به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 52
  1. #21
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    روزای عزیز من هنوز ازدواج نکرده ام و نظری درباره رفتار با مادرشوهرتان ندارم. اما یک چیزی را می گویم که همیشه به دردت بخورد: شما وقتی پول می دهید ، چه خودتان و چه شوهرتان نباید پولتان حرام شود. یعنی چه؟ جنبه مادی اش را همه ما می دانیم : حتی هزار تومان برای یک جنس بنجل ضرر بزرگی است. یک مثال می زنم : من به ماشین احتیاج دارم ولی دوست دارم ماشین بنز داشته باشم. حالا چون پول ندارم که یک بنز نو بخرم می روم و یک بنز می خرم مال پنجاه سال پیش. اما اگر آدم عاقلی باشم چه کار می کنم؟ می روم و یک ماشین دیگر می خرم که بنز نیست اما ارزش پول دادن را دارد.نو است ، مدرن است ، رنگش شیک است ، بدنه اش محکم است و ... . پس از نظر مالی برنده شده ام و نیاز من هم برآورده شده است. در مورد طلا هم همین است. شما وقتی یک سرویس طلای بنجل بخری ضرر کرده ای. چون برای سرویس طلایی اجرت ساخت پرداخت کرده ای که به درد نمی خورد و فقط پولت را دور ریخته ای. حالا پول شما و همسرت ندارد. به هر حال پول حرام شده است. پس چه کار باید بکنی؟ یک راهش این است که فقط یک نوع طلا انتخاب کنی مثلا یک گردنبند یا انگشتر خوب یا دو سه النگوی یا هر چیز دیگر. اما اگر دیدی با پولی که شوهرت دارد باز هم همان مشکلی که توضیح دادم وجود دارد باید چه کار کنی؟

    1- خیلی ساده طلای بدون اجرت برمی داری.
    2- می آیی چیزی برمی داری مثل : رخ ، سکه یا شمش. این طوری فقط پول طلای خالص را می دهی ، مجبور نیستی چیزی را داشته باشی که از آن متنفری و یک سرمایه خوب و قابل اطمینان برای روز مبادا خواهی داشت.

    - - - Updated - - -

    حالا از جنبه مادی بگذریم می رسیم به جنبه معنوی موضوع . شما وقتی پولی خرج می کنید باید جنسی نسیبتان شود که آن را دوست داشته باشید و از استفاده کردن آن لذت ببرید. پس اگر سرویس طلایی خریداری کنید که آن را دوست ندارید ضرر بزرگی کرده اید. فرض کنیم شوهر شما هم پول بیشتری نمی دهد و می گوید باید همین طلای بنجل را که دوست نداری بخری. شما چه کار می کنید؟
    خوب من اگر جای شما بودم می گفتم با این کار هم از نظر مالی ضرر می کنیم و هم خریدمان با قهر و اوقات تلخی است. خوب پس می آیم و به جای طلا چیز دیگری می خرم که اگرچه ارزان تر است اما لذتی که از آن می برم صد در صد است.
    این همه فلزات متعدد هست که سرویس های زیبایی با آن می سازند مثل نقره یا برنج یا نیکل یا آلیاژهای مختلف. سرویس هایی است که از سنگ های زیبا درست می شود و بسیار شیک است و قیمتش مناسب است مثل سنگ های یشم ، لاجورد ، فیروزه ، عقیق ، مروارید و خیلی سنگ های زیبای دیگر که جنبه درمانی هم دارد و مغازه های معتبری این خدمات را ارائه می کنند.
    حتی من یک شرکت می شناسم که تابلوهای تزیینی بسیار شیک و زیبا و چییزهای کوچک مثل شاخه گل فلزی با روکش طلا می فروشد و قیمتش مناسب است و واقعا چشم را خیره می کند.

