به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 24
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 مرداد 92 [ 15:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-08
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    117
    سطح
    2
    Points: 117, Level: 2
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط roseflower نمایش پست ها
    سلام
    ببینیددرسته دیدشمابه موضوع فرق میکنه وشمابه قصدکمک بااین اقاصحبت میکنیدولی این روبدونیداقایون خیلی زیادنیازبه محبت دارندبویژه زمانیکه درزندگیشون بامشکل مواجه میشندبه همین خاطروقتی نفرسومی واردزندگیشون میشه وبه دردودلاشون گوش میده وابستش میشندوبابهانه های مختلف میخوان رابطه ادامه پیداکنه
    متاسفانه هنوزبین خیلی ازماهاجانیفتاده که به فردی که ازجنس متفاوت ماست به عنوان دوست مثل دوست همجنس نگاه کنیم فردیکه میتونیم گاهی اوقات باهاش دردودل کنیم وراهنمایی بگیریم
    امادرباره هزینه مشاوره بایدخدمتتون عرض کنم که قرارنیست ایشون به مشاوره های خصوص برن سازمان بهزیستی مشاوره حضوری رایگان ارائه میده یادفاترمشاوره مراجعان رابه سازمان بهزیستی معرفی میکنندوقسمتی ازهزینه راسازمان بهزیستی میده چون خودماهم تومرکزمشاوره همین کاررومیکنیم

    بله دوست من. من هم موافق شمام در جامعه ما جانیفتاده . ممنون از معرفی مراکز مشاوره ارزانی که فرمودین

    ولی نکته ای رو بگم دوستان مجرد عزیز تمام چشماتون رو باز کنین حتی شده از دیگران هم قرض بگیرین اگه انتخاب بدی داشته باشین خ ضرر خاهین کرد تو خ از خانواده ها باید سوخت و ساخت و طلاق نگرفت . دوستی هم نباید داشت چون اگه همجنستون باشه ممکنه رو اون هم اثر بزارین زندگی اونرو هم تباه کنین( گهگداری ادم اینها رو می شنوه و یا اگه متاهل باشه ممکنه موجبات حسادت دوستتون رو و ترسش رو از قاپیدن شوهرش فراهم کنین) و اگه از جنس مخالف باشه متهم می شین به خیانت. پس بهترین کار انتخاب با چشمان باز.

    نوپو ی عزیز وقتی میگم مرد متاهل = برادر یعنی یه موجود که اردواج با اون محال. نه اینکه همه رو به چشم برادر خاهر دیدن. دنیا مجازی هست اما دل ما که نیست. این حرفتون درد اور بود دوست عزیز. البته من پستهای شما رو می خونم و معمولا پستهای خوبی هستن. شیدا خانم اگه تاپیک زدم علت اصلیش یادگیری فوت و فن مشاوره به این انسانها با روشی علمی بدون احساسات بود . اگه اولین پستم رو بخونین متوجه می شین که من از مشاورین سایت تقاضای کمک کردم. من به دلیل شغلم نیاز دارم اطلاعات روانشناسیم رو از ادمها بیشتر کنم انشالله روزی این کار رو به صورت اکادمیک و یا نه حرفه ای بصورت خودخان انجام می دم. اگه میام تحقیق به خاطر کم کردن میزان مشکلات هست. راستی اون اقا الان دارن پاسخهای شما رو می خونن :) .

    در ضمن داستانی رو دوست دارم خدمتتون عرض کنم که تا اونجایی که می دونم واقعیت: هدف از بیان این داستان توجیه خودم نیست می خام بگم برخی نسخه ها همه جا کاربرد ندارن. البته می دونم که علم روانشناسی سعی می کنه با بیشترین احتمال راهی رو معرفی کنه که کمترین خطر و اشتباه رو داشته باشه.

    خاطره یک پرستار: پرستاری که عقد بوده در بیمارستانی کار می کرده که یه جوون سرطانی رو تو قسمت مربوط به اون بستری می کنن. از قضا خانواده این جوون چندان امیدی به زند ه موندن پسرشون نداشتن . تا اینکه بعد از چند روز این پسر عاشق این پرستار میشه . خانواده پسر با پرستار صحبت می کنن و ازش می خان که چند روزی رو نقش بازی کنه طوریکه مجرد و اون هم به پسر بها بده. پرستار با نامزدش صحبت می کنه نامزدش ( که از قبل هم ادم خشن و ایرادگیری بوده) سریع از دختر می خاد که این کارو نکنه و در صورت انجام این کار باید قید این رو بزنه( البته من یادم نیست ایشون عقد بودن یا نامزد) این پرستار هم که جرقه امید رو تو چشمان مریضش دیده بوده این کارو قبول می کنه. از اون روز این بیمار هر روز حالش بهتر می شده . نامزد پرستار هم با پرستار به هم می زنه و الان این خانم با این بیمارش ازدواج کرده و زندگی بسیار خوبی دارن.

