موضوع: رابطه نامشروع

نوشته اصلی توسط بی وفا

این دنیا محل رقابته پسر خوب

همه ی ادما نباید خوب باشن که عزیز
خدا عقل داده یکی ازش درست استفاده میکنه یکی هم نه از گردن به بالا خلاصه همه قرار نیست تو این دنیا خوب زندگی کنن و خوب باشند ناخالصی هم توشون هست که این جور ادما جزء ناخالصی محسوب میشن

اما حرفتو قبول دارم که میگی طرف با 100 نفر بوده دنبال یه دختر خوب میگرده ولی بهت بگم بلاخره چوب کاراشو میخوره عزیز مثل همون رفیقم. از زنش نخورد از جای دیگه می خوره مطمئن باش

اما قبول ندارم میگی الان همه رفتن تو این راه یعنی چی الان یه بی احترامی به من و امثال تو که تو این تالار هستن که کم هم نیستن.یعنی ما مشکل داشتیم نرفتیم سمت این جور مسائل.؟

من خودمو مثل خودت نگه داشتم رفیقامم همه مثل رفیقات بودن اما مهم اونه که خودت با اونا یکی نشی الان بیشتر دخترایی که میان تو این تالار در مورد مشکلات ازدواجشون اعم از بی خواستگاری و اینا بحث میکنن که امیدوارم دیدی بر تاپیک هاشون داشته باشی اینا هیچ کدومشون با پسر نبودن و خواستگار ندارن چرا چون سن ازدواج رفته بالا مشکلات کاری و اجتماعی باعث شده که جوونی مثل شما قدم برای ازدواج نزاره. ما نباید قضاوت بیجا کنیم منم نه کارشناسم نه حرفه ام در این هستش نظر شخصیم و با 26 سال زندگی در اجتماع برات عرض می کنم

دوستانت فقط برای کلاس گذاشتن که خودتم گفتی میان از این حرفا می زنن که تو فکر کنی اونا یا چقدر دختر باز ناهری هیتن یا بزرگ جامعه ولی یادت باشه بزرگ اونیه که عقلش کار کنه خودت بگو اونا عقلشون کار میکنه؟

مطمئنا نه چون اگه کار میکرد دنبال زندگیشون بودن الانه میری خیابون پسر همسن بچمه دوم ابتدایی میگه دختر دختر تو بعد میگی 24 ساله ها مشکل از بالاست پسر خوب مهم اینه که تو پاک زندگی کنی و تن به این دوستی ها ندی و به همین پاک زندگی کردنت افتخار کنی و برای ازدواج هم به دنبال کسی برو که مثل خودت باشه تا بعد از زندگیتون دچار خیال پردازی نشی که زن من می تونه با کی بوده باشه و از این حرفا این فکر ها خیلی بده خیلی عصبی میکنه ادمو


اما اون چیزی که مهمه اینه که افکارت عوض بشه بعدش فشار جنسی چی بگم نمی شه دریغ کرد نمیشه پنهانش کرد یا باید خودتو خالی کنی که خودت هم بهتر میدونی از عوارضش یا اینکه تحمل که سخته و ولی چاره نیست تا وقتی که ازدواج نکردی و بعدیش ازدواج که اونم میگی موقعیت و پول و اینا .....

ولی دوستانه بهت می گم ول کن ذهنتو از این حرفا که دختر خوب نیست یا کم شده با اطمینان خاطر توکل کن به خدا اون کسی که با افکار عقیده خودت داره زندگی میکنه که کم هم نیستن تو راه سرنوشت قرار بده و بهترین ارزو هارو باهاش به ارمغان برسونی

در ضمن اگر یه موقعاتی که اون دوستات و پسر عمه ات اومدن و در مورد دختر و دوستی هاشون گفتن شما جدی نگیر اینا برای کلاس گذاشتنه و تنها کاری هم که انجام بده کلتو تکون بده و حرفاشونو تایید کن بزار حال کنن

