به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 22 , از مجموع 22
  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 دی 92 [ 22:35]
    تاریخ عضویت
    1390-10-23
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,630
    سطح
    23
    Points: 1,630, Level: 23
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    24

    تشکرشده 37 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون شیداجان
    کاش کل تاپیکمو میخوندی ونظرتومیگفتی
    چون یک مشکل باعث نمیشه اینهمه داغون بشم بلکه جمع مشکلات.
    همین قراری هم که گفتین رو گذاشتیم که هرسال خونه یکیمون باشیم اما یه سال که خونه اونابودیم وسال بعدش خونه مادرم فرداش که رفتیم خونه اونا اصلا مارو آدم حساب نکردن ومثلاقهربودن بعدشم غرولندو تیکه انداختن و....
    دخترای خودشون همیشه خونه مادراشونن واصلابه خانواده شوهرمحل نمیدن
    همین زورگویی وخودخواهی هاشون عذابم میده
    هیچوقت فکرشونمیکردم جوونی وزندگی مشترکمو باهمچین چیزای مزخرفی هدربدم....

  2. #22
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    ستاره جان،

    شما که نمی تونید یک خانواده را عوض کنید. خواهر و مادر و ... همه را می خواهید تغییر بدید؟
    شما حتی همسرتون را هم نمی تونید عوض کنید، چه برسه به خانواده اش.

    باید با مهارت و حرفه ای تر باهاشون برخورد کنید.
    آخه یک زندگی را که به خاطر حرف خواهرشوهر خراب نمی کنند.
    می دونی طلاق چقدر از نظر عاطفی بهت ضربه می زنه؟ می دونی ازدواج مجدد یا زندگی بعنوان مطلقه برات چقدر سخت خواهد بود.
    فکر کردی از ایشون جدا می شی می ری یه شوهر بهتر پیدا می کنی که خواهر و مادرش هم عاشق دلخسته شمان؟
    نفر بعدی یا بیکاره، یا معتاده، یا دست بزن داره، یا ... هزار جور گرفتاری که در مقابلش مشکلات امروزت هیچه!

    شما خیلی خوش شانس هستید که مدیر همدردی تاپیکتون را خوندند و راهنمایی براتون گذاشتند.
    اون متن را چند باره بخونید و جدی بگیرید.

    من چند بار پست آخرتون را خوندم و سعی کردم بفهمم یعنی چی؟؟؟
    تمام مدتی هم که اونجا بودید لابد مضطرب و غرغرو که زودتر پاشو بریم. نه می ذاری به شوهرت خوش بگذره و نه به خودت.
    عزیز من،
    اونها هم خواهر و برادر و پدر مادر همسر شما هستند. اگه همسرت برات عزیزه، می تونی اونها را هم در حد نرمال دوست داشته باشی.
    نه این که وقتی کنارشون هستی به اجبار و با غر غر ...
    طوری کنار خانواده اش خوش بگذرون و راحت باش که همسرت هم لذت ببره از رفتار و اخلافت و مهمانی رفتن با شما، نه این که هر مناسبتی که نزدیک می شه نگران باشه که باز چه دعوا و بحثی می خواد شروع بشه.

    همون بحثی که گفتی تقسیم کرده بودیم به نظرم بهتر بود. یک شب را که نمی شه هر دو جا بود.
    بهتره تقسیم کنید مناسبتها را. هر جا می ری با روی گشاده و لب خندان و از ته دل به خودت و همسرت و اطرافیانت سعی کن خوش بگذره.
    فرداش هم هر کس غر زد و کنایه زد، شما نشنیده بگیر و محل نذار.
    اگر هم جدی مطرح کردند با لبخند و آرامش بهشون بگو که با همسرت اینطور تصمیم گرفتید و فکر می کنید اینطوری بهتره، چون دلتون می خواد پیش هر دو خانواده باشید و دلتون برای هر دو تنگ می شه و تصمیم گرفتید یه جوری این دلتنگی را مدیریت کنید. بگو خیلی سخته آدم دلش می خواد هم اینجا باشه و هم اونجا. من خودم اونجا که می رم دلم اینجاست، اینور هم که هستم دلم خونه مامانم ایناست. گفتیم شاید اینطوری دلمون را قانع کنیم و .... یه چیزایی شبیه این.

    با غرغر و دعوا نه تو این زندگی و نه اگه طلاق بگیری تو هیچ زندگی دیگه ای به چیزی نمی رسی.

    تمرکز شما الان باید روی خانواده خودت باشه. خانواده تو یعنی همین خانواده کوچیکی که با همسرت تشکیل دادید و بچه هایی که انشاله خواهید داشت.
    خونه مامان و بابا هم می رید که سر بزنید و خوش بگذره، نه اینکه گرو کشی کنید و زورتون را به هم ثابت کنید.

    چقد نوشتم!!!!!! آخه باورم نمی شه واسه مسائل به این سادگی به طلاق فکر می کنی.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:37 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.