    شما جای این پرستار بودین چه می کردین! می تونین بگین زندگی این بیمار به شما ربطی نداره! البته شاید این داستان ربطی به مشکل من نداشته باشه. در کل من دنبال یه جواب منطقی بودم که برخی دوستان کمک کردن. من خودم با یه مشاور تو دانشگاه و یه مشاور دیگه صحبت کردم . اگه خاستم این تاپیک رو بزنم دوتا علت داشت یکی که عرض کردم خدمتتون ( شنیدن نظرات صاحب علم) یکی هم شنیدن نظرات شما دوستان توسط این اقا. دوست داشتم ایشون دیدگاه چند نفر مخصوصا از خانمهای و اقایون متاهل رو بشنون. در هر صورت از همکاریتون مچکرم. خودم نمی تونستم خ مستقیم به ایشون بگم هر چند گفته بودم اما اوضاع نابسامان ایشون مقداری از جدیت من کم می کرد. من خانم مغرور و جدی ای هستم نامزدمم واسه خودم نگه دارم خودش خیلی.

    در کل چیز زیادی ازتون یاد نگرفتم غیر از همون مراکز مشاوره بهزیستی. ممنونم خانم هر چند این باعث نمیشه من از شما تشکر نکنم. البته باید نظر اون اقا رو هم پرسید :). از تمام دوستان بی دل زندگی موفق ترانه جان همراهی و گل رز و شیدا و نوپا( هر چند نظرتون درست بود اما برای من مناسب نبود) تشکر می کنم. خدانگهدارتان

  2. #12
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    چرا به داستانتون از اون طرف نگاه نکردید.
    این داستان یه نفر سومی هم داره که دلش شکست. بدقولی دید و اعتمادش را از دست داد.

    آدمی که شاید زنده است اما زندگی نمی کنه، بخاطر این که پرستار قصه شما به خیال خودش رفت که کسی را نجات بده!

    بیمار سرطانی که با عشق درمان نشده، حتما روش درمانی براش بوده. بدون اون پرستار هم درمان می شد.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط acute نمایش پست ها
    در کل چیز زیادی ازتون یاد نگرفتم غیر از همون مراکز مشاوره بهزیستی. ممنونم خانم هر چند این باعث نمیشه من از شما تشکر نکنم. البته باید نظر اون اقا رو هم پرسید :). از تمام دوستان بی دل زندگی موفق ترانه جان همراهی و گل رز و شیدا و نوپا( هر چند نظرتون درست بود اما برای من مناسب نبود) تشکر می کنم. خدانگهدارتان
    متشکر که هیچی ازمون یاد نگرفتی و رفتی.

    حداقل چیزی که ازمون می تونستی یاد بگیری، این بود که آدمهایی هستند که بدون این که کسی را بشناسند و نفعی براشون داشته باشه، دوست دارن
    در زیبا شدن دنیای اطرافشون تلاش کنند. دوست دارند به بقیه کمک کنند.

    کاری که مدیر همدردی پایه گذارش می شه و دوستان همدردی همراهش.

    ضمن این که نظر ترانه، یکی از قشنگترین نظرهایی بود که من توی این تاپیک خوندم و خیلی ازش یاد گرفتم.
    دوستان عزیزم در همدردی و ترانه نازنین، ازتون متشکرم که هر روز چیزهای جدیدی ازتون یاد می گیرم.

