به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 73
  1. #21
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 خرداد 93 [ 18:51]
    تاریخ عضویت
    1392-5-31
    نوشته ها
    116
    امتیاز
    902
    سطح
    16
    Points: 902, Level: 16
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    75

    تشکرشده 139 در 73 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Rude Boy-2 نمایش پست ها
    همونطور که شما ایشون رو در آبنمک نگه داشتی، ایشون هم شما رو!

    دوست پسر نداشتی، اوکی، ارتباطت با این آقا رو می تونی برای خواستگاری که جدی شد و خواست نامزدت بشه، تعریف کنی؟ دوست پسر فقط بعد از رابطه ی جنسی دوست پسر نمیشه! اگر چه اسمش رو عوض کنید.

    ایشون شما رو جدی نمی گیره. اگر دوست پسر نداشتی و نمی خوای داشته باشی، رابطه رو قطع کن، حتی در سطح دوستی معمولی و آشنا و همکلاسی هم کاهش نده، کاملا قطع کن.



    واقعا شما فکر می کنید اگر خانم سنجاب ایشون رو تو خطاب کنن، زانو می زنه و خواستگاری می کنه؟

    قبل از اینکه دیگران رو راهنمایی کنید، فقط چند ثانیه فکر کنید.


    همچین فکری نکردم!!!!!
    من منظورم اینه که اگر ایشون تمایلی به ایجاد رابطه ای آینده دار با ایشون دارند, پس باید نشون بدن که مایل هستن. ((تو گفتن)) یک جز از کل رفتاری بود که مد نظر من بود.

    در ضمن خانوم ببینید کلا" از چطور قشری هستید؟ چه روشی با منش شما سازگار هستش؟ آیا ترجیح میدید خودتون همسر آیندتون رو پیدا کنید ؟ و یا بصورت سنتی ازدواج کنید؟ که البته ما بین این دو هم وجود داره.
    به اندازه ی کل مردم دنیا انواع رابطه وجود داره. من خودم تجربه ی رابطه با همکلاسی رو دارم که نصف شب هم پیام میداد و فقط شوخی میکرد که بعد از فارغ التحصیل شدن هم ادامه داشته. اما هیچ سو تفاهمی ایجاد نشد , چون من توی 4 سال دانشگاه موضعم رو در برابر اون آقا مشخص کرده بودم. ولی ممکنه برای اشخاص دیگه ای همین رابطه مضر باشه.


    و با توجه به سن کم شما این احساساتی بودن می تونه طبیعی باشه که چند سال بعد پخته تر میشید .

    سن ایشون هم اگر در خانواده ای متوسط بزرگ شده باشند برای ازدواج نمی تونه سن مناسبی باشه. اگر مذهبی هستن یا سنتی بله ممکنه قصد ازدواج داشته باشن. اما معمولا" اشخاص سنتی و مذهبی سریعا" تکلیف رو روشن میکنن , چون اعتقادشون بهشون میگه.


    نظر شخصی من اینه که اگر فقط به چشم یک دوست معمولی بهش نگاه میکردید و احساساتتون کنترل شده بود می تونستید ادامه بدید و مفید هم باشه.
    اما اگر فکر میکنید دارید وابسته میشید , باید خیلی ظریف بهش نشون بدید که هدف شما چی هستش .

    و یک توصیه ی مهم که بازهم نظر شخصیه اینکه هیچوقت کاری نکنید که پیشنهاد خواستگاری یا ازدواج مستقیم و غیر مستقیم از طرف شما باشه.
    ویرایش توسط اسکارلت : یکشنبه 26 آبان 92 در ساعت 22:12

  2. 2 کاربر از پست مفید اسکارلت تشکرکرده اند .