  2. کاربر روبرو از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده است .

    rozaa (سه شنبه 26 شهریور 92)

  3. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط rozaa نمایش پست ها
    مرسی از همه راهنمایی های دوستای خوبم.
    من هم از حرف خانم مهراد ناراحت نشدم و قبولش دارم.
    بجای اینکه نامزدم از اینکه منو ناراحت کرده ناراحت باشه ،از دست من ناراحته و انگار یچیزم شدم بدهکار. از دیروز بعد اون بحث باهام تماس نگرفته و بعیدم میدونم تا چند روز دیگه تماس بگیره. بنظرتون من باید تماس بگیرم و بهش روی خوش نشون بدم و دیگه حرفی از طلا نزنم و دیگه اونم نخره؟
    اولش قرار بود یوقت دیگه ینی فک میکردم امروز بریم ولی از خبر ندادنش معلومه که دیگه نمیخواد بگیره تا دقیقه نود عروسی البته اگه عروسی درکار باشه. آخه تا من یادآوری نکنم اون هیچوقت عین خیالش نیست و از همه مسئولیتا و وظایفش نسبت بهم کوتاهی میکنه و قصر در میره. نمیدونم باهاش چه رفتاری داشته باشم. یا پدرم باهاش تماس بگیره و بگه این رفتارا چیه؟
    رزای عزیز امیدوارم ناراحت نشی ولی تو هم مثل ما تو اول زندگی فعلا حرف زدن با مردا رو بلد نیستی و نمیدونی چطوری باید همسرت رو سمت خودت سوق بدی. کسی به ما نبود این چیزا رو یاد بده ولی لااقل تو بخون و بپرس. هر پستی شبیه این رو بخونی میفهمی همه دوستان همیشه میگن تا زرنگ نباشی و واسه شوهرت سیاست نداشته باشی همین آش و همین کاسه است.

    فکر نکن با فاش کردن حرف دلت ( منظورم ناراحتیته) به شوهرت عزیز میشی و اون هم میگه وای خانمم ناراحت شد و برم از دلش دربیارم. نه عزیز از این خبرا نیست. مخصوصا تو اول راه که هنوز اون اعتماد کامله به هم وجود نداره. مخصوصا از طرف شوهر. مطمئن باش اون الان حرف مادرشو به تو ترجیح میده . از این موضوع ناراحت نشو . حق هم داره . چند ساله با دستورالعمل مادرش بزرگ شده و الان یهویی نمیتونه چسش بزنه و بگه دیگه من زن دارم و تو تموم شدی. تا اون اعتماده بینتون بوجود نیاد اوضاع همینه. ما که 2 اسله ازدواج کردیم تازه یه خورده وضعمون جور شده تو که هنوز اولشی.

    فقط و فقط چرب زبونی و سیاست. نترس فکر نکن برات طلا نمیخره. مطمئن باش میخره. خوبش هم می خره . ولی الان فقط میخواد تو رو یه کم گوشمالی بده که دفعات بعد عدا در نیاری. تو هم به جای اینکه ناراحت بشی و حرص بخوری طوری رفتار کن که بفهمه خریدن و نخریدن طلا برات مهم نیست. درستش هم همینه چون طلای عروس چیزی از خانواده دختر کم نمیکنه ولی واسه خانواده پسر خیلی بده. درست هم نیست به خانواده ات و بابات چیزی بگی و پای اونا رو اول زندگی پیش بکشی . اگه زمین میخوری سعی کن خودت دستت رو بذاری رو زانوت و بلند شی چرا اونا رو خراب میکنی. فردا هم که رفتی خونه ات مشکلاتت رو میخوای ببری خونه پدرت اونا برات حل کنن؟؟؟؟

    هر چقدر موضوع رو کش بدی و ناراحتتیت رو بروز بدی اوضاع بدتر میشه. طلا هم میخره عروسی هم میگیره همه کار برات میکنه اما به موقعش. مردا بیشتر از زنها واسه عروسی عجله دارن. به حرفشون نیست که میگن ما عجله نداریم. الکی اعصابتو خرد نکن. بخوای نخوای تا روز عروسی حرف حرف مادرشوهره. سعی کن باهاش چپ نیفتی تا مراسمت کوفتت نشه خدای نکرده
    ویرایش توسط kamr : سه شنبه 26 شهریور 92 در ساعت 18:05