بله واقعا حرفاتون رو تایید میکنم الا بعضی موارد و در مورد اینکه گفتم همه رفتن سمت این مسیر عذر میخام منظور بدی نداشتم از رو عصبانیت بود که کاش جامعه ای سالم تر داشتیم و واقعا همه اطراف بنده اینجوره یعنی من شاید تصور میکنم یا می بینم با چشم شایدم حس میکنم که هم سن های طرفم به فکر اینن
به این هم اعتقاد داشتم و دارم
یک . اینکه هر چه خوب فکر کنی یا راه درست طی کنی یا دیدت رو به زندگی عوض کنی یا یعنی خوب باشی و خوب فکر کنی مسلما خوب ها در دیدت خواهند بود
مثلا طرفای ما اکثر جونا شب افطار به بعد جمع میشن و کنار فروشگاه کوچیکی صحبت میکنن با صدای نه زیاد بلند که با اینجور مخالفم که باعث آزار همسایه ها و من میشه
یعنی سر ظهری یه ماشین با صدای ضبط بلند از کنار ساختمان ما رد میشه که این اسمش نفهمی و مردم آزادی ( مشکل این به جوون ربط نداره به نظر من جوونی که نمی دونه خودشو چطوری خالی کنه میره سیستم میبنده به ماشین صدا رو میده بالا و خود نمایی می کنه یا خودشو به این صورت خالی میکنه غلطه غلط ....)

اینکه بدی کنی بد می بینی و از هر دستی بگیری از اون یکی دست ‍pas میدی

تا جایی که شنیدم میگن با جنس مخالف رابطه دوستی داشته باش تا بعدا در ازدواج جنس مخالف رو بهتر بتونی بشناسی و بهتر بتونی باهاش حرف بزنی و بدونی چی باید بگی و چی نباید بگی و طرز حرف زدن رو بلد باشی ! با این که مخالف نیستین!؟
ولی از بعضی جوان ها سوال میکنم مگه میشه با یه دختر دوستی سالم داشت ؟ که توش رابطه ای بد نباشه ؟ خودم جواب می دم بله میشه ولی تا چه حدی ؟ اصلا یکی از فامیلای دختر من میگه با دختر دوست میشه که مثلا اگه تفاهم داشتین و به هم خوردین با هم ازدواج کنین وگرنه دوستی غیر از این چی می تونه باشه و چه هدفایی می تونید داشته باشید؟
مگر اینکه نیازهایی رو بشه با هم برطرف کرد حالا اومدیم نیاز های غیر جنسی رو با جنس مخالف ارضا کردیم ( مثلا بودن باهاش به چه صورته چجوری برخورد کنیم حرف بزنیم ببینیم لمس کنیم و احساس کنیم ( البته فکر بد نکنید :دی ) و مسایل دیگه که یادم نیست ... اومدیم و همه اینا رو در درونمام ارضا کردیم بعدش چی ......
اینجاست که انحرافی بوجود میاد یا وارد رفع نیاز جنسی میشه شد یا اینکه خوب باشیم و خود باشیم و به همین صورت ‍راهمون رو ادامه بدیم بی رابطه جنسی ....

چرا واقعا pesar خوب رو مثلا توی طایفه و خانواده بیشتر دوس دارم اینکه از همه لحاظ خوبه اخلاق و رفتار و منطقش اگه هم خوش قیافه و خوش tip باشه که جای خود دارد

حرفام تموم نشد خودم تموم شدم
فعلا تا بعد ....