    جاثیه (یکشنبه 26 آبان 92), سنجاب بازیگوش (دوشنبه 27 آبان 92)

  3. #22
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 بهمن 94 [ 01:16]
    تاریخ عضویت
    1392-7-27
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    2,623
    سطح
    31
    Points: 2,623, Level: 31
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    41

    تشکرشده 271 در 111 پست

    Rep Power
    29
    Array
    بهتون پیشنهاد میکنم اصلا ازش در مورد منظورش از این کارها نپرسید چون غیر ممکن هست جواب مفیدی بده و فقط جوابای سربالا میده. با توجه به شناختی که از پسرها دارم این طرفتون از اینکه این مدت نسبتا طولانی داره با شما بازی در میاره و منظور واقعیش رو هم نمیگه اینه که هدف اصلی اون اینه که از احساسات شما به عنوان یک دختر (که احساساتتون خیلی بیشتر از پسرها هست) در حقیقت سوء استفاده کنه و در نهایت بعد از مدتی شما رو به خودش وابسته کنه که چی بشه؟ که در نهایت یا به طور غیر مستقیم پیشنهاد دوستی بهتون بده و شما هم که بهش وابسته شدید مجبور باشید برای اینکه اون رو مدت بیشتری داشته باشید این خواسته اش رو قبول کنید که در نهایت کسی که از این ضرر می کنه صد در صد شما خواهید بود، یا اینکه هدفش اینه که بعد از اینکه شما بهش وابسته شدید خواستگاری کنه (ولی به احتمال بیشتر هدفش همون دوستی هست) که در این صورت هم شما با به دلیل وابسته بودنتون شاید مجبور باشید علی رغم میل باطنی تون و اینکه خواستگارهای بهتر دیگه ای دارید به پیشنهادش جواب مثبت بدید! بنابراین بهتون توصیه جدی میکنم نگذارید این طرفتون رابطه ای بیش از حد معمول چه با تلفن چه در برخورد در جامعه باهاتون داشته باشه (و اصطلاحا رویش باز شه). این طرفی هم که توصیف کردید بنظرم خیلی هفت خط هست و احتمال اینکه برای خواستگاری این کارا رو بکنه خیلی کمه و به احتمال زیاد هدفش وابسته کردن به نیت دوستی بی سرانجام در آینده هست. ارشد هستید یعنی کس دیگه ای نیست بتونه کمکت کنه؟؟! این طرف بنظر من آدم خطرناکیه تا می تونی ازش دوری کن و نذار پر رو بشه، خود دانید.
    ویرایش توسط Aminn : یکشنبه 26 آبان 92 در ساعت 23:04

  4. 3 کاربر از پست مفید Aminn تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (دوشنبه 27 آبان 92), جاثیه (جمعه 01 آذر 92), سنجاب بازیگوش (دوشنبه 27 آبان 92)

  5. #23
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 تیر 93 [ 18:24]
    تاریخ عضویت
    1392-8-10
    نوشته ها
    71
    دستاوردها:
    250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    14

    تشکرشده 148 در 55 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بجای اینکه شما خجالت بکشی از پرسیدن منظورش از رابطه، ایشون باید خجالت بکشه

    نقل قول نوشته اصلی توسط سنجاب بازیگوش نمایش پست ها
    با توجه به این که من تو یه شهر نسبتا بزرگ زندگی میکنم و این جور روابط میشه گفت عادیه ، بله ابتدای امر کاملا بدون قصد و نیت حتی دوستی بود
    از تهران هم بزرگ تر هست اون شهرتون؟ چرا توی دانشگاه های ما عادی نیست؟

    البته شاید استانداردهای دانشگاه آزاد فرق می کنه؟! ما به این رابطه می گیم دوست دختر - دوست پسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط سنجاب بازیگوش نمایش پست ها
    خیل برام جالبه بدونم از چه حرف من تصور تو اب نمک خوابوندنو متوجه شدین ؟!
    من چندین خواستگار داشتم که یکیشون شرایطش خیلی خیلی از ایشون بهتر بود اما من واقعا تمام ذهنم درگیر ایشون بود بعد چند جلسه نخواستم کسی رو بازی بدم
    دیگه بدتر!

    شما دوست پسر داری و خواستگار هم داری؟!

    موقعیت های زندگیت رو برای کسی که تو رو صرفا یک کیس فان می بینه تلف نکن! رابطه رو کاملا کات کن، و بچسب به زندگیت.

    در ضمن رابطه ی معلقی که شاید روزی به درد بخوره و جدی بشه، اسم دیگه ش آبنمک هست،


    و الا اگر هر کدومتون دیگری رو واقعا در آبنمک قرار بدی، اول خفه میشه و بعد هم جسدش ادم-شور میشه، مثل خیارشور!

