به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 11 نخستنخست 1234567891011 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 106
  1. #31
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    دوست عزیز

    پدرت عصبانی بوده یه چیزی گفته انقدر هم فکر نکن به این حرفا میخواد عمل کنه

    بالاخره اون هم پدر خواهر شماست و نمیاد انقدر بی رحمی کنه

    فقط لازمه که خواهرت مراقب خودش باشه مخصوصا موقع خواب

    نباید از اول به روی پدرت می آوردید تا روتون به هم باز بشه اگه از اول خواهرت با یه دلیل دیگه در اتاق رو قفل میکرد و تو خونه با ایشون تنها نمیموند کافی بود حالا هم اگه میتونه یه جور ماست مالی کنه بگه میدونم ممکن نیست پدری به دخترش نظر داشته باشه و من و مامان سو برداشت داشتیم و غیره و ضمنا احتیاط لازمه رو هم بکنه جوری که حداقل پدرت از روی لج نخواد این کارو تکرار کنه

    لازمه که به نحوی ظاهر (میدونم که در باطن نمیشه حداقل در ظاهر) روابط خانوادتون با پدرتون با صلح و صفا همراه باشه حتی اگه ایشون واقعا این مشکلو دارن تا خودشو مقابل شما نبینه و کمی احساس پدری داشته باشه
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  2. 3 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    barani (شنبه 18 خرداد 92), sanjab (شنبه 18 خرداد 92), رویای آرامش (پنجشنبه 23 خرداد 92)

  3. #32
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array
    سلام دوست عزیز

    مطمئنم مدیرهمدردی پیگیر تاپیکتون میشن.اما تا قبلش من نظرمو میگم.امیدوارم اگه اشتباه بود حذف بشه.

    قلبم داره آتیش می گیره نمی دونم به کی پناه ببرم؟
    ببین عزیزم شرایطتو درک میکنم اما اگه شما رو به آرامش دعوت میکنن نه اینکه این اتفاق بی اهمیته.نه.اما این آرامش اصلیترین شرطه که بتونی کمکی به حل این موضوع کنی.پس هر وقت نگرانی اومد سراغت اولا به خدا پناه ببر.باش حرف بزن و درددلتو بهش بگو و ازش کمک بخواه.(راه حلی که به منم دادن).دعا بخون.نذر کن.
    ثانیا به خودت یاداوری کن ارامشت کمک به حل مشکل میکنه.

    راهنمایی شما را به مادرم انتقال دادم اما متوجه شدم که پدرم چند سال هست که قادر به برقراری رابطه جنسی نیست یعنی توانایی برقراری رابطه رو نداره
    عزیزم اگه توانایی نداره اما حسشو داره که.اگه نداشت که اینطور نمیشد.پس بازم مادرت باید نقش اصلی رو ایفا کنه.

    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها
    الف) مادرتان با پدرتان آشتی کند. و در ارتباط جنسی خود با پدرتان تجدید نظر با نظر مثبت داشته باشد
    پس مادرت به این عنوان که پدرت ناتوانه نباید کنار بکشه.باید اعتماد پدرتو جلب کنه و باش همراهی کنه.
    در واقع باید تمرکز این قضیه از خواهرت-پدرت به مادرت-پدرت تغییر کنه.

    در ضمن به خواهرم هم گفته که چرا موضوع رو به مادرت گفتی حالا که اینکارو کردی دست از سرت بر نمی دارم
    به نظر من خواهرت چیزی نگه.شمام باش بحث نکنید.فقط فعلا موارد پوشش و جای خواب رو رعایت کنه.

    از اونور هرچی انرژی میخواید بذارید به شکل مثبت به مادرت بفرستید.اون میتونه کاری کنه که بابات بهش اعتماد کنه و مشاوره بره.

    یه جایی (شاید تو همین تالار) خوندم ضعف مسائل مثبت باعث پررنگ شدن و انحراف به سمت منفی میره.سعی کنید از نظر دینی و محبت فضای خونه رو قویتر کنید.برای پدرتون سرگرمیای سالم بذارید.نمیدونم یه جوری حس پدرانه رو تقویت کنید.موقع اذان تلویزیونو بزنید کانالی که اذان میگه و...

    اهان پیداش کردم.

