خیلی خوبه که منطقی عمل میکنین.واقعا من نمیدونم اینجور دخترا چرا ازدواج میکنن اصلا.که احساسات یکی رو به بازی بگیرن.خوشحال باش دوست عزیز...خدا دوستت داشت که این قد زود به دادت رسید
تشکرشده 18 در 11 پست
خیلی خوبه که منطقی عمل میکنین.واقعا من نمیدونم اینجور دخترا چرا ازدواج میکنن اصلا.که احساسات یکی رو به بازی بگیرن.خوشحال باش دوست عزیز...خدا دوستت داشت که این قد زود به دادت رسید
ستاره کویر (جمعه 13 دی 92)
تشکرشده 46 در 20 پست
اره مثل اینکه کار ازین حرفا گذشته واقعا متاسفم براتون و امیدوارم در ازدواج بعدی کاملا چشمهاتونو باز کنین و به شناخت درستی برسین از طرفتون سعی کنین برین سفر واقعا مفیده تو این مرحله از زندگی.سعی کنین ازین محیط پرتنش دوری کنین جدا میگم دوری کنین الان سفر و دوری مثله یه مرهم برای شماست
khaleghezey (دوشنبه 07 بهمن 92), M.E.H.D.I (جمعه 13 دی 92), mehrnegar (جمعه 13 دی 92)
تشکرشده 32 در 21 پست
سلامی دوباره
تادیروز اسیرخیانت دختره شده بودم الانم باحرفاشون دست ازسرم برنمیدارن.دوستان کمکم کنید تاببینم چیکارکنم تاازدستشون خلاص شم.رفتن پشت سرم گفتن داریم هرماه ازمهدی مهریه میگیریم درحالی که ما بدون درخواست مهریه ونفقه ازهم جداشدیم اونم باخواست دختره،گفتن مهدی لات بود چاقوکش بود باچاقو خودشو خونوادشو میزد!!!
من امروز زنگ زدم به پدرش وگفتم که اینحرفاچیه پشت سرم گفتین ودست ازسرم بردارین.کلی جروبحثمون شدو آخرشم فحشم داد!!!!!!!!!!!!!
شما بگین من چیکارکنم
الهام20 (سه شنبه 08 بهمن 92)
تشکرشده 1,508 در 444 پست
سلام، اینکه میگن مهریه میدی که به نظرم به نفعته. چون اونطوری که شما جدا شدی معلومه که اون تو رو نخواسته که حاضر شده با هیچی ازت جدا بشه. و اینکه بقیه حرفها برات مهمه چون هنوز خودش هم خیلی برات مهمه وگرنه با یک لبخند از کنارش میگذشتی. بگذر آقا مهدی، فراموشش کن.
اینی که بالا نوشتم جواب حاضر آماده ای بود که هر کسی اینجا بیاد یه چیزی توی همین حدودا احتمالا برات مینویسه. ولی خیلی خیلی بعید میدونم این جواب رو خودت هم ندونی. پس چون علیرغم تعجب زیاد من و مطالبی که تا حالا ازت خوندم چون اینجور چیزها برات خیلی مهمه، نظر اصلی منرو اگه بخوای اول بهشون هشدار میدی که تکرار نشه و
ویرایش : فرشته مهربان
توصیه های مخرب خلاف روند مشاوره ای هست . لطفاً هیجانات خود را وارد راهنمایی دادن به مراجع ننمایید ، مطالعه تاپیک آفت های احتمالی در کار مشاوره ، توصیه می شود
M.E.H.D.I (دوشنبه 07 بهمن 92)
تشکرشده 32 در 21 پست
چون اون پسری که باهاش رابطه داش بهش گفته بودکه ازمهدی مهریه نگیر اگه بگیری زیرمهریه میمونی ونمیتونیم باهم ازدواج کنیم،براهمین بود که ازمن مهریه واینا نخواست.
من اصلا نمیخوام ریختشونو ببینم فراموششم کردم ولی اونا پشت سرم اینحرفا رومیزنن .اینبارکه اینحرفا روشنیدم دیگه نتونستم جلوی خودم روبگیرم به پدرش زنگ زدم که اونم آخرش فحشم داد.
ناراحت فحشش نیستما فقط موندم چیکار کنم برم جوابشو مستقیم بدم یانه اگه زنگ زدن واینبارخواستن زیادی حرفی بزنن برم حقشون روبذارم کف دستشون یا اینکه نه کاری نکنم بقول شما بخندمو ازکنار حرفاشون بگذرم.
خداروشکرهمه هم جوابشون رومیدنا مثلا میگن که مهدی اهل اینکارانیست وهمچین پسری نیستو دخترشمابایکی دیگه ارتباط داشت و سیمکارت ازش گرفته بودوازاینحرفا، میخوان دق دلی شون رواینجوری خالی کنن
khaleghezey (دوشنبه 07 بهمن 92)
تشکرشده 11,395 در 3,444 پست
درود دادا
بیکارا وقتی همه میشناست ولشون کن بزار هرچی میخوان بگن اینا میخوان اینجوری به همه بگن دخترشون خوب بوده و چون شووهرش بد بوده جدا شده وقتی همه میشناسنت چرا الکی بخوای زندگیت رو صرف این چرندیاتشون کنی؟ اگه دیدی نه جدی داره میشه رسما بهشون بگو دیگه تکرار نشه وگرنه به جرمه تهمت ازشون شکایت میکنی حساب کار دستشون میاد
تشکرشده 35,997 در 7,404 پست
این تاپیک خیلی از حد مجاز تعداد پستها ( 50 پست ) فاصله گرفته . لذا قفل می شود
لطفاً اگر نیاز به ایجاد تاپیک جدید داشتید ابتدا یک جمع بندی از راهنماییهای مفید در پست اول تاپیک جدید همراه با لینک این تاپیک قرار دهید سپس راهنمایی بخواهید . همچنین از گزارش نویسی و ... بپرهیزید و به اصل مسئله و یافتن راه حل مناسب و منصفانه توجه کنید
khaleghezey (دوشنبه 07 بهمن 92), M.E.H.D.I (دوشنبه 07 بهمن 92), فرهنگ 27 (دوشنبه 07 بهمن 92), الهام20 (سه شنبه 08 بهمن 92)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)