به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 59
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 26 مهر 92 [ 00:47]
    تاریخ عضویت
    1392-6-31
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    188
    سطح
    3
    Points: 188, Level: 3
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 11 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شوهر من هیچ چیز رو بدون استدلال و دلیل منطقی نمی پذیره. برای نرفتن با اون آقا هم باید دلیل منطقی بیارم. رک و راست بگم عاشق شدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟ طلاقم می ده که

  2. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 29 اسفند 93 [ 18:29]
    تاریخ عضویت
    1392-4-03
    نوشته ها
    116
    امتیاز
    1,917
    سطح
    26
    Points: 1,917, Level: 26
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    106

    تشکرشده 219 در 87 پست

    Rep Power
    22
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط razieh.sss3000 نمایش پست ها
    شوهر من هیچ چیز رو بدون استدلال و دلیل منطقی نمی پذیره. برای نرفتن با اون آقا هم باید دلیل منطقی بیارم. رک و راست بگم عاشق شدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟ طلاقم می ده که
    میشه بگید شما خودتون از نظر اعتقادات مذهبی در چه حد هستید ؟ و خانوادتون ؟

  3. #13
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,082 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط razieh.sss3000 نمایش پست ها
    زمانی که دوست بودیم و من می دیدم هنجارهای ایشون با من جور در نمیاد بارها از این صحبتها کردیم. ایشون منو متهم می کنه که فکر شما منحرفه...
    می گه تو به خودت اعتماد داشته باش کافیه. لازم نیست به این فکر کنی که بقیه چه فکری راجع به تو دارند...
    می گه این همه سال مادر و خواهر من با این سبک زندگی کردند مشکلی نداشتند چون خودشون سالم بودند
    و در جواب این حرفها من نمی تونم بگم که اتفاقا من توانایی کنترل فکر و احساسم رو ندارم چون احتمالا طلاقم می ده. از نظر ایشون هیچگونه لغزشی بخشیدنی نیست. می گه اگه به خودت شک داری بگو من تکلیفمو بدونم
    با سلام
    صحیح نیست که زن و شوهر تصویر تحریف شده ای از نقاط ضعف و قوت خود را به همسرشان ارائه دهند. اگر چنین شود به خاطر این فونداسیون سست به زودی خانواده در هم می ریزد.
    این بسان کودکی هست که توانایی عبور از خیابان ندارد، لکین در چشم والدین خود را واجد این قدرت نشان دهد. بعد از خیابان عبور کند و جان خود را از دست بدهد.

    اتفاقا شما دقیقا و قویا باید همانچه که هستید را به او بگویید. (نه اینکه بگویید عاشق شده اید. بلکه همانطور که گفتم تاکید کنید من قوی نیستم. یک زن هستم و ظریف و تحت تاثیر. دوست دارم به صورت فیزیکی و با حمایت تو همسرم پاک و مصون و بدون وسوسه باشم. تجربه و تمرین قوی بودن و آزاد بودن را نداشته ام و این زمینه لغزش برایم می آورد. اجازه بده قوی شوم اما فعلا کنارم باش.). پس اگر به او این مطالب را نگویید و روشنش نکنید در آن صورت شما مسئول از هم پاشیدگی خانواده ات هستید. شما نمی توانید بعدا شکستت را به بی غیرتی همسرتی و به اشتباهات او گره بزنید(گرچه او بی تقصیر نیست)، لیکن اکنون شما کاملا بر آسیب شناسی خانواده ات آگاهی .

    اقرار به ضعفت ، کمتر به خانواده آسیب احتمالی می رساند، تا اینکه خود را در معرض خیانت به همسرت قرار دهید.





    نقل قول نوشته اصلی توسط razieh.sss3000 نمایش پست ها
    می گه اگه کسی رو تو اتاق دربسته خالی زندانی کنی نمی تونی ادعا کنی دزد نیست. اگر چیز باارزشی دید و ندزدید اونوقت پاکه. من نمی دونم استدلال های ایشون درسته یا طرز فکر خودم
    تروخدا کمک کنید


    اما استدالال همسرت انتزاعی هست. و واقعی نیست.
    واقعیت اینست که هر کسی به اندازه توانش، نقاط ضعف و قوتش باید خودش را درگیر مسائل بکند.
    شاید یک ورزشکار 200 کیلو گرم را بلند می کند و هنرش هست.
    اما این هنر من نیست که با بلند کردن 50 کیلوگرم به دیسک کمرم آسیب برسانم.
    خدا هم که قدرت مطلق آفرینش هست انسانها را به بیش از وسع و توانشان الزام نکرده است.