    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها
    با سلام و احترام

    2 - مردهاتمایل به تفنن و تنوع جنسی دارند. و متاسفانه ممکن است ابعاد ناخوشایندی به خود بگیرد. برای تغییر و اصلاح آن نیاز به تدبیر هست. برای اینکه تدبیر کنید پیشفرضش اینست که خونسرد باشید، به جای اضطراب ، گریه و نگرانی این چنینی ،سعی کنید بر خود مسلط باشید وتمرکز خود را روی تدبیر و راه حل صحیح این مسئله بگذارید.


    4 - در دراز مدت مسائل جنبی غیر جنسی هم می تواند روی این مسئله تاثیر گذار باشد .
    زندگی هر چه بیشتر تحت فشار قرار گیرد مردان بیشتر برای رهایی از آن به تنوع جنسی روی می آورند.
    از آنطرف هر چه زندگی خالی از مسائل اساسی و محتوایی باشد و فقط بر اساس رفاه و لذت و خوشگذرانی تعریف شود باز هم مردان به سراغ تنوعات جنسی می روند.
    اما اگر زندگی پر اساس مفهوم و محتوا شود، اگر مذهبی هست سراغ کسب آگاهی و مسائل شرعی باشد، اگر به مسائل علمی علاقه ای هست در این زمینه غنی شود. اگر مسائل اجتماعی مهم می دانند این مسائل برنامه ریزی شود. و خلاصه اینکه زندگی با هدف شود. در این گونه مسائل زن و مرد صحبت کنند. و در یک چارچوب کلی توافق کنند که رشد کنند. همه اینها در درازمدت نگرانی از انحرافات جنسی را می تواند کاهش دهد.

    موفق باشی
    ویرایش توسط بهار.زندگی : شنبه 18 خرداد 92 در ساعت 13:57

  4. 2 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    del (یکشنبه 19 خرداد 92), رویای آرامش (پنجشنبه 23 خرداد 92)

  5. #33
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 17 بهمن 93 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1392-3-11
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    1,786
    سطح
    24
    Points: 1,786, Level: 24
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    20

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام و تشکر خدمت همه
    آقای مدیر همدردی من این مدت منتظر راهنمایی های شما بودم شاید به خاطر مشغله کاری وقت نکردید که به تایپیک من سر بزنید در هر صورت من خیلی به ارائه راهکار از سوی شما نیازمندم یعنی مادرم اینو خواسته که ازتون بخوام که بهش بگین که چطور باید رفتار کنه،من حرف شما رو مبنی بر اینکه باید رابطه جنسی اش رو با پدرم افزایش بده بهش گفتم منتها همونطور که قبلا گفتم مادرم گفت که پدرم چند ساله که نمی تونه رابطه داشته باشه گفت چند بار من جلو رفتم و اون منو رد کرده و غرور من دیگه اجازه نداده که جلو برم مادرم میگه به پدرم پیشنهاد داده که از این چیزهایی که تو ماهواره برای رفع مشکل جنسی تبلیغ می کنند استفاده کنه و پدرم اهمیتی نداده و مادرم هم دیگه پیگیری نکرده.الان مادرم با پدرم آشتی کرده و رفتار معمولی داره اما خواهرم همچنان قهره و شبها خواهر و مادرم در اتاق جدا می خوابند و در را قفل می کنند. مادرم می گفت دیشب پدرم بهش گفته که چرا شما در اتاق رو قفل میکنید؟و مادرم گفته به خاطر کاری که تو کردی تو اعتماد رو توی خونه از بین بردی.پدرم هم گفته مگه این دختره نمی خواد بلاخره عروسی کنه مگه جهیزیه نمی خواد اونوقت من می دونم.اصلا نمی تونم رفتارشو درک کنم.فکر کنم پدرم از لحاظ مغزی مشکل پیدا کرده.خیلی تو اضطرابم اما الان من مهم نیستم ازتون می خوام بهم بگین که به مادر و خواهرم بگم که چه رفتاری باید داشته باشند؟لطفا کمکم کنید و دیگه اینکه معنی این حرف پدرم چیه ؟چی تو ذهنش می گذره؟

