به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 30
  1. #11
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 مرداد 92 [ 13:58]
    تاریخ عضویت
    1388-5-24
    نوشته ها
    1,224
    امتیاز
    2,219
    سطح
    28
    Points: 2,219, Level: 28
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    7,577

    تشکرشده 8,600 در 1,498 پست

    Rep Power
    139
    Array
    خواهر من! بر فرض که ایشون معلولیت از نوع ژنتیکی داشته باشه، شما یک مشاوره ژنتیک که برید بهتون میگن که بچه شما احیانا چقدر شانس سالم بودن یا مشکل بودن خواهد داشت. اصلا به خیلی از زوجها به خصوص زوجهای فامیل توصیه میکنند که مشاوره ژنتیک قبل از ازدواج انجام بدهند. حتی اگر کسی در خانواده شان سابقه معلولیت نداشته باشد. ولی با این حال باز هم میبینی که علیرغم اینهمه خطراتی که ازدواجهای فامیلی داره، باز هم ازدواجهای فامیلی رواج داره. منتها قبلش برای این که خیالشان راحت بشوn مشاوره میروند.

    عزت و احترام برادرتون رو نگه دارید. گناه داره. خـــــیــــــــــلی سخته که توی یک خانواده خودت به حد کافی رنج و درد و مصیبت داشته باشی بعد دیگران به شکل مانع خوشبختیشون هم بهت نگاه کن.

    معمولا خواستگارها قبل از اینکه وارد منزل بشوند برای خواستگاری، از تعداد فرزندان و اوضاع و احوال سایر اعضای خانواده مثل چند تا برادر و خواهر ،‌شغل پدر و مادر، حدود سن و سال برادر و خواهر ها و پدر و مادر و وضع مالی و ... خبر کسب میکنند. چه شخص شما و چه افرادی که شما را معرفی میکنند در همین حد که اطلاعات عمومی و کلی در مورد اعضای خانواده را میدهند، اشاره ای هم به وضعیت این برادر شما بکنند مثلا بفرض: ما سه تا خواهر و برادریم که دو تامون در حد فلان درس خوندیم و سن و سالمون اینقدره اما برادر دیگری هم دارم که بدلیل معلولیت جسمی تا فلان حد درس خونده یا ازدواج نکرده یا فلان. و رد بشید از موضوع.

    از موضوع رد بشید و روی وضعیت خاص جسمی برادر توقف نکنید و توضیحات اضافه ای ندید و احساس شرم و ترس و ... نداشته باشید.

    اگر دیدید که ایشان توجهشون به این موضوع جلب شد و سوالاتی پرسیدند بهشون بگید که برادرتون چقدر برای شما و خانواده عزیز هستند، و تنها موردی که فکر میکنید لازم است از اون رفع نگرانی کنید همون بحث بچه دار شدن و ژنتیک است که خودتان هم علاقمند هستید که قبل از ازدواج مشاوره لازم رو انجام بدهید.

    اصلا چرا از همین قبل از ازدواج نمیری یک مشاوره ای انجام بدی که خیالت راحت باشه؟ که هی نخواهی برای این و اون قصه حسین کرد شبستری تعریف کنی؟

    بی دلی در همه احوال خدا با او بود
    او نمی دیدش و از دور خدایا میکرد

    ویرایش توسط فرشته مهربان : دوشنبه 10 تیر 92 در ساعت 01:23

  2. 8 کاربر از پست مفید بی دل تشکرکرده اند .

    meinoush (یکشنبه 09 تیر 92), roksana (یکشنبه 09 تیر 92), taraneh89 (یکشنبه 09 تیر 92), فرشته مهربان (یکشنبه 09 تیر 92), ویدا@ (یکشنبه 09 تیر 92), باران بهاری11 (یکشنبه 09 تیر 92), دختر مهربون (یکشنبه 09 تیر 92), شوکا (یکشنبه 09 تیر 92)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 فروردین 93 [ 10:20]
    تاریخ عضویت
    1392-4-08
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    602
    سطح
    12
    Points: 602, Level: 12
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 9 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط بی دل نمایش پست ها
    خیلی متاسفم که برادرتون به خاطر ازدواج شما باید اینقدر اذیت بشه! تحقیر بشه! و عذاب بکشه!
    خواهر من! بر فرض که ایشون معلولیت از نوع ژنتیکی داشته باشه، شما یک مشاوره ژنتیک که برید بهتون میگن که بچه شما احیانا چقدر شانس سالم بودن یا مشکل بودن خواهد داشت. اصلا به خیلی از زوجها به خصوص زوجهای فامیل توصیه میکنند که مشاوره ژنتیک قبل از ازدواج انجام بدهند. حتی اگر کسی در خانواده شان سابقه معلولیت نداشته باشد. ولی با این حال باز هم میبینی که علیرغم اینهمه خطراتی که ازدواجهای فامیلی داره، باز هم ازدواجهای فامیلی رواج داره. منتها قبلش برای این که خیالشان راحت بشوn مشاوره میروند.

