به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 10 از 11 نخستنخست 1234567891011 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 91 تا 100 , از مجموع 106
  1. #91
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 مهر 93 [ 16:46]
    تاریخ عضویت
    1392-2-03
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    1,226
    سطح
    19
    Points: 1,226, Level: 19
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 74 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    متاسفانه در خانواده شما ذره ایی احترام به بزرگتر و پدر و مادر دیده نمیشه.شما مجوز اینکه پدرتون رو احمق خطاب کنید از مادرتون گرفتید؟من نمیخواستم در تاپیک شما نظر بدم ولی واقعا با دیدن اینکه شما پدرتون رو با الفاظ اینچنینی خطاب میکنید تمام بدنم رو لرزوند.شما که دائما پدرتون رو با پدرهای دیگران مقایسه میکنید بهتره فرزندان دیگران هم بهتر بشناسید و بعد از توقعاتتون صحبت کنید.حتما به تنهایی از زمانی که نوزاد بودید و توانایی انجام هیچ کاری رو نداشتید تا الان زندگی کردید بدون نیاز به پدر.احترام به پدر و مادر واجبه احترام بذارید تا جوابش رو بگیرید.

  2. 3 کاربر از پست مفید شقایق تنها تشکرکرده اند .

    **سهیل ** (شنبه 12 مرداد 92), khaleghezey (پنجشنبه 05 دی 92), اشنای قدیمی (سه شنبه 19 شهریور 92)

  3. #92
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دیروز [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,968
    امتیاز
    33,342
    سطح
    100
    Points: 33,342, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,392

    تشکرشده 6,370 در 1,793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    رفتارانسانهابراساس عمل وعکس العمل هست.عکس العملهای بعدی پدرت مهم هست با این توضیح بیشتر ذهنت روشن میشه:عمل(گرایش زیادخواهربه مادرعدم توجه به نیازهای پدرانه ورعایت عدالت بین پدرومادر؛؛پدرت میگه من محبت بچه هام رومیخام؛؛+مشکوک بودن رفتارهاش خارج ازخانه)عکس العمل پدر_باتوجه به پستهای ۳۳،۷۳،۸۷(باتوجه به فراهم نبودن موقعیت برای قانع کردن دختر:بازی وسربه سرگذاشتن وسپس سکوت اولیه دربرابراولین اعتراضهای خانواده چون به زعم خودش کلاه شرعی دارد)وقتی خواهرت به هم ریخته پدرسعی میکند به او بفهماند نباید خارج ازخانه مشکوک باشد بازشرایط فراهم نیست ؟پدرت درجواب مادرت که بهش میگه حالاکه فکرمیکنی دخترت باکسی هست بایدباتوباشد؟میگه منظورمن این نبود.البته اینجا خواهرت درابتدا حق داره چون گیج وشوکه شده_بازعکس العمل پدرت میشه تهدید موقعیت آینده(جهیزیه وامضا)بعضی صحبتهای مادرت درتوجیه رفتاردخترش باعث تخفیف خشم پدرمیشه اما یک پدر نمیپذیرد دخترش خارج ازخانه سبک ومشکوک باشه(اگه پسرش بود توجیهات مادرت رواحتمالا میپذیرفت)بازعکس العمل پدرت میشه چک کردن خواهروحتی تاپارک رفتن(ببین پدرت خسته ازمحل کاراومده ولی با این وجودتاپارک رفته واین نشون میده کارهای خواهرت براش جدی هست)چون هنوز عمل وکنشی که باعث خشم پدرت هست وجود دارد.......................................... .................................................. .................................................. ..................الان باید کنش جدیدی که باعث تحریک خشم پدرمیشودروبررسی وحل کرد؛ خواهرت سعی کنه بیشتر بامادرت بیرون برود قبل ازتاریک شدن،خونه باشه وخودش هم درصورت امکان نامه ای به پدرش بنویسه با این مضمون یاشبیه به این"سلام پدرعزیزم،میدونم خودت هم خسته ای میدونم باخودت میگی حق من نیست که یه وقت دخترم هرزه وخیابونی باربیاد،ولی پدرعزیزم!مگه من سرسفره توبزرگ نشدم؟مگه به لقمه ای که دهن من گذاشتی شک داری؟مگه عرق نریختی واسه رزق حلال؟حالاچی شده تا ۲۱سالم شد درمعرض بدبینی وسوء ظن توقرارگرفتم؟پدرعزیزبهترنب ود قبل ازشک به من ازم بپرسی که دخترم به زندگی شرافت مندانه اعتقاد داری یانه؟پدر من به حجب وحیا دخترانه اعتقاد دارم و هیچوقت به مگس های خیابونی اجازه نمیدم دنبالم راه بیفتندحتی اگه بمیرم حیای ذاتیم روزیرپانمیذارم ولی ازت انتظار داشتم قبل ازاینکه یه طرفه به قاضی بری ازم توضیح میخواستی یابه مادرم میگفتی تااو ازم توضیح بخاد.پدرعزیز بهت اطمینان میدهم اهل کجروی نیستم و..." مادرت هم به پدرت اطمینان بدهد خودش مواظب دخترش هست واجازه نمیده دخترش دراین زمینه اشتباه کند؛؛خلاصه به هرطریقی پدرت رو میشناسیدخیالشوراحت کنید وخواهرت،بیرون ازخونه کاملامواظب رفتارهاش باشد؛؛.بعدازاین اقدامات، واکنشهای پدرت بسیارتعیین کننده هست اجازه بدید خودش هم موقع مناسب بادخترش صحبت کنه.(این پست همسو باراهکارهای کوتاه مدت ومیان مدتی هست که تا حالا درتایپیکت دیده ای)

