به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 67 از 73 نخستنخست ... 172737475758596061626364656667686970717273 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 661 تا 670 , از مجموع 730
  1. #661
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 فروردین 03 [ 00:47]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,961
    امتیاز
    33,036
    سطح
    100
    Points: 33,036, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,372

    تشکرشده 6,343 در 1,786 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.چندتامسافرت این مهرماه توپیشونی مانوشته شده بود خوب بود.جای دوستان خالی..فریبا اس یه کلیپ سازمان بهداشت جهانی ساخته به نام سگ سیاه افسردگی اگه میتونی دانلودش کن لینکشو ندارم
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  2. 12 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    del (دوشنبه 28 مهر 93), khaleghezey (یکشنبه 27 مهر 93), meinoush (یکشنبه 27 مهر 93), parsa1400 (یکشنبه 27 مهر 93), reihane_b (یکشنبه 27 مهر 93), مسافر زمان (دوشنبه 28 مهر 93), آرام دل (دوشنبه 28 مهر 93), بی نهایت (یکشنبه 27 مهر 93), باران بهاری11 (پنجشنبه 01 آبان 93), شیدا. (دوشنبه 28 مهر 93), عشق آفرین (دوشنبه 28 مهر 93), صبا_2009 (یکشنبه 27 مهر 93)

  3. #662
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    سلام دوستان خوبم

    نمی تونم بگم خوبم ، بیشتر از اونکه حس خوشحالی داشته باشم نگرانم نکنه از پس شکر گذاریش بر نیام.

    یادتونه با خدا معامله کردم ؟

    خدا هم کم نذاشت واسم و حسابی من رو شرمنده کرد جوری که فقط دارم خجالت می کشم .

    قبل از اینکه کارم رو رها کنم همش نگران بودم و می گفتم حتی همسرم از پس خرج و مخارج و قسط ها بر نمی یاد و توی یه شهر غریب من با دو تا بچه چی کار کنم ؟

    اون موقع فقط دودوتا چهارتا می کردم می دیدم نمی شه.

    الان یقین پیدا کردم که وقتی طرف حسابت خدا باشه اگه ما بگیم دودوتا خدا می گی بی نهایت من همش بستگی به

    به خودت داره چقدر رو من حساب کنی اگه همش رو بسپاری به من حتی خودتو جواب سوال ریاضیت می شه

    بی نهایت.

    بالاخره ما هم خونه دار شدیم.
    ویرایش توسط بی نهایت : دوشنبه 28 مهر 93 در ساعت 09:37

  4. 19 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    Aram_577 (دوشنبه 28 مهر 93), baby (سه شنبه 29 مهر 93), del (دوشنبه 28 مهر 93), khaleghezey (دوشنبه 28 مهر 93), meinoush (دوشنبه 28 مهر 93), paiize (دوشنبه 28 مهر 93), reihane_b (دوشنبه 28 مهر 93), rozaneh (دوشنبه 28 مهر 93), فرهنگ 27 (دوشنبه 28 مهر 93), فرشته مهربان (جمعه 02 آبان 93), گوش ماهی (دوشنبه 28 مهر 93), مسافر زمان (دوشنبه 28 مهر 93), آویژه (دوشنبه 28 مهر 93), آرام دل (دوشنبه 28 مهر 93), باران بهاری11 (پنجشنبه 01 آبان 93), دختر بیخیال (دوشنبه 28 مهر 93), شیدا. (دوشنبه 28 مهر 93), عشق آفرین (دوشنبه 28 مهر 93), صبا_2009 (دوشنبه 28 مهر 93)

  5. #663
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    حالم خوبه. خیلی ارومم. زیادی ارومم. انقدر که حال انجام خیلی از کارا رو ندارم. دوستدارم لم بدم تو تختم هیچ کاری نکنم. هی هم دارم از کارام می زنم و به قولی همه چی رو دو در می کنم. زندگی خیلی ساده بود. فکر من پیچیده اش دید. خوابم میاد.

