دوباره سلام خیلی خوشحالم خود علی موافقت کرد.گفت شب که میایم با هم خانواده هارو در جریان میذاریم
گفت تا هر وقت بخوای میندازیم عقب
- - - Updated - - -
ممنونم.چشم حتما دعا میکنم.البته هنوز تا عقد خیلی راه هست
اتفاقا امشب که خانواده ی علی با خانواده ی شوهر خواهرم میان خونمون دوتایی تصمیممونو به همه میگیم
- - - Updated - - -
اره سردرگمم.حس میکنم همه چی قاطی شده.خیلی شوکه شدم.اصلا فکر نمیکردم بابام تو این سن بزاره ازدواج کنم...میگفتم هنوز 9.10سالی مونده.... میترسم این اشفتگی ذهنم باعث بشه از درسامم بمونم...انشالله...سنش دیگه برام مهم نیست اتفاقا خوشحالم سنش از من بیشتره .دیگه بخاطر سنش ناراحت نیستم انقدر رفتارای خوب دیگه داره که سنش در مققابل اونا هیچه هیچه...اصلا به چشمم نمیاد
علاقه مندی ها (Bookmarks)