به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 20
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 06 مهر 92 [ 01:30]
    تاریخ عضویت
    1392-6-28
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    51
    سطح
    1
    Points: 51, Level: 1
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم از راهنمایی شما
    اون خودش رابطمونو تموم کرده، بخاطر اینکه فکر می کنه من دووسش ندارم.
    درسته که بهش زنگ بزنم و واقعیتو بهش بگم با بذارم حالا که رابطه ای نیست خودش با موضوع کنار بیاد
    از طرفی نگرانم که بهش بگم و باز اون بخواد ادامه بده، چون تا حالا خیلی واسه حفظ رابطمون تلاش کرده
    این که من زنگ بزنم و واقعیتو بگم ، باعث نمیشه که دوباره هوایی شه و بخواد ادامه بده؟؟

  2. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 19 مرداد 98 [ 22:19]
    تاریخ عضویت
    1389-12-03
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    6,710
    سطح
    53
    Points: 6,710, Level: 53
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 187 در 78 پست

    Rep Power
    24
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط saharnaaz نمایش پست ها
    ممنونم از راهنمایی شما
    اون خودش رابطمونو تموم کرده، بخاطر اینکه فکر می کنه من دووسش ندارم.
    درسته که بهش زنگ بزنم و واقعیتو بهش بگم با بذارم حالا که رابطه ای نیست خودش با موضوع کنار بیاد
    از طرفی نگرانم که بهش بگم و باز اون بخواد ادامه بده، چون تا حالا خیلی واسه حفظ رابطمون تلاش کرده
    این که من زنگ بزنم و واقعیتو بگم ، باعث نمیشه که دوباره هوایی شه و بخواد ادامه بده؟؟
    نه حتما بهش زنگ بزن و این موارد رو واضح بهش بگو.
    1- ازدواج ناموفق در سن 18 سالگی
    2- سن واقعی تون
    3- خواستگار برام نیمده بود.

    اگر این سه مورد رو بهش بگی احتمال اینکه بخواد رابطه رو ادامه بده کم هستش.
    چون یک پسر 24 ساله مجرد که قبلا هم تجربه ازدواج نداشته وقتی بفهمه طرف مقابلش در سن 18 سالگی ازدواج کرده و جدا شده، سرد میشه و رابطه رو ادامه نمیده. چون اون اقا اگر قبلا تلاش می کرده بخاطر این بوده که نمی دونسته شما قبلا ازدواج کردی و سن واقعی تون رو هم نمی دونسته.
    البته بستگی به اقا پسر هم داره. شاید با وجود اون اختلاف سن و ازدواج ناموفق شما، بخواد به قصد ازدواج دوباره به رابطه ادامه بده ولی عرض کردم احتمالش کم هستش.

  3. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 06 مهر 92 [ 01:30]
    تاریخ عضویت
    1392-6-28
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    51
    سطح
    1
    Points: 51, Level: 1
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم از راهنمایی شما
    همین کارو می کنم ولی نمی تونم باهاش صحبت کنم. بهش ایمیل می زنم و همه چی رو میگم.
    من خیلی حس بدی بخودم دارم ولی حرفای شما اقا امیر محمود باعث شد که حس خیلی بدتری به خودم پیدا کنم.
    درسته من خیلی اشتباه کردم.. قبول دارم..
    ولی منم خیلی ادم بدی نیستم. من تو این 10 سال سالم زندگی کردم. احساس تنهایی باعث شد که این کارو کنم.
    من برای اون پسر هم بد نبودم.. کمکمش کردم بره دانشگاه
    برام دعا کنید..ممنونم
    ویرایش توسط saharnaaz : پنجشنبه 28 شهریور 92 در ساعت 21:41

  4. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 19 مرداد 98 [ 22:19]
    تاریخ عضویت
    1389-12-03
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    6,710
    سطح
    53
    Points: 6,710, Level: 53
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 187 در 78 پست

