به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 43
  1. #21
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 مرداد 96 [ 23:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-09
    محل سکونت
    گیلان
    نوشته ها
    294
    امتیاز
    4,808
    سطح
    44
    Points: 4,808, Level: 44
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,335

    تشکرشده 839 در 268 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    40
    Array
    سلام سنا خانم

    اول از همه یه گپ دوستانه با خواهر گرامی شیدا خانم.ضمن عرض ادب.واقعا پست اولتون خیلی نا امید کننده بود.البته واسه صاحب تاپیک منظورمه.از اون پست هایی که به راحتی میتونه یه کاربر رو از ادامه دادن تاپیک منصرف کنه.این رو هم در نظر بگیرید که کاربر تازه وارد و در عین حال به لحاظ اعتماد به نفس پایین هستند.من بعنوان یه نفر سوم و کسی که ذی نفع نیست با خوندنش احساس بدی بهم دست داد.گرچه با کلیت پست و هدفتون از گذاشتنش کاملا موافقم.اما بهتر نیست اول چند پست با کاربر همراه شیم تا ایشون ما رو بپذیره.بعد از اون اگه حرفهامون رو در قالب تلخترین جملات هم بیان کنیم براش پذیرفتنی تره.فکر کنم واسه گذاشتن چنین پستی کمی زود بود.

    اگه امکان ارسال پیام خصوصی داشتم براتون شخصا میفرستادم.چون از کاربرای بسیار خوب تالار هستید و بنده از ارادتمندان شما هستم این انتقاد رو عنوان کردم.امیدوارم نرنجیده باشید.

    اما روی سخنم با شماست سنا خانم.حرفهای شیدا خانم تلخ بود.اما خیلی جای بحث داشت.بهتره به تموم جملات ایشون خوب فکر کنید.هدفتون رو از این تاپیک عوض کنید.مادامی که شما هدفتون برگردوندن اون اقاست نتیجه خوبی حاصل نمیشه.

    بنده در پست های قبلیم هم عنوان کردم.ایشون برای شما شوهر نمیشه.البته این صرفا نظر بندست.

    ازم خواستید بگم چطوری برش گردونید.من اگه این کاره بودم که ،کسی رو که دوستش داشتنم بر می گردوندم !!!!

    شما الان شدیدا در گیر احساساتتون هستید.اینه که نمیتونید راحت همه چیز رو تجزیه و تحلیل کنید.

    فقط خدا

    - - - Updated - - -

    ببخشید این پست اخرتون رو تازه دیدم.خیلی خوبه که تصمیمتون رو گرفتید.مهمترین چیز خواستن شماست.ایا واقعا مصممید بر این تصمیمتون؟

    لازمه فراموشی اینه که اولش به کل ایشون نا امید بشید.یعنی هیچ وقت دیگه به بقاء این رابطه امید نداشته باشید.سعی کنید این موضوع رو در خودتون به یقین تبدیل کنید که ایشون دیگه تموم شده.در اینصورته که تمومه نشونه هاش و اثارش رو از بین میبرید.مهمتر از این نشونه ها راههای ارتباطیه.هر چی که فکرش رو بکنید.

    بعد از بستر زدایی(همون از بین بردن تومم چیزایی که شما رو یاد ایشون میندازه.البته بی کلک.هر چیزی که هست رو از بین ببرید.هر چیزی ولو بسیار کوچک) به مرحله ای می رسید که باید از تکنیک توقف فکر استفاده کنید.یعنی هر وقت به یاد ایشون افتادید بلافاصله به مغزتون فرمان توقف بدید.و سریعا یه فکر دیگه رو جایگزین کنید.تعمدا به ایشون فکر نکنید و بلا فاصله دیدید که ایشون اومدن تو خیالتون از این تکنیک استفاده کنید.

    در این ما بین به چند نکته اساسی هم دقت کنید.گوش دادن به اهنگهای غمگین و عاشقانه و ئیئن فیلمهای عاشقانه ممنوع.اهنگ بی کلام بد نیست.

    ورزش یا تفریحات جانبی که جسم و ذهنتون رو در گیر کنه.

    گذروندن وقت بیشتری با دوستان.درد و دل با ادمایی که بهتون خیلی نزدیکن.

    قطعا این پروسه زمان بره.سعی کنید اگه قرار به گریه و زاری و غصه خوردن هست خیلی طولانی نشه.تا به افسردگی دچار نشید.مثلا یکی دو هفته.

