ممنون سنجاقک جان دارم فکر می کنم برم پیش یه مشاور یا روانشناس بالینی فقط خدا کنه بتونم باهاش ادامه بدم و وسطش ول نکنم
تشکرشده 5 در 5 پست
ممنون سنجاقک جان دارم فکر می کنم برم پیش یه مشاور یا روانشناس بالینی فقط خدا کنه بتونم باهاش ادامه بدم و وسطش ول نکنم
فرشته مهربان (دوشنبه 13 آبان 92)
تشکرشده 37 در 22 پست
سلام دوستان میدونم جاش اینجا نیست امامجبورشدم پستم وانتقال دادن نمیدونم کجا میشه لطف کنیدتوضیح بدید
تشکرشده 92 در 48 پست
دوست عزيز خيانت ديدن خيلي بده و تحملش بسيار سخت.
اينو كسي داره بهت ميگه كه خودش خيانت ديده . اما متاسفانه نه يه بار و نه دوبارو..... من فقط تجربه خودم ميگم:
داغون شدم. احساس كردم كه كمرم شكست. همش فكر مي كردم مشكلم چيه؟ چه چيزي باعث شده كه همسرم بهم خيانت كنه؟ مخصوصا كه مردم ما خوب بلندن توپ رو تو زمين خانم ها بندازن و بگن " حتما ازش كم گذاشتي"
كه البته كم كه نه زياد هم براش گذاشته بودم و امر بهش مشتبه شده بود كه چه خبره. اما وقتي به دكترم علت رو گفتم گفت " فداي سرت به جهنم كه خيانت كرده، مواظب خودت باش كه بيشتر از اين داغون نشي"
خلاصه سخت بود اما خودم رو مجبور كردم برم باشگاه، آرايشگاه ، لباس و ظاهر جديد، و البته بي توجهي به ايشون كه براش بسيار گرون تموم شد. اما تمام تغييراتم تو چارچوب خانواده بود كه خداي نكرده حرفي برام در نياره يا تهمت نزنه.
برگشت ، اما كاش برنمي گشت، چون هيچ وقت دلم باهاش صاف نشد
fahimeh.a (شنبه 19 تیر 95), raha dar bad (شنبه 02 آذر 92)
تشکرشده 5 در 5 پست
بانو جان خیلی متاسفم
با همه وجود درکت می کنم اونا مشکل دارن ولی ما همش از خودمون می پرسیم مگه ما چی کم داریم
آفرین که تونستی بر افسردگی غلبه کنی دعا کن من هم بتوانم
bano (سه شنبه 07 آبان 92)
تشکرشده 92 در 48 پست
عزيزم حتما ميتوني. كاريه كه بقيه كردن پس شدنيه به شرطي كه خودت هم بخواهي. فقط نگو از فردا ، بگو از حالا.
بيماري من واقعا بچه هام رو هم تحت تاثير قرار داده بود ، مشكلاتي كه پدرشون درست كرده بود كم بود، بيماري و اعصاب خراب من هم اضافه شد.
بنابراين بخاطر بچه ها و بخاطر آينده خودم و البته با اينكه خيلي آدم مذهبي و ... نيستم اما با بالا بردن توكلم به خدا آرامش بيشتري رو به زندگي برگردوندم
del (شنبه 11 آبان 92), malakeh (سه شنبه 07 آبان 92), raha dar bad (شنبه 02 آذر 92), مسافر تنها (چهارشنبه 08 آبان 92)
تشکرشده 77 در 41 پست
نیکی جان خیلی ازت عذر می خوام که پست نامرتبط ارسال می کنم ولی قصدم کمک به دوستمونه.
عسل جان در قسمت روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی.
اینم لینک تاپیک
http://www.hamdardi.net/thread-29599.html
راستی اگه از این به بعد دنبال تاپیکی می گشتی می تونی از طریق جستجو که بالای صفحه سمت چپ, لینکش را پیدا کنی. .
ویرایش توسط N.I.K.I : چهارشنبه 08 آبان 92 در ساعت 02:07
تشکرشده 5 در 5 پست
خیلی سینوسی و داغونم. فردا شوهرم داره با شیطون ترین و جوون ترین دختر شرکتشون می ره مسافرت. اینکه باید بشینم نگاه کنم و هیچ کاری از دستم بر نمی یاد داره دیوونم می کنه
باهاش قهر کنم دفعات بعدی مخفیانه می ره
باهاش خوب باشم روش زیادتر می شه
نه مشاور و نه پدر و مادرم نمی گذارن طلاق بگیرم آآآآآآآآآآآآآآآآه
تشکرشده 29 در 17 پست
نمیدپنی دقیقا کجا میخان برن؟
اگر آدرس دقیق داشته باشی میتونی با پدرشوهرت بری اونجا و مچشونو بگیری.