    بله هنر اینست که انسان معصوم باشد؟ در حالیکه قدرت عدم عصمت را دارد؟ آیا شما یا همسرت می توانید معصوم باشید؟!
    پس واقعیت اینست که ما قدرت مطلق معصومیت را نداریم باید حداقل معرض گذاری خودمون را در برابر محیطهای تحریک کننده داشته باشیم. در غیر اینصورت توان مقابله ای نداشته و شکست می خوریم.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  4. 12 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    almasss (دوشنبه 01 مهر 92), del (چهارشنبه 03 مهر 92), mohammad6599 (سه شنبه 02 مهر 92), Pooh (دوشنبه 01 مهر 92), she (دوشنبه 01 مهر 92), فرهنگ 27 (دوشنبه 01 مهر 92), فرشته مهربان (سه شنبه 02 مهر 92), ویدا@ (دوشنبه 01 مهر 92), نیکمرام (سه شنبه 17 دی 92), میشل (سه شنبه 16 مهر 92), مهرااد (سه شنبه 02 مهر 92), عشق آفرین (پنجشنبه 17 تیر 95)

  5. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 26 مهر 92 [ 00:47]
    تاریخ عضویت
    1392-6-31
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    188
    سطح
    3
    Points: 188, Level: 3
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 11 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sobhan13 نمایش پست ها
    میشه بگید شما خودتون از نظر اعتقادات مذهبی در چه حد هستید ؟ و خانوادتون ؟
    به خدا اعتقاد کامل داریم
    نماز می خونیم گرچه بعضی اوقات اهمآلکاری می شه
    از نظر حجاب هم در حضور نامحرم با لباسهایی مثل تی شرت و شلوار می گردم (البته تا قبل از ازدواجم بیشتر رعایت می کردم)
    خانواده همسرم به خدا اعتقاد دارند ولی از نظر حجاب هیچگونه محدودیتی ندارند

  6. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 دی 00 [ 21:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    709
    امتیاز
    18,833
    سطح
    86
    Points: 18,833, Level: 86
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    3,454

    تشکرشده 2,695 در 688 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    126
    Array
    ببخشید من تجربه ای تو این زمینه ندارم شاید برداشت من هم درست نباشه ولی این نتیجه رو از تایپیک شما برداشت کردم

    به نظرم شما به خاطر ترس از طلاق و ترد شدن از جانب شوهرتون دارین بر خلاف اعتقادات و باور قلبی خودتون ازش حمایت میکنید!
    و اون چیزی نشون میدید که نمیخواین و باورش ندارین ولی مجبور به اطاعت هستید!
    به خاطر همین شما الان نمیتونید در مورد این مسائل که مشکل ساز شده برای زندگیتون ...قاطعانه با شوهرتون صحبت کنید
    چون دیگه دیر شده خودتون هم میدونید که نمیتونید اعتقادها و باورهای اون رو تغییر بدین و دارین به اجبار خودتون با اون تطبیق میدین
    و برخلاف میل قلبی و باطنی خودتون باورهای اون رو هرچند غلط دارین باور میکنید و بهش عمل میکنید.
    ولی این روشتون کامل اشتباهه!

  7. کاربر روبرو از پست مفید abi.bikaran تشکرکرده است .

    kamr (سه شنبه 02 مهر 92)

