موضوع: راهنمایی می خوام تو خواستگاری2 (انجام صحبت ها و برگزاری مراسم نامزدی)

نوشته اصلی توسط reihane_b

سلام آقای بی وفا راستش به نظر من هم خنده های اطرافیان خانواده دختر خانم ممکنه اصلا خیلی ربطی به حضور شما نداشته باشه البته منظورم این نیست که از شما خوششون نیومده، نه. حتما اونا هم تا اینجا شما رو پسندیدن که اجازه دادن برای جلسه دوم برید. ولی ما هم تو خونمون خواستگار داشتیم، که خیلی هم خانواده تحویلشون میگرفتن، بخاطر احترامی که واجبه گذاشته بشه، نه چیز دیگه ای! یعنی از اولش هم احتمال منتفی شدن قضیه خیلی بیشتر از جور شدن بود، ولی بازم خانواده ذره ای براشون فرق نمیکرد. انگار که قراره با این خانواده فامیل بشن، همونقدر احترامشون میکردن و.... یا دیدم خانواده هایی که خیلی خونگرم هستن.خب خانواده دختر بالاخره باید کمی جدی تر باشن که همین برداشت هایی که شما الان کردی!! رو خانواده پسر نداشته باشن، ولی اطرافیان معمولا راحت ترن...یه جورایی میخوان جو صمیمی تر بشه، وهمونطور که وقتی افراد فامیلشون دور هم جمع هستن با هم حرف میزنن وشوخی میکنن، حالا وقتی یه غریبه هم(مثل شما) مهمانشون هستن، همونطور برخورد میکنن البته به نظر منم این درست نیست!! ولی خب دیگه . بعضی افراد اینجورین شما ببین خانواده خودش هم همینطورن؟ اگه شما از همچین ویژگی ای اصلا خوشتون نمیاد، و براتون قابل هضم نیست این برخوردها، بررسی کن ببین خود دختر خانم یا خانواده اش هم همینطور هستن یا نه؟ مخصوصا دختر خانم. چون ممکنه ایشون هم در مراسمی غیر از خواستگاری خودش همییجور خونگرم وصمیمی باشن،شما ببین با اینا مشکلی نداری؟ یا ممکنه ،خود این خانم رفتار دخترعموهاش رو قبول نداشته باشه! خب همه اینا با حرف زدن و شناخت بیشتر بدست میاد. یه نکته دیگه هم اینکه: به قول دوست عزیزمون، خیلی از خانواده ها به همین راحتی خواستگار راه نمیدن تو خونه... نه اینکه اونی که اومده خواستگاری اولین خواستگار باشه، و این هیچ نکته منفی برای خانواده دختر و یا دختر محسوب نمیشه. خب این جلسه که میرید خواستگاری ،حتما حتما باید با هم صحبت داشته باشید! در مورد معیارهاتون باهاشون صحبت کنید موفق باشید

مرسی ریحانه عزیز خیلی صحبت های جامعی کردی و تشکر از فرهنگ منم ادم خنده رو شادی هستم ولی دیگه تو یه مجلس رسمی اونم وقتی که یه خانواده غریبه میان دیگه خنده نمی کنن بله حتما پیگیر خواهم شد که این خنده ها بعدا واسه ادم دردسر ساز نباشه منظورم اینه که ببخشید سوار ادم شن این جلسه ای که داریم میریم راسشو بخواین نمی خوام با معیار های هم اشنا شیم چون بنده نه سوالاتی در ذهن دارم نه هیچی انشالله اگر مورد پسند واقع شد در جلسات بعدی هم در مورد سوالات از شما دوستان کمک می گیرم این جلسه ای که پس فردا برگزار میشه فقط خانواده بنده هستند و خانواده ایشون چون من به خانواده ام گوش زد کردم که بگن فقط خانواده من و این خانوم باشند به هر حال جزئییات و حتما ذکر می کنم و از شما دوستان یاری می طلبم بازم تشکر از پست مفید شما مرسی

