چرا این کارو کردی؟ نیت و قصدت از این کار چی بود؟ این بود که مثلا غیر مستقیم به مادرشوهرت بگی از خواهرت یاد بگیر ! مگه نه؟
تو که شوهرت و مادرش رو میشناسی، چرا حرفی میزنی که میدونی آتیش روشن میکنه؟ ببین مجبور شدی عذرخواهی کنی ! دوست داشتی اینجوری بشه؟
من با خیانت شوهرت و اینکه اخلاق مادرش چه جوریه کاری ندارم. چون خودت اومدی ونوشتی که میخوای زندگیت رو حفظ کنی اینجوری میگم . کسی که میخواد زندگیش رو حفظ کنه باید اولا شناختش رو نسبت به اطرافیانش بالا ببره ثانیا سعی کنه جلوی تنش رو بگیره.
دلت از دست خونواده شوهرت پر بود از طرفی هم نمیخواستی بی احترامی بشه؟ میومدی سلامی میکردی چند دقیقه پای حرفاشون مینشستی و بعد اگه مخاطبشون نبودی میرفتی پی آشپزی... کاری. همین.
اینجوری کار به جایی نمیکشید که شوهرت بره تو جبهه خونوادش. مردها خیلی خوب کنایه رو میفهمن. اگه این کارو میکردی هیچ بهونه ای نداشت واسه بی احترامی به خونوادش .
چرا هم صمیمی بشی و از هر دری سخنی بگی هم اینکه غیر مستقیم کنایه بزنی؟
من این نکته رو یاداوری کردم واسه بعدها. از این به بعد کنار راهنمایی دوستان این نکته رو هم در نظر داشته باش.
علاقه مندی ها (Bookmarks)