به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 40
  1. #11
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    عزیزم هر کسی این ماجرا رو بشنوه حق رو به خانومش میده
    اونا تو زمانی که با هم مشکل داشتند دقیقا همون موقع شوهرش اومده به شما پیشنهاد داده و شما قبول کردی و به جای اینکه وقت بذاره مشکلشو با خانومش حل کنه و نازش رو بکشه شما مثل ببخشید خروس بی محل رفتی تو زندگیشو محبت و ...
    خب انتظار داشتی خانومش چه رفتاری داشته باشه بله پرخاشگر میشه بی محبتی میکنه ممکنه غذا درست نکنه و ...
    و در نهایت وقتی تازگیتو از دست دادی تازه شدی مثل خانوم اول و بهت گفت جدا شیم
    اون با وجود یک بچه به زندگی اولش پایبند نبوده ..
    چطور هستیتو زندگیتو به پای یه مرد هوسباز ریختی؟؟
    حالا هم به راحتی فراموشت میکنه
    شما هم سعی کن کلا این آدم کثیفو فراموش کنی و به فکر ساختن اینده ای پاک و سالم باش
    و واقعا از خدا بخواه که آه اون زن تو رو نگیره
    راستی بهت پیشنهاد میدم تاپیک منو بخونی
    بهتره از زوایای مختلف بررسی کنی
    شما هنوز خیلی جوونی وقت داری آینده ای خوب برای خودت بسازی

    - - - Updated - - -

    خودتو مشغول کن یا درس یا سرکار برو
    یه مدت از فکر عشق و عاشقی بیا بیرون
    به خدا توکل کن مطمئن باش کمکت میکنه

  2. 2 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    barani (دوشنبه 03 تیر 92), tamanaye man (دوشنبه 03 تیر 92)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 اردیبهشت 93 [ 17:59]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    855
    سطح
    15
    Points: 855, Level: 15
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اونا 9سال باهم مشکل داشتن ازشب اول عروسیشون.قبل ازمن هم بادونفردیگه رابطه داشته وخانمش بااینکارش مشکلی نداشته.میگم حتی بادوست دختراش سفرمیرفته من اونونجات دادم زندگیش ازاول ایجوربوده بطوریکه یه شب براشب نشینی خونه اقوام میرفته تاچندروزمیمونده.خانمش بنوعی روانی بوده بطوریکه هروز بهش زنگ میزد که میخوام بچمونوبکشم.اونم ازترس اینکاراش تصمیم به جدایی ازمن گرفته چون خوودش بچه طلاق بوده نمتونسته زنشوطلاق بده چون میگفتن اینم مثل باباشه.زنش یکسال ازش بزرگتره سرهیچ وپوچ دعوامیکنه وازش همه جا بد میگه وبه خواهرومادرش فحش ناموسی میده.ازلحاظ روانی داغونش کرده بود هیچ انگیزه ای برا زندگی نداشت.خودش بهش گفته بود برو باکس دیگه وبرو زن بگیر فقط خرجیمو بهم بده حتی میگفت بچشوهم نمیخواد.اون بزور بازنش ازدواج کرده و همیشه دوستداشته زنش مثل من باشه.زنش همش توتوهمه.ازاوناست که دلش میخواسته بایه بازیگرازدواج کنه و خونش کلفت داشته باشه.بخاطرهمین گفت شرط رضایتم به ازدواجتون اینه که برام کلفتی کنید!

