به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 25
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    74
    Array
    یه چیزو صادقانه بگم حقیقتا من اگر همسرم همچین کاری بکنه اسمشو خیانت میذارم و یا خونش رو میریزم و یا طلاقش میدم با خفت و خاری

    [size=medium]تنها دو روز در سال هست که نمیتونی هیچ کاری بکنی‌!
    یکی‌ دیروز و یکی‌ فردا .
    [/size]

  2. 2 کاربر از پست مفید mohammad2012 تشکرکرده اند .

    arash_omidi86 (یکشنبه 06 مرداد 92), دختر بیخیال (چهارشنبه 28 خرداد 93)

  3. #12
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها
    با سلام
    مراجع محترم ، لطفا قبل از اینکه پس از عضویت سریعا سئوال خود را طرح کنید، وقت بگذارید و در تالار جستجویی انجام دهید.
    چنین مشکلی قبلا هم مواردی طرح شده و جواب داده شده است. خواهش می کنم قبل از ادامه این تاپیک لینک آنها را جستجو کنید و مطالعه فرمایید.
    همچنین از سایر اعضاء هم خواهش می کنم در موردتاپیک های تکراری سریعا به پاسخگویی نپردازید و به مراجع کمک کنید و لینکهای مشکل مشابه آنها را در تاپیکش قرار دهید و باید مراجع آنها را مطالعه و نظرش را بگوید و اگر احتمالا مسئله خاصی بود که در لینکهای قبلی نیامده بود، آنگاه در تاپیک بپرسد.
    آقای مدیر،
    ضمن تشکر از سایت خوبتون و حضور پررنگ تون در هفته های اخیر

    کسانی که به تالار گفتگوی همدردی می آن
    برای گفتگو می آن
    و برای همدردی

    معمولا بیشتر تحت فشار احساسی هستند که مراجعه می کنند
    دوست دارند با کسی در مورد مشکلشون صحبت کنند
    فکر می کنند موردشون خاصه و با همه موارد قبلی که دیدند و شنیدند فرق داره
    کسانی که در حال حاضر در سایت فعالیت دارند هم افراد سابق نیستند
    ممکنه از نگاه دیگری
    با کلمات دیگری
    با لحن و شیوه دیگری
    مراجع را همراهی و کمک کنند.

    اگر قرار بر این باشه که مراجع برای مشکلش، به تاپیکهای قدیمی مراجعه کنه و خودش راه را پیدا کنه، به جرات می تونم بگم تاپیک و موضوع جدیدی برای مطرح کردن باقی نمونده و بهتر هست دوستان برن موارد قبلی سایت را ببینند. علاوه بر اون هزاران مقاله و سایتهای دیگه هست که می تونه کمکشون کنه.
    پس دیگه ادامه ندیم!

    هر کس توی اینترنت سرچ کنه و مورد خودش را پیدا کنه و حل کنه.

    آقای مدیر،
    ما حتی برای دردهای جسمانی مشابه به نسخه قبلی اکتفا نمی کنیم.
    چند بار توی عمرتون برای سرماخوردگی رفتید دکتر و باز هم می رید؟ مگه شما همون فرد نیستید با همون مشکل. ( تازه این مشکل خودتونه که داره تکرار می شه، نه دردهای دیگری )

    اگر جسم یک پیچیدگی داشته باشه و نشه نسخه دیگری یا حتی نسخه قبلی ما را برای خودمون دوباره پیچید،
    روح و روان هزار و یک پیچیدگی داره.

    من بارها این روش را امتحان کردم و لینکهای خوبی به مراجع معرفی کردم
    ولی در پستهای بعدی مراجع مشخص شده که اصلا به اون لینکها نگاه هم نکرده.

    با حرف شما کاملا موافقم که با خوندن تاپیکهای مشابه، چشم ما به جنبه های ناشناخته موضوع خودمون باز می شه
    واقعیتهایی را ممکنه ببینیم که متوجهش نبودیم
    علایمی که بهش توجه نکردیم
    بعضی تاپیکها در زمان خودش مشاور، کارشناس یا دوست خوبی همراهی می کرده و پستهای خیلی غنی و عالی داره
    و اگر مراجع با مشکل مشابه به اون تاپیک مراجعه کنه براش خیلی مفید خواهد بود و حتی ممکنه توی تاپیک خودش هیچوقت اون شانس را نداشته باشه که راهنمایی های تخصص یا هوشمندانه با اون درجه اعتبار بگیره.