    و در پایان مهمترین کمک.خدا.شاید این یه فرصت خوب باشه برای نزدیکتر شدن به خداوند کریم.رابطتون رو با خدا قویتر از قبل کنید.

    من الان خودم تو مرحله بستر زدایی هستم.هر روز یه نشون رو حذف می کنم.اعتراف می کنم انگار دارم قطعه ای از جونم رو جدا می کنم.خیلی سخته.اما بعدش حالم بهتر میشه.

    شما موفق میشید.منم همینطور ان شاءالله

    فقط خدا

  2. 2 کاربر از پست مفید faghat-KHODA تشکرکرده اند .

    earth (یکشنبه 28 مهر 92), شیدا. (یکشنبه 28 مهر 92)

  3. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 20 دی 92 [ 21:16]
    تاریخ عضویت
    1392-7-18
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    264
    سطح
    5
    Points: 264, Level: 5
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ازتون واقعا ممنونم من از شیدا عزیزم ناراحت نیستم واقعیت و گفتن و من از لحاظه روحی خیلی داغونم خیلی بهم ریختم 2 سال با این فکرا زندگی کردم بخدا دلم میخواد دیگه برام مهم نباشه ولی هر روز یاده ی کارش میوفتم.....ازارم میده یاده قراراش با دخترا !!!!!!! زنگ زدنشون.......به نظرتون من اگه باهاش ازدواج کنم بد بخت میشم؟؟؟؟؟؟؟ من خودم ادم وفاداریم ولی اون....باز رفته دنباله دوست دختراش چت کردناش.....اذیت میشم یادم میوفته دلم میخواشت ماله من باشه..... تورو خدا یکم در مورد اعتماد یه نفسم بهم بگید چیکار کنم ؟؟؟؟ میگن هیپنوتیزم خیلی خوبه لین راهو بهم پیشنهاد میکنین؟؟؟ من واقعا تمام بدبختیام از نداشتن اعتماد به نفسمه من همه چی دارم زیبایی ماشین خانواده ولی اعتماد به نفس ندارم همش فکر میکنم هیچکی حاضر نیست منو قبول کنه اینم بخاطره شکستامه؟؟؟؟؟

  4. کاربر روبرو از پست مفید sana184 تشکرکرده است .

    faghat-KHODA (دوشنبه 29 مهر 92)

  5. #23
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 20 دی 92 [ 21:16]
    تاریخ عضویت
    1392-7-18
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    264
    سطح
    5
    Points: 264, Level: 5
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام جرا هیچکی کمکم نمیکته؟؟؟؟؟؟در مورد اعتماد به نفسم؟؟؟؟؟ چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟ وضعیتم بهتر بشه؟؟؟؟

  6. کاربر روبرو از پست مفید sana184 تشکرکرده است .

    faghat-KHODA (پنجشنبه 02 آبان 92)

  7. #24
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,082 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها

    ای غلامت عقل و تدبیرات هوش
    چون چنینی خویش را ارزان فروش؟

    ای همه دریا چه خواهی کرد نم؟
    ای همه هستی، چه می جویی عدم؟


    عزیزم یه کمی امید ، یه کمی شجاعت و یه کمی حرکت....، بنا نیست وقتی توی یه چاله افتادیم ، همونجا تا روز قیامت لم بدهیم.
    یه لیستی تهیه کن از همه چیزهای جالبی که داری و هنوز از دست ندادی،......
    فکر کنم نخست نیاز باشه حضوری به یک روانشناس بالینی مراجعه کنی، تا بعضی خطاهای شناختی و احتمالا افسردگیت درمان شود
    سلام sana184
    نقل قول بالا از آن بابت که خیلی با مشکل شما تطبیق داشت برایتان نقل کردم.
    من چند نکته را می گویم. شما هم مثل من دسته بندی کن و در مورد هر کدام به تفکیک دقت و توجه داشته باش