    عزت و احترام برادرتون رو نگه دارید. گناه داره. خـــــیــــــــــلی سخته که توی یک خانواده خودت به حد کافی رنج و درد و مصیبت داشته باشی بعد دیگران به شکل مانع خوشبختیشون هم بهت نگاه کن.

    معمولا خواستگارها قبل از اینکه وارد منزل بشوند برای خواستگاری، از تعداد فرزندان و اوضاع و احوال سایر اعضای خانواده مثل چند تا برادر و خواهر ،‌شغل پدر و مادر، حدود سن و سال برادر و خواهر ها و پدر و مادر و وضع مالی و ... خبر کسب میکنند. چه شخص شما و چه افرادی که شما را معرفی میکنند در همین حد که اطلاعات عمومی و کلی در مورد اعضای خانواده را میدهند، اشاره ای هم به وضعیت این برادر شما بکنند مثلا بفرض: ما سه تا خواهر و برادریم که دو تامون در حد فلان درس خوندیم و سن و سالمون اینقدره اما برادر دیگری هم دارم که بدلیل معلولیت جسمی تا فلان حد درس خونده یا ازدواج نکرده یا فلان. و رد بشید از موضوع.

    از موضوع رد بشید و روی وضعیت خاص جسمی برادر توقف نکنید و توضیحات اضافه ای ندید و احساس شرم و ترس و ... نداشته باشید.

    اگر دیدید که ایشان توجهشون به این موضوع جلب شد و سوالاتی پرسیدند بهشون بگید که برادرتون چقدر برای شما و خانواده عزیز هستند، و تنها موردی که فکر میکنید لازم است از اون رفع نگرانی کنید همون بحث بچه دار شدن و ژنتیک است که خودتان هم علاقمند هستید که قبل از ازدواج مشاوره لازم رو انجام بدهید.

    اصلا چرا از همین قبل از ازدواج نمیری یک مشاوره ای انجام بدی که خیالت راحت باشه؟ که هی نخواهی برای این و اون قصه حسین کرد شبستری تعریف کنی؟
    دوست عزیز انقدری میفهمیم که وقتی که اون هست درباره این مسائل صحبت نکنیم !! هرچی باشه من از اول عمرم کنار اون زندگی کردم درحالیکه شما که قضاوت میکنید همه چیزو از دور میبینید !
    بله منم اگر این مشکل رو نداشتم شاید بنظرم حتی فکر کردن به این موضوع هم خیلی سنگدلانه بود!
    شاید شما که از دور ببینید خواسته من رو خودخواهی بدونید ! منی که این همه سال تو این خانواده بودم ، سختیهای نگهداریشو دیدم
    بدرفتاریهاشو دیدم ، اذیت کردناشو دیدم ، عذاب کشیدن و پیر شدن پدر و مادرم رو دیدم ...
    شاید از نظر شما این که من بخوام به خوشبختی خودم فک کنم خودخواهی محض باشه !!
    من قبول دارم که اون بی گناهه چون دست خودش نبوده که این مشکل براش پیش اومده و اتفاقا بیشتر از شما که فقط بیننده هستید این موضوع رو قبول دارم و براش غصه میخورم.
    اما این که من بخاطر این شرایطی که پیش اومده بخوام رد بشم هم ناراحت کنندست.
    تا با کفش من راه نرفتید اینطور قضاوت نکنید.
    من اینطور فک میکنم چون جامعه من رو مجبور کرده
    اگر جامعه ای داشتیم که به هم احترام میزاشتیم ، یک کلاغ چهل کلاغ نمیکردیم ، این بچه ها رو تو خیابون مسخره نمیکردیم ، امکانات و شرایطی برای نگهداریشون فراهم بود و و و ....
    شاید برای من هم مهم نبود .
    اما خب همه اونجور که شما فک میکنید فکر نمیکنن!
    و مشکل اینجاست !
    من دیدم کسایی رو که اینطوری فک میکنن !
    معلولیت برادر من ذهنی هست ! و بجز خانواده نزدیکمون کسی درباره این موضوع چیزی نمیدونه.
    بنابراین این موضوع رو باید خودم بگم. .. .
    در آخر هم ممنون از کمکتون
    بازم بهتون حق میدم خواسته من رو خودخواهی بدونید
    اما باور کنید که من هم به اندازه شما حق دارم نگران آینده خودم باشم.
    فک کنم اشتباه کردم اینجا موضوع رو مطرح کردم
    باید حدس میزدم که اینجا کسی با این مشکل آشنا نیست و همه من رو به چشم یک دیو خواهند دید ! چرا که نگران آینده خودم هستم در حالیکه نباید باشم و هر اتفاقی برام افتاد باید تسلیمش بشم .
    شاید هم اینطور باشه !
    امیدوارم برای کسی پیش نیاد و اگر پیش اومد و 23 سال در کنار یکی با این مشکل زندگی کرد مثل شما همینقدر قشنگ و زیبا و خوب به زندگی نگاه کنن ....
    ممنونم .خدانگهدار
    ویرایش توسط فرشته مهربان : دوشنبه 10 تیر 92 در ساعت 01:25