نوشته اصلی توسط بی وفا

بله حتما پیگیر خواهم شد که این خنده ها بعدا واسه ادم دردسر ساز نباشه منظورم اینه که ببخشید سوار ادم شن این جلسه ای که داریم میریم راسشو بخواین نمی خوام با معیار های هم اشنا شیم چون بنده نه سوالاتی در ذهن دارم نه هیچی انشالله اگر مورد پسند واقع شد در جلسات بعدی هم در مورد سوالات از شما دوستان کمک می گیرم این جلسه ای که پس فردا برگزار میشه فقط خانواده بنده هستند و خانواده ایشون چون من به خانواده ام گوش زد کردم که بگن فقط خانواده من و این خانوم باشند به هر حال جزئییات و حتما ذکر می کنم و از شما دوستان یاری می طلبم بازم تشکر از پست مفید شما مرسی

شما خیلی حساسین!! چرا این خنده ها باید دردسر ساز بشه؟!!!
من که متوجه منظور شما نشدم!!

ولی شما که یه جلسه همدیگه رو دیدید.الان جلسه دوم هم باز میخواید برید ظاهرشو ببینید فقط؟

بهتر نیست از همین الان سوالاتون رو آماده کنید،حداقل برای نیم ساعت هم که شده باهم صحبت کنید؟

نوشته اصلی توسط reihane_b

شما خیلی حساسین!! چرا این خنده ها باید دردسر ساز بشه؟!!!
من که متوجه منظور شما نشدم!!

ولی شما که یه جلسه همدیگه رو دیدید.الان جلسه دوم هم باز میخواید برید ظاهرشو ببینید فقط؟

بهتر نیست از همین الان سوالاتون رو آماده کنید،حداقل برای نیم ساعت هم که شده باهم صحبت کنید؟

نه بحث بحث ظاهر نیست میرم باهاش اگه شد صحبت می کنم ولی اگه خواست سوالی بکنه میگم بمون تا منم سوالاتو اماده کنم نشد که امادش کنم و سر خود هم نمی تونم سوالی بپرسم ولی حرفمو خنده خنده میزنم به دل نگیره

منظور بنده از خنده های دردسرساز اینه که بعضی خانواده ها هستن هی با خنده به قول معروف می خوان هی زود پسر خاله بشن به زبان عامیانه گفتم من اینجوری دوست ندارم

ولی اخه یه مشکل دیگه ای هم دارم باورتون نمی شه گفت هر روز میام این تالار با مشکلات زیادی رو به رو میشم مشکلات دوستان شاید باورتون نشه روم واقعا تاثیر بدی گذاشته برای مثال همین تاپیک....نازنین اریایی و ....می ترسم اگر 1%اینجور بلا ها سر من بیاد تا اخر عمر بدبخت میشم منی که اینقدر حواسم به تموم قظایا هست نمی دونم من مشکل دارم یا بد بینی من نسبت به جنس مخالف غلطه تموم این خیانت ها رو ذهنم تاثیر گذاشته
خواهشا نصیحت نکنید یه کاری کنید تا زمانی که خواستگاری رفتم درست شده باشم حیاتی هستش بخدا

نوشته اصلی توسط asemani

متاسفم . اما من شخصیت نرمالی رو در شما ندیدم .

نوشته اصلی توسط asemani

اتفاقا دیروز شک داشتم بدبین باشی ، امروز مطمئن شدم . با خوندن دو سه تا مشکل از چهره زنا بدت اومده و از خیانت ترسیدی. لابد الان داری فکر می کنی که چیکار کنی که بهت خیانت نکنه !!! حالا خوبه تازه واردی !! با این تفکر شما الان مدیر این سایت (دور از جونشون ) الان باید تو بیمارستانا بستری باشن یا خود ما و بقیه بچه ها . ما از این تاپیک ها استفاده می کنیم و راههای بهبود زندگیمون رو پیدا می کنیم . شما نیومده بدترین چیزار و دیدی و ترسیدی . شما نیمه خالی لیوان رو دیدی. برادر عزیز ذهن شما تا حدی بدبینه . من که دشمن شما نیستم . بهت میگم این موضوع باعث مشکلاتی در زندگیت خواهد شد. شک ندارم . جدی بگیر حرفم رو و به دنبال راهی برای بهبود این مشکلت باش. وگرنه روزی به حرفم می رسی. اینو با اطمینان میگم.

