موضوع: آیا رفتار من در مقابل یک شخص موجه و مقبول مناسب است؟

- - - Updated - - -

مینوش و فرانک عزیز

ممنون از همراهیتون و ناراحت شدم که شما هم درگیر این معضل هستید.

یکبار دوستی بهم میگفت که بعضی از شماها از آن سیب بالای درختی ها هستید که هر پسری شهامت و جسارت چیدن اون رو نداره و ترجیح میده همون میوه های دم دستی رو بچینه.

ومن در جوابش میخواستم این و بگم که البته نگفتم :)

من عاشق اون پسری خواهم شد و برایش عشق و محبتم را نثار میکنم و از اولویتهام میگذرم که شهامت و جسارت این رو داشته باشه که از

درخت بالا بیاد و ریسک این رو بجون بخره که بخواد این سیب رو بچینه، برای من که این شکارچی سیب واقعا ارزش خوردشودنم رو داره :o

برای اون نمی دونم این سیب ارزش این شهامت یا جسارت رو داره یا نه:o

فکر کنم تا حالا نداشته :)

بهرحال توکل برخدا خیلی وقتها فکر میکنم حتمن خدایی که جز جز وجود من رو با این نظم و هماهنگی ساخته در این امر

به این مهمی من رو تنها رها نکرده و حتمن حتمن اونچه برام پیش میاد رضایت و صلاحون در اون هست بهرحال رضایم به رضایتش

سلام سنجاب عزیز.

گاهی سعی کن مهربون تر باشی...

انسان ها ارزشش رو دارن که لطفشون رو با محبت پاسخ بدی، حتی اگه اون انسان، پسر باشه!

کسی که یک قدم به سمت تو برمی داره، داره می گه: من تو رو انسان شایسته ای تشخیص دادم... این لطفش رو می تونی با یه واکنش مناسب و متناسب جواب بدی...

=============

از فرستادن سیگنال های مثبت، نترس... البته وقتی که بهش باور داشته باشی.

منظورم از سیگنال مثبت، چراغ سبز و اینها نیستا... منظورم بیان زیبایی هاییه که در انسان ها تشخیص می دی...

=============

عزیزم اجازه نده مدرک و تحصیلاتت تو رو به یه سیب بالای درخت تبدیل کنه...

=============

تو از نظر فکری و شخصیتی در حدی هستی که از عهده ی یه رابطه آشنایی در چارچوب های درستش، بر بیای... پس به خودت، و به اون کسیکه به سمتت اومده، فرصت شناخت بده...

===========

گاهی سکان مکالمات رو به دست طرف مقابلت بده...

از صحبت هات اینطور برداشت کردم که خیلی وقتا بحث رو پرت می کنی!

اینقدر به سکان مکالمات نچسب... :) گاهی فرمان رو بده به طرف مقابلت... و تو فقط همراهی کن... اگه چیزی پرسید، با حوصله جواب بده، و بعدش تو هم همون سوال، یا مشابهش رو ازش بپرس...