- - - Updated - - -
نمیدپنی دقیقا کجا میخان برن؟
اگر آدرس دقیق داشته باشی میتونی با پدرشوهرت بری اونجا و مچشونو بگیری.
تشکرشده 36,001 در 7,404 پست
نیکی عزیز
مشکل اصلی و اولیه شما محدود شدنت در همسرت هست ... تمام دنیایت و هستی و نیستی ات را در همسرت خلاصه کرده ای و وابستگی شدید داری .... اینکه خطای او ترا از نظر روحی و جسمی این همه دچار آسیب کرده یعنی اینکه باید روی محدوده دید و نگرشت به زندگی تجدید نظر کنی ، روی سرمایه گذاریهایت تجدید نظر کنی .... خیلی چیزها در زندگی شما هست که می تواند در حوزه داراییهای شما مورد اهمیت قرار بگیرد .....
در کل مسئله شما در دو مقوله هست :
1 - مسئله شخص خود شما و گستره دید و نگرشتان به زندگی و سرمایه های آن ( که در دایره همسرتان محدود مانده )
2 - مسئله همسرتان و تنوع طلبی های او و .....
از نظر بنده اولویت اول شما خودتان هستید . ابتدا تا مدتی از تمرکز روی همسرتان و خیانتهایش بیرون آمده و کاملاً روی بازسازی روحی و شخصیتی خودتان متمرکز شده و کسب آرامش در این مقوله اولین گزینه مورد توجهتان باشد و حتماً مشاوره حضوری را به این منظور داشته باشید
تشکرشده 37,081 در 7,003 پست
با سلام و احترام
معمولا بحرانها ، علیرغم رنج و فشارهای واقعا شدید خود ، شامل یک عنصر مثبت هم هستند.
و آن ایسنت که هم انسان می تواند خودآگاهی خود را تشخیص دهد و هم می تواند خود را تقویت کند.
شنیده اید :
خوش بود گر محک تجربه آید به میان تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
حالا که این بحران شما و همسرتون را در بر گرفته است، هر کدام شما به نوعی هم نقاط قوت و ضعف خود را متوجه می شوید. و هم با انتخابهای خود روبرو می شوید ، هم با تعارضهایتان و هم تصمیم گیری هایتان و هم نهایتا عملکردی که خواهید داشت. و مسلم هست که هر کدام مسئول کاری که می کند هست.
من اینجا روی سخنم با شماست.
چرا که به همسر شما دسترسی ندارم. و شما زحمت کشیده اید اینجا تشریف آورده اید و مراجع من محسوب می شوید.
تا وقتی که انسان زندگی خود را بر اساس واکنش به عملکرد دیگران تنظیم می کند اینگونه تعارض ها اجتناب ناپذیر است.
یعنی:
تا وقتی که معیار ها، چارچوب و اعتقادات و اخلاق و روشهای شما برای خودتون مبهم هستند. و در واقع نقشه زندگی خود را ندارید. اینگونه سردرگمی ها اجتناب ناپذیر هست.
مشکل اصلی شما ، کارهای شوهرتان نیست. او فقط وسیله ای شده است تا نسبت به خود صریح تر و شفاف تر باشید.
همسر شما با اشتباهات فاحش خود ، زمینه آزمون ومحک شما شده است.
اینکه آیا شما خودتون برای زندگی در این چند روز دنیا برنامه و حساب کتابی دارید؟ اگر می بخشید برای چه می بخشید؟ اگر می مانید برای چه می مانید؟ اگر جدا شوید برای چه جدا می شوید؟
اصلا معیارهای شما در زندگی اتان چیست؟
ارزشهایتان را چگونه سازوکار می دهید؟
من آنچه از شما شنیدم ، فقدان برنامه، معیار و ارزش و ... هست. شما را فاقد برنامه زندگی می بینم.
چون:
شما فقط یک آینه هستید در برابر شوهرتان. اگر خیانت نکند. شما هم زندگی به کام و آرام هستید.
اگر خیانت کند، به هم می ریزید.
یعنی شما زندگیتون را در انعکاس رفتار شوهرتان نشان می دهید.
از خود برنامه ای ندارید.
شما نخست با خودتون خلوت کنید. و به قول دوستمون که گفته بود با خودت آشتی کن.