    Rep Power
    24
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط saharnaaz نمایش پست ها
    ممنونم از راهنمایی شما
    همین کارو می کنم ولی نمی تونم باهاش صحبت کنم. بهش ایمیل می زنم و همه چی رو میگم.
    من خیلی حس بدی بخودم دارم ولی حرفای شما اقا امیر محمود باعث شد که حس خیلی بدتری به خودم پیدا کنم.
    درسته من خیلی اشتباه کردم.. قبول دارم..
    ولی منم خیلی ادم بدی نیستم. من تو این 10 سال سالم زندگی کردم. احساس تنهایی باعث شد که این کارو کنم.
    من برای اون پسر هم بد نبودم.. کمکمش کردم بره دانشگاه
    برام دعا کنید..ممنونم
    از حرف های من اشتباه برداشت نکن.
    من به هیچ وجه راجع به شما قضاوت نمی کنم و اصلا نگفتم ادم بدی هستی!
    شاید من یک مقدار صریح صحبت می کنم و باعث شده حس بد به خودت داشتی باشی.
    شما فقط کار هایی که گفتم رو انجام بده، هم وجدانت راحت هستش و هم بعدا حس بهتری پیدا می کنی.چون هم اون اقا پسر با واقعیت مواجه میشه و هم با احساسات اون بنده خدا بازی نمیشه.
    اگر شماره تماس داری حتما بهش زنگ بزن یا اس ام اس بده.
    چون ممکن هستش که ایمیل خودش رو چک نکنه یا خیلی دیر چک کنه.
    شما هم به کار و زندگیت با قدرت ادامه بده.

  5. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 آبان 97 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1392-2-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    5,609
    سطح
    48
    Points: 5,609, Level: 48
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 315 در 142 پست

    Rep Power
    35
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط amirmahmood نمایش پست ها
    چرا ازدواج در سن 18 سالگی؟؟ هر چند صورت گرفته اما من به هیچ وجه نمی خوام شما رو سرزنش کنم.
    اما می خوام بدنم دلیل منطقی برای ازدواج در سن 18 سالگی وجود داره؟
    یا جز رسم های خانواده شماست؟
    از همکارای پدرم یه دختره 16 سالشه همین چند شب پیش با پسری که 25 سالش بود خواستگاریش انجام شد و دختره و خانوادش هم قبول کردن و امشبم بله برونشونه ...
    من نمیدونم چطوریه دخترا آرزو ازدواج دارن تو نوجوانی اما واقا دوست دارم بدونم این حس و حال تا جوانی یعنی 25 یا 30 سالگی پایدار میمونه؟؟؟ هر شخصی سلیقه و شخصیت اصلیش تو سن جوونی ایجاد میشه یعنی حداقل بالای 23 سال
    خیلی دوست دارم مشاورین به این سوال پاسخ بدن

  6. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 06 مهر 92 [ 01:30]
    تاریخ عضویت
    1392-6-28
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    51
    سطح
    1
    Points: 51, Level: 1
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    النای عزیز من دوست نداشتم ازدواج کنم ولی شرایط روحی بد تو خانواده باعث شد اولین خواستگارو قبول کنم. ولی این اشتباه باعث شد از چاله بیفتم تو چاه...
    البته خدا رو شکر که الان زندگیم خوبه ، درسمو ادامه دادم و الان موفقم
    ولی این اشتباه تا آخر عمر با منه... الانم مجبورم کسی رو که دوست دارم از دست بدم به خاطر همین اشتباه

  7. کاربر روبرو از پست مفید saharnaaz تشکرکرده است .

    Elena1994 (جمعه 29 شهریور 92)

  8. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 19 مرداد 98 [ 22:19]
    تاریخ عضویت
    1389-12-03
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    6,710
    سطح
    53
    Points: 6,710, Level: 53
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 187 در 78 پست

    Rep Power
    24
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Elena1994 نمایش پست ها
    از همکارای پدرم یه دختره 16 سالشه همین چند شب پیش با پسری که 25 سالش بود خواستگاریش انجام شد و دختره و خانوادش هم قبول کردن و امشبم بله برونشونه ...
    من نمیدونم چطوریه دخترا آرزو ازدواج دارن تو نوجوانی اما واقا دوست دارم بدونم این حس و حال تا جوانی یعنی 25 یا 30 سالگی پایدار میمونه؟؟؟ هر شخصی سلیقه و شخصیت اصلیش تو سن جوونی ایجاد میشه یعنی حداقل بالای 23 سال
    خیلی دوست دارم مشاورین به این سوال پاسخ بدن
    ازدواج در سن 16 سالگی؟؟؟!!! شوخی می کنی؟!!
    ان هم با پسر 25 ساله که 9 سال از اون دختر بزرگتر هستش؟؟
    اون خانم هنوز به سن قانونی( 18 سال) هم نرسیده.
    ضمنا یک دختر 16 ساله هنوز به بلوغ کامل عقلی و فکری نرسیده و معیار هاش هم کامل نشده.
    ازدواج در سنین نوجوانی زیر 20 سال معمولا اکثر مشاور ها توصیه نمی کنند.
    در سنین جوانی هم هر فرد بسته به شرایط خودش، خانواده اش و اجتماع در یک سن مشخصی ازدواج می کنه. ( یعنی سن ازدواج برای هر شخص یکسان نیست.)
    معمولا برای دختر ها بعد از 22 سالگی که حداقل لیسانس می گیرند، کم کم سن ازدواج شروع میشه و تعداد خواستگار هم طبیعتا زیاد میشه.
    یک فردی که 25 تا 30 سالشه در اوج جوانی هستش و معلومه شور و اشتیاق زیادی داره.