  3. 6 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    asemani (یکشنبه 09 تیر 92), del (یکشنبه 09 تیر 92), taraneh89 (یکشنبه 09 تیر 92), فرانک بانو (یکشنبه 09 تیر 92), کامران (یکشنبه 09 تیر 92), بی دل (یکشنبه 09 تیر 92)

  4. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    من سعی می کنم با رفرنس صحبت کنم. شاید که جبهه نگیرید . :cool:

    در اینکه شما قصد خیر دارید ، شکی نیست. اما اولا شما یک مشاور خانواده یا یک مددکار اجتماعی نیستید و ممکنه ایشون به علت اینکه شما بی قصد و غرض دارید کمکشون می کنید ، برداشت های دیگه ای داشته باشن . چون آدم ها همیشه به دنبال پیدا کردن علت محبت آدم های دیگه به خودشون می گردن. نمونه ای از این موضوع رو در تاپیک زیر ببینید
    http://www.hamdardi.net/thread-28282.html

    ثانیا حتی اگر شما یک مشاور خانواده یا یک مددکار اجتماعی هم باشید، بازهم احتمال وابستگی ایشون به شما هست. چون ایشون الان به شدت به یه حامی نیاز دارن و چه بسا احساس آرامشی رو که از جانب شما دریافت می کنند با عشق اشتباه بگیرن. و چه بسا وابسته شما بشن. نمونه ای از این موضوع رو در تاپیک زیر ببینید .
    http://www.hamdardi.net/thread-28485.html

    ضمنا شما بیشترین تاکیدتون روی سنتونه ، که به علت بالاتر بودن قرار نیست ایشون به دید دیگه ای به شما نگاه کنن . در حالی که در حقیقت اصلا این طور نیست . نمونه ای از این موضوع رو در تاپیک زیر ببینید
    http://www.hamdardi.net/thread-22640.html

    در آیه ای از قرآن در مورد شراب از پیامبر سوال شده ، پاسخ اومده که : در آن ضررهاییست و سودهایی . ولی گناه و زیان آن از سود و منفعت آن بیشتر است.
    «يسئلونک عن الخمر والميسر قل فيهما اثم کبير و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما؛ از تو درباره شراب و قمار مي پرسند. به آنها بگو در اين دو گناه بزرگ و منفعت هايي براي مردم است ولي گناه و زيان آنها از نفع و سودشان بيشتر است» (بقره، آيه 219).

    تفسیر این آیه یعنی اگرچه در کاری سودی هم وجود داشته باشه ، اما اگر ضرر اون بیشتر از سودش باشه باید از انجامش خودداری کرد.

    در مورد مشاوره شما به اون آقا هم همین وضعیته . اگرچه ممکنه سود داشته باشه ، اما چون احتمال ضررش بیشتره ، باید از انجامش خودداری کنید.
    ضمنا میزان دلسوزی افراطی تون رو در مورد تمام آدم ها تعدیل کنید. این موضوع روزی به شما ضربه خواهد زد.

    - - - Updated - - -

    اینم یه لینک دیگه . چون گفتین تدریس می کنید http://www.hamdardi.net/thread-28614.html
    ویرایش توسط asemani : یکشنبه 09 تیر 92 در ساعت 01:07

  5. 9 کاربر از پست مفید asemani تشکرکرده اند .

    del (یکشنبه 09 تیر 92), roseflower (یکشنبه 09 تیر 92), taraneh89 (یکشنبه 09 تیر 92), فرانک بانو (یکشنبه 09 تیر 92), فرشته مهربان (یکشنبه 09 تیر 92), کامران (یکشنبه 09 تیر 92), بی دل (یکشنبه 09 تیر 92), باران بهاری11 (یکشنبه 09 تیر 92), شیدا. (یکشنبه 09 تیر 92)

  6. #14
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آسمانی عزیز پستت خیلی عالی بود.
    دوست عزیز اشتباه شما همین جا است. ازدواج با مرد متاهل محال نیست. آیا مردان متاهل را ندیده ای که پنهانی با زن دیگری ازدواج موقت می کنند؟ آیا زن های متاهل را ندیده ای که شوهرشان به خاطر زن دیگری طلاقشان می دهد و با آن زن دیگر ازدواج می کند؟ مردهای متاهل که بعد از مدتی خانه ی دیگری تهیه می کنند و زن دوم را آنجا می گذارند و به بهانه ماموریت شهرستان به خانه ی دوم کوچ می کنند؟ اینها خوب هایش است. چون ازدواج برای مردان متاهل محال نیست. آنها این طوری فکر نمی کنند. چه زنها بخواهند چه نخواهند. طبیعت مذکر تصاحب زنی است که تمایل به آن زن دارند. حتی اگر زن داشته باشند. برای شما این امر محال است و برای آن دیگری مذکر که از هر نظر قدرتش بیشتر از شما است مطلوب است. مذکر حتی اگر متاهل باشد اگر بخواهد به هر قیمتی شما را تصاحب خواهد کرد و از هر وسیله ای هم استفاده می کند. آسان تر از انکه فکرش را بکنی دست به هر کاری می زند.
    البته به کسی برنخورد. منظورم مردهای متاهلی هستند که به هر بهانه ای با خانم های دیگر رابطه صمیمانه ، مخفیانه ، آزادانه و ... برقرار می کنند.