  4. 5 کاربر از پست مفید kamr تشکرکرده اند .

    golrirahatannom (یکشنبه 05 آبان 92), roseflower (سه شنبه 26 شهریور 92), rozaa (سه شنبه 26 شهریور 92), محیا 123 (سه شنبه 26 شهریور 92), دختر مهربون (سه شنبه 26 شهریور 92)

  5. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 آبان 93 [ 14:29]
    تاریخ عضویت
    1392-1-21
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    1,279
    سطح
    19
    Points: 1,279, Level: 19
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم منم موقع خرید طلا مامان خودم و مادر شوهرم کنارم بود

    توام به شوهرت بگو اگه نمیتونه یه چند وقتی صبر کنین تا یکم بیشتر پسنداز کنه و جورکنه اگه ام نشد که نشده یه چیز مناسب بردار الانم طلا ارزون شده بعدا چندبار ادم سرویساشو میفروشه و دوباره میگیره

  6. #24
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 شهریور 92 [ 22:39]
    تاریخ عضویت
    1392-1-23
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    572
    سطح
    11
    Points: 572, Level: 11
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظرم بهترین کار سیاست زنانه تو و سپردن مسائل قرار خرید و عروسی به خونواده هاست
    ویرایش توسط mazlom : سه شنبه 26 شهریور 92 در ساعت 21:52

  7. #25
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 مرداد 93 [ 17:46]
    تاریخ عضویت
    1392-4-14
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    743
    سطح
    14
    Points: 743, Level: 14
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    54

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی دوستای گلم. میدونید آخه مشکل نامزدم نداشتن پول نیست، مشکلش اینه که نمیخواد برام خرج کنه. منو مقابلش میدونه و وقتی میگفتم در خرید طلا آدم ضرر نمیکنه میگفت طلای تویه مال من که نیست ضرر نکنم. یعنی کاملا خودشو خونوادشو از من جدا میدونه و فک میکنه دشمنشم!!! من شوهرمو دوست دارم ولی خودشو ازم دور میکنه و نمیخواد مث اوایل محبت و صداقت بینمون باشه. خیلی مغرور شده و بی توجه بهم. البته منم با دل ناصاف نمیتونم اونطور که ید محبت کنم بهش. اون دیگه تماسی نگرفته و منم نمیگیرم ولی1- اگه احیانا تماس گرفت بنظرتون چی بگم بهش؟ 2-اگه دیگه هیچوقت تماس نگرفت و دم از جدایی زد چی؟3 یه سوالی هم از کمر عزیز داشتم که آیا بنظرت بعد عروسی این بدبینی شوهرم بهم از بین میره و حس اعتمادشو میتونم جلب کنم؟ برای این کار باید چه تکنیکایی بکار ببرم؟من واقعا میخوام که تلاش کنم رابطه خوب و صمیمی داشته باشیم ولی چون همکاری نمیکنه و براش مهم نیست، راه درستشو بلد نیستم و همینطور حس میکنم کنار هم نبودنمون مشکل رو زیادتر کرده و اونقدری که خونوادش برا جذبش مانور میتونن بدن من نمیتونم

  8. #26
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 08 آذر 92 [ 01:05]
    تاریخ عضویت
    1392-4-31
    نوشته ها
    100
    امتیاز
    359
    سطح
    7
    Points: 359, Level: 7
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 190 در 74 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز
    ببین.. نه من , نه مهرراد نه کمر عزیز و و و..... تو زندگی شما دو نفر نیستیم ! شوهرتم نمی دونیم دقیقا چه رفتارهایی داره .. اما اینکه میگی بدبینی شوهرم .. اینکه به تو بی اعتماده و تورو جدا از خودشون میبینه اینا به نظر من موضوع ساده ای نیست که بشه ازش گذشت ! واسه همینه که به نظر من باید برید 2 نفره مشاوره !! حتما !
    می دونی این همه دور شدن شما از هم اونم تو دوران عقد که باید خیلی عالی باشه یکم نگران کننده هست ..
    به نظرم یه نفر سومی باید باشه که با همسر شما صحبت کنه , و اونم فقط یه مشاور خوب می تونه باشه تا این دوری که بین شما دو نفر ایجاد شده رو حل کنه ..
    یه سوال rozaa جان , شما و همسرت چند سالتونه ؟ و چطوری با هم آشنا شدید ؟