    - - - Updated - - -

    اونا 9سال باهم مشکل داشتن ازشب اول عروسیشون.قبل ازمن هم بادونفردیگه رابطه داشته وخانمش بااینکارش مشکلی نداشته.میگم حتی بادوست دختراش سفرمیرفته من اونونجات دادم زندگیش ازاول ایجوربوده بطوریکه یه شب براشب نشینی خونه اقوام میرفته تاچندروزمیمونده.خانمش بنوعی روانی بوده بطوریکه هروز بهش زنگ میزد که میخوام بچمونوبکشم.اونم ازترس اینکاراش تصمیم به جدایی ازمن گرفته چون خوودش بچه طلاق بوده نمتونسته زنشوطلاق بده چون میگفتن اینم مثل باباشه.زنش یکسال ازش بزرگتره سرهیچ وپوچ دعوامیکنه وازش همه جا بد میگه وبه خواهرومادرش فحش ناموسی میده.ازلحاظ روانی داغونش کرده بود هیچ انگیزه ای برا زندگی نداشت.خودش بهش گفته بود برو باکس دیگه وبرو زن بگیر فقط خرجیمو بهم بده حتی میگفت بچشوهم نمیخواد.اون بزور بازنش ازدواج کرده و همیشه دوستداشته زنش مثل من باشه.زنش همش توتوهمه.ازاوناست که دلش میخواسته بایه بازیگرازدواج کنه و خونش کلفت داشته باشه.بخاطرهمین گفت شرط رضایتم به ازدواجتون اینه که برام کلفتی کنید!

    - - - Updated - - -

    من زندگی اون زنو ساختم اون موقع جا ببجایی خونش یه هفته خونه باباش رفت من همه وسایل خونشوجابجاکردم وتمیزکردم وچیدم.اون قدرشوهرشونمیدونه.اون اقا زمان مجردی بادخترحرف هم نزده بوده اما بعد ازدواجش همش توخیابونا بوده .زنش اونو فرستادتوخیابون .اون حق منه.اگرنبود خدامارو سرراه هم نمیذاشت که زندگیمونو تغییربدیم که زنده بشیم چرا باید اه بکشه پشت سرمن؟من باعث شدم که دعواهاشون کمتربشه باعث شدم ارامش پیداکنه رفتارشوبازنش خوب کنه.باعث شدم کارکنه پیشرفت کنه.خونشو بهترکنه.وسایلای بهتربگیره.باهاش مهربونتربشه.من باید اه بکشم نه اون.

    - - - Updated - - -

    من زندگی اون زنو ساختم اون موقع جا ببجایی خونش یه هفته خونه باباش رفت من همه وسایل خونشوجابجاکردم وتمیزکردم وچیدم.اون قدرشوهرشونمیدونه.اون اقا زمان مجردی بادخترحرف هم نزده بوده اما بعد ازدواجش همش توخیابونا بوده .زنش اونو فرستادتوخیابون .اون حق منه.اگرنبود خدامارو سرراه هم نمیذاشت که زندگیمونو تغییربدیم که زنده بشیم چرا باید اه بکشه پشت سرمن؟من باعث شدم که دعواهاشون کمتربشه باعث شدم ارامش پیداکنه رفتارشوبازنش خوب کنه.باعث شدم کارکنه پیشرفت کنه.خونشو بهترکنه.وسایلای بهتربگیره.باهاش مهربونتربشه.من باید اه بکشم نه اون.

    - - - Updated - - -

    دوماه دیگه برمیگردم دانشگاه امانمیخوام ببینمش.الان توخونه بیکارم.همش یاخوابم یاتو فکروخیال.فعلا نمیتونم برم پیش روانپزشک.یکباررفتم پیش مشاور.و داروهامو دکترمغزواعصاب بهم داده دکترای دیگه میگن این داروی دیونه هاست ولی من چیزی جز سردرد وپایین بودن فشارنداشتم ولی بازم مصرف میکنم تابخوابم.روزام سخت میگذره چون هیچ جا نیست که برم کسی نیست باهاش حرف بزنم.هرکاری میکنم که بخوام فراموشش کنم نمیشه کلاس خواستم ثبتنام کنم جا نداشتن.دوستی ندارم برم پیشش وتوخونه کسی نیست باش حرف بزنم

  4. #13
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    633
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,084

