به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 19 , از مجموع 19

موضوع: چت همسر

  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 15 دی 93 [ 16:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-22
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    1,495
    سطح
    21
    Points: 1,495, Level: 21
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 23 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دلپذیراد نمایش پست ها
    این چت ها مربوط به کی هست ؟

    قبل از اون صحبت ها که باهاشون کردید یا بعد از اون ؟

    چون ممکنه از بعد از این که باهاشون صحبت کردید دیگه این کارو نکرده باشند ...
    اوایل خرداد دیدم ، بهش گفتم بعد هفته ی پیش هم خونشون بودم رفت حموم رفتم چک کردم ، دیگه چت نکرده بود ، ولی چتش رو با افراد جدید دیدم دوباره رفتم تو خودم ، آخرین چتش مربوط به اردیبهشت بود

  2. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 خرداد 96 [ 08:11]
    تاریخ عضویت
    1392-1-27
    نوشته ها
    221
    امتیاز
    4,855
    سطح
    44
    Points: 4,855, Level: 44
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    129

    تشکرشده 303 در 118 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام خانمی.من قصد توهین و جسارت ندارم اما بنا به تجربه هایی که داشتم و دیدم بهت پیشنهاد میکنم که توی روابطتون حریم شخصی رو حفظ کن.به نظر من شما هر چقدر هم که به شوهرت نزدیک باشی بازم حق نداری ایمیل اون رو چک کنی.اونم بی اجازه.با این کارت بیشتر از اینکه مواظبه شوهرت باشی خودت رو اذیت میکنی. شاید اون چتها زیاد چیز جدی نیست و من با اطمینان بهت میگم که چیز جدی نیست ولی تو با این کار خودت رو وادار به بی اعتمادی میکنی.ممکنه شوهرت بفهمه تو ایمیلش رو بی اجازه اش نگاه کردی ممکنه اون پرده ی احترام و حرمت متقابلتون پاره بشه اون موقع است که واویلا میشه.تو ایمیل شوهرت رو چک کردی پس حتما شوهرت رمز ورودش رو بهت داده پس اطمینان داشته باش که چیز خاصی نیست به عنوان خواهرت میگم دیگه این کار رو نکن با این کارت به شوهرت بی احترامی میکنی و همچنین خودت رو عذاب میدی.همه ی ما انسانها حق داریم برای خودمون حریم شخصی داشته باشیم که هیچکسی حتی همسرمون هم در اون داخل نشه.
    عزیز دلم خودت رو اذیت نکن.

  3. 3 کاربر از پست مفید setareh 1390 تشکرکرده اند .

    asemani (چهارشنبه 22 خرداد 92), aysu (یکشنبه 26 خرداد 92), دختر مهربون (شنبه 25 خرداد 92)

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 15 دی 93 [ 16:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-22
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    1,495
    سطح
    21
    Points: 1,495, Level: 21
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 23 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    رمز عبورش رو نداده تو لپ تابش که رفتم وقتی وارد شدم خودش با رمز بود، یعنی شما میگین مهم نیست ؟ باید فراموش کنم ؟

  5. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    شاید افرادی که دیدی دوستان و همکلاسی ها و همکارا و.... ایشون بوده باشن که شما نمی شناسید. خودتون هم که گفتید در حد احوالپرسی بوده . نمیشه که اونا سلام و احوالپرسی کنن و ایشون سکوت کنن و جواب ندن . این بی ادبیه ! ببینید ایمیل و چت هم یکی از راههای ارتباطی افراده . نمیشه گفت هر چتی و هر رابطه ایمیلی بده !!!!
    شوهرتون به شما اعتماد داره که پسورد روی لپتاپش نذاشته ، و همینطور پسورد ایمیلش رو سیو کرده ! اون وقت شما با بی اعتمادی ایمیل ایشونو چک کردید . در حالی که چیزی هم ندیدید بهش شک کردید .
    اصلا شاید تاریخ ها برای قبل از دوران شما و حرف شما هستن ! حتی اگه اینطور هم نباشه بازهم به نظر من خطایی نیست و باید حساسیتتون رو کم کنید.
    مثل این می مونه که شوهر شما به شما بگه کلا اس ام اس رو بذارید کنار ! می تونید ؟ چت یه راه ارتباطیه . به شرطی که نادرست ازش استفاده نشه !
    ضمن اینکه باید این موضوع رو یاد بگیرید که به حریم خصوصی همسرتون احترام بذارید.

