به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 41
  1. #21
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 مهر 92 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-2-29
    نوشته ها
    140
    امتیاز
    645
    سطح
    12
    Points: 645, Level: 12
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 202 در 91 پست

    Rep Power
    25
    Array
    چرا عزیزم شما هم می تونستی پیشنهاد بدی. این حق طبیعی هر ادم هستش. این شاید درس بزرگی بوده که از این رابطه گرفتی که
    "معمولا دلها با حرفهایی که زده نمی شن می شکنند" در این قضیه شما مطمینا کمتر از ایشون مقصر بودین. ببین گلم دوستت یک بار با پیشنهاد ندادنش یکبار با حرفهای زیباش و بار دیگه هم با مقصر نشان دادن شما یه جورایی در حال آزار شماست. یعنی خودش اصلا مقصر نبود!!!! بالاخره دوست من باید برا بدست آوردن یه سری چیزها از ساحل امن ملاحظاتمون و مصلحتامون یه خورده فاصله بگیریم. باید آمادگی "نه "شنیدن رو داشته باشیم. باید سختی بکشیم. چرا دوستت حاضر نشد یکبار به خاطر شما این ریسک رو بکنه. چرا حاضر نشد به خاطر شما چند روزی بجنگه. چرا ایشون علی رغم این که به شما اهنوز احساس داره حاضر شده با کس دیگه ای باشه. آیا این ظلم به اون دختر نیست؟ دلش پیش شما و جسمش پیش اون. من نمی خام نقش شما رو کمرنگ کنم. به قول یکی از دوستام ظاهرا پسرها می رن خواستگاری در عمل این دخترا هستن که این کاررو می کنن;)
    ببخش می دونم خ دوستش داری. حالا شما مقصر بودی یا اون متاسفانه خ فرقی نمی کنه. از حرفهای من هم ناراحت نشو . اخه خ نمیشه با نوشتن منظور رو بیان کرد. وقتی ادم گرفتار یه مشکل یه سری چیزها رو می بینه ولی وقتی بقیه به قضیه نگاه می کنن جنبه های دیگه اون رو می بینن.
    نقل قول نوشته اصلی توسط bahar jaberi نمایش پست ها
    من همیشه دعا میکنم خوشبخت بشه. ولی اون منو سر این. این مقص قضیه مقصر میدونست. میگفت باید حرف دلت رو میزدی. الانم حسرت همین رو میخورم که چرا نگفتم. مگه من آدم نبودم. یعنی حق نداشتم کسی رو دوست داشته باشم. همش ما باید منتظر بمونیم کسی بهمون پیشنهاد بده. آخه چرا. چرا همچین چیزی قانون شده. الان من تو این وضعم خوبه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    ویرایش توسط چنار : دوشنبه 13 خرداد 92 در ساعت 10:08

  2. کاربر روبرو از پست مفید چنار تشکرکرده است .

    یکی مثل شما (دوشنبه 13 خرداد 92)

  3. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 09:45]
    تاریخ عضویت
    1391-12-20
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    5,466
    سطح
    47
    Points: 5,466, Level: 47
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 378 در 207 پست

    Rep Power
    53
    Array
    منم يه زماني اسير يه عشق پوشالي بودم همه اين حالات شما رو داشتم
    نشد
    ولي الان خدا رو شاكرم. به خاطر اينكه گرفتار يه توهم نشدم.الان يه همسر خوب .با وفا و مهربون دارم.با وجود همه مشكلات عاشقانه دوستم داره و به خاطر من همه كاري ميكنه
    وقتي عاشقي فقط خبوي هاي طرفتو ميبيني . اونم فقط خوبيهاشو نشونت ميده به قول عمه ام وقتي پسرا با يكي هستن اون روي خودشونو نشون نميدن والا دخترها ميرن پي كار خودشون و دلزده ميشن
    از من به تو خواهر خوبم نصيحت
    اينو همون عمه ام گفت
    هيچ مردي ارزش غصه خوردن نداره
    انقده مرد بياد تو زندگيت و بره . هيچ كدوم با ديگري فرقي نداره. غصه رفتن هيچ كدوم رو نخور