با سلام
خب همانطور که در ابتدای تاپیکتان حدس زده بودم برای شما آنقدرها هم مهم نیست که تغییری ایجاد کنید و از موفقیتهای تحصیلی و شغلیتان کاملا راضی هستید این رضایتمندی از وضعیت زندگی برای خیلی از خانمهای موفق مجرد تا سنین 30 تا 35 سال وجود دارد و بسیار هم حس قوی و نیرو دهنده ای میتواند باشد. از طرفی همین تفکر که یک دختر موفق از نظر اجتماعی, تحصیلی, اقتصادی و ... حتما مورد توجه پسران قرار خواهد گرفت و باید در مقابل هر توجهی تا آنجا که ممکن است ناز کردن پیشه کند تا ارج و قرب بیشتری یابد و آقا پسر هم باید حتما همه این نازها را خریدار باشد, با آن حس رضایتمندی از زندگی یک خاصیت سینرژیک بوجود آورده اند که نتیجه آن میشود فردی مانند خانم
abi.bikaran
که تاپیک ایشان را خیلی از ما خوانده ایم.یک خانم از نظر شغلی و اجتماعی بسیار موفق که با همت و تلاش خودشان به جایگاه فعلی رسیده اند و خیلی از خانمهای دیگر با دیدن وضعیت ایشان احتمالا غبطه میخورند وحتی در تاپیک ایشان هم این غبطه و تحسین را بیان میکردند. اما نظر خودشان چه بود؟
من قصد ندارم نظر صاحب این تاپیک را تغییر دهم چون این سیری را که اشاره کردم باید سپری شود و در مرور زمان و تجربه کردن عواید و عواقبش به نتیجه آن رسید و هیچ مشاور دیگری نیز نمیتواند چنین نظراتی را در شخص مراجع تغییر دهد. اما چند عرض کوچک دارم
1.در جایی فرمودید که اگر آقاپسری درخواست خود را علیرغم دیدن بیتوجهی و رفتار سرد از سوی شما مستقیما بیان کند به او امتیاز خیلی بالایی خواهید داد. این کار یک اشتباه محض است و امیدوارم عملا چنین کاری نکنید معیارهای عاقلانه انتخاب برای ازدواج مسائل دیگری هستند و اگر از من و امثال من
نمیشنوید از آقایان دیگر از بستگان خود راهنمایی بخواهید که تجربه برخورد با پسران بسیار بیشتری را از نزدیک داشته اند و در دوران تحصیل و کار و ... بیشتر از شما با روحیات همجنسان خود آشنا شده اند. چنین تجاربی به من میگوید که چنان آقاپسرهایی افراد ایده آلی برای تشکیل زندگی مشترک نخواهند بود و پسرهایی که آنگونه حاضرندمهمترییییییین سرمایه وجود یک مرد را که غرورش میباشد لگدمال کنند, در آینده خیلی چیزهای دیگر را نیز لگدمال خواهند کرد.
2.قطعا این حسی بسیار لذت بخش برای یک خانم است که چنان مطلوب مردان قرار گیرد که به خاطر او هر کاری حاضر باشند بکنند ولی این لذت را اگ..........ر موفق شوند کسب کنند که این اگر برای این است که خیلی از خانمها چنین تجربه ای را هرگز نخواهند داشت, تمام لذت آن برای همان چند هفته و
احیانا چند ماه خواستگاری و نامزدی خواهد بود و بعد از آن زندگی مشترک صورت حقیقی خود را نشان خواهد داد اعم از شیرین یا تلخ و گزنده. ولی در خیلی از موارد خانمها در قبال رسیدن به آن حس بسیار لذت بخش هر نوع عاقبتی را به جان میخرند. امیدوارم که خانم سنجاب از این دسته خانمها نیز قرار
نگیرند.
3.در یکی از پستها یکی از خانمها تغییر کردن شیوه برخورد خانمهایی مثل شما را به یک نشانه از آخرالزمان بودن تشبیه کردند. البته من همانطور که عرض کردم نه قصد دارم نظر شما را تغییر دهم و نه این کار را ممکن میدانم ولی فکر میکنم این کمی اغراق آمیز است زیرا از چنین تشبیهی چنان برمیاید که این موضوع در مورد همه افراد مطلقا غیر ممکن است و اصلا سابقه نداشته است!؟
همچنین اینکه یک آقاپسر موفق و موجه برای ارائه درخواست ازدواج خود لازم بداند که در نمود رفتار ظاهری دخترخانم جواب منفیشان قطعی به نظر نیاید را نشانه ترسو و بزدل بودن ایشان دانسته اند. اما این نشانه حفظ عزت و شان شخصیتی توسط آقاپسر مذکور است نه بزدل بودن.
4.در مجموع خیلی از مواردی را که شخصا قصد داشتم به عنوان پاسخ در تاپیک شما قرار دهم در پست آقای تهمتن دیدم که همینجا از ایشان تشکر میکنم ولی پست ایشان در انتها این بیت را کم داشت
از تو به یک اشاره از من به سر دویدن
5.این ماجرای ناز بودن زن و نیاز بودن مرد یک عبارت مصطلح شده در افواه جامعه است که متاسفانه به کلام بعضی از مشاوران خانواده نیز راه پیدا کرده است ولی نه همگی آنها. سرچشمه آن نیز تا آنجا که میدانم از کتابهایی مانند مردان مریخی و زنان ونوسی و... آب میخورد. اما برادرانه خدمتتان عرض
میکنم که این, همه ماجرا نیست و در روابط زنان و مردان خیلی چیزهای دیگر خودشان را دخیل میکنند که پرداختن به آنها مثنوی هفتاد من خواهد شد و فقط با باز کردن چشمها و پذیرفتن تغییرات جامعه و درس گرفتن از تجربیات دیگران است که میتوان روابط ثمربخش و آینده ساز را ایجاد کرد و مدیریت کرد و به نتیجه رساند.
6.امیدوارم از مجموع صحبتهای بنده و بقیه دوستان مثل آقای تهمتن در این تاپیک این برداشت اشتباه و مضحک نشود که همه چیز باید معکوس شود و خانمها از آقایان خواستگاری کنند که در هیچ یک از سطور بالا چنین حرفی نزده ایم زیرا عواقب چنین کاری همانطور که همه میدانیم اغلب دلزدگی آقایان و
دلشکستگی خانمهاست. بلکه صحبتهای بنده فقط در پاسخ به پرسش مطرح شده در عنوان این تاپیک بود و برحذر داشتن خانم سنجاب ازخطرات و اشتباهاتی که از عواقب داشتن بعضی از نظراتشان میباشد و لزوم ایجاد کمی تغییرات و تعدیلات را نیز عرض کردم که آن بخشها در پاسخ به دیگر سوال کنندگان خانم این تاپیک بود زیرا همانطور که گفتم فکر نمیکنم خانم سنجاب که از جمع خانمهای بسیار موفق جامعه ما میباشند در رویه خود حاضر به ایجاد تغییرات بزرگی باشند.
ولی روش برخورد درست احتیاج به طرح مشکل و درخواست پاسخ در یک تاپیک جداگانه دارد تا این دو مبحث در هم خلط نشوند. البته صحبتهای آقای تهمتن تا حدی پاسخ درست به این سوال را نیز در خود مستتر داشت, با اینکه نظر من در بعضی مثالهای ذکر شده از سوی ایشان تا حدی متفاوت است و شاید برای چنین سوالی هم پیدا کردن یک برآیند از نظرات مفیدتر باشد.

