به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 39
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 09:45]
    تاریخ عضویت
    1391-12-20
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    5,466
    سطح
    47
    Points: 5,466, Level: 47
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 378 در 207 پست

    Rep Power
    53
    Array
    واقعا نميشه گفت چكار كني ؟
    بهتره از ديدارشون ممانعت كني و اين رو به مسئول اداره سر پرستي بگو
    بهش بگو براي سلامت رواني بچه ام ضررداره و خيلي اذيتش ميكنن. بهتره يه بار بچه تم ببري و ازش سوال بپرس بگو اونجا چيكارت ميكنن؟ ازت سوال مي كنن.؟حداقلش اينه به اونا تذكر ميده . بدون اطلاع اداره ممانعت نكنيا .برات بده و اتو دستشون ميدي
    هرچند سرشون شلوغه و به سختي جواب ميدن و حرف گوش ميدن
    ببين چي ميگه تا يكي دو سال تحمل كن. بچه كوچيك دارن؟ كه بره اونجا سرگرم بشه ؟‌
    كاري كن با شوهرت صميمي بشه
    براش وسايل بازي مثل پلي بخر باور كن انقده بهش وابسته ميشن كه فرصت نمي كنه خيلي بخواد بره اونجا
    تو خونه سرگرمش كن.
    بعدشم دو تاكلاس يا يكي بفرستش
    اونم باعث ميشه سرگرم بشه . ذهن بچه هم پر ميشه
    آخه بچه 7 ساله چه به اين حرفها
    خيلي براش بده
    نميزارن بچگي كنه

  2. #12
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 خرداد 93 [ 02:56]
    تاریخ عضویت
    1392-7-07
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    750
    سطح
    14
    Points: 750, Level: 14
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 26 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    وسایل بازی داره شوهرم براش کم نمیزاره من دلم براشون میسوزه میگم یادگار پسرشونه ببینند تا یه خورده اروم بشند.پسرم شوهرمو دوست داره ولی وقتی میره اونجا به کلی عوض میشه.اخه پسرعمو و پسرعمه هاش اونجاند این دوست داره بره.من خودم بهش دیشب گفتم دارم برات نی نی میارم خیلی خوشحال شد اصلا فکر نمیکردم با این بچه حساسی که من دارم انقدر خوشحال بشه ولی امروز که داشت میرفت مدرسه عموش زنگ زد تا باهاش صحبت کنه من اون لحظه تو حیاط بودم سرویس پسرم میاد من صداش کردم گفتم امیرعلی سرویست اومده مامان پسرم اومد پایین به من میگه مامان نمیخواد برای من نی نی بیاری شکمت درد میگیره.من خندم گرفته بود گفتم من حاضرم برای تو فداکاری کنم پسرم .بعدش پسرم رفت من هم رفتم بالا گوشیمو چک کنم دیدم عموش زنگ زده.از رو عصبانیت فقط جیغ کشیدم شوهرم صبحا میره ورزش از بس صدام بلند بود ترسید و اومد خونه گفت چی شده منم جریان رو براش گفتم.شوهرم همش سعی میکنه منو اروم کنه اصلا دخالت نمیکنه.دیگه از امروز تصمیم گرفتم پسرمو نبرم اونجا دیگه قاطی کردم

  3. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 مهر 92 [ 14:30]
    تاریخ عضویت
    1392-6-27
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    84
    سطح
    1
    Points: 84, Level: 1
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    15

    تشکرشده 11 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یاسمینا جان فکر میکنم باید یکم بیشتر با پسرت صمیمی بشی
    بعد میتونی ازش بخوای هر حرفی بهش گفتن که ناراحتش کرده بهت بگه ( البته به صورت غیر مستقیم :p )
    بچه ها معمولا راحت گفتگوهای روزمره رو برای بزرگترا بازگو میکنن

    و اینکه میتونی نذاری بره پدربزرگ و مادر بزرگشو ببینه ؛ ( البته این و از نظر قانونی حتما چک کن و به اداره سرپرستی هم بگو اگه دیدی لازمه )
    تلفن و .. رو هم شماره ی اونا رو از دسترس خارج کن یا با یه شماره ی دیگه سیو کن و فقط خودت شماره ی عمو یا عمه یا ... رو جواب بده

    بلاخره باید بدونن هرکاری یه تاوانی داره ؛ اینکه زندگی یه نفر و بهم بریزن و بچه رو برعلیه مادرش بشورونن تاوانش اینه که بچه رو کمتر ببینن تا اصلا نبینن!
    نه تو اشتباهی کردی که بخوای سرزنش بشی نه اون بچه ی بیگناه که بخوای سقطش کنی ؛ اتفاقا کار خوبی کردی ازدواج کردی جونی و حق زندگی داری و باید زندگی کنی بچه ات بدون پدر، بزرگ میشد بهتر بود یا الان که یه پدر خوب داره؟ این اسمش هوسبازی نیست عزیزم اسمش ادامه ی زندگیه