  4. کاربر روبرو از پست مفید roksana تشکرکرده است .

    faghat-KHODA (یکشنبه 09 تیر 92)

  5. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 مهر 92 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-2-29
    نوشته ها
    140
    امتیاز
    645
    سطح
    12
    Points: 645, Level: 12
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 202 در 91 پست

    Rep Power
    25
    Array
    بله واقعا تو جامعه ما دخترتان و پسرا خیلی چوب خانواده هاشون رو م یخورن یا برعکس نون خونوادشون رو می خورن. در حالیکه هم خود خانواده مهمن هم خود طرف. الزاما هر خونواده سطح بالایی در تربیت فرزند موفق نیست. برای این چیزا خ خودتو نگران نکن. خب این خودش یه فیلتر دیگه ادمای غ منطقی جلو نمی ان :cool: توکل بر خدا

    البته تا حدیش هم خب منطقی. به هر حال دوست من همه غ منطقی نیستن. شما که نمی تونی این استرس رو داشته باشی (مدام ) که خاستگار از دستتون بره. معمولا خاستگاری های سنتی این مدلی ان. اگه خودتون تو محل کار یا جایی دیگه با شخصی اشنا باشین و هم رو خوب بشناسین این اتفاقات کمتر. هرچند شما می تونی طرفتون رو قانع کنی با دلیلای خوبی که دوستامون اوردن.

    در ضمن گفته بودی چجوری بگی:

    خ ساده قاطعانه بدون خجالت با افتخار بدون هیچ حاشیه که خونوادت با رنج این نوع مشکلات چطور کنار امدن

    در ضمن الان پست اخرتو خوندم. می دونم این چیزا غصه داره. تازه شما کجاش رو دیدی من یه خانواده می شناسم یه بچه دکتر و بقیه هم مهندس و.. کلا تحصیل کرده . چون پدر خانواده کارمند محترم شهرداری هستن نه به پسر این خانواده زن م یدن نه واسه دخترشون خاستگار می اد!

    دیگه این چیزا هست عزیزم خودت رو ناراحت نکن اگه کسی تو رو بخاطر شرایطت نخاد تو هم اون رو به خاطر منطق پوچش نخاه. اعتماد به نفستم حفظ کن در حد تیم ملی عزیزم. غصه هم نخور. فقط اگه خ خاستگار اینجوری از دست دادی سعی کن ارتباطات اجتماعیت رو بالا ببری تا اینجوری مستقیم با خود پسر اشنا شی اینجوری چون بیشتر میشناسنت دیگه این چیزا مهم نمیشه. خوشبخخخخخخخخخخخخخخخخت باشی عزیز
    هر قدیسی گذشته ای و هر گنهکاری آینده ای دارد.....اسکار جووون
    ویرایش توسط چنار : یکشنبه 09 تیر 92 در ساعت 12:43