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط اسکارلت نمایش پست ها
    همچین فکری نکردم!!!!!
    من منظورم اینه که اگر ایشون تمایلی به ایجاد رابطه ای آینده دار با ایشون دارند, پس باید نشون بدن که مایل هستن. ((تو گفتن)) یک جز از کل رفتاری بود که مد نظر من بود.
    من پسرم و از صحبت ایشون این برداشت رو نکردم که در مقابل رابطه گارد گرفته، پسری که بخواد رابطه ی جدی با دختری داشته باشه، 2 سال رو صرف SMS بازی نمی کنه. حتی این که SMS نصف شبش رو جواب میده هم اشتباه هست.

    وقتی که می خوایم کسی رو راهنمایی کنیم، باید متناسب با شرایطش باشه، ایشون می گه من اهل دوستی نیستم و دوست پسر نداشتم، اگر اهل دوستی بود، توصیه چیز دیگری بود، ولی الان، با شرایطی که داره و با توجه به هدفی که برای شوهر آینده اش تصور کرده، ادامه ی این رفتار، فقط موقعیت های احتمالی فعلیش رو ازش می گیره و هیچ عایدی ئی براش نخواهد داشت.

  6. 3 کاربر از پست مفید Assertive Boy تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (دوشنبه 27 آبان 92), جاثیه (جمعه 01 آذر 92), سنجاب بازیگوش (دوشنبه 27 آبان 92)

  7. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 15 اسفند 93 [ 13:27]
    تاریخ عضویت
    1391-5-23
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    2,979
    سطح
    33
    Points: 2,979, Level: 33
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    747

    تشکرشده 434 در 128 پست

    Rep Power
    29
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Aminn نمایش پست ها
    بهتون پیشنهاد میکنم اصلا ازش در مورد منظورش از این کارها نپرسید چون غیر ممکن هست جواب مفیدی بده و فقط جوابای سربالا میده. با توجه به شناختی که از پسرها دارم این طرفتون از اینکه این مدت نسبتا طولانی داره با شما بازی در میاره و منظور واقعیش رو هم نمیگه اینه که هدف اصلی اون اینه که از احساسات شما به عنوان یک دختر (که احساساتتون خیلی بیشتر از پسرها هست) در حقیقت سوء استفاده کنه و در نهایت بعد از مدتی شما رو به خودش وابسته کنه که چی بشه؟ که در نهایت یا به طور غیر مستقیم پیشنهاد دوستی بهتون بده و شما هم که بهش وابسته شدید مجبور باشید برای اینکه اون رو مدت بیشتری داشته باشید این خواسته اش رو قبول کنید که در نهایت کسی که از این ضرر می کنه صد در صد شما خواهید بود، یا اینکه هدفش اینه که بعد از اینکه شما بهش وابسته شدید خواستگاری کنه (ولی به احتمال بیشتر هدفش همون دوستی هست) که در این صورت هم شما با به دلیل وابسته بودنتون شاید مجبور باشید علی رغم میل باطنی تون و اینکه خواستگارهای بهتر دیگه ای دارید به پیشنهادش جواب مثبت بدید! بنابراین بهتون توصیه جدی میکنم نگذارید این طرفتون رابطه ای بیش از حد معمول چه با تلفن چه در برخورد در جامعه باهاتون داشته باشه (و اصطلاحا رویش باز شه). این طرفی هم که توصیف کردید بنظرم خیلی هفت خط هست و احتمال اینکه برای خواستگاری این کارا رو بکنه خیلی کمه و به احتمال زیاد هدفش وابسته کردن به نیت دوستی بی سرانجام در آینده هست. ارشد هستید یعنی کس دیگه ای نیست بتونه کمکت کنه؟؟! این طرف بنظر من آدم خطرناکیه تا می تونی ازش دوری کن و نذار پر رو بشه، خود دانید.

    خیر ایشون انسان محترمی هستن ،
    مرسی از لطفتون موارد قابل توجهی رو بیان کردین حتما حتما حواسم هست



    ===============================
    از تک تکتون ممنونم هر کدوم از شما از یه نظر موضوعو برام بتصویر کشیدین
    من خودم چون در این رابطه قرار داشتم نمیتونستم دید درستی نسبت بهش داشته باشم
    با توجه به شناختی که از خودم دارم میدونم نمیتونم مستقیم چیزی بپرسم ، و هم این که حس میکنم شخصیتم زیر سوال میره

  8. کاربر روبرو از پست مفید سنجاب بازیگوش تشکرکرده است .

