد و طبقه اجتماعي و خيلي چيزهاي ديگه كه الان ازشون بيزارم و كاش نداشتم اين چيزارو اين سطح به قول خودشون بالارو از دست دادم.كسي كه من رو به خاطر خودم مي خواست.نه پول و موقعيت خانوادم و چيزهايي كه دارم.اين بهم ثابت شد.فكر نكنين من كور شدم دلم رو دادم به يه آدم بي ارزش.اون خوب بود.خوشبختم مي كرد.اما نه اون خوشبختي كه شايسته اسم و رسممه.نه اون شكوهي كه تو خونه بابام داشتم.اما مي ارزيد به اين ناراحتيام.به غصه هام.به گريه هاي شبونم.به تنهاييام.من به همه چيز رسيدم.تو بدترين شرايط روحيم كنكور دادم و رشته مورد علاقم تو جايي كه مي خواستم قبول شدم ولي اگه اين غصه ها هم نبود رتبم بهتر ميشد كه عملا اونچنان فرقيم به حالم نداشت.اما اين موفقيت ها چه ارزشي واسه روحيه داغون من داره.جز اينكه خانواده اي كه عشقم رو ازم گرفتن بهش افتخار كنن؟جز اينكه ارزش و اعتبار و پولم زيادتر شه؟باشه.من ناشكر نيستم.خدايا شكرت واسه همه اينا.اما اون 1 چيزي رو كه ازم گرفتي بهم برگردون.ولي حيف كه نميشه.ميشه اما خيلي زندگيا نابود ميشه و من راضي نيستم.


    من اعتقاد دارم كه 2 تا عاشق نبايد حتما به هم برسن تا خوشبخت شن بلكه مهم اينه كه فقط خوشبخت شن.1 عاشق بايد خوشبختي طرف مقابلش رو بخواد.شايد شايسته نبودم.بهش اجازه دادم ازدواج كنه با هم نوع خودش كه خوشبخت شه.خودم به درك.اما فراموشم نكرد و نكردم.خواست برگرده.نزاشتم چون نمي خواستم 1 زندگي از هم گسسته شه.كاش نميفهميدم هنوزم عاشقمه.دوسم داره.مي خوادم و يادش نميره عشقش رو.غصه دارم.اگه آبروي خانواده و قسم عشقم نبود و حرام نبود راه نفس كشيدنم مدت ها قبل بسته ميشد.بعد اون هم كلي پيشنهاد داشتم.اما هيچكي رو نمي بينم.خيلي بهتر از اون اومد.هم سطحمون.اما دوست ندارم.يعني نمي خوام.قسم خوردم ديگه كسي رو تو قلبم راه ندم.خيلي سخته به همه لبخند بزني كه همه چي آرومه در حالي كه از درون داغوني.حتي نزديكترين افراد خانوادم نميدونن اينارو الا اين دوستم كه حتي اونم خيلي غصه هامو نميدونه.


    داغونم.خستم.نمي گم نا اميدم اما زنده نيستم.1 سنگ.1 متظاهر.اين منم.حالا غير از زدن حرف هاي قشنگ واسه من چي دارين؟غير گفتن اينكه فراموشش كن چي دارين بگين.شما روانشناس.ماهر.يه دنيا مشكل ديدن.دوام چيه؟فقط دوست دارم لب ساحل به ماشينم تكيه بدم و به موج هاي دريا نگاه كنم.كه چطور دوستت دارمي رو كه رو ماسه ساحل نوشتم رو پاك مي كنه.به اومدن بارون لب ساحل نگاه كنم.تا حالا ديدين؟بارون باريدن لب ساحل خيلي قشنگه.آره.من 1 ستاره خاموشم...
    جواب ها رو هم میخونم

  6. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 اسفند 97 [ 18:25]
    تاریخ عضویت
    1392-3-30
    نوشته ها
    167
    امتیاز
    5,346
    سطح
    46
    Points: 5,346, Level: 46
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    172

    تشکرشده 194 در 95 پست

    Rep Power
    27
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها
    مطلب ديكرى كه توصيه ميكنم حتمابيداكنيدوبخوانيد؛ماجر اى اعتكاف علامه طباطبايي وحورى بهشتى كه دراعتكاف براش آب آورد وواكنش علامه ؛

    بستى هم مديرهمدردى براى مراجعى بنام ستاره خاموش(باحروف لاتين) داره كه آنراهم بيداكنيدوبخوانيد؛اكردرست يادم باشه عنوان تابيكش بود؛كاش به دنيانيامده بودم؛
    اجازه بدهيد كه باز پاسخ را از خود مرحوم علامه نقل كنم. ايشان مي فرمودند: «روزي من در مسجد كوفه نشسته و مشغول ذكر بودم در آن حين، يك حوريه بهشتي از طرف راست من آمد و يك قدح بهشتي در دست داشت كه براي من آورده بود و خود را به من ارائه مي نمود، همين كه خواستم به او توجهي كنم، ناگهان ياد حرف استادم افتادم، لذا چشم پوشيده و توجهي نكردم. آن حوريه برخواست و از طرف چپ من آمد و آن جام را به من تعارف كرد من باز توجهي نكردم و روي خود را برگرداندم، آن حوريه رنجيده شد و رفت ومن هر وقت تا بحال، آن منظره به يادم مي افتد، از رنجش آن حوري متاثر مي شوم.
    شما غیر مستقیم میگی بیخیالش شم ؟

    والله نمیشه {یا بهتر بگم نمی خوام }

    آخه این حوریه بهشتی بود اون یه دختر معمولی دبیرستانی

  7. #25
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 دی 94 [ 22:37]
    تاریخ عضویت
    1391-12-28
    نوشته ها
    868
    امتیاز
    9,210
    سطح
    64
    Points: 9,210, Level: 64
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,872

    تشکرشده 3,054 در 793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اکثر پسرا هم در سن های کوچیک 15-16 سالگی این حس رو پیدا میکنن .
    خیلی ها اولش جدیش میگیرن ، اما با گذشت زمان بهش می خندن.