    یکم: می فهمم که تحت فشاری و واقعا دلشکسته ای

    معمولا سرمایه گذاری عاطفی و در پی آن ورشکستگی عاطفی فشار بسیار سنگینی بر ما وارد می کند. علت این است که همه سرمایه روانی و عاطفی خود را متمرکز کرده اید جایی که هنوز برای شما نبوده است.
    ما همیشه به دختران و پسران توصیه می کنیم تنها زمانی این سرمایه خود را روی فردی سرمایه گذاری کنید، که کاملا متعلق به شما باشد. یعنی قانونی، شرعی و عرفی عقد شما باشد و به نام شما باشد. هیچ وقت سرمایه عاطفی خود را جایی سرمایه گذاری نکنید که هنوز به شما تعلق ندارد. با آشنایی و دوستی و حرفهای این چنینی تعهدی ایجاد نمی شود.
    پس این فشار عاطفی کنونی شما اجتناب ناپذیر است و باید تحمل کنید. وقتی ما دستمان را درون آتش می کنیم ، حتی اگر در بیاوریم تا مدتی باید سوختگی آن را تحمل کنیم.




    دوم: همانطور که می دانید این رابطه را باید کات کنید.
    با توجه به بند یکم، لازمه اینکه سوختگی دستتان ترمیم شود، نخست باید دستتان را از آتش دربیاورید. شما تا وقتی به آن آقا فکر کنید. یا هر آقای دیگری، یا بهتر بگویم تخیل می کنید. و خیالپردازی می کنید. این وابستگی ها شدید و این فشار ها شدید خواهد بود. لذا مشکلتون دو بخش می شود. الف) وابستگی به این آقا ب) بی مهارتی در ارتباطهای اجتماعی و اعتماد به نفس کم.
    در این بند شما باید با قطع کامل ارتباط با این آقا و حتی فکر نکردن به او ، زمینه قطع وابستگی و التیام عاطفی را فراهم کنید. لینک ذیل برای اطلاعات بیشتر مطالعه کنید
    ترمیم و التیام شکست عاطفی




    سوم: اعتماد به نفس
    اعتماد به نفس مقوله ای نیست که کسی در ظرف ما بریزد. اعتماد به نفس چیزی نیست که ما نداشته باشیم و دیگران به ما بدهند. یا اینطور نیست که بخواهیم خودمان به دست آوریم.
    در واقع ما نفس و خود را داریم. اما مقوله هایی منجر شده است که دستمان به خودمان نرسد. در واقع ما خودمان موانعی ایجاد کرده ایم که به خودمان اعتماد نکنیم.
    لذا لازم هست. خودمان با خودمان یک رو باشیم. با خودمان صادق باشیم. همین.

    اگر چیزهایی می خواهیم که نداشته ایم، باید راههایی برویم که نرفته ایم.
    به این منظور باید کارهایی جدید بکنیم. و بعضی کارهای قبلی را کنار بگذاریم.
    به عنوان تکلیف شما این کار ها را انجام دهید:
    فهرستی تهیه کن. از نقاط قوت خودت،
    فهرستی تهیه کن از امکانات خودت
    فهرستی تهیه کن از توانمندی های خودت
    فهرست تهیه کن از نعمتهایی که داری
    فهرستی تهیه کنید از افراد ، دوستان و اقوامی که قابل اتکاء و اعتمادند.
    فهرستی تهیه کن از علاقمندیهایی که دارید.
    فهرستی تهیه کن از سرگرمی هایی که قبلا از آنها لذت می بردید.
    فهرستی تهیه کن از نعمت ها و امکانات و شرایطی که داشته ای ، ولی قبلا ا آن استفاده نکرده ای.

    این فهرست ها باید بسیار تفصیلی و کامل باشد.
    کلی گویی نکن.
    دونه به دونه و با جزئیات باید هر کدام این فهرستها دهها یا صدها مورد باشد.

    این تکلیف به چه درد می خورد؟
    باید به کمک هم بررسی کنیم چقدر سرمایه روانی دیگر داری. تا مجددا برای سرمایه گذاری اقدام کنید.
    منظورم این فهرستها ، لیستی از همه سرمایه های خدادادی شماست که می توانید برای رونق بخشیدن به زندگی و باز کردن راه اعتماد به نفست از آنها بهره ببری





