به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 45
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 اردیبهشت 93 [ 17:59]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    855
    سطح
    15
    Points: 855, Level: 15
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من نمیخوام به یادش بیفتم.میخوام فراموشش کنم.اما بازدیشب کابوسشودیدم.بطوریکه باکتکبیدارم کردن.احساس میکنم دارم دیونه میشم.توروخدابگیدچکارکنم؟

  2. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 دی 94 [ 16:21]
    تاریخ عضویت
    1392-2-27
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    2,108
    سطح
    27
    Points: 2,108, Level: 27
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    20

    تشکرشده 41 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خانومی چرا داری سختگیری میکنی؟ از دنیا لذت ببر.منم مثل تو بودم افسرده و بی رمق یک طرف بدنم سیستم عصبیش بهم ریخت و سست شد و موقع افسردگی و عصبانیت بدنم فلج میشد آنقدر عذاب کشیدم که پدرو مادرم هم ناراحت و افسرده شدن آخرش هم با کشیدن پیاپی سیگار قلبم مورد پیدا کرد. دیگه خودمو یک بازنده و به آر خط رسیده میدونستم حتی به فکر خودکشی هم افتادم . میدونی چی شد خانومی؟
    به خودم گفتم من دوباره متولد میشوم و زندگی جدیدی رو شروع میکنم. رفتم پیش روانشناس و تحت درمان قرار گرفتم تا کمی فکرم کار کنه شروع کردم به خواندن کتاب
    کتابهایی مثل از حال بد به حال خوب/قدرت در درون ماست/شفای زندگی/شفای تن/چهار اثر فلورانس اسکاول شین و.............
    یاد گرفتم خودمو دوستداشته باشم به فکر خودم باشم یاد گرفتم فقط عاشق خدا و خودم باشم یاد گرفتم از باقی عمرم لذت برم یاد گرفتم از گذشته درس بگیرم و فراموش کنم در حال زندگی کنم و به فکر آینده باشم
    این رو هم بدون خانومی درد من هزار برابر بدتر از تو بود اما با افتخار میگم من توانستم

  3. 2 کاربر از پست مفید میشکا تشکرکرده اند .

    tamanaye man (پنجشنبه 06 تیر 92), tamanna139269 (پنجشنبه 06 تیر 92)

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 اردیبهشت 93 [ 17:59]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    855
    سطح
    15
    Points: 855, Level: 15
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یعنی منم میتونم؟این کابوسا تموم میشه؟

  5. کاربر روبرو از پست مفید tamanna139269 تشکرکرده است .

    میشکا (پنجشنبه 06 تیر 92)

  6. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 دی 94 [ 16:21]
    تاریخ عضویت
    1392-2-27
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    2,108
    سطح
    27
    Points: 2,108, Level: 27
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    20

    تشکرشده 41 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط tamanna139269 نمایش پست ها
    یعنی منم میتونم؟این کابوسا تموم میشه؟
    مشکل تو در مقابل مشکل من مثل قطره در برابر دریاست.
    اما با توکل بر خدا توانستم
    و تو هم میتونی مشکل به این کوچکی را حل کنی. مشکلت خیلی کوچیکه خودت بزرگ میبینیش
    ویرایش توسط میشکا : پنجشنبه 06 تیر 92 در ساعت 12:28

  7. 2 کاربر از پست مفید میشکا تشکرکرده اند .

    tamanaye man (پنجشنبه 06 تیر 92), tamanna139269 (پنجشنبه 06 تیر 92)

  8. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 09:45]
    تاریخ عضویت
    1391-12-20
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    5,466
    سطح
    47
    Points: 5,466, Level: 47
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 378 در 207 پست

    Rep Power
    53
    Array
    عزيز من هرچي خدا بخواد همون ميشه .مطمئن باش خير تو در اينه. و خدا دوستت داشته. توكل كن به خدا.دعا كن يه خواستگار خوب برات پيدا بشه كه خانواده ت ديگه مخالفت نكنن.
    .همه چي ميكذره
    همه ما بحران هاي عاطفي داشتيم ولي كم كم فراموشش كرديم.
    هر صبح كه از خواببيدار ميشي ذره اي از غم درنت كم ميشه به شرط اينكه خودت بخواي فراموش كني.
    هر كاري براش كردي . هر آرزويي كه راجبش داشتي . حتي اگه فكر ميكني تنها مرديه كه ميتونه خوشبختت كنه رو فراموش كن.
    تنها ايناس كه آرومت ميكنه.
    موفق باشي