    - - - Updated - - -

    رفتارانسانهابراساس عمل وعکس العمل هست.عکس العملهای بعدی پدرت مهم هست با این توضیح بیشتر ذهنت روشن میشه:عمل(گرایش زیادخواهربه مادرعدم توجه به نیازهای پدرانه ورعایت عدالت بین پدرومادر؛؛پدرت میگه من محبت بچه هام رومیخام؛؛+مشکوک بودن رفتارهاش خارج ازخانه)عکس العمل پدر_باتوجه به پستهای ۳۳،۷۳،۸۷(باتوجه به فراهم نبودن موقعیت برای قانع کردن دختر:بازی وسربه سرگذاشتن وسپس سکوت اولیه دربرابراولین اعتراضهای خانواده چون به زعم خودش کلاه شرعی دارد)وقتی خواهرت به هم ریخته پدرسعی میکند به او بفهماند نباید خارج ازخانه مشکوک باشد بازشرایط فراهم نیست ؟پدرت درجواب مادرت که بهش میگه حالاکه فکرمیکنی دخترت باکسی هست بایدباتوباشد؟میگه منظورمن این نبود.البته اینجا خواهرت درابتدا حق داره چون گیج وشوکه شده_بازعکس العمل پدرت میشه تهدید موقعیت آینده(جهیزیه وامضا)بعضی صحبتهای مادرت درتوجیه رفتاردخترش باعث تخفیف خشم پدرمیشه اما یک پدر نمیپذیرد دخترش خارج ازخانه سبک ومشکوک باشه(اگه پسرش بود توجیهات مادرت رواحتمالا میپذیرفت)بازعکس العمل پدرت میشه چک کردن خواهروحتی تاپارک رفتن(ببین پدرت خسته ازمحل کاراومده ولی با این وجودتاپارک رفته واین نشون میده کارهای خواهرت براش جدی هست)چون هنوز عمل وکنشی که باعث خشم پدرت هست وجود دارد.......................................... .................................................. .................................................. ..................الان باید کنش جدیدی که باعث تحریک خشم پدرمیشودروبررسی وحل کرد؛ خواهرت سعی کنه بیشتر بامادرت بیرون برود قبل ازتاریک شدن،خونه باشه وخودش هم درصورت امکان نامه ای به پدرش بنویسه با این مضمون یاشبیه به این"سلام پدرعزیزم،میدونم خودت هم خسته ای میدونم باخودت میگی حق من نیست که یه وقت دخترم هرزه وخیابونی باربیاد،ولی پدرعزیزم!مگه من سرسفره توبزرگ نشدم؟مگه به لقمه ای که دهن من گذاشتی شک داری؟مگه عرق نریختی واسه رزق حلال؟حالاچی شده تا ۲۱سالم شد درمعرض بدبینی وسوء ظن توقرارگرفتم؟پدرعزیزبهترنب ود قبل ازشک به من ازم بپرسی که دخترم به زندگی شرافت مندانه اعتقاد داری یانه؟پدر من به حجب وحیا دخترانه اعتقاد دارم و هیچوقت به مگس های خیابونی اجازه نمیدم دنبالم راه بیفتندحتی اگه بمیرم حیای ذاتیم روزیرپانمیذارم ولی ازت انتظار داشتم قبل ازاینکه یه طرفه به قاضی بری ازم توضیح میخواستی یابه مادرم میگفتی تااو ازم توضیح بخاد.پدرعزیز بهت اطمینان میدهم اهل کجروی نیستم و..." مادرت هم به پدرت اطمینان بدهد خودش مواظب دخترش هست واجازه نمیده دخترش دراین زمینه اشتباه کند؛؛خلاصه به هرطریقی پدرت رو میشناسیدخیالشوراحت کنید وخواهرت،بیرون ازخونه کاملامواظب رفتارهاش باشد؛؛.بعدازاین اقدامات، واکنشهای پدرت بسیارتعیین کننده هست اجازه بدید خودش هم موقع مناسب بادخترش صحبت کنه.(این پست همسو باراهکارهای کوتاه مدت ومیان مدتی هست که تا حالا درتایپیکت دیده ای)

