ممنون بچه ها ببخشید نتم قطع بود نمیتونستم بیام.
بچه ها خیلی سعی میکنم ولی مثلا امروز رفته بودم عروسی و دخترم مه 2 سالشه پیش شوهرم بود شوهرم هم عصر که میخواسته بره سره کار بچه رو میخوابونه و میسپاره به مامانش که سر بزنه اونوقت من نیم ساعت بعد شوشو اومدم خونه رفتم بالا به مادر شوهرم بگم که اومدم و حواسش پیش بچه نمونه که دیدم حمومه!!!!!!!!!1داشتم خفه میشدم که اگه بچه بیدار میشد و میرفت بیرون یا یه کار خطرناک میکرد چی میبشد؟؟؟
البته چندبارم وقتی دخترم خواب بوده بهش سپرده بودم که هی سر میزد اینبارو نمیدونم چرا اینطوری کرده.........باید باهاش بحرفم.
البته دختر وقتی بیدارهخ فقط با شوهرم و پدر شوهرم میمونه چون پدر شوهرم خیلی ناز بچه رو میکشه و دعواش نمیکنه ولی مادر شوهرم زود جوشه و دخترم دوستش نداره.
تازه بچه ها مشکل پله ی ما حل نشدا!!!!دفعه پیش که بهم گفت من جارو بزنم تا 1هفته پشت گوش انداختم بعدشم که خاله ام اومده بود خونمون و مادر شوهرمم خونه نبود من جارو زدم ولی به مادر شوهرم گفتم که بچه ها رو پله اشغال ریختهد بودن برا همون جارو زدم.
ولی یبار که نیس شوهرمم با کارگر اوردن مخالفه میگه خرج اضافه ست.چند بار به شوهرم گفتم تو جارو بزن گفت نه تو پله رو جارو کن تا مامانم ببینه تو کردی و ببیبنه به حرفش ارزش دادی عوضش تو کار خونه کمک میکنه تا خسته نشم.
مادر شوهرم یخورده تنبله و شنیدم که مثلا میخواد قدر جونشو بدونه و خودشو از کار درنیاره و سلامت باشه.کارای جزیی میکنه تو خونه
- - - Updated - - -
- - - Updated - - -
علاقه مندی ها (Bookmarks)