نوشته اصلی توسط asemani

نه بی وفایی دیدی ! نه کسی بی وفایی کرده ! اسمت رو گذاشتی بی وفا .... خب این نشون دهنده ذهن بدبینه.

نوشته اصلی توسط asemani

در یک دسته بندی مطالبی که از شما در ذهنمه میگم و خدانگهدار
تا حدی بدبین هستید ، یه مقدار جزیی نگر هستید ، زود عصبانی میشید ، تحمل انتقاد ندارید ، موقع عصبانیت هم حرفهای خوبی نمی زنید .

من نمی خواستم پستی ارسال کنم. اما دیدم به حرف من در مورد بدبینی رسیدید و دنبال درمان اون هستید. باور کن بازهم میگم . من با شما دشمنی ندارم برادر عزیزم. خودت هم این بدبینی رو تو وجودت دیدی . راه درمان بدبینی مراجعه به سایت نیست. از یه مشاور حضوری کمک بگیر. اگه تشخیصش قطعی شد ، می تونه راهکارهای مفیدی در این جهت بده . موفق باشی.

من تازه تاپیک قبلی شما رو خوندم،البته قبلا تا صفحه دوم رو خونده بودم

آقای بی وفا شما فرض کن الان یکی از دوستانت(در واقعیت) از شما یه انتقادی میکنن، شما چطور برخورد میکنی؟

اینجا هم بچه ها تمام تلاششون کمک به همدیگه هست.اگر شما نظر یکی رو قبول نداری، میتونی ازش بخوای برات توضیح بده چرا همچین برداشتی کرده؟
اگه دیدید او اشتباه میکنه ،شما با رفتارتون(اینجا میشه کلامتون البته) میتونید بهش ثابت کنید که در شناخت شما اشتباه کرده

تاپیک هر شخص مثل خونه آدم میمونه. شما با مهمان چطور برخورد میکنید؟حتی اگه ازت یه انتقاد کوچیک از سر دلسوزی بکنن، بهشون توهین میکنید؟ از خونتون بیرونش میکنید؟

بچه ها اینجا فقط قصدشون کمک هست.واقعا از پست هر شخص میشه خیلی بهره برد. حتی از انتقادهایی که ظاهرا به نظر شما اشتباه هستن

من که از تاپیک شما و پست های بچه ها استفاده میکردم،ولی متاسفانه شما به هر کدوم که دوست داشتی فکر میکردی،هر کدوم هم دوست نداشتی به باد توهین گرفتی!!

به هرحال اینجا همه دوست هستن
بیمار نداریم!!!!

تو تاپیک قبلی گفتید به قلیون خیلی حساسید. ولی خودتون ببینید، الان روی خنده های فامیل خانم،که از سرزندگی وخونگرمی اونا هست، چه حساسیتی به خرج میدید؟

باور کنید اینجوری پیش برید از زندگی وازدواجتون هیچ لذتی نمی برید

هیچ کدوم از ماها کامل نیستیم. هیچکی از دیگری بالاتر نیست. به این دید به حرفای دیگران نگاه نکنید:)

ازدواج خوبی خواهید داشت اگه بتونید با افراد با فکرهای متفاوت، با دید متفاوت، با فرهنگ متفاوت از خودتون کنار بیاید

خوشحالم که قبول دارید کمی بدبین هستید یا شدید!!

موفق باشید:)

نوشته اصلی توسط فرهنگ 27

بی وفا متاسفانه من با جوانه مواقم.

بدبینی،خشونت طلبی،عدم انتقاد پذیری،حساسیت بیجا رو رفتار اطرفیان.

این 4موردو از پستات تشخیص دادم،حتمن حتمن به مشاوره برو تا ببنی این

خصوصیاتو داری یا نه و در صورت داشتن اصلاحشون کنی.درصورتی که این

خصوصیاتو داشته باشی وارد زندگی مشترک بشی،مدام جنگ اعصاب خواهی

داشت.

