به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 10 نخستنخست 12345678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 97
  1. #21
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 آبان 92 [ 22:14]
    تاریخ عضویت
    1392-6-29
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    231
    سطح
    4
    Points: 231, Level: 4
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    33

    تشکرشده 41 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    وقتی این مطلب رو میخوندم واقعا دلم نیومد در چنین سایتی با عنوان همدردی در حد بظاعت خودم نکاتی چند رو به دوستان خوبم یاد آور نشوم!

    "کاش آقایون هم این مطالب رو بخونن تا شناختشون از خانمها بیشتر و بیشتر بشه و بدونند که تنها و تنها اهمیت به غرایز جنسی و لذت یکسویه چه بالاهایی بر سر احساسات دختران معصوم میارن و چگونه گلهای شاداب و با طراوت رو پژمرده می کنند و عشق و محبت یه انسان پاک رو به خودشون پایمال و لگدکوب میکنند."

    شاید باشند خانم هایی که روابطی از این دست رو تجربه کرده باشن و سرخورده بشن.


    اما مینا جان دوست عزیز به جای اینکه عجولانه و بدون تحقیق و شناخت کافی از طرف مقابلت ازدواج کنی این تجربه هر چند تلخ رو که برای بدست آوردنش قیمتی گزاف پرداخت کردی رو غنیمت بدون و حالا که شناختت از آقایون کمی بالاتر رفته با توجه به اینکه از نظر سنی هم خیلی جوون هستی از این پندی که روزگار بهت داده استفاده مفید بکن و سعی کن در دفعات بدی سنجیده تر رفتار کنی و قبل از انجام هر کاری با مشاور یا روانشناسی مشورت کنی و مطمئن باش که فرصت زیادی برای جبران داری!

    اما سخنی با آقایون محترم:

    ای کاش آقا پسرها و مردان جامعه ما در تمام روابطشون عاقبت اندیش و آینده نگر هم بودند و تنها به لذتهای زودگذر توجه نمیکردند.سعی میکنم دو دلیل عقلی و منطقی رو اینجا ذکر کنم که شاید در انتخاب مسیر زندگی شما برادر عزیز مفید باشه.

    1-عاقبت مردم آزاری و شکستن دل یک انسان دیگه که باعث میشه تا مدتها لبخندو از لبان اون محو کنه در ازای دو روز لذت مادی و جنسی چندان عاقلانه نیست.


    یادتون باشه که قانون طبیعت هیچگاه تغییر نمیکنه . مطمئنا همه ما با یکی از قوانین مهم کائنات که دانشمند بزرگ نیوتن به دنیا معرفی کرده آشنا هستیم " به هر چیزی هر مقدار نیرو وارد شود به همان میزان نیرو در جهت مخالف نیرو وارد میشود."
    چیزی که ما در دین اسلام عواقب و آثار گناه می نامیم که آه و نفرین مظلوم یکی از عظیم ترین مجازات ها رو به همراه داره.


    هر انسانی مسئول اعمال و کردار خود هست و قطعا هر عملی عکس العملی دارد!

    امام حسین (ع) می فرماید: اگر دین ندارید آزاده باشید!

    2-جوانمردی و انصاف از این نوع کامجویی های یک طرفه به دور است و دلیل بعدی که هر انسان عاقلی چه مرد چه زن رو از ظلم و تعدی به انسان دیگر باز میدارد فطرت و وجدان ماست.
    انسان همواره سعی در متعالی کردن روح و شخصیت خود دارد. همگی بر این باور هستیم که انسانهای شایسته با روح بزرگ و دانش والا همیشه مورد احترام عام و خاص هستند. چطور میتوان فقط به دنبال مطامع مادی و هوسبازی های پست بود و در عین حال شخصیتی والا و محترم داشت؟!!!
    "

    دوستان عزیز حتما همه ما در بین دوستان و آشنایان از عاقبت کار انسانهای سودجویی که گمان میکردند از هوش و فراست زیادی برخوردارند و دست روزگار هرگز گریبان آنها رو نخواهد گرفت ماجراهای عبرت آموز و شنیدنی را دیدیم یا شنیدیم و یا خودمان هم تجربه کرده ایم که ازتون میخوام به همون استنادات ذهنی خودتون مراجعه کنید و امیدوارم توفیق اینو داشته باشیم که همیشه خدا رو ناظر بر اعمالتون بدونیم!"

  2. 5 کاربر از پست مفید do_ob تشکرکرده اند .

    ariana_sh (چهارشنبه 17 مهر 92), del (دوشنبه 08 مهر 92), Elena1994 (یکشنبه 31 شهریور 92), minajoon (شنبه 30 شهریور 92), unknown girl (یکشنبه 31 شهریور 92)

  3. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 دی 92 [ 21:12]
    تاریخ عضویت
    1392-6-30
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    373
    سطح
    7
    Points: 373, Level: 7
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    43

    تشکرشده 24 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط do_ob نمایش پست ها
    وقتی این مطلب رو میخوندم واقعا دلم نیومد در چنین سایتی با عنوان همدردی در حد بظاعت خودم نکاتی چند رو به دوستان خوبم یاد آور نشوم!