  7. 7 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    asemani (یکشنبه 09 تیر 92), del (دوشنبه 10 تیر 92), taraneh89 (یکشنبه 09 تیر 92), فرشته مهربان (یکشنبه 09 تیر 92), کامران (یکشنبه 09 تیر 92), بی دل (یکشنبه 09 تیر 92), باران بهاری11 (یکشنبه 09 تیر 92)

  8. #15
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 35,997 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array



    خانم
    acute


    به تالار همدردی خوش آمدید




    بسیار خوشحالم که همدردی را برای دریافت راهنمایی انتخاب کرده اید و بسیار خوشحال تر از اینکه به تردیدتون اهمیت داده اید .


    عزیز جان ،
    همین تردید شما نهیبی از درون شماست و بسیار بجا هست . چون خود را در نقش یک مشاور احساس می کنید پس نیاز هست اطلاعات

    خود را بخصوص در زمینه خطاهای احتمالی در کار مشاوره که در همین تالار تاپیکی هم در این رابطه داریم بالا ببرید و مهمتر از آن پایبند به آن باشید .

    تردید شما به جا هست
    و لازم هست بطور جدی به آن توجه کنید .


    دوستان حرفهای خوبی داشتند اگر چه شما کمی احساسی و با رفتار دفاعی با آن برخورد کردید .

    در مسیر مشاوره ، مشاور سعی می کند مراجع را کمک کند که از رفتار دفاعی و مقاومت فاصله گرفته و پذیرای منطق مشاوره شده تا بتواند به خود کمک کند .

    بنا براین برای خود مشاور این مسئله از نون شب هم واجب تر هست . اشاره به این اصل به این خاطر هست که شما چون فرد دلسوزی هستید و روحیه ای

    فداکارانه و مددکاران دارید و محل رجوع دیگران و اشاره داشتید مورد مشورت قرار می گیرید نیاز هست این نکته را بدانید و توجه داشته باشید که واکنش های

    دفاعی راه دریافت راهنمایی مفید را می بندد .


    در خصوص رویه شما در کمک به این آقای محترم . باید بگویم که امر و تأکید شما به قطع چت و ارتباط بسیار خوب بوده و همین قاطعیت را

    ادامه دهید .


    پیشینه ای که از این آقا اشاره داشتید بخصوص خودکشی و اکنون نیز مسائلی در زندگیش بایدبگویم شما کمک مؤثری جز همان سنگ صبور

    بودن برای ایشان نمی توانید داشته باشید ، چون ایشان نیاز به روانشنانس بالینی دارند ،
    دقت کنید نمی گویم مشاور خانواده ، بلکه روانشناس

    بالینی .

    سنگ صبور بودن شما برای ایشان راهم یقین بدانیدکه منجر به وابستگی ایشان به شما از نظر روحی و عاطفی و چه بسا در ادامه و به تبع

    آن کشش جنسی می شود
    ( با توجه به طبیعت زن و مرد و مجاورت ها و خلوت هایی که فضای چت و ایمیل وحتی پیام خصوصی در اینجا نیز خود به

    نوعی خلوتی بین دو نفر هست) .

    قطعا صحبتها و راهنماییها و به اصطلاه مشاوره شما دو نفر در فضای خصوصی حتی اگر در یک مکان عمومی باشد صورت می گیرد و همین خود آفت و بستر

    ساز کشش ها و وابستگی هست .


    وقتی چنین فردی ( با آنچه شما از ایشان اشاره داشتید ) بخواهد به یک مشاور رسمی در یک مرکز مشاوره ( با فضای رسمی مخصوص مشاوره ) نیز مراجعه

    کند ، ما توصیه می کنیم که نزد مشاور مرد برود همچنانکه به خانمها هم توصیه می کنیم حتی الامکان نزد مشاور زن بروند و به آنانی که چنین زمینه های

    روحی و با مشکلاتی اینچنین هستند و .... تأکید می کنیم حتماً نزد مشاور هم جنس بروند .


    دلسوزی شما قابل تحسین هست . امادقت داشته باشید روحیه دلسوزی و دیگر خواه خیلی جاها خود پاشنه آشیل خود ما و دیگران

    می تواندباشد که وابسته سازی یکی از موارد آن است
    .