  6. #34
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array
    کاش بمیرم عزیز که ای کاش این اسمتو عوض می کردی پدر شما به خاطر ناتوانی برای ارضاء نیازش از طریق عرف (همسرش و مادر شما) و هنجار دست به یک ناهنجاری (رو اوردن به دخترش) زده و اونوقت شما به جای اینکه اونو به سمت عرف و هنجار هدایت کنید اونو از اون عرف محروم کردید. مطمئنن نتیجه خوبی نمی گیرید. به نظر من حداقل مادرتون پیش پدرتون بخوابند و خواهرتون جدا بخوابه و در رو قفل کنه. چرا مادرتون پیش پدرتون نمی خوابند . همچنین مادرتون رو تشویق کنید مهارتهای ارتباط عاطفی و زناشویی رو یاد بگیرند همینکه دوبار حالا معلوم نیست با چه برخوردی پیش قدم شدند کافی نیست. لازمه این کارها رو با مهارت بیشتری انجام بدن.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  7. 4 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    kamr (پنجشنبه 05 دی 92), reihane_b (پنجشنبه 23 خرداد 92), taraneh89 (جمعه 31 خرداد 92), رویای آرامش (جمعه 24 خرداد 92)

  8. #35
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array



    جدب پدر توسط مادرت و برقراری دوباره روابط جنسی . نیاز به پیش زمینه های ارتباطی عاطفی و محبت در موقعیتهای مختلف و بطور
    پیوشته دارد .

    نیاز هست مادر شما مهارتهای ارتباطی را به کار بگیرد و جذابیت بخرج دهد و انتظار نداشته باشد که زود نتیجه بدهد . نیاز هست مدت زمانی

    بی هیچ انتظاری تلاش کند و رویه و رابطه اش را با پدر تغییرات اساسی دهد . طوری که باعث تعجب پدر هم بشود . در مقابل پس زدنهای پدر ، نه ناراحت

    شود و نه از ادامه روند ناامید و خسته شود وپس زدنها و حتی بی توجهی را طبیعی بداند .

    وقتی از همون ابتدا که تغییرات را شروع می کند برای خودش تعیین کند که هیچ انتظاری نداشته باشد و فقط برای اینکه کار درستی

    هست و سهمی است که مادر باید در این زندگی خرج کند و تا کنون غفلت کرده بوده ، تلاش داشته باشد ، نه ناامید می شود و نه خسته و

    نه احساس اینکه غرورش شکسته شده .


    سیاست و روند جذب یک طرفه را در پیش بگیرد . از همان ابتدا هم متقاضی رابطه جنسی نباشد . بلکه با همین عاطفه ورزیها و احترام گذاشتن ها و اعتبار

    سازیها و ارزش دادنها ،اول جذب به سوی خود کند و به مرور سیگنالهای جنسی را بطور قوی به سوی او روانه دارد تا او کشیده شود .

    برای هرکدام از اینها نیاز هست وقت بگذارد ، مطالعه کند و مشاوره برود .
    این تغییر روند مادر روی خود مادر هم اثرات مثبت فرحبخشی خواهد داشت .

    به مادر بگو باید یک خانه تکانی از نظر رابطه با پدرتان داشته باشد و بداند که فعلاً فقط باید خودش فعال باشد و با شادابی و امید و احساس رضایت و لذت

    این تحول را در پیش بگیرد .

    به شما قول می دهم اگر مادر رویه و حال و احوالش تغییر کند ، فضا و حال و هوای خانه پدری دگرگون می شود و امکان ندارد این حال و

    هوا تأثیر نداشته باشد .



    • مادر نزد پدر و در اتاق مشترکشان بخوابد و اتفاقا کنار پدر ، حتی اگر پدرتان به او پشت کند ، مادر از او دور نشود و نوازش و محبت و کلامشیرین را داشته باشد .


    • خواهرتان در اتاق خودش بخوابد و درب را هم قفل کند .


    • مادر به خواهرتان تفهیم کند که اشکال از او ( مادر ) بوده و پدر قربانی ارتباط ضعیفشان شده و ... برای آنکه ، هم حیثیت پدر نزد خواهرتان احیاء شود ، هم با تغییر و تلاشی که از مادر می بیند و تغیییرات در فضای خونه، احساس امنیت و امید پیدا کند .