بعد بررسی کن چه چارچوبهایی در زندگی دارید. و بعد مشخص کن کدامیک خطوط قرمز شما هستند. نسبت به چه چیزهایی می توانید انعطاف داشته باشید. نسبت به چه چیزهایی می توانید پیگیری و سماجت داشته باشید. نسبت به چه چیزهایی می توانید بی تفاوت باشید. نسبت به چه چیزهایی سخت برخورد می کنید. چه چیزهایی را می توانید ترک کنید. و هزاران سئوال دیگر.
شما اگر زندگیتون معیار مشخص داشته باشد، پیشاپیش می دانید در برابر همسرتان و کارهایش چه برنامه و نقشه ای دارید. اما اکنون منفعل هستید. او هر حرکتی می کند شما نمی توانید چه کار کنید.
وقتی می توانید دقیق عمل کنید. که بدانید در حوزه بخشش مرز شما کجاست؟ خطوط قرمزت را می شناسید.
مثال: اگر کسی بخواهد فرزند شما را برباید چه برخوردی نشان می دهید؟
اگر کسی خدایی نکرده با فرزند شما تصادف کند با او چه می کنید؟
اگر کسی هدیه ای به فرزند شما بدهد چه می کنید؟
اگر کسی بر سر فرزند شما فریاد بزند چه می کنید؟
جواب به این سئوالها باید منطقی در پشت خود داشته باشد و مرزهای روابط شما با دیگران را در قبال مسائل مختلف فرزنداتان روشن می کند.
اما اگر طبق احساس هر وقت یک رفتاری بکنید به هم خواهید ریخت.
خلاصه:
به جای اینکه رفتار خود را بر اساس عملکرد شوهرت تنظیم کنید نیاز هست که شما باید ها و نبایدها، اولویت ها، خطوط قرمز و مرزبندی های خود را در زندگی و اعتقادات و برنامه ها و نقشه های خودت را با شفافیت ترسیم کنید و طبق آن عمل کنید.
سود و زیان های زندگی شما کدامند و وزن هر کدام چقدر هستند و اینها را شما بر اساس چه ارزش گذاری امیتاز بندی کرده اید.
بعد بر اساس همین ها می توانی با همسرت تعامل کنی.
مثلا اگر معیار شما این باشد، که وفاداری و عدم خطای همسر در رابطه با جنس مخالف یک خط قرمز غیر قابل انعطاف هست. پس بر این اساس یکبار رک و صریح و کتبی و شفاهی برای شوهرت شفاف می کنید که در صورت آشکار شدن و مستند شدن عدم تعهد او ، از زندگیش بیرون می روید.
اما اگر معیار شما در مورد خطاهای همسرت در رابطه با جنس مخالف سخت گیرانه هست اما خط قرمز نیست و مثلا خط قرمز شما حفظ خانواده و فرزندت هست. باید در این موارد به موعظه بسنده کنید و مرتب با زبان خوش به او گوشزد کنید که از این رفتار دست بکشد در غیر اینصورت خودش آرامشش را از دست می دهد و آسیب می بیند. و بعد هم مقدمات جذبش را فراهم می سازید و حتی اگر موفق نشوید، او را مسئول اشتباهاتش می دانید.
می بینید!
این شما هستید که باید انتخاب های خود را شفاف کنید و آماده پرداخت هزینه های آن باشید.
ما نمی گوییم بمان یا برو یا تحمل کن.
اگر بمانی مزایایی دارد و دردسر هایی
اگر بروی هم مزایایی دارد و دردسر هایی
و اگر هم سعی در ساخت و بهسازی این زندگی هم داشته باشی مزایا و دردسر هایی دارید.
اما هر کدام را که انتخاب می کنید باید بر اساس معیارهای قطعی خودت و توانمندیهایت باشد.
و پس از انتخاب باید هزینه هایش را خودت بپردازی.
می بینی این بحران که یکسرش همسرت هست. سمت دیگرش روش شماست که چه تصمیمی دارید؟ و تا چه اندازه می خواهید بهایش را بپردازید.
لینک ذیل برای سامان دادن به انتخابهایتان پس از مشخص شدن معیارهایتان کمک کننده است.
http://www.hamdardi.net/thread-2407.html
del (یکشنبه 19 آبان 92), fahimeh.a (شنبه 19 تیر 95), gisu (سه شنبه 14 آبان 92), raha dar bad (شنبه 02 آذر 92), فرشته مهربان (سه شنبه 14 آبان 92)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)