تا نباشد چیزکی نگویند چیزها

داداش من هر چی میگی درسته
من بخاطر کارم و خصوصیاتش اینجوری شدم اینقدر سر کار باورت نمی شه اوقاتم تلخه روم تاثیر گذاشته پست بنده طوری هست که خصوصیاتش اینگونه هست درسته تحمل انتقادی ندارم که به ضرر من تموم شه اون خانوم جوانه من پستاشو دیدم دیگه دارم میگم اینجا پست نده
در مورد بد بینی بنده اینقدر بیرون یا تو همین تالار مشکلات خیانتی و اینا دیدم نمی دونم چرا رو من تاثیر میزاره اره مشاوره حضوری فکر کنم خوب باشه
ولی بابا من اثلا تو بیرون از محل کار یا خونه اینجوری نیستم جوش میارم اونم خوب تو ژن خاندان ما بوده و به ما ارث رسیده

ولی من هم خوش رو هستم و تیز بین میگن یا ریز بین در مورد کوچکترین چیز واکنش عقلی بهم دست میده باورتون شاید نشه نمی دونم بیمارم چم شده با خداست

- - - Updated - - -

نوشته اصلی توسط reihane_b

من تازه تاپیک قبلی شما رو خوندم،البته قبلا تا صفحه دوم رو خونده بودم

آقای بی وفا شما فرض کن الان یکی از دوستانت(در واقعیت) از شما یه انتقادی میکنن، شما چطور برخورد میکنی؟

انتقاد به جا ممکنه یکم ناراحت شم ولی حتی شده 65%به فکرش می افتم اونقدر هم مغرور نیستم اون قدرم بی رحم نیستم که سر یه مسئله ای به زنم یا کسی توهینی کنم یا بگیرم به باد کتکش بد و خوبو بلدم تشخیص بدم ببین نظر شما چقدر قشنگ و کار ساز بود من به شما حرفی نزدم دادا فرهنگم به ما نظر داد ولی ممکنه اختلاف نظر باشه ولی یکی میاد نظر کذبی می ده که این نه گره ای از کار های منو وا می کنه و نه هیچی فقط گره و کور تر می کنه

اینجا هم بچه ها تمام تلاششون کمک به همدیگه هست.اگر شما نظر یکی رو قبول نداری، میتونی ازش بخوای برات توضیح بده چرا همچین برداشتی کرده؟

این درسته ولی بعضی ها قصد مصخره بازی دارن و تاپیکو به انحراف میکشن

اگه دیدید او اشتباه میکنه ،شما با رفتارتون(اینجا میشه کلامتون البته) میتونید بهش ثابت کنید که در شناخت شما اشتباه کرده

تاپیک هر شخص مثل خونه آدم میمونه. شما با مهمان چطور برخورد میکنید؟حتی اگه ازت یه انتقاد کوچیک از سر دلسوزی بکنن، بهشون توهین میکنید؟ از خونتون بیرونش میکنید؟


من دربست مخلص مهمونمم هستم به شرطی که به دور از احترام نباشه
من بازم گفتم انتقادم گوش می دم زمانی که این انتقاد به نفع بنده باشه دیگه خواهر من
بچه ها اینجا فقط قصدشون کمک هست.واقعا از پست هر شخص میشه خیلی بهره برد. حتی از انتقادهایی که ظاهرا به نظر شما اشتباه هستن

من که از تاپیک شما و پست های بچه ها استفاده میکردم،ولی متاسفانه شما به هر کدوم که دوست داشتی فکر میکردی،هر کدوم هم دوست نداشتی به باد توهین گرفتی!!

من کسی و دوست نداشتم بخدا از نظرات تک تکتون استفاده می کردم اگه نمی کردم بیمار بودم تو وقت کاری بیام این تالار همین الانم تو شرکت خودم دارم براتون می نویسم حتما مشکلی دارم دیگه

به هرحال اینجا همه دوست هستن
بیمار نداریم!!!!

تو تاپیک قبلی گفتید به قلیون خیلی حساسید. ولی خودتون ببینید، الان روی خنده های فامیل خانم،که از سرزندگی وخونگرمی اونا هست، چه حساسیتی به خرج میدید؟


اخه شما خنده های این دخترای فامیلشونو ندیدی فکر می کنی خنده خنده ملیح بوده نیم دونی چه وحشتناک می خندیدین منم برونگرام با همه گرم و با خوش مشربی برخورد می کنم امال اون خنده ها به دور از ادب و شخصییت هستش خواهر من

باور کنید اینجوری پیش برید از زندگی وازدواجتون هیچ لذتی نمی برید

هیچ کدوم از ماها کامل نیستیم. هیچکی از دیگری بالاتر نیست. به این دید به حرفای دیگران نگاه نکنید:)

ازدواج خوبی خواهید داشت اگه بتونید با افراد با فکرهای متفاوت، با دید متفاوت، با فرهنگ متفاوت از خودتون کنار بیاید

خوشحالم که قبول دارید کمی بدبین هستید یا شدید!!