    "کاش آقایون هم این مطالب رو بخونن تا شناختشون از خانمها بیشتر و بیشتر بشه و بدونند که تنها و تنها اهمیت به غرایز جنسی و لذت یکسویه چه بالاهایی بر سر احساسات دختران معصوم میارن و چگونه گلهای شاداب و با طراوت رو پژمرده می کنند و عشق و محبت یه انسان پاک رو به خودشون پایمال و لگدکوب میکنند."

    شاید باشند خانمهایی که ها روابطی از این دست رو تجربه کرده باشن و سرخورده بشن.


    اما مینا جان دوست عزیز به جای اینکه عجولانه و بدون تحقیق و شناخت کافی از طرف مقابلت ازدواج کنی این تجربه هر چند تلخ رو که برای بدست آوردنش قیمتی گزاف پرداخت کردی رو غنیمت بدون و حالا که شناختت از آقایون کمی بالاتر رفته با توجه به اینکه از نظر سنی هم خیلی جوون هستی از این پندی که روزگار بهت داده استفاده مفید بکن و سعی کن در دفعات بدی سنجیده تر رفتار کنی و قبل از انجام هر کاری با مشاور یا روانشناسی مشورت کنی و مطمئن باش که فرصت زیادی برای جبران داری!

    اما سخنی با آقایون محترم:

    ای کاش آقا پسرها و مردان جامعه ما در تمام روابطشون عاقبت اندیش و آینده نگر هم بودند و تنها به لذتهای زودگذر توجه نمیکردند.سعی میکنم دو دلیل عقلی و منطقی رو اینجا ذکر کنم که شاید در انتخاب مسیر زندگی شما برادر عزیز مفید باشه.

    1-عاقبت مردم آزاری و شکستن دل یک انسان دیگه که باعث میشه تا مدتها لبخندو از لبان اون محو کنه در ازای دو روز لذت مادی و جنسی چندان عاقلانه نیست.


    یادتون باشه که قانون طبیعت هیچگاه تغییر نمیکنه . مطمئنا همه ما با یکی از قوانین مهم کائنات که دانشمند بزرگ نیوتن به دنیا معرفی کرده آشنا هستیم " به هر چیزی هر مقدار نیرو وارد شود به همان میزان نیرو در جهت مخالف نیرو وارد میشود."
    چیزی که ما در دین اسلام عواقب و آثار گناه می نامیم که آه و نفرین مظلوم یکی از عظیم ترین مجازات ها رو به همراه داره.


    هر انسانی مسئول اعمال و کردار خود هست و قطعا هر عملی عکس العملی دارد!

    امام حسین (ع) می فرماید: اگر دین ندارید آزاده باشید!

    2-جوانمردی و انصاف از این نوع کامجویی های یک طرفه به دور است و دلیل بعدی که هر انسان عاقلی چه مرد چه زن رو از ظلم و تعدی به انسان دیگر باز میدارد فطرت و وجدان ماست.
    انسان همواره سعی در متعالی کردن روح و شخصیت خود دارد. همگی بر این باور هستیم که انسانهای شایسته با روح بزرگ و دانش والا همیشه مورد احترام عام و خاص هستند. چطور میتوان فقط به دنبال مطامع مادی و هوسبازی های پست بود و در عین حال شخصیتی والا و محترم داشت؟!!!
    "