    تشکرشده 1,278 در 497 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ترانه جان خواهش میکنم یکم منطقی باش ، خیلی داری احساساتی به موضوع نگاه میکنی .اون مردیه که همش دنبال دوست دختر بوده و خیلی هم هوس بازه ، پس توقع داری زنش روانی نشه ؟
    اگر خودت با یک مردی ازدواج میکردی که اصلا دوست نداشت و همش دنبال دخترای دیگه بود و شبا تو بغل این و اون میخوابید شما روانی نمیشدی ؟اون وقت خوب بود که اون دخترذا بهت میگفتن که زنش تو توهم هست ؟برای اینکه شوهرت رو به زندگیت برگردونی مجبور بدی دست به هر کار بزنی ، شاید مجبور میشدی بچت رو واسطه کنی چون میدونستی که شوهرت دوستش داره ، مجبور بودی شوهرت رو تهدید کنی که اگر برنگردی بچه ای که دوستش داری رو میکشم .
    اگر مردی بود که به زن و زندگیش میرسید و به زنش و بچش خیانت نمیکرد ، زن اون هم الان روانی نبود و مثل خیلی از زن های دیگه الان میتونست خوشبختی باشه . ولی میدونی دلیلش چیه ؟ دلیل وجود دخترای خیابانی بودن که با شوهرش دوست شدن و شب ها تو بغل شوهرش میخوابیدن و بهش محبت میکردن .
    عزیزم جای شما توی اون زندگی نیست .
    انقدر نگو من از لجنزار کشیدمش بیرون .چون تو خودت رو به ته اون لجنزار کشیدی تا اون رو نجات دادی . خودت رو وارد زندگی کثیف اون مرد کردی .و اون انقدر نامرد هست که الان داره میگه از هم جدا شیم .
    عزیزم تو سنت خیلی کمه ، این همه پسر مجرد توی این دنیا هست ، که نه توی لجنزار زندگی میکنند و نه زن دارن و نه نامرد هستند . میتونی در آینده خیلی خوشبخت تر باشی .
    من این ها رو گفتم که با اون حرف ها نشینی خودت رو گول بزنی و فکر کنی که سهمی از زندگی اون داشتی .
    برای فراموش کردنش سعی کن خودت رو مشغول کنی .
    برای خودت پاداش در نظر بگیر ، مثلا بگو ایول بخ خودم 5 روز گذشته من اصلا باهاش صحبت نکردم ، بعد بگو 10 روز و همین طور ... تا یک روز میبینی چن ماه گذشته ..
    هر چه بیشتر بگذره حال روحی بهتری خواهی داشت .
    برو چند تا کلاس ورزشی ثبت نام کن ، کلاس شنا خیلی حال روحیت رو خوب میکنه
    بشین توی خونه و نقاشی بکش
    سعی کن آهنگ و ترانه گوش ندی ( ممنوعش کن )
    سعی کن دوستای جدیدی توی شهر خودتون پیدا کنی و وقتت رو بیشتر با اونا بگذرونی
    کتابخونه ثبت نام کن
    خیلی کارای دیگه میتونی بکنی
    عزیزم باید اول قبول کنی که با اون مرد خوشبخت نمیشی ، چون گذشته از این که اون مرد خیلی نامرد و کثیف هست ، یک مرد متعهل هست که سایه زن و بچش همیشه روی زندگیشه

  5. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 12 اردیبهشت 93 [ 15:23]
    تاریخ عضویت
    1389-6-08
    نوشته ها
    231
    امتیاز
    2,981
    سطح
    33
    Points: 2,981, Level: 33
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    227

    تشکرشده 409 در 163 پست

    Rep Power
    37
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط tamanna139269 نمایش پست ها
    همش یاخوابم یاتو فکروخیال.فعلا نمیتونم برم پیش روانپزشک.یکباررفتم پیش مشاور.و داروهامو دکترمغزواعصاب بهم داده دکترای دیگه میگن این داروی دیونه هاست ولی من چیزی جز سردرد وپایین بودن فشارنداشتم ولی بازم مصرف میکنم تابخوابم.روزام سخت میگذره چون هیچ جا نیست که برم کسی نیست باهاش حرف بزنم.هرکاری میکنم که بخوام فراموشش کنم نمیشه کلاس خواستم ثبتنام کنم جا نداشتن.دوستی ندارم برم پیشش وتوخونه کسی نیست باش حرف بزنم
    دختر خوب من به عنوان یک مرد متاهل اگر بخام کسی رو در شرایط تو گول بزنم 80% همین چیزایی رو میگم تو که به عنوان دلیل داری میگی. از خواب بیدار شو...
    من تصور میکنم شما حتما به همون دارو ها احتیاج دارین ، با دکترتون در تماس دائم باشید و داروهاتون رو نشون مشاور بدین. داروها باید کمکتون کنن این روزها رو راحت تر بگذرونین اگر تاثیرشون مناسب نیست دوباره با پزشکتون تماس بگیرین. برای برقراری رابطه مجدد (با کسی که هدفش سوء استفاده جنسی نباشه)حتما قبلش با مشاورتون صحبت کنین.