    افرد دلسوز زمینه احساسی قوی ای دارند که اگر در دلسوزی کردن و یاری رسانیهایشون محور شود ناخودآگاه قیم مأب در پی حمایت و یاری دیگران خواهند

    بود و این ناخودآگاه پیش می آید
    تا جایی که غافل می شوند که خدا انسانها را آفریده که روی پای خود بایستند و دیگران نیز در این مسیر یاری کنند . اما وقتی

    احساس ، محور تصمیم می شود برای دیگران به آب و آتش می زنیم و عقلانی سازیهای احساسی توجیه کارمان می شود و احساس می کنیم بدون ما

    طرف بدبخت و بیچاره می شود در حالی که او خدایی دلسوز تر از ما دارد و بن بستی در کارش و تعیین وسیله های خیر رسانیش وجود ندارد پس ما منحصر

    وسیله او برای کمک به دیگری نخواهیم بود و وقتی شرایط مساعد نیست می توانیم با خیال راحت او را به خدا بسپاریم اگر اعتماد و باورمان به خدا و یاری

    رسانیش قوی باشد .

    آسیب پذیریهایی این آقای مورد اشاره شما نباید به وسیله شما پوشش داده شود ، چون نه امکان این هست که شما همیشه مراقب ایشون باشید

    که مورد طمع قرار نگیرند و نه بضاعت یاری رسانی تخصصی و حرفه ای ( با توجه به نیازشان به روانشناس بالینی ) را دارید که ایشان خود فعال در برطرف کردن

    ضعفهایش باشد تا آسیب پذیریهاش پوشش داده شود . همینکه نگران هستید که ایشون گول دخترهایی که طمع میکنند را بخورند یعنی ایشان را در حد

    بچه ای که باید مراقبت شود می بینیدش یعنی این مقدار ایشون ضعیف هست ؟ اگر چنین هست مطمئن باشید از ناحیه خودشما هم آسیب می بینند .


    میل به سنگ صبور بودن شما برای درد دل کردن نیز نقطه آسیب پذیری ایشان است و پذیرفتن خواسته اش از سوی شما دامن زدن شما

    به این آسیب پذیری هست .


    در کل روند و شیوه و جهت ارتباط شما صحیح نیست و لازم هست این سیکل قطع شود و اتفاقا بستر های جذب وجود دارد و

    سن هم مانع آن نیست و چون شما مجرد هستید این زمینه بیشتر هم هست و اصلاً خود را هم مصون از جذب ایشان شدن ندانید و
    این را هم بدانید که

    در درون خودتان ترس خفیفی در پی کششی احساسی بوجود آمده . به این ترس توجه کنید و از ایشان فاصله بگیرد
    و نگران مسئولیتها

    نباشید که بالا تر از ما و شما خدا خود متولی بنده هایش هست و حتماً راه برای آنها باز می کند که اگر ما با دعاهای خیر خود اینرا بخواهیم

    بیشتر هم خواهد شد
    . اینکه تصور کنیم اگر ما رها کنیم طرف بیچاره می شود از زوایه ای فراموش کردن اینکه همه ما بنده های خداییم و دلسوز تر از ما

    خدای مهربانتر از هر مهربانی هست که بنده های خود را فراموش نمی کند، حتی اگر ما او را فراموش کنیم و اومدن شما به همدردی و اهمیت دادن به

    این تردید درونی نیز یاری خدا و تلنگر حضرتش به خودشماست . پس نگران او و دیگران نباشید . ما همه برای همدیگر وسیله ای هستیم که اگر نباشیم

    به این معنا نیست که دیگری برای همیشه بی وسیله خواهد ماند .


    کمک شایان توجه شما به ایشان راهنمایی وی به یک مرکز مشاوره و روانشناس ترجیحاً هم جنس خود وی هست . بصورت مجازی نیز همدردی را می توانید

    به وی معرفی کنید و خود را کنار بکشید .