برادر عزیز به نظر من دوستی با جنس مخالف به بهانه شناخت نه تنها کمکی بهتون نمی کنه.بلکه گمراهتون هم می کنه!
چرا که اولا در عمق کم این دوستی ها دختر خانم خود واقعیشون را نشان نمی دهند.در ثانی در عمق زیاد احتمال به دام افتادن در دام شیطان و وسوسه داشتن رابطه( همونی که ازش می ترسیدی و براش تاپیک زدی!!!) بسیار زیاد می شود!!!!
من بهتون برای شناخت جنس مخالف پیشنهاد مطالعه می دم:
کتاب رازهایی در مورد زنان
کتاب اختلافات روانشناختی بین زن و مرد (دکتر مجد)
کتاب ازدواج بدون شکست(ترجمه دکتر علی صاحبی)....این کتاب در انتخابت هم بهت کمک می کنه و هم بهت راه صحیح برخورد همسران با یکدیگر و اینکه چه کار کنند که عشق اولیه کمرنگ نشه؛ را نشون می ده.
برادر عزیز هر چیزی راهی دارد در غیر این صورت از چاله در آمدن و در چاه افتادن است!

نوشته اصلی توسط bb12

بله واقعا حرفاتون رو تایید میکنم الا بعضی موارد و در مورد اینکه گفتم همه رفتن سمت این مسیر عذر میخام منظور بدی نداشتم از رو عصبانیت بود که کاش جامعه ای سالم تر داشتیم و واقعا همه اطراف بنده اینجوره یعنی من شاید تصور میکنم یا می بینم با چشم شایدم حس میکنم که هم سن های طرفم به فکر اینن
به این هم اعتقاد داشتم و دارم
یک . اینکه هر چه خوب فکر کنی یا راه درست طی کنی یا دیدت رو به زندگی عوض کنی یا یعنی خوب باشی و خوب فکر کنی مسلما خوب ها در دیدت خواهند بود
مثلا طرفای ما اکثر جونا شب افطار به بعد جمع میشن و کنار فروشگاه کوچیکی صحبت میکنن با صدای نه زیاد بلند که با اینجور مخالفم که باعث آزار همسایه ها و من میشه
یعنی سر ظهری یه ماشین با صدای ضبط بلند از کنار ساختمان ما رد میشه که این اسمش نفهمی و مردم آزادی ( مشکل این به جوون ربط نداره به نظر من جوونی که نمی دونه خودشو چطوری خالی کنه میره سیستم میبنده به ماشین صدا رو میده بالا و خود نمایی می کنه یا خودشو به این صورت خالی میکنه غلطه غلط ....)

اینکه بدی کنی بد می بینی و از هر دستی بگیری از اون یکی دست ‍pas میدی

تا جایی که شنیدم میگن با جنس مخالف رابطه دوستی داشته باش تا بعدا در ازدواج جنس مخالف رو بهتر بتونی بشناسی و بهتر بتونی باهاش حرف بزنی و بدونی چی باید بگی و چی نباید بگی و طرز حرف زدن رو بلد باشی ! با این که مخالف نیستین!؟
ولی از بعضی جوان ها سوال میکنم مگه میشه با یه دختر دوستی سالم داشت ؟ که توش رابطه ای بد نباشه ؟ خودم جواب می دم بله میشه ولی تا چه حدی ؟ اصلا یکی از فامیلای دختر من میگه با دختر دوست میشه که مثلا اگه تفاهم داشتین و به هم خوردین با هم ازدواج کنین وگرنه دوستی غیر از این چی می تونه باشه و چه هدفایی می تونید داشته باشید؟
مگر اینکه نیازهایی رو بشه با هم برطرف کرد حالا اومدیم نیاز های غیر جنسی رو با جنس مخالف ارضا کردیم ( مثلا بودن باهاش به چه صورته چجوری برخورد کنیم حرف بزنیم ببینیم لمس کنیم و احساس کنیم ( البته فکر بد نکنید :دی ) و مسایل دیگه که یادم نیست ... اومدیم و همه اینا رو در درونمام ارضا کردیم بعدش چی ......
اینجاست که انحرافی بوجود میاد یا وارد رفع نیاز جنسی میشه شد یا اینکه خوب باشیم و خود باشیم و به همین صورت ‍راهمون رو ادامه بدیم بی رابطه جنسی ....

چرا واقعا pesar خوب رو مثلا توی طایفه و خانواده بیشتر دوس دارم اینکه از همه لحاظ خوبه اخلاق و رفتار و منطقش اگه هم خوش قیافه و خوش tip باشه که جای خود دارد

حرفام تموم نشد خودم تموم شدم
فعلا تا بعد ....

