خیلی ممنونم از همدردی تک تکتون...
واقعا وقتی پست هایی که بهم دادین رو میخونم آروم میشم...من توی فامیلای نزدیکمون اولین کسی هستم که میخوام طلاق بگیرم... واونا یه حس ترحم بهم دارن...وهمش میگن من عجله کردم..میگن من این همه خواستگار داشتم چرا اینو قبول کردم...خلاصه یه جوری باهام صحبت میکنن انگار سرطان گرفتم وفردا قراره بمیرم با یه حس ترحم بیش ازحد...اگه شماها نبودین...اگه نمیدیدم مسیری که من میخوام برم آخرش چه جوریه شاید الان داغون بودم...اما خیلی آروم تر ازاون چیزی هستم که فکر میکردم....
ازهمتون ممنونم
علاقه مندی ها (Bookmarks)