موفق باشید:)

مرسی خواهر گلم حالا چیکار کنم فردا دومین مرتبه از خواستگاری اون خانومه چطور با دیدی + به اون خانوم نگاه کنم

- - - Updated - - -

نوشته اصلی توسط deljoo_deltang

آقای بی وفا من فکر می کنم مشکل شما بیشتر از اینکه بد بینی باشه ناشی از یک نوع کمالگرایی. سعی می کنم لینک مربوط به مقالشو پیدا کنم و برات بذارم. اینکه توجه شما به جزئئیات باعث میشه از اصل ها صرفنظر کنید یا لذت نبرید شاید مربوط به این باشه. صحبتی هم با دوستانی که اینجا پاسخ می گذارند دارم. شاید یک مراجع ادم برونگرایی باشه و حتی در نوشته هاشم نتونه خوددار باشه و یک مساله رو بزرگنمایی کنه و هیجان مدار رفتار کنه. اما فکر می کنم با دو تا پست از کسی نمیشه در مورد اون شخص قضاوت کرد پس شاید بهتر باشه اگر حدسی می زنید که می تونه به دوستمون کمک کنه و یا باید اصلاح بشه با کلام نرمتری بیان بشه.

- - - Updated - - -

اینم لینک ها:http://www.hamdardi.net/thread-8862.html

http://www.hamdardi.net/thread-15051.html

مرسی دوست عزیز من خیلی کمکم کردی 1دنیا تشکر از تو مرسی بابت زحمتت

نوشته اصلی توسط reihane_b

نه دیگه!! انتقاد میتونه همیشه به نفع آدم باشه. از هرکسی که شنیده بشه، هر وقتی که گفته بشه، هر جایی ...ر

حتی اگه انتقاد رو با زبانی تند به ما بگن، یا با لحنی که ما دوست نداریم، یا از شخصی که خوشمون ازش نمیاد...در هر صورت میتونه به نفع ما باشه


انتقاد یه حرفه. عمل نیست.که بگیم به ضرر ما تموم شد والان نمی تونیم عکس العمل خوبی نشون بدیم، کاری به بیرون نداره،که نتونیم کنترلش کنیم.
حرف درون ما رو تحت تاثیر قرار میده،ذهنمون رو، وکنترل ذهن هم دست خودمونه

خب بهتره بیشتر از این آقای داماد رو ناراحت نکنیم:)

اول اینکه،الان ذهنتون رو از خیانت وبدی و ... از همه چی خالی کنید.اگه شما خودتون پاک زندگی کردی ومی کنید،مطمئن باشید آدمهایی مثل شما هم هنوز وجود دارند(چه خانم چه آقا) ، پس نگران نباشید.در عوضش از خدا بخواهید که همسری شایسته رو نصیب شما کنه.

آقای بی وفا، شما امشب یه لیستی از معیارهات رو آماده کن. هر چی که تو ذهنت هست.ولو 4یا 5 مورد
اول معیارهاتونو بنویسید، نه خط قرمزها

خط قرمز شما هم فعلا به نظرمن این باشه فقط: نداشتن رابطه غیر اخلاقی با آقایون
فردا هم که رفتیداول خوب معیارهاتون رو بررسی کنید.اگه رسیدید به حرف زدن،آخرش در مورد خط قرمزهات بگو

سعی کنید قبل از جلسه سوم خواستگاری،هم پیش مشاور برید حتما.در مورد بدبینی یا...

به نظرم شما باید یه خاطره تلخ از قلیون یا شخص قلیونی داشته باشید!

درآخر اینکه این حرفا نظرشخصی من بود،دوستان دیگه هم انشالا میان وراهنماییتون میکنن

راستی میتونید درکنار مشاوره حضوری ،اینجا هم تاپیکی رو برای بقیه مشکلاتتون جداگونه باز کنید.با عنوانی مناسب مشکلتون.