  6. 2 کاربر از پست مفید چنار تشکرکرده اند .

    roksana (یکشنبه 09 تیر 92), شوکا (یکشنبه 09 تیر 92)

  7. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 98 [ 05:40]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    1,362
    امتیاز
    19,687
    سطح
    88
    Points: 19,687, Level: 88
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    7,910

    تشکرشده 7,657 در 1,487 پست

    Rep Power
    151
    Array
    دوست عزیزم، رکسانا جان،
    از نظر من هم بی دل یک مقداری تند رفته(ببخشید بی دل جان) اما نکات مهمی توی پستش بود که فکر میکنم چون خیلی ناراحت شدی ندیدیشون اصلاً

    معمولا خواستگارها قبل از اینکه وارد منزل بشوند برای خواستگاری، از تعداد فرزندان و اوضاع و احوال سایر اعضای خانواده مثل چند تا برادر و خواهر ،‌شغل پدر و مادر، حدود سن و سال برادر و خواهر ها و پدر و مادر و وضع مالی و ... خبر کسب میکنند. چه شخص شما و چه افرادی که شما را معرفی میکنند در همین حد که اطلاعات عمومی و کلی در مورد اعضای خانواده را میدهند، اشاره ای هم به وضعیت این برادر شما بکنند مثلا بفرض: ما سه تا خواهر و برادریم که دو تامون در حد فلان درس خوندیم و سن و سالمون اینقدره اما برادر دیگری هم دارم که بدلیل معلولیت جسمی تا فلان حد درس خونده یا ازدواج نکرده یا فلان. و رد بشید از موضوع.

    از موضوع رد بشید و روی وضعیت خاص جسمی برادر توقف نکنید و توضیحات اضافه ای ندید و احساس شرم و ترس و ... نداشته باشید.
    به حرفای بی دل دقت کن. اگه جور دیگه ای عنوان بشه یا اینکه یک جلسه اختصاصاً به این موضوع اختصاص بدی داری حساسیت خواستگارت رو بالا میبری در این زمینه.

    رکسانا جان، اینجا همه برای کمک کردن و بدون هیچ چشمداشتی پست میذارن.
    اگه ناراحت شدی، بخاطر اینه که با اینجا زیاد آشنا نیستی . یه مدت که بگذره متوجه میشی که همه از روی دلسوزی برات مینویسن

    امیدوارم موفق باشی
    از زندگی چه می خواهی که در خدایی ِخدا، آنرا نمیابی؟

  8. 10 کاربر از پست مفید دختر مهربون تشکرکرده اند .

    faghat-KHODA (یکشنبه 09 تیر 92), mohammad6599 (سه شنبه 01 مرداد 92), roksana (یکشنبه 09 تیر 92), taraneh89 (یکشنبه 09 تیر 92), فرشته مهربان (دوشنبه 10 تیر 92), ویدا@ (یکشنبه 09 تیر 92), نازنین آریایی (یکشنبه 09 تیر 92), بی دل (یکشنبه 09 تیر 92), باران بهاری11 (یکشنبه 09 تیر 92), شوکا (یکشنبه 09 تیر 92)

  9. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 فروردین 93 [ 10:20]
    تاریخ عضویت
    1392-4-08
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    602
    سطح
    12
    Points: 602, Level: 12
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 9 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم
    راستش ناراحت نشدم
    حق دادم بهشون که اینطور فک کنن چون تو موقعیت من نیستن
    وضعیتی که من توصیف کردم شاید بنظر خیلیا خودخواهی من رو برسونه اما خب نمیشه اینطور قضاوت کرد
    و همونطور که گفتم امیدوارم برای کسی این مشکل پیش نیاد و اگر اومد بتونن بدون اینکه شرایط و سختی های این راه رو در نظر بگیرن ، همینقدری که الان میتونن قشنگ و خوب ببینن اون موقع هم همینطوری موقعیتشون رو ببینن

    این که خودم پیشنهاد مشاوره ژنتیک رو بدم شاید خیلی جالب نباشه به نظرم
    ولی راه خوبی هست که حتما امتحانش خواهم کرد
    و بازم ممنونم از کمک همه دوستان که بی چشمداشت کمکم کردن (گل)

