به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 71
  1. #21
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 آذر 94 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1392-3-07
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    3,323
    سطح
    35
    Points: 3,323, Level: 35
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,117

    تشکرشده 633 در 254 پست

    Rep Power
    42
    Array
    اینکه هی دلتون براش تنگ میشه که طبیعیه ولی نباید بهش زنگ بزنید ، شما باز هم فرصت زندگی مشترک رو پیدا می کنید پس نباید در زندگی اولتون متوقف شید.
    این پست اقای روزنه به خانم بارانی رو شما قبلاً هم خوندید به نظرم خالی از لطف نیست اگه بازهم بادقت بخونیدش:

    [quote][سلام بارانی عزیز

    مدتهاست توی تالار عضوی ولی فقط تشکر و لایک میزدی همیشه با خودم میگفتم مشکل بارانی چیه که اومده تالار عضو شده ولی حرفی نمیزنه چون معمولاً کسایی در چنین تالارهایی عضو میشن که مشکلی دارن و میخوان بیانش کنن و واسش راه حلی پیدا کنن.
    من قویاً بهت پیشنهاد میکنم پررنگ بشی و توی فعالیت های دیگه تالار شرکت کنی و معتقدم باعث میشه روحیت تغییر کنه.
    یه جورایی تنهایی بعد از 6 سال زندگی باعث شده تحمل شرایط الان واست سخت بشه 6 سال عادت به زندگی زناشویی کم نیست. اما وقتی ماجرای زندگیتو میخوندم مثل همه دوستان به خودم میگفتم این دوست داشتن نیست که تو رو به سمت همسر سابقت میکشه این اسمش عادته!
    شما به همسرت عادت کرده بودی 6 سال به رفتارهای ایشون و تحقیرها و سرکوب های خانوادش عادت کرده بوده و حالا ترک عادت موجب مرض شده بله شما الان مریضی! و مریضیت چیزی نیست جز روح و روانی به شدت آسیب دیده و تحقیر شده. بارانی عزیز ، بیشتر از هر کسی خودتی که میتونی به خودت کمک کنی و درمان مشکلت باشی. کمی با خودت رو راست باش!
    آدما واسه چی ازدواج میکنن؟ تا حالا از خودت پرسیدی چرا به عنوان یک انسان ازدواج کردی؟ چی میخواستی و باید بدست می آوردی؟ آیا اون تصور و هدفهایی که از ازدواجت داشتی رو بهشون رسیدی؟ با خودت خلوت کن! ببین اون ازدواج چه مزیت و حسنی واست داشته؟ غیر از این بوده که تمام روح و روان و جسمتو آزرده کرده؟ دختر خوب، فکر کردن به کسی که اون همه آزار و شکنجه ات داده یه جور مریضیه و دوست داشتنش یه جور خودآزاری.
    اینکه شما طلاق گرفتی اصلاً نباید توی روحیه ات تاثیر بذاره گناه که نکردی ! حالا زندگیت دست خودته حالا داری واسه خودت وقت میذاری کلاس یوگا میری و تمرین آرامش میکنی و... مطمئن باش تمام بدیهایی که همسرت و خانوادش در حقت کردن در این دنیا و آخرت بی جواب نمیمونه.
    بارانی عزیز ، زندگی در یک نفر خلاصه نمیشه گاهی آدمهایی هستن که قدربودن با همسرشون رو نمیدونن و رسیدن به چیزهای ناپایدار و دنیوی مثل پول و امکانات ، اونا رو از قافله به در میکنه و فکر میکنن دیگران دیگه در حد و اندازشون نیستن. روزی میرسه که همسر سابقت بفهمه چه اشتباهاتی مرتکب شده شاید هم اون روز رسیده باشه. ولی بارانی عزیز دیگه عمر و زندگیتو صرف فکر کردن به آدمی که سنش به مرز تغییر ناپذیری رسیده نکن! خودت باش و برای خودت زندگی کن شادی رو به چهره و زندگیت دعوت کن زندگی رو سخت نگیر تو هم حق زندگی و شاد بودن داری . برات آرزو شادی و رهایی از افکار آسیب زای عادتی رو دارم./quote]
    شما هم فقط عادت کردید ، عادت کردید که همش از جانبش رونده بشید،باید این عادتو ترک کنید و اولین گام هم همین زنگ نزدنه.