    به زندگيت برسو فراموشش كن. از هرچي كه تو رو مي اندازه يادش دوري كن. حرفهاي آقا يا خانم آسماني هم درسته اون فقط خواسته يه چيزي بگه كه خودشو تبرئه كنه و مزه دهنتو بفهمه.خيلي پسته كه داره اينطوري عذابت ميده.الان با زنش خوشه . كيف ميكنه و شما داري زجر ميكشي.تورو خدا به حرفام توجه كن.
    از خدا كمك بخواه كه بهت آرامش بده و قسمتتو سر راهت قراربده.

  4. کاربر روبرو از پست مفید paria_22 تشکرکرده است .

    فرانک بانو (پنجشنبه 16 خرداد 92)

  5. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 26 خرداد 93 [ 18:10]
    تاریخ عضویت
    1392-3-08
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    925
    سطح
    16
    Points: 925, Level: 16
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    216

    تشکرشده 138 در 59 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ببین اسمانی یه حرف قشنگی زد با عرض پوزش ولی پسرا انقدر اعتماد به نفس دارن که مطمئن باشن نه نمی شنون. ببین به خدا از اول راه هم بهش می گفتی دوست دارم هم هیچ فرقی نمی کرد. اون خواسته یه جوری دل تو نشکنه وگرنه اصلا امکان نداشت بره حداقل یه تعارف می زد! فکر نکن بهش هر وقت فکرت خواست سمتش بره منحرفش کن به یه کار یا فکر دیگه. ببین هیچ پسری واسه اینکه نه بشنوم یا خجالت می کشم و این حرفا ول نمی کنه . باور کن می گذره همه چی

  6. 2 کاربر از پست مفید unknown girl تشکرکرده اند .

    sanjab (سه شنبه 14 خرداد 92), کامران (دوشنبه 13 خرداد 92)

  7. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 17 خرداد 92 [ 14:34]
    تاریخ عضویت
    1392-3-12
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    73
    سطح
    1
    Points: 73, Level: 1
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    3

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم از همه دوستان
    من تمام حرفاتون رو قبول دارم. به همشون دارم فکر میکنم. ولی من که پسر ندیده نبودم. منم با خیلی ها برخورد داشتم. هم خوب دیدم هم بد. ولی میدونم اون آدم بدی نبود. به خودم شک داشتم ولی به اون نه. اینقدر شبیه هم بودیم و اونقدر با هم خوب و مهربون بودیم که اصلا فکر نمیکردم اینطوری بشه. سر همه چی به قدری با هم تفاهم داشتیم که کنار هم واقعا آروم بودیم. حتی یه بار هم نشد سر مسئله ای با هم بحثمون بشه. همیشه میگفت ما با تمام آدما فرق داریم. انگار از زیادی خوب بودن دلش رو زدم. الان من چطوری میتونم همه اونا رو بزارم کنار بگم ترکم کرد رفت
    خیلی سخته. فراموش کردنش خیلی سخته.
    بهم میگن موقعیت هاتو از دست نده. ولی من از همه پسرا دیگه بدم میاد. انگار جز اون دیگه کسی نیست. هر کی رو جلوی خودم میبینم میگم چقدر باهاش فرق داره وچقدر اگه اون بود فرق داشت
    نمیدونم فکر میکردم با زمان همه چی درست میشه. ولی بعد از سه ماه من بهتر نشدم که هیچ هر روز دارم بدتر میشم.
    شاید هنوز زمان احتیاج هست ولی اگه نشه. من باید قید زندگی کردن رو بزنم!!! تاکی باید تو این برزخ بمونم. با اینکه برام تموم شدست مدام چشمم رو گوشیمو که شاید زنگ بزنه. یا همش منتظرم جلوم سبز بشه.
    خودم هم خسته شدم دیگه

  8. #25
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 تیر 93 [ 19:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-26
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    939
    سطح
    16
    Points: 939, Level: 16
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    212

