با سلام و احترام
یکم:
«کاش بمیرم » گرامی، لطفا یک نام مناسب انتخاب کنید. اگر ما نام مناسب برای خود انتخاب نکنیم. چگونه می توانیم کار مناسبی در مورد عزیزانمان انجام دهیم.
کاش بمیرم. نشان از فردی ندارد که قصد دارد مشکلی را حل کند. من با دیدن این نام بیشتر یاد کسی می افتم که مشکل خودش حاد هست و باید از مرگ نجاتش دهم.
کاش بمیرم نشان می دهد که شما بسیار از این مسئله دچار وحشت شده اید ، آنچنان که به جای حل آن ترجیح می دهید که بمیرید.
لذا من چگونه مشاوره به کسی بدهم که اکنون خودش ضعیف هست و باید علاج شود. آن هم در مورد پدر و خواهرش.
دوم:
برای اینکه ما بتوانیم به شما مشاوره بدهیم تا به خانواده کمک کنید باید ابتدا خودتون مستحکم و قوی باشید. لذا نام جدیدی انتخاب کنید و پیشنهاد دهید تا نامتان عوض شود. شاید برایتان سئوال باشد که چرا ما روی نام شما حساس شده ایم. چون این نشان دهنده وضعیت روحی شماست. اینکه شما شکننده هستید . لذا باید خود را تقویت کنید تا بتوانید از این محیط بهره بگیرید و به خانواده کمک کنید.
سوم:
همچنان که شما گفتید کاش بمیرم، همین طور هم گفتید کاش پدرم می مرد.
این یعنی اینکه الان تمرکز لازم ندارید . و حکم هایی که می کنید غنی نیست.
اینها را می گویم که بدانید اولین کار اساسی و ریشه ای تقویت شماست.
ما وقتی می توانیم این تاپیک را درست پیش ببریم که شما خود را تقویت کنید.
و اگر قوی نشوید، ادامه این تاپیک هیچ کمکی به شما نمی کند و شما مرتب به خاطر پریشانی احساسی که دارید ، صرفا حرفهای احساسی می زنید.
دقت کنید اعضاء از شما سن پدر و خواهر و ... را پرسیده اند، اما باز که شما پست زدید اصلا توجه به منطق کار نداشته اید و سراغ احساستان رفته اید.
چهارم:
برای شناخت هر مشکلی ابتدا باید وسعت، عمق و شدت آن بررسی شود. نه کم گرفته شود و نه بزرگنمایی شود.
اما اگر شما گرفتار احساسات شدید شوید نمی توانید واقعیت مشکل را ببینید. این خواستار مرگ خودتون و پدرتان هستید تناسبی با شدت مشکلی که طرح کردید ندارد.
پس توصیه بعدی من اینست که پس از تعویض اسمت باید مشکل را همانطور که هست ببینی و از تفسیر و فاجعه سازی دست بکشی.
پنجم:
از آنجا که اینجا تالار روانشناسی و مشاوره هست ، طبیعی هست ما کار دادگاه را نخواهیم کرد و حکم نمی دهیم. و دنبال کشتن و زندانی کردن و ... نخواهیم رفت. در اینجا باید شما را توانا کنیم تا بهترین و سازنده ترین کاری که بتواند حالت پیشیگری و درمان را داشته باشد را به پیش ببریم.
ششم:
با فرض اینکه آنچه که شما برداشت کرده اید و شنیده اید صحیح باشد، (چون با توجه به احساسات برانگیخته شما ممکن است مسئله طرق دیگری هم دیده شود.)، نیاز هست برای حل مشکل ریشه های ایجادی، فراینده های تشدید کننده و موانع احتمالی را بررسی کرد.
هفتم:
برای کمک بیشتر نیاز به اطلاعاتی هست
الف) سن پدر ، مادر و خواهرتان
ب) نحوه پوشش پدر، مادر و خواهرتان
ج) فرهنگی ارتباطی و عاطفی خانواده اتان
د) وضعیت فیزیکی ساختمان و محل خواب اعضاء خانواده اتان
هـ) وضعیت مذهبی و فرهنگی خانواده اتان و مسائلی مثل شغل، تحصیلات، و نگرش ها
ز) مشکلات احتمالی روانشناختی اعضاء خانواده مثل وسواس، خشم، نمایشگری، درگیری، و رعایت مرزهای مختلف
ح) قدرت در خانواده چگونه تقسیم شده است و وزن اثر گذاری مادر ، پدر، خواهر و شما چقدر هست؟
ط) سوابق سوء احتمالی پدرتان مثل درگیری شغلی، بیکاری، اعتیاد، ارتباط با جنس مخالف، یا .... آیا وجود داشته است یا نه ؟
ی) آیا به غیر از مادرتان این موضوع بین دیگران هم منتشر شده است یا نه؟
ک) واکنش مادرتان، خواهرتان به این موضوع چگونه بوده است؟
ل) پس از فاش شدن مسئله پدرتان چه تغییری در رفتار ، گفتار و حضورش در خانواده ، ایجاد شده است؟
م) شما آیا قبلا سابقه حل مشکلات خانواده را داشته اید؟ آیا خانواده به حرفهای شما بهاء می دهد؟ آیا اگر شما بخواهید می توانید این مسئله را در خانواده آنطور که صحیح هست پیش ببرید؟
خلاصه:
- نام خودتان را تغییر دهید
- خود را تقویت کنید
- احساسات خود را تحت کنترل در آورید
- از فاجعه سازی و ترس افراطی اجتناب کنید
- با صبر و خونسردی تاپیک را دنبال کنید و مواظب باشدی تعداد پستهای این تاپیک ، خیلی زیاد نشود.
- جواب سئوالات خواسته شده را با دقت فراوان و بدون احساسات و دقیق جواب دهید و منتظر بمانید.
================================================== ======
پاورقی:
سایر دوستان هم احساسات خود را کنترل کنند و برای هم احساسی با مراجع به خانواده او حمله نکنند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)