    دوستان عزیز حتما همه ما در بین دوستان و آشنایان از عاقبت کار انسانهای سودجویی که گمان میکردند از هوش و فراست زیادی برخوردارند و دست روزگار هرگز گریبان آنها رو نخواهد گرفت ماجراهای عبرت آموز و شنیدنی را دیدیم یا شنیدیم و یا خودمان هم تجربه کرده ایم که ازتون میخوام به همون استنادات ذهنی خودتون مراجعه کنید و امیدوارم توفیق اینو داشته باشیم که همیشه خدا رو ناظر بر اعمالتون بدونیم!"
    ممنون از نظرتون حرفاتون کاملا درسته اما میخوام بگم هیچ ادمی با خودش نمیگه من یه موجود پست هستم شاید من که اسیب دیدم یا شما که داستان منو میخونید به سادگی متوجه بی وفایی های این اقا باشید اما این اقا اگه این حرفارو بخونه ذره ای عوض نمیشه میخوام بگم اقایونی که این کارها رو در حق یه دختر میکنن هیچوقت با دید منصفانه نگاه نمیکنن من بارها به طرفم این حرفهارو یاد اوری کردم این که درسته من باکره هستم اما روح من چی احساسم چی اما ایشون خیلی راحت میگه من به تو تجاوز نکردم تو خودت خواستی وجدان خودشم به همین شکل اروم میکنه اینکه من خواستم .اما سوال اینه من چرا خواستم؟جز اینکه به حرفهای اون دل بستم؟؟ایا خواستن من با خواستن افراد هرزه یه جور بود؟اون تمام اعمالشو توجیه میکنه نه تنها اون همه افراد مثل اون این کارو میکنن هیچ ظالمی نمیگه من ظالمم حتی تو خلوت خودش!! .تو رابطه ای که من داشتم تنها گناهم سادگی بود نه دروغ نه کلک نه اخاذی نه خیانت... اما خیلی بیشتر از گناهم عذاب میکشم و جالب اینجاست که اون ذره ای خودشو مقصر نمیدونه از دید اون اون حق داره با حرفاش دل هر دختریو به دست بیاره و دختری که بتونه به قول خودش با زرنگی دل اونو به دست بیاره اون لیاقت با این اقا بودنو داره .از دید اون من بلد نبودم من زرنگ نبودم من نتونستم نگهش دارم من کاری کردم که از چشمش بیفتم اما مگر غیر از اینه که رابطه یه چیز دو طرفست چرا اون نباید هیچ تلاشی میکرد؟ و مطمینم دختری که بتونه یه همچین ادمیو به قول اون نگه داره دختریه که قبلا با افرادی شبیه اون روبه رو شده و حالا میدونه چطور میشه این دسته از افراد رو با این بی مسیولیتی با این تنوع طلبی کنترل کرد و این کار از دست منی که اولین تجربم بود ساخته نبود .من امیدوارم واقعا همچین دختری برای این اقا پیدا بشه و نشه مثله خیلی از جوونا که قبل از ازدواج هر کار کثیفی میکنن و در اخر مادرشون براشون یه دختر معصوم و ساده پیدا میکنه و تا اخر عمر این سوال گوشه ذهن دختر میمونه که چرا من؟من که اینهمه پاک بودم برای چی همسر این ادم هستم. متاسفانه دخترا از جمله خود من فقط ظاهر رو میبینیم و چیزی که در ظاهر دیده میشد رشته تحصیلی این اقا و دانشگاه خوبی بود که توش تحصیل میکرد اکثر افرادی که بعد از من حتی فقط برای رابطه جنسی با این اقا دوست شدم صرفا به خاطر رشته تحصیلیش قبولش کردن من تاسف میخورم که ما چطور انقدر ساده هستیم ایا واقعا ارزششو داره که توی دختر عفتتو بزاری فقط واسه اینکه شاید بتونبی بگی من با فلان اقای دکتری دوست بودم؟

  4. 6 کاربر از پست مفید minajoon تشکرکرده اند .

    del (دوشنبه 08 مهر 92), Elena1994 (یکشنبه 31 شهریور 92), toojih (شنبه 30 شهریور 92), فرشته مهربان (یکشنبه 31 شهریور 92), مهرااد (یکشنبه 31 شهریور 92), دختری تنها (دوشنبه 01 مهر 92)

  5. #23
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط do_ob نمایش پست ها
    یادتون باشه که قانون طبیعت هیچگاه تغییر نمیکنه .
    مطمئنا همه ما با یکی از قوانین مهم کائنات که دانشمند بزرگ نیوتن به دنیا معرفی کرده آشنا هستیم " به هر چیزی هر مقدار نیرو وارد شود به همان میزان نیرو در جهت مخالف نیرو وارد میشود."
    اجازه بدین یه شوخی با شما بکنم! این قانون نیوتن در الکترو مغناطیس دینامیک تا حدی نقض میشه!



    ولی مینا جان یادت باشه خیلی از اتفاقاتی که واسه آدم می افته به خاطر کمبود مهارتها و جهل خود آدم هستش! خ وقتها این ما هستیم که با تصمیمات خودمون زندگی خودمون رو می سازیم! حالا من کاری به یه سری شرایطی که ادمها رو مجبور به انجام کاری می کنن ندارم

    کسی مارو مجبور نمی کنه که در چنین روابط احساسی خودمون رو درگیر کنیم جز عدم آگاهیهامون نسبت به عاقبت کار. وقتی وارد همچین بازیهایی میشیم انقدر سرمون رو با ظواهر زیبا مثل حرفای قشنگ و... گرم می کنیم که از سر دیگه این روابط که می تونه جدا شدن باشه کیلومترها فاصله می گیریم.

