سلام سنا خانم
اول از همه یه گپ دوستانه با خواهر گرامی شیدا خانم.ضمن عرض ادب.واقعا پست اولتون خیلی نا امید کننده بود.البته واسه صاحب تاپیک منظورمه.از اون پست هایی که به راحتی میتونه یه کاربر رو از ادامه دادن تاپیک منصرف کنه.این رو هم در نظر بگیرید که کاربر تازه وارد و در عین حال به لحاظ اعتماد به نفس پایین هستند.من بعنوان یه نفر سوم و کسی که ذی نفع نیست با خوندنش احساس بدی بهم دست داد.گرچه با کلیت پست و هدفتون از گذاشتنش کاملا موافقم.اما بهتر نیست اول چند پست با کاربر همراه شیم تا ایشون ما رو بپذیره.بعد از اون اگه حرفهامون رو در قالب تلخترین جملات هم بیان کنیم براش پذیرفتنی تره.فکر کنم واسه گذاشتن چنین پستی کمی زود بود.
اگه امکان ارسال پیام خصوصی داشتم براتون شخصا میفرستادم.چون از کاربرای بسیار خوب تالار هستید و بنده از ارادتمندان شما هستم این انتقاد رو عنوان کردم.امیدوارم نرنجیده باشید.
اما روی سخنم با شماست سنا خانم.حرفهای شیدا خانم تلخ بود.اما خیلی جای بحث داشت.بهتره به تموم جملات ایشون خوب فکر کنید.هدفتون رو از این تاپیک عوض کنید.مادامی که شما هدفتون برگردوندن اون اقاست نتیجه خوبی حاصل نمیشه.
بنده در پست های قبلیم هم عنوان کردم.ایشون برای شما شوهر نمیشه.البته این صرفا نظر بندست.
ازم خواستید بگم چطوری برش گردونید.من اگه این کاره بودم که ،کسی رو که دوستش داشتنم بر می گردوندم !!!!
شما الان شدیدا در گیر احساساتتون هستید.اینه که نمیتونید راحت همه چیز رو تجزیه و تحلیل کنید.
فقط خدا
- - - Updated - - -
ببخشید این پست اخرتون رو تازه دیدم.خیلی خوبه که تصمیمتون رو گرفتید.مهمترین چیز خواستن شماست.ایا واقعا مصممید بر این تصمیمتون؟
لازمه فراموشی اینه که اولش به کل ایشون نا امید بشید.یعنی هیچ وقت دیگه به بقاء این رابطه امید نداشته باشید.سعی کنید این موضوع رو در خودتون به یقین تبدیل کنید که ایشون دیگه تموم شده.در اینصورته که تمومه نشونه هاش و اثارش رو از بین میبرید.مهمتر از این نشونه ها راههای ارتباطیه.هر چی که فکرش رو بکنید.
بعد از بستر زدایی(همون از بین بردن تومم چیزایی که شما رو یاد ایشون میندازه.البته بی کلک.هر چیزی که هست رو از بین ببرید.هر چیزی ولو بسیار کوچک) به مرحله ای می رسید که باید از تکنیک توقف فکر استفاده کنید.یعنی هر وقت به یاد ایشون افتادید بلافاصله به مغزتون فرمان توقف بدید.و سریعا یه فکر دیگه رو جایگزین کنید.تعمدا به ایشون فکر نکنید و بلا فاصله دیدید که ایشون اومدن تو خیالتون از این تکنیک استفاده کنید.
در این ما بین به چند نکته اساسی هم دقت کنید.گوش دادن به اهنگهای غمگین و عاشقانه و ئیئن فیلمهای عاشقانه ممنوع.اهنگ بی کلام بد نیست.
ورزش یا تفریحات جانبی که جسم و ذهنتون رو در گیر کنه.
گذروندن وقت بیشتری با دوستان.درد و دل با ادمایی که بهتون خیلی نزدیکن.
قطعا این پروسه زمان بره.سعی کنید اگه قرار به گریه و زاری و غصه خوردن هست خیلی طولانی نشه.تا به افسردگی دچار نشید.مثلا یکی دو هفته.
و در پایان مهمترین کمک.خدا.شاید این یه فرصت خوب باشه برای نزدیکتر شدن به خداوند کریم.رابطتون رو با خدا قویتر از قبل کنید.
من الان خودم تو مرحله بستر زدایی هستم.هر روز یه نشون رو حذف می کنم.اعتراف می کنم انگار دارم قطعه ای از جونم رو جدا می کنم.خیلی سخته.اما بعدش حالم بهتر میشه.
شما موفق میشید.منم همینطور ان شاءالله
فقط خدا
علاقه مندی ها (Bookmarks)