    تشکرشده 188 در 57 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اون هم میگفت همون اوایل آشناییمون میخواستم در موردش باهات صحبت کنم ولی اینقدر در برابر ازدواج مقاومت میکردی که مطمئن بودم بهم نه میگی و دوستیمون بهم میخوره و از دستم ناراحت میشی.
    من نفهمیدم چرا همه به راحتی از کنار این جمله ی شما رد شدند و کسی راجع بهش سئوال نکرد. منظور اون آقا از این حرف چی بود؟ مگر شما چه حرفی زده بودید یا چه رفتاری داشتید که اون آقا می گفت شما در برابر ازدواج مقاومت می کردید؟

    بهت دروغ گفته که مثلا غرور تو رو جریحه دار نکنه که اعتراف کردی دوستش داری
    وگرنه مطمئن باش اگه دوستت داشت بهت پیشنهاد می داد.
    نمی دونسته با این دروغ بدتر کرده. اون احتمالا از شما خوشش می اومده ، اما معیارهای مورد نظر اونو نداشتین .
    بی خیال بابا. با عرض معذرت از آقایون ، این مردا انقدر اعتماد به نفس کاذب دارن که مطمئنن اگه پیشنهاد بدن طرف قبول می کنه
    خانم آسمانی بهتره که شما از قول خانم ها صحبت کنید چون خانم هستید. کی همچین حرفی زده؟ من پسر اگر ببینم زمینه ی پذیرش درخواست ازدواجم توسط یه خانم فراهم نیست یا احتمال این پذیرش خیلی پایینه از دادن پیشنهاد چشم پوشی می کنم حتی اگر علاقه م شدید باشه. درسته پسرهایی هم هستند که ممکنه عین خیالشون نباشه به هر کسی پیشنهاد بدن و جواب رد هم بشنوند اما پسرایی که سرشون به تنشون می ارزه کاری نمی کنند که ریسک خیلی بالایی توش باشه و کنف بشن.
    خانم بهار من البته معتقدم اگر این آقا مانع جدی در نوع برخورد و حرفهای شما ندیده، در مورد پیشنهاد ندادنش بهونه آورده. ولی منتظر توضیح شما هستیم که منظور اون آقا از مقاومت در برابر ازدواج چی بوده.

    - - - Updated - - -

  9. 2 کاربر از پست مفید تهمتن تشکرکرده اند .

    angry_boy (سه شنبه 14 خرداد 92), bahar jaberi (سه شنبه 14 خرداد 92)

  10. #26
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 مهر 92 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-2-29
    نوشته ها
    140
    امتیاز
    645
    سطح
    12
    Points: 645, Level: 12
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 202 در 91 پست

    Rep Power
    25
    Array
    سلام بهار جوونم. خب اخه سه ماه کم هنوز.
    یه جمله از اقای مدیر یاد گرفتم ایشون میگن بسترسازی نکنین.
    ببین قرار نیس شما به همین زودی فراموشش کنی. ولی کافی تمام تلاشتو بکنی تا چندماه دیگه بهتر شی. سعی کن سعی کن تا اونجایی که امکان داره ازش سراغی نگیری. سعی کن خ بهش فکر نکنی. اینا همش زمانی امکان پدیر که خودت رو مشغول کنی. یه مدت خ انتظارش رو می کشی ناراحت خواهی بود. از زمین و زمان گله مندی .اما بعد دیگه عادت می کنی. بعدش یعنی بعد از این طوفان شما می شی یه ادم مجرب که به راحتی دل نمی بنده اگرم بست بلد چطور رفتار کنه.
    نقل قول نوشته اصلی توسط bahar jaberi نمایش پست ها
    ممنونم از همه دوستان
    من تمام حرفاتون رو قبول دارم. به همشون دارم فکر میکنم. ولی من که پسر ندیده نبودم. منم با خیلی ها برخورد داشتم. هم خوب دیدم هم بد. ولی میدونم اون آدم بدی نبود. به خودم شک داشتم ولی به اون نه. اینقدر شبیه هم بودیم و اونقدر با هم خوب و مهربون بودیم که اصلا فکر نمیکردم اینطوری بشه. سر همه چی به قدری با هم تفاهم داشتیم که کنار هم واقعا آروم بودیم. حتی یه بار هم نشد سر مسئله ای با هم بحثمون بشه. همیشه میگفت ما با تمام آدما فرق داریم. انگار از زیادی خوب بودن دلش رو زدم. الان من چطوری میتونم همه اونا رو بزارم کنار بگم ترکم کرد رفت
    خیلی سخته. فراموش کردنش خیلی سخته.
    بهم میگن موقعیت هاتو از دست نده. ولی من از همه پسرا دیگه بدم میاد. انگار جز اون دیگه کسی نیست. هر کی رو جلوی خودم میبینم میگم چقدر باهاش فرق داره وچقدر اگه اون بود فرق داشت
    نمیدونم فکر میکردم با زمان همه چی درست میشه. ولی بعد از سه ماه من بهتر نشدم که هیچ هر روز دارم بدتر میشم.
    شاید هنوز زمان احتیاج هست ولی اگه نشه. من باید قید زندگی کردن رو بزنم!!! تاکی باید تو این برزخ بمونم. با اینکه برام تموم شدست مدام چشمم رو گوشیمو که شاید زنگ بزنه. یا همش منتظرم جلوم سبز بشه.
    خودم هم خسته شدم دیگه
    ویرایش توسط چنار : سه شنبه 14 خرداد 92 در ساعت 00:19