    نیایش به قصد این نیست که خدا را به برآوردن آرزوهایمان وادارد، بلکه برای آن است که اشتیاق به خدا را در ما برافروزد و ما را به سوی خدا فرا ببرد. دیونوسیوس مجعول می گوید:
    "کسی که در قایقی نشسته و طنابی را که از صخره ای به طرفش پرت شده می گیرد و می کشد، صخره را به طرف خود نمی کشد، بلکه خودش و قایق را به صخره نزدیک تر می کند".
    فریدریش هایلر، نیایش، ص 331

    ویرایش توسط مهرااد : یکشنبه 31 شهریور 92 در ساعت 05:42

  6. 2 کاربر از پست مفید مهرااد تشکرکرده اند .

    Elena1994 (یکشنبه 31 شهریور 92), minajoon (یکشنبه 31 شهریور 92)

  7. #24
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 تیر 93 [ 18:49]
    تاریخ عضویت
    1392-6-05
    نوشته ها
    35
    امتیاز
    753
    سطح
    14
    Points: 753, Level: 14
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    86

    تشکرشده 95 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.
    مینا جان!

    دوستان زیبا صحبت کردند، من هم چون تاپیکت رو دنبال میکردم دوست داشتم یه نکته اضافه کنم.

    عنوان تاپیکت واضح و مبرهنه!
    "عشقی که نابودم کرد"

    حقیقت اینه که عشق اگر عشق باشه، نابود نمیکنه. میسازه. عشق مقدس و موهبت الهی است. چطور ممکنه ویرانگر باشه؟
    معنای هر خواهش و نیاز قلبی عشق نیست. عشق رنگ و بوی الهی داره. چون قطره ای از ذات الهی در قلبهای ماست.
    بنابراین:

    عشق پرواز میده، به زندان نمیکشونه
    عشق عرش الهی رو در قلب تو کسترش میده، نابود نمیکنه.
    عشق به تو معصومیت، سربلندی و شرافت میده، به حقارت نمیکشونه
    عشق به تو بینش و وسعت دید میده، چشم و گوش ات رو به جهان و جهانیان نمیبنده.
    عشق به تو آرامش و قناعت قلب میده، تو رو پر از تمنا و خواهش نمیکنه.
    و....

    پس نگران نباش که عشق در زندگیت تکرار نمیشه! عشق آمدنی و رفتنی نیست. بلکه حسی دست نابرده در درونته که به واسطه ی بینش و عظمت تو خلق و جاری میشه.
    این آقا بیش تر از مفهوم یک وابستگی عمیق برای شما نیست مینا جان.

    بدون اگه این آقا رو از ذهنت (نه از قلبت) بیرون نکنی عشق مجال بروز نمیابه.

    خلوت دل نیست جای صحبت اغیار
    دیو چو بیرون رود فرشته درآید

    فراموش کردن کار دشواریه. چون همان موقع که سعی میکنی چیزی رو در ذهنت زشت یا کمرنگ کنی، برعکس بیشتر و بیشتر به خاطر میسپاری. چراکه هر بار برای فراموش کردن تداعی میکنی.

    کافیه جایگاهش رو (ذهنت رو) با چیزهای مثبتی پر کنی. کافیه خلاف آنچه که هست عمل کنی. اگر فکر میکنی کوچک یا تحقیر شدی، یک سر بلندی خلق کن، اگر حس میکنی زندانی هستی، راه رهایی و پرواز و آزادگی پیش بگیر، اگر حس گناه داری، نیکوکاری کن، اگر تنها هستی به دستان خداوند اعتماد کن، اگر درونت محبت کم داری، محبت کن، اگر از دروغگویان بیزار شدی، راستی پیشه کن و...

    امروز شاید در نظر و تصورت سخت باشه، چون نمیتونی جای خالیش رو در ذهنت با هیچ پر کنی، ذهن کنجکاو و ماجرا جو هست. با خالی کنار نمیاد، خوراکشه. یادش رو برمیگردونه. ولی اگر ذهنت با چیزهای مثبت و فرح بخش پر بشه، دیگه اون آشغال هایی که اون آقا پسر به خوردت داده به چشمت نمیاد.

    اگر جایگزین های مناسبی برای جایگاهش در ذهنت و از دست رفته های وجودت بیابی، قول میدم چند مدت دیگه به این روزها بخندی و خدارو هزاران بار شکر کنی که رها شدی. آنگاه که عشقی بکر و ناب و دلنشین در اعماق قلبت جاریست و البته ذهنی در بستر آرامش که ایمان داری برازنده ی توست. انشاءاله...