  8. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 26 مهر 92 [ 00:47]
    تاریخ عضویت
    1392-6-31
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    188
    سطح
    3
    Points: 188, Level: 3
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 11 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    abi.bikaran عزیز، چه قشنگ تحلیل کردین.
    من می خوام با کمترین تنش این مشکل رو حل کنم یا حداقل ذهن خودمو نسبت به اون آقا درمان کنم ولی راهکار کم هزینه ای ندارم.
    همونطور که گفتید عوض کردن طرز فکر شوهرم و خانوادش تقریبا غیر ممکنه.
    مدیر عزیز،
    ممنونم از توجهتون و راهنماییهای مفیدتون. همسر من در مورد این مسافرت فکر می کنه با راهکاری که پیدا کرده کنارمه و داره ازم حمایت می کنه. اینکه نمی ذاره من تنها برم، از نظر خودش نشون دهنده حمایت و دوست داشتنشه ولی خوب، به شیوه خودش
    اون فکر می کنه با محدود کردن تو پوشش و روابط به شخصیتم بی احترامی می شه. بارها اینو گفته. با این طرز فکرش، من بهش بگم بیا بهم بی احترامی کن؟
    در حال حاضر زندگی مشترک من تنشی نداره که من با مطرح کردن قاطعانه این مسائل بخوام تنش ایجاد کنم، اعتماد شوهرم رو سلب کنم، شادیهاشو کم کنم و ... به این دلیل که فکر می کنم شاید یه روزی مشکل ایجاد شه
    من دنبال یک راه کم هزینه تر می گردم. راهی که افکار همسرم رو به هم نریزه

  9. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 25 آبان 98 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1391-9-15
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    7,732
    سطح
    58
    Points: 7,732, Level: 58
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 52.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    626

    تشکرشده 656 در 231 پست

    Rep Power
    46
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط razieh.sss3000 نمایش پست ها
    من دنبال یک راه کم هزینه تر می گردم. راهی که افکار همسرم رو به هم نریزه

    دوست عزیز اگه دنبال یه راه کم هزینه تر میگردی به نظر من اگه خواهر یا برادر داری با اونها برو یا با پدر و مادر خودت یا مادر همسرت و یا با دوست صمیمیت اینطوری هم یه سفر رفتید و هم کارت رو انجام دادی و بهت هم قطعا خوش میگذره

  10. 3 کاربر از پست مفید malakeh تشکرکرده اند .

    majid_k (سه شنبه 02 مهر 92), میشل (سه شنبه 16 مهر 92), مهرااد (سه شنبه 02 مهر 92)

  11. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 دی 00 [ 21:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    709
    امتیاز
    18,833
    سطح
    86
    Points: 18,833, Level: 86
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    3,454

    تشکرشده 2,695 در 688 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    126
    Array
    ببینید الان برای گفتن این حرف خیلی دیر شده ولی قبل از ازدواج وقتی میگویند باید طرفین از لحاظ اعتقادی و فرهنگی مثل هم باشن به خاطر همچین روزایی بود
    وبه خاطر اینکه در اینده به همچنین مشکلاتی برخورد نکنند!
    ولی متاسفانه خیلیا ساده از کنار این مسائل مهم رد میشن و نادیده میگیرن !
    و به قولی عشق چشم و گوششو ن کور و کر میکنه وحاظرن به خاطر رسیدن به عشقشون خیلی از مسائل رو نادیده بگیرند
    ولی نمیدونن یه زمانی نه چندان دور همین باعث مشکلات جدی در زندگیشون و به نوعی خدای ناکرده افت زندگیشون میشود!
    شما هم الان تنها کاری که باید بکنید به نظر من شوهرتون همینجوری که هست قبولش کردین و داشته باشین .
    چون کاری نمیتونید بکنید سعی در زیر پا گذاشتن ارزشها و باورهای خودتون هم نداشته باشین به هیچ وجه!!!!!!
    فقط سعی کنید اگر شوهرتون از طریع عملی یه خورده دیدشون تو این مسائل باز تر کنید
    وغیر مستقیم بهش بفهمونید چیزهایی که برای اون واز دید اون ضد ارزش تلقی میشه در جامعه ای که داره درونش زندگی میکنه ارزش مند هستند!
    مثلا ممکن شوهر شما با دوستانی بیشتر رفت امد داشته باشد که طرز فکرشون مثل خود ایشون باشه
    خوب این شاید باعث بشه که فکر کنه چون دوستان اطرافیانش با اون هم عقیده هستند پس همیشه باید همینجوری باشه پس رفتار اونها درسته اعتقاداتشون مشکلی نداره....
    و میگه این شما هستید که اشتباه میکنید ! به خاطر همین در مقابلتون جبهه میگیرن و میخواین شمارو متقاعد کنن که من درست میگم طرز فکر من و باورهای من درستره!
    ولی این دلیل نمیشه که ایشون چون چند سال در خارج از کشور بودن بخوان اعتقادها و باورهای شما و جامعه رو نادیده بگیرن و برای طرز فکر شما احترامی قائل نباشن!
    بلاخره الان دارن بین این مردم زندگی میکنن و ایشون هستن که باید سعی کنن دیدگاهشون تغییر بدن نه شما!
    و شما هم متاسفانه هیچ دفاعی از خودتون نمیتونید بکنید به همون دلیلی که گفتم ترس از ترد شدن و طلاق.
    خوب پس سعی کنید شوهرتون با جمع دوستان جدیدتر و افرادی که عقایدشون به شما نزدیکتره اشنا کنید .
    رفت امدتون بیشتر کنید بزارین با کسایی که از لحاظ فرهنگی و دیدگاه برخلاف ایشون هستند از نزدیک اشنا بشن وخودشون این ارزشها رو که برای شما مهم هست از نزدیک ببینن لمسش کنن!
    البته مطمئن هستم این کار خیلی زمانبر هست ولی به خاطر سلامت خودتون و زندگیتون باید تلاشتون بکنید تا با همسرتون تو این مسائل به یه هماهنگی درستی برسید
    تا هیچکدو م از شما خدای نکرده صدمه نبیند و زندگی سالمی داشته باشید.