  4. 5 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    **سهیل ** (سه شنبه 15 مرداد 92), asemani (سه شنبه 15 مرداد 92), dokhtare kordestan (جمعه 18 مرداد 92), khaleghezey (پنجشنبه 05 دی 92), نگارگر 1986 (جمعه 01 شهریور 92)

  5. #93
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 17 بهمن 93 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1392-3-11
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    1,786
    سطح
    24
    Points: 1,786, Level: 24
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    20

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دلم خیلی گرفته، مادر و مهمتر از همه خواهرم خیلی تنها و خسته اند، خواهرم خیلی خیلی غمگینه، کاش یه آدم خوب پیدا میشد و با خواهرم ازدواج میکرد، نمی تونم اصلا کار پدرم رو ببخشم و فراموش کنم، ازش خیلی نفرت دارم، کاری از دستم بر نمی یاد خیلی خسته ام

  6. #94
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 تیر 94 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1392-1-16
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    455
    امتیاز
    3,873
    سطح
    39
    Points: 3,873, Level: 39
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    873

    تشکرشده 1,282 در 361 پست

    Rep Power
    58
    Array
    از مدیران سایت درخواست دارم توجه ویژه ای به این مبحث داشته باشند.

    - - - Updated - - -

    دوستانی که مانند من از علوم روانشناسی و مشاوره بی بهره هستید خواهش می کنم با ابراز نظرهای غیر حرفه ای شرایط را برای رویای آرامش بدتر نکنید.

  7. کاربر روبرو از پست مفید majid_k تشکرکرده است .

    dokhtare kordestan (جمعه 08 شهریور 92)

  8. #95
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 17 بهمن 93 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1392-3-11
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    1,786
    سطح
    24
    Points: 1,786, Level: 24
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    20