    جاثیه (جمعه 01 آذر 92)

  9. #25
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 98 [ 05:40]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    1,362
    امتیاز
    19,687
    سطح
    88
    Points: 19,687, Level: 88
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    7,910

    تشکرشده 7,657 در 1,487 پست

    Rep Power
    151
    Array
    سنجاب جان،
    دوست گلم، میبینم شرایط سختی واست درست شده ناراحت میشم.
    دوس دارم بتونیم کمکت کنیم.

    من نمیدونم فرهنگ منطقه زندگی شما چه جوریه، یا اینکه به این رابطه توی دانشگاه شما چی میگن یا حتی سطح اعتقاداتت چطوریه و...

    تنها چیزی که من اینجا به وضوح میبینم و اتفاقاً مهم هم هست، اینه که شما در وجدان خودت با این نوع رابطه مشکل داری.

    اگه اشتباه میگم بگو.

    خب دوست عزیزم، چرا خودت رو اذیت میکنی؟
    یک مدت باهاش سنگین باشی تموم میشه.

    اینجور که تعریف کردی، فکر نمیکنم نظر خاصی داشته باشه طرفت.
    بخاطر همین زود تموم میشه.

    نمیخوام نصیحت کنم. اما شما که میدونستی با این روابط بی هدف مشکل داری، از اول باید جلوش رو میگرفتی.
    مثلا مرز ها و تفاوتهای رابطه درسی و رابطه دوستانه رو حداقل برای خودت، تعریف میکردی. و همه ی تلاشت رو میذاشتی روی اینکه از اون مرزها نه خودت رد بشی نه اجازه بدی ایشون رد بشه. (کلاه خودت قاضی. واقعا اسمس نصفه شبی کجای یک رابطه درسی قرار داره؟!)
    اونوقت انقدر اذیت نبودی.

    اما الان هم دیر نشده.
    خودت رو دور کن.

    اگه حتی یه ذره هم حس انتخاب همسر آینده بهت داشته باشه (حتی فکر اولیه ش تو ذهنش باشه)، خودش به صرافت میفته و اگه به ابراز کلامی (علاقه یا خواستگاری) رسید، مدیریت شرایط میفته دست شما و میتونی راحت مسیر رو بندازی در مسیر درست و اخلاقی و تحت نظر خانواده ها و...


    و یک راه دیگه هم هست.
    اما باید شرایطش وجود داشته باشه. اگه شرایطش نباشه نمیشه.
    مثلا باید استادی باشه که با دانشجو ها خیلی رفیقه و اتفاقا شما دو تا هم با این استاد کلاس و پروژه داشته باشید و باهاتون زیاد سر و کار داشته باشه و استادتون هم آدم مطمئنی باشه. و بری با استادت صحبت کنی و بهش بگی که یک همچین موضوعی هست و ازش درخواست کنی که به صورت خصوصی آقا پسر رو ببینه و شما رو بهش پیشنهاد بده.
    و بعد بهت اطلاع بده که چه جوریاست.
    اینجوری هم به منظور نظرت میرسی و هم اینکه در صورت منفی بودن نظر ایشون، شما کوچیک نمیشی.

    میگم. شرایطش باید باشه.
    اگه نیست همون راه حل اول موجوده!

    باور کن با این وابستگی ای که میگی بوجود اومده یا داره میاد، راه درست دیگه ای وجود نداره.
    از زندگی چه می خواهی که در خدایی ِخدا، آنرا نمیابی؟
    ویرایش توسط دختر مهربون : دوشنبه 27 آبان 92 در ساعت 01:50

  10. 3 کاربر از پست مفید دختر مهربون تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (دوشنبه 27 آبان 92), جاثیه (جمعه 01 آذر 92), سنجاب بازیگوش (دوشنبه 27 آبان 92)

  11. #26
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 خرداد 93 [ 18:51]
    تاریخ عضویت
    1392-5-31
    نوشته ها
    116
    امتیاز
    902
    سطح
    16
    Points: 902, Level: 16
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    75