    نمی دونم
    سایت شماست و صاحب اختیارید
    ضمن این که کارشناس و متخصص هستید و شاید این روش را مفید تر می بینید
    شاید هم دلایل دیگه ای پشت حرفتون هست که من نمی دونم

    در مجموع می خوام بگم
    با حرفتون مخالفم و موافقم!!

  4. 8 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (جمعه 12 اردیبهشت 93), mercury (شنبه 11 مرداد 93), shabe niloofari (یکشنبه 06 مرداد 92), shapoor (چهارشنبه 16 مرداد 92), tanhaman (شنبه 24 خرداد 93), مارتا63 (یکشنبه 06 مرداد 92), دختر بیخیال (چهارشنبه 28 خرداد 93), عسل. (یکشنبه 06 مرداد 92)

  5. #13
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,968
    امتیاز
    33,342
    سطح
    100
    Points: 33,342, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,392

    تشکرشده 6,370 در 1,793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ارغوان؛کسی که دوساله عقدیا ازدواج کرده،اینقدرسریع چنین حسی پیدانمیکنه(البته زمان شرط نیست حتی ۳۰سال ولی این مساله قابل تأمله)،گفتی دستاش به نظرت "زیبا"اومد.این نشون میده یه جایی درروابطت باشوهرت لنگ میزنید ویه پارازیت هست.یه نیازبرآورده نشده یاناقص برآورده شده قبلی ،باعث میشه دستهای او به نظرشمازیبابرسه،به نظرم اینوپیداکن واصلاحش کن....یه دلیل دیگه هم میتونه درایجادیاتشدیداین حس موثربوده واون اینکه وقتی کارتوبلد بوده نگران این شدی جاتو نگیره یه کوچولو بهش باج عاطفی دادی(دراین صورت ریشه ش ترسه)،حالاداره کنترل اوضاع سخت میشه؛اگه اینطورباشه مطمئن باش بایه حرکت ضربتی زیرابتو میزنه وجاتومیگیره گول اون شوخی وخنده هارونخور،خودت توی فضای اداری هستی نیاز نداری بیشترتوضیح بدهم...به نظرم فراموش نکن اومدی سرکار(ابزار)که زندگی بهتری باشوهرت(هدف) داشته باشی نباید تحت الشعاع محیط کارقرارگرفت...خستگی ۸ساعت کارواینکه تنها خانم اونجا هستی میتونه فشارمضاعفی به ذهن وبرهم زدن تمرکز و تاثیربراون حس داشته باشه، میتونی یه مدت مرخصی بگیری یه مسافرت باشوهرت بری اگه این سه ماه مداوم کارکردی...شوخی وخنده های او با یه همکارخانم نشونه یه آدم پاک نیست یا حداقل خلاف مشی یه انسان پاکه...درنهایت ماهرچقدر علم در زمینه های مختلف داشته باشیم وقتی به امورمقدس وارزشها میرسیم دستامون دربرابرش خالیه یاد"فاطمه زهرا(س)و حضرت مریم(س)"میتونه آب پاکی براین حسهای کاذب باشه واجازه نده گم بشویم.______شایدبعضی صحبتهای این لینک موثرباشد؛http://www.hamdardi.net/thread-13874.html