    شما هنوز بهش نخندیدی ، به نظر من فرق تو با بقیه اینه .

  8. 2 کاربر از پست مفید omid65 تشکرکرده اند .

    farshidnaji (یکشنبه 24 آذر 92), فرهنگ 27 (یکشنبه 24 آذر 92)

  9. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 اسفند 97 [ 18:25]
    تاریخ عضویت
    1392-3-30
    نوشته ها
    167
    امتیاز
    5,346
    سطح
    46
    Points: 5,346, Level: 46
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    172

    تشکرشده 194 در 95 پست

    Rep Power
    27
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط omid65 نمایش پست ها
    اکثر پسرا هم در سن های کوچیک 15-16 سالگی این حس رو پیدا میکنن .
    خیلی ها اولش جدیش میگیرن ، اما با گذشت زمان بهش می خندن.

    شما هنوز بهش نخندیدی ، به نظر من فرق تو با بقیه اینه .
    به خاطر اینکه حس اونا یه هوسه

    نه یه دوست داشتن واقعی

    اگر تو 15 سالگی یه دختری ببینن خوششون میاد - اگر تو 16 سالگی یکی خوشگلترش رو ببینن او قدیمیه رو از یاد می برن

    به چیش باید بخندم ؟

    به اینکه الان با دختری قرار میزارم در کمال زیباییش و باهوشیش هیچ حسی بهش ندارم !

    اما در مورد چند درصد پسر ها امکان داره همون دختری رو که دوست داشتن بدون حتی اینکه یه بار باهاش حرف بزنن - چند بار شاهد اومدن اون دختر به محلشون باشن ؟

    موضوع من اینقدر پیچیدست که خودمم ازش سر در نمیارم

    همه درگیر شوهر و زن و مادر شوهر و خواهر زن و .... هستند

    من درگیر خدا

  10. #27
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array

    حرف استادعلامه راهم كه باعث شدبه حورى توجه نكنه راهم بخوان ، واحوالات علامه بعدازآن اعتكاف، ماجراى گوهرشادهم فراموش نشود.

    عشق حقيقى دردرون خودشماست، اون دختر تنها وسيله ای براى آشكارشدنش بوده ،عشق اگردرمصداق خلاصه ميشدكه اون دختر بايدعشق همه باشد ،بنابراين خودعشق كه دردرونت هست وخوب هم هدايتت كرده را حفظ كن وگرفتارمصداقش نكن

    تابعد

  11. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    farshidnaji (سه شنبه 26 آذر 92)

  12. #28
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 اسفند 97 [ 18:25]
    تاریخ عضویت
    1392-3-30
    نوشته ها
    167
    امتیاز
    5,346
    سطح
    46
    Points: 5,346, Level: 46
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    172

    تشکرشده 194 در 95 پست

    Rep Power
    27
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها
    حرف استادعلامه راهم كه باعث شدبه حورى توجه نكنه راهم بخوان؛واحوالات علامه بعدازآن اعتكاف؛ ماجراى كوهرشادهم فراموش نشود؛

    عشق حقيقى دردرون خودشماست؛اون دخترتنهاوسيله براى آشكارشدنش بوده؛عشق اكردرمصداق خلاصه ميشدكه اون دختربايدعشق همه باشد؛بنابراين خودعشق كه دردرونت هست وخوب هم هدايتت كرده را حفظ كن وكرفتارمصداقش نكن

    تابعد
    آخه زندگی که فقط خدا نمیشه

    مثلا تو همین اسلام کسایی که طولانی مدت به خاطر خدا اعتکاف می کنند و به زن و بچه سر نمیزنن کلی سرزنش میشن

    اوانوقت به خاطر اون نفر آدم نمی تونه به زن آیندش هر کی که هست درست توجه کنه - و هر چقدرم به خدا نزدیک باشه

    بازم با این دوست نداشتن همسرش از خدا دور میشه

    هر چند به همسرش بی احترامی نکنه

    - - - Updated - - -

    من به خاطر این یه نفر واقعا دارم کلا عوض میشم

    مفت و مجانی به مردم کمک می کنم میگم نذر رسیدن به اون

    قبلنا با پدرم زیاد حرفم میشد - الان بهش کاری ندارم میگم نذر رسیدن به اون

    تخلیه نادرست جنسی هم که بهش اضافه کنید

    شب و روز یاد خدا بودن { هر چند بصیرت لازم رو تو دین ندارم ولی به هر حال تلاشم رو می کنم }

    حالا چی میشه یه جوری هم خدا باشه هم این - اینا که فعلا تو یه مسیر هستند برای من اونم مسیر پاکی


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. درخواست طلاق دادم ولی مادر شوهرم پیش همه دروغ میگه وآبرومو پیش همه میبره چکار کنم؟
    توسط یاصاحب زمان ادرکنی در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 آذر 95, 11:16
  2. پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 بهمن 93, 00:46
  3. قبول کردن پیشنهاد خوابیدن پیش هم در دوران نامزدی بدون هیچ محرمیتی !!!
    توسط tanhaei در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: یکشنبه 31 شهریور 92, 06:04
  4. پیامدهای روابط افراطی دختر و پسر پیش از ازدواج؟
    توسط keyvan در انجمن ارتباط دختر و پسر(عشق)
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 23 بهمن 87, 19:02

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:41 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.