  8. 7 کاربر از پست مفید yalda.69 تشکرکرده اند .

    ariana_sh (چهارشنبه 17 مهر 92), del (دوشنبه 08 مهر 92), Elena1994 (یکشنبه 31 شهریور 92), minajoon (یکشنبه 31 شهریور 92), فرشته مهربان (یکشنبه 31 شهریور 92), مدیرهمدردی (دوشنبه 15 مهر 92), دختری تنها (دوشنبه 01 مهر 92)

  9. #25
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با ایشون از طریق وبلاگ کلاسشون اشنا شدم و واقعا تنها هدفم فقط پرسیدن چند تا سوال بود ایشون تو لیست دوستای من بود تا 1 سال و هربار به یه بهانه ای پیام میداد اما صحبت هیچوقت فراتر از درسو زندگی عادی نبود

    مینا جان شما گرفتار یکی از معضلات جامعه ما شده اید که با توجه به همین نوشته برایتان توضیح می دهم :

    1- آشنایی از طریق اینترنت : عزیزم می دانم که زندگی تغییر کرده است و خیلی چیزها از طریق کامپیوتر صورت می گیرد. اما الان تحقیقات مشخص کرده است که آشنایی مجازی مشکلات بسیاری دارد. می دانی خیلی از افراد از صفحه مانیتورشان به عنوان یک نقاب استفاده می کنند و شخصیت دلخواهشان را ارائه می دهند. مشکل شما را دیگران هم در این سایت داشته اند. خیلی ها ارتباط علمی داشته اند از این طریق ( مثل شما ) و مشکل پیدا کرده اند. در کل کار مشکلی است که حتی برای مقاصد علمی از طریق نت با کسی آشنا شوی و ادامه دهی.
    نکته دیگر اینکه ارتباط از طریق نت یک ارتباط پنهان از دیگران و غیر رسمی است. و این خودش مشکل دیگری درست می کند.
    پس شما سعی کنید اگر خواستید با کسی ارتباط علمی داشته باشید بهتر است از طریق رسمی و حضوری مانند عضویت در انجمن ها این کار را بکنید. متاسفانه اقتضای جامعه این طوری است.

    2- شما قصدتان سوال علمی بوده است . اما به گفته خودتان این آقا بدون اینکه شما سوالی از ایشان بپرسید دایما پیام می داده است و یک سال تمام در این کار اصرار می کرده است. در حالی که ارتباط علمی این گونه نیست. شما وقتی از کسی یک سوال می پرسید او جواب می دهد و اگر سوال دیگری نپرسید او هم دیگر بیش از حد راجع به موضوع صحبت نمی کند. درست مثل رفتار استادان با دانشجویان. نکته دوم هم اینکه ایشان فقط پیام علمی نمی داده است بلکه راجع به زندگی عادی و روزمره هم سخن می گفته است. وقتی مردی این کار را می کند یعنی اعلام دوستی. همیشه یادتان باشد. خود من برای تحقیقم که باید از نرم افزار اس پی اس اس استفاده می کردم با آقایی وارد معامله شدم. ایشان پول گرفت و قرار شد کار را ایمیل کند به من. خوب کار را تحویل داد و پول گرفت. اما ایمیل های او ادامه پیدا کرد. خوب او هم مثل همین آقای دوست شما ایمیل های سرگرمی می فرستاد اما من زود نکته را گرفتم . من رابطه کاری با او داشتم که تمام هم شده بود و دلیل نداشت با یک مرد غریبه ایمیل بازی کنم. با او تماس گرفتم و گفتم لطفا به من ایمیل نزن. او کمی مقاومت کرد و گفت اگر ایمیلم آمد اسپم کن در حالی که می توانست من را از لیستش خارج کند. من فهمیدم که حسم درست بوده و کوتاه نیامدم. ظاهرا او فکر می کرد من یک دختر ضعیف و تنها هستم که می تواند رامم کند. این بار به پدرم گفتم با او تماس بگیرد و به او بگوید دیگر ایمیل نزند. او هم دیگر مجبور شد حساب کار را بکند و دیگر ایمیلی نیامد!
    حتی استاد من هم بعد از اتمام ترم به من ایمیل می زد. پدرم که خودش استاد دانشگاه و هم رشته من بود گفت که دیگر لزومی ندارد ایمیل بزند چون نه تو از او خواسته ای و نه به موضوع درست مربوط است و هم اینکه ترم تمام شده و تو دیگر ارتباط رسمی با او نداری.

    مینا جان امیدوارم توانسته باشم کمکت کنم. اگر خواستی می توانیم ادامه دهیم.

  10. 3 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    del (دوشنبه 08 مهر 92), minajoon (یکشنبه 31 شهریور 92), فرشته مهربان (یکشنبه 31 شهریور 92)

  11. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 دی 92 [ 21:12]
    تاریخ عضویت
    1392-6-30
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    373
    سطح
    7
    Points: 373, Level: 7
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    43

    تشکرشده 24 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط yalda.69 نمایش پست ها
    سلام.
    مینا جان!