    موفق باشید




    ویرایش توسط فرشته مهربان : یکشنبه 09 تیر 92 در ساعت 21:48

  9. 7 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    del (یکشنبه 09 تیر 92), taraneh89 (یکشنبه 09 تیر 92), toojih (یکشنبه 09 تیر 92), کامران (یکشنبه 09 تیر 92), ویدا@ (یکشنبه 09 تیر 92), بی دل (یکشنبه 09 تیر 92), باران بهاری11 (یکشنبه 09 تیر 92)

  10. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 مرداد 92 [ 15:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-08
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    117
    سطح
    2
    Points: 117, Level: 2
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    متشکر که هیچی ازمون یاد نگرفتی و رفتی.
    سلام شیدا جان منظورم این بود عزیزم که اینا رو خودم بلد بودم( اخه من 34 سالم . مدتی هم خارج از کشور هم بودم. این بودن در اونجا باعث شده که یه خورده از فرهنگ ایران دور باشم. می دونین شیدا خانم یه وقتایی ادم به جواب منطقی نیاز داره تا به اتهام ندونستن و توجیه و همدردی. خوب است دوستانی که مشاوره می دن واقعا به این مسایل توجه داشته باشن. واقعا مشاوره یک تخصص و یک هنر است. من بارها تو این همدردی دیدم ادمها بدون نتیجه رسیدن و به خاطر رفتار تند یه عده رفتن اگه من پاسخ شما و دوستان را با حالت دفاعی دادم نه اینکه حرفاتون رو قبول نداشتم بلکه خواستم زودتر فرشته مهربان یا .. به تاپیکم سر بزنن که زدند ;). اگه م یگفتم که حرفاتون رو قبول دارم که ایشون نمی اومدن که:cool:. در ضمن نامزد سابق اون پرستار دنبال یه بهانه بود ایشون زودتر ازدواج کردن. کلا شما خ نگران اقایون نباش تو ایران ;)
    من مشکل خاصی غ از عداب وجدان در این رابطه نداشتم
    چون عرض کردم خدمتتون این اقاهم دارن تاپیک رو می خونن خاستم که سریع تر به نتیجه برسه و در کل از عواقب باخبر باشن. ونه با من بلکه با هر خانم دیگه ای مخصوصا تو این شرایط خاصی چطور برخورد کنن من ادم احساسی و مسولیت پدیری هستم اما تو این عمری که از خدا گرفتم تونستم خداروشکر کنترل کنم.

    خودمم هم نه الزاما به خاطر ایشون بلکه بیشر به خاطر طبیعت کارم مزاحم همدردی شدم. چون عرض کردم رابطهم خ کم شده. بیشتر دنبال یه الگو ی مطمین برای اتفاقات بعدی بودم

    خانم فرشته مهربان از توصیهه های شما و وقتی که گداشتین خیلی خیلی ممنونم. بله من خ درگیر مشکلات مردم میشم البته این توی 6 سال اخیر خ به تعادل نزدیک شده اما نمی تونستم بی خیال یه عده خاص باشم. بابت تمام نکته ها ممنون. خ قبلا درگیر بودم اما الان خ کمتر شده. بابت روانشناس بالینی هم ممنون. دارن می بینن دیگه حتما میرن. براتون از خدا می خام که درکاری که در پیش گرفتین وهمینطور زندگی شخصیتون همیشه موفق باشین

    نوپای عزیز حرفتون رو صد درصد تایید می کنم. بازم ممنون. اسمانی عزیز من قبلا تمام تاپیکهایی رو که زحمت کشیدین و اوردین خوندم. بازم ممنون دوست عزیز

    بله دوستان با لطف شما من نتیجه میگیرم که
    با قاطعیت کامل ( بدون کوچکترین عذاب وجدان) این ته مانده رابطه را قطع می کنم( تفاوتش با قبل این بود که قطع می کردم اما با عذاب وجدان :D)


    معروف که هوش جمعی اشتباه نمی کنه. دوستان گلم عرض کردم تمام دلایل شما رو من بصورت یه ندای درونی می شنیدم. اونم هر وقت با ایشون برخورد داشتم. خوشحالم که تو این مورد هممون مثل هم فکر می کنیم. نه تنها در مقابلتون حالت دفاعی نداشتم بلکه بسیار سپاسگزارتون هم بودم. اما خاستم که کلا هیجان بره بالا و از همه طرف مساله باز شه و گفتم سر وکله یه عده کاربلد پیدا شه که شد.
    خیلی خیلی ممنونتونم
    خداروشکر می کنم که تو جامعه هنوز یه عده دغدغه یه عده دیگه رو دارن
    داشتم با ناامیدی و بدون به یقین رسیدن می رفتم
    که خداروشکر اوضاع عوض شد.
    دوستتون دارم

  11. 3 کاربر از پست مفید acute تشکرکرده اند .

    del (یکشنبه 09 تیر 92), کامران (یکشنبه 09 تیر 92), باران بهاری11 (یکشنبه 09 تیر 92)

  12. #17
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 35,997 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط acute نمایش پست ها

    اگه من پاسخ شما و دوستان را با حالت دفاعی دادم نه اینکه حرفاتون رو قبول نداشتم بلکه خواستم زودتر فرشته مهربان یا .. به تاپیکم سر بزنن که زدند ;).