  10. 2 کاربر از پست مفید roksana تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (دوشنبه 10 تیر 92), دختر مهربون (یکشنبه 09 تیر 92)

  11. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 شهریور 92 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1389-12-08
    نوشته ها
    390
    امتیاز
    3,339
    سطح
    35
    Points: 3,339, Level: 35
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,374

    تشکرشده 1,334 در 350 پست

    Rep Power
    53
    Array
    دوست خوبم کمی صبر داشته باش.کاملا درک میکنیم که چی میگی

    تو صفحه های قبل دوستان اشاراتی کردند ...مطمئنم بی دل عزیز هم قصد بدی نداشته و فقط میخواسته از دریچه ی دیگه ای به موضوع نگاه کنه

    من به قسمت خیلی اعتقاد پیدا کردم...عزیزم اگه قسمتت باشه هیچ چیزی جلوش رو نمیتونه بگیره...به خدا توکل کن

    اصلا لازم نیست به خواستگارات خیلی جزئی حرف بزنی و از مشکلات و و و بگی...فقط مطرحش کن که بعدا نگن چرا نگفتی
    دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت


    دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
    [size=medium]
    [/size]

  12. 5 کاربر از پست مفید شوکا تشکرکرده اند .

    roksana (یکشنبه 09 تیر 92), ویدا@ (یکشنبه 09 تیر 92), بی دل (یکشنبه 09 تیر 92), باران بهاری11 (یکشنبه 09 تیر 92), دختر مهربون (یکشنبه 09 تیر 92)

  13. #17
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 مرداد 92 [ 13:58]
    تاریخ عضویت
    1388-5-24
    نوشته ها
    1,224
    امتیاز
    2,219
    سطح
    28
    Points: 2,219, Level: 28
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    7,577

    تشکرشده 8,600 در 1,498 پست

    Rep Power
    139
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط roksana نمایش پست ها
    ممنونم
    راستش ناراحت نشدم
    حق دادم بهشون که اینطور فک کنن چون تو موقعیت من نیستن
    رکسانای عزیز خوشحالم که ناراحت نشدید

    بسیاری از افراد که در اینجا مطلب مینویسند فکر میکنن مشکلشون خــــــیــــــــلی منحصر به فرده و فقط و فقط این اونهان که با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم کردند و دیگران قادر به درک وضعیت اونها نیستند.

    شاید جالب باشه بگم که من هم زمانی با کفشهای برادر شما راه رفته ام و هم با کفشهای شما. موقعیت رو اگر بهتر از شما درک نکنم کمتر از شما نیست لا اقل.

    یک توصیه یا تلنگر من شما را بهم ریخت. اما من در بسیاری از جملات شما از اول تاپیک تا بحال، ناملایمات زندگی یک برادر معلول و یک خواهری که بهانه ای برای عدم اعتماد بنفس برای ازدواج و عدم مهارت در برخورد با خواستگار پیدا کرده دیدم.

    من حتی وضعیتهای مشابه را هم به عینه دیده ام یا تجربه کرده ام. که خواهر یا برادری اتفاقا عزیز معلولشان را به خواستگار معرفی کرده اند منتها نه از این دیدی که شما داری. بلکه از این دید که خواستگارشان را بدرستی محک بزنند و به شناخت درستی از ایشون برسند و خیالشان راحت بشود که عزیزشان بعنوان عضوی از خانواده مورد پذیرش خاص قرار میگیرد.

    ریشه ترس شما در برادر شما نیست!
    اگر به خودتان اعتماد داشتید. یا سایر شرایطتان را بسیار مناسب ازدواج می دانستید اصلا این مورد جزو کمترین چیزهایی بود که برایش نگران باشید.

    مطلبم را با یک موضوع مهم در باب ژنتیک پی میگیرم: مشاوره ژنتیک برای هر ازدواجی لازم است حتی اگر در خانواده فرد معلولی نداشته باشند. ممکن است شما اصلا ژن معیوبی نداشته باشید. اما آقای خواستگار اتفاقا حاوی ژن معیوبی باشد که در ایشان تظاهراتی ندارد اما بصورت ناقل عمل کند و بچه شما را دچار مشکلات جسمی یا ذهنی کند.
    مهم این است که شما از همین ابتدا شک و شبهه ها را از طریق مشاوره حل کنید تا فردا حتی در مواردی که به شما مربوط نمیشود مورد اتهام قرار نگیرید.