    - - - Updated - -
    ویرایش توسط shapoor : چهارشنبه 29 خرداد 92 در ساعت 13:09

  2. 4 کاربر از پست مفید shapoor تشکرکرده اند .

    barani (پنجشنبه 30 خرداد 92), del (شنبه 01 تیر 92), Lnaz (چهارشنبه 29 خرداد 92), دلنشین (چهارشنبه 29 خرداد 92)

  3. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 بهمن 93 [ 16:56]
    تاریخ عضویت
    1392-1-03
    نوشته ها
    77
    امتیاز
    2,228
    سطح
    28
    Points: 2,228, Level: 28
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    133

    تشکرشده 132 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون دوستان. عقلم هم بهم حکم میکنه اون آدم مرد زندگی نبود. منتها احساساتم آسیب دیده. مشاورم گفت همسرم بیمار بوده و چون خودش بیماریشو نمیپذیرفته نمی شده بهش کمک کرد. و به زودی هم سرش به سنگ میخوره. همین الان هم اینقدر بد بخت شده که شبها رو پیش یه دوست مجرد و لاابالیش میخوابه و عیاشی میکنه. اون آدم مسئولیتهای زندگی نبود. برای خودم متاسفم که دو سال از عمرمو باهاش گذروندم و خوشحالم که خودمو از اون منجلاب نجات دادم.
    میخوام برای دکتری بخونم. از محل کارم مرخصی گرفتم چون اگر برم مجبورم همسرمو تحمل کنم. همکار هستیم و به نظرم باید دنبال یه کار جدید باشم. از نظر مالی مطمئنا بهم فشار خواهد اومد تو این مدت. ممنونم بابت کمک و همدردی. بازم به این سایت خوب خواهم اومد و با شما درد دل خواهم کرد. باید این دوره رو به سلامتی بگذرونم. دوران سختیه. برام دعا کنید قوی باشم.

  4. 7 کاربر از پست مفید Lnaz تشکرکرده اند .

    asemani (جمعه 31 خرداد 92), barani (پنجشنبه 30 خرداد 92), del (شنبه 01 تیر 92), maryam1363 (پنجشنبه 30 خرداد 92), Opal (جمعه 29 شهریور 92), shapoor (چهارشنبه 29 خرداد 92), tamanaye man (جمعه 07 تیر 92)

  5. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 12 مهر 92 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    326
    سطح
    6
    Points: 326, Level: 6
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 30 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    موفق باشی خانم دکتر به امید روزهای سبز خوشحالم که تصمیمات عاقلانه گرفتی

  6. کاربر روبرو از پست مفید sanazam تشکرکرده است .

    Lnaz (جمعه 31 خرداد 92)

  7. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 بهمن 93 [ 16:56]
    تاریخ عضویت
    1392-1-03
    نوشته ها
    77
    امتیاز
    2,228
    سطح
    28
    Points: 2,228, Level: 28
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    133

    تشکرشده 132 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون ساناز عزیز. گاهی اوقات آدم میبینه که تو زندگی چاره ای نداره. باور کن خودمو که تو آینه نگاه میکنم نمیشناسم. تو این دو، سه ماه شاید ده سال پیر شدم. چروکهایی اطراف چشمم افتاده که قبلا نبود. بعد اون آدم خوشه و داره با شرایط جدیدش نهایت لذت رو میبره. واقعا چاره ای ندارم مگر این که خودم به داد خودم برسم و دلم به حال خودم بسوزه و به خودم عشق و محبت و لذت بدم. اگر خودم مراقب خودم نباشم وضعم همینطور وخیم تر میشه. میخوام از خودم پرستاری کنم. اشتها به غذا ندارم ولی میرم تو آشپزخونه واسه خودم تکی غذا درست میکنم. تزئینش میکنم. میز میچینم. شمع روشن میکنم.
    هر روز میرم پیاده روی. فیلمهای کمدی میبینم. انگار که خودم مریض باشم و خودم پرستار خودم. این نیز بگذرد