    نقل قول نوشته اصلی توسط قاصدکی در باد نمایش پست ها
    گاهی از این طرف بام می افتید و گاهی از آن طرف. گاهی می گذارید که همسرتان شما را در بند خود بکند و گاهی هم از ترس زندانی شدن، کیلومتر ها از او فاصله می گیرید. گاهی عشق و دلبستگی را با وابستگی اشتباه می گیرید و گاهی هم جای استقلال را با فاصله گرفتن و دور شدن عوض می کنید.

    به شما حق می دهیم که در آغاز راه یکسری اصول را ندانید اما اگر بخواهید خوشبخت ادامه دهید و خوشبخت بمانید، باید خیلی زود نقطه تعادل زندگی تان را پیدا کنید. شما باید بدانید که کجای این رابطه قرار دارید و همسرتان هم کجا نشسته است. زندگی مشترک، نه میدان جنگ است و نه جای مسابقه. پس نه سعی کنید که خودتان را مثل یک قربانی شکست خورده ببینید و نه اینکه از او در ذهنتان چنین حریفی بسازید.

    می ترسید بگذارد و برود؟
    دوست دارید او را به خودتان زنجیر کنید. فکر می کنید اگر مدام مراقبش باشید تا ابد با شما می ماند. بزرگ ترین ترس زندگی تان این است که روزی چشمش جای دیگری بیفتد و دیگر شما را نبیند و نخواهد. ترس از اینکه از دستش بدهید. ترس از اینکه تنها شوید و دیگر هیچ کس شما را نخواهد. همین ترس ها باعث می شود تا بخواهید او را از ساده ترین آزادی هایش محروم کنید. دوست دارید در مهمانی ها به او بچسبید و از اینکه بدون شما بخواهد پایش را بیرون از خانه بگذارد کلافه می شوید. آنقدر دوست دارید که او فقط و فقط برای شما باشد که دلتان می خواهد در خانه حبسش کنید و نگذارید آفتاب و مهتاب ببیند.

    این نشانه ها را دارید؟
    اگر شما به بهانه عشق یا ترس از تنهایی، محدودیت های عجیب و غریبی برای شریک زندگی تان وضع می کنید و همیشه از اینکه او را از دست بدهید می ترسید، باید بگوییم که به جای عاشق بودن، شما درگیر وابستگی شده اید؛ وابستگی ای که می تواند زندگی تان را از هم بپاشد.

    بگذارید زندگی اش را بکند
    از کنار او بودن لذت ببرید اما بدانید مثل هر آدمی، به لحظاتی احتیاج دارد که در آنها بدون حضور شما وقت بگذراند. لحظات بودن با دوستان، فوتبال دیدن، گپ زدن در مهمانی و زمان های دیگری که مثل روزهای قبل از ازدواج، بدون شما آنها را تجربه می کند. حتی گاهی نیاز دارد تنها در خیابان قدم بزند و حتی بدون مزاحمت، چرت بزند!

    2 دقیقه یک بار با او تماس می گیرید؟
    دوست دارید در هر دقیقه هزار بار بگویید که دوستش دارید. اصلا این حس دوست داشتن آنقدر در وجودتان شعله ور است که نمی توانید حتی برای یک روز هم که شده، آن را تنها در عملتان بروز دهید و به زبان نیاورید. برای نشان دادن این حس، هر نیم ساعت یک بار برایش چند پیام می فرستید و 6 - 5 باری هم در ساعات کاری، تلفنی حالش را می پرسید تا او را مطمئن کنید که عاشقش هستید. محال است که هر هفته یک کادو از شما دریافت نکند یا دسته دسته گل از شما تحویل نگیرد. روز تولدش را به یک روز خارق العاده بدل می کنید و سرتاپای خانه را گل می ریزید تا بداند که برای شما یک آدم خاص است.