    تشکرشده 139 در 73 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بنظرم بهترین راه اینه که فکر کنی چطور راحتی و آرامش داری؟ و خودت اگر دختر دیگه ای رو اینطوری میدیدی چه پیشنهادی بهش میدادی؟ اینطوری از بیرون گود شرایط رو تماشا میکنی و نظر واقعیت رو میگی.
    همونطور که می بینی فرهنگها اونقدر باهم متفاوته که یک توصیه ی خاص وجود نداره.
    ببین با توجه به فرهنگ خانواده ات چه تصمیمی با منش خودت متناسبه؟
    اما در هر صورت سعی کن در هر رابطه ای حتی اگر جدی هم باشه و حتی اگر رسمی هم باشه, محکم باشی و بصورت افراطی وابسته نشی . توی این دنیا فقط خودتی که باید از خودت مراقبت کنی

  12. 2 کاربر از پست مفید اسکارلت تشکرکرده اند .

    جاثیه (جمعه 01 آذر 92), سنجاب بازیگوش (دوشنبه 27 آبان 92)

  13. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 15 اسفند 93 [ 13:27]
    تاریخ عضویت
    1391-5-23
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    2,979
    سطح
    33
    Points: 2,979, Level: 33
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    747

    تشکرشده 434 در 128 پست

    Rep Power
    29
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر مهربون نمایش پست ها
    سنجاب جان،
    دوست گلم، میبینم شرایط سختی واست درست شده ناراحت میشم.
    دوس دارم بتونیم کمکت کنیم.

    من نمیدونم فرهنگ منطقه زندگی شما چه جوریه، یا اینکه به این رابطه توی دانشگاه شما چی میگن یا حتی سطح اعتقاداتت چطوریه و...

    تنها چیزی که من اینجا به وضوح میبینم و اتفاقاً مهم هم هست، اینه که شما در وجدان خودت با این نوع رابطه مشکل داری.

    اگه اشتباه میگم بگو.

    خب دوست عزیزم، چرا خودت رو اذیت میکنی؟
    یک مدت باهاش سنگین باشی تموم میشه.

    اینجور که تعریف کردی، فکر نمیکنم نظر خاصی داشته باشه طرفت.
    بخاطر همین زود تموم میشه.

    نمیخوام نصیحت کنم. اما شما که میدونستی با این روابط بی هدف مشکل داری، از اول باید جلوش رو میگرفتی.
    مثلا مرز ها و تفاوتهای رابطه درسی و رابطه دوستانه رو حداقل برای خودت، تعریف میکردی. و همه ی تلاشت رو میذاشتی روی اینکه از اون مرزها نه خودت رد بشی نه اجازه بدی ایشون رد بشه. (کلاه خودت قاضی. واقعا اسمس نصفه شبی کجای یک رابطه درسی قرار داره؟!)
    اونوقت انقدر اذیت نبودی.

    اما الان هم دیر نشده.
    خودت رو دور کن.

    اگه حتی یه ذره هم حس انتخاب همسر آینده بهت داشته باشه (حتی فکر اولیه ش تو ذهنش باشه)، خودش به صرافت میفته و اگه به ابراز کلامی (علاقه یا خواستگاری) رسید، مدیریت شرایط میفته دست شما و میتونی راحت مسیر رو بندازی در مسیر درست و اخلاقی و تحت نظر خانواده ها و...


    و یک راه دیگه هم هست.
    اما باید شرایطش وجود داشته باشه. اگه شرایطش نباشه نمیشه.
    مثلا باید استادی باشه که با دانشجو ها خیلی رفیقه و اتفاقا شما دو تا هم با این استاد کلاس و پروژه داشته باشید و باهاتون زیاد سر و کار داشته باشه و استادتون هم آدم مطمئنی باشه. و بری با استادت صحبت کنی و بهش بگی که یک همچین موضوعی هست و ازش درخواست کنی که به صورت خصوصی آقا پسر رو ببینه و شما رو بهش پیشنهاد بده.
    و بعد بهت اطلاع بده که چه جوریاست.
    اینجوری هم به منظور نظرت میرسی و هم اینکه در صورت منفی بودن نظر ایشون، شما کوچیک نمیشی.

    میگم. شرایطش باید باشه.
    اگه نیست همون راه حل اول موجوده!

    باور کن با این وابستگی ای که میگی بوجود اومده یا داره میاد، راه درست دیگه ای وجود نداره.