  6. 2 کاربر از پست مفید samanis تشکرکرده اند .

    tamanaye man (دوشنبه 03 تیر 92), tamanna139269 (دوشنبه 03 تیر 92)

  7. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 اردیبهشت 93 [ 17:59]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    855
    سطح
    15
    Points: 855, Level: 15
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    باورش برام سخته یعنی منودوسال گول زده؟یعنی اون همه عشق پوچ بود؟اون قبل من باهیچ کسی جززنش رابطه جنسی نداشته.زنش از شب اول ازدواجشون مشکل روحی داشته شب اول ازدواجشون شباازخواب میپریده و بلند میخندیده.همیشه بهش میگفته تومردمن نیستی.من نمیخامت.اون دوستش نداره ا گه داشت نمیزاشت توبغل کسی دیگه بره اون بااین کار مشکل نداشت تافهمیدقضیه جدیه ابروریزی کرد براش فقط خرجیش مهم بوداون الان هم حاضره براش خاستگاری بره ولی حاضرنیست منوبگیره چون دوستم داره.میگه درصورتی رضایت میدم که اون کلفتیمو بکنه و مهریمو بدی!!!!

    - - - Updated - - -

    باورش برام سخته یعنی منودوسال گول زده؟یعنی اون همه عشق پوچ بود؟اون قبل من باهیچ کسی جززنش رابطه جنسی نداشته.زنش از شب اول ازدواجشون مشکل روحی داشته شب اول ازدواجشون شباازخواب میپریده و بلند میخندیده.همیشه بهش میگفته تومردمن نیستی.من نمیخامت.اون دوستش نداره ا گه داشت نمیزاشت توبغل کسی دیگه بره اون بااین کار مشکل نداشت تافهمیدقضیه جدیه ابروریزی کرد براش فقط خرجیش مهم بوداون الان هم حاضره براش خاستگاری بره ولی حاضرنیست منوبگیره چون دوستم داره.میگه درصورتی رضایت میدم که اون کلفتیمو بکنه و مهریمو بدی!!!!

  8. #16
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    دختر تو چرا انقدر خودت رو تحقیر می کنی ؟؟؟؟؟؟؟
    که یکی بیاد بگه باید کلفتیشو کنی ؟؟؟؟؟
    مگه تو چیت از دخترای دیگه کمتره آخه ؟؟؟؟؟؟؟
    بذار یکی بیاد سراغت ، رو چشمش بذاره و عقدت کنه .... نه اینکه بگن کلفَت یه خونه بشی ...
    دوست داشتن تا جایی دوست داشتن حساب میشه که شخصیت آدم توش حفظ بشه .
    وگرنه جز ذلیل شدن و بدبختی و حقارت هیچی توش نیست
    به خودت بیا

  9. کاربر روبرو از پست مفید asemani تشکرکرده است .

    del (سه شنبه 04 تیر 92)

  10. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 اردیبهشت 93 [ 17:59]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    855
    سطح
    15
    Points: 855, Level: 15
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    تواین رابطه من خیلی حقییرشدم.خیلی شبا بود که بازنش دعواامیکرد بمن فحش میداد تاخالی بشه.اما بازهم متنفرنشدم.هرچه بیشترایکارو میکرد عشقم بیشترمیشد.نمدونم شایدچون زن بودم ومیترسیدم با کس دیگه ازدواج کنم.من نمیدونستم پرده داشتن اینقدمهمه.حالا هم که عمل کردم میترسم ازدواج کنم ازم شوهرم بفهمه اینجا یه محیط کوچیکه وهیشکی قبول نمیکنه همچین چیزی رو.من رابطمو بکل باهاش قطع کردم زیادنیست 3روزه شکسته شدم.بهم گفت ازدواج کن اگه الان ازدواج کنم حالم بدترنمیشه؟میترسم نتونم فراموش کنم ب شوهرمخیانت کنم.مطالب این سایتوکه میخونم ترسم بیشترمیشه.همش کابوس میبینم.