  6. 11 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    del (دوشنبه 28 مهر 93), khaleghezey (دوشنبه 28 مهر 93), m.reza91 (سه شنبه 29 مهر 93), reihane_b (دوشنبه 28 مهر 93), گوش ماهی (دوشنبه 28 مهر 93), آرام دل (دوشنبه 28 مهر 93), بی نهایت (دوشنبه 28 مهر 93), باران بهاری11 (پنجشنبه 01 آبان 93), دختر بیخیال (سه شنبه 29 مهر 93), شیدا. (دوشنبه 28 مهر 93), عشق آفرین (دوشنبه 28 مهر 93)

  7. #664
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 دی 97 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    496
    امتیاز
    17,675
    سطح
    84
    Points: 17,675, Level: 84
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 175
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,385

    تشکرشده 1,898 در 451 پست

    Rep Power
    130
    Array
    سلام به روی همچون مهتابتان.

    امروز یه مقدار هیجان زده ام. چون خبردار شدم هفته آینده پدرم تشریف میارن ایران.
    دلم حسابی برای حضورشون تنگ شده. پدر یه مقدار جدی و خشک هستند و این باعث میشه با لبخند های نادره و کم نظیرش یه لذت جاودانه رو تجربه کنم. شاید اگر همیشه میخندیدند، هیچگاه مفهوم لبخندهاشون رو نمیفهمیدم.
    حتما با خودتون میگین این بیچاره کمبود محبت شدید داره. ولی باور کنید پدر مستبد داشتن یه چیز دیگه است. همیشه در نظرم قدرتمند و قهرمانند. یه مرد افسانه ای و واقعی.
    پیشتر ها قدر پدر و مادرم رو نمیدونستم. به خاطر محدود کردن آزادیهام میرنجیدم ازشون. اما حالا به وضوح میبینم تمام جوانی و وقتشون رو برای فرزندانشون گذاشتند. هر دو بی نظیرند، هر دو در پس چهره های مغرورشون یه وجود پر عشق و نازنیند. تازه میفهمم سر و کله زدن با یه نوجوان سرکش، یک جوان خام مثل من و خواهر برادرام چقدر سخت میتونه باشه.نمیدونم من اگر مادر بشم میتونم مثل مادرم باشم؟ بعید میدونم...
    وقتی پدرم کنارم هستند، هر بار میبینمشون دست و سرشون رو میبوسم. البته یه توفیق اجباریست. چون از کودکی جزء آداب و قانون خانوادگیمون بوده. اما برای مادرم این کار رو نکردم. راستش خیلی دلم میخواد از این به بعد دست و پیشونی مادرم رو هم ببوسم. ولی خجالت میکشم. نمیدونم از کجا باید شروع کنم. سخته. هر روز صبح میرم سمتشون. اما روم نمیشه. شوکه میشن یهو مهربون شم.

    عاشقشونم. میخوام کوتاهی هامو جبران کنم. میخوام جای خواهر برادرام هم جبران کنم. امیدوارم خدا این لطف و محبت رو شامل حالم کنه که آرزوهامو براشون عملی کنم.

    راستی! یه سوال از مدیران تالار. من دیگه نمیخوام سرکش باشم. راهی برای تغییر نام کاربریم هست؟ (البته اگر زحمت و دردسر نباشه. )
    تنها نفس خداست که اگر بر گل دمیده شود انسان می آفریند.

  8. 11 کاربر از پست مفید عشق آفرین تشکرکرده اند .

    Aram_577 (دوشنبه 28 مهر 93), del (سه شنبه 29 مهر 93), reihane_b (دوشنبه 28 مهر 93), فرشته مهربان (جمعه 02 آبان 93), گوش ماهی (دوشنبه 28 مهر 93), آرام دل (دوشنبه 28 مهر 93), بی نهایت (دوشنبه 28 مهر 93), باران بهاری11 (پنجشنبه 01 آبان 93), دختر بیخیال (سه شنبه 29 مهر 93), شیدا. (دوشنبه 28 مهر 93), صبا_2009 (دوشنبه 28 مهر 93)

  9. #665
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 شهریور 94 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    نوشته ها
    481
    امتیاز
    5,996
    سطح
    50
    Points: 5,996, Level: 50
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 154
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,600