    چهارم: صبورانه در جمع یاران همدردی مدتی بمان
    برای گرفتن انرژی از دوستان منحصر به فردی که در همدردی هستند. (که واقعا برای یافتن بعضی از آنها باید سالها بگردی تاچنین آدمهای با گذشت و بزرگواری را پیدا کنید.)، مدتی در تعامل با اعضاء همدردی باش. پستهایشان را بخوان با دردهایشان و خنده هایشان آشنا بشو. و گفتگو داشته باش.
    اینها کسانی هستند که چون درخت بی منت سایه خود را به زمین می بخشند.
    در چنین فضایی کم کم ، همبستگی هایی پیدا می کنی
    و در کنار این موهبت، شما می توانید با خواندن و مطالعه کردن وبه کارگیری ، مقاله ها و روشها و مشاوره کارشناسان و اعضاء ، برای خود قدرتی فراهم کنی. قدرتی که به کمک آن هم بهتر زندگی کنی، و هم بهتر برای ازدواج اقدام کنی. و هم بهتر از زندگی لذت ببری.
    خلاصه اینکه در همدردی هم می توانی همبستگی با دوستان پیدا کنی، هم با تجارب آنها، با مشاوره آنها و با خواندن مقالات و به کارگیری آنها زمینه زندگی بهتر را برای خود فراهم سازی

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  8. 2 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    faghat-KHODA (پنجشنبه 02 آبان 92), مصباح الهدی (چهارشنبه 01 آبان 92)

  9. #25
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 15 آذر 92 [ 23:08]
    تاریخ عضویت
    1392-6-22
    نوشته ها
    257
    امتیاز
    1,102
    سطح
    18
    Points: 1,102, Level: 18
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points
    تشکرها
    136

    تشکرشده 293 در 136 پست

    Rep Power
    36
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sana184 نمایش پست ها
    سلام ،من ي دختري هستم 27 ساله توي ي خانواده خوبي از لحاظ ساپورت کردنه من بزرگ شدم پدر مادرم هر دو آدماي ساده و بي غل و غشي هستن که بخصوص مادرم با اينکه شرايطي خوبي داريم اعتماد به نفس پاييني داره منم مثل همونا....اينا باعث شده بود با تحقيرايي که از بچگي ميشدم يا مسخرم ميکردن يا کارامو بي ارزش ميدونستن هميشه از بچه گي هر کاري ميکردم تحقيرم ميکردن که تو عادته البته مثلا با اين کاراشون منو ميخواستن به کاراي خوب سوق بدن ولي نميدونستن اين کارا باعث شد اعتماد به نفس من به صفر تبديل بشه باعث شد احساس کنم با اينکه از قيافه و ظاهره خوبي برخوردارم احساس کنم هيچي نيستم بي ارزش به هيچ دردي نميخورم....اينا باعث شد ي رابطه دوستي شروع کنم که انگار محتاج محبت بودم منو به ي انسان آويزون تبديل کرده بود که هميشه منتظر تاييد ديگران قبول ديگران هميشه نگران اين بودم منو قبول نکنن منو نخوان برام کابوس شده بود براي اين تاييد خيلي چيزارو از دست دادم.....اين رابطه دوستي 5 سال طول کشيد با من بازي ميکرد چون بچه بودم ي روز باهام تموم ميکرد ي روز ميگفت چرا خبري ازت نيست بهم خيانت ميکرد ازم سو استفاده کرد ولي براي تاييد و قبول از طرف اون آقا حاضر به همه چيز بودم...خلاصه اين رابطه با ازدواج اون آقا تموم شد و اين باعث شد از اوني که بودم بد تر بشم حريص تر بشم براي جلب اعتماد ديگران بيشتر تلاش کنم براي اينکه منو قبول کنن قبول کنن تو زندگيشون باشم ديگه اعتماد به نفسي غزت نفسي برام نمونده بود....بعد ي مدت باز با کسه ديگه اي آشنا شدم بعده ي مدت بهم خورد نميتونستم قبول کنم تموم شده تلاش ميکردم حتي مثل ي آويزون التماس ميکردم که حتي جوابه منو بده.... از خودم متنفرم من نبايد همچين ميشدم پشيمونم ميخواستم خودمو بکشم ....چون دختره خوشگلي بودم همهم دنبالم بودن نه براي نگه داشتنم براي خوش گزروني بعدش کلي پشت سرم حرف ميزدن ميترسم حتي اگه روز با کسي ازدواج کنم آبرو واسم نزاشتن حتي ي بارم تو نامزدي 7 ماهي نامزد بودم نامزدم منو نميخواست دوسم نداشت بهم بي توجه بود باهام رابطه داشتيم ولي ميگفت احساسي بهت ندارم يازم شکست خوردم هيچکي تو اين دنيا منو نميخواد.....توي اين چند ساله با چندين نفره ديگم آشنا شدم اولش ميگفتن ازدواج بعد منو به بازي ميگرفتنو ........من ديگه به آخره خط رسيدم خيلي دوست دارم خودمو بکشم من دختره ساده اي هستم تا حالا دله هيچکي و نشکوندم تا حالا در حقه کسي بدي نکردم هر چي کشيدم از سادگيم بوده زود باوريم گول خوردنم ......حالا الانم تبديل به شخصيت آويزون شدم افسرده رواني شدم ي آدم حريص روزي هزار بار فکر خودکشي مياد به ذهنم ولي دلم براي پدر مادرم ميسوزه من ديگه نه راه پس دارم نه راه پيش .....فقط از خدا مرگ ميخوام !!
    به نظر من مشکل شما این است که مهرطلبید و تا وقتی به رفتارهای مهرطلبانه خودتان ادامه بدهید و به خودتان اهمیتی ندهید مشکلات‌تان ادامه خواهد داشت :

