نوشته اصلی توسط
zendegi12
سلام مدیر همدردی از شما خیلی ممنونم
من حضوری پیش دوتا مشاور رفتم ومشکلم را گفتم میگن چون دوستش نداری وباهم متفاوتین بخاطر عذاب وجدان پیشش نمون این ظلم بزرگتری که بخاطر دلسوزی پیش کسی بمونی وقتی نمیتونی بهش عشق بدی. من دیگه محال سراغ خیانت وگناه برم تنها چیزی که از خداوند خواستم اینه که منو ببخشه وکمک کنه بنده خوبی براش باشم . برای جبران خیانتم هم هر کاری حاضرم برای همسرم انجام بدم حتی حاضرم تمام سرمایه و پولم را هم بهش ببخشم همین طور ازخودم و خیلی چیزهای دیگه حاضرم بگذرم ولی چیطوری یه عمر توی دلم این گناه را پنهان کنم اگر میدونست با اینکه خیلی دوستم داره محال بود منو ببخشه اینهاست که منو در گیر کرده اون نمیدونه ولی من که میدونم . هر موقعه که بهم میگه تو خیلی خوبی دلم میخواد خودم را بکشم . حس عشق واقعا از اول بهش نداشتم وخودش هم میدونه ولی نمیخوام بیشتر از این بهش ظلم کنم . کمکم کنین لطفا واقعا سردرگمم نمیدونم چه راهی را باید انتخاب کنم ماندن وخوب شدن با وجود عشقی که ندارم یا رفتن و ظلم نکردن به همسرم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)