    تشکرشده 1,855 در 418 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستان گل و مهربون
    انشاالله حالتون خوب باشه...
    من حالم خوبه...با پدرم آشتی کردم البته قهر نبودیما ولی خب یه کدورت کوچولو بود که به لطف خدا به خیر گذشت...
    آخه من بابایی هستم واسه همین اصلا توقع ندارم ازش همچین حرفایی رو بشنوم


    خب بگذریم یه شب شام خونه پدرشوهرم بودیم طبق معمول بانوی بزرگوار مادرشوهر گرامی واسه همسرم یه لیوان شربت آلبالو آورده بود (منم عاشق شربت آلبالو!!) دلم پیش اون شربته بود(اصلا فکر نکنید من شکمو هستما!!) هیچی دیگه تو دلم گفتم خوش بحالت کاش من جات بودم انگاری همسرم از دلم با خبر شد بلند شد رفت آشپزخونه یه لیوان آورد نصف شربتشو ریخت تو لیوان داد به من گفت بیا بخور میدونم دهنت آب افتاد خنده م گرفت و شربتو نوش جان کردم...


    معمولا شربت آلبالو کمی ترشه اما چون همسرم بهم داد خیلی شیرین شده بود(الکی)
    عملش واقعا برام شیرین و دوست داشتنی بود


    کلا همسری من مهربون و مهربون تر شده همه ش واسه خاطر گل روی منه دیگه!!!!
    عاشقشممم
    دیروز رفتم موهامو رنگ ریختم(همسرم زیاد دوست نداشت رنگ بریزم) نگران بودم وقتی منو ببینه چه عکس العملی نشون میده!!اما وقتی منو دید تا نیم ساعت داشت قربون صدقه م میرفت و همینطور عین عاشقا بهم خیره شده بود منم فرصت رو غنیمت میشمردم هر دفعه میرفتم جلو آینه مدل موهامو عوض میکردم از بس دیروز درگیر موهام بودم یهو ساعتو دیدم وااای من هنوز شام درست نکردم
    مراقب خودتون باشید
    التماس دعا
    ویرایش توسط آرام دل : دوشنبه 28 مهر 93 در ساعت 18:18

  10. 9 کاربر از پست مفید آرام دل تشکرکرده اند .

    del (سه شنبه 29 مهر 93), paiize (سه شنبه 29 مهر 93), reihane_b (دوشنبه 28 مهر 93), گوش ماهی (دوشنبه 28 مهر 93), باران بهاری11 (پنجشنبه 01 آبان 93), دختر بیخیال (سه شنبه 29 مهر 93), شیدا. (سه شنبه 29 مهر 93), عشق آفرین (سه شنبه 29 مهر 93), صبا_2009 (دوشنبه 28 مهر 93)

  11. #666
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط آرام دل نمایش پست ها

    دیروز رفتم موهامو رنگ ریختم(همسرم زیاد دوست نداشت رنگ بریزم)
    میدونید؟ من خیلی از لهجه های شهرهای مختلف ایران خوشم میاد! وقتی میرم شهرهاشون صحبت میکنن کلی لذت میبرم و میخندم! البته خنده تمسخر نه،خنده بامزه بودن وجالب بودن!
    الان این تیکه آرام دل هم باعث شد من یه لبخند بزنم. عزیزم. ولی لهجه ها رو نمیشناسم زیاد...

    اتفاقا یه چیز خیلی جالب اینه که لهجه ی استانی که بیشتر از همه جا خوشم میومد همیشه، حالا از قضا همسرم هم اهل همون شهر شد!! صحبت میکنه گاهی ازش میخندم،واقعنا هیچوقت فکر نمیکردم همسرآینده ام اهل همون شهر بشه!!!خیلی باحاله

    -----------------------------------------------
    اما الان خیلی دلم گرفته، دلم میخواد برم پیش همسرم... خیلی وقته ندیدمش
    میدونم خانواده ام خودشون کلی گرفتاری های خودشون رو دارن،نمیخوام ناراحتشون کنم، اما واقعا امروز دیگه صبرم تموم شد...