  12. 2 کاربر از پست مفید abi.bikaran تشکرکرده اند .

    mac (دوشنبه 01 مهر 92), مصباح الهدی (دوشنبه 01 مهر 92)

  13. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 مهر 92 [ 16:34]
    تاریخ عضویت
    1392-6-31
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    39
    سطح
    1
    Points: 39, Level: 1
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 21 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام. از مطالب دوستان استنباط کردم که در کشورهای غربی ظرفیت انسانها بالاتر است و خواستم مطلبی بگویم. بنده چند سالی را خارج از کشور گذرانده ام و باید بگویم مرد و زن در همه جا یک خواسته و غریزه دارند. در ضمن فکر میکنید کلوپهای شبانه، طلاقهای متعدد، کودکان نامشخص، همجنس گرایی، سکس با حیوانات، خودارضایی، فساد جنسی، تجاوز مقامات بلند پایه سیاسی(تجاوز یعنی بدون رضایت طرف مقابل و به زور) و ... در این جوامع به چه دلیل است. یادمه یک مطلب در انگلیس خوندم که هشدار داده بود بیش از هشتاد درصد مردان متاهل و بیش از پنجاه و هفت درصد زنان متاهل در انگلیس ارتباط با شخص دوم دارند. حتی خودم از یکی از خانم های متاهل که به خودم پیشنهاد رابطه داد پرسیدم این خیانت است که، و اون در جواب بنده گفت اولا اعضای بدن من به کسی نمی گویند و دوما tit for tat(این به اون در). جالب هست با اینکه دینم اسلام بود مجددا روی ادیان مختلف تحقیق کردم و اسلام را برای زندگی بهتر پذیرفتم. در ضمن طبق مطالعاتم از زمان حضرت آدم و حوا تا آخرین پیامبر ان(ص) همگی خوردن مشروب را حرام و حجاب را واجب کرده بودند که حتی امروزه میتوانید حجاب کامل را در همین راهبه ها ببینید و یا در یهودیان و بوداییان. جالبه که اسلام خیلی از خوراکی ها که خوردنشان ممنوع بوده را بعد از اسلام حلال اعلام کرده است و میتوانید در آیه پنجم سوره مائده مشاهده کنید. در ضمن همسر ایشان با کمی تفکر و مطالعه میتواند راه را بیابد. یکی از دوستان افغانی که به انگلیس پناهنده شده بود میگفت هر روزی که سربازان امریکایی وارد خانه های ما میشدند نسبت به تجاوز به نوامیس ما اقدام کرده و اجازه تجاوز به سگشان هم میدادند. این است تفکر جوامع غربی. یا پارکهایی در اروپا است که مبلغی را به عنوان ورودی اخذ میکنند و سپس در داخل پارک شما میتوانی هر خانمی را که دیدی و خوشت آمد با پرداخت پنجاه یورو اقدام به رابطه جنسی نمایی و حتی خانمی نمیتواند اعتراض کند.
    صحبت در این باره زیاد است ولی به عنوان مطلب آخر در جواب همسر ایشان که مثال زندان را زده بودند باید عرض کنم که انسان یک بعد مادی دارد و یک بعد معنوی. فرق انسان با دیگر موجودات در بعد معنوی او است که بسیار فراتر از حد تصور میباشد. بعد مادی شامل روابط جنسی و خوردن غذا ، تنفس و ... است و البته این بعد به بعد معنوی هم وابسته است. آیا میتوان گفت نفس نکش، حتی در شرایطی که در محیط آلوده و یا آب هم که باشی بعد از مدتی بدون اختیار شروع به نفس کشیدن میکنی. در بعد معنوی نیز عواطف، احساسات و ... حق دارند. آیا شما میتوانی مهر مادری را از بین ببری؟ اگر توانستی میتوانی حس عشق را از بین ببری. عشق، ابراز محبت و ...نیاز انسان است و تغذیه بعد معنوی انسان
    رفتار شوهر شما خیانت و ظلم به شماست و مثل این است که عشق مادر نسبت به فرزندی را بگیری و حس محبت در دیگران را کور کنی و...
    تنها راه حل هم مطالعه است. شما میتوانی با مطالعه، اطلاعات خود را افزایش و همسرتان را نیز تشویق به مطالعه و تفکر کنید. افراد زیادی و با تفکراتی به مراتب شدیدتر از همسر شما بودند که با مطالعه پرده از دیدگانشان کنار رفته است. به هر صورت صد سال پیش افرادی به جای من و شما بودند و از این دنیا رفتند و صد سال دیگه همه انسانهای امروز جای ما را خواهند گرفت
    ویرایش توسط mac : دوشنبه 01 مهر 92 در ساعت 17:34