    شصت ویژگی فرد مهر طلب (از دکتر هلاکویی) :

    ۱ - نیاز به تایید و تصویب دائمی از سوی دیگران دارد.

    ۲- از قبول یا رد درخواست و انتظار دیگران ناراضی و ناراحت است و رنج می برد. ( به درخواست بد و نامشروع دیگران، نه نمی تواند بگوید)

    ۳ - از مطالبه ی حق خود خجالت کشیده و سر باز می زند. (گفتن اصلا قابلی نداره در مسائل مالی)

    ۴ - از مقاومت آشکار دوری می کند. (غیبت دائمی و پشت سر راحت حرف می زند ولی رودررو هرگز)

    ۵ - به راحتی اظهار عقیده نمی کند. (با ابهام حرف زدن و تغییر موضع سریع به محض مخالفت دیگران)

    ۶ - توهین را تحمل می کند ولی مسخره شدن را برنمی تابد.

    ۷ - همه ی اعمال ش جهت جلب محبت دیگران است. (پیام می دهد: من را خوب بدانید و دوست داشته باشید)

    ۸ - آدمی حسی و احساسی است. (فکور نیست، زود به او بر می خورد)

    ۹ - در روابط اجتماعی اش مهر و کین را با هم دارد.

    ۱۰ - آدمی غصه خور و غمگین است. (روضه خوانی از گذشته تخصص اوست)

    ۱۱- آدمی ناامید و مأیوس است.

    ۱۲ - بسیار پرتوقع است و از دیگران انتظار زیادی دارد.

    ۱۳ - همیشه باید دیگران را متنبه و پشیمان کند. (همیشه دیگران را به غلط کردن می اندازد)

    ۱۴ - تصور می کند به دنیا آمده تا احتیاجات دیگران را برطرف کند. (فکر می کند از این طریق مهربان به نظر می آید)

    ۱۵ - برای خودش خسیس است ولی برای دیگران ولخرجی می کند.(همه ی چیزهای خوب برای مهمان است، بد برای خود)

    ۱۶ - همیشه دلش می خواهد بهتر(مهربان تر، نجیب تر، پاک تر، مؤمن تر) باشد نه برتر(باهوش تر، پولدارتر)

    ۱۷ - ملاک خوب و بد، درست و غلط، مفید و مضر بودن را قضاوت، گفته، حرف و نظر دیگران می داند.

    ۱۸ - به گونه ای پنهانی حسود است.

    ۱۹ - احساس حقارت و کمتر و پایین تر و بدتر از دیگران بودن دارد.(لغات خاک توسری و بدبختی فراوان در ادبیات او)

    ۲۰ - اهمیت بسیاری به احترام می دهد. (بالاتر و پایین تر بودن آدم ها نسبت به هم) دلش به احترامات خوش است

    ۲۱ - اساس کار او اطاعت است. فرمانده و فرمانبردار است.