    خیلی ممنونم به حق که اسم مناسب برای خودتون گذاشتین دختر مهربون
    بزارید کمی بیشتر از خودم بگم .. من یه دختر معمولیم خجالتی تا حدی سطح اعتقادیم هم متوسطه حجابم هم متوسط ، همه بهم میگن ساده و شیک لباس میپوشم
    هرکسی منو ببینه باور نمیکنه 22 سالم باشه کوچولو میزنم با این که قد و هیکلم ریز نیست اصلا تا حدی هم شیطونم

    همیشه رفتارم جوری بوده که هیچ کسی جرات نکنه بهم حرف نا مربوطی بزنه .. رابطمون هم خیلی اتفاقی خیلیییییییی زیاد اتفاقی شروع شد ترمای اولم نبودم که بگم به قصد دوستی هست ترم چهار پنج بودیم، رفتارای ایشون هم بی تاثیر نبود واقعا حس میکردم و هنوزم حس میکنم الویت اول یا دوم زندگیشونم همیشه جواب سوالاتمو کمکامو به خوبی و بیشتر از حد دادن .. اگه چند روزی ازم بیخبر باشن پیگیر میشن ؛ منم همین طور ، اون اولا رفتارشون خیلی زیاد تابلو بود تو کلاس

    شاید من حق نداشتم برداشتی بکنم اما خب منم یه دخترم یه فکرایی کردم .. : (
    البته هنوزم این رفتارا هست البته نه به همون شدت : ) .. اما هست هروقت تصمیمی میگرفتم این رفتارا جلو چشمام میومد که میشد روز از نو روزی از نو + حس وابستگی محدودی که به ایشون دارم
    ما هیچ وقت با هم قهری نداشتیم یا دعوا اگه هم دلخوری بوده خیلی ناچیز که همون موقع برطرف شده ( البته من از قهر خیلی خیلی بدم میاد ؛ همیشه دلم میخواد مشکلم با حرف حل بشه )

    میدونم دوستم بارها بهم هشدار داد که کشش ندم ، اما شد ..
    پیام شب بار اول برای درس بود همین موضوع هم باعث شد پیامهای ایشون از ساعت رسمی برای ارتباط درسی خارج بشه ..

    کاش میشد نبینمش کاش همکلاس نبودیم این جوری خیلی راحت میتونستم فراموشش کنم ، اما سخته ؛ سخته که بهش بگم و بفهمونم الان یادم افتاده که از رابطه ی بدون هدف بدم میاد مشکل من اینه :(
    ایشون فردی احساساتی هستن که به شدت مغرور و سرد نشون میدن خودشونو اینو بعد از بودن باشون فهمیدم


    نقل قول نوشته اصلی توسط اسکارلت نمایش پست ها
    بنظرم بهترین راه اینه که فکر کنی چطور راحتی و آرامش داری؟ و خودت اگر دختر دیگه ای رو اینطوری میدیدی چه پیشنهادی بهش میدادی؟ اینطوری از بیرون گود شرایط رو تماشا میکنی و نظر واقعیت رو میگی.
    همونطور که می بینی فرهنگها اونقدر باهم متفاوته که یک توصیه ی خاص وجود نداره.
    ببین با توجه به فرهنگ خانواده ات چه تصمیمی با منش خودت متناسبه؟
    اما در هر صورت سعی کن در هر رابطه ای حتی اگر جدی هم باشه و حتی اگر رسمی هم باشه, محکم باشی و بصورت افراطی وابسته نشی . توی این دنیا فقط خودتی که باید از خودت مراقبت کنی


    حتما بهش میگفتم خودشو کنار بکشه ..

  14. کاربر روبرو از پست مفید سنجاب بازیگوش تشکرکرده است .

    جاثیه (دوشنبه 27 آبان 92)

  15. #28
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array
    گفتی اولویت اول یا دومی،تحقیق کن خواهر داره؟با دخترهای فامیلشون ارتباط داره؟با بقیه

    دخترهای کلاس یا دانشگاه ارتباط داره؟

    بعضی از پسرهایی که با هیچ دختری در ارتباط نیستن و دنبال دوستی م نیستن وقتی دختری

    بر اثر شرایط به طرفشون می ره،سعی می کنن تمام و کمال بهش خدمت کنن ولی لزومن به

    این معنی نیست که اون دختر براشون عزیزه،شاید برای ارضای خودشون اون دخترو تو اولویت

    می ذارن.پس روی اولویت بودنت حساب نکن.