    • شما هم نقش خوبی در تقویت مادر و انرژِی دادن بهش برای اجرای پرژه سایست جذبی می توانی داشته باشی . کمک کن مادر نزد یک مشاور خانواده نیز برود و کمک برای کسب مهارت و به کار گرفتن و تغییرات لازمه در روابط با پدر دریافت کند


    • اگر شد حتی دکور خونه را هم تغییراتی دهید و از ابزارهایی که زنگ و بوی معنوی می دهداستفاده کنید




    موفق باشی




    ویرایش توسط فرشته مهربان : جمعه 24 خرداد 92 در ساعت 14:52

  9. 12 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    kamr (پنجشنبه 05 دی 92), mohammad6599 (جمعه 04 مرداد 92), mohsenazizi (سه شنبه 08 مرداد 92), reihane_b (جمعه 24 خرداد 92), sookoot (شنبه 29 تیر 92), taraneh89 (جمعه 31 خرداد 92), toojih (جمعه 24 خرداد 92), گل آرا (جمعه 24 خرداد 92), اشنای قدیمی (سه شنبه 19 شهریور 92), رویای آرامش (جمعه 24 خرداد 92), رها92 (جمعه 24 خرداد 92), سنجاب بازیگوش (جمعه 24 خرداد 92)

  10. #36
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 17 بهمن 93 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1392-3-11
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    1,786
    سطح
    24
    Points: 1,786, Level: 24
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    20

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    فرشته مهربان عزیز از توجه تان بسیار ممنونم
    پدر و مادر من تقریبا 28 ساله که باهم زندگی می کنند و دیگه عوض کردن اخلاق و روند زندگی فکر کنم بسیار مشکل باشه،خصوصا اینکه مادر من اصلا آدم اهل اینکارها نیست اونقدر که دلش از پدرم شکسته دیگه تقریبا ازش بدش می یاد فکر نمی کنم قادر به انجام این کارها باشه مادر و پدر من اصلا نمی تونند با هم حرف بزنند تو این سن فکر می کنید این تغییرات شدنی هست؟اونم با روحیه ای که من از مادرم سراغ دارم فکر نمی کنم قادر به انجام این کارها باشه از نوشته هاتون پرینت می گیرم و بهش می دم اما فکر نمی کنم به مشاوره بره.آیا کتاب یا مقاله ای یا سخنرانی ای هست در این زمینه که معرفی کنید بهش بدم؟خیلی دوست داشتم واقعا اینطور می شد همیشه آرزوم بود خونه ما هم مثل بقیه آروم باشه دعوا نباشه آرامش باشه.اما نبود از طرف هیچ کدوم . پدرم که جوون تر بود مدام وقتش رو با دوستاش و بیرون خونه می گذروند شبها دیروقت می یومد و مادرم هم در مقابل دعوا می کرد دررو روش قفل می کرد مداام جرو بحث و دعوا بود چه شب هایی که من از ترس تو رختخوابم فقط گریه می کردم.اما الان دیگه تمام وقت پدرم سر کارش می گذره یعنی صبح می ره و شب می یاد حتی روزهای تعطیل . هیچ دوست و تفریحی هم نداره.مادرم هم همینطور.من فکر کردم شاید پدرم بیش ار حد خسته شده اما می دونین آخه هیچ وقت هیچ حرفی هم نمی زنه در این باره تا آدم چیزی بفهمه.نمی دونم الان تو فکرش چی می گذره اما خیلی می ترسم منو تنها نذارین خواهش می کنم کمکم کنین باز
    ممنونم

  11. #37
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    بله ، امکان تغییر هست در هرسن و موقعیتی . انسان موجود توانایی هست . می تواند ، هرچه را که بخواهد .اصل خواستن هست که به دنبالش توانستن می آید ( طلب >>> اراده ) . مادر شما اگر بخواهد می تواند تغییرات در خود ایجاد کند و روش و رویه اش را تغییر دهد . آنچه مانع می شود نخواستن هست که با احساس نتوانستن بیان می شود . والا ،آیا مادر واقعاً نمی تواند :
    • پدر که از در می آید به استقبالش برود و به او خوش آمد بگوید
    • به او احترام بگذارد
    • نگاه های گرم و عاشقانه داشته باشد
    • با او عاطفی و مهربان صحبت کند
    • نظراتش را بشنود و هم حسی داشته باشد
    • هرجا کاری برای خانواده انجام می دهد از او قدردانی کند
    • نشان دهد به او تکیه دارد و احتیاج دارد
    • دیر که می آید با او تماس بگیرد و ابراز دلتنگی کند
    • خود را برای همسرش آراسته کند
    • با او معاشقه داشته باشد ( پدر در رابطه جنسی هم ناتوان باشد ، مادر معاشقه که می تواند داشته باشد )
    • به بهانه های مختلف او را مورد نوازش قرار دهد
    • او را تحسین کند
    • نشان دهد که وجودش در خانه گرما بخش هست
    • به بچه ها در حضور خود پدر بگوید به او افتخار کنید ( کافیه از بهانه ها استفاده کند ، مثلاً کاری پدر به نفع خانواده انجام داده ، در حضور شما آنرا ذکر کرده و بگوید باید به پدرتان افتخار کنید و قدرش را بدانید )
    • و ...... رفتارهای کاربردی دیگر که خود شما هم می توانی یه لیست از رفتارهایی که گرما بخش رابطه و جذب کننده همسر هست را ردیف کنی