    ۲۲ -فردی وابسته است. (۱-نیازهای خودش را از طریق دیگران و دیگران از طریق خودش برطرف می کند. محتاج دیگران است و دیگران را محتاج به خود نگه می دارد، ۲-احساس و اندیشه ی خود را مرتبط و همانند دیگران می داند و استقلال فکری ندارد)

    ۲۳ - احساس تقصیر و گناه می کند و به دیگران هم القا می کند. (انگشت اتهام به سوی دیگران دارد و همیشه مقصر دیگرانند)

    ۲۴ - همیشه در حال معذرت خواهی است حتی وقتی دیگران مقصرند.(همیشه بدهکار دیگران است)

    ۲۵ - معتقد است لذت خواهی برابر با خودخواهی است. (به دنبال شادی و لذت نیست)

    ۲۶ - مواظبت و مراقبت از خودش را خودخواهی می داند.( از برچسب خودخواهی بیزار است)

    ۲۷ - همیشه باید وجودش مفید و مثمرثمر باشد. (می خواهد دیگران را طلب کار کند و بدهکار و مفت خور نباشد)

    ۲۸ - وجودش پر از شرم و خجالت است. ( برای فرار از شرم، عادت و اعتیاد پنهان دارد)

    ۲۹ - موجودی تنها است. (بی کس است. من بدم تو بدی و نتیجه ی رابطه هم بد است) دلا خو کن به تنهایی که از تن ها بلا خیزد. با همه ی افراد مشکل و مسئله دارد.

    ۳۰ - از خودنمایی، بیزار است.

    ۳۱ - مظلوم و مظلوم نما است.

    ۳۲ - معتقد است که عاشق مردم است.(تشنه ی محبت مردم است)

    ۳۳ - اهل تملق و اغراق است.

    ۳۴ - عضو حزب باد است.

    ۳۵ - همواره آماده است که ببازد. ( نمی خواهد با برد مخاطب را ناراحت کنه)

    ۳۶ - همیشه یاد دیگران می کند. ( همیشه باید جای‌ دیگران را خالی کند)

    ۳۷ - از همه چیز ناراضی است.

    ۳۸ - عشق از نظر او به معنی تسلیم کامل است.

    ۳۹ - معتقد به تحمل و گذشت و فداکاری است.

    ۴۰ - از ضعف و ضعیفی لذت می برد.

    ۴۱ - میل به تکرار دارد و از تغییر و تنوع بیزار است. (شرایط بد شناخته شده را به شرایط خوب ناشناخته ترجیح می دهد)

    ۴۲ - برای دیگران زندگی می کند نه برای خود. ( از زندگی خود فرار میکند . هرکس می خواهی باش ولی خودت نباش)

    آبرو(نظر و قضاوت دیگران درباره اش) برای او بسیار مهم است.

    ۴۳ - بسیار مبادی آداب است.

    ۴۴ - ظاهری آرام دارد ولی در درون به هم ریخته است.

    ۴۵ - اهل تظاهر و تعارف است.

    ۴۶ - به موضوع قدردانی و قدرشناسی اهمیت فراوان می دهد.

    ۴۷ - برای خودش و دیگران محدودیت و محرومیت ایجاد می کند.

    ۴۸ - اهل قضاوت و پیش داوری است.

    ۴۹ - غرورش را به صورت تواضع و فروتنی نشان می دهد.

    ۵۰ - اهل شعاردادن های بی شعور است.

    ۵۱ - آدم وظیفه شناسی است(آنچه از بیرون تحمیل می شود) ولی مسئول نیست(آنچه از درون تحمیل می شود)

    ۵۲ - به جای تعهد و مسئولیت، دنبال رسالت است و منتظر ناجی.

    ۵۳ - آدمی با بار خرافی و مذهبی است ولی سیاسی نیست.

    ۵۴ - همیشه می خواهد نجات دهنده باشد.

    ۵۵ - فامیل را خوب و دوست می داند و غریبه را بد و دشمن.

    ۵۶ - آغازگر خوبی است ولی تمام کننده نیست.

    ۵۷ - اهل قضا و قدر و سرنوشت و تقدیر است.

    ۵۸ - مضطرب و نگران است.

    ۵۹ - حالات خفیف افسردگی دارد.

    ۶۰ - خشمگین و عصبانی است.

  10. 2 کاربر از پست مفید ehsan_hamdardi تشکرکرده اند .

    faghat-KHODA (پنجشنبه 02 آبان 92), m_eros (سه شنبه 07 آبان 92)

  11. #26
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 مرداد 96 [ 23:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-09
    محل سکونت
    گیلان
    نوشته ها
    294
    امتیاز
    4,808
    سطح
    44
    Points: 4,808, Level: 44
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,335

    تشکرشده 839 در 268 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    40
    Array
    سلام سنا خانم

    خیلی خوشحالم که مدیریت تالار به تاپیکتون سر زدن.این خیلی خوبه.امیدوارم به توصیه هاشون مو به مو عمل کنید و هر چی زودتر بیاید و بگید که چقدر پیشرفت کردید.