    به هر حال در خانواده شما یک ژن معیوبی بوده که از بخت بد برادرتان ایشان از آن آسیب دیده اند و شما ندیده اید! اما این به این معنا نیست که شما نمیتوانید ناقل باشید.

    پس مشاوره و آزمایش ژنتیک برای هم شما و هم خواستگار لازم است.

    عزت و احترامی که برای موقعیت برادرتان خواهید داشت و درک و پذیرش ایشان، انشا الله در زندگی شما نمود زیبایی پیدا خواهد کرد.
    اگر خواستگاری اینقدر ظاهر بین است و اینقدر از اخلاقیات بدور که به صرف وجود یک فرد معلول در یک خانواده راهش را کج کند و برود همان بهتر که برود!

    یک چیزی رو به نظرم رسید اضافه کنم:
    دقت کردی؟ از این ترس داری که خواستگارانت پذیرش موضوع را نداشته باشند و بگذارند و بروند!
    اما صحبتهای من هم در باب پذیرش بهتر برادرت شما را بهم ریخت!

    از صحبتهایی که بعد از پست قبلی من تا به اینجا کردی، میشه فهمید که اتفاقا این شما هستی که از حضور برادر معلولت شاکی هستی! هر چند که سالیان سال با این مسئله مواجه بوده ای. و چون شما از این موضوع آزرده هستی، فکر میکنی که دیگران هم طبیعتا باید آزرده بشوند از حضور ایشان!

    روی افکار خودت و پذیرش خودت از این مسئله کار کن. مشکل خواستگار خودبخود حل میشه.

    امیدوارم همچنان از صحبتهام ناراحت نشی :p

    بی دلی در همه احوال خدا با او بود
    او نمی دیدش و از دور خدایا میکرد

    ویرایش توسط بی دل : یکشنبه 09 تیر 92 در ساعت 14:31

  14. 2 کاربر از پست مفید بی دل تشکرکرده اند .

    ویدا@ (یکشنبه 09 تیر 92), باران بهاری11 (یکشنبه 09 تیر 92)

  15. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 فروردین 93 [ 10:20]
    تاریخ عضویت
    1392-4-08
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    602
    سطح
    12
    Points: 602, Level: 12
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 9 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بعله به نظرم اون خیلی ها درست فکر میکنن ! چون تا وقتی واقعا در یک موقعیت قرار نگیرید نمیشه بگید به همه جوانبش اجحاف کامل دارید.
    حتی تو تاپیکهایی که من گشتم و یکی در مورد مثلا خانواده شوهرش گلایه کرده بود .... ممکنه کسی باشه که موقعیت مشابه داشته باشه
    اما به صرف مشابه بودن نمیشه گفت که قطعا درکش میکنه ! یا اگر راه حلی که برای خودش جواب داده رو پیشنهاد کنه یکی با موقعیت مشابه میتونه قطعا از اون جواب بگیره ...

    این که میگید هم با کفش من راه رفتید هم با کفش برادرم ینی دور از جون هم معلولیت داشتید و هم تو بستگان درجه یک این مشکل رو داشتید ؟؟
    اگر آره ممکنه که درک بهتری از من رو موقعیتم داشته باشید ... اونم فقط ممکنه به همون دلیلی که بالا توضیح دادم و دو موقعیت مشابه الزاما سختی ، مشکل و عکس العملهای یکسان نخواهند داشت.(چرا که درجه معلولیتها ، شرایط خانواده و خیلی چیزا یکسان نیستن)

    اتفاقا برعکس اون چیزی که فکر میکنید من به خودم اعتماد دارم
    چون سایر شرایط ازدواج رو دارم و موقعیتهای خیلی خوبی (حتی بهتر از این مورد خاص) هم تابحال داشتم که پسند خودم نبودند ...
    و این که من این موضوع رو مشکل میبینم فقط دید من نیست ! بلکه حتی نظر پدر و مادرم هم هست که میگن خیلی ها این مشکل رو قبول نمیکنند و نگرانند .