  12. 8 کاربر از پست مفید reihane_b تشکرکرده اند .

    del (سه شنبه 29 مهر 93), paiize (سه شنبه 29 مهر 93), آرام دل (دوشنبه 28 مهر 93), باران بهاری11 (پنجشنبه 01 آبان 93), دختر بیخیال (سه شنبه 29 مهر 93), شیدا. (سه شنبه 29 مهر 93), عشق آفرین (سه شنبه 29 مهر 93), صبا_2009 (دوشنبه 28 مهر 93)

  13. #667
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 شهریور 94 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    نوشته ها
    481
    امتیاز
    5,996
    سطح
    50
    Points: 5,996, Level: 50
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 154
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,600

    تشکرشده 1,855 در 418 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    0
    Array
    ریحانه جونم من مازنی ام میدونی که شمالی ها هم عنده لهجه ن
    اشتباه گفتم!!!خودم خنده م گرفت درستش میشه رنگ کردم دیگه!!
    حالا رنگ ریختن و رنگ کردن مهم نیست اصل مطلبو بچسب عزیزم
    بابا و مامان و همسرم طبری صحبت میکنند(زبان محلی)اما من فارسی حرف میزنم زبون خودمونو دوست دارم اما زیاد سوتی میدم کلا قاطی میکنم
    مادربزرگ همسرم (ننه صداش میکنیم) فارسی متوجه نمیشه و وقتی میریم پیشش مجبورم با لهجه شمالی صحبت کنم همه بهم میخندند
    همسرم خوشش میاد محلی صحبت کنم وقتی هم حرف میزنم بهم میخنده میگه تو رو خدا بیش تر حرف بزن
    شما ببخشید اگر جاهایی سوتی میدم(معلوم نیست تو این پستم چند تا سوتی داده باشم:)))
    ویرایش توسط آرام دل : دوشنبه 28 مهر 93 در ساعت 20:51

  14. 7 کاربر از پست مفید آرام دل تشکرکرده اند .

    paiize (سه شنبه 29 مهر 93), reihane_b (سه شنبه 29 مهر 93), باران بهاری11 (پنجشنبه 01 آبان 93), دختر بیخیال (سه شنبه 29 مهر 93), شیدا. (سه شنبه 29 مهر 93), عشق آفرین (سه شنبه 29 مهر 93), صبا_2009 (دوشنبه 28 مهر 93)

  15. #668
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آبان 00 [ 20:15]
    تاریخ عضویت
    1393-7-16
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    8,678
    سطح
    62
    Points: 8,678, Level: 62
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    556

    تشکرشده 637 در 143 پست

    Rep Power
    36
    Array
    در حال حاضر حالم حال حرص خوردنه!دارم حرص می خورم از دست آقای همسر...آخه چرا شما آقایون ما خانم های حساس رو انقدر حرص میدید...خیلی وقتها هم نمیدونید دیگه بخاطر تفاوتهای شخصیتیه.....بابا برای تولد همسرم شیرینی و گل با آژانس فرستادم محل کارش تا سورپرایز بشه....به آژانسیه گفتم دسته گلم فقط 5 شاخه گل رز سرخ با تزیین باشه...آژانسیه اومده حساب کنه میگه فقط 5 تا شاخه گل رز جدا گرفتم فروشنده اینجوری متوجه شد منم گفتم دیر میشه....منم تو ذوقم خورد ااا.....من دسته گل گفته بودم کههههه..... ولی گفتیم باشه اشکال نداره.....حالا آقای همسر زنگ زده تشکر میکنه میگه ای شیطون خوب میدونی چه کار کنی ها....خلاصه سرتون رو درد نیارم...میگم قابلی نداشت فقط راننده سوتی داده به جای دسته گل،گل های جدا جدا با تزیین گرفته....میگه اشکال نداره اتفاقا تو اتاق 5 نفریم تقسیمشون کردم.....منو بگی دوباره عصبانی شدم بابا من اینها رو برای تو گرفته بودم که.....باز کش ندادم و گفتم باشه فقط بهشون بگو بدن به خانوماشونا مگه نه پسشون بدن!همسرم همون موقع انتقال داد با خنده....و من حرص خوردم که چرااااا دادی به اونهااا....چرا انقدر حرص میدید آخه......الان نوشتم بهتر شدم...برم کیک رو برا شب تزیین کنم...از دست شما آقایون....





