به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 7 از 7 نخستنخست 1234567
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 63 , از مجموع 63
  1. #61
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 آذر 94 [ 06:20]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    461
    امتیاز
    5,041
    سطح
    45
    Points: 5,041, Level: 45
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 699 در 298 پست

    Rep Power
    59
    Array
    ممنون
    اما نمیدونم چه طوری باید این کارو کنم... هیچ کس اندازه خودم عذاب نمیکشه...
    تصمیم گرفتم هیچییییی برام مهم نباشه.

    چند هفته دیگه مراسم عقد برادرشوهرمه. دیشب شوهرم خیلی جدی گفت خواهرت دعوت نیست... اگه مامانم دعوتش کنه کارت دعوت رو جلو مامانت پاره میکنم و ....
    منم گفتم هررررررررکار دوست داری بکن. برای من هییییییییچ کس مهم نیست.
    واسه خودم تلوزیون دیدم و میوه خوردم و نمیخوام بهش فکر کنم هررررکار میخواد بکنه، خودش رو خرابتر از اینی که هست میکنه جلوی خونوادم.

    بعد از یه ساعت اومد مثلا آشتی و منم کشش ندادم.
    ولی از این همه کینه ای بودنش و این همه کوچیک بودن دلش نارحت شدم و خواستم بشینم غصه بخورم که قراره بچه های من این پدر انتقامجو رو الگوی خودشون قرار بدن !!! اما دیدم حالشو ندارم غصه بخورم.
    بی خیال.
    بچه های من در آینده خودشون عقل دارن و خوب و بد رو تشخیص میدن... مگه ماها شدیم لنگه پدر مادر خودمون؟

    بذار دعوت نکنه... بذار دعوا راه بندازه و عروسی برادر خودش رو زهر کنه... بذار خواهر من از دستش متنفرتر بشه... بذار از چشم مامانم و بقیه بیفته...هیچی مهم نیس.
    دیشب هم گفتم من اینقدرررررر خسته ام و اینقدرررر خودم مشکلات دارم تو زندگیم که فقط دلم میخواد یه لباس خوشگل بخرم و برم تو عروسی برقصم
    میخواد داماد هرکی باشه !!! و هرکی بیاد یا نیاد...
    تحمل 1 درصد فشار بیشتر از مشکلات خودمم ندارم. حالا تو میخوای دعوا درست کنی بسم الله.
    منتها بهم فشار بیاد میزنم زیر همه چی...

    اینو که گفتم عصبی شد و دادبیداد کرد. منم رفتم نماز خوندم و گذاشتم تا دلش میخواد خودشو خالی کنه.
    گذشته درست درمونی که نداریم...
    اما حالا که همه چی آرومه و داره درست میشه کم کم...شوهر من میخواد دوباره شر درست کنه و دعواهای قدیمی رو زنده کنه.

    با این شوهر شرور ! من روزی 1 دقیقه به چی فکر کنم که آرامش بگیرم؟

  2. 2 کاربر از پست مفید گل آرا تشکرکرده اند .

    ammin (یکشنبه 07 مهر 92), shabe niloofari (چهارشنبه 30 مرداد 92)

  3. #62
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array
    لیست نعمت هایی رو که خداوند در اختیارت گذاشته رو بنویس و هر روز 1 دقیقه بخاطر داشتن اون شاکر باش.
    می بینی که سرشار از چنان آرامشی میشی که خودت هم باورت نمیشه.

    آرزوهایم مشخص است و دست یافتنی و
    من
    برای رسیدن به آنها نهایت تلاش خود را خواهم داشت!
    و امروز
    من شاکرم! شاکرم که خداوندی دارم که
    آرزوهایم رو به من هدیه دادند و
    منه انسان
    چیزی رو نخواهم ساخت، حتی دیگر لیستی نخواهم نوشت، من!!
    من سر طاعت در برابر لیستی که به من هدیه میدهد برمیآورم.


  4. کاربر روبرو از پست مفید del تشکرکرده است .

    گل آرا (پنجشنبه 31 مرداد 92)

  5. #63
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    سلام گل آرا
    منم حالم مثه تو خوب نیست.
    به تایپیکم سر بزن
    ممنونم

  6. کاربر روبرو از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده است .

    گل آرا (جمعه 01 شهریور 92)


 
صفحه 7 از 7 نخستنخست 1234567

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. اعصابم رو خورد کردم با فکر کردن زیاد به کارهای خانواده شوهرم
    توسط maman arina در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: شنبه 20 تیر 94, 22:57
  2. پاسخ ها: 54
    آخرين نوشته: چهارشنبه 17 تیر 94, 18:47
  3. چرا اینقدر عصبی؟چرا اینقدر عصبانی؟
    توسط کاربر19 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 24 مرداد 93, 12:06
  4. دوز استرس و فشار عصبی ام خیلی زیاد شده، راهکار به آرامش رسیدن چیست ؟
    توسط فارهه در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 27 فروردین 93, 02:24
  5. استرس شدید -تنبلی زیاد -بی حوصلگی زیاد باعث شده همه اش بخورم
    توسط پونه در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 دی 92, 23:06

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.