اما نکته ای را که شاید میبایست در ابتدای عرایضم میاوردم در انتها میاورم
خانمهای محترم نباید از هر نوع برخورد صمیمانه ای از سوی جنس مخالف گمان به وجود نظری خاص در مورد خودشان در ذهن آقا پسر مقابل ببرند و در نتیجه اگر هیچ پیگیری از سوی آن شخص ندیدند در دل خود بگویند که من با رفتار بد خود او را پراندم. همانطور که تا اینجا عرض کرده ام و آقای تهمتن و
دیگر آقایان بیشتر از بنده توضیح داده اند بله بعضی از رفتارهای خانمها در مواجهه با آقایان ممکن است آنها را به اصطلاح بپراند. اما در خیلی از موارد از ابتدا نیز چیز خاصی مطرح نبوده و آقاپسر مقابل فقط طبق تربیت اجتماعی و فرهنگی خود با یک همکار و همکلاسی خانم نسبت به یک خانم ناشناس کمی صمیمی تر برخورد نموده است, همین و بس. البته سو برداشت از رفتار جنس مخالف در آقایان هم به وفور یافت میشود حتی بیشتر از خانمها, و منشا رفتارهای زننده ای میشود. حال اینکه این رفتارهای پراننده کدامند و رفتاهای مناسب و جذب کننده کدام, همانطور که عرض کردم در صورت تمایل صاحب این تاپیک یا دیگر مراجعان سایت میتواند در یک تاپیک دیگر مطرح شود.