    عزیزم حتما با یه حقوق دان "وارد" مشورت کن
    ویرایش توسط ribbon : دوشنبه 08 مهر 92 در ساعت 13:19

  4. #14
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 خرداد 93 [ 02:56]
    تاریخ عضویت
    1392-7-07
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    750
    سطح
    14
    Points: 750, Level: 14
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 26 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ribbon عزیز ازت ممنونم الان پسرم از مدرسه اومد غیر مستقیم ازش پرسیدم گفت عمو امروز زنگ زد گفت اگه مامانت بچه بیاره دیگه تو رو تحویل نمیگیره.منم بهش گفتم من هر دوتون رو دوست دارم البته تورو بیشتر دوست دارم بهش گفتم تو داداشش میشی کلی ذوق کرد ولی باز دوباره اگه بره اونجا یا تلفنی ارتباط داشته باشند دوباره بخواد مخشو شستشو بدند نمیدونم دیگه چه کار کنم.هر روز تماس دارند شاید بهتر باشه مدتی همو نبینند و یا تماس نداشته باشند ولی پیش خودم میگم خدارو خوش نمیاد نوه شونه.فقط میخوام یه جوری بهشون بفهمونم که انقدر بچه رو تحریک نکنند همین.منم میتونستم بعد ازدواجم دیگه بچمو پیششون نبرم یا باهاش ارتباط نداشتند ولی اینکارو نکردم.با اینکه از اون خدا بیامرز و خانوادش خیری ندیدم ولی همه چیز رو بخاطر بچم تحمل کردم

    - - - Updated - - -

    ribbon عزیز ازت ممنونم الان پسرم از مدرسه اومد غیر مستقیم ازش پرسیدم گفت عمو امروز زنگ زد گفت اگه مامانت بچه بیاره دیگه تو رو تحویل نمیگیره.منم بهش گفتم من هر دوتون رو دوست دارم البته تورو بیشتر دوست دارم بهش گفتم تو داداشش میشی کلی ذوق کرد ولی باز دوباره اگه بره اونجا یا تلفنی ارتباط داشته باشند دوباره بخواد مخشو شستشو بدند نمیدونم دیگه چه کار کنم.هر روز تماس دارند شاید بهتر باشه مدتی همو نبینند و یا تماس نداشته باشند ولی پیش خودم میگم خدارو خوش نمیاد نوه شونه.فقط میخوام یه جوری بهشون بفهمونم که انقدر بچه رو تحریک نکنند همین.منم میتونستم بعد ازدواجم دیگه بچمو پیششون نبرم یا باهاش ارتباط نداشتند ولی اینکارو نکردم.با اینکه از اون خدا بیامرز و خانوادش خیری ندیدم ولی همه چیز رو بخاطر بچم تحمل کردم

  5. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آذر 93 [ 02:54]
    تاریخ عضویت
    1392-6-04
    محل سکونت
    زیر سایه خدا...
    نوشته ها
    517
    امتیاز
    3,053
    سطح
    34
    Points: 3,053, Level: 34
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    143

    تشکرشده 599 در 247 پست

    Rep Power
    62
    Array
    تا یه مدت بچه رو به بهونه درس و اینکه کلاس اولیه و کاراش وتکالیفش زیاده اونجا نبر موقع تلفن هم خودت پیش پسرت باش نذار تحریکش کنن

  6. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 09:45]
    تاریخ عضویت
    1391-12-20
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    5,466
    سطح
    47
    Points: 5,466, Level: 47
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 378 در 207 پست

    Rep Power
    53
    Array
    اره يه مدت بهتره نبريش اونجا
    بهونه بيار
    با بچه تم صميمي بشو و از خوبي هاي بچه ديگه براش بگو

  7. #17
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    یاسمینا،

    من از قوانین اطلاعی ندارم.
    اما اگر از نظر قانونی اشکالی نداره که بچه نره اونجا، به هیچ وجه نبرش.
    بهتره ارتباطت را باهاشون قطع کنی.

    این دوگانگی ها، صحتبهایی که در مورد ازدواج شما، پدر مرحومش و ....می شه، بسیار برای فرزندتون مخرب و آسیب رسان هست.

    شما نمی تونی اون خانواده را عوض کنی و از تک تکشون بخوای که با بچه شما درست رفتار کنند.