  8. 8 کاربر از پست مفید Lnaz تشکرکرده اند .

    asemani (جمعه 31 خرداد 92), aysu (شنبه 08 تیر 92), barani (شنبه 01 تیر 92), del (شنبه 01 تیر 92), mohammad6599 (سه شنبه 08 مرداد 92), Opal (جمعه 29 شهریور 92), shapoor (شنبه 01 تیر 92), tamanaye man (جمعه 07 تیر 92)

  9. #25
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    خدارو شکر می کنم که حالت بهتر شده عزیزم . مطمئن باش می تونی . مشاوره هات رو ادامه بده . ضمنا از راههای تمرکز زدایی و توقف فکر استفاده کن. بعد از سه چهار ماه متوجه میشی که تو چه شرایط بدی داشتی زندگی می کردی. اون وقت حتی حاضر نمیشی حتی اگر زنگ هم بزنه باهاش حرف بزنی .
    روزهای خوب در انتظارته . موفق باشی :)

    - - - Updated - - -

    خدارو شکر می کنم که حالت بهتر شده عزیزم . مطمئن باش می تونی . مشاوره هات رو ادامه بده . ضمنا از راههای تمرکز زدایی و توقف فکر استفاده کن. بعد از سه چهار ماه متوجه میشی که تو چه شرایط بدی داشتی زندگی می کردی. اون وقت حتی حاضر نمیشی حتی اگر زنگ هم بزنه باهاش حرف بزنی .
    روزهای خوب در انتظارته . موفق باشی :)

  10. کاربر روبرو از پست مفید asemani تشکرکرده است .

    Lnaz (جمعه 31 خرداد 92)

  11. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 بهمن 93 [ 16:56]
    تاریخ عضویت
    1392-1-03
    نوشته ها
    77
    امتیاز
    2,228
    سطح
    28
    Points: 2,228, Level: 28
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    133

    تشکرشده 132 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون asemani عزیزم. امیدوارم روزهای خوب خیلی زود از راه برسند. و همسرم هم به اشتباهش پی ببره. و مجازات رفتارشو ببینه

  12. 2 کاربر از پست مفید Lnaz تشکرکرده اند .

    asemani (جمعه 31 خرداد 92), barani (شنبه 01 تیر 92)

  13. #27
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 12 مهر 92 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    326
    سطح
    6
    Points: 326, Level: 6
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 30 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم معلومه خیلی دختر فهمیده و قوی هستی که می خوای خودت رو درمون کنی.دلت زخمی شده می دونم ولی به زودی خوبه خوب می شی گلم این جمله این نیز بگذرد معجزه می کنه بنویس بکوب دیوار .من مطمعنم روز به روز بهتر می شی اون لیاقت تو رو نداشت به خدا پشیمون می شه ولی دیگه فایده نداره چون که تا اون موقع تو فهمیدی که لیاقتت بیشتر از اونه و همین نزدیکیها یه یار دیگه خوب و صمیمی و وفادار به زودی عاشقت می شه،عاشقش می شی،خوشبخت می شی.غصه نخور...