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    نمی دونم من رو یادتون هست یا نه ؟
    چند ماه هست که از مشکلی که مطرح کردم می گذره، پدرم بعد اون موضوع به مادرم گفته بود که این موضوع رو فراموش کن من اشتباه کردم؛ گفته بود مردم معتاد می شن خانوادشون اونارو می بخشن شما هم اینو فراموش کنین, اما در مقابل حرف مادرم که به مشاور مراجعه کنند گفته بود نه من دیوونه نیستم من مشاور نمی یام, خلاصه الان خواهرم با پدرم حرف می زنه اما مثل قبل نیست, خیلی سرد حرف می زنه, تو خونه کلا آتش بسه اما من از این وضع می ترسم, اصلا نمی تونم باور کنم این مشکل حل شده باشه, مگه میشه یه دفعه خود به خود حل بشه؟کلا الان سیستم تو خونه اینجوره که هرکس به کار خودش مشغوله و به دیگری کاری نداره, مادرم هم میگه نمی تونم بیش از این باشم قلبم کارد خورده چطوری بهتر باشم؟نمی دونم چی کار کنم؟ خیلی ناراحتم, از طرفی من هم نسبت به پدرم حس بدی دارم اصلا به هیچ وجه نمی تونم کارشو فراموش کنم, هیچ جور نمی تونم توجیه اش کنم پیش خودم, اصلا نمی تونم با خودم کنار بیام, منم با پدرم سردم, وقتی می بینمش دچار استرس می شم از طرفی دلم هم براش می سوزه نمی دونم باید چیکار کنم؟
    نمی فهمم کار پدرم آیا معنی اش اینه که در عین حال که توانایی عذر می خوام نعوذ نداره میل و نیاز جنسی داره آیا؟
    اگه اینطوره چرا وقتی مادرم بهش می گه برای حل مشکلت به پزشک مراجعه کن یا مثلا می گه از این چیزایی که برای رفع مشکل جنسی تو ماهواره تبلیغ می کنن بخر , میگه من هیچ نیاز جنسی ندارم؟
    شاید از مادرم زده شده و میل به برقراری رابطه با اون نداره؟ مادرم اضافه وزن بسیار زیادی داره و تقریبا اصلا به خودش نمی رسه
    کاش کاری ازم بر می یومد که انجام بدم کاش می تونستم از دید پدرم به دنیا نگاه کنم و توجیه بشم
    راهنماییم کنین لطفا

  9. #96
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 06 تیر 93 [ 06:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-22
    نوشته ها
    523
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,312

    تشکرشده 1,508 در 444 پست

    Rep Power
    64
    Array
    خانم رویای آرامش، به نظر من بگرد براش یک زن صیغه ای پیدا کن. این کاری که کرده یعنی نیاز جنسی داره و اگه سراغ مادرت نمیره یعنی بهش کشش نداره.

    اگه واقعا برات مهمه و میخوای مشکلتون حل بشه و بعد از چند مدت این قضیه کم رنگ تر بشه و فراموش بشه به نظر من همین یک راه حل رو داری.

  10. #97
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 06 تیر 93 [ 06:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-22
    نوشته ها
    523
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,312

    تشکرشده 1,508 در 444 پست

    Rep Power
    64
    Array
    مدیرهمدردی عزیز، کاش لااقل روی نوشته من توضیح میدادین که این رفتار درست نیست. از شما انتظار نداشتم حذفش کنین.

  11. کاربر روبرو از پست مفید toojih تشکرکرده است .

    شیدا. (پنجشنبه 05 دی 92)

  12. #98
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 اردیبهشت 03 [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,082 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام

    چشم ،پست شما را برگشت دادم.


    من در علت حذف تاپیک شما نوشته بودم که راهنمایی شما اشتباه بود.
    شما خواسته بودید زمینه صیغه برای پدرشون را فراهم کنند.
    صیغه پدر ایشون نه به هم ریختگی مراجع را درمان می کند، نه به هم ریختگی مادرشون را ، نه به هم ریختگی خواهرشون را و نه هیچ کمکی به پدرشون می کنه.
    و اساسا اینگونه مسائل تنش زا خودش به اندازه کافی دردسر دارد و نمی توان با صیغه که خود یک تنش اضافی درون خود دارد درمانش کرد.

    اگر خواستید به مراجع کمک کنید. اساسا ایشون الان مشکل اصلی اشون خودشون هستند که نگرانی زیادی دارند.
    بحث اصلا پدرشون نیست.

    ایشون الان باید سعی کند ، آروم تر بوده ، کمتر نگران باشد، و خودش را زیاد درگیر احتمالاتی در آینده نکند.