    این نشانه ها را دارید؟
    اگر نمی توانید هیجان عشق تان را مهار کنید و در عین عاشق بودن و رمانتیک بودن، مثل یک آدم عادی زندگی کنید، پس وابستگی را با عشق اشتباه گرفته اید. در به کار بردن این ترفند ها اغراق نکنید و آنها را هم به نوعی روزمرگی که دیر یا زود کسالت آور می شود تبدیل نکنید.

    به اندازه لازم و کافی عاشق باشید
    همه می دانند که عاشقش هستید. برای تولدش از مدت ها قبل برنامه ریزی می کنید و گاهی بی بهانه با یک هدیه کوچک وارد خانه می شوید. او شریک واقعی زندگی شماست؛ در شادی و غم، در آرامش و سختی، در سلامت و بیماری. گاهی با کمی هیجان به وجدش می آورید اما در کنارش، آرامش یک زندگی کاملا عادی را هم دارید.

    دنیای او دنیای شماست؟
    حریم خصوصی در زندگی مشترک برایتان معنایی ندارد. از همان لحظه ای که پیمان مشترک تان را بستید، گمان می کنید که باید همه چیز مثل بلور شفاف باشد و او حتی در افکارش هم شما را راه دهد. رمز های کاربری اش را گاهی با مهربانی و اگر لازم شود با قهر، بحث و خشونت می گیرید و هر از گاهی به حساب های کاربری اش سرک می کشید تا مطمئن شوید که شهر در امن و امان است. با آمدن هر پیامک به سمت تلفن همراهش می دوید و اگر کوچک ترین مقاومتی کند، بدترین فکرها به ذهن تان راه پیدا می کند. گاهی سر زده به محیط کارش می روید و گاهی سری به کیف و وسایل شخصی اش می زنید.

    این نشانه ها را دارید؟
    اگر فکر می کنید تنها با نظارت شماست که این زندگی دوام پیدا می کند، باید در مورد تفکرات تان جدی تجدید نظر کنید. شما می گویید که باید نگرانی هایتان را درک کند اما او حس می کند که در این زندگی، حریم خصوصی اش و هویتش را از دست داده است.

    عشق، فاصله و زندگی

    برای اینکه یک عاشق واقعی باشید، نیازی به چنین توهماتی ندارید. در زندگی مشترک شما، اصل بر صداقت است و این پیش فرض را دارید که اگر روزی این اصل خدشه دار شد، واکنش مناسب را نشان خواهم داد. خوب می دانید که حق ندارید قبل از آنکه چیزی ببینید، با گرفتن حریم خصوصی همسرتان، او را نسبت به خود بدبین و پرکینه کنید.

    می ترسید پررو شود؟
    وقتی که خسته از کار برمی گردد، به پیشوازش نمی روید. فکر می کنید آدم ها به همین سادگی پررو می شوند و البته گمان می کنید که آنقدر جای پای عشق تان محکم است که دیگر نیازی به این تشریفات ندارید. به خودتان می گویید مگر من کارگر اختصاصی او هستم که غذای امشب را بار بگذارم و دلیلی ندارد که از خواب نیم روزی ام صرف نظر کنم و قبل از آمدنش چای درست کنم. تنها چیزی که به آن فکر می کنید، روشن کردن چنین تکلیف هایی است و گمان می کنید که او نه تنها باید کارهای مربوط به خودش را انجام دهد، بلکه باید جور شما را هم بکشد و فقط از این راه است که نمی گذارید «دور بردارد!»

    این نشانه ها را دارید؟
    در یک زندگی متعادل، آدم ها پابه پای هم پیش می روند و اگر قدمی برمی دارند، آن را با لذت به زندگی مشترک شان تقدیم می کنند. در چنین زندگی ای افراد گمان نمی کنند که همیشه در معرض سوء استفاده هستند و با جان و دل به عشق شان و زندگی شان رسیدگی می کنند.

    حسابرس خوبی باشید
    می دانید زندگی حساب و کتاب دارد و تمام بار آن را روی دوش خودتان نمی اندازید اما در عین حال، سهم او را هم از این زندگی نادیده نمی گیرید. می دانید که او هم مثل شما می تواند گاهی خسته، بی حوصله یا بیمار باشد. انتظاراتی از او دارید که خودتان هم از عهده برآورده کردنشان برمی آیید و هیچ وقت برای کوبیدن میختان باری بیشتر از توانش روی دوشش نمی گذارید.

