موضوع: عشقی که نابودم کرد

سلام مینا
من با یه اقایی که زنش ترکش کرده بود همچین رابطه ای که میگی داشتم
دقیقا همین
البته اون خیانت نکرده اما دقیقا سر اینکه گفتم سکس نه.. سرد شد قبلا هم اخطارشو داده بود! کسی که منو زن خودش میدونست دقیقا مث تو.. دوس داشت تو رویاهام باشه به مادرم بگم که من البته نگفتم. خلاصه که سرد شد حتی با وجود برگشتن و اینکه راضی شدم به سکس مجدداً ، بازم رفتارش سرد مونده و نه اس نه زنگ نه خبر میگیره کلا هیچی
الانم 16 روزه منم اس ندادم و خبری ازش ندارم
واقعا عاشق هم بودیم

مینا مشکل اینه که سکس واقعا مخرب یک رابطه هست. حتی اگه واقعا عاشق هم باشن این عشقو شیطون ازشون میگیره
میدونی چی شد؟ من که کلا اعتماد بنفسم پایین بود و مهرطلب بودم افتادم تو این چت روم ها واسه دراومدن از تنهایی و درد دل اما خیلی راحت گول یه پسر کوچیکتر از خودمو خوردم و چون سکس واسم عادی شده بود با اون پسر سر 2 3 روز رابطه م کشید به خونه اش!!!
نذار سکس واست عادی بشه و قبحش بریزه
و اینکه تو و من هیچوقت نخواهیم فهمید طرفمون یهو چش شد سر یه اعتراض من که گفتم سکس نباشه ... طرفم گفت پس خداحافظ .. دوباره خودم رفتم دلم طاقت نیاورد
البته طرف من خیلی پخته است و با شعور هیچوقت ناراحتم نکرده و توهین نکرده فقط اینکه نمیدونم این جمله اعتراضی ما چرا اثر منفی همیشگی روشون میذاره!!!
واقعا عشق رو ازشون میگیره....
یا اینکه عشقی در کار نبوده؟؟؟؟ واقعا یعنی من احمقم؟؟ که با این همه شواهدی که وجود داره که میگه اون عاشقم بود بگم نه عشق نبوده حتما هوس بوده

یا اینکه عشقی در کار نبوده؟؟؟؟

به نظر من که نبوده ، از طرف پسرا فقط یه جاذبه شدید جنسی‌ هست که از طرف ما به عنوانه عشق تعبیر می‌شه و بهش توی ذهنه ساده مون پرو بال می‌دیم و فکر می‌کنیم این عشق توام با س-ک-س ۲ طرفس...

- - - Updated - - -

http://blog.moshavercard.com/2011/02...5%D8%B9%D9%86/

- - - Updated - - -

عزیزم اینجا رو یه نگاهی‌ بنداز

دوست من شما اگه از همون اول رابطه حدوحدودبعضی مسائل مثل س ک س رو نگه داشته بودی شاید الان دچار این مشکلات نمیشدی چون یکی از عوامل وابستگی شدیدبین طرفین همین موضوع هستش اما حالا میگی میخوای انتقام بگیری.چجوری؟؟؟؟میخوای بکشیش؟ فکر میکنی اگه بهش زنگ بزنی 4تا بدوبیراه بهش بگی اونم احساس ندامت میکنه ومیادازت عذرخواهی میکنه و تاابد باهات میمونه!!! میدونم چ حسی داری از ی طرف عاشقشی ازطرفی هم ازش متنفری ولی دوست من اینجور ادما ارزش ندارن ک زندگیتو بخاطرش خراب کنی ازاین شکست درس بگیر وزندگیت رو سروسامون بده ب درست برس .بهترین رشته با بهترین اینده شغلی داری بچسب ب درست وخودتو بکش بالا تا تو ی روزی با شهرتت اونو عذاب بدی و بهش بفهمونی ک اون بوده که لیاقت تورو نداشته.از هرچیزی که اونو خاطراتشو به یادت میاره دوری کن موفق باشی

نوشته اصلی توسط sadafdarya

دوست من شما اگه از همون اول رابطه حدوحدودبعضی مسائل مثل س ک س رو نگه داشته بودی شاید الان دچار این مشکلات نمیشدی چون یکی از عوامل وابستگی شدیدبین طرفین همین موضوع هستش اما حالا میگی میخوای انتقام بگیری.چجوری؟؟؟؟میخوای بکشیش؟ فکر میکنی اگه بهش زنگ بزنی 4تا بدوبیراه بهش بگی اونم احساس ندامت میکنه ومیادازت عذرخواهی میکنه و تاابد باهات میمونه!!! میدونم چ حسی داری از ی طرف عاشقشی ازطرفی هم ازش متنفری ولی دوست من اینجور ادما ارزش ندارن ک زندگیتو بخاطرش خراب کنی ازاین شکست درس بگیر وزندگیت رو سروسامون بده ب درست برس .بهترین رشته با بهترین اینده شغلی داری بچسب ب درست وخودتو بکش بالا تا تو ی روزی با شهرتت اونو عذاب بدی و بهش بفهمونی ک اون بوده که لیاقت تورو نداشته.از هرچیزی که اونو خاطراتشو به یادت میاره دوری کن موفق باشی

