میدونید امروز که اومدم سر زدم دیدم جواب پستمو هنوز ندادید گفتم ازم نا امید شدید من هفته پیش رفتم پیش یه مشاور البته راستشو بخواین هر کاری کردم نتونستم بگم تفاوت سنی ما نه ساله فقط اینو دروغ گفتم می دونم کار بدی بود اما نی دونم چرا ترسیدم به هر حال گفتم فاصله سنی 5 ساله مشاور با هر دوی ما حرف زد به ما یه مهلت 6 ماهه داد گفت تا اون موقع تفاوت های خودتونو بشناسید و تصمیم نهایی رو بگیرید به نظر ایشون تفاوت سنی مشکل اساسی و تفاوت ما نبود پذیرفتن من توسط خانواده ایشون و برعکس بزرگترین مشکل ما تشخیص داده شد به هر حال ما شش ماه فرصت داریم که خانواده هامونو قانع کنیم و از همه مهم تر این که تفاوت هامونو بشناسیم مشاور می گفت اگه تفاوتهامونودرک کنیم می تونیم کنار هم بمونیم یه چیز جالب از من پرسید اونم این بود که وقتی با این اقایی حس اینی که از او بزرگتری داری یا نه و از اون اقاق هم همینو پرسده بود این سوال واسم خیلی جالب بود تا حالا به این موضوع فک نکرده بودم به هر حال ممنون که با حوصله به حرفام گوش دادید و پاسخ دادید در مورد ازدواج منم خیلی مایل به ازدواج نبودم اما وقتی در جامعه ما هر گونه ارتباطی غیر از زن و شوهر بودن رد میشه ما برای پر کردن خلع عاطفی و احساسی خودمون راحی به جز ازدواج نداریم توی کشورهای دیگه ادما یه مدت کنار هم می مونن حتی صاحب بچه میشن بعد که مطمئن شدن ازدواج می کنن اما اینجا ازدواج می کنن بچه دار میشن بعدن یادشون می یاد که بدرد هم نمی خورن اینجا همه چیز با ترس و لرزه اگه خدای نکرده بخوای طرفتو بشناسی با هم قرار بذارید که رستوران برید از نطر قانون شما خلاف کاری اینه دنیای ما