    سلام

    خوشحالم که نتیجه درستی گرفتید .

    اما نکته ای هم لازم به عرض دیدم در رابطه با تاپیک و جملات نقل قول شده از شما .

    چون می بینم پذیرش منطقی دارید می خواهم بگویم ، بنده بنابه اطلاع رسانی دوستان از جمله ترانه عزیز که معمولاً دلسوزانه تاپیکهایی را اطلاع می دهند که

    رسدیگی شود و با توضیح و اشاراتی که می کنند بنده ضرورت یا عدم ضرورت حضور را متوجه میشم . به تاپیک شما اومدم و .... درکل نکته هایی که خدمتتان عرض کردم

    مهم دیدم ( نه بخاطر واکنش شما به دوستان ) چون شما بنا به توضیحات خودتون فردی تأثیر گذار هستید و بیان کردید که محل رجوع برای مشاوره و این بود که ضرورت

    دیدم عرایضی داشته باشم .

    واکنش دفاعی به این منظور هم جایز نیست چون اگر بر فرض فرشته مهربان نوعی ، حضور نداشت یا امکان حضور پیدا نمی کرد عزیزان متوجه منظق

    شما در پذیرش نظرات درستشان نمی شدند و تصور مقابله و مقاومت را می کردند .


    از اینها گذشته این عزیزانی که وقت گذاشتند ، چشم گذاشتند و ذهنشان را به کار گرفتند و تایپ کردند برای شما و بنا به روش تالار همدردی که برمبنای « پویایی گروه »

    هست، شما را یاری رساندند سزاوار خدای ناکرده بازی دادن نیستند . چون اگر بپذیریم که واکنش دفاعی با هدفی که فرمودید بوده نوعی بازی دادن دوستانی بوده

    که توجه به تاپیک و مسئله شما نشان داده اند . همانطور که شما خود نیز اقدام کردید معمول هست که مراجعینی که حضور کارشناسان را بیشتر نیاز می بینند

    در صورت شارژ نبودن ازدیگر اعضاء تقاضا می کنند به کارشناسان و مدیران اطلاع رسانی کنند که البته شما خود در پست اولتان تقاضای حضور ما را داشته اید که

    به وسیله دوستان به اطلاع رسید .در نهایت برای شما آرزوی موفقیت می کنم و بخاطر قاطعیتی که در رابطه با مسئله نشان می دهید شما را

    تحسین می کنم .


    در پناه خداوند بزرگ محفوظ بمانید






    ویرایش توسط فرشته مهربان : یکشنبه 09 تیر 92 در ساعت 21:37

  13. 6 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    del (دوشنبه 10 تیر 92), roseflower (یکشنبه 09 تیر 92), taraneh89 (یکشنبه 09 تیر 92), کامران (یکشنبه 09 تیر 92), بی دل (یکشنبه 09 تیر 92), باران بهاری11 (یکشنبه 09 تیر 92)

  14. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 مرداد 92 [ 15:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-08
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    117
    سطح
    2
    Points: 117, Level: 2
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از شما و ترانه عزیز. بله حق با شماست عذرخاهی مرا بپذیرید . من از شما و همه عزیزان عذر می خام. البته فرشته جان این نوع سوال کردن درواقع سوالات اون اقا بود (سوالهای من نبود) من می خاستم جوری حق هایی که ایشون به جانب خودشون می دادن! رو به چالش بکشم . هر چند که متاسفانه خود مشاور و ( یه مشاور دیگه) این ارتباط رو خالی از اشکال دیدن. و ااین اقا هم با توجه به این دو مشاور نمی پذیرفتن و من رو متهم به وسواس فکری کردن. من خاستم ایشون نظرات سایر خانمها رو هم بدونن که برداشتی جز خیانت ( از نوع روحی) ازش نمیشه. و از طرفی قطعا نامزد من هم در صورت تداوم حساس می شدن. که من اصلا راضی نبودم.


    فقط خاستم ایشون دلایل منطقی پشت این قضیه رو شفاف تر ببینن. و نخان این قطع رابطه رو به عنوان یه " اتفاق بد بعدی" تصور کنن.به هرحال من یه فلسفه دارم کاری که نشه اشکارا انجام داد ( مثل چت مخفیانه) پس حتما یه جای کار مشکل داره. و هم اینکه وجدان ادم اشتباه نمی کنه.