  11. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 17 خرداد 92 [ 14:34]
    تاریخ عضویت
    1392-3-12
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    73
    سطح
    1
    Points: 73, Level: 1
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    3

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یه بار حرف ازدواج شد. اوایل آشناییمون بود. نمیدونم چرا میگفتم من ازدواج نمیکنم. خوب یه وقتایی پیش میاد آدم میگه. یا مثلا میگفتم یه دختر برات پیدا میکنم. یا بیام عروسیت برات کادو چی بیارم. از این حرفا
    بعدش اون یه تجربه قبل از من داشت. اوایل یادمه همش میگفت دخترا اینطورین راحت ول میکنن. همه چی رو فراموش میکنن. یه جورایی میترسید از شکست دوباره
    میدونین چیه. ای کاش میومد میگفت من بهت اصلا فکر نمیکردم. یا تو در حدم نبودی یا هر چیز دیگه. ولی من رو تو این حسرت نمیزاشت. همش دارم این فکرو میکنم که اگر رفتارم طور دیگه ای بود الان کنارم بود

  12. کاربر روبرو از پست مفید bahar jaberi تشکرکرده است .

    تهمتن (سه شنبه 14 خرداد 92)

  13. #28
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 مهر 92 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-2-29
    نوشته ها
    140
    امتیاز
    645
    سطح
    12
    Points: 645, Level: 12
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 202 در 91 پست

    Rep Power
    25
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط تهمتن نمایش پست ها

    خانم آسمانی بهتره که شما از قول خانم ها صحبت کنید چون خانم هستید. کی همچین حرفی زده؟ من پسر اگر ببینم زمینه ی پذیرش درخواست ازدواجم توسط یه خانم فراهم نیست یا احتمال این پذیرش خیلی پایینه از دادن پیشنهاد چشم پوشی می کنم حتی اگر علاقه م شدید باشه.

    - - - Updated - - -
    سلام بر بهار و تهمتن عزیز. روی صحبتم بیشتر با شماست تهمتن عزیز. حرفاتون خ خوب بود. از توی حرفاتون "احترام به خود" موج می زد. کسی که برا خودش احترام قایل نیست برای دیگران هم نخواهد بود. نظر من این است که رابطه ای که قرار یه نفر حقیر شه باید ساعت 9 شب گذاشتش بیرون :) . اما یه چیزیکه خ خ مهم نباید این حس تبدیل به غرور بشه. آخه چرا وقتی علاقهمون بهش شدید ( عین عبارت شما) آخه این رو ابراز نکنیم. آخه قرار نیست که آدم حقیر شه . منظورم این است که لااقل آدم شانسش رو امتحان می کنه حالا اگه اون طرف بی جنبه بازی در آورد خب آدم رهاش می کنه و اونرو از محبت خودش محروم میکنه. اینجوری لاقل اگه طرف رو از دست دادین حسرتش رو دلتون نخاهد ماند و مطمینین که آگاهانه از دست دادین. ( و اگر هم ازدواج کردین دلتون پیش مورد قبل نخاهد بود. خداییش ظلم ادم با کسی ازدواج کنه در حالیکه دلش پیش کس دیگریست)
    اگه بخاین تو این زمینه خ سختگیری کنین تنها خواهین ماند( البته اگه مجرد باشی). البته این نظر من :)
    هر قدیسی گذشته ای و هر گنهکاری آینده ای دارد.....اسکار جووون

