به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 16 , از مجموع 16
  1. #11
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    633
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,084

    تشکرشده 1,278 در 497 پست

    Rep Power
    0
    Array
    nobody _64 اگر می خوای ازدواج موفقی داشته باشی باید قبل از ازدواج ابتدا معیارات رو مشخص کنی ؟ انتظاراتی که از زن آینده ات داری رو روی یک کاغذ بنویس و اول تکلیفت رو ا خودت مشخص کن .
    دوم اینکه بگرد بین معیارایی که میخوای در شخص مورد نظرت پیدا میکنی ؟ بعضی هاش در ظاهر هم قابل تشخیصه ، مثل سطح تحصیلات و حجاب و طرز پوشش و ...
    علاقه تنها کافی نیست ، البته لازم هست .
    اگر معیارای مورد نظرت رو در طرف مقلبلت پیدا کردی ، بهش پیشنهاد میدی ، اگر قبول کرد ، تازه مرحله آشنایی رو شروع میکنی ، تا ببینی از نظر اخلاقی و طرز فکر و سلایق و علایق با هم همخونی دارید یا نه ؟ طی این راه باید احساساتت رو کنار بگذاری و خیلی منطقی تصمیم بگیری .

    مرحله آشنایی خیلی مهم هست ، خیلی جدیش بگیر .

  2. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 تیر 93 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1392-2-30
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    828
    سطح
    15
    Points: 828, Level: 15
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    49

    تشکرشده 43 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    جناب Nobody-64

    با طلاق برادرانتان، کل خانواده خودت را مقصر ندانید. هرچند امیدوارم برای آنها هم حل بشه. هر چند آنها نتوانستند به عنوان الگوی خوبی برای برادر کوچکترشان باشند و زندگی شخصی آنها بر شما و دیگر اعضا اثر داشته اما شما که مقصر نیستید.

    شما هم مثل هر جوان دیگری، نیاز به همراه و همسر خوب دارید، در این شکی نیست و نباید مشکلات بی اهمیت دیگر، مانع از یه ازدواج سالم بشوند.

    مهمتر از همه، فکر می کنم شما اول باید اعتماد به نفس خودتان را تقویت کنید و شناختی کامل نسبت به خودتان پیدا کنید، تصمیمی قاطع برای شروع زندگی اتخاذ کنید و مصمم باشید، تصمیم قاطع در انتخاب همسر و دختری شایسته با ویژگی های خواست شما، مصمم در حل و برخورد قاطع با مشکلات اجتماعی موجود در تمامی ازدواج ها با وجود تفاوت های فرهنگی و اجتماعی و خانوادگی و ...

    بعد از این مرحله، درخواست از خانواده جهت همراهی و مشورت در امر ازدواج شما و پشتیبانی آنها

    در مرحله اول، از خودتان و علاقه تان مطمئن باشید.

    بعد، در مورد اینکه چطور نظر خانم را در مورد ازواج بدانید، قصد ازدواج دارند یا خیر، اگر خواستید از طریق همکار باشه، سعی کنید حتما با همکاری مطمئن، چه ریش سفید محل کار یا شخص مورد اطمینان این سوال را بپرسید نه هر شخص و همکار.

    بالاخره شما که نمی خواهید برای همیشه تنها بمانید و روزی ازدواج خواهید کرد پس نه عجله کنید و نه بی دلیل به تاخیر بیاندازید.
    از لحظه های عمرتان درست استفاده کنید

    حالا که بعد از درس و کار، هدفی به زیبایی ازدواج دارید، درست تصمیم بگیرید، به خودتان زمان بدید و خودتان را بشناسید و خواسته هاتان را

    از جوانی تان لذت ببرید

  3. کاربر روبرو از پست مفید رها92 تشکرکرده است .

    nobody_64 (جمعه 07 تیر 92)