    سلام جرا هیچکی کمکم نمیکته؟؟؟؟؟؟در مورد اعتماد به نفسم؟؟؟؟؟ چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟ وضعیتم بهتر بشه؟؟؟؟
    این به این معنی نیست که نمیخوایم به شما کمک کنیم.مثلا خود من با بودن مدیر محترم تو تاپیکتون این جسارت رو به خودم نمیدم که راهکار بدم.ولی میام و به تاپیکاتون سر میزنم.

    امیدوارم به این حرکتی که شروع کردید.

    فقط خدا

  12. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 20 دی 92 [ 21:16]
    تاریخ عضویت
    1392-7-18
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    264
    سطح
    5
    Points: 264, Level: 5
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ممنونم ااز مدیر همدردی و احسان همدردی واقعا گفته هاتون روم اثری خوبی داشت من تمام فهرستو نوشتم حالا چیکار کنم؟؟؟؟؟؟ از احسان همدردی هم ممنونم دقیقا تمام 60 موردی که گفتین روی من صدق میکند میشه بگید برای این مشگل چه درمانی باید بکنم؟؟؟؟؟؟نورو خدا کمکم کنید من حق ی زندگی خوب و دارم من ادم شادیم ولی از داخل داغونم....من دلم میخواد اعتماد به نفس داشته باشم خودمو باور داشته باشم حرفامو گفته هامو......منم دلم میخواد خودمو باور داشته باشم!!!میدونیم اینقدر شکست خوردم میترسم حرفی به طرفه مقابلم بزنم از اطرافیانم میپرسم چی بگم؟؟؟؟چیکار کنم؟؟؟ اطرافیان دوستام برام تصمیم میگیرن شایدم کارای اونا اشتباه باشه ولی من اصلا خودمو قبول ندارم.....میترسم باز حرفه بدی بزنم کاره اشتباهی بکنم بعد خودمو ازار بدم.....یعنی شدیدا خود خوری دارم فقط خودم تیکه تیکه کنم برا حرف یا کاره اشتباهم.....تورو خدا نجات بدین منو ..............من الان یک هفتس بیرون نرفتم مثل افسرده ها شدم فقط گریه میکنم....تا دیروز که چشمام باز نمیشد.... همش میگم من مشکل دارم کسی منو دوس نداره....من کارام اشتباه بوده که دوسم نداره.........تورو خداااااااااااااااااا.......... ........قرص افسرگی میخوردم ولی حالت تهوع میگیرم نمیتونم بخورمش گذاشتم کنار......

  13. #28
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 15 آذر 92 [ 23:08]
    تاریخ عضویت
    1392-6-22
    نوشته ها
    257
    امتیاز
    1,102
    سطح
    18
    Points: 1,102, Level: 18
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points
    تشکرها
    136

    تشکرشده 293 در 136 پست

    Rep Power
    36
    Array
    با یکی دو پست مشکلت حل نمیشه حالا که مشکل را شناختی راحتر میتونی حلش کنی : این 60 مورد را پرینت بگیر و برو پیش مشاور باتجربه تا کمکت کنه!

  14. #29
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یکی از راه های اعتماد به نفس این است ( قانون مداری و قاطعیت و انضباط ) داشته باش.

  15. 2 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    faghat-KHODA (شنبه 18 آبان 92), m_eros (سه شنبه 07 آبان 92)

  16. #30
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 15 آذر 92 [ 23:08]
    تاریخ عضویت
    1392-6-22
    نوشته ها
    257
    امتیاز
    1,102
    سطح
    18
    Points: 1,102, Level: 18
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points
    تشکرها
    136

    تشکرشده 293 در 136 پست

    Rep Power
    36
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نوپو نمایش پست ها
    یکی از راه های اعتماد به نفس این است ( قانون مداری و قاطعیت و انضباط ) داشته باش.
    با این را داشته باش که کسی مشکلش حل نمیشه! طرف اگر میتونست این کارها را انجام بده که مشکلی نداشت!


 
صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:14 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.