  9. کاربر روبرو از پست مفید amirmahmood تشکرکرده است .

    unknown girl (جمعه 29 شهریور 92)

  10. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 آبان 97 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1392-2-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    5,609
    سطح
    48
    Points: 5,609, Level: 48
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 315 در 142 پست

    Rep Power
    35
    Array
    saharnaaz
    عزیز من کاملا درکتون میکنم من که شما رو سرزنش نکردم منظورم به خانواده هایی بود که اجازه میدن فرزندانشون زود برن خونه شوهر..


    نقل قول نوشته اصلی توسط amirmahmood نمایش پست ها
    ازدواج در سن 16 سالگی؟؟؟!!! شوخی می کنی؟!!
    ان هم با پسر 25 ساله که 9 سال از اون دختر بزرگتر هستش؟؟
    اون خانم هنوز به سن قانونی( 18 سال) هم نرسیده.
    ضمنا یک دختر 16 ساله هنوز به بلوغ کامل عقلی و فکری نرسیده و معیار هاش هم کامل نشده.
    ازدواج در سنین نوجوانی زیر 20 سال معمولا اکثر مشاور ها توصیه نمی کنند.
    در سنین جوانی هم هر فرد بسته به شرایط خودش، خانواده اش و اجتماع در یک سن مشخصی ازدواج می کنه. ( یعنی سن ازدواج برای هر شخص یکسان نیست.)
    معمولا برای دختر ها بعد از 22 سالگی که حداقل لیسانس می گیرند، کم کم سن ازدواج شروع میشه و تعداد خواستگار هم طبیعتا زیاد میشه.
    یک فردی که 25 تا 30 سالشه در اوج جوانی هستش و معلومه شور و اشتیاق زیادی داره.
    باور کردنش برا منم سخته اما واقعیه و جالب اینجاست آقایی که خواستگار ایشونه و 9 سالم بزرگتره فوق لیسانس داره و خودش میدونه ممکنه چی پیش بیاد چی نه..

    منم خودم هر چی فکر میکنم با عقل جور در نمیاد گناه داره شاید اون الان یه عاشق با عشق آسمونی و بچگونه داشته باشه ( من خودمم این عشقای کودکانه رو تجربه کردم میدونم چه حسی داره ) اما وقتی زمان میگذره کاملا آدم عوض میشه

    اون وقت که زمان بگذره و سلیقه زمین تا آسمون عوض میشه ( شک ندارم اصلا شک ندارم همینطوره ) اونوقت باید چیکار کنه؟ یه عمر بسوزه بسازه با یه آدمی که براش غریبه است و حکم پدری براش داره؟


    - - - Updated - - -

    saharnaaz
    عزیز من کاملا درکتون میکنم من که شما رو سرزنش نکردم منظورم به خانواده هایی بود که اجازه میدن فرزندانشون زود برن خونه شوهر..


    نقل قول نوشته اصلی توسط amirmahmood نمایش پست ها
    ازدواج در سن 16 سالگی؟؟؟!!! شوخی می کنی؟!!
    ان هم با پسر 25 ساله که 9 سال از اون دختر بزرگتر هستش؟؟
    اون خانم هنوز به سن قانونی( 18 سال) هم نرسیده.
    ضمنا یک دختر 16 ساله هنوز به بلوغ کامل عقلی و فکری نرسیده و معیار هاش هم کامل نشده.
    ازدواج در سنین نوجوانی زیر 20 سال معمولا اکثر مشاور ها توصیه نمی کنند.
    در سنین جوانی هم هر فرد بسته به شرایط خودش، خانواده اش و اجتماع در یک سن مشخصی ازدواج می کنه. ( یعنی سن ازدواج برای هر شخص یکسان نیست.)
    معمولا برای دختر ها بعد از 22 سالگی که حداقل لیسانس می گیرند، کم کم سن ازدواج شروع میشه و تعداد خواستگار هم طبیعتا زیاد میشه.
    یک فردی که 25 تا 30 سالشه در اوج جوانی هستش و معلومه شور و اشتیاق زیادی داره.
    باور کردنش برا منم سخته اما واقعیه و جالب اینجاست آقایی که خواستگار ایشونه و 9 سالم بزرگتره فوق لیسانس داره و خودش میدونه ممکنه چی پیش بیاد چی نه..