    فکر می کنید کیف پول شماست؟
    به ازدواج به عنوان ابزاری برای ارتقای سطح زندگی تان نگاه می کنید. گمان می کنید هر که طاووس می خواهد باید جور هندوستان را هم بکشد و فکر می کنید حالا که لطف کرده اید و بله را گفته اید، نباید حسرت چیز دیگری به دلتان بماند. وقتی به شکست مالی می رسد، ناامید می شوید و در ذهن تان فکر می کنید که چرا با چنین انتخابی، خودتان را به درد سر انداخته اید. گمان می کنید هیچ مسئولیتی در قبال حساب و کتاب زندگی ندارید و اگر هم چند ریالی پول به دست تان برسد، به عنوان دارایی شخصی تان روی آن حساب می کنید. از نظر شما آنچه او دارد متعلق به شماست و آنچه شما دارید هم متعلق به خودتان است.

    این نشانه ها را دارید؟
    اگر بخواهید در زندگی مشترک تان مدام حق و وظیفه تعریف کنید و تنها از طرف مقابل تان انتظار داشته باشید به جایی نمی رسید. اگر یکسری مسئولیت ها را تنها به او واگذار می کنید، باید این واقعیت را بپذیرید که برخی مسئولیت ها هم تنها برعهده شماست.

    جیب و مسئولیت های مشترک
    محدوده خودتان را می دانید و او هم می داند که تا کجا باید از شما و خودش انتظار داشته باشد. بدون آنکه او را در عمل انجام شده قراردهید، قبل از ازدواج تعیین کرده اید که مسئولیت های مالی و سایر مسئولیت ها بر عهده کدام تان است، اما در عین این مرزبندی ها، هدف اصلی شما منافع مشترک تان است و همانطور که به فکر منافع او هستید، به فکر خودتان هستید.

    اجازه می دهید به جای شما فکر کند؟
    فکر می کنید حالا که وارد یک وادی مشترک شده اید، باید خودتان را فراموش کنید و عنان زندگی را به دست کسی بسپارید که از شما قدرتمندتر یا باهوش تر است. گمان می کنید که او مرد خانه است و می تواند شما را مدیریت کند. او برایتان تصمیم می گیرد که کار کنید یا درس بخوانید. او تصمیم می گیرد که موهایتان را چه مدلی بزنید یا لباس چه رنگی بخرید. او بر تمام زندگی شما تسلط دارد و شما از بیشتر کردن قدرتش لذت می برید و آرامش می گیرید. از نظر شما اقتدار او باعث آرامش بیشترتان می شود و از اینکه مسئولیتی در قبال او و زندگی تان نداشته باشید، لذت می برید.

    این نشانه ها را دارید؟

    شاید با هیجانی که در آغاز زندگی دارید، بتوانید این وضعیت را تحمل کنید اما به مرور دلتان برای خودتان و استقلال تان تنگ می شود. اگر می خواهید خوشبختی تان ادامه پیدا کند، خودتان و استقلال تان را فراموش نکنید و جایگاه تان را به عنوان یک فرد مستقل نادیده نگیرید.

    خودتان هستید؟
    خودرای نیستید و نظر او را در همه ابعاد مورد توجه قرار می دهید اما عقاید تان هم برایتان با ارزش است و به خاطر دیگران اصولتان را کنار نمی گذارید. می دانید که باید استقلال مالی، عقیدتی و شخصیتی داشته باشید. شما این استقلال را با زور به دست نمی آورید بلکه در جریان زندگی آن را به یک اصل تبدیل می کنید.