    دوستان زیبا صحبت کردند، من هم چون تاپیکت رو دنبال میکردم دوست داشتم یه نکته اضافه کنم.

    عنوان تاپیکت واضح و مبرهنه!
    "عشقی که نابودم کرد"

    حقیقت اینه که عشق اگر عشق باشه، نابود نمیکنه. میسازه. عشق مقدس و موهبت الهی است. چطور ممکنه ویرانگر باشه؟
    معنای هر خواهش و نیاز قلبی عشق نیست. عشق رنگ و بوی الهی داره. چون قطره ای از ذات الهی در قلبهای ماست.
    بنابراین:

    عشق پرواز میده، به زندان نمیکشونه
    عشق عرش الهی رو در قلب تو کسترش میده، نابود نمیکنه.
    عشق به تو معصومیت، سربلندی و شرافت میده، به حقارت نمیکشونه
    عشق به تو بینش و وسعت دید میده، چشم و گوش ات رو به جهان و جهانیان نمیبنده.
    عشق به تو آرامش و قناعت قلب میده، تو رو پر از تمنا و خواهش نمیکنه.
    و....

    پس نگران نباش که عشق در زندگیت تکرار نمیشه! عشق آمدنی و رفتنی نیست. بلکه حسی دست نابرده در درونته که به واسطه ی بینش و عظمت تو خلق و جاری میشه.
    این آقا بیش تر از مفهوم یک وابستگی عمیق برای شما نیست مینا جان.

    بدون اگه این آقا رو از ذهنت (نه از قلبت) بیرون نکنی عشق مجال بروز نمیابه.

    خلوت دل نیست جای صحبت اغیار
    دیو چو بیرون رود فرشته درآید

    فراموش کردن کار دشواریه. چون همان موقع که سعی میکنی چیزی رو در ذهنت زشت یا کمرنگ کنی، برعکس بیشتر و بیشتر به خاطر میسپاری. چراکه هر بار برای فراموش کردن تداعی میکنی.

    کافیه جایگاهش رو (ذهنت رو) با چیزهای مثبتی پر کنی. کافیه خلاف آنچه که هست عمل کنی. اگر فکر میکنی کوچک یا تحقیر شدی، یک سر بلندی خلق کن، اگر حس میکنی زندانی هستی، راه رهایی و پرواز و آزادگی پیش بگیر، اگر حس گناه داری، نیکوکاری کن، اگر تنها هستی به دستان خداوند اعتماد کن، اگر درونت محبت کم داری، محبت کن، اگر از دروغگویان بیزار شدی، راستی پیشه کن و...

    امروز شاید در نظر و تصورت سخت باشه، چون نمیتونی جای خالیش رو در ذهنت با هیچ پر کنی، ذهن کنجکاو و ماجرا جو هست. با خالی کنار نمیاد، خوراکشه. یادش رو برمیگردونه. ولی اگر ذهنت با چیزهای مثبت و فرح بخش پر بشه، دیگه اون آشغال هایی که اون آقا پسر به خوردت داده به چشمت نمیاد.

    اگر جایگزین های مناسبی برای جایگاهش در ذهنت و از دست رفته های وجودت بیابی، قول میدم چند مدت دیگه به این روزها بخندی و خدارو هزاران بار شکر کنی که رها شدی. آنگاه که عشقی بکر و ناب و دلنشین در اعماق قلبت جاریست و البته ذهنی در بستر آرامش که ایمان داری برازنده ی توست. انشاءاله...
    مرسی عزیزم کامنتت امیدوارم کرد خیلی وقتها واسه اروم کردن خودم میگم اون اصلا عشق نبود پس هنوز فرصت تجربه عشق واقعی را دارم اما یه چیزی ازارم میده و اون اینه که من تو رابطه قبلیم کاملا صادق بودم ریزترین مسایل زندگیمو به اون گفته بودم هیچ نقطه تاریکی تو زندگیم نبود که ازش بترسم اما حالا اگه بخوام عاشق بشم یا باید گشته را به طرفم بگم که فکر میکنم کار درستی نباشه یا همیشه تو دلم با خودم یه راز داشته باشم و عذاب وجدان از نگفتنش گاهی میگم کاش با اون اقا ازدواج کرده بودم و جدا شده بودم اینجوری تکلیفم معلوم بود اما الان با هیچکس نمیتونم صحبت کنم شدم یه موجود افسرده .اوایل بعد از تموم شدن انقدر داغ بودم که سفره دلمو پیش هرکیی میرسیدم باز میکردم دوستایی که حتی از دوستیمون بی خبر بودن دیگه همه چیو میدونستن به عواقبش فکر نمیکردم حس میکردم طرفم بر میگرده از اول همه چی درست میشه واسم اما الان میبینم اینکارم شاید ایندمو ازم بگیره وقتی یه اقایی بخواد به من نزدیک بشه و ای مسایل به گوشش برسه چطور میتونه درست قضاوت کنه؟