  9. 4 کاربر از پست مفید violet تشکرکرده اند .

    golrirahatannom (یکشنبه 05 آبان 92), rozaa (چهارشنبه 27 شهریور 92), فرشته مهربان (چهارشنبه 27 شهریور 92), مهربونی... (پنجشنبه 28 شهریور 92)

  10. #27
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array
    [1- اگه احیانا تماس گرفت بنظرتون چی بگم بهش؟ 2-اگه دیگه هیچوقت تماس نگرفت و دم از جدایی زد چی؟3 یه سوالی هم از کمر عزیز داشتم که آیا بنظرت بعد عروسی این بدبینی شوهرم بهم از بین میره و حس اعتمادشو میتونم جلب کنم؟ برای این کار باید چه تکنیکایی بکار ببرم؟من واقعا میخوام که تلاش کنم رابطه خوب و صمیمی داشته باشیم ولی چون همکاری نمیکنه و براش مهم نیست، راه درستشو بلد نیستم و همینطور حس میکنم کنار هم نبودنمون مشکل رو زیادتر کرده و اونقدری که خونوادش برا جذبش مانور میتونن بدن من نمیتونم[/quote]

    1- حتما تماس میگیره و تنها کاری که میتونی بکنی اینکه به هیچ عنوان حرفی از خرید طلا و مراسم عروسی نزنی. سعی کن به خودش آرامش بدی و بگی که وجود خودش برات مهمه ( خیلی تو اعتماد کردن کارسازه). البته خانمم باید هم همینطور باشه . اگه تو با عشق ازدواج کردی باید همین حس رو نسبت به همسرت داشته باشی تا موج مثبتت ناخوادآگاه بره به همسرت. الان متاسفانه گوش اونو پر کردن از اینکه اون میخواد الان جیب تو رو خالی کنه و از این حرفای چرت. تو باید به همسرت بفهمونی که این خریدها فقط از روس سنته و هدیه ای از طرف شوهر به خانمش. و ذاتا نیازی به اونا نداری و هر چی بخره باز لطف ایشون هست ( البته میدونم وظیفه اشه ولی این حرفا برای مردا آرامش بخشه). اعتماد این جوری به دست میاد خانمم. مطمئن باش با این کارا تمام بدبینی ها و بی اعتمادیها از بین خواهد رفت چه الان چه بعد عروسی. در ضمن برای خریدها و غذا و تالار و فیلمبرداری و مراسم دیگه هم میتونی بگی هی میتونی اینو تاکید کن که من میخوام همه چی برامون ارزون تموم بشه ولی اینا فقط یه شب تو کل زندگی آدمه (اینطور نیست؟) . آگاهش کن بدونه هیچ کدوم از این روزها دیگه تکرار شدنی نیستند. عزیزم چرا هی به جدایی فکر میکنی؟؟؟ فکر میکنی جدا بشی و با مرد دیگه ای ازدواج کنی به همین راحتیه؟ همه مردا عین همن تو زرنگی کن و بچسب به همین شوهرت و دلشو به دست بیار. تو خریدها هی از مادرجونت برای شوهرت نه پیش خود مادرشوهرت تعریف کن و بگو من خیلی خوشحالم مادرجون اینقدر به فکر ماست ( میدونم سختته ولی کارسازه تو بگو نمیمیری).
    موفق باشی دوست عزیز

    - - - Updated - - -

    زنگی خیلی سخته ولی اگه راهشو پیدا کنی خیلی هم لذت بخش و مثل عسل شیرینه
    ویرایش توسط kamr : چهارشنبه 27 شهریور 92 در ساعت 10:34