    - - - Updated - - -

    ارغوان؛کسی که دوساله عقدیا ازدواج کرده،اینقدرسریع چنین حسی پیدانمیکنه(البته زمان شرط نیست حتی ۳۰سال ولی این مساله قابل تأمله)،گفتی دستاش به نظرت "زیبا"اومد.این نشون میده یه جایی درروابطت باشوهرت لنگ میزنید ویه پارازیت هست.یه نیازبرآورده نشده یاناقص برآورده شده قبلی ،باعث میشه دستهای او به نظرشمازیبابرسه،به نظرم اینوپیداکن واصلاحش کن....یه دلیل دیگه هم میتونه درایجادیاتشدیداین حس موثربوده واون اینکه وقتی کارتوبلد بوده نگران این شدی جاتو نگیره یه کوچولو بهش باج عاطفی دادی(دراین صورت ریشه ش ترسه)،حالاداره کنترل اوضاع سخت میشه؛اگه اینطورباشه مطمئن باش بایه حرکت ضربتی زیرابتو میزنه وجاتومیگیره گول اون شوخی وخنده هارونخور،خودت توی فضای اداری هستی نیاز نداری بیشترتوضیح بدهم...به نظرم فراموش نکن اومدی سرکار(ابزار)که زندگی بهتری باشوهرت(هدف) داشته باشی نباید تحت الشعاع محیط کارقرارگرفت...خستگی ۸ساعت کارواینکه تنها خانم اونجا هستی میتونه فشارمضاعفی به ذهن وبرهم زدن تمرکز و تاثیربراون حس داشته باشه، میتونی یه مدت مرخصی بگیری یه مسافرت باشوهرت بری اگه این سه ماه مداوم کارکردی...شوخی وخنده های او با یه همکارخانم نشونه یه آدم پاک نیست یا حداقل خلاف مشی یه انسان پاکه...درنهایت ماهرچقدر علم در زمینه های مختلف داشته باشیم وقتی به امورمقدس وارزشها میرسیم دستامون دربرابرش خالیه یاد"فاطمه زهرا(س)و حضرت مریم(س)"میتونه آب پاکی براین حسهای کاذب باشه واجازه نده گم بشویم.______شایدبعضی صحبتهای این لینک موثرباشد؛http://www.hamdardi.net/thread-13874.html

  6. کاربر روبرو از پست مفید ammin تشکرکرده است .

    گل آرا (یکشنبه 06 مرداد 92)

  7. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 آبان 93 [ 06:33]
    تاریخ عضویت
    1390-10-21
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    3,214
    سطح
    35
    Points: 3,214, Level: 35
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    422

    تشکرشده 448 در 154 پست

    Rep Power
    34
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها

    کسانی که به تالار گفتگوی همدردی می آن
    برای گفتگو می آن
    و برای همدردی

    معمولا بیشتر تحت فشار احساسی هستند که مراجعه می کنند
    دوست دارند با کسی در مورد مشکلشون صحبت کنند
    فکر می کنند موردشون خاصه و با همه موارد قبلی که دیدند و شنیدند فرق داره




    شیدای عزیز با این حرفت کاملا موافقم. گاهی شاید مراجع در پس ذهنش بهتر از هر کسی میدونه که راه چیه و چاه چیه. شاید حتی خودشم جواب سوالاتی رو که میپرسه خوب میدونه. به نظر من سطح این سایت در مقایسه با سایت های مشابه خیلی بالاتره. غالب پست هایی که از افراد مختلف زده میشه پر از مفهوم و حرف حسابه.اکثر افرادی که میان اینجا و مینویسن تحصیل کرده اند. بعضی ها حتی دانشجوی دکترانن. بعضی ها توی بهترین دانشگاه های ایران یا دنیا درس خوندن و یا دارن میخونن. بنابراین اون قدر قدرت تجریه و تحلیل ذهنشون قوی هست که میتونن مشکلشونو ریشه یابی کنن و خودشون راه درست رو بیرون بکشن. ولی گاهی انجام این کار درست سخته. یکی رو میخوان که بهشون قوت قلب بده، بهشون امید بده ،دلگرمی بده. واسه آدمایی که توی زندگیشون مشکل دارن پنجاه درصد مسیر نجات انتخاب راه درسته و پنجاه درصد داشتن توان و ظرفیت روحی برای طی کردن اون راه درست. حتی به نظر من پیدا کردن راه درست از طی کردن اون آسون تره. توی مسیر به انجام رسوندن اون راه درسته که آدم هزاران بار از پا میافته و زمین میخوره و مستاصل میشه. اون موقعه ست که نیاز داره فقط با یکی از احساسش بگه. برای یکی فقط تعریف کنه که چقدر داره رنج میکشه. جالبه که اکثریت قریب به اتفاق مراجعین هم آخر سر کار خودشونو میکنن! ولی باز میان و تاپیک باز میکنن تا از احساساتشونو افکارشون بنویسن. ممنون مدیر همدردی که این امکان رو برای هزاران آدم ناشناس فراهم کردین که تو اوج فشارها و تنگناهای احساسی و عاطفی زندگیشون بیان اینجا و آروم بشن.اجازه بدید ما فقط گاهی بیایم اینجا و بنویسیم، داد و هوار کنیم ، آه و ناله کنیم، گریه کنیم، ولی بنویسیم. این سایت یه مامن امنه واسه همه اونایی که نیاز به همدردی دارند ولی نمیخوان خانواده هاشونو نگران کنند یا غرور خودشونو جلوی آدمای واقعی زندگیشون بشکنن یا نگران لو رفتن اسرار زندگیشون بین آشنایانشون باشن . اینجا علاوه بر سایت مشاوره یه پناهگاه عاطفیه واسه همه ما. اینو از ما نگیرین. بذارین گاهی بیایم اینجا و فقط گریه کنیم و فقط دلداری و امید بگیریم. حرفایی رو که مدت هاست رو دلمون جمع شده و نخواستیم یا نتونستیم به کسی توی دنیای واقعیت بگیم، اینجا بگیم. از احساسمون حرف بزنیم با اونایی که همدرد ما هستن یا یه روزی حال امروز مارو داشتن. این خودش کلیه واسه ما، این خودش کلی با ارزش و موثره واسه مراجعی که داره نفس نفس زنان از سربالایی زندگیش بالا میره. مرسی مدیر همدردی. مرسی. (ارغوان، میبخشی اگه پست غیر مرتبط گذاشتم توی تاپیکت)
    ویرایش توسط عسل. : یکشنبه 06 مرداد 92 در ساعت 08:48