    منم خودم هر چی فکر میکنم با عقل جور در نمیاد گناه داره شاید اون الان یه عاشق با عشق آسمونی و بچگونه داشته باشه ( من خودمم این عشقای کودکانه رو تجربه کردم میدونم چه حسی داره ) اما وقتی زمان میگذره کاملا آدم عوض میشه

    اون وقت که زمان بگذره و سلیقه زمین تا آسمون عوض میشه ( شک ندارم اصلا شک ندارم همینطوره ) اونوقت باید چیکار کنه؟ یه عمر بسوزه بسازه با یه آدمی که براش غریبه است و حکم پدری براش داره؟

  11. کاربر روبرو از پست مفید Elena1994 تشکرکرده است .

    unknown girl (جمعه 29 شهریور 92)

  12. #19
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    شهرناز عزیز،

    شما به ایشون واقعیت را نگفتید چون فکر می کردید که اگه بدونه مطلقه و بزرگتر هستید و پنهان کاری ( یا دروغگویی ) داشتید از شما بدش بیاد.

    اما در عوض کاری کردید که از خودش بدش بیاد. اینقدر موضوع را پیچیده کردید و اذیتش کردید و ازارش دادید که خودش بکشه کنار و در عین حال از خودش
    بخاطر این همه تلاش و کوچیک کردن خودش برای دختری که اون را بخاطر پول نخواسته و .... بدش بیاد ( تصورات و برداشتهای اون بخاطر سیاست و رفتارهای شما )

    به نظرت این کار را به خاطر اون کردی؟
    کاری کردی که از خودش و انتخابش و کارش متنفر بشه؟

    مواظب دل آدمها باش
    مواظب کاری که با روانشون می کنی باش.
    مهربون تر باش.

  13. #20
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خانومی عزیز من کاری به این رابطه که تمام کردی ندارم. اما یک موضوعی هست : شما یک مشکلی داری که باعث می شود دایم به دردسر بیفتید :

    النای عزیز من دوست نداشتم ازدواج کنم ولی شرایط روحی بد تو خانواده باعث شد اولین خواستگارو قبول کنم.
    من تو این 10 سال سالم زندگی کردم. احساس تنهایی باعث شد که این کارو کنم.
    الانم مجبورم کسی رو که دوست دارم از دست بدم به خاطر همین اشتباه.

    شما در تصمیم گیری های خود مشکل ( احساس محوری ) دارید و همین باعث می شود دایما شکست های پی در پی داشته باشید.
    در حالی که هم ازدواج اول شما می توانست موفقیت آمیز باشد و هم امکان این بود الان به جای یک رابطه نافرجام احساسی با فردی که هم کفو شما نبود ، با کسی آشنا شوید که مناسب ازدواج با شما بود.
    پس توصیه من به شما این است که مطالب مربوط به مهارت های تصمیم گیری و نیز
    احساس محوری را مطالعه بفرمایید. به خصوص فرشته مهربان مطالب بسیار خوبی و جامعی در این موضوعات نوشته اند.


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دوسش دارم اما نمیدونم بهش بگم یا نه
    توسط jellybean در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 دی 93, 14:34
  2. 8 ماه تنهام همسرم وسایلشو برد مهریه ونفقه اجرا گذاشته
    توسط ali.amamverdi در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: شنبه 25 آذر 91, 01:44
  3. نمیدونم با گذشته ناپاک دختری که دوسش دارم چیکار کنم؟
    توسط esy در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 25
    آخرين نوشته: دوشنبه 21 آذر 90, 14:22
  4. مشكلات نو عروسان
    توسط گلسا شاملو در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 05 شهریور 90, 14:06
  5. *يافتن وسایل ضد بارداري در وسايل شخصي اش(کاندوم؛مساله این است!)
    توسط sepideh در انجمن سوء ظن، تجسس و خیانت همسر
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: دوشنبه 12 اسفند 87, 15:09

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:48 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.