    میان پرواز تا پرتاب...
    تفاوت از زمین تا آسمان است.
    پرواز که کنی، آنجا می‌رسی که خودت می‌خواهی!
    پرتابت که کنند، آنجا می‌روی که آنان می‌خواهند،
    پس پرواز را بیاموز...


    ویرایش توسط گوش ماهی : سه شنبه 29 مهر 93 در ساعت 10:04

  16. 10 کاربر از پست مفید گوش ماهی تشکرکرده اند .

    baby (سه شنبه 29 مهر 93), del (سه شنبه 29 مهر 93), paiize (سه شنبه 29 مهر 93), مسافر زمان (چهارشنبه 30 مهر 93), آرام دل (سه شنبه 29 مهر 93), باران بهاری11 (پنجشنبه 01 آبان 93), دختر بیخیال (سه شنبه 29 مهر 93), شیدا. (سه شنبه 29 مهر 93), عشق آفرین (چهارشنبه 30 مهر 93), صبا_2009 (سه شنبه 29 مهر 93)

  17. #669
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array
    گوش ماهی عزیز

    یه شعری فریدون مشیری داره که آخرش اینه "غم با همه بیگانگی هر شب به ما سر میزند" ، اونموقع که مجرد بودم معنی شعرش رو نمی فهمیدم ، اما حالا دیدم که همینه ، همسران اغلب از روی محبت زیاد باعث رنجش همسرشون میشن !!!! عجیبه نه ؟ اما نمونه های زیادی داره

    " از غم نیاموزی چرا ای دلربا رسم وفا
    غم با همه بیگانگی هر شب به ما سر میزند "


    چون دلربا مون رو هر شب می بینیم و او به ما سر می زنه ، نا خود آگاه رنجش هم دنبالش میاد

    «خدا گوید:تو ای زیباتر از خورشید زیبایم،
    تو ای والاترین مهمان دنیایم،
    بدان آغوش من باز است،
    شروع کن، یک قدم با تو،
    تمام گامهای مانده اش با من…»

  18. 8 کاربر از پست مفید baby تشکرکرده اند .

    del (سه شنبه 29 مهر 93), paiize (سه شنبه 29 مهر 93), گوش ماهی (سه شنبه 29 مهر 93), مسافر زمان (چهارشنبه 30 مهر 93), آرام دل (سه شنبه 29 مهر 93), باران بهاری11 (پنجشنبه 01 آبان 93), شیدا. (سه شنبه 29 مهر 93), عشق آفرین (چهارشنبه 30 مهر 93)

  19. #670
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 شهریور 94 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    نوشته ها
    481
    امتیاز
    5,996
    سطح
    50
    Points: 5,996, Level: 50
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 154
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,600

    تشکرشده 1,855 در 418 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    0
    Array
    بعضیا چه باکلاسند!!گل و شیرینی میفرستند محل کار همسرشون
    گوش ماهی چرا حرص میخوری گلم چیز مهمی نیست که!! البته واسه من مهم نیست:)))
    از گلها خوشش اومده و بین دوستاش تقسیم کرده...سخت نگیر عزیزم
    حالا خونه اومد دیگه به روش نیار...منم دلم میخواد از این رمانتیک بازیا در بیارما
    خیلی از عملت خوشم اومد گوش ماهی

  20. 9 کاربر از پست مفید آرام دل تشکرکرده اند .

    del (سه شنبه 29 مهر 93), paiize (سه شنبه 29 مهر 93), گوش ماهی (سه شنبه 29 مهر 93), مسافر زمان (چهارشنبه 30 مهر 93), باران بهاری11 (پنجشنبه 01 آبان 93), دختر بیخیال (سه شنبه 29 مهر 93), شیدا. (سه شنبه 29 مهر 93), عشق آفرین (چهارشنبه 30 مهر 93), صبا_2009 (سه شنبه 29 مهر 93)


 
صفحه 67 از 73 نخستنخست ... 172737475758596061626364656667686970717273 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:44 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.