  8. کاربر روبرو از پست مفید عسل. تشکرکرده است .

    شیدا. (یکشنبه 06 مرداد 92)

  9. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 آبان 94 [ 14:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-03
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    2,416
    سطح
    29
    Points: 2,416, Level: 29
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 89 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و تشکر از همه دوستان
    مثل اینکه دوستان منظور بنده رو درست متوجه نشدن من 1درصد هم به رابطه یا ازدواج یا.... با ایشون فکر نمیکنم یعنی شاید گاهی تو خیالم فکر کنم که مثلا 6سال پیش بود و من ایشون رو میدیدم و.... ولی الان هر دو متاهلیم و از خانواده های آبرومند من شخصا آدمی نیستم که بخاطر یه حس زندگی خودم و ایشون رو بهم بریزم ایشون هم آدمی نیستن که بخوان به این چیزا فکر کنن من فقط یه احساسی به ایشون دارم و بخاطرش عذاب وجدان هم دارم چون میدونم حتی فکرش هم خیانته میدونم اگه شوهرمم این کارو بکنه نمیبخشمش فقط درمونده ام که چطور این حس رو از بین ببرم من نمیتونم با ایشون اصلا حرف نزنم چون 8ساعت یه جا مار میکنیم هرچند من تو اتاقم تنهام و ازون دخترهایی نیستم که به بهونه های الکی مدام برم با ایشون حرف زنم چون بسیاااااااااااااااررررررر مغرورم ولی بواسطه کارم حرف میزنم اون شب افطاری هم اولین بار بود که من با ایشون حرف و شوخی داشتم.
    نظر بعضی از دوستان درسته شوخ طبعیه ایشون باعث جذابیتشون برای من شده و همینطور چهره شون این به خاطر اینه که شوهر من اصلا آدم بامزه و شوخ طبعی نیست برعکس من عاشق مردهای شوخ طبع بودم مثلا برادر خودم وقتی 1ساعت باهاش باشی از خنده روده بر میشی یا خواهرم و من عادت کردم به این خنده و خوشگذرونی ولی از وقتی ازدواج کردم یه بار نشده از دست شوهرم بخندم خیلی معمولی و خسته کننده س گاهی فکر میکنم با ایشون اصلا بمن خوش نمیگذره همه چیز تکراری و خسته کننده س و دارم افسرده میشم. دیگه اینکه اصلا اهل تعریف و تمجید کادو و گل خریدن و.... تمام چیزهایی که خانمها بهش علاقه دارن نیست من خیلی با این قضیه کنار اومدم و هیچی ازش نخواستم سوم اینکه رابطه جنسیمون خیلی کمه البته الان عقدیم ولی به هر حال محرمیم و من نیاز دارم ولی الان 1ماهه به بهونه ماه رمضون به من دست نزده (معذرت میخوام که اینا رو گفتم فکر کردم لازمه) با وجود همه اینا من شوهرم رو دوست دارم و عاشق ایشون نیستم چون میدونم ایشون هم به قول دوستان شاید تو زندگی ایده آل نباشن من فقط یه احساس خوشایند به ایشون دارم که میخوام از بین ببرمش

