آقای faravahar عزیز
همونطور که گفتم من خیلیییی خوب شما رو درک میکنم اما بعید میدونم که شما بتونید منو درک کنید چون من چند قدم از شما جلوترم!!! البته که من اجازه نمیدم کسی توی تصمیمای من دخالت کنه اما مشکل اینه که پدر و مادر هر کسی نیستن! به هرحال من یه دخترم و نفر دومی بودم که باید خانوادمو راضی میکردم و خوشبختانه یا متاسفانه کار به اونجا نرسید...
دیدگاه آدما و شخصیتو ظرفیتشون متفاوته اما فکر میکنین چقدر میشه تحمل کرد؟؟ این سوالو از شما نمیپرسم از خانم lilmor میپرسم: چقد میشه تحمل کرد که هر روز بشنوی که روت عیب و ایراد میذارنو در موردت قضاوت میکنن و تو رو نمیخوان؟؟ چقد میشه تحمل کرد که از درو همسایه بشنوی فلانی اومد تحقیق و تو حرفاش نشون داده که راضی نیستو به اصرار پسرش اومده؟؟ یا از خانوادتو حتی محل زندگیت ایراد بگیرن؟؟؟ مطمئنا منم دلم نمیخواست نقش یه دختر شکست خورده ی عشقی رو بازی کنم که داره حسرت میخوره اما جدا از اینکه غرورم واقعا شکسته بود دیگه از ورود به خانواده ای که تا این حد منو نمیخوان وحشت میکردم!!
دوست عزیز، من این مسیرو رفتمو با اطمینان بهتون میگم اگه پدرو مادرتون نخوان امکان نداره موفق بشین. فقط به ازدواج فکر نکنین مشکلات بعدش خیلییییی بیشتره. زور و اصرار رو بذارین کنار و سیاستتون رو تغییر بدین. همه ی حرفاتونم درست اما بعید میدونم توی متقاعد کردن این نسل تاثیری داشته باشه! من واقعا آرزو میکنم مشکلتون حل بشه .
- - - Updated - - -
آقای faravahar عزیز
همونطور که گفتم من خیلیییی خوب شما رو درک میکنم اما بعید میدونم که شما بتونید منو درک کنید چون من چند قدم از شما جلوترم!!! البته که من اجازه نمیدم کسی توی تصمیمای من دخالت کنه اما مشکل اینه که پدر و مادر هر کسی نیستن! به هرحال من یه دخترم و نفر دومی بودم که باید خانوادمو راضی میکردم و خوشبختانه یا متاسفانه کار به اونجا نرسید...
دیدگاه آدما و شخصیتو ظرفیتشون متفاوته اما فکر میکنین چقدر میشه تحمل کرد؟؟ این سوالو از شما نمیپرسم از خانم lilmor میپرسم: چقد میشه تحمل کرد که هر روز بشنوی که روت عیب و ایراد میذارنو در موردت قضاوت میکنن و تو رو نمیخوان؟؟ چقد میشه تحمل کرد که از درو همسایه بشنوی فلانی اومد تحقیق و تو حرفاش نشون داده که راضی نیستو به اصرار پسرش اومده؟؟ یا از خانوادتو حتی محل زندگیت ایراد بگیرن؟؟؟ مطمئنا منم دلم نمیخواست نقش یه دختر شکست خورده ی عشقی رو بازی کنم که داره حسرت میخوره اما جدا از اینکه غرورم واقعا شکسته بود دیگه از ورود به خانواده ای که تا این حد منو نمیخوان وحشت میکردم!!
دوست عزیز، من این مسیرو رفتمو با اطمینان بهتون میگم اگه پدرو مادرتون نخوان امکان نداره موفق بشین. فقط به ازدواج فکر نکنین مشکلات بعدش خیلییییی بیشتره. زور و اصرار رو بذارین کنار و سیاستتون رو تغییر بدین. همه ی حرفاتونم درست اما بعید میدونم توی متقاعد کردن این نسل تاثیری داشته باشه! من واقعا آرزو میکنم مشکلتون حل بشه .
علاقه مندی ها (Bookmarks)