بارها فکر کردم برم دم دانشگاش ابروشو ببرم یا تو محلشون یا حتی گاهی وقتا به مرحله ای میرسم که میگم حاضرم اعدام بشم ما اونو بکشم گاهی وقتا با تمام وجود اونایی که اسیدپاشس میکننو تحسین میکنم شاید طرف اونام مثل من حالا یه هرزست که واسه جلوگیری از کارای کثیفش فقط باید نابودش کرد این فکرا دیوونم میکنه نفرت و کینم ازش تمومی نداره خودمم دیگه اصلا مهم نیستم اصلا نه به ایندم فکر میکنم نه هیچی کل زندگی فقط واسم یه معنی داره انتقام از اونو بعدش مرگ

ای بابا مینا جون کینه شبیه یه کوله پشتی می مونه که رو دوشته و تو هر روز کلی سنگ توش می ندازی و هر روز بارش رو سنین تر می کنی و به دوش می کشی...به نطرت کی این وسط نابود میشه؟
در ضمن به نطرت اگه اون رو به منتقم واقعی (خدا)بسپاری بهتر نیست؟
به نطرم خدا یه جوری حالش رو بگیه که اسید ریختن تو صورتش حاش رو انقدر نگیره..
سنگ ریزه ها رو خالی کن بذار احساست هوایی بخورد.....

پیشنهاد میکنم زندگیتو به خاطر کینه ای که این موجود داری نابود نکنی. حس انتقام بد حسیه اون هم وقتی که نتونی به نحو مناسبی مدیریتش کنی و بخوای رفتارای افراطی نشون بدی. به فکر مادرت باش که اگه فرضا بلایی سر تو بیاد اون هم عذاب میبینه. حس انتقام رو باید بتونی مدیریت کنی تا یه روزی بتونی کاملا حساب شده و دقیق حالش رو بگیری و درس عبرتش کنی.

مينا جان هيچ آدمي ارزشش را ندارد كه به خاطرش اعصابت را خرد كني چه برسد به اينكه بخواهي براي او اعدام شوي، مينا جان اين حالت تو كاملا طبيعي است به طور مكرر حس نفرت و عشق گريبانت خواهد شد تا اينكه به تدريج او را فراموش كني
مينا جان قبول كن كه خودت هم اشتباه كردي و نبايد بدون نظرات خانواده وارد رابطه اي مي شدي كه انتهاي آن مشخص نبود. تو در حال آموزشي، مينا جان، دنيا مهربان نيست و انسانها هم جزئي از اين دنيا هستند. تا زماني كه قراردادي به نام عقد نامه امضا نشده نمي بايست وجود نازنينت را در اختيار ديگري قرار مي دادي، الان مي گويي او از من استفاده برده با احساسات من بازي كرده و او يك حيوان است كه بايد از بين برود. بله عزيزم اكثر انسانها فرصت طلب و فكر منافع شخصي هستند و اگر درست ببينيم حيوانات هم به همين گونه اند. پس اين يك روند طبيعي دنياست. هيچ وقت از ديگران انتظار خوب بودن نداشته باش ولي اگر كسي به تو نيكي كرد قردان و سپاسگزار او باش
مينا جان تو در حال آموزش مفاهيم كلي زندگي هستي، دردي چشيدي ولي پاداش آن آموزشي است كه اكنون آموخته اي، عشق همان تغييرات هورموني است كه در مغز اثر مي كند و انسان يا حيوان را نيازمند جفت مي كند اين يك عشق زميني است. پس بايد مراقب بود نابجا اين هرمونها را تحريك نكرده و براي خود دردسر ايجاد نكرد.
آن مرد هم موجودي است مانند همه حيوانات نر كه بر اساس سنش مي خواهند نياز جنسي خود را برآورده كنند، تو بايد مراقب مي بودي كه خودت را به درد سر نياندازي از او هيچ توقعي نداشته باش او بر اساس سرشت خود عمل كرده سعي كن با فعايت درسي ذهت را از او دور كني
آينده درخشاني در انتظار توست چرا وقتت را با فكر كردن به يك موجود بي ارزش هدر مي دهي