سلام به مرد بزرگ 24 ساله

افرین حالا شدی یه مرد خوب تا بتونیم بیشتر با هم حرف بزنیم

من با یک جای حرفت واقعا مشکل دارم اونجایی که گفتی ای کاش جامعه ای سالم تر داشتیم درسته که جامعه ی ما به اعتیاد و دوستی های زود گذر و فقر و تن فروشی دچار شده ولی اونقدر خراب نشده که اون جوری ارزو می کنی این ها جزء همون ناخالصی ها محسوب میشن که برات گفتم ولی نمی شه همه چی رو به چشم انسان ناپاک دید من باز هم حرفم رو برات تکرار می کنم که این زندگی ما جدای این که ازمایش هستش که همه ی ما رد میشیم از این ازمایش و تقدیر الهی با این کارایی که انجام میدیم محل رقابت هستش یعنی اینکه خدا به یکی ازادی هایی میده یا خانواده به ادمی ازادی میده یکی ممکنه ازش درست مصرف کنه یکی هم نه ممکنه افراط کنه دختر و پسر هم نداریم مثلا خود من ادمی بودم که ببخش پدرم کسی بود که از کوچیکی بهم ازادی میداد هر نوع ازادی که فکر میکردی من می تونستم تا 4 صبح هم بیرون باشم کسی بهم حرف نمی زد تو خانواده ولی من بودم که جوری تربیت شده بودم که از این ازادی سوء استفاده نکنم من بودم که تو فکر این جور مسائل نبودم نه اینکه ادم تفلونی بوده باشم همه جا اخم کنم با دخترا حرف نزنما با دختر حرفمو میزدم شوخیمو میکردم دوست بودم ولی یه دوست خوب نه عاشقی و اینا چون منی خواستم فقط عاشق یکی بشم که براش سنگ تموم بزارم. این دوستی های با دختر نمونه کوچکی از این ازادی هستش اون چیز که امروزه به چشم میاد همون خوب بودن طرفه الان خانواده دختر یکی از شرایطشون برای ازدواج علاوه بر این که اقا باید خرج دخترشونو بده که حق مسلم اون خانوم هستش خوب بودن اقا پسره پس شما الان یک برگ برنده داری پیش خودت که پاکی رو پیش زمینه خودت میدونی ولی پسر عمه شما خیر باز هم ببخش رک میگم

اما در مرد یکی از حرفات:

تا جایی که شنیدم میگن با جنس مخالف رابطه دوستی داشته باش تا بعدا در ازدواج جنس مخالف رو بهتر بتونی بشناسی و بهتر بتونی باهاش حرف بزنی و بدونی چی باید بگی و چی نباید بگی و طرز حرف زدن رو بلد باشی ! با این که مخالف نیستین!؟


من مخالفم این حرفارو مطمئنا همون دوست های شما باید زده باشندد اگر اشتباه نکرده باشم

اصلا هیچ ربطی نداره چون اشنایی قبل ازدواج یک مسئله هست و ازدواج با خانومی که نقش شریک زندگیتو داره یه مسئله دیگه ای هست و مشکلات خودشو داره اصلا قابل مقایسه نیست مثلا شما تو شرکت خودتی و زیر دستات بیشتری هاشون دختر هستن و خانوم شما بیاد بگه که تموم شماره های این خانوم های مجرد رو پاک کن از تو گوشیت(فرضی عرض کردم ممکنه مشکلات دیگری پیش بیادا) تو جرئت داری رو حرف زنت حرف بزنی؟؟؟
زن نگرفتی تا به مشکلاتش پی ببری عزیزم

پس نتیجه گرفتیم که نه ربطی نداره که الان من دوست دختر دارم خیلی حراف هستم و به راحتی می تونم با خانومم کنار بیام یا مسائلی از این قبیل

(قشنگ حرف زدن خوبه اما سنجیده حرف زدن درسته)



اینجاست که انحرافی بوجود میاد یا وارد رفع نیاز جنسی میشه شد یا اینکه خوب باشیم و خود باشیم و به همین صورت ‍راهمون رو ادامه بدیم بی رابطه جنسی ....