  10. کاربر روبرو از پست مفید ارغوان62 تشکرکرده است .

    arash_omidi86 (یکشنبه 06 مرداد 92)

  11. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 آبان 93 [ 06:33]
    تاریخ عضویت
    1390-10-21
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    3,214
    سطح
    35
    Points: 3,214, Level: 35
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    422

    تشکرشده 448 در 154 پست

    Rep Power
    34
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ارغوان62 نمایش پست ها
    من فقط یه احساس خوشایند به ایشون دارم که میخوام از بین ببرمش
    تنها و تنها و تنها راه حلش قطع ارتباط کامل و دائمه. تا وقتی که روزی 8 ساعت این آقا رو ببینی هرگز نخواهی تونست بر احساست غلبه کنی و کاری رو که عقلت میگه انجام بدی . من فقط یک راه به ذهنم میرسه اونم اینه که دیگه این آقا رو حتی روزی یک دقیقه هم نبینی. قطع ارتباط کامل. ارتباط در حد صفر!!!! انگار هیچ وقت در تمام عمرت نه این آقا رو دیدی نه دیگه خواهی دید. حتی اگه شده استفا بدی و کارتو رها کنی. نه اینکه فقط پستت و اتاقتو عوض کنی.شماره موبایل، آدرس ایمیل، هر چی داری دیلیت کن بریز دور. غزل جان این جور بازیای احساسی واسه آدم متاهل خیلی خطرناکن. وارد این بازی ها نشو! هیچ وقت. به هیچ قیمتی. به هیچ دلیلی. تحت هیچ شرایطی. بدجوری آسیب میبینی. نارضایتی هات با همسرت یه داستان دیگه ست. هیچ ربطی به این داستان نداره و هیچ توجیهی هم حتی در حد همون احساس خوشایند نداره. خیلی خانوما هستن که زندگی هاشون افتضاحه، مشکلات زندگی زناشوییشون واقعا لاینحله، ولی اصلا توجیهی حتی واسه یه لحظه در حد یه احساس خوشایند نسبت به یه مرد دیگه نمیبینن در خودشون. در ضمن اینم بگم اگه احساس خوشایند یه این آقا داری صد درصد تا حالا فهمیده! با وجود اینکه فکر میکنی خیلی مغروری. حسه دیگه ، انرژیه، منتقل میشه. همون طور اگه مردی به تو احساس خوشایند داشته باشه کاملا حسشو دریافت میکنی جتی اگه هیچ نگاه یا رفتار خاصی نداشته باشه و فقط از کنارت رد شه. فکر میکنم این بیشتر غرورتو خورد میکنه اگه اون آقا فکر کنه با وجود اینکه متاهلی اما ایشون جذاب تر از شوهر خودته واست و احتمالا بدت نمیومد اگه این آقا به جای شوهر فعلیت همسرت بود . اون همه اینارو میفهمه و حس میکنه. و این بیشتر غرورتو جلوش خورد میکنه.

  12. #17
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,968
    امتیاز
    33,342
    سطح
    100
    Points: 33,342, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,392

    تشکرشده 6,370 در 1,793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ارغوان توی اولین پستت گفتی که هیچ مشکلی باشوهرت نداری جزیه اختلاف فرهنگی جزئی.منم توی پست اولم بهت گفتم "علی الرغم ادعای خودت در روابط عاطفی یاجنسیت باشوهرت احتمالا مشکل داری"چون مفروضات روانشناسی به این راحتی نقض نمیشن حتی اگه کسی اطلاعات کامل ندهد.باز توی پست دوم(پست۱۳)سطوراولیه رو نگاه کن بهت گفتم یه جایی باشوهرت یه کم ایراد وجود داره(بدون اینکه خودت چیزی گفته باشی)وقتی اولین سطوراون پست اونه یعنی بالاترین احتمال باوزن بیشتر در تولیداین حس درشماست.چندتا احتمال کمکی دیگه هم هست که من بهت گفتم خستگی ۸ساعت کارتمرکزتو کم میکنه یعنی مغزت به افدرین های شادی بخش نیازپیدامیکنه وشوخی های محل کار چقد موثره.نیازبه استراحت بیشتریامرخصی ومسافرت باشوهرت یه تسکین موقته که کمکت میکنه این حس ازبین برود.الان"مقایسه این شخص باشوهرت مطلقا اشتباست"شباهت سازی این شخص باخودت که مثل هم هستیدومعنادادن به شباهتهای ساختگی(ای کاش ۶سال پیش...)کاملااشتباست اینهارو ذهن خودت میسازه...ازلابلای پستهات این قابل درکه که به راحتی میتونی روابطت باشوهرت رو رضایت بخش کنید،چراخودت اقدام به خریدن گل واسش نمیکنی؟رفتارهای تکراری باشوهرت رو تغییربده تا نتایج جدیدومتفاوت بگیری. انواع نکته های ارتباطی رضایت بخش زن وشوهر توی این تالارهست میتونی بسته به نیازت مطالعه کنی این یه نمونه:http://www.hamdardi.net/thread-15232.html تشخیص باخودت