    بگذاريد با خودش خلوت کند: آقايان نياز دارند مدتي را به دور از شما بگذرانند، پس فضاي لازم را به آنان بدهيد تا ذهن خود را متمرکز کرده و افکارشان را منسجم سازند؛ شايد بخواهند زماني را با دوستان خود بگذرانند و سرگرمي هاي مورد علاقه شان را انجام دهند. اين کار، احساس خوبي در آنان ايجاد مي کند و سبب مي شود بعدها، سرحال تر و با نشاط تر شوند، آيا اين همان چيزي نيست که شما انتظار داريد؟ زماني که روز سختي را پشت سر مي گذارند، تمايلي به صحبت کردن در مورد آن ندارند! پس اگر همسرتان از شما درخواست کرد که او را راحت بگذاريد، بهتر است اين کار را انجام دهيد.


    http://www.hamdardi.net/thread-28542.html:
    ویرایش توسط asemani : چهارشنبه 22 خرداد 92 در ساعت 16:12

  6. 2 کاربر از پست مفید asemani تشکرکرده اند .

    aysu (یکشنبه 26 خرداد 92), maryva (چهارشنبه 22 خرداد 92)

  7. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 خرداد 96 [ 08:11]
    تاریخ عضویت
    1392-1-27
    نوشته ها
    221
    امتیاز
    4,855
    سطح
    44
    Points: 4,855, Level: 44
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    129

    تشکرشده 303 در 118 پست

    Rep Power
    34
    Array
    اره عزیزم خیلی راحت فراموشش کن اصلا چیز مهمی نیست.باور کن به خاطر خودت میگم چون ممکنه همسرت متوجه بشه و از این کارت خیلی ناراحت بشه.اونموقع راه جبرانی نداری.اون وقتی تو رو انتخاب کرده یعنی چشمش رو به روی همه ی خانمها بسته پس اطمینان داشته باش که اصلا چیز مهمی نیست.حتی ارزش فکر کردن هم نداره.و سعی کن همیشه برای همسرت بهترین باشی.این چیزها اصلا ارزش نداره که به خاطرش اذیت بشی.تو زن زندگی همسرت هستی همیشه این رو یادت باشه
    من کاملا با نوشته های اسمانی موافقم.شما الان تو بهترین دوران زندگیتون هستید(این رو همه میگن که نامزدی بهترین و سخت ترین دوران زندگی ادمهاست بهترین چون هیچوقت لحظاتش تکرار نمیشه.سخت ترین چون باید یاد بگیری چطور با همسرت کنار بیای و ما بشید)پس به جای اذیت کردن خودت از بهترین لحظات زندگیت لذت ببر .
    ویرایش توسط setareh 1390 : چهارشنبه 22 خرداد 92 در ساعت 16:11

  8. 3 کاربر از پست مفید setareh 1390 تشکرکرده اند .

    asemani (چهارشنبه 22 خرداد 92), maryva (چهارشنبه 22 خرداد 92), دختر مهربون (شنبه 25 خرداد 92)

  9. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 15 دی 93 [ 16:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-22
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    1,495
    سطح
    21
    Points: 1,495, Level: 21
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 23 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرصی از راهنمائیتون

    - - - Updated - - -

    مرصی ستاره جان آرومتر شدم یه مدت بود همش فکر منفی می کردم خیلی حس بدی داشتم به همسرم هم کم توجه شده بودم ممنون از کمکتون ، باید حساسیتمو کم کنم

  10. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 15 دی 93 [ 16:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-22
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    1,495
    سطح
    21
    Points: 1,495, Level: 21
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 23 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من نمی تونم تاپیک جدید بزارم چطوری باید بزارم؟

  11. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 خرداد 96 [ 08:11]
    تاریخ عضویت
    1392-1-27
    نوشته ها
    221
    امتیاز
    4,855
    سطح
    44
    Points: 4,855, Level: 44
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    129

    تشکرشده 303 در 118 پست

    Rep Power
    34
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط maryva نمایش پست ها
    من نمی تونم تاپیک جدید بزارم چطوری باید بزارم؟
    maryvaجان موضوع تاپیکت در مورد هر چی هست تو تیترها پیداش کن وقتی وارد اون تیترها شدی پایین هر کدوم زده ارسال موضوع جدید روی اون کلیک کن و تاپیکت رو ایجاد کن

  12. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 15 دی 93 [ 16:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-22
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    1,495
    سطح
    21
    Points: 1,495, Level: 21
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 23 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط setareh 1390 نمایش پست ها
    maryvaجان موضوع تاپیکت در مورد هر چی هست تو تیترها پیداش کن وقتی وارد اون تیترها شدی پایین هر کدوم زده ارسال موضوع جدید روی اون کلیک کن و تاپیکت رو ایجاد کن
    مرصی ممنون


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:52 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.