    - - - Updated - - -

    من ازلحاظ خانوادگی وفرهنگی ازاون وزنش خیلی بالاترم ازلحاظ ظاهری هم ازشون سرترم بطوری که کم کسی هست که منوببینه وازم بگذره جزو دخترهای تاپ شهرمونم امادل صاحاب مردم ول نمیکنه.من نمیخام بهش فک کنم ولی تا یادم میاداتیش میگیرم که چه کارهایی براش کردم وچی نصیبم شد!

    - - - Updated - - -

    من ازلحاظ خانوادگی وفرهنگی ازاون وزنش خیلی بالاترم ازلحاظ ظاهری هم ازشون سرترم بطوری که کم کسی هست که منوببینه وازم بگذره جزو دخترهای تاپ شهرمونم امادل صاحاب مردم ول نمیکنه.من نمیخام بهش فک کنم ولی تا یادم میاداتیش میگیرم که چه کارهایی براش کردم وچی نصیبم شد!

  11. #18
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    غرور ای ناجی حرمت ، تو با من پا به پایی کن
    به هنگام سقوط من ، تو در من خودنمایی کن
    ویرایش توسط asemani : سه شنبه 04 تیر 92 در ساعت 00:43

  12. 2 کاربر از پست مفید asemani تشکرکرده اند .

    zendegiye movafagh (سه شنبه 04 تیر 92), شیدا. (سه شنبه 04 تیر 92)

  13. #19
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    والا خانومش حق داشته با چنین مرد کثیفی چنین رفتاری کنه ...
    شما اونو نجات دادی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    با دوست دختراش مسافرت میرفته با شما هم خونه خالی رفته از چی نجاتش دادی از دوست دختراش به یه دوست دختر دیگه بسنده کرده اونم یه مدت کوتاه از کجا معلوم با خانوم متشخص تر و زیباتری دوسست نشده باشه که اگه تا حالا نشده 100در 100 از این به بعد میشه
    خانومش یه سال بزرگتره؟؟؟ خب باشه به شما چه ربطی داره
    اگه شوهرش دوسش نداشت که باهاش ازدواج نمیکرد من کسی رو میشناسم که خانومش ازش 4 سال بزرگتره و زندگیشون عالیه
    اگه حق هم نبودید خدا شما رو سر راه هم قرار نمیداد ؟؟؟؟
    ببخشیدا پس هزار تا مردی که سر راه من هستند حتما باید باهاشون برم تا خونه خالی وگرنه که خدا سر راهم قرارشون نمی داد

    - - - Updated - - -

    وازش همه جا بد میگه ؟؟؟

    نه ترو خدا بیاد خوب هم بگه چنین مرد کثیفی چه خوبی داشته که خانومش بخواد به همه بگه ..


    - - - Updated - - -

    اون دوستش نداره ا گه داشت نمیزاشت توبغل کسی دیگه بره ؟؟؟؟

    تا وقتی دخترای مهربون و دست و دل بازی مثل تو پیدا میشن شوهرا خیلی راحت تو بغل این و اون جا میشن بغل که سهله .....
    اون بااین کار مشکل نداشت ؟؟؟
    خانومش بنده خدا هی اومده خانومی و نجابت به خرج بده ... بلکه شوهرش پشیمون شه و به راه بیاد ..اون وقت شما از روی جهالت و خودخواهی میگی خانومش مشکلی نداشته ؟؟؟
    تافهمیدقضیه جدیه ابروریزی کرد ؟؟؟
    بنده خدا دیده شما اهل شرمنده شدن نیستید و کارتون از این حرفا گذشته از راه درست و حسابی و در خور شان و شخصیت شما وارد شده نه شخصیت خوب خودش
    باورش برام سخته یعنی منودوسال گول زده؟یعنی اون همه عشق پوچ بود؟؟؟
    100 در 100 خواهشن از واژه پاک عشق استفاده نکنید این اسمش هوسه نه عشق .واژه عشقو به لجن کشیدید