  14. 2 کاربر از پست مفید sanazam تشکرکرده اند .

    barani (شنبه 01 تیر 92), shapoor (شنبه 01 تیر 92)

  15. #28
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array
    دختر خوب؛ شما تصمیمی گرفتید با مزایا و معایب خودش! البته به نظر من مزایای این تصمیم شما خیلی بیشتر از معایبش بوده. به هرحال من فکر میکنم الان بهترین کار ممکن بسترزدایی هست که شما باید انجام بدید!
    احساس میکنم توی خونه ای دارید زندگی میکنید که با همسرتون بودید. بنابراین شاید بهتر باشه که برای مدتی خونتون رو رهن بدید و جای زندگیتون رو عوض کنید. کار خوبی انجام دادید که از سر کارتون مرخصی گرفتید. نیاز به این دارید که آرامش از دست رفته تون رو برگردونید و این کار میسر نمیشه مگر با اراده ی شخص خاص شما.
    البته گذر زمان بعضی مواقع بهترین درمان و دارو برای زخم های روحی و روانیه!
    به خودت فرصت بده و انتظار نداشته باش که به سرعت تمام همه چیز رو فراموش کنی.
    آرزوهایم مشخص است و دست یافتنی و
    من
    برای رسیدن به آنها نهایت تلاش خود را خواهم داشت!
    و امروز
    من شاکرم! شاکرم که خداوندی دارم که
    آرزوهایم رو به من هدیه دادند و
    منه انسان
    چیزی رو نخواهم ساخت، حتی دیگر لیستی نخواهم نوشت، من!!
    من سر طاعت در برابر لیستی که به من هدیه میدهد برمیآورم.


  16. 3 کاربر از پست مفید del تشکرکرده اند .

    barani (شنبه 01 تیر 92), Lnaz (یکشنبه 02 تیر 92), shapoor (شنبه 01 تیر 92)

  17. #29
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 بهمن 93 [ 16:56]
    تاریخ عضویت
    1392-1-03
    نوشته ها
    77
    امتیاز
    2,228
    سطح
    28
    Points: 2,228, Level: 28
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    133

    تشکرشده 132 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دلم میخواد زودتر روزای خوب زندگیم از راه برسند. متاسفانه نتونستم جلوی خودمو بگیرم و باز به همسرم زنگ زدم گریه زاری کردم. و کار به داد و بیداد تلفنی کشید

  18. #30
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 12 مهر 92 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    326
    سطح
    6
    Points: 326, Level: 6
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 30 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    Lnaz تا حالا فکر کردی چرا شوهرت خطش رو عوض نمی کنه؟ویا چرا جواب تلفنهات رو می ده؟ اون از تحقیر کردن تو لذت می بره و همین طور داره کلی به دوست دختر جدیدش پز می ده که تو چقدر عاشقشی و اون تحویلت نمی گیره... این ظلم رو به خودت نکن با این کارات اون روز به روز بیشتر ازت متنفر و دلزده می شه...و تو روز به روز بیشتر به خودت آسیب می زنی...

  19. 4 کاربر از پست مفید sanazam تشکرکرده اند .

    barani (دوشنبه 03 تیر 92), del (یکشنبه 09 تیر 92), Lnaz (پنجشنبه 06 تیر 92), shapoor (دوشنبه 03 تیر 92)


 
صفحه 3 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چه کمکی به بهبودی وضعیت بچه هام میتونم داشته باشم؟
    توسط heliyaa در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: پنجشنبه 01 تیر 96, 11:28
  2. چطو ر میتونم از این وضعیت راحت شم ؟
    توسط aftab6 در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 63
    آخرين نوشته: دوشنبه 20 اردیبهشت 95, 03:46
  3. ازوضعیت بد مالی شوهرم خسته شدم تواین شرایط چه کار میتونم بکنم؟
    توسط شاپرک 114 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 02 خرداد 94, 10:55
  4. تو هرکدوم از این موقعیت ها چه رفتار بهتری میتونستم داشته باشم؟
    توسط nafiseh joon2 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: دوشنبه 10 آذر 93, 13:19
  5. چطوری به کسی که نمیتونه بخاطرموقعیت شغلیش ابراز علاقه کنه کمک کنیم؟
    توسط bahar5005 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: شنبه 19 بهمن 92, 11:24

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.