  12. کاربر روبرو از پست مفید minajoon تشکرکرده است .

    yalda.69 (یکشنبه 31 شهریور 92)

  13. #27
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    وقتی هنوز پیشامدی اتفاق نیفتاده است فکر کردن به آن فقط شما را ناراحت می کند. گو اینکه خیلی از آقایان اگر شما واقعا توبه واقعی بکنید و واقعا فکر و زندگیتان را عوض کنید شما را قبول می کنند. و نیز ممکن کسی مثل خودتان با شما آشنا شود که در گذشته اشتباه کرده است و الان پشیمان و شما را درک می کند. پس دیگر نه به آن پسر فکر کنید و نه به مردی که هنوز نیامده است. روی خودتان تمرکز کنید.

  14. 3 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    del (دوشنبه 08 مهر 92), minajoon (یکشنبه 31 شهریور 92), فرشته مهربان (یکشنبه 31 شهریور 92)

  15. #28
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 دی 92 [ 21:12]
    تاریخ عضویت
    1392-6-30
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    373
    سطح
    7
    Points: 373, Level: 7
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    43

    تشکرشده 24 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نوپو نمایش پست ها
    با ایشون از طریق وبلاگ کلاسشون اشنا شدم و واقعا تنها هدفم فقط پرسیدن چند تا سوال بود ایشون تو لیست دوستای من بود تا 1 سال و هربار به یه بهانه ای پیام میداد اما صحبت هیچوقت فراتر از درسو زندگی عادی نبود

    مینا جان شما گرفتار یکی از معضلات جامعه ما شده اید که با توجه به همین نوشته برایتان توضیح می دهم :

    1- آشنایی از طریق اینترنت : عزیزم می دانم که زندگی تغییر کرده است و خیلی چیزها از طریق کامپیوتر صورت می گیرد. اما الان تحقیقات مشخص کرده است که آشنایی مجازی مشکلات بسیاری دارد. می دانی خیلی از افراد از صفحه مانیتورشان به عنوان یک نقاب استفاده می کنند و شخصیت دلخواهشان را ارائه می دهند. مشکل شما را دیگران هم در این سایت داشته اند. خیلی ها ارتباط علمی داشته اند از این طریق ( مثل شما ) و مشکل پیدا کرده اند. در کل کار مشکلی است که حتی برای مقاصد علمی از طریق نت با کسی آشنا شوی و ادامه دهی.
    نکته دیگر اینکه ارتباط از طریق نت یک ارتباط پنهان از دیگران و غیر رسمی است. و این خودش مشکل دیگری درست می کند.
    پس شما سعی کنید اگر خواستید با کسی ارتباط علمی داشته باشید بهتر است از طریق رسمی و حضوری مانند عضویت در انجمن ها این کار را بکنید. متاسفانه اقتضای جامعه این طوری است.

    2- شما قصدتان سوال علمی بوده است . اما به گفته خودتان این آقا بدون اینکه شما سوالی از ایشان بپرسید دایما پیام می داده است و یک سال تمام در این کار اصرار می کرده است. در حالی که ارتباط علمی این گونه نیست. شما وقتی از کسی یک سوال می پرسید او جواب می دهد و اگر سوال دیگری نپرسید او هم دیگر بیش از حد راجع به موضوع صحبت نمی کند. درست مثل رفتار استادان با دانشجویان. نکته دوم هم اینکه ایشان فقط پیام علمی نمی داده است بلکه راجع به زندگی عادی و روزمره هم سخن می گفته است. وقتی مردی این کار را می کند یعنی اعلام دوستی. همیشه یادتان باشد. خود من برای تحقیقم که باید از نرم افزار اس پی اس اس استفاده می کردم با آقایی وارد معامله شدم. ایشان پول گرفت و قرار شد کار را ایمیل کند به من. خوب کار را تحویل داد و پول گرفت. اما ایمیل های او ادامه پیدا کرد. خوب او هم مثل همین آقای دوست شما ایمیل های سرگرمی می فرستاد اما من زود نکته را گرفتم . من رابطه کاری با او داشتم که تمام هم شده بود و دلیل نداشت با یک مرد غریبه ایمیل بازی کنم. با او تماس گرفتم و گفتم لطفا به من ایمیل نزن. او کمی مقاومت کرد و گفت اگر ایمیلم آمد اسپم کن در حالی که می توانست من را از لیستش خارج کند. من فهمیدم که حسم درست بوده و کوتاه نیامدم. ظاهرا او فکر می کرد من یک دختر ضعیف و تنها هستم که می تواند رامم کند. این بار به پدرم گفتم با او تماس بگیرد و به او بگوید دیگر ایمیل نزند. او هم دیگر مجبور شد حساب کار را بکند و دیگر ایمیلی نیامد!
    حتی استاد من هم بعد از اتمام ترم به من ایمیل می زد. پدرم که خودش استاد دانشگاه و هم رشته من بود گفت که دیگر لزومی ندارد ایمیل بزند چون نه تو از او خواسته ای و نه به موضوع درست مربوط است و هم اینکه ترم تمام شده و تو دیگر ارتباط رسمی با او نداری.