    با توضیحاتی که دادی ، مادرت نقش مناسب و لازم را برای جذب پدرت ایفا نکرده . و در مقابل اجابت نشدن خواسته هایش واکنش های دافعه زا

    داشته و مهارت بخرج نداده و روز به روز فاصله گرفته است .( دعوا ، سرزنش ، غرغر ، در به روی مرد بستن ، صدا در برابرش بالا بردن و تحقیر او

    ، منت گذاشتن ، خود را سر تر از او دیدن و ...... ، دادن نسبت هایی مثل >> ، بی عرضه ، بی فکر ، بی خیال ...... که با الفاظی مثل ، نمی توانی

    ، فکرت کار نمی کنه ، عرضه نداری ، عین خیالت نیست و .... اینها بسیار مخرب هست و یک مرد را گریزان می کند و احساس مرد بودن و

    توانمندیش که نیاز است برای قوام خانواده را در هم می شکند و ..... همه اینها هم دودش به چشم خود زن و فرزندانش می رود ، چون تامین

    امنیت و نیازهای زن و فرزندان با حفظ توانمندی مرد ممکن می شود
    که با این نوع برخوردها این توانمندی آسیب می بیند و وقتی

    دیواره توانمندی ، ترک اولیه را خورد ادامه دادن این رفتارها از سوی زن این ترک را به شکاف و از شکاف به ریزش می کشاند و ... دیگر دیواره ای
    برای تکیه نیست و زن خود را بی پناه و ناامن می بیند و ترسها و اضطرابها و احساس ناکانی به جانش حمله ور می شود و .... اما متأسفانه

    سیکل معیوب ادامه پیدا می کند ..... اینگونه آنچه که نیازش بود را خود خراب می کند )

    پس اینها ( مهارتها و تکنیکهای مفید ) کار شاق و سختی نیست که مادر شما یا هر زن دیگری نتواندانجام دهد ، بلکه


    نخواستن است که مانع می شود
    .


    و اما ........

    برای در هم شکستن سد نخواستن ، نیز باید علل نخواستن را پیدا کرد و آنها را حل کرد و اتفاقاً

    مشاوره رفتن برای همین است
    . بر فرض مثال :مادر شما از نفرتی که به دل گرفته می گوید . مشاور به او کمک می کند این

    احساس نفرت را بیان کند و آنچه باعث آن شده را .... با کمک خود مادر به شیوه ای مثلاً مثل شناخت درمانی آنها را بررسی می کند و به مادر

    کمک می کند خود بفهمد اینها قابل درک بوده ف می توانسته بامهارت به خرج دادن هم تغییر ایجاد کند هم اینکه نگرشها یا برداشتهای

    احساسی و اشتباه مادر را به او نشان می دهد که باعث شده نفرت پیدا کند و ...... بعد او را کمک می کند که علاقه پنهانش را هم ببیند .....

    ( چون نفرت روی دیگر سکه علاقه هست . اگر کسی برای ما مهم نباشد ما نسبت به رفتار و احوالش بی تفاوت هستیم و اگر کسی ما را

    جذب نکرده باشد از بی توجهی او که ناراحت و ناراضی نمی شویم و با استمرار این بی توجهی کنیه به دل نمی گیریم و نفرت پیدا نمی کنیم .

    پس این است که تنفر یک روی دیگر عشق است و نوعی واکنش وارونه هست . مشاور کمک می کند انرا بیابد ، کمک می کند تغییر احساس

    بدهد )




    ویرایش توسط فرشته مهربان : جمعه 24 خرداد 92 در ساعت 15:49

  12. 9 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    mohammad6599 (جمعه 04 مرداد 92), mohsenazizi (سه شنبه 08 مرداد 92), reihane_b (جمعه 24 خرداد 92), sookoot (شنبه 29 تیر 92), taraneh89 (جمعه 31 خرداد 92), گل آرا (جمعه 24 خرداد 92), اشنای قدیمی (سه شنبه 19 شهریور 92), داود.ت (دوشنبه 27 خرداد 92), شیدا. (یکشنبه 26 خرداد 92)