    بله من انکار نمیکنم که نه من و نه بقیه اعضا خونوادم این موضوع رو نپذیرفتیم !
    فکر نمیکنم کسی باشه که دوست داشته باشه یکی از عزیزترین کسانش این مشکل رو داشته باشه و حتی اگر 1000 سال هم بگذره طبیعتا پذیرشش رو پیدا نخواهند کرد.
    دید شما به موضوع کاملا قابل تحسین هست ، چون بنظرتون اون گناهی نداره و در واقع همین هم هست
    اما اگر تو خانواده ما بودید و سختی های نگهداری این بچه ها رو میدید مطمئن نیستم باز هم همین دید رو میداشتید .
    مطمئن نیستم اگر آب شدن و حرص و جوش خوردن مادرتون رو میدیدید اینجور قضاوت میکردید
    نمیخام ادعایی کنم اما شرایط اونقدر سخت هست که حتی پدر و مادرم (که عشق و علاقشون به برادرم خیلی از من و شما بیشتره ) خسته و ناامید شدن و خودشونو محکوم به مرگ تو رنج و ناراحتی میبینن.

    بابت اطلاعات خوبی که درباره مشاوره ژنتیک دادید ممنونم
    من ناراحت نشدم اما همچنان آرزو میکنم اگر خدای نکرده خدای نکرده همچین مشکلی تو زندگی آیندتون پیش اومد این دید قشنگتون رو همچنان حفظ کنید !
    ممنونم
    ویرایش توسط roksana : یکشنبه 09 تیر 92 در ساعت 15:39

  16. #19
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    شنبه 22 تیر 92 [ 04:05]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    83
    سطح
    1
    Points: 83, Level: 1
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    5

    تشکرشده 12 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظر من اگر بخواستگارتون خیلی صادقانه بگید که برادرتون معلوله و معلولیتش مادر زادی هست و ربطی هم به مسایل ژنتیکی نداره.بعد خواستگارتون خوب برخورد نکرد شک نکنید ازدواج نکردن باهاش به صلاحتون خواهد بود.چون مطمئنا فردی نتونه معلولیت رو درست تحلیل کنه و اون رو نقطه ضعف یک خانم ببینه ،بدرد ترک لای دیوارم نمیخوره چه به ازدواج و همسری.در ضمن اینم بگم که خاله من بچه شون به دلیل اشتباه پزشکی معلول شده و الان 16 سالشه.جالب تر از اون اینه که تک پسرش از ایران رفته ،اما 2تا از داماد هاش خیلی بهتر از پسرش دارن به خانوادشون تو نگهداری بچه کمک میکنن در حدی که بعضی اوقات برای نظافت شخصیش کمک میکنن و من از شعور و انسانیت بعضی انسان ها مثل این افراد قبطه میخورم.

    - - - Updated - - -

    این تاپیک به موضوع اصلی تاپیک شما ربطی نداره ولی من یک بار خوندمش تحت تاثیر روش برخورد نویسنده با موضوع قرار گرفتمhttp://www.hamdardi.net/thread16950-2.html

  17. کاربر روبرو از پست مفید nice_boy تشکرکرده است .

    roksana (یکشنبه 09 تیر 92)

  18. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 شهریور 92 [ 22:13]
    تاریخ عضویت
    1392-4-07
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    44
    سطح
    1
    Points: 44, Level: 1
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    4

    تشکرشده 20 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست گرامی
    لطفا اطلاعاتی در مورد تحصیلات سن موقعیت خود و خواستگارتان بیان کنین ممنون

  19. کاربر روبرو از پست مفید s.esmailzadeh تشکرکرده است .

    roksana (یکشنبه 09 تیر 92)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: سه شنبه 07 مرداد 99, 20:06
  2. چه پسری با چه ویژگی هایی مناسب من هست؟
    توسط یه دوست خوب در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: جمعه 22 تیر 97, 18:48
  3. تمایل به خرید موبایل دارم اما خانواده می گویند زود هست؟!!
    توسط (ZAHRA(N در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: سه شنبه 04 خرداد 95, 22:22
  4. چون زن هستم میگویند باید با مرد ازدواج کنم!!!!!
    توسط taraneh1370 در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: چهارشنبه 15 آذر 91, 14:37

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:42 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.