  13. کاربر روبرو از پست مفید ammin تشکرکرده است .

    del (یکشنبه 06 مرداد 92)

  14. #18
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    .
    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها

    من هم متاهلم. آیا همسر من نمره اش 20 هست؟!
    آیا قشنگ ترین همسر دنیاست؟
    آیا با سواد ترین هست؟
    آیا با فهم ترین هست؟
    آیا مودب ترین هست؟
    آیا مسئول ترین هست؟
    مسلم هست همانطور که من 20 نیستم و بهترین ها نیستم. همسرم هم مثل من، مثل بقیه یک نمره ای دارد و عالیترین نیست.
    خب اگر این را بپذیریم که 20 نیست، مثلا نمره 15 دارد، یا 17، یا 19
    هر نمره ای داشته باشد حتما فرد دیگری هست که از او نمره بیشتری داشته باشد.
    همسر من هر چقدر هوش داشته باشد از او باهوشتر هم هست!
    همسر من هر چقدر مسئول باشد از او مسئول تر هم هست؟
    همسرم هر چه خوب باشد از او خوبتر هم هست؟
    همسرم هر چه با من سازگار باشد، از او سازگارت هم هست؟
    خب با این توضیحات، تکلیف من چیست؟!
    آیا پیشنهاد می دهید یه خانم نمره بالاتر پیدا کنم و برم دنبال او؟!!!!!!
    فرض کنید من این کار را کردم. خب همین مسئله در مورد این خانم دومی هم صادق هست. یعنی باز از او بهتر در دنیا هست.
    آیا پیشنهاد می دهید مجددا دنبال یک همسر دیگر بروم؟!!!!
    فرض کنید باز هم حرف شنوی از شما داشتم و این کار را کردم!!! خب باز هم از او بهتر در دنیا هست؟
    تا کجا؟!

    لذا من به شما نمی گویم که اصلا قیاس شما اشتباه هست. و هر کس مثل اثر انگشتش از دیگری متفاوت هست.
    بلکه به شما می گویم حتی اگر او شوهر شما بود، باز آقایی حتما می دیدید که در یک یا چند صفت از این آقا هم سر بود؟
    پس اینگونه فریب دل را خوردن، سر از تباهی در می آورد.
    .


    به هر حال اگر باز برای خود بهانه آوردید و خواستید برای او کاری کنید. ابتدا طلاق خود را بگیرید. این از آبرو ریزی ناشی از عاطفه ورزی بی مورد شما که به .... ختم می شود، بهتر هست.
    چون مثل دمینو، وقتی اولین حرکت انجام شد، تا نهایت آبرو ریزی اینجور کارها پیش می رود. ترس دوستان و مقابله کردن آنها با شما صرفا به خاطر اینکه از بیرون گود شما را می بینند که در حال سقوط هستید.
    همه این اعضاء شما را دوست دارند و هشدارهایشان را جدی بگیرید.