  9. 2 کاربر از پست مفید paria_22 تشکرکرده اند .

    faghat-KHODA (پنجشنبه 06 تیر 92), tamanna139269 (پنجشنبه 06 تیر 92)

  10. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 اردیبهشت 93 [ 17:59]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    855
    سطح
    15
    Points: 855, Level: 15
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    تموم سعیمومیکنم که فراموشش کنم.روزااینقدکتاب میخونم تاشب که ازخستگی چشمام بازنمیشن وبیهوش میشم که بهش فکرنکنم اما توخواب میادسراغم دیگه میترسم بخوابم.ترمیم هم ذهنموخیلی مشغول کرده راستش درد دارم وامروز هم خونریزی کردم ولی نمیتونم دکتربرم.این بیشترداغونم میکنه.
    ویرایش توسط فرشته مهربان : جمعه 07 تیر 92 در ساعت 01:40

  11. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    سلام.عذرمیخوام من بد متوجه شدم؟
    شما قبلا گفته بودید که ازدواج کردید ولی رسمیش نکردید و باهم زندگی میکردید .
    یعنی میخواین نگین به خواستگار آیندتون که قبلا ازدواج کردید؟ این کار واقعا غیر اخلاقیه

  12. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 اردیبهشت 93 [ 17:59]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    855
    سطح
    15
    Points: 855, Level: 15
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من پنهانی ازدواج کردم حتی خانوادم خبرندارن چطوری بگم؟نمیخوام بادروغ زندگی کنم اماچطوری بگم؟

  13. #19
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    آهان.به نظر من الان کلا ذهنتونو درگیر ازدواج نکنید.بذارید روحیه خوب و با نشاط پیدا کنید و آثار روحی بدی که از گذشتتون مونده کامل برطرف شه و اصلا دغدغه ازدواج و اینکه بگین یا نگین نداشته باشید.شما فقط باید به فکر خودتون باشید و آینده زیبایی که باید رقم بزنید.اگر امکانشو دارین پیش یک مشاور برید تا شروع به هدف گذاری کنید و به اهداف کوتاه مدتتون عمل کنید. تاکید میکنم که به ازدواج یا یک رابطه جدید اصلا فکر نکنید.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط tamanna139269 نمایش پست ها
    من پنهانی ازدواج کردم حتی خانوادم خبرندارن
    من نمیدونم چطوری ازدواج یک دختر مجرد میتونه پنهانی باشه ولی شما خودتون میگید که ازدواج کردید.پس باید بپذیرید.اگر اشتباه ازدواج کردید باید تاوان بدید و اگر اشتباه نکردید که با افتخار به خواستگارتون بگید که قبلا ازدواج کردید.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط tamanna139269 نمایش پست ها
    من پنهانی ازدواج کردم حتی خانوادم خبرندارن
    من نمیدونم چطوری ازدواج یک دختر مجرد میتونه پنهانی باشه ولی شما خودتون میگید که ازدواج کردید.پس باید بپذیرید.اگر اشتباه ازدواج کردید باید تاوان بدید و اگر اشتباه نکردید که با افتخار به خواستگارتون بگید که قبلا ازدواج کردید.

  14. کاربر روبرو از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده است .

    tamanna139269 (پنجشنبه 06 تیر 92)

  15. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 اردیبهشت 93 [ 17:59]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    855
    سطح
    15
    Points: 855, Level: 15
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اره.سعی میکنم به این موضوع فکرنکنم.به اون هم فکر نکنم.اما کابوسهامو چکارکنم؟هرشب خواب میبینم ولم کرده وبهم جک وجونوراحمله میکنن.نکنه دارم دیونه میشم؟


 
صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 98
    آخرين نوشته: شنبه 05 مهر 93, 01:51
  2. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 اردیبهشت 93, 09:49
  3. آیا تنها راه نجات زندگی ام تغییر خودم است؟ این تغییر یعنی چی؟
    توسط خاموش در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 فروردین 90, 12:55

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:29 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.