سلام ازهمه ممنونم
حالم خوب نیست اصلاخوب نیست گله نبایدبکنم ونمی کنم دارم بیشتربه سمت طلاق میرم گاهی میگم اگه سهم من اززندگی این شد ولی حقم این نبودولی بازم میگم حق رومن تشخیص نمیدم حتماحقم بوده واینوفقط خدامیدونه گریه می کنم ولی مهم نیست چیزی که مهمه زندگی ادامه داره هرروزصبح ازخواب بیدارمیشم وفقط ازخدامی خوام بتونم تحمل کنم بهم کمک کنه فقط همین
می دونم که منم خیلی بی سیایت وخنگ بودم فکرم دنبال حاشیه بیشتربودتا اصل مشکلاتم ...الآنم که به اینجارسیدم تقصیرخودمه اصلانمی دونم چی بگم فکرم خرابه
همه راهنماییهاتون رومی خونم ازهمه همدردیاتونم ممنوم الان یکم ناامیدم یه حس بدی دارم
علاقه مندی ها (Bookmarks)