موفق باشید

- - - Updated - - -

نه دیگه!! انتقاد میتونه همیشه به نفع آدم باشه. از هرکسی که شنیده بشه، هر وقتی که گفته بشه، هر جایی ...ر

حتی اگه انتقاد رو با زبانی تند به ما بگن، یا با لحنی که ما دوست نداریم، یا از شخصی که خوشمون ازش نمیاد...در هر صورت میتونه به نفع ما باشه


انتقاد یه حرفه. عمل نیست.که بگیم به ضرر ما تموم شد والان نمی تونیم عکس العمل خوبی نشون بدیم، کاری به بیرون نداره،که نتونیم کنترلش کنیم.
حرف درون ما رو تحت تاثیر قرار میده،ذهنمون رو، وکنترل ذهن هم دست خودمونه

خب بهتره بیشتر از این آقای داماد رو ناراحت نکنیم:)

اول اینکه،الان ذهنتون رو از خیانت وبدی و ... از همه چی خالی کنید.اگه شما خودتون پاک زندگی کردی ومی کنید،مطمئن باشید آدمهایی مثل شما هم هنوز وجود دارند(چه خانم چه آقا) ، پس نگران نباشید.در عوضش از خدا بخواهید که همسری شایسته رو نصیب شما کنه.

آقای بی وفا، شما امشب یه لیستی از معیارهات رو آماده کن. هر چی که تو ذهنت هست.ولو 4یا 5 مورد
اول معیارهاتونو بنویسید، نه خط قرمزها

خط قرمز شما هم فعلا به نظرمن این باشه فقط: نداشتن رابطه غیر اخلاقی با آقایون
فردا هم که رفتیداول خوب معیارهاتون رو بررسی کنید.اگه رسیدید به حرف زدن،آخرش در مورد خط قرمزهات بگو

سعی کنید قبل از جلسه سوم خواستگاری،هم پیش مشاور برید حتما.در مورد بدبینی یا...

به نظرم شما باید یه خاطره تلخ از قلیون یا شخص قلیونی داشته باشید!

درآخر اینکه این حرفا نظرشخصی من بود،دوستان دیگه هم انشالا میان وراهنماییتون میکنن

راستی میتونید درکنار مشاوره حضوری ،اینجا هم تاپیکی رو برای بقیه مشکلاتتون جداگونه باز کنید.با عنوانی مناسب مشکلتون.

موفق باشید

مرسی خواهر عزیزم خیلی لطف کردی واقعا یه دنیا تشکر از تو

باور کن اگه میشد می نوشتم نمی تونم خودم بنویسم راسشو بخوای من گفتم تک فرزندم و کسی نیست با من بشینه سوالاتو بنویسه منم از کوچیکی تو نوشتن انشائ ضعیف بودم راسشو بخوای جمعه قراره دختر عموی بنده بیاد پیشم و با هم سوالاتو بنویسیم که دفعه بعد رفتیم اونم به زودی زود اگر خدا نصیب کنه و فردا قرار ملاقات خوب پیش بره حتما حتما این کارو انجام می دم وبعد 1دور این سوالاتو اینجا ذکر می کنم بعدش که اوکی شد میریم برای حل مسائل بعدی ولی فکر کنم معیار های بنده حدودا 50 60تایی بشه
ولی الان به حرفاتون بیشتر فکر کردم فکر اسوده و توپ فردا هم تعطیل می کنم شرکتو میرم پی کار گل و شیرینی و اینا
بازم مرسی از همتون ولی جزئییات و حتما میام اینجا ذکر می کنم
خیالتون تخت
به همه ی کسایی که تا الانش به من کمک کردن

ولی از اضطراب دارم می میرم یاد رفیقمون می افتم که گفت برو چایی بخوری حله ما چاییم خوردیم دهنمون سوخت انشالله فردا هم کولرشونو روشن میکنند تا ما خیس عرق نشیم هم یه شربت میارن برا داماد عزیزشون

مرسی از تموم دوستان انشالله همه چی به خوبی پیش بره دعا یادتون نره ها