دختر خوب تن به دوستی های قبل ازدواج در صورتی که توش روابط جنسی برقرار بشه نخواهد داد
(فکر نکن که من چون تو این کارا نبودم دارم از خودم دفاع می کنم نــــــــه عزیزم واقعا دختر خوب تو فکر این کارا نیست)


باز هم بهت پیش نهاد می کنم که خودتو درگیر این جور افکار نکنی منم در اون دوران پیش خودم تصوراتی داشتم و فکر میکردم دختر خوب وجود نداره و اصلا پیدا نمی شه و من می ترسیدم که زن من در دوران مجردی با چند نفر بوده باشه و رابطه داشته باشه بعد ها فهمیدم که چه خرافاتی بود و چه ذهنیتی بود
خودتم بعد ها به این افکارت می خندی عزیزم مطمئن باش

سعی کن با افراد خوب رابطه داشته باشی مخصوصا دوستانت و اگر هم با اون دوستانی که به قول معروف امروزی هستن میگردی سعی کن با ذهنیت اونها درگیر نشی و از کاراشون پیروی نکنی 5 سال دیگه می فهمن که چیکار میکنن و اون زمان هم دیر شده

پاک زندگی کن و ازش هم لذت ببر تا پاکی نصیبت بشه

سلام به مرد بزرگ 24 ساله

افرین حالا شدی یه مرد خوب تا بتونیم بیشتر با هم حرف بزنیم

من با یک جای حرفت واقعا مشکل دارم اونجایی که گفتی ای کاش جامعه ای سالم تر داشتیم درسته که جامعه ی ما به اعتیاد و دوستی های زود گذر و فقر و تن فروشی دچار شده ولی اونقدر خراب نشده که اون جوری ارزو می کنی این ها جزء همون ناخالصی ها محسوب میشن که برات گفتم ولی نمی شه همه چی رو به چشم انسان ناپاک دید من باز هم حرفم رو برات تکرار می کنم که این زندگی ما جدای این که ازمایش هستش که همه ی ما رد میشیم از این ازمایش و تقدیر الهی با این کارایی که انجام میدیم محل رقابت هستش یعنی اینکه خدا به یکی ازادی هایی میده یا خانواده به ادمی ازادی میده یکی ممکنه ازش درست مصرف کنه یکی هم نه ممکنه افراط کنه دختر و پسر هم نداریم مثلا خود من ادمی بودم که ببخش پدرم کسی بود که از کوچیکی بهم ازادی میداد هر نوع ازادی که فکر میکردی من می تونستم تا 4 صبح هم بیرون باشم کسی بهم حرف نمی زد تو خانواده ولی من بودم که جوری تربیت شده بودم که از این ازادی سوء استفاده نکنم من بودم که تو فکر این جور مسائل نبودم نه اینکه ادم تفلونی بوده باشم همه جا اخم کنم با دخترا حرف نزنما با دختر حرفمو میزدم شوخیمو میکردم دوست بودم ولی یه دوست خوب نه عاشقی و اینا چون منی خواستم فقط عاشق یکی بشم که براش سنگ تموم بزارم. این دوستی های با دختر نمونه کوچکی از این ازادی هستش اون چیز که امروزه به چشم میاد همون خوب بودن طرفه الان خانواده دختر یکی از شرایطشون برای ازدواج علاوه بر این که اقا باید خرج دخترشونو بده که حق مسلم اون خانوم هستش خوب بودن اقا پسره پس شما الان یک برگ برنده داری پیش خودت که پاکی رو پیش زمینه خودت میدونی ولی پسر عمه شما خیر باز هم ببخش رک میگم