    خلاصه:
    اگر توانستی پرینتی از این تاپیک بگیری و به همسرت، والدینت ، خواهر و برادرانت و تمام اقوام و دوستانت بدهی، آن وقت برای ارتباطت را حفظ کن.
    خودت می بینی با اینکه با اسمی جعلی در فضایی مجازی که شما را نمی شناسند، مطلب نوشتی ، اما کسی به شما نمی گوید به همین راه و روش برو.
    شما هم حتما اینجا نیامده ای که کارهای قبلی ات را بکنی.
    آمدی که بگویی تا راهنمایی بگیری
    ما همه هم راهنمایی کردیم و متحد قطع رابطه ات را خواستیم.
    زندگی برای توست. هر کارش می خواهی بکن.
    ما حتی نمی بینیم که غصه ات را بخوریم
    ولی برایت دعا می کنیم در این ماه رمضان نجات یابی





  15. 4 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    del (یکشنبه 06 مرداد 92), hamrahi (یکشنبه 06 مرداد 92), نازنین آریایی (دوشنبه 07 مرداد 92), عسل. (یکشنبه 06 مرداد 92)

  16. #19
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 آذر 94 [ 06:20]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    461
    امتیاز
    5,041
    سطح
    45
    Points: 5,041, Level: 45
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 699 در 298 پست

    Rep Power
    59
    Array
    تو اولین پستی که گذاشتی، حرفهایی که تو پست 15 زدی رو نگفتی. واسه همین برداشت خیلی بد و چندش آوری کردیم. هرچند تمام این حرفهایی که تو پست 15 زدی هم توجیه کننده این رفتار و احساست نیست.
    شاید هر آدمی تو این شرایط قرار بگیره از این دست احساسات بیاد سراغش یا حداقل از ذهنش بگذره اما هرکسی به خودش اجازه نمیده که به این احساسات پروبال بده یا در حد یه مشکل مطرح کنه و کمک بخواد !
    اما شما جسارتش رو داشتی که مطرحش کنی. خب وقتی ریشه دلسردی به همسرت رو میدونی، راه درستش اینه که راه حلش رو پیدا کنی و بهش عمل کنی... راهی که شما انتخاب کردی، یکی از ویران کننده ترین راه هاست.
    سعی کن خودت یه سری رفتارها و کارهایی که دوست داری انجام بده رو یادش بدی. اگه تلاشت فایده نداشت، میتونی از یه مشاور کمک بگیری و همسرت رو به اون مشاور معرفی کنی...تا خیلی مهارت ها و واقعیات رو در مورد خانوم ها یاد بگیره و متوجه بشه.

  17. #20
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ارغوان62 نمایش پست ها

    فقط درمونده ام که چطور این حس رو از بین ببرم من نمیتونم با ایشون اصلا حرف نزنم چون 8ساعت یه جا مار میکنیم هرچند من تو اتاقم تنهام و ازون دخترهایی نیستم که به بهونه های الکی مدام برم با ایشون حرف زنم چون بسیاااااااااااااااررررررر مغرورم ولی بواسطه کارم حرف میزنم اون شب افطاری هم اولین بار بود که من با ایشون حرف و شوخی داشتم.


    رابطه غیر کاری تون را کاملا قطع کنید.
    توی جلسات کنار دستشون نشینید
    اگر نشستید کاغذبازی و پیغام پسغام نکنید. این که دیگه کار نیست که بگی مجبورم.

    اون شبی که از مراسم برمی گشتید، به همسرتون می گفتید دیروقته بیا دنبالم.
    حتی اگر همسرتون نمی تونست بیاد با آزانس برمی گشتید.

    نشستید در مسیر باد با موی خیس
    می گی چیکار کنم سرما نخورم؟

  18. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    shabe niloofari (یکشنبه 06 مرداد 92)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. من برگشتم و یه کار خلاف قوانین تالار کردم.چیکار کنم؟؟
    توسط Somebody20 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: جمعه 16 خرداد 93, 18:23
  2. نمی دونم دوسش دارم یانه!؟؟ و البته اونم منو دوست داره!؟؟
    توسط ramin_ad در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: سه شنبه 22 بهمن 92, 00:16
  3. رفتارهاي كلي من در برابر خانواده ي شوهرم چه جوري باشه؟؟
    توسط مريم.م در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 مهر 90, 00:51
  4. آیا به یه خاین حق میدین؟؟
    توسط sogand در انجمن تعدد زوجات، چند همسری، صیغه موقت
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: چهارشنبه 16 شهریور 90, 23:01
  5. چکار کنم شوهرم یار و همراهم بشه؟؟
    توسط مهسان-م در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: شنبه 10 مهر 89, 21:22

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.