    مینا جان امیدوارم توانسته باشم کمکت کنم. اگر خواستی می توانیم ادامه دهیم.
    مرسی دوست گلم همه حرفاتونو حس کزدمو کاملا میدونم که درستن اون زمان سنم خیلی کم بود زمانی بود که چت کردن باب شده بود من با افرادی قبل از اون چت میکردم شاید یه شیطنت بود با خودم میگفتم من یه شهریم اون یه شهر دیگه واسه وقت گذرونی داریم حرف میزنیم من حس میکردم بحث از مسایل درسی خارج شده اما نمیدونستم تا کجا میتونه پیش بره اون زمان چت رومم میرفتم با خیلیا حرف میزدم و اصلا این برام یه جور وقت گذرونی واسه مواقع بیکاری بود حتی فکرشم نمیکردم که اون اقا از اون راه دور چه طور ممکنه بهم اسیب بزنه با خودم میگفتم اونم از بیکاری میخواد با یکی حرف بزنه گرچه دیگه این مدل وقت گذرونی رو اصلا قبول ندارم مشکل بزرگ من این بود که زندگیم وابسته به نت بود اینکه در روز حتی همین الان شاید 10 تا کلمه با خانوادم حرف نزدم من زندیگیم شده بود اینترنت و ادمای مجازی هیچوقت به واقعی شدنشون فکر نمیکردم اگه با خانوادم ارتباط بیشتری داشتم مطمینا این همه وقت بیکار توی اینترنت واسه گفتن حرفای بی ربط با این اقا نداشتم من تک تک اشتباهاتمو میدونم اما اینا شاید به درد بعد بخوره واسه انتخاب بعدی الان چیزی که عذابم میده گذشتمه و اینکه کاملا افسرده شدم ترس از وابستگی به داروهای اعصابم موضوع دیگه ای که ازارم میده ممنونم از راهنمایات و خوشحال میشم که بازم از حرفات استفاده کم

  16. #29
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم اصلا نگران داروی اعصاب نباش. من یک تاپیک معرفی می کنم . مربوط به خانم دیگری است که نگران داروی اعصاب بود. من آنجا سعی کردم کامل توضیح دهم :

    - - - Updated - - -

    http://www.hamdardi.net/thread29562-3.html

  17. کاربر روبرو از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده است .

    minajoon (یکشنبه 31 شهریور 92)

  18. #30
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 دی 92 [ 21:12]
    تاریخ عضویت
    1392-6-30
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    373
    سطح
    7
    Points: 373, Level: 7
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    43

    تشکرشده 24 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نوپو نمایش پست ها
    عزیزم اصلا نگران داروی اعصاب نباش. من یک تاپیک معرفی می کنم . مربوط به خانم دیگری است که نگران داروی اعصاب بود. من آنجا سعی کردم کامل توضیح دهم :
    ممنونم دوست عزیزم.درمورد نگرانیم برای اینده یه سوال دارم دوست من که با دوست این اقا اشنا شده بود قصد ازدواج با ایشون رو داره این دوستم ارتباط خانوادگی با ما داره به نظر شما در اینده من با دیدن این خانوم و همسرشان به یاد گذشته نمیفتم ؟الان با اینکه رابطم تموم شده موقع روبه رو شدن با اون دونفر خیلی احساس بدی پیدا میکنم احساس شکست و خجالت و اینکه اونا به چشم یه فریب خورده به من نگاه میکنن میترسم بعد از ازدواجم باز این احساسات را داشته باشم اونا ابراز احساسات قوی منو به اون اقا دیدن میترسم بعد از ازدواجم مورد تمسخرشون قرار بگیرم اینکه چه طور حالا کس دیگریو دوست دارم نمیدونم چه طور بگم همش این حسو دارم که کسایی که میدونستن من چقدر امیر علیو دوست دارم وقتی بخوام با یکی دیگه شروع کنم منو یه ادم دو رو و دروغگو یه ادمی که هر روز عاشق یکیه تصور میکنن حتی خودمم این حسو به خودم دارم احساس میکنم با اینکه اون رفته من باید بهش وفادار باشم میدونم که کاملا اشتباست اما وقتی به فراموشیش فکر میکنم احساس گناه میکنم


 
صفحه 3 از 10 نخستنخست 12345678910 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.