شما که میگین با این وضعیت کسی ب شما زن نمیده
ن داداش من اینطور نیست
تو جایی که من زندگی میکنم پسر ۱۷ تا ۲۵سال و دختر ۱۲ تا ۱۷سال ازدواج میکنم
بعدشم
بازم میگم من که نمیخوام عقدش کنم
فقط میخوام نشونش کنم ک خیالم راحت بشه ک از دستش نمیدم
تشکرشده 30 در 20 پست
شما که میگین با این وضعیت کسی ب شما زن نمیده
ن داداش من اینطور نیست
تو جایی که من زندگی میکنم پسر ۱۷ تا ۲۵سال و دختر ۱۲ تا ۱۷سال ازدواج میکنم
بعدشم
بازم میگم من که نمیخوام عقدش کنم
فقط میخوام نشونش کنم ک خیالم راحت بشه ک از دستش نمیدم
تشکرشده 839 در 268 پست
سلام
واقعا شما در ایشون دنبال همسر می گردید یا دوست دختر؟
فکر نمی کنید دارید با الفاظ بازی می کنید؟(یعنی چی نشونش کنم؟اونم بصورت پنهانی)
چه تضمینی هست بعد از همون دو سه سالی که خودتون فرمودید،معیارهاتون و سلایقتون دچار تغییرات نشه؟
واقعا خیلی چراهای دیگه هم هست که هر کدومش به تنهایی تعیین کنندست.
فقط خدا
roze sepid (دوشنبه 10 تیر 92), فرهنگ 27 (سه شنبه 21 خرداد 92), کامران (سه شنبه 21 خرداد 92)
تشکرشده 30 در 20 پست
تشکرشده 2,440 در 754 پست
اخه دو سه سال دیگم باز زوده! بعدشم صبر کن ببین یک عالمه کیس میان تو زندگیت! با دقت بررسی کن و بدور از احساسات بهترینشونو انتخاب کن! این حرفای بچه گانه (که دوستش دارمو و این اولین عشقمه میخوام آخریشم باشه و ....) را بریز دور! هزارتا مورد سراغ دارم که قرار بوده دو سه سال نشون کرده بمونن ولی بعد یا موقعیت بهتری واسه پسر یا دختر ایجاد شده و مشکلات عدیده دیگه ای که تو این راهه!
تمرکز را بذارید رو کارتون و الان کیسهایی که پیش میاد را زیر نظر بگیرید!
*به جادوی چشم تو شیدا شدم*
*ز خود گم شدم در تو پیدا شدم*
*من آن قطره بودم که با موج عشق*
*در آغوش مهر تو دریا شدم*
roze sepid (دوشنبه 10 تیر 92), فرهنگ 27 (سه شنبه 21 خرداد 92)
تشکرشده 164 در 76 پست
آقاى Kambiz619 معذرت ميخوام من واقعاً از حرفام مقصود بدى نداشتم سؤتفاهم شد من با ديدى كه از جامعه دارم اين حرفو زدم ،شما هم اگه ميخواى عشقتونو نشون كنى خوب برو جلو با خانواده و با پدر و مادرشون صحبت كنيد شايد به نتيجه دلخواهتون برسيد حداقل شانستونو امتحان كرديد و بعدها غبطه نميخوريد كه چرا پا پيش نگذاشتم .(در ضمن من آبجى هستم نه داداش )
تشکرشده 30 در 20 پست
صحبت از موقعیت های بهتر شد
باور کن من احساسی صحبت نمیکنم
ولی این برای من بهترین موقعیته
من انتخاب خودمو کردم و مطمئنم پشیمون نمیشم.
- - - Updated - - -
من به حرفهای شما رسیدم ولی.. هنوز نمیدونم..
اگه نرم ممکنه بعدها حسرت اینو بخورم که چرا پیش نرفتم
اگه برم باید اینو هم در نظر گرفت که با شکست چ عواقب روحی و فکری و .. در انتظارم هست..
نمیدونم صبر کنم یا برم..
یه دل میگه صبر کنی بعدها مجبوری فراموشش کنی..
ویرایش توسط kambiz619 : سه شنبه 21 خرداد 92 در ساعت 09:53 دلیل: مشکل املایی
تشکرشده 164 در 76 پست
(از تو حركت از خدا بركت )شما پا پيش بذار انشأاله اگه قسمت هم بوديد خدا هم كمكت ميكنه و تمام راهها را برات باز ميكنه انقدر نگران نباش درست ميشه با پدرش صحبت كن شرايطتو بگو شما دارى كارشناسى ميخونى حتما شغل خوبى پيدا ميكنى در آينده برو جلو حداقل از اين شك و ترديد بيرون مياى و تكليف خودتو ميفهمى .موفق باشى
تشکرشده 30 در 20 پست
گرچه تردید در تصمیماتم هنوز نقش داره..ولی..هرچه پیش آید خوش آید..
ی روز از همین روزا ی قدم بر میدارم و نتیجه رو بهتون اطلاع میدم
از همه کسایی که اومدن و با من همفکری و همدردی کردین متشکرم و براتون آرزوی خوشبختی رو دارم
برام دعا کنید..
ویدا@ (چهارشنبه 22 خرداد 92)
تشکرشده 164 در 76 پست
حتماً بيا تو تالار و به ما هم خبر بده خوشحال ميشيم بدونيم چيكار كردى انشأاله كه موفق باشى دوست عزيز .
تشکرشده 30 در 20 پست
سلام
بالاخره پیش رفتم..ب خانوادش اطلاع دادم و حالا منتظر جوابم
من سعی خودمو کردم خواسته من این بود توکلم ب خداست
هرچه پیش آید خوش آید..
خوبیش اینه ک ازین بلاتکلیفی در میام و از دودلی رها میشم
امیدوارم این دل ب مرادش برسه
نیازمند ب دعای شما
تا چند روز دیگه جوابشو هم همین جا ذکر میکنم
یا علی..
roze sepid (دوشنبه 10 تیر 92)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)