  13. #38
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 17 بهمن 93 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1392-3-11
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    1,786
    سطح
    24
    Points: 1,786, Level: 24
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    20

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ضمن تشکر بی اندازه از راهنمایی های فرشته مهربان عزیز
    جسارتا می تونم خواهش کنم مدیر همدردی هم نظر و راهکارشون رو برام بنویسند،می دونم خواست زیادیه اما لطفا دریغ نکنید ازم
    پیشاپیش سپاسگزارم

    - - - Updated - - -

    ضمنا خواهش می کنم اسمم رو درصورت امکان به "رویای آرامش" تغییر بدید

  14. کاربر روبرو از پست مفید رویای آرامش تشکرکرده است .

    شیدا. (یکشنبه 26 خرداد 92)

  15. #39
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,130
    سطح
    100
    Points: 287,130, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,080 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    نباید مادرتون حالت مقابله ای و درگیری با پدرتون را ادامه دهد.
    نظرات فرشته مهربان را با دقت مطالعه کن و با مادرت در میان بگذار.
    خواهرتان در اتاق دیگر می توانند باشند و حتی در را قفل کنند. اما مادرتان باید در هر حال کنار همسرش باشد.
    ارتباط همسران عاطفی و جنسی هست و گاهی تقویت یکی از آنها روی آن دیگری تاثیر دارد. مادرتان می توانند از نظر عاطفی باز سازی رابطه را شروع یا تقویت کنند.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  16. 9 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    mohammad6599 (جمعه 04 مرداد 92), mohsenazizi (سه شنبه 08 مرداد 92), reihane_b (شنبه 25 خرداد 92), sookoot (شنبه 29 تیر 92), taraneh89 (جمعه 31 خرداد 92), فرشته مهربان (شنبه 25 خرداد 92), اشنای قدیمی (سه شنبه 19 شهریور 92), رویای آرامش (یکشنبه 26 خرداد 92), شیدا. (یکشنبه 26 خرداد 92)

  17. #40
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 شهریور 01 [ 10:24]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    1,166
    امتیاز
    41,377
    سطح
    100
    Points: 41,377, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    2,961

    تشکرشده 3,584 در 906 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    با اجازه دوستان:
    در مورد بازسازی خصوصا در این شرایط, باز سازی مهم و ظریف هست .
    حتما باید تحت نظر و نظارت مشاور مجرب باشه . بسیار شنیده ام که توجه و محبت پاسخ عکس داده و برای هردو طرف سرخوردگی بوجود آورده .گاهی که این بازسازی همراه با احساس گناه - ترس- هیجان و....صورت میگیره برای طرف مقابل عدم اطمینان وغیر واقعی جلوه می کند ونتیجتا برای هر دو دلخوری سرخوردگی و حتی طلبکاری به دنبال خواهد داشت .
    باز سازی کاری بس مشکل تر از ساخت اولیه ست . سخنان کلی ابراز محبت و علاقه و......نیاز به فوت کوزه گری داره کاری ظریف و حساس با میزان و شدت و اندازه ای : ذره ای و مولکولی و اتمی . پس حتما نیاز به متخصص هست .

    - - - Updated - - -
    ویرایش توسط setareh : شنبه 25 خرداد 92 در ساعت 15:07

  18. 5 کاربر از پست مفید setareh تشکرکرده اند .

    mohsenazizi (سه شنبه 08 مرداد 92), فرشته مهربان (شنبه 25 خرداد 92), اشنای قدیمی (سه شنبه 19 شهریور 92), رویای آرامش (یکشنبه 26 خرداد 92), شیدا. (یکشنبه 26 خرداد 92)


 
صفحه 4 از 11 نخستنخست 1234567891011 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: پنجشنبه 05 تیر 93, 07:33
  2. تصور می کنم شایدهمسرم من را نمیخواهد( آیا ممکنه اینطور باشه ؟)
    توسط نفس65 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 35
    آخرين نوشته: یکشنبه 25 اسفند 92, 10:52
  3. همسرم با اونی که تصور میکردم خیلی فرق داره....
    توسط آسمونی ها در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 07 دی 92, 19:33
  4. تصورات غلط در ابتدای آشنایی و زندگی
    توسط lord.hamed در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 23 اردیبهشت 88, 15:14
  5. تصورات غلط در ابتدای آشنایی
    توسط erfan25 در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 08 مهر 87, 12:13

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.