  16. 2 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    جاثیه (جمعه 01 آذر 92), سنجاب بازیگوش (دوشنبه 27 آبان 92)

  17. #29
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خوب بلاخره چه تصمیمی گرفتی ؟ می خواهی کدام پیشنهاد را عملی کنی ؟

  18. 2 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    جاثیه (جمعه 01 آذر 92), سنجاب بازیگوش (سه شنبه 28 آبان 92)

  19. #30
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 15 اسفند 93 [ 13:27]
    تاریخ عضویت
    1391-5-23
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    2,979
    سطح
    33
    Points: 2,979, Level: 33
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    747

    تشکرشده 434 در 128 پست

    Rep Power
    29
    Array
    مرسی نوپو جان
    یه جمع بندی کلی از پیشنهادات میکنم ..
    پیشنهاد اول این که به صورت مستقیم باهاشون صحبت کنم ؛ پیشنهاد خوبیه اما نه برای من من هیچ وقت جواب مناسبی رو از صحبت مستقیم نگرفتم
    غرورم برام مهمه و خودمو میشناسم و همین طور اونو ، من بگم حتی اگه نظر مثبتی هم داشته باشه بیان نمیکنه و میتونم حدس بزنم جواب ایشون برای احساسات من
    سکوته ؛ که تازه این خوشبینانه ترین حالتشه

    پیشنهاد بعدی ، استفاده از یه رابط مثل استاد بود من همچین شرایطی رو ندارم چه استاد چه شخص دیگری

    و پیشنهاد سوم هم قطع رابطه بود ، با هم با شرایط موجود من امکان پذیر نیست مگر این که بخوام مستقیم علتش رو بگم

    تنها راهی که به نظرم میرسه اینه که به مدت یک ماه ( حدودا چون به اخر ترم نزدیک میشیم ) به خودمو ایشون فرصت بدم ، و من کاملا خشک میخوام برخورد کنم
    به هیچ عنوان من پیام غیر درسی ندم ، پیام غیر درسی و در ساعات نامناسب رو هم جواب ندم ، تا اخر این یک ماه که دو حالت پیش میاد
    حالت اول این که بعد مدتی ایشونم همین روالو ادامه میدن که معلوم میشه من بیخودی به احساساتم بها میدادم و رابطه خواه نا خواه تمام میشه

    حالت دوم هم اینه که علت رو جویا بشن که بعد من میتونم از این فرصت استفاده کنم و مستقیم بگم از رابطه ی بدون هدف خوشم نمیاد که اگر حسی باشه بیان میکنند
    و اگر نباشه بیخیال من میشن

    ========================
    لطفا نظرتونو بدین که این روش خوبه ؟
    توی این روش و رفتار چه نکاتیو با توجه به همگروه بودنمون ( درخواست ایشون بود ) باید رعایت کنم ؟؟؟

    از اقایون میخوام لطف کنند و نظرشونو با توجه به روحیاتشون بگن خیلی برام مهمه

    در اخرم خیلی ممنونم از این که تنهام نزاشتین و کمکم کردین ، لطفا بازم کنارم باشین فک میکنم تازه راه سختی رو پیش رو دارم دلم نمیخواد توی این راهم و تصمیمم
    لغزشی داشته باشم

  20. 3 کاربر از پست مفید سنجاب بازیگوش تشکرکرده اند .

    Aminn (پنجشنبه 30 آبان 92), جاثیه (جمعه 01 آذر 92), دختر مهربون (چهارشنبه 29 آبان 92)


 
صفحه 3 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 08 بهمن 00, 23:20
  2. سیگار...
    توسط شمیم الزهرا در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: پنجشنبه 03 مهر 99, 22:21
  3. در خواستگاری چی بپرسیم؟ چی نپرسیم؟
    توسط samir65 در انجمن ارتباط دختر و پسر(عشق)
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 28 تیر 93, 23:25
  4. چطور به ترک سیگار همسرم کمک کنم؟
    توسط ابر بهاری در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: یکشنبه 20 فروردین 91, 10:40
  5. برون شو ای غم از سینه که لطف یار می آید
    توسط مدیرهمدردی در انجمن موسیقی و آرامش، دانلود موسیقی و...
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 فروردین 91, 17:38

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.