نوشته اصلی توسط اثر راشومون

خانمهای محترم نباید از هر نوع برخورد صمیمانه ای از سوی جنس مخالف گمان به وجود نظری خاص در مورد خودشان در ذهن آقا پسر مقابل ببرند و در نتیجه اگر هیچ پیگیری از سوی آن شخص ندیدند در دل خود بگویند که من با رفتار بد خود او را پراندم. همانطور که تا اینجا عرض کرده ام و آقای تهمتن و
دیگر آقایان بیشتر از بنده توضیح داده اند بله بعضی از رفتارهای خانمها در مواجهه با آقایان ممکن است آنها را به اصطلاح بپراند. اما در خیلی از موارد از ابتدا نیز چیز خاصی مطرح نبوده و آقاپسر مقابل فقط طبق تربیت اجتماعی و فرهنگی خود با یک همکار و همکلاسی خانم نسبت به یک خانم ناشناس کمی صمیمی تر برخورد نموده است, همین و بس. البته سو برداشت از رفتار جنس مخالف در آقایان هم به وفور یافت میشود حتی بیشتر از خانمها, و منشا رفتارهای زننده ای میشود. حال اینکه این رفتارهای پراننده کدامند و رفتاهای مناسب و جذب کننده کدام, همانطور که عرض کردم در صورت تمایل صاحب این تاپیک یا دیگر مراجعان سایت میتواند در یک تاپیک دیگر مطرح شود.

بنده بسیار بسیار مشتاق هستم که تفاوت رفتاری که از روی تربیت اجتماعی و فرهنگی هست را با رفتاری که نشان دهنده ی این است که " من میخوام بیام خواستگاری نظرت چیه" که به صورت غیر مستقیم بیان می شود را متوجه شوم!

از شما درخواست می کنم که تفاوت این دو موردی را که بیان فرمودید به همراه رفتاری که برای دوستی و درخواست چراغ سبز دوستی هست را به صورت کامل برای منه جاهل و دیگر دخترانی که نمی دانند و تا کنون خواستگار پرانده اند را بیان نمائید!!!!!!!!

پس شد 4 تا رفتار:

1-رفتاری که از روی تربیت اجتماعی و فرهنگی هست
2-رفتاری که نشان دهنده ی این است که " من میخوام بیام خواستگاری نظرت چیه" که به صورت غیر مستقیم بیان می شود
3-رفتاری که برای دوستی و درخواست چراغ سبز دوستی هست
4- افرادی که با حیله جلو آمده و از در خواستگاری وارد می شوند!!!!

خانم میشل عزیز

از راهنمایی خوبت بسیار متشکرم، به نکته ظریفی اشاره کردی امیدوارم بتونم در آینده رعایت کنم.

آقای اثر رامشومون عزیز

از نظرات سازنده و کلیدی که بیان کردید بسیار متشکرم. همانطور که بیان کردید یک مثنوی هفتاد من هم نمی تواند این مقوله را به طور کامل پوشش دهد.

آنگونه که شواهد نشان می دهد و از پست دوستان هم متوجه شدم انعطاف پذیری من نسبت به جنس مخالف کم است.

این مشکل هم مثل هر رفتار دیگری هم حسن دارد و هم عیب دارد.:)

حسنش این بوده که بدون حاشیه، سابقه و رابطه ناخوشایندی به درس و کار پرداخته و موفقیتهای در این زمینه کسب کرده

ام و عیبش این بوده که برای ازدواج با چالشی نسبتا جدی مواجهه شوم. بهرحال در مورد گزینه های قبلی که دیگر کاری از من ساخته نیست در موارد آتی هم اگر خدا خواست و موردی پیش آمد امیدوارم دوباره همان مسیر رفته را تکرار نکنم

گرچه متاسفانه کمی فراموشکارم:(

شاید هم در آخر بتوانم اینگونه مطلبم را کامل کنم (بقول حضرت حافظ)::)

تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست

رهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

نوشته اصلی توسط ایوب

بنده بسیار بسیار مشتاق هستم که تفاوت رفتاری که از روی تربیت اجتماعی و فرهنگی هست را با رفتاری که نشان دهنده ی این است که " من میخوام بیام خواستگاری نظرت چیه" که به صورت غیر مستقیم بیان می شود را متوجه شوم!

از شما درخواست می کنم که تفاوت این دو موردی را که بیان فرمودید به همراه رفتاری که برای دوستی و درخواست چراغ سبز دوستی هست را به صورت کامل برای منه جاهل و دیگر دخترانی که نمی دانند و تا کنون خواستگار پرانده اند را بیان نمائید!!!!!!!!