    محبتی که فرزندتون از رفت و آمد با خانواده پدریش می گیره، در مقابل ضربه ای که از این موضوع می خوره هیچ است.
    قید اون محبت را بزن و آروم ازشون جداش کن.

    بچه هفت ساله قدرت تحلیل و درک صحبتهای گفته شده را نداره و بعدها خودت گرفتار می شی.
    دوران نوجوانیش با یک پسر ناسازگار خشن و پرخاشگر و ... روبرو می شی
    یا این که پسرت در اثر فشارهای این رفتارها افسردگی و وسواس و اضطراب و ... هزار مشکل دیگه پیدا کنه.

    تو اول دوم سوم ... مسئول تربیت و سلامت پسرت هستی
    بعد ااگر جایی موند در مقابل پدربزرگ مادربزرگش هم مسئولی که بذاری نوه شون را ببینند.

    اما وظیفه اصلیت سلامت این بچه است. هر کاری برای سلامتش مهم و درست هست انجام بده.

    پسرت اصلا توجهی به این نداره که فرزند بعدی شما با اون تفاوت داره، به خاطر این که پدرشون یکی نیست. پس لازم نیست با صحبت در این مورد حساسش کنید.
    وقتی میگه برادر یا خواهر جدید ممکنه دردسر ساز بشه یا ... براش مثال بزن از دوستاش و کسانی که خواهر و برادر دارند.
    حتی از خودت، که مثلا خاله یا داییش را چقدر دوست داری و ... البته مثال از بچه ها براش ملموس تر هست.
    ویرایش توسط شیدا. : سه شنبه 09 مهر 92 در ساعت 13:05

  8. #18
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 خرداد 93 [ 02:56]
    تاریخ عضویت
    1392-7-07
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    750
    سطح
    14
    Points: 750, Level: 14
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 26 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    از شما دوستان عزیز بسیار ممنونم.دیشب پسرم با شوهرم رفته بود پارک من به خاطر حالم نتونستم برم شوهرم تو پارک خانواده هایی که دو تا بچه یا بیشتر داشتند رو نشون میداد پسرم خوشش اومد به شوهرم گفت نی نی مامان کی دنیا میاد.الان امروز صبح قبل از مدرسه رفتنش دوباره خانواده شوهر مرحومم تماس گرفتند ولی به دروغ گفتم امیرعلی رفته مدرسه.اونا اگه برند دم در مدرسه چی اخه خیلی نوه شون رو دوست دارند.

  9. #19
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آذر 93 [ 02:54]
    تاریخ عضویت
    1392-6-04
    محل سکونت
    زیر سایه خدا...
    نوشته ها
    517
    امتیاز
    3,053
    سطح
    34
    Points: 3,053, Level: 34
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    143

    تشکرشده 599 در 247 پست

    Rep Power
    62
    Array
    اگه واقعا نوه شونو دوست دان این حرف هارو تو گوشش نمیخوندن
    برای اینکه خیلیم مشکل پیش نیاد رابطه رو یهو قطع نکن اگه هر روز میبردی یه روز درمیون کن اگه تنها میذاشتی اونجا حالا خودتم باهاش برو اگه 2ساعت بوده 1ساعتش کن

    خودت تلفن کن به اونا و گوشی رو بده با امیر علی جلو خودت حرف بزنن تا وقت و بیوقت زنگ نزنن
    نباید پسرتو منع کنی یا بگی اونا بدن چون نسبت بهشون حریص تر میشه

  10. #20
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 خرداد 93 [ 02:56]
    تاریخ عضویت
    1392-7-07
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    750
    سطح
    14
    Points: 750, Level: 14
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 26 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم بهار جان.ولی فردا جشن تولد پسرعموشه اگه نزارم بره بد میشه.خودمم هم روم نمیشه برم اونجا بمونم اخه باردارم و اونا قضیه رو میدونند من روم نمیشه.


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. منم دوس دارم یه ازدواج موفق جوری ک خودم میخام داشته باشم:(((
    توسط SHahr-Zad در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد ازدواج
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: پنجشنبه 03 مهر 93, 23:50
  2. ریخت منحوس جاریمو دیگه نمیبینم
    توسط nahale1 در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 اردیبهشت 92, 01:47
  3. عروس بزگتر بهتر است یا عروس کوچکتر خانواده؟
    توسط باربی در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: یکشنبه 26 شهریور 91, 20:52
  4. داماد کوچک تر از عروس !
    توسط lord.hamed در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: دوشنبه 02 آبان 90, 00:08
  5. دوس دارم یه دختر شاد و پر انرژی باشم:)
    توسط nazlin1990 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: جمعه 15 مهر 90, 12:05

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:51 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.