  11. #28
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 مرداد 93 [ 17:46]
    تاریخ عضویت
    1392-4-14
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    743
    سطح
    14
    Points: 743, Level: 14
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    54

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من 24وشوهرم26. دردانشگاه آشنا شدیم .من کارشناسی وایشون کاردانى هست
    من وقت مشاوره گرفتم که باید تنها برم. اگرم ازش بخام نمیاد،چون انقد که بدبینه فک میکنه بامشاور علیهش تبانی کردم و مطمئنم نیاد. قبلنم یبار مشاور رفتیم ولى تو اون جلسه تمام نقطه ضعفامو ازحرفام پیداکرد و بجا تغییرمثبت ،منفی ترشد وهیچکدوم ازراهکارهارو انجام نداد.بااین اوصاف چکاربایدکنم؟
    2روزه که تماسی نگرفته باهام بعد اون بدقولیش. من دلم تنگ شده ولی نمیدونم زنگ زدن من کار درستیه یا کوچیکم میکنه؟
    ویرایش توسط rozaa : چهارشنبه 27 شهریور 92 در ساعت 10:50

  12. 2 کاربر از پست مفید rozaa تشکرکرده اند .

    kamr (چهارشنبه 27 شهریور 92), violet (چهارشنبه 27 شهریور 92)

  13. #29
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array
    دوست عزیزم زنگ زدن و معذرت خواهی کردن زمانی درسته که مقصر باشی اگه فکر میکنی مقصر نیستی نیازی به زنگ و عذرخواهی نداری. میدونم سخته ولی اینطوریبد عادت میشه و همیشه انتظار داره تو زنگ بزنی و معذرت خواهی کنی. اگه مقصر اونه باید به اشتباهش پی ببره . تحمل کن به خدا همه چی درست میشه.

  14. 3 کاربر از پست مفید kamr تشکرکرده اند .

    golrirahatannom (یکشنبه 05 آبان 92), rozaa (چهارشنبه 27 شهریور 92), violet (چهارشنبه 27 شهریور 92)

  15. #30
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 08 آذر 92 [ 01:05]
    تاریخ عضویت
    1392-4-31
    نوشته ها
    100
    امتیاز
    359
    سطح
    7
    Points: 359, Level: 7
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 190 در 74 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام rozaa عزیز
    خیلی عالیه که می خوای بری مشاور , حالا تنها برو تا ببینیم نظر مشاورت چیه , من یه استادی دارم که حرفه ی اصلیش زوج درمانی هستش , به نظرم پیش کسی باید بری که تو این زمینه کامل باشه و بتونه بهترین راهکارهارو بهت بده !
    به نظر منم صبر کن و تو زنگ نزن , اینجوری عادتش می شه که حتی اگه منم اشتباه کنم , rozaa خودش زنگ می زنه ! خودش زنگ میزنه مطمئن باش عزیزم

  16. 2 کاربر از پست مفید violet تشکرکرده اند .

    golrirahatannom (یکشنبه 05 آبان 92), rozaa (چهارشنبه 27 شهریور 92)


 
صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نکات برگزاری مراسم عروسی
    توسط melalceremony در انجمن نامزدی و عقد
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 17 آبان 95, 13:43
  2. سه ماهه عروسی کردیم و احساسم به شوهرم سرد شده.فقط تظاهر میکنم حالم خوبه
    توسط nasmas در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 اردیبهشت 95, 20:11
  3. قهر خانواده همسرم قبل عروسی و اکنون سعی در برقراری رابطه و آشتی بعد عروسی
    توسط نازگل71 در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 29
    آخرين نوشته: شنبه 22 اسفند 94, 12:20
  4. اختلاف با همسر درمورد محل زندگی بعد عروسی
    توسط بهار67 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: سه شنبه 29 بهمن 92, 10:29
  5. مشکلات عروسی
    توسط bita65 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: پنجشنبه 12 دی 92, 17:40

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.