    من واقعا به کمکتون نیاز داشتم. و به بهترین نحو این اتفاق افتاد. بازم از تمام دوستان عزیز که وقت صرف کردن تشکر می کنم. اگه از من رنجیدین عذرخاهی می کنم از اعماق وجودم. بازم ازپستهای مفید ترانه جان و اسمانی و نوپا و بقیه دوستان مثل همراهی شیدا جون و زندگی موفق تشکر می کنم.

    در ضمن در تایید حرف شما و با توجه به کارایی های زیاد این سایت من احترام به تمام قوانین این سایت و احترام به سایر اعضا رو با افتخار می پدیرم. و تا اونجایی که در توان دارم و کمکی از دستم بر بیاد انجام خاهم داد. از تذکر به جای شما هم تشکر می کنم فرشته عزیز( خوش به حال خانواده ای که شما خانمش هستین :* )

  15. 6 کاربر از پست مفید acute تشکرکرده اند .

    del (دوشنبه 10 تیر 92), paniz93 (یکشنبه 09 تیر 92), فرشته مهربان (یکشنبه 09 تیر 92), کامران (یکشنبه 09 تیر 92), بی دل (یکشنبه 09 تیر 92), باران بهاری11 (یکشنبه 09 تیر 92)

  16. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 05 شهریور 94 [ 10:39]
    تاریخ عضویت
    1392-3-17
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    2,449
    سطح
    29
    Points: 2,449, Level: 29
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 150 در 70 پست

    Rep Power
    24
    Array
    همينجا كمكشون كنين به جاي ايميل مشكلشونو بكن شما هم نهايت كمكتونو همينجا بكنين وديكه ارتباط ايميلي نداشته باشين اينطوري هم شما كمك كردين هم دور شدين ومشكلي بيش نمياد فكر كنين اكر خانومشون ايميلا رو ببينه فكر كنه قضيه خيانته مشكل درست كردين خيلي بدتر اؤ مشكلات الان اينجا خوبه هم شما كمك ميكنين هم ديكران

  17. #20
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 35,997 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط acute نمایش پست ها
    من یه فلسفه دارم کاری که نشه اشکارا انجام داد ( مثل چت مخفیانه) پس حتما یه جای کار مشکل داره. و هم اینکه وجدان ادم اشتباه نمی کنه.



    احسنت به شما



    این دقت نظر ، فلسفه درست و تواضع شما در پذیرش ، در کنار نوع دوستی ، دلسوزی و توانائیهایتان ، قطعاً شما را فردی مؤثر و مفید ساخته است .

    بسیار کار درستی کردید که دیدگاه دو مشاوری که مطمئناً با نظر به منابع غربی مورد تحصیلشان و بدون توجه به فرهنگ بومی ( ملی و مذهبی ) اعلام نظر داشته اند را

    محل اعتنا ندونسته و به ندای درون خود اهمیت بیشتری داده اید و مطمئناً همان خدایی که ندای درون شما از اوست خود به آنجا که لازم بوده هدایتتان کرده است و می

    دانم شما حتماً به نحو شایسته شاکرش خواهید بود .

    همینجا هم به این آقای محترم عرض می کنم که اصرار شما به تداوم این ارتباط علیرغم اینکه می توانید به مراکز مشاوره رسمی مراجعه داشته باشید و داشته اید،محل

    اشکال هست و بهتره بیش از اینها روی خود کار کنید و کمتر مشکلات زندگی را از عوامل بیرونی و محیطی ببینید بلکه ریشه را در درون خود جستجو کرده به آن بپردازید .



    نقل قول نوشته اصلی توسط acute نمایش پست ها
    توجه به کارایی های زیاد این سایت من احترام به تمام قوانین این سایت و احترام به سایر اعضا رو با افتخار می پدیرم. و تا اونجایی که در توان دارم و کمکی از دستم بر بیاد انجام خواهم داد )

    بسیار خوشحالم و دست شما را به گرمی می فشارم برای همکاری و همراهی شما در تالار همدردی ، حضور شما در جمع همدلان همدردی را مغتنم

    می شمارم و الحمدلله





  18. 4 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    mati (یکشنبه 09 تیر 92), کامران (یکشنبه 09 تیر 92), بی دل (یکشنبه 09 تیر 92), باران بهاری11 (یکشنبه 09 تیر 92)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:43 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.