  14. کاربر روبرو از پست مفید چنار تشکرکرده است .

    sanjab (سه شنبه 14 خرداد 92)

  15. #29
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 مهر 92 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-2-29
    نوشته ها
    140
    امتیاز
    645
    سطح
    12
    Points: 645, Level: 12
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 202 در 91 پست

    Rep Power
    25
    Array
    سلام. در ادامه پاسخم یه نکته ای رو بگم خدمت دوستان. نمی دونم شنیدین این نکته رو یا نه که آقایون زودتر از خانمها عاشق می شن. منظورم این است که وقتی مردی در یک رابطه ابراز عشق می کنه احتمال زیادی وجود داره که خانم سرد برخورد کنه. و این هم نه به خاطر کلاس گذاشتن و یا... باشه بلکه فرایند عاشق شدن در خانمها زمانبر تر. وجالب اینجاس که وقتی آقایون با سردی خانمها روبرو می شن و از ابراز علاقشون منصرف می شن و خانم رو رها می کنن تازه اون خانم ممکن عاشقش شده باشه.
    از اینجا به بعدش برداشت شخصی خودم هست. خوبه که آقایون خ در شروع یه رابطه زیاده روی نکنن تا در دسترس جلوه نکنن. همه چی اروم اروم پیش بره بهتر. البته جایی می خوندم که چطور دیگران رو عاشق خودتون کنین. نکاتش جالب بود. از اینکه شاید گفته ام خ مشکلی از بهارجان حل نکنه عذر می خام. اما تنها چیزایی که از یه تجربه تلخ باقی می مونن این درسهاشون دیگه. برای همه دوستان یه عشق پایدار آرزومندم
    هر قدیسی گذشته ای و هر گنهکاری آینده ای دارد.....اسکار جووون

  16. کاربر روبرو از پست مفید چنار تشکرکرده است .

    فرانک بانو (پنجشنبه 16 خرداد 92)

  17. #30
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 تیر 93 [ 19:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-26
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    939
    سطح
    16
    Points: 939, Level: 16
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    212

    تشکرشده 188 در 57 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون خانم چنار. حرفاتون را تا حد زیادی قبول دارم. من مجردم. قبلاً در دو مورد از کسانی خوشم اومد و پیشنهاد دادم و با برخورد سرد مواجه شدم. جالب اینجاست که ابراز علاقه ی غیر مستقیم اول از طرف یکی از اون دو خانم بود. به هر صورت من هم بعد از برخورد سرد اونها ( این اتفاقات با فاصله ی زمانی 2 سال اتفاق افتاده) کنار کشیدم و رفتم دنبال زندگی خودم. بعداً اونها بودن که یه جورایی به سمت من اومدند اما من ازشون دوری کردم و کلاً از دیدشون کنار رفتم چون برام مهم بود زمانی که اون همه علاقه در وجودم بود من رو می پذیرفتند. نه بعد از اینکه شوهر گیرشون نیومده از بی شوهری یا تنهایی یا هر چیز دیگه دنبال یکی می گردند. پشیمون هم نیستم. حالا چه بخوام تا ابد تنها بمونم چه نمونم. مهم اینه که خودم پیش خودم شرمنده نیستم.

  18. 2 کاربر از پست مفید تهمتن تشکرکرده اند .

    angry_boy (سه شنبه 14 خرداد 92), nikafarid (سه شنبه 14 خرداد 92)


 
صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:50 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.