ستاره جان،
شما که نمی تونید یک خانواده را عوض کنید. خواهر و مادر و ... همه را می خواهید تغییر بدید؟
شما حتی همسرتون را هم نمی تونید عوض کنید، چه برسه به خانواده اش.
باید با مهارت و حرفه ای تر باهاشون برخورد کنید.
آخه یک زندگی را که به خاطر حرف خواهرشوهر خراب نمی کنند.
می دونی طلاق چقدر از نظر عاطفی بهت ضربه می زنه؟ می دونی ازدواج مجدد یا زندگی بعنوان مطلقه برات چقدر سخت خواهد بود.
فکر کردی از ایشون جدا می شی می ری یه شوهر بهتر پیدا می کنی که خواهر و مادرش هم عاشق دلخسته شمان؟
نفر بعدی یا بیکاره، یا معتاده، یا دست بزن داره، یا ... هزار جور گرفتاری که در مقابلش مشکلات امروزت هیچه!
شما خیلی خوش شانس هستید که مدیر همدردی تاپیکتون را خوندند و راهنمایی براتون گذاشتند.
اون متن را چند باره بخونید و جدی بگیرید.
من چند بار پست آخرتون را خوندم و سعی کردم بفهمم یعنی چی؟؟؟
تمام مدتی هم که اونجا بودید لابد مضطرب و غرغرو که زودتر پاشو بریم. نه می ذاری به شوهرت خوش بگذره و نه به خودت.
عزیز من،
اونها هم خواهر و برادر و پدر مادر همسر شما هستند. اگه همسرت برات عزیزه، می تونی اونها را هم در حد نرمال دوست داشته باشی.
نه این که وقتی کنارشون هستی به اجبار و با غر غر ...
طوری کنار خانواده اش خوش بگذرون و راحت باش که همسرت هم لذت ببره از رفتار و اخلافت و مهمانی رفتن با شما، نه این که هر مناسبتی که نزدیک می شه نگران باشه که باز چه دعوا و بحثی می خواد شروع بشه.
همون بحثی که گفتی تقسیم کرده بودیم به نظرم بهتر بود. یک شب را که نمی شه هر دو جا بود.
بهتره تقسیم کنید مناسبتها را. هر جا می ری با روی گشاده و لب خندان و از ته دل به خودت و همسرت و اطرافیانت سعی کن خوش بگذره.
فرداش هم هر کس غر زد و کنایه زد، شما نشنیده بگیر و محل نذار.
اگر هم جدی مطرح کردند با لبخند و آرامش بهشون بگو که با همسرت اینطور تصمیم گرفتید و فکر می کنید اینطوری بهتره، چون دلتون می خواد پیش هر دو خانواده باشید و دلتون برای هر دو تنگ می شه و تصمیم گرفتید یه جوری این دلتنگی را مدیریت کنید. بگو خیلی سخته آدم دلش می خواد هم اینجا باشه و هم اونجا. من خودم اونجا که می رم دلم اینجاست، اینور هم که هستم دلم خونه مامانم ایناست. گفتیم شاید اینطوری دلمون را قانع کنیم و .... یه چیزایی شبیه این.
با غرغر و دعوا نه تو این زندگی و نه اگه طلاق بگیری تو هیچ زندگی دیگه ای به چیزی نمی رسی.
تمرکز شما الان باید روی خانواده خودت باشه. خانواده تو یعنی همین خانواده کوچیکی که با همسرت تشکیل دادید و بچه هایی که انشاله خواهید داشت.
خونه مامان و بابا هم می رید که سر بزنید و خوش بگذره، نه اینکه گرو کشی کنید و زورتون را به هم ثابت کنید.
چقد نوشتم!!!!!! آخه باورم نمی شه واسه مسائل به این سادگی به طلاق فکر می کنی.
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
علاقه مندی ها (Bookmarks)