  14. 20 کاربر از پست مفید mac تشکرکرده اند .

    *پرستو* (سه شنبه 02 مهر 92), abi.bikaran (دوشنبه 01 مهر 92), almasss (سه شنبه 02 مهر 92), asemaneabi222 (یکشنبه 05 آبان 92), confused (سه شنبه 02 مهر 92), kamr (سه شنبه 02 مهر 92), majid_k (سه شنبه 02 مهر 92), mohammad6599 (سه شنبه 02 مهر 92), noamooz (چهارشنبه 06 فروردین 93), sobhan13 (دوشنبه 01 مهر 92), tannaz joon (چهارشنبه 17 مهر 92), فرهنگ 27 (دوشنبه 01 مهر 92), فرشته مهربان (سه شنبه 02 مهر 92), گل آرا (دوشنبه 01 مهر 92), قطره طلا (پنجشنبه 18 مهر 92), نیکمرام (سه شنبه 17 دی 92), مهرااد (سه شنبه 02 مهر 92), مصباح الهدی (دوشنبه 01 مهر 92), yasi_20 (سه شنبه 02 مهر 92), دختری تنها (سه شنبه 16 مهر 92)

  15. #20
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    راضیه جان به نظرت می تونی اون آقا را از آمدن باشما منصرف کنی؟
    * اما به نظر من مدیر همدردی بهترین راهنمایی را کردند.چون با این روش نه تنها مشکل فعلی ات بلکه مشکلات بعدی احتمالی را هم از بین خواهی برد. به نظرم الان بهتره بر روی شیوه گفتنت به همسرت کار کنی.

    آقای mac خیلی ممنون از توضیحاتی که دادین! ای کاش هممون متوجه می شدیم این آزادی های به ظاهر زیبا تنها لذت موقت دارد و نتیجه حاصل از آن در طول زندگی و در جامعه چیزی جز آسیب هایی که به وفور شاهد آن هستیم نیست.

    از آن طرف هم محدودیت با تعصب و با ظاهر دینی باعث میشه که فکر کنیم نگاه دین غیر منطقی است و با پیشرفت متناقض است.در صورتی که اصل دین ما اعتدال و منطق هست. ای کاش هممون در مورد عقایدی که داریم مطالعه و تحقیق کنیم و خیلی راحت اظهار نظر نکنیم. چه بسا در نگاه اول مطلبی کاملا منطقی و صحیح به نظر برسد اما با تحقیق و مشاهده نتایج بعدی آن به عکس عقیده ابتدایی خود برسیم.

  16. 4 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    del (چهارشنبه 03 مهر 92), mac (سه شنبه 02 مهر 92), mohammad6599 (سه شنبه 02 مهر 92), فرشته مهربان (سه شنبه 02 مهر 92)


 
صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:20 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.