    ==========
    پاورقی:
    اگر در مورد حذف ویرایش و سایر مسائل مدیریتی سئوالی دارید لطفا از طریق لینک تماس با ما اقدام فرمایید. تا تاپیک مراجع به حاشیه نرود. متشکرم

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  13. 5 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    ammin (پنجشنبه 05 دی 92), sanjab (پنجشنبه 05 دی 92), sara 65 (پنجشنبه 05 دی 92), فرهنگ 27 (پنجشنبه 05 دی 92), شیدا. (پنجشنبه 05 دی 92)

  14. #99
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 17 بهمن 93 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1392-3-11
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    1,786
    سطح
    24
    Points: 1,786, Level: 24
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    20

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    توجیه عزیز ممنون که سعی کردی کمک کنی ولی آیا خودت حاضری برای پدرت زن صیغه کنی ؟ چیزی رو که برای خودت نمی پسندی برای بقیه هم نپسند
    مدیر همدردی عزیز حرفهای شما به من آرامش میده لطفا کمکتون رو در همه جنبه ها ( مادرم خودم پدرم خواهرم) دریغ نکنین ازم
    جدیدا از اینکه ازدواج کردم و زندگیم آرومه بسیار احساس گناه و عذاب وجدان دارم
    وقتی می رم خونه مادرم و می بینم که چقدر اوضاع خونه بده خیلی حس بدی بهم دست می ده می گم کاش منم اینجا بودم و عذاب می کشیدم تا اینقدر احساس گناه نکنم
    هیچ کمکی از دستم برنمی یاد خیلی درمونده ام

  15. کاربر روبرو از پست مفید رویای آرامش تشکرکرده است .

    sanjab (پنجشنبه 05 دی 92)

  16. #100
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 06 تیر 93 [ 06:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-22
    نوشته ها
    523
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,312

    تشکرشده 1,508 در 444 پست

    Rep Power
    64
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط رویای آرامش نمایش پست ها
    آیا خودت حاضری برای پدرت زن صیغه کنی ؟ چیزی رو که برای خودت نمی پسندی برای بقیه هم نپسند
    من بحثم رو نمیخوام ادامه بدم. فقط خواستم بگم اگه شرایط شما رو داشتم دقیقا کاری رو میکردم که براتون نوشتم و برای همین نوشتم وگرنه وقتم رو برای

    راهنمایی به شما اینجا قرار نمیدادم. صحبتهای مدیر همدردی شما رو آروم میکنه مثل مسکن میمونه که البته به جای خودش خیلی خوبه ولی مشکل اصلی

    سر جای خودش باقی خواهد موند. بهرحال این فقط نظر من بود و قطعا ادعایی برای درست بودنش ندارم. شما هستین که بر اساس شرایط تون اونها رو درست

    یا نادرست تشخیص میدین. ولی لطفا در پاسخ به نظر من در این حد رعایت کنید که من وقتم رو براتون گذاشتم و چیزی که به ذهنم رسیده رو اینجا نوشتم به این امید

    که شاید کمکتون کنه. پس فقط تشکر کنید و خیلی محترمانه بگین به نظرتون این روش مشکل تون رو حل نخواهد کرد!!

  17. 2 کاربر از پست مفید toojih تشکرکرده اند .

    mercedes62 (جمعه 06 دی 92), sara 65 (پنجشنبه 05 دی 92)


 
صفحه 10 از 11 نخستنخست 1234567891011 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: پنجشنبه 05 تیر 93, 07:33
  2. تصور می کنم شایدهمسرم من را نمیخواهد( آیا ممکنه اینطور باشه ؟)
    توسط نفس65 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 35
    آخرين نوشته: یکشنبه 25 اسفند 92, 10:52
  3. همسرم با اونی که تصور میکردم خیلی فرق داره....
    توسط آسمونی ها در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 07 دی 92, 19:33
  4. تصورات غلط در ابتدای آشنایی و زندگی
    توسط lord.hamed در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 23 اردیبهشت 88, 15:14
  5. تصورات غلط در ابتدای آشنایی
    توسط erfan25 در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 08 مهر 87, 12:13

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:56 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.