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 شهریور 92 [ 21:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-16
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    1,761
    سطح
    24
    Points: 1,761, Level: 24
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستان
    من بالاخره کار خودمو کردم. مرگ یه بار شیونم یه بار. رفتم و بهش گفتم می خوام راجع به شما با خانوادم صحبت کنم و باهم بیشتر آشنا بشیم. اونم گفت من باید فکر کنم.
    ولی میدونین چیه؟ دقیقا از لحظه ای که پیشنهاد دادم پشیمون شدم. راستش ایشون یه روسری میندازه سرش که هم موهاش میمونه بیرون و هم گوشاش و گلوش دیده میشه. هر چی محسنات داره وقتی اینجوری میبینمش یادم میره. تازه غیرتم گل کرده و درست از لحظه ای که پیشنهاد دادم دلم می خواد هم روسریشو درست کنه و هم متین تر رفتار کنه. نمی دونم الان تو دلم می گم کاش اصلا ردم کنه. متاسفم

  5. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 شهریور 92 [ 21:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-16
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    1,761
    سطح
    24
    Points: 1,761, Level: 24
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نمیدونم چرا قبل اینکه پیشنهاد بدم همش تو درون خودم طوفان بود که برم بهش بگم ولی حالا دچار این همه تردید شدم. دوستان لطفا اگه اشتباهی کردم بهم بگین.

  6. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 خرداد 95 [ 04:58]
    تاریخ عضویت
    1391-7-29
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    3,098
    سطح
    34
    Points: 3,098, Level: 34
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 102
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 68 در 29 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط nobody_64 نمایش پست ها
    تنهای تنهام. هیچ امیدی هم به کمک خانوادم ندارم. متاسفم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط nobody_64 نمایش پست ها
    حتی عشق هم برام ممنوع کرده. متاسفم
    نقل قول نوشته اصلی توسط nobody_64 نمایش پست ها
    نمی دونم الان تو دلم می گم کاش اصلا ردم کنه. متاسفم
    جناب nobody عزیز... چرا اینقدر بابت هرکاری و هر مسئله ای خودتون رو سرزنش می کنید و میگید "متاسفم"

    آخه تاسف واسه چی؟؟ مگر شما چکار کردید که اینقدر تاسف می خورید؟؟ به یک نفر پیشنهاد ازدواج دادید اگر جواب طرف منفی بود که هیچ، اما اگر موافق بود که آشنایی تون ادامه پیدا کنه قرار نیست که همین فردا پای سفره عقد بشینید...

    در ضمن مگر شما یکسری ملاک ها برای انتخاب همسر آینده تون در نظر نگرفتید؟؟ آیا حجاب جزو ملاک های اصلیتون بوده یا نه؟؟

  7. کاربر روبرو از پست مفید sayeh_m تشکرکرده است .

    nobody_64 (پنجشنبه 27 تیر 92)

  8. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 شهریور 92 [ 21:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-16
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    1,761
    سطح
    24
    Points: 1,761, Level: 24
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ببینید من خانواده خوبی ندارم. من هر کاری بخوام بکنم باید خودم واسه زندگیم کنم. هیچ کس پشتم نیست. دارم خودم زندگیمو می سازم از طرفی هیچ کسی هم نیس که باهاش مشورت درستی بکنم. بیشتر این تردیدها ناشی از شرایطیست که فقط من خودم درکش می کنم.
    اگه تاسف می خورم به خاطر اینه که گاه فکر میکنم یا با این دختر خانوم ازدواج می کنم یا هیچ شانس دیگه ای در کوتاه مدت برام نیس. هر چند الان به نظر میرسه حتی ایشون هم نمی خوان با من ازدواج کنند.
    در مورد ملاکها هم حجاب جزو معیارام بود ولی احساسات بهم فشار آورد و رفتم پیشنهاد دادم چون احتمال میدادم شاید بتونیم این مساله رو دو نفری حلش کنیم.


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:46 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.