    - - - Updated - - -

    من ازلحاظ خانوادگی وفرهنگی ازاون وزنش خیلی بالاترم؟؟؟
    مطمئنید ؟ تا فرهنگو تو چی بدونید و با چه معیاری بسنجید
    من زندگی اون زنو ساختم اون موقع جا ببجایی خونش یه هفته خونه باباش رفت من همه وسایل خونشوجابجاکردم وتمیزکردم وچیدم
    هر کسی به تناسب ارزشش رفتار میکنه شما خودت رو در حد مستخدم و خدمه یه مرد کثیف خائن پایین آوردی
    اون قدرشوهرشونمیدونه ؟؟؟
    واقعا این مرد که بهتره واژه مرد رو زیر سوال نبرم این نامرد چه چیز با ارزشی داره که خانومش بخواد قدرشو بدونه ؟؟
    اما بعد ازدواجش همش توخیابونا بوده ؟؟
    با وجود دست و دلبازی امثال شما کجا بهتر از خیابون ؟؟
    من باعث شدم که دعواهاشون کمتربشه؟؟؟

    عزیزم چون وقتشو با شما میگذرونده وقتی برای حل کردن مشکلات طبیعیه رابطه مقدس زناشویش نمی ذاشته




    - - - Updated - - -

    من باید اه بکشم نه اون؟؟؟

    خدا رو شکر که خدای عادلی اون بالا هست و میبینه که افرادی هستند که نمی ذارن متاهل ها زندگیه خوبی داشته باشن و به خاطر هوس و خودخواهیشون با عمر و زندگی یک زن پاک و بچه معصوم بازی می کنند و گول حرفای کثیف یه نامرد رو می خورن و بدتر از همه اینکه خودشونو گول میزنن

    بیدار شو
    این
    مرد کثیف
    رو فراموش کن و
    یه زندگی پاک
    برای خودت بساز
    خدا توبه پذیر و مهربونه
    مطمئن باش که اگر بخوای می تونی تو لیاقت بهترینها و پاکترین زندگی ها رو داری نه این همه توهین ها و تحقیر ها که شدی
    ما دوست داریم زندگیت خوب شه اگه دشمنت بودیم اشتباهاتت رو بهت نمی گفتیم و از وضع موجود لذت میبردیم .
    اما احساس میکنم لیاقتت خیلی بالاتر ازین حرفاست
    ویرایش توسط zendegiye movafagh : سه شنبه 04 تیر 92 در ساعت 01:22

  14. 3 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    khoshkhabar (سه شنبه 04 تیر 92), tamanaye man (سه شنبه 04 تیر 92), باران13 (سه شنبه 04 تیر 92)

  15. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 بهمن 96 [ 17:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-04
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    3,721
    سطح
    38
    Points: 3,721, Level: 38
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    114

    تشکرشده 56 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما یه قناری میگیرید . روز اول برای هوسه . هوس گوش گرفتن چهچه اون و لذت بردن از اون . لذت داشتن چیزی که متعلق به شماست و برای شما بخونه . بعد یه مدت عادت میکنید به داشتنش و دلتون نمیخواد ازتون بگیرنش . اگر هم یه روزی در قفس باز شد و اون قناری باور کرد به پریدن ، باور کرد به آزادی ، باور کرد که لیاقتش قفس نیست و یه جنگل سبز و خرم هست که آزادانه درش پرواز کنه و برای هم نوع و همسنگ و هم جنس خودش آواز یخونه ، اون وقت شما دلتنگش میشید و دلتون میخواد دوبازه بدستش بیارید و دوباره مال خودتون بشه. لذت داشتن اون تو قفس خودتون تا مدتی فراموشتون نمیشه و دنبالش میرید تا بلکه دوباره خام بشه و بدستش بیارید و تو قفسش کنید. حکایت شما و اون مرد متاهل هم همینه . عشق نیست. اگه عاشقت باشه اجازه میده که با همسنگ خودت خوشبخت بشی . کسی که از همه لحاظ لیاقت شما رو داشته باشه. تنها وجه مشترک شما و ایشون لذت بردن از رابطه هست . همین . همون لذتی که قناری و صاحبش از خوندن میبرن . عزیز من برو با کسی که مثل خودت قناری باشه زندگی کن .


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.