عبرتی تلخ

**deljoo_deltang** · جمعه 19 مهر 92 21:30

نوشته اصلی توسط سارا معظمی

من مشاوره رفتم بی فایده است

- - - Updated - - -

تصمیم گرفتم زندگی جدیدی رو شروع کنم خیلی جدید تمام افکاری که باعث مشغولت ذهنی من میشن دور میریزم و فردا خیلی قاطع بهش میگم نمیخوامش و دیگه در مورد ش حرف نزنه اون باید بپذیره ومن هم باید با این قضیه کنار بیام و هر کاری رو برای آرامش خودم انجام بدم

- - - Updated - - -

مگر نگفتید 3 ساله همه چیز تموم شده. پس قراره در مورد چه چیز قاطع باهاش حرف بزنید.
خوب اینکه شما هنوز ایشون رو می بینید خیلی بده. ای کاش جایی برید که ایشون رو هرگز نبینید . علت اینکه مشاور هم بی فایده هست اینه که هنوز هم شما با ایشون در ارتباطید و هم ایشون رو می بینید.

**سارا معظمی** · جمعه 19 مهر 92 22:26

از نظر من 3 سال تموم شده وهر کاری کرده ام از ش فاصله بگیرم حتی موبایلمو 3 سال وصل نکردم شاید ماهی 1 یا 2 بار اونو گذرا میبینم ولی اون چند وقتیه به اتاقم زنگ میزنه من بهش میگم تموم شده و اون فقط همکارمه اون قبول نمیکنه و حرف های تکراری میزنه بهش میگم من از فرزند و همسرش نمیگذرم ولی انگار فایده نداره تلفنو جواب نمیدم ولی نمیشه بهر حال محل کاره من خیلی درمونده شدم میخوام فراموشش کنم ولی نمیذاره حالم از خودم بهم میخوره میدونم من مقصر هستم که قاطع بهش نمیگم خواهش میکنم کمکم کنید تا خلاص بشم بعضی وقتا احساس میکنم اون بیماره چرا ول نمیکنه بره

**faghat-KHODA** · جمعه 19 مهر 92 22:47

سلام سارا خانم

به نظر من شما باید محل کارتون رو منتقل کنید.حتی اگه کارتون رو از دست بدید بهتر از این ادمیه که به زن خودش رحم نمی کنه.

امیدوارم که این اسمی که رو تیتر تاپیکتون گذاشتید یادتون نره.عبـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــرت

تو پست اولتون هم فرمودید که دفعه اول هم شما نسبت به ایشون بی تفاوت بودید.اما دیدید که احساسات شما توسط این ادم بیدار و به بازی گرفته شد.متاسفانه دوباره داره همون سیکل تکرار میشه.مواظب باشید.

فقط خدا

**سارا معظمی** · جمعه 19 مهر 92 22:53

نمیتونم انتقالی بگیرم برام مقدور نیست به یاری خدا بهم کمک بکنید تا بتونم بلند بشم تا الان خیلی در برابرش مقاومت کردم هرگز به ازدواج باهاش فکر نمیکنم فقط به من قدرتی بدید تا بتونم این بار از پسش بر بیام

- - - Updated - - -

نمیتونم انتقالی بگیرم برام مقدور نیست به یاری خدا بهم کمک بکنید تا بتونم بلند بشم تا الان خیلی در برابرش مقاومت کردم هرگز به ازدواج باهاش فکر نمیکنم فقط به من قدرتی بدید تا بتونم این بار از پسش بر بیام

**ehsan_hamdardi** · جمعه 19 مهر 92 22:54

بله تا محل کارتون را عوض نکنید نمیتونید فراموشش کنید و نمیتونید به زندگی خودتان برگردید!

محل کارتان را عوض کنید!

**سارا معظمی** · جمعه 19 مهر 92 23:00

اگه میشد حتما این کارو انجام میدادم خواهش میکنم کمکم کنید

**ehsan_hamdardi** · جمعه 19 مهر 92 23:09

اگر هنوز اصرار میکنه میتوانید رئیس اداره را در جریان بگذارید شاید اگر بی‌آبرویی در محیط کاری را ببیند خودش را جمع کند!

اگر از او هم کاری برنیامد میتونید صدای‌اش را پشت تلفن ضبط کنید و بعد تهدیدش کنید اگر بار دیگر با شما تماس بگیره ازش شکایت میکنید و خانم‌اش را در جریان میگذارید (یعنی تهدیدش کنید که فایل مکالمه ایشان را میدهید خانم‌اش)

**سارا معظمی** · شنبه 20 مهر 92 18:42

دارم به خودکشی فکر میکنم

**faghat-KHODA** · شنبه 20 مهر 92 20:04

سلام مجدد

دارم به خودکشی فکر میکنم

هنوز جنگ شروع نشده.زود جا زدی سارا خانم.خودت رو اماده کن واسه ضربه کردن اون مردک.

چرا حاضرید جونتون رو مفت از دست بدید اما کارتون رو نه!!؟

به هر حال دو حالت داره.یا باید محل کارتون رو عوض کنید (که بنده این راه رو توصیه می کنم)و از شر این ادم و مزاحمتهاش راحت شید.یا سر سختانه در مقابلش بایستید به طوری که هر چی هوا و هوس تو سرش هست به کل بپره.حتی اگر لازم شد شکایت هم بکنید.

فقط خدا

**ehsan_hamdardi** · شنبه 20 مهر 92 20:10

نوشته اصلی توسط سارا معظمی

دارم به خودکشی فکر میکنم

از جونتون حاضرید بگذرید اما از کارتون نه!

اونوقت جونتون را سر چی میخواهید ببازید؟! انگیزه مرگ را چی بنویسند؟ گیر دادن‌های یک همکار متاهل برای ازدواج در محل کار!؟ که میخواست شما زنگ تفریح‌اش باشید و دوگانه سوز باشه! (دو همسر داشتن خیلی به ایشان حال می‌دهد و لذت بخش است!؟)

شما هم می‌تونید و هم می‌دونید چطور باید این مسئله ر ا حل کنید فقط نمی‌خواهید!

موضوع: عبرتی تلخ

ابزارهای موضوع

جستجو موضوع

نحوه نمایش موضوع

کاربر روبرو از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده است .

2 کاربر از پست مفید faghat-KHODA تشکرکرده اند .

کاربر روبرو از پست مفید سارا معظمی تشکرکرده است .

2 کاربر از پست مفید ehsan_hamdardi تشکرکرده اند .

کاربر روبرو از پست مفید ehsan_hamdardi تشکرکرده است .

3 کاربر از پست مفید faghat-KHODA تشکرکرده اند .

2 کاربر از پست مفید ehsan_hamdardi تشکرکرده اند .

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

موضوعات مشابه

وقتی ناراحتم به سختی می تونم حرف بزنم(دوستان قدیمی لطفا باهام صحبت کنید)

مقایسه رضایت زناشویی در زوجین با همسر گزینی سنتی و غیرسنتی

نمیدونم چمه تو ذهنم تو خیالم یا حتی وقتی خواب همسرمو میبینم عاشقشم و دلم براش تنگ میشه ولی وقتی تو واقعیتم وقتی میبینمش احساسی بهش ندارم

بارها دیدم اعضا تو عناوین وقتی حس میکنند کسی اعتماد به نفس داره با اینکه حتی ربطی به موضکع داره شروع به تخریب میکنند!چرا؟

نکاتی برای سلامتی و زیبایی پوست و مو ( انواع ماسک و ماساژ و ...)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)