پس شد 4 تا رفتار:

1-رفتاری که از روی تربیت اجتماعی و فرهنگی هست
2-رفتاری که نشان دهنده ی این است که " من میخوام بیام خواستگاری نظرت چیه" که به صورت غیر مستقیم بیان می شود
3-رفتاری که برای دوستی و درخواست چراغ سبز دوستی هست
4- افرادی که با حیله جلو آمده و از در خواستگاری وارد می شوند!!!!

ایوب عزیز

از پستت متشکرم فکر میکنم که میخوای این پست را آقای اثر رامشون یا دیگر اقایون تالار که با ایشون موافقند پاسخ دهند

ولی خواستم با توجه به سوال شما و نکته ای که آقای اثر رامشون در پستشون بیان کرده بودند پست قبلیم رو کامل کنم.

نوشته اصلی توسط اثر راشومون

1.در جایی فرمودید که اگر آقاپسری درخواست خود را علیرغم دیدن بیتوجهی و رفتار سرد از سوی شما مستقیما بیان کند به او امتیاز خیلی بالایی خواهید داد. این کار یک اشتباه محض است و امیدوارم عملا چنین کاری نکنید معیارهای عاقلانه انتخاب برای ازدواج مسائل دیگری هستند و اگر از من و امثال من
نمیشنوید از آقایان دیگر از بستگان خود راهنمایی بخواهید که تجربه برخورد با پسران بسیار بیشتری را از نزدیک داشته اند و در دوران تحصیل و کار و ... بیشتر از شما با روحیات همجنسان خود آشنا شده اند. چنین تجاربی به من میگوید که چنان آقاپسرهایی افراد ایده آلی برای تشکیل زندگی مشترک نخواهند بود و پسرهایی که آنگونه حاضرندمهمترییییییین سرمایه وجود یک مرد را که غرورش میباشد لگدمال کنند, در آینده خیلی چیزهای دیگر را نیز لگدمال خواهند کرد.
2.قطعا این حسی بسیار لذت بخش برای یک خانم است که چنان مطلوب مردان قرار گیرد که به خاطر او هر کاری حاضر باشند بکنند ولی این لذت را اگ..........ر موفق شوند کسب کنند که این اگر برای این است که خیلی از خانمها چنین تجربه ای را هرگز نخواهند داشت, تمام لذت آن برای همان چند هفته و
احیانا چند ماه خواستگاری و نامزدی خواهد بود و بعد از آن زندگی مشترک صورت حقیقی خود را نشان خواهد داد اعم از شیرین یا تلخ و گزنده. ولی در خیلی از موارد خانمها در قبال رسیدن به آن حس بسیار لذت بخش هر نوع عاقبتی را به جان میخرند. امیدوارم که خانم سنجاب از این دسته خانمها نیز قرار
نگیرند.

بیان کنم که فکر میکنم ایشون لا اقل در مورد من و یا اطرافیانی که شرایط مشابه من را دارند دو پارامتر مهم تحت عنوان
"کمال طلبی در انتخاب" و "حس ششم " را نادیده گرفتند.

باشخصه اگر کسی مطابق معیارهای اساسی که سالهاست برای ازدواج دارم نباشد حتی اگر نهایت خواهش و التماس را بکند جایگاهی در قلبم ندارد. تاکنون بارها مواردی بوده بصورت رسمی و یا غیر رسمی بیان شده ولیکن مطابق معیارهای من نبوده منظور من از بالارفتن از درخت کنایه از شخصی بود که مراحل اولیه را با نمره کامل :o گذرانده و مطابق معیارهای اساسی هست و با جسارت و شهامتی که دارد بسیار زیبا عشقش را نشان می دهد بدون اینکه عزت و غرورش خدایی ناکرده خط خطی شود:)

در مورد تشخیص نیت پسری که از روی "ادب و احترام" جلو می آید یا ایجاد رابطه "سالم" یا ایجاد رابطه "ناسالم"

همانگونه که در عنوان تاپیک بیان کردم منظور شخصی است که معیارهای اساسی را دارد و موجه و مقبول است و در این

موارد فکر میکنم حس ششم خانمها نادیده گرفته شده.:)