سلام بزرگوار
والا در مورد این حرفات بله خوب بدی من در اینه که نمی تونم نیمه por لیوان رو ببینم و همش نیمه خالی رو می بینم یعنی با اونایی که خوبن کاری ندارم و با بدها کار دارم و حرفم واسه اوناس و متاسفانه جمع می زنم و میگم کاش جامعه سالم داشتیم و ....
مثل این می مونه که یک باغچه داشته باشی و توی یک درخت چند تا میوه که کرم داره ‍payda می کنی و کل باغچه رو جمع می زنی و میگی این باغچه مثلا امسال هم چندتا میوه ناسالم داشت این یه خصلت خیلی بد بنده هست که باید درستش کنم
اینکه خدا بهمون آزادی می ده خانواده هم میده بله خوب توی محیطی بزرگ شده ام که تا حالا غروب که شد نمی تونم بیرون بدون خانواده ام بمونم یک جور حس تنهایی و دل تنگی به آدم دست می ده اول اینکه به کانون گرم خانواده ترجیح میدم شایدم بودن در منزلی که خود در آن زندگی می کنم به آدم آرامش میده

اما در مرد یکی از حرفات:

تا جایی که شنیدم میگن با جنس مخالف رابطه دوستی داشته باش تا بعدا در ازدواج جنس مخالف رو بهتر بتونی بشناسی و بهتر بتونی باهاش حرف بزنی و بدونی چی باید بگی و چی نباید بگی و طرز حرف زدن رو بلد باشی ! با این که مخالف نیستین!؟


من مخالفم این حرفارو مطمئنا همون دوست های شما باید زده باشندد اگر اشتباه نکرده باشم

اصلا هیچ ربطی نداره چون اشنایی قبل ازدواج یک مسئله هست و ازدواج با خانومی که نقش شریک زندگیتو داره یه مسئله دیگه ای هست و مشکلات خودشو داره اصلا قابل مقایسه نیست مثلا شما تو شرکت خودتی و زیر دستات بیشتری هاشون دختر هستن و خانوم شما بیاد بگه که تموم شماره های این خانوم های مجرد رو پاک کن از تو گوشیت(فرضی عرض کردم ممکنه مشکلات دیگری پیش بیادا) تو جرئت داری رو حرف زنت حرف بزنی؟؟؟
زن نگرفتی تا به مشکلاتش پی ببری عزیزم

پس نتیجه گرفتیم که نه ربطی نداره که الان من دوست دختر دارم خیلی حراف هستم و به راحتی می تونم با خانومم کنار بیام یا مسائلی از این قبیل

(قشنگ حرف زدن خوبه اما سنجیده حرف زدن درسته)

منظور من از اون حرف اینکه که در ارتباط باشی با جنس مخالفت یعنی از حرف زدن چشم تو چشم شدن باهاش خجالت نکشی و البته هدف خاصی نداشته باشی با ارتباط باهاش الی شناخت جامعه ای که در آن زندگی میکنیم شناخت جنس مخالف خود که کی هستن چه خصلت هایی می تونن داشته باشن چه رفتار هایی در مواقعی دارند و و و و و از این جور مسایل که باعث شه وقتی با همسر آینده آشنا میشی بتونی و بدونی باهاش چطوری رفتار کنی
البته اینا شبهات و شنیده هایی هستن که در گوش من هستن و ورودی کامل رو نگرفته اند که وارد ذهن بنده شوند

عقیده خود خود بنده در این موضوع اینه که با یکی باشه و همیشه باشی همیشه هم همینطور بوده و ( هست این قسمت رو دعا می کنم که باشه همیشه)

دوس دارم سر به کارای بد نبرم که امید دارم که خدا قسمتی بد برام تدبیر نکرده باشه که همسر آینده ام هم مثل خودم خوب باشه ..
در کل هم عقیده ایم
ولی خوب امیدوارم سر به کاریی نبرم که بعدش pشیمونی بیاره برام امیدوارم